« اشک ریختن برای امام حسین علیه السلام به چه معناست ؟ | رحمت بی انتها ... » |
اظهار ذلت و خواری به درگاه خدا
پروردگارا ! گناهانم مرا خاموش ساخته اند ، و رشته سخنم از هم گسیخته شده است . از این رو برهانی ندارم .
پس گرفتار مصیبت های خود ، و در گرو کردار خویشم ، در خطای خود سرگردان و از مقصود خود سرگشتهٔ بازمانده ، و راه خویش گم کرده و حیرانم .
اکنون خویشتن را در جایگاه گنه کاران زبون و سرافکنده ، در جایگاه تیره بختان بی آزرم و گستاخی می بینم که وعده تو را سبک می گیرند .
پاک و منزهی تو ! به چه جرأتی بر تو گستاخی کردم و به کدام فریب ، خویشتن را به دام غرور افکندم ؟
مولای من ! به نگونساری ام و به رو افتادنم ، و به لغزیدن گام هایم رحم کن . به علم و بردباری ات از نادانی ام بگذر ، و به احسان و نیکی ات از بدی هایم درگذر ؛ چرا که من به گناهان خویش اقرار دارم و به لغزش هایم معترفم . این دست و موی پیشانی ( مهار هستی ) من است ( که در حیطه قدرت فرمان توست ) و با درماندگی و بینوایی خویشتن را برای قصاص گناهانم تسلیم تو کرده ام . به سپیدی مویم ، و فرجام روزهای زندگی ام ، و نزدیکی اجلم ، و ناتوانی و واماندگی و بیچارگی ام ، رحمت آور !
مولای من ! آن گاه که در دنیا از من نشانی نماند و یاد و نامم از ذهن و دل آفریدگانت پاک گردد ، و من هم همچون فراموش شدگان دیگر به فراموشی سپرده شوم ، بر من رحم کن !
مولای من ! در آن هنگام که چهره ام دگرگون ، و حال و وضعم تغییر یابد ، و جسمم پوسیده شود ، و اندام هایم از هم پراکنده گردد و پیوندهای تنم از هم بگسلند ، مرا مورد لطف و مهر خویش قرار ده !
ای وای از این غفلت و بیخبری که من دارم ، که آن چه درباره ام اراده شده است نمی دانم .
مولای من ! در آن روز که برانگیخته می شوم ، مرا از رحمت خویش برخوردار کن ! در آن روز ، مرا در جایگاه دوستانت درآر و در میان دوستدارانت بدار ، و در جوار و همسایگی خود ، جایم ده ، ای پروردگار جهانیان .
دیده شده در صحیفه سجادیه ، ترجمه محمد تق خلجی ، انتشارات قلم نو ، دعای ۵۳ ، ص ۵۴.
فرم در حال بارگذاری ...