امام حسین علیه السلام با شهادت خود به بالاترین مرحله سلوک معنوی رسید ند. پس اشک ریختن برای ایشان چه معنایی دارد؟

 

 

پاسخ اجمالی - تفصیلی

نکته اول اینکه  همان طور که در پاسخ سوال قبلی بیان کردیم مجدد یاد آور شویم گریه انواع و اقسام مختلف دارد و هر گریه و اشکی نشان از غم و اندوه ندار د و منفی و نابهنجار نیست. اگر غم و گریه با علائمی مثل افول سلامتی، کناره گیری اجتماعی ، احساس بی ارزشی، احساس گناه، ایده خودکشی، بیش فعالی بدون هدف، طولانی بودن نشانه های غم و بروز و ظهور نشانگان به طور ناگهانی همراه باشد، بیمارگونه و مرض و منفی تلقی می شود. و متقابلا هر خنده ای هنجار نیست و شادی با خنده متفاوت است.

دوم اینکه بحث شهادت از دو جنبه قابل بررسی است؛ یکی جنبه ی فردی و دیگری جنبه ی اجتماعی. شهادت امام حسین علیه السلام برای خود ایشان یک ارتقا است، عالی ترین حد تکامل است و جشن و شادمانی نیز دارد. اما از نظر اجتماعی، عکس العملی که مردم جامعه در مورد شهید نشان می دهند فقط به خود شهید تعلق ندارد. یعنی فقط نباید به این نکته توجه شود که برای شخص شهید موفقیت و یا شکستی رخ داده است یا نه؟! عکس العمل جامعه مربوط است به اینکه مردم جامعه نسبت به شهید چه موضعی داشته باشند و نسبت به جبهه ی مخالف شهید چه موضعی داشته باشند. اگر به شهادت یک بعدی نگاه کنیم پس  باید بپذیریم قاتلی که ایشان را به درجه شهادت رسانده ، باعث شادمانی عده ای به خاطر رسیدن ایشان به مرتبه والا شده و شایسته عقاب نیست!!! مغلطه این سوال، نگاه تک بعدی به واقعه عاشوراست!

سوم اینکه اگر بحث گریه بر امام حسین علیه السلام بحثی جدید و ساخته اجتماع و مردم این زمان بود شاید جای این سوال وجود داشت اما بالعکس اشک بر سید الشهدا علیه السلام یک بحث ریشه دار است و از سنت های مشهور ائمه اطهار(علیهم السلام) . ائمه اطهار علیهم السلام  - که در مقام حق الیقین بودند و هیچ غیبی از آنان پوشیده نبود_ علاوه بر توصیه به گریه بر ابا عبدالله ،خود نیز بر این واقعه می گریستند و مجالس سوگواری برپا داشته و به دیگران نیز توصیه می کردند . و شواهد و مستندات در این زمینه بس فراوان؛  از جمله در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام  می فرمایند: «من هر صبح و شب بر جدم حسین علیه السلام اشک میریزم و اگر اشکم تمام شود خون گریه می کنم ». آیا آنان از حکمت ها وباطن ماجرای کربلا بی اطلاع بودند؟ به نظر می رسد گریه برابا عبدالله علیه السلام، حکمت های دیگری نیز دارد ، که امامان این گونه آن را به پیروان خود آموزش می دادند .بنابراین جا دارد اینگونه از خود سوال کنیم وقتی معصوم علیه السلام و عظیم ترین و کاملترین شخصیت عالم   برای چنین مصیبتی گریه می کنند چرا ما این چنین نکنیم ؟علت این تاکیدات چیست؟ این گریه و اشک چه نوع اشکی است؟

چهارم اینکه  این است که بدانیم ما چرا برای امام حسین(علیه اسلام) گریه می‌کنیم و پرچم عزای او را بالا می‌بریم؟ شاید همه بگویند به خاطر قداست امام(علیه السلام) است؛ این بخشی از فلسفه عزاداری است و لازم است و جای بحث ندارد ولی فلسفه مهم دیگر این است که باید این کربلا بماند. اگر ما از این کربلا بهره هدف، فرهنگ و بصیرت نداشته باشیم، فقط گریه‌کن خوبی بوده‌ایم، فقط ثواب برده‌ایم. ولی وقتی از فرهنگ برآمده از کربلا، از بصیرت اباعبدالله(علیه السلام) و از فلسفه عاشورا بهره می‌بریم راه را پیدا و درست عمل می‌کنیم. (  پاسخ سوالات قسمت قبل توجه به همین نکته است.)

پنجم اینکه به این فکرکنیم چه کسی از این گریه سود می برد؟  امام حسین علیه السلام؟ ما وقتی آب میخوریم برای نیاز خود ماست ….به حال چشمه فرقی نمی کند! هرچند او با سیراب کردن ، مطابق اصل ماهیت خود رفتار می کند و به ماهیت او کم و افزونی ، از طرف تشنگی و سیراب کردن ما نیست . امام حسین علیه السلام به اشک های ما نیازی ندارند بلکه این ما هستیم که با ریختن اشک میتوانیم با این محبت به اولیای خدا ، خود را در معرض محبت خدا قرار دهیم . گریه برای امام حسین لیه السلام  نجات دهنده است (1).

ششم اینکه عزاداری امام حسین برکات و آثار متعددی از آمرزش گناهان تا بقای اسلام دارد (2). محروم کردن شیعیان از این برکات، انگیزه شبهه افکنان از انتشار چنین سوالات و سست کردن باورهای عاشقان حسینی است!

 

 

(۱) گریه برای امام حسین علیه السلا م نجات دهنده است چرا که:

 

۱-  حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم: آگاه باشید که خداوند برگریه کنندگان برای حسین علیه السلام, ا زروی رحمت ومهربانی درود می فرستد (قال رسول الله صلی الله علیه وآله:"ألا وصلی الله علی الباکین علی الحسین_ علیه السلام _رحمةٌوشفقةٌ؛ ."[بحار الأنوار,ج۴۴,ص۳۰۴])

۲_ امام رضا علیه السلام: برای مثل حسین علیه السلام باید گریه کنندگان گریه کنند,چرا که گریه برآن حضرت,گناهان بزرگ را محو می کند (قال الرضا علیه السلام :"فعلی مثل الحسین علیه السلام فلیبک الباکون فإن البکاءعلیه یحط الذنوب العظام"؛.[همان,ص۲۸۴.])

۳- .امام صادق علیه السلام : حقا كه (حسين عليه السلام)كسي راکه برای او گریه می کند,می بیند و به خاطر رحمت براو برایش استغفار می کند( قال الصادق علیه السلام:"إنه علیه السلام لیری من یبکیه فیستغفر له رحمة له"؛.[بحار الأنوار,ج۲۵،ص۳۷۶.])

ادامه »

   جمعه 7 آبان 13953 نظر »

اظهار ذلت و خواری به درگاه خدا 


 

 

پروردگارا ! گناهانم مرا خاموش ساخته اند ، و رشته سخنم از هم گسیخته شده است . از این رو برهانی ندارم .

پس گرفتار مصیبت های خود ، و در گرو کردار خویشم ، در خطای خود سرگردان و از مقصود خود سرگشتهٔ بازمانده ، و راه خویش گم کرده و حیرانم .

 

اکنون خویشتن را در جایگاه گنه کاران زبون و سرافکنده ، در جایگاه تیره بختان بی آزرم و گستاخی می بینم که وعده تو را سبک می گیرند .

 

پاک و منزهی تو ! به چه جرأتی بر تو گستاخی کردم و به کدام فریب ، خویشتن را به دام غرور افکندم ؟

 

مولای من ! به نگونساری ام و به رو افتادنم ، و به لغزیدن گام هایم رحم کن . به علم و بردباری ات از نادانی ام بگذر ، و به احسان و نیکی ات از بدی هایم درگذر ؛ چرا که من به گناهان خویش اقرار دارم و به لغزش هایم معترفم . این دست و موی پیشانی ( مهار هستی ) من است ( که در حیطه قدرت فرمان توست ) و با درماندگی و بینوایی خویشتن را برای قصاص گناهانم تسلیم تو کرده ام . به سپیدی مویم ، و فرجام روزهای زندگی ام ، و نزدیکی اجلم ، و ناتوانی و واماندگی و بیچارگی ام ، رحمت آور !

 

مولای من ! آن گاه که در دنیا از من نشانی نماند و یاد و نامم از ذهن و دل آفریدگانت پاک گردد ، و من هم همچون فراموش شدگان دیگر به فراموشی سپرده شوم ، بر من رحم کن !

 

مولای من ! در آن هنگام که چهره ام دگرگون ، و حال و وضعم تغییر یابد ، و جسمم پوسیده شود ، و اندام هایم از هم پراکنده گردد و پیوندهای تنم از هم بگسلند ، مرا مورد لطف و مهر خویش قرار ده !

ای وای از این غفلت و بیخبری که من دارم ، که آن چه درباره ام اراده شده است نمی دانم .

 

مولای من ! در آن روز که برانگیخته می شوم ، مرا از رحمت خویش برخوردار کن ! در آن روز ، مرا در جایگاه دوستانت درآر  و در میان دوستدارانت بدار ، و در جوار و همسایگی خود ، جایم ده ، ای پروردگار جهانیان .

 

 

دیده شده در صحیفه سجادیه ، ترجمه محمد تق خلجی ، انتشارات قلم نو ، دعای ۵۳ ، ص ۵۴.

   پنجشنبه 6 آبان 1395نظر دهید »

رحمت بی انتها ..

 

 

اگر خواستیم پیش خدا خجل نشویم چه کنیم ؟

اینها که توبه می کنند ، در بهشت اگر یادشان باشد که در دنیا گناه کرده اند شرمنده اند و این شرم عذاب است و در بهشت جا برای هیچ نحو عذاب نیست .

ذات اقدس اِله کاری می کند که از یاد خود ما می رود ، از صحنه قلب ما برطرف می کند . هم پیش مَلَک می پوشاند و هم پیش فلک ، هم پیش انبیا می پوشاند و هم پیش اولیاء. لذا تائب در قیامت وقتی وارد بهشت شد اصلا یادش نیست که گناه کرده است تا خجل شود ، ماییم و این رحمت بی انتها ..

 

 

گزیده ای از سخنان آیت الله جوادی آملی ، شنیده شده .

   پنجشنبه 6 آبان 13951 نظر »

وصیت امام زین العابدین علیه السلام به امام باقر علیه السلام 


کلینی به سند معتبر از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که چون پدرم را وقت وفات رسید ، مرا به سینه خود چسبانید و فرمود : ای فرزند گرامی ، تو را وصیت می کنم به آن چه وصیت نمود مرا پدرم در هنگام شهادت خود و فرمود : « زنهار ستم مکنید بر کسی که یاوری بر تو به غیر از خدا نداشته باشد .»

 

و از احادیث معتبرهٔ بسیار که بر وجه عموم ظاهر شده ، ظاهر می شود که آن حضرت را به زهر شهید کردند .۱ . اما در روز وفات آن جناب خلاف کرده اند ، بعضی گفته اند در هجدهم محرم سال ۹۴ هجرت واقع شد و شیخ طوسی در بیست و پنجم محرم این سال ذکر کرده است . ۲

 

 

۱_ دیده شده در جلا العیون ، محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، باب پنجم ، ص ۸۴۱   به نقل ازبحارالانوار ، ۴۶/ ۱۴۹.

۲_دیده شده در جلا العیون ، محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، باب پنجم ، ص ۸۴۲ ، به نقل از کشف الغمه ۲/۲۹۴.

   پنجشنبه 6 آبان 13953 نظر »

شهادت حضرت زین العابدین علیه السلام 


علی ابن ابراهیم بن سند حسن از حضرت امام رضا علیه السلام روایت کرده است که علی بن الحسین در شب وفات مدهوش شد ، چون به هوش آمد گفت : « الحمدالله الذی صدقنا الوعده و اورثنا الارض نتبوا من الجنه حیث نشا فنعم اجر العالمین ، سوره زمر ، آیه ۷۴: حمد می کنم خداوندی را که راست گردانید وعده ما را ، و میراث داد به ما زمین بهشت که در هر جا خواهیم قرار نماییم ، پس نیکو اجری است مزد عمل کنندگان برای خدا ، این را فرمود و به ریاض بهشت ارتحال نمود .»

 


دیده شده در جلا العیون ، محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، باب پنجم ، ص۸۴۰

   چهارشنبه 5 آبان 13951 نظر »

دیدار رئیس جمهوری فنلاند با رهبر انقلاب


 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، عصر امروز (چهارشنبه) در دیدار آقای سائولی نینیستوو رئیس جمهوری فنلاند با اشاره به پدیده‌ی تروریسم به‌عنوان یکی از مصائب دردناک جامعه‌ی بشری، کشتارهای دسته‌جمعی همچون کشتار مردم یمن را بدترین نوع تروریسم خواندند و تأکید کردند: مقابله با تروریسم نیازمند اراده‌ی جدی همه‌ی کسانی است که در قدرت‌های بین‌المللی نفوذ دارند و عقلای جهان، و دولت‌ها و قدرتمندانِ باشرف دنیا باید برای علاج این پدیده، فکر و اقدام کنند.

 


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنان و اقدامات آمریکا و برخی دولت‌های دیگر را در مبارزه با تروریسم جدی ندانستند و افزودند: این دولت‌ها همه‌ی مسائل را بر اساس منافع خود محاسبه می‌کنند و به فکر ریشه‌کن کردن بیماری تروریسم چه در عراق و چه در سوریه نیستند.

 


رهبر انقلاب اسلامی در بیان نمونه‌ای از نبود اراده‌ی جدی در مبارزه با تروریسم، به کشتار مردم یمن اشاره و خاطرنشان کردند: تروریسم فقط به معنای اقدامات تروریستیِ گروه‌های غیررسمی نیست، بلکه کشتارهای دسته‌جمعی مردم به‌دست برخی دولت‌ها مانند حمله‌ی سعودی به مردم در مجلس عزاداری در یمن با صدها کشته و زخمی نیزبدترین نوع تروریسم  است که به‌رغم گذشت یک سال و هفت ماه از این‌گونه اقدامات، هیچ اراده‌ی جدی برای مقابله با آن دیده نمی‌شود.

 

رهبر انقلاب اسلامی، موضع جمهوری اسلامی ایران برای حل مسئله‌ی سوریه را نیز منطقی و بر پایه‌ی طرفداری از ملت و دولت قانونی این کشور خواندند و افزودند: آمریکا و برخی دولت‌های دیگر بر تغییر دولت سوریه پافشاری می‌کنند، درحالی که برای پایان دادن به جنگ، باید شروع‌کننده و عوامل جنگ‌افروزی مشخص شوند.

 


ایشان، عدم توجه سازمان ملل به مسئله‌ی آغازگر تهاجم در جنگ رژیم صدام با ایران را از عوامل طولانی شدن آن جنگ برشمردند و گفتند: البته چندین سال پس از پایان جنگ تحمیلی،دبیر کل وقت سازمان ملل که انسانی باوجدان و شجاع بود، صدام را به‌عنوان آغازگر جنگ معرفی کرد.

 


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از همین زاویه، مواضع دبیر کل کنونی سازمان ملل را مورد انتقاد قرار دادند و افزودند: دبیرکل سازمان ملل به‌صراحت اعلام کرد که به‌دلیل وابسته بودن این سازمان به ودولت سعودی ، امکان محکوم کردن کشتار کودکان یمنی وجود ندارد که این نشان‌دهنده‌ی وضع اخلاقی اسف‌بار سیاستمداران بین‌المللی است و امیدواریم دبیرکل بعدی سازمان ملل بتواند از استقلال این جایگاه حفاظت کند.

 


رهبر انقلاب اسلامی همچنین با استقبال از افزایش همکاری‌ها با دولت فنلاند، تأکید کردند: تفاهم‌های امضاشده بین دو دولت باید عملیاتی شوند و اجرایی نشدن آنها بازتاب نامناسبی در ذهن مردم خواهد داشت.

 


دیده شده درhttp://farsi.khamenei.ir/news-content?id=34747

   چهارشنبه 5 آبان 1395نظر دهید »

زنان بهشتی 

 

 

سه زن هستند که خدا عذاب قبر را از این ها برداشته و در قیامت با حضرت زهرا سلام الله محشور می شوند . 

اول ؛ زنی که بر نداری شوهرش صبر کند ، به هیچ کس نمی گوید که چیزی ندارد و بر نداری شوهرش صبر می کند . اینها عذاب قبر ندارند ، حضرت زهرا سلام الله ۳ روز در منزل چیزی نداشت ولی به علی علیه السلام نگفت که در خانه چیزی نداریم .

 

دوم : زنی که بر بداخلاقی شوهرش صبر می کند ، اگر زنی خوش اخلاق است و شوهرش بد اخلاق است این زن درخانه مرد بداخلاق غریب است و برعکسش هم است مرد خوش اخلاق در خانه زن بداخلاق غریب است . حدیث داریم کسی که با اهل بیتش خوش اخلاقی می کند عمر طولانی می کند ..

 

سوم : زنی که مهریه اش را ببخشد ، حدیث داریم کسی که مهریه اش کم است اختلافشان کمتر است ، مهریه زیاد را برای چه می گیرند ، اتفاقا قصه برعکس است ، مهریه که زیاد است ( زن و مرد ) به اختلافات بیشتری بر می خورند .

 

 

سخنان مرحوم آیت الله مجتهدی، شنیده شده .

   سه شنبه 4 آبان 13953 نظر »

حكم جهاد از طرف رهبری صادر گردید

رهبر مقتدر اما مظلوم سال هاست که اذن جهاد داده اند اما برخی از ماهنوز به دنبال اذن جهاد از بی سیم ولایت هستیم….

 

 

نمونه هایی از اذن جهاد:

۱_ جهاد علمی:
من عقیده ام این است که کار علمی در دانشگاه و در کشور باید جهادی باشد. کار علمی جهادی انجام بگیرد. (۹۲/۵/۶)

️یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژه تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید.(۸۹/۴/۲)

امروز علم در خدمت ظالم‌ترین انسانها و ظالم‌ترین جوامع است؛ باید از این حالت خارج شود (۸۸/۱۱/۱۳)
جهاد فقط در میدان جنگ نیست، در میدان علم هم مثل بقیه‌ی میادین زندگی، جهاد لازم است. جهاد یعنی تلاش بی‌وقفه، همراه با خطرپذیری و پیشرفت و امید به آینده.(۸۷/۸/۳)


۲_ جهاد اقتصادی:
امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است.(۹۴/۱/۱)

محصولات داخلی را مردم مصرف کنند. نروند دنبال این نشانه ها. حالا مد شده است بگویند برند است، برند فلان. برندارد چیست! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصبانه و با تعصب تمام، ملت ایران، خارجی آن را مصرف نکنند.(۹۳/۱۱/۲۹)


۳_ جهاد فرهنگی:

واقع قضیه این است که کارزار فرهنگی از کارزار نظامی اگر مهم تر نباشد و اگر خطرناک تر نباشد،
کمتر نیست. این را بدانید؛ واقعا یک میدان کارزار است اینجا. (۹۲/۹/۱۹)


۴_ جهاد سیاسی :
یک جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است. این جهاد لزوما جهاد نظامی نیست؛ جهاد سیاسی است… (۸۷/۷/۱۰)

باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم. مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنه های مختلف، وظیفه ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنه سیاسی هم جهاد هست… (۸۶/۸/۲۸)


.
۵ _ جهاد تشکیل خانواده و فرزند آوری:

مساله جمعیت. یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او می‌لرزد، این مساله جمعیت است… یعنی مساله جمعیت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر می کنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند دیگر قابل علاج نیست. (۹۲/۹/۱۹)

فرزند آوری یکی از مجاهدت های زنان و وظائف زنان است. چون فرزند آوری در حقیقت هنر زن است؛ اوست که زحماتش را تحمل میکند، اوست که رنج هایش را میبرد، اوست که خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. (۹۵/۲/۱۱)


۶_ جهاد فکری:

رهبر معظم انقلاب

بازار شبهات رواج دارد؛ “فضای مجازی” هم کمک می‌کند و هم انگیزه‌ی سیاسی برای ترویج آن وجود دارد،اینها مواجهه لازم دارد.

برای جهاد لازم نیست فقط شمشیر برداریم؛ این بزرگترین جهاد است؛ برای این جهاد خود را آماده کن.

 

 

دیده شده در http://farsi.khamenei.ir

   سه شنبه 4 آبان 13955 نظر »

همایش مهدویت پژوهی ویژه طلاب سطح ۲

 

 محور های فراخوان 

 

۱_ مهدویت و انتظار 

 _ فلسفه انتظار و وظایف مردم در دوران غیبت .

_ فلسفه انتظار و رابطه آن با خودسازی .

_ حکمت انتظار و تاثیر آن بر تشیع از منظر روایات .

_ مفهوم حقیقی انتظار و اهمیت آن در روایات .

_ نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی .

_ وظایف فردی و اجتماعی منتظران .

 

 

۲_ مهدویت و ظهور 

_ علائم ظهور ، فتنه های جهانی و وضعیت عمومی عالم در آستانه ظهور .

_ ویژگی ها و نسبت میان علائم ظهور و شرایط ظهور .

_ تفاوت میان علائم حتمی و علائم غیر حتمی ظهور 

 

۳_ مهدویت و آسیب شناسی

_ رابطه بدأ و نشانه های ظهور .

_ آسیب یاس و ناامیدی از ظهور ( عوامل و راهکارها ) .

_ آسیب تاثیرگذاری مدعیان دروغین مهدویت .

_ آسیب افراط و تفریط در ارائه چهره مهر و قهر از امام مهدی عجل الله .

_ آسیب توقیت ( تعیین وقت برای ظهور )

_ آسیب تهدیدات درون دینی ( مانند فرقه حجتیه) 

 

 

مهلت ارسال مقالات ۱/ ۱۲/ ۹۵  می باشد و تعداد صفحات باید بین ۱۵ تا ۳۵ صفحه A4  با فونت (Lotus 14 )باشد .

   دوشنبه 3 آبان 13952 نظر »

وظایف والدین در تربیت کودکان 

 

قرآن می‌گوید: اینهایی که می‌خواهند نماز بخوانند اگر سالم هستند بایستند. اگر سالم نیستند بنشینند. بیمار جدی هم هستند بخوابند. ما سالها پای تخته سیاه ایستادیم. حالا نشسته هستیم. مثنوی یک شعری دارد مضمون شعر این است که کسی که سکنجبین می‌پزد، اگر دید ترش است شکرش را زیاد می‌کند. بحث امروز ما هم این است که ترشی زیاد شده است، شما باید شکرش را زیاد کنید. موضوع بحث ما این است. چون فضای جامعه، فضای مجازی و اینترنتی و ماهواره‌ای شده است. اگر در سرما پدر و مادر لباس خوب تن بچه نکنند، سرما می‌خورند. سرما زیاد شده است. زمین‌ها یخ است. اگر کفش بچه خوب نباشد، لیز می‌خورد. یک مقداری باید بیشتر دقت کنیم وگرنه خسارت می‌بینیم.

 

 

قرآن می‌گوید: خسارت این نیست که شما برج ساختی و کسی نمی‌خرد. یا سکه ارزان شد. به مردم بگو: خسارت واقعی برای کسانی است که خودشان را باختند و نسلشان را هدر دادند. ما برای اینکه سرمایه‌گذاری کنیم، الآن فقط در مسائل اقتصادی سرمایه‌گذاری می‌کنند. آن هم هست. اما سرمایه‌گذاری اصلی این است که وقتی پدر و مادر از دنیا رفتند یک نسل مؤمنی را گذاشته باشند. این سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذاری واقعی این است.

 

به هر حال اگر پدر من مرا خوب تربیت کرده باشد، من اگر الآن حرف حقی را بزنم، ثوابش را پدر و مادر من می‌برد. این سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذاری که فقط آجر و آهن نیست. برای خرجی زن و بچه باید آن سرمایه‌گذاری هم بشود. «من لا معاش‏ له‏ لا معاد له‏» زندگی هم اصل است. قرآن به دنیا هم عنایت دارد. در قرآن ۱۱۵ مرتبه کلمه دنیا آمده است. ۱۱۵ مرتبه هم کلمه آخرت را گفته است. و لذا گفتند: «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَة» سرمایه‌گذاری فقط اقتصادی نیست. کسی روی بچه‌ها سرمایه‌گذاری نمی‌کند.

 


تقویت پدر و مادرها از چند راه است: اول مطالعه کتب مفید؛ کسانی که لیسانس هستند کتاب‌های مطهری را بخوانند. مطهری ۵۲ کتاب دارد. سال هم ۵۲ هفته است. هفته‌ای یک عدد از کتاب‌های مطهری را بخوانید. خودشان را باسواد ندانند. قرآن می‌گوید: «وَ ما أُوتِيتُمْ‏ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (اسراء/۸۵) همه با هم یک ذره سواد دارید. یعنی از علم فقط یک اندکی می‌دانید.

 


به من می‌گویند: دیگر کسی کتاب نمی‌خرد. این خیلی بد است. سقوط یک جامعه به این است که نسل نو مطالعه نکنند. این خیلی مهم است.
مشغله زیاد برای خودمان درست کردیم به بچه‌ نمی‌رسیم. در خانه باید به بچه رسید. این شش سال اول برای تربیت خیلی مهم است. با بچه باید بچه شد. حدیث داریم هرکس بچه دارد خودش هم بچه شود. پایین بیاییم که این بچه رشد کند. یکبار حضرت امیر خانه یک بچه یتیم آمد و گفت: عزیز! آقا زاده! هرچه گفت این بچه یتیم همینطور نگاه کرد. امیرالمؤمنین هی گفت و بچه هیچ نگفت. حضرت خیلی ناراحت شد که چرا این بچه نمی‌خندد. با زانوهایش راه رفت و بع بع کرد. این یتیم خندید. یک کسی گفت: آقا شما امیرالمؤمنین هستی. صدای بز درمی‌آوری؟ گفت: می‌خواهم این یتیم بخندد. پدر و مادر یک مقدار مشغله‌اش را کم کند و به بچه برسد.

 


مسأله‌ دیگر اینکه خیلی دنبال رفاه مادی هستیم. فکر روح بچه نیستیم. فکر کمبودهای معنوی روح بچه نیستیم. بیشتر به لباس بچه می‌رسیم. برای خرید یک کفش غصه نمی‌خورند. اما اگر برای بچه یک کتاب بخرند گران باشد ناراحت می‌شوند.


گاهی هم در خانه یک گفتگوهایی می‌شود در ذهن بچه می‌ماند. روبروی بچه از گرانی جامعه می‌گوید. بچه نمی‌داند گرانی یعنی چه! یا اینکه پدر و مادر با هم بد حرف می‌زنند. نخیر نمی‌خواهم! به شما ربطی ندارد. این بچه یاد می‌گیرد. اگر بچه در گهواره هست پدر و مادر با هم رابطه نداشته باشند. مقابل بچه نباشند. چون اگر دختر باشد زناکار می‌شود. پسر باشد زنا کننده می‌شود. بچه‌ها را بچه ندانیم. گفتن اذان و اقامه در گوش بچه برای این است که بچه از همان ساعت اول می‌فهمد. عصبانی نشویم. اگر عصبانی شدیم حرف نزنیم. اگر خواستیم بروز بدهیم مقابل بچه نباشد.

 


خورشید بالای سر ما می‌تابد، لامپ هم روشن است. این تناقض است. ما باید بچه را طوری تربیت کنیم که در تناقض‌ها بتواند تشخیص بدهد. درکش را بالا ببریم. جاده موج دارد ما باید لاستیک را کلفت کنیم که از این موج‌ها رد شود. لاستیک دوچرخه در موج‌ها تاب برمی‌دارد. لاستیک تراکتور چون کلفت است از موج رد می‌شود.

اگر پدر و مادر تلاش کردند تو را از خط خدا دور کنند، برای خدا شریک قائل شوی. درست را بخوان نمازت را هم می‌خوانی. نمی‌گویم درست خوب نیست. باید با هم باشد. با دو بال باید پرواز کرد. یک کسی از من پرسید: چرا کشورهایی که نماز می‌خوانند ترقی نکردند؟ گفتم: خدا در قرآن فقط «و اعبدوا» ندارد. «و اعلموا» هم دارد. «و اعبدوا» یعنی نماز بخوان. «و اعلموا» یعنی درس بخوان. هر دو لاستیک باید باد داشته باشد. وقتی یک لاستیک پنچر است ماشین حرکت نمی‌کند.

 


قرآن می‌گوید: اگر پدر و مادر تلاش کردند تو را منحرف کنند، «فَلا تُطِع‏» (فرقان/۵۲) اطاعت نکن. احسان بکن. اما اطاعت نکن. تسلیم آنها نشو. گاهی پدر و مادر کج فکر می‌کنند. «فَلا تُطِعْهُما» (عنکبوت/۸) دو بار در قرآن آمده است. یعنی اطاعت از پدر و مادر نکن. بی‌احترامی نکن. «براً كان أو فاجراً» حدیث داریم خوب باشند یا بد، باید احترام بگذاریم. ولی تسلیم نشویم. چرا؟ برای اینکه گاهی وقت‌ها خدا می‌گوید: توحید، پدر و مادر می‌گوید: شرک. اینجا باید ظرفیت و قدرت تشخیص بچه را بالا برد. هماهنگی بین پدر و مادر هم مسأله مهمی است. پدر یک برخورد دارد. مادر یک برخورد دارد.

 

شریعتی: ۰۹۶۴۰ شماره تلفن مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی هست که حاج آقا فرمودند

 


سخنان حجت الاسلام قرائتی ، برنامه سمت خدا ،شنیده شده.

 

   دوشنبه 3 آبان 13951 نظر »

1 ... 48 49 50 ...51 ... 53 ...55 ...56 57 58 ... 92

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 4944
  • دیروز: 8062
  • 7 روز قبل: 70251
  • 1 ماه قبل: 76092
  • کل بازدیدها: 1651128
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 14
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1