جایگاه علم در سبک زندگی

 


سرکار خانم منیره فارسی استاد حوزه  در جلسه اخلاقی که امروز در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد ضمن بیان اهمیت علم و آگاهی اظهار داشت : در زندگی داشتن علم به تنهای کفایت نمی کند بلکه یک انسان علاوه بر علم باید حکمت و قدرت تشخیص داشته باشد تا بتواند به وظیفه اش درست عمل کند .

 


منیره فارسی ادامه داد : علم باید بتواند به انسان آگاهی و قدرت تشخیص دهد .چرا که در آن زمان انسان می تواند به واسطه این علم بهترین روابط اجتماعی را داشته باشد .


فارسی گفت : سبک زندگی در دایره علوم اجتماعی , جامعه شناسی و مردم شناسی است که سبک زندگی درست منجر به ایجاد مدینه فاضله خواهد شد .


وی ادامه داد : معیار رفتار انسان ها در مدینه فاضله بر اساس فاکتورهایی است که امیرالمومنین علیه السلام در خطبه همام بیان می کنند .


منیره فارسی در پایان بیان داشت : طبق نظر رهبر معظم انقلاب برای داشتن مدینه فاضله افراد باید به قرآن و اهل بیت سلام الله رجوع کنند و اسوه حسنه پیامبر صلی الله و خاندان ایشان هستند .

   شنبه 28 بهمن 1396نظر دهید »

برای چه دعایت مستجاب نمی شود

 

دعا

 

خداوند متعال از رگ جان انسان نزدیکتر است پس چرا دعا می کنیم مستجاب نمی شود در صورتی که خودش فرموده :« ادعونی استجب لکم : بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را » ( سوره غافر آیه ۶۰) .

پس معلوم می شود که اشکال از ناحیه ماست «و اذا سالک عبادی عَنی فاِنی قریب اُجیب دعوه الداع اذا دعانِ فلیستجیبوا لی ولیومنوا بی »( سوره بقره آیه ۱۸۶)

ما از خدا می خواهیم که به حرف ما برود ولی ما به حرف خداوند عمل نمی کنیم ولی با این حال باز هم خداوند لطف می کند قدری از دعاهای ما را اجابت می کند ( آن مقداری که صلاح بداند ) . من و شما اگر به حرف خدا نمی رویم نباید از این که خودمان را مقصر بدانیم خارج شویم ، چرا که عده ای تقدیر دارند ، غرور هم دارند که این خود بدترین گناه است زیرا ما نمی توانیم حق خدا را ادا کنیم ..

 

 

منبع : خودسازی و مشکل جامعه ، حاج حسن صنیعی ، انتشارات دارالتفسیر، ص ۱۰۷ .

   جمعه 27 بهمن 1396نظر دهید »

تصاویر فعالیت مدرسه علمیه کوثر ورامین در راهپیمایی 22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن  96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

22 بهمن 96

 

دهه نودی ها در 22 بهمن

 

دهه نودی ها در 22 بهمن

 

دهه نودی ها در راهپیمایی 22 بهمن

 

دهه نودی ها در راهپیمایی 22 بهمن

 

دهه نودی ها در راهپیمایی 22 بهمن

 

 

دهه نودی ها در راهپیمای 22 بهمن

 

راهپیمایی 22 بهمن 96

   یکشنبه 22 بهمن 13962 نظر »

شرکت گسترده در راهپیمایی ۲۲ بهمن معادلات دشمن را برهم می ریزد
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین با بیان اینکه شرکت گسترده در راهپیمایی ۲۲ بهمن معادلات دشمن را بر هم می ریزد، گفت: حضور در راهپیمایی از مصادیق بارز صیانت از ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی است.

 

22  بهمن
 
طاهره شاکری مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با تاکید بر ضرورت حضور گسترده مردم در راهپیمایی 22 بهمن، گفت: هر نظامی نیاز به پشتوانه دارد.

 

وی افزود: مردم به عنوان بزرگ‌ترین سرمایه کشور مهم‌ترین پشتوانه انقلاب اسلامی به شمار می‌روند، این پشتوانه مردمی نقش مهمی در اتحاد و انسجام جامعه اسلامی دارد.

 

شاکری وحدت و همبستگی را سدی در برابر توطئه دشمنان دانست و اظهار داشت: دشمن در مقابل اتحاد و یکپارچگی مردم نمی‌تواند کمترین خدشه‌ای به انقلاب وارد کند. امروز دشمنان با سرمایه‌ گذاری‌های هنگفت درصدد آسیب زدن به ریشه‌های انقلاب هستند بر همین اساس مدام قطعنامه‌ها و تحریم‌های جدیدی در مجامع بین المللی علیه کشور ایران صادر می‌کنند تا به این وسیله به انقلاب ضربه بزنند.

 

مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین ادامه داد: تا زمانی که انقلاب اسلامی از پشتوانه مردمی بهره‌مند باشد انقلاب از توطئه بدخواهان در امان خواهد ماند.

 

وی با تاکید بر اینکه حضور در راهپیمایی 22 بهمن نشان از همدلی و اتحاد مردم دارد، ابراز کرد: حضور در راهپیمایی 22 بهمن نشان از اتحاد و همدلی مردم دارد از این رو ضروری است مردم با حضورشان به دشمنان نظام اسلامی بفهمانند که همیشه و در هر لحظه پشتیبان نظام و ولایت هستند.

 

شاکری با اشاره به اینکه مردم انقلابی ایران در روز یوم الله 22 بهمن به همه دشمنان نشان خواهند داد که هرگز دست از نظام و انقلاب برنمی‌دارند، گفت: حضور در راهپیمایی 22 بهمن یک تکلیف الهی و انسانی است که باعث می‌شود معادلات دشمن را برهم بپیچد.

 

مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین به حضور طلاب در راهپیمایی 22 بهمن تاکید کرد و بیان داشت: حفظ و صیانت از ارزشهای دینی مهمترین دغدغه طلاب و روحانیان است که حضور در این راهپیمایی از مصادیق بارز صیانت از ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی به شمار می‌رود.

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: جوانان باید قدر انقلاب را بدانند چرا که خون‌های زیادی پای نهال انقلاب ریخته شد تا انقلاب به درختی تنومند که امروز شاهد آن هستیم تبدیل شود از این رو پاسداری از خون شهدا وظیفه همگانی است؛ بنابراین ما نباید به خاطر عملکرد بد برخی مسؤولان از انقلاب دلسرد شویم چرا که القای ناکارآمدی انقلاب توطئه دشمن برای نابودی انقلاب است. ما باید در روز 22 بهمن با حضوری گسترده مشت محکمی به دهان یاوه‌گوی غرب و شرق بزنیم

 

http://www.rasanews.ir/detail/News/554529/81

   یکشنبه 22 بهمن 1396نظر دهید »

پذیرش سراسری حوزه های علمیه 

 

پذیرش طلبه

طاهره شاکری مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، درباره پذیرش حوزه علمیه ورامین در ترم جدید، گفت: پذیرش این حوزه از ۳ بهمن آغاز شده و تا پایان بهمن ادامه دارد.

 

وی افزود: پذیرش حوزه علمیه ورامین در سطح دو کارشناسی بین سنین ۱۸ تا ۳۵ سال است که طبق معدل مرکز مدیریت قبولی آنها را اعلام کرده و از متقاضیان صرفا یک مصاحبه گرفته می‌شود، پس از پذیرش بانوان پذیرفته شده باید تمام وقت و هر روز در کلاس‌ها حضور داشته باشند.

 

مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین درباره برنامه‌های فرهنگی این حوزه عنوان کرد: هر هفته شنبه‌ها دروس اخلاق، نماز جماعت و قرائت قرآن به صورت همیشگی برگزار می‌شود، بزرگداشت دهه فجر یا ایام فاطمیه نمونه‌هایی از برنامه‌های فرهنگی در مقاطع خاص است.

 

وی در پایان با توصیه به طلاب خاطرنشان کرد: طلابی که وارد حوزه علمیه می‌شوند باید به اهداف والای طلبگی توجه داشته باشند چراکه وظایف یک طلبه و سرباز امام زمان(عج) صرفا در درس و تحصیل خلاصه نمی‌شود بلکه علم را باید با معنویت تلفیق کرده و به پیشرفت جامعه اسلامی توجه داشته باشند

   یکشنبه 15 بهمن 13961 نظر »

زندگی واقعی 

 

زندگی پول نیست، زندگی دلِ خوشه که خدا این نعمت و به هر کسی نداده…

زندگی درک درست از اطرافته، زندگی درست دیدن و لذت بردن از مکان و زمانه…

زندگی بخشیدنه…آره بخشیدن…ببخش و زندگی کن…

زندگی گذشتنه…گذشتن از بدیاست…آره بگذر…بزار یکی هم از تو بگذره… این میشه زندگی…

از همه مهمتر که دیگه الان خیلیا نمیشناسنش و اسمش و خراب کردن: زندگی عشق ورزیدن به همدیگست , زندگی با عشق به هم نگاه کردنه.

دلِ خوش؟ لذت بردن؟ عشق؟ بخشیدن؟ گذشت؟

آره زندگی تو همین کلمات خلاصه شده…

پس با عشق زندگی کن و از زندگیت لذت ببر و با درک درست ببخش و گذشت کن…

 

 

م. ظفرقندی

 

   یکشنبه 8 بهمن 1396نظر دهید »

گفتگو با مادر گرامی شهید مصطفی احمدی روشن

 

مادر شهید احمدی روشن

 

با سلام خدمت شما سرکار خانم صدیقه سالاریان مادر گرامی دانشمند شهید مصطفی احمدی روشن ، بسیار سپاسگذارم از اینکه وقت خود را در اختیار مدرسه علمیه کوثر ورامین قراردادید.

 

به عنوان اولین سوال بفرمایید شهید احمدی روشن در کودکی چگونه بودند و چه خصوصیات بارزی داشتند ؟

مصطفی سال ۱۳۵۸ و دو روز بعد از اربعین به دنیا آمدند درست در ماه صفر و دی ماه مثل شهادت ایشان که در ماه صفر و دی ماه بود. شناسنامه مصطفی شهریور ۵۸ بود ، پدر ایشان برای اینکه مصطفی زودتر به مدرسه برود شناسنامه اش را گرفت و در واقع باید بگویند مصطفی مولود اربعین و شهید اربعین است . یعنی شهادت ایشان در سال ۹۰ در دی ماه و مصادف با اربعین بود . مصطفی بچه بسیار آرام و در عین حال زرنگی بود الان من نوه دارم که وقتی به او نگاه می کنم یاد مصطفی می‌افتم . وقتی به چشمان مصطفی نگاه می‌کردیم یک دنیای را در چشمان او می دیدیم . عموی مصطفی در دی ماه سال ۶۰ به شهادت رسید و همیشه قبل از شهادت در چشمان مصطفی که نگاه میکرد میگفت چشمان نافذی دارد و آدم بزرگی می شود.

 

مصطفی بچه بسیار مهربانی بود و موقع بازی کردن مراقب بچه های کوچکتر از خودش بود ، مصطفی بسیار شجاع بود و هیچ گاه زیر بار حرف زور نمیرفت.

 

برای داشتن فرزند خلفی مثل مصطفی چه آدابی را رعایت کرده اید ؟

فکر می کنم که چند مسئله در این امر دخیل بود ، جد مصطفی ملا محمد همدانی از علمای برجسته بودند و خود من هم از نوادگان مهدی مهدوی اردکانی هستم که ایشان با آیت الله نخودکی در نجف تدریس داشتند.و دیگر این که پدر مصطفی خیلی دقت داشت در لقمه ای که برای ما می آورد ، ایشان در قسمت عقیدتی سیاسی شهربانی همدان کار می کردند و همیشه چندین برابر حقوقی که دریافت می کردند کار می کردند و هیچ وقت در منزل نبود . به علاوه همه اینها ، ما از کودکی احکام و مسایل دینی را در خانواده یاد گرفته بودیم بطوری که اگر یک نامحرم در صورت من نگاه می کرد من نمی توانستم با ایشان صحبت کنم و فکر می کنم که این موضوع بسیار مهم است .

 

ولی بیشتر فکر می کنم شهدا را خدا انتخاب می کند و شهدا با اعمالشان این را برای خود رقم می زنند .

 

شهید احمدی روشن

 

از اخلاق ایشان در دوران نوجوانی بگویید خاطرم هست قبلا منزل ما در انتهای یک خیابانی بود که پیاده روی زیادی تا ایستگاه اتوبوس داشت و هیچ سایبان و یا درختی در خیابان وجود نداشت و قاعدتا سر ظهر بسیار گرم می شد ، یکی از کارهایی که مصطفی می کرد این بود که وقتی از اتوبوس پیاده می شد کفشهایش را زیر بغلش می زد ، خواهر زاده ام از ایشان می پرسد چرا این کار را انجام میدهی ؟ مصطفی جواب می دهد که من می خواهم داغی کف خیابان را حس کنم و هیچ وقت دروغ نگویم و گناه نکنم اگر چه که این داغی قابل قیاس با داغی جهنم نیست ولی می خواه بفهمم .

 

ایشان بسیار به ورزش علاقه داشت و کشتی می گرفت و اگر چه لاغر اندام بود اما بنیه خوبی داشت و کسی نمی توانست پشت ایشان را به خاک بمالد .

 

رفتار ایشان با خواهر و برادرش چگونه بود ؟

مصطفی فرزند دوم من است و من سه دختر دیگر به غیر از مصطفی دارم ، خواهر بزرگ ایشان مرضیه است که دو سال از ایشان بزرگتر است . دوران ابتدایی مصطفی و خواهرش مدرسه هایشان کنار هم بود که با یک نرده از هم جدا می شد و زنگ های تفریح مرضیه لقمه های نان و پنیر را از پشت نرده به برادرش می داده و معمولا هم از بردارش دفاع می کرد حتی یک بار ابروی ایشان به خاطردفاع از مصطفی شکسته شد . من موافق صد در صد کار کردن خانم ها هستم ولی جایی که مرد بتواند زندگی همسرش را تامین کند و یک کمی همسر بتواند با قناعت زندگی را بگذراند فکر می کنم بهتر این باشد که مادردر منزل بماند . این محبتی که وقتی مادر در منزل است بین بچه ها و مادر به وجود می آید هیچ وقت از بین نمی رود . مخصوصا پسرها محبتی را که از مادر و خواهر می گیرند باعث می شود که هیچ وقت در بزرگسالی جذب محبت های حرام نشوند .

مصطفی هم از مادر و هم از خواهر محبت بسیار زیادی دیده بود . در منزل خواهر به مصطفی بسیار زیاد رسیدگی می کردند . ولی هیچ وقت پیش نیامد که مصطفی به اندازه سر سوزنی به این خواهر ها زور بگوید برعکس همیشه حامی خواهرانش بود . دختر کوچکم بعد از شهادت مصطفی در تعریف از ایشان می گفت : داداشی آنقدر بزرگ بود که من فکر می کنم بعد از شهادتش به سایه اش هم می توانم تکیه کنم . یعنی می خواهم بگویم که مصطفی بسیار مراقب خواهرانش بود .

 

در این محبتی که بین بچه ها بود شما چه نقشی داشتید ؟

ما وقتی که در همدان زندگی می کردیم به غیر از خانواده حاج آقا ما با دیگران ارتباط چندانی نداشتیم یعنی این فرصت بیشتری به ما می داد که ما با هم باشیم و این محبت را بیشتر ایجاد می کرد . موقع جنگ که حاج آقا ما را می گذاشت و به جبهه می رفت بسیار بیشتر با هم زمان می گذراندیم . البته باید بگویم که ما از نظر اقتصادی در حد خانواده های متوسط رو به پایین بودیم و نمی توانستیم بچه ها را زیاد به تفریح ببریم و همیشه در منزل بودیم. به خاطر همین دختر ها هر مشکلی که دارند از ایشان می خواهند و معمولا هم حل می شود .

 

تا به حال شده خواب ایشان را ببینید ؟

بله . اوایل شهادتش وقتی که در حالت نیمه خواب و نیمه بیداری بودم خیلی ایشان را می دیدم . ولی یک بار خاطر هست که در منزل می خواستم بخوابم با خودم گفتم مثل این که دیگر ما را یادت رفته است . همان شب خواب دیدم که زنگ زد و وقتی که تلفنی با ایشان صحبت می کردم گفت : من یادم نرفته ؛ من خیلی دوستت دارم و همین که دارم از کیلومترها آن طرف زمین با شما تماس می گیرم بدان که یادم هست .

 

چه توصیه ای برای مادران می توانید داشته باشید که بتوانند یک همچین فرزندی را تربیت کنند ؟

من سعی کرده ام در زندگی هیچ گاه از کسی کینه ای به دل نگیرم ، یعنی خیلی راحت دیگران را می بخشم چون معتقدم ما در طول روز گناه می کنیم و انتظار داریم که خدا ما را ببخشد ولی به عنوان یک بنده کوچک خدا حاضر نیستیم از اشتباهات دیگران بگذریم و این را توصیه میکنم و دیگر این که همیشه به بچه ها توصیه می کنم حق الناس را رعایت کنند چون حق الناس فقط خوردن مال مردم نیست، بلکه حق الناس ممکن است با زبان یا نگاه و … اتفاق بیفتد . و دیگر اینکه همیشه به بچه ها توصیه می کردم شجاعت داشته باشید و هیچ گاه زیر بار حرف زور نروید .

آخرین روزی که مصطفی شهید شد داشت می رفت وزارت نفت تا طرحهایی را که برای سازمان انرژی اتمی پیاده کرده اند برای وزارت نفت نیز پیاده کنند تا ما در زمینه نفت خودکفا شویم ، مصطفی در راه آن جلسه شهید شد . مصطفی در مقابل خانواده بسیار مهربان و رئوف و در مقابل دشمن بسیار شجاع بود . برای کشورش سرباز خوبی بود و برای آقا سرباز خوبی بود و دقیقا اتاق محل کار ایشان در نطنز اتاق ۳۱۳ بود و من همیشه گفته ام که اگر روزی خواستند مستند زندگی اش را بسازند بگویند:« سرباز اتاق ۳۱۳ »

به عنوان یک مادر اگر برگردید به گذشته باز هم اجازه می دهید فرزندتان این راه را برود ؟

قطعا اجازه میدهم ، چون من از آدم های ترسو و محافظه کار خوشم نمی آید ، اگر برگردم به عقب شاید محکم تر تربیتش می کردم .

 

وقتی خبر شهادت مصطفی را شنیدید چه حالی شدید ؟چه چیزی را دوست دارید بگویید که آن موقع شاید نمی توانستید بگویید ؟

روز شهادتش ، من ساعت هشت و دوازده دقیقه با مصطفی صحبت کرده بودم و قرار گذاشته بودیم که ساعت ۱۱ بروم ببینمش چون شب گذشته از نطنز برگشته بود. من فقط ۵۹ ثانیه با او صحبت کرده بودم . به من گفت هر وقت خواستی بیایی حتما از قبل تماس بگیر که سر جلسه نباشم .

 

من جایی رفته بودم و حاجی آمد دنبالم و دیدم که چهره حاجی خیلی سیاه و بهم ریخته است ، هر چه گفتم حاجی چه شده می گفت هیچی و من همه اش ذهنم این طرف و آن طرف می رفت پدر و مادر حاجی از دنیا رفته اند اما مادر خودم زنده است و ذهن من درگیر شده بود . در راه حاجی به من گفت مثل این که دو تا مامور آمده است درِ منزل مصطفی و مثل این که خانمش ناراحت شده ، من گفتم چرا مامور باید بیاید درِ خانه مصطفی ، دلشوره گرفتم ، مرتب موبایلش را می گرفتم و زنگ می خورد ولی جواب نمیداد ، منزلش را هم می گرفتم می رفت روی پیامگیر .

رفتم منزل و طبقه دوم از آسانسور پیاده شدم و وقتی دختر وسطی ام را دیدم ، از بس گریه کرده بود چشمهایش پف کرده بود ، حتی نمی دانست که من خبر ندارم ،  همان جلوی در به من گفت:  نترسی ها ! می گویند که کسی به اسم دکتر مصطفی احمدی روشن را جلوی دانشگاه علامه ترور کرده اند ، اولا داداشی که دانشگاه علامه کاری نداره ، ثانیا داداشی که دکتر نیست . من همینطور نگاهش کردم و گفتم مگر چند تا احمدی روشن داریم ، چون خاطرم هست وقتی نتایج کنکور آمد من هیچ پسوند روشنی در ادامه نام خانوادگی احمدی ندیدم .حتی عموهای حاج آقا هم احمدی روشن نیستند . من هم مرتب به دوستانش زنگ می زدم و همه رد تماس می دادند و جواب نمی دادند . یکی از دوستان مصطفی که چندین سال بود با هم بودند و من مثل مصطفی دوستش دارم و او را مهندس صدا میکنم جواب داد ، فقط به او گفتم « مهندس تو را به خدا فقط به من بگو بچه ام زنده است » گفت حاج خانم ما هم امیدواریم انشاءالله که زنده باشد ، دیگر فهمیدم .

 

از منزل ما تا منزل مصطفی راه زیادی نبود و فقط حاج آقا گریه می کرد و می گفت خدایا وقتی برادرم شهید شد کمرم شکست دیگر طاقت ندارم . من هم دعوایش می کردم و می گفتم بچه من زنده است چرا گریه می کنی .

از خدا می خواستم اگر اتفاقی افتاده معجزه ای بشود و بچه من را برگرداند . ساعت از ۱۱ هم گذشته بود به منزل مصطفی که رسیدیم دیدم همه دوستانش لباس مشکی تنشان است ، پدر خانم مصطفی بسیار انسان مومن و صادقی است و به من گفت « حاج خانم نترسید ترور ناموفقی بوده و مصطفی را به جای امنی برده اند ، نگاهشان کردم و گفتم حاجی در تمام این سالها من شما را به صداقت می شناسم چرا راستش را به من نمی گویی ؟ شما برای کسی که رفته جای امن مشکی پوشیده اید ؟ یکی دو ساعتی بسیار حالم بد بود و وقتی به خود آمدم و خواهر کوچک مصطفی را دیدم که جیغ های کوتاه می زند ، منزل هم پر از خبرنگار بود ، به آنها گفتم چه خبر است ؛ خودتان را جمع و جور کنید . فکر کرده اید داداشی دوست دارد که سر و صدای شما را اینها ضبط کنند و جاههای مختلف پخش کنند همه ساکت شده اند و با گذشت ۶ سال از آن روز دیگر نامحرمی صدای ما را نشنید .

 

بسیار متشکرم از صبوری شما و وقتی که در اختیار ما گذاشتید .

پایان

 

عبدی متین .

   یکشنبه 8 بهمن 13961 نظر »

انتخاب نادرست 

 

انجام ندادن هر تکلیف شرعی برای مسلمین، علاوه بر آنکه از سوی خداوند عقاب و عذاب الهی در پی دارد، آثار وضعی آن در این دنیا گریبانگیر انسان ها خواهد شد و آفاتی را برای زندگی دنیایی ایجاد خواهد کرد. بدیهی است، چنانچه آن حکم شرعی تعطیل شده از سوی مردم، مربوط به سرنوشت عمومی و ارکان اساسی جوامع بشری باشد، دامنه آسییبهای مزبور عمومیت بیشتری پیدا کرده و دود آن به چشم همگان خواهد رفت.


نهج البلاغه امام علی(ع) مهمترین سند دینی است که بسیاری از اصول و ضوابط و نیز آسیب های اجتماعی و سیاسی جوامع انسانی را گوشزد نموده و رهنمود های فراوانی در این باب برای جهانیان بویژه مسلمانان به ارمغان نهاده است.


در دورانی که زمام امور در بخشهایی از سرزمین های اسلامی به دست فرمانروایانی نالایق و دنیا طلب همانند معاویه و … افتاده بود، امام علی(ع) مهمترین کارگزار سیاسی خویش ، مالک اشتر نخعی، را به همراه دستورالعملی ارزشمند و جامع به سوی مصر فرستاد.


امام علی(ع) در بخش هایی از آن منشور حکومتی و سیاسی، به خوبی دغدغه خود را از مفاسد حاکمیت غیر صالحان(معاویه و …) اینگونه ابراز داشته است؛
« و لکنی آسی ان یلی امر هذه الامه سفهائها و فجارها فیتخذوا مال الله دولا و عباده خولا و الصالحین حربا و الفاسقین حزبا»؛ از آن تأسف می خورم که امور مردم به دست نادانان و گناهکاران بیفتد. آنان مال خدا را دست به دست بین خود می گردانند، بندگان خدا را برده خویش می سازند، با نیکان می جنگند و بدکاران را یاور خویش قرار می دهند.1


آری، امام(ع) حاکمیت سیاسی را حقی از سوی خداوند و متعلق به او دانسته است و همواره از سلطه انسان های فاسق و بی دین بر این حق الهی و جامعه اسلامی نگران و اندوهگین بود. تأسف امام علی(ع) بر این بود که چگونه نااهلان به جای شایستگان نشستند و انقلاب اسلامی پیامبر(ص) را به انحراف کشانده و آرمان های مقدس آن فرستاده الهی را نقش بر آب کردند.


از این رو چنانچه مردم فاسدان را برگزینند، جامعه اسلامی نیز به سمت حکومت فاسدان حرکت می کند و در نتیجه، خداوند ستمگران را بر مردم آن دیار چیره خواهد کرد.
امام جواد علیه السلام می فرماید:
« و کل امه قد رفع الله عنهم علم الکتاب حین نبذوه و لا هم عدوهم حین تولوه»؛ هر امتی که به کتاب آسمانی بی اعتنایی کردند، خداوند دانش کتاب را از ان ها باز گرفت و آن گاه که سلطه و ریاست دشمنان را پذیرفتند، خداوند دشمن را بر آنان چیره ساخت.

 

 

1.نهج البلاغه/ نامه 53

2.فروع کافی،ج 8، ص 53

   چهارشنبه 4 بهمن 13961 نظر »

راهکارهای عملی عفاف گرایی (قسمت دوم)

عفاف

4.عفاف و حجاب بانوان
در ادامه بر عفاف و حفظ حجاب زنان و دختران تأکید می ورزد« و لایبدینَ زینَتَهُنَّ إلا مَا ظَهَرَ منها وَلیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جیوبهنَّ وَ لا یبدینَ زینَتَهُنَّ أو آبائِهِنَّ؛1... و زیور های خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که طبعا از ان پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش فرو اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان… آشکار نکنند.»

5.توبه و بازگشت از مسیر های انحرافی
آن گاه همگان را به بازگشت از مسیر های انحرافی هم چون چشم چرانی،بی عفتی و بی حجابی فرا می خواند و راه رستگاری را در توبه و بازگشت به راه عفت و عفاف معرفی می فرماید:« وَ تُوبُوا إلی الله جَمیعاً أیها المُؤمنونَ لعَلَّکُم تُفلحون؛2
ای مؤمنان همگی (از مرد و زن) به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.»

6.اقدام به ازدواج بی همسران
در ثبات و استمرار عفت و پاکدامنی عمومی، به ازدواج رسانیدن بی همسران ضروری است. در تحقق این امر مهم، همه مسئولیت دارند و ازدواج، بهترین راهکار برای مدیریت شهوت است. می گویند به هنگام ازدواج یک جوان، شیطان ضجّه می کشد. چرا که می داند که دو - سوم ایمانش را از دستبرد شیطان محفوظ می دارد. البته آن یک - سوم هم عفاف گرایی می خواهد. روایت داریم:« اکثَرُ أهلَ النّارِ العُزّاب؛3 اکثر اهل جهنم مجرداند.» تمام راجع عظام تقلید می فرمایند:« کسی که نمی تواند شهوتش را کنترل کند و از این طریق به حرام می افتد، ازدواج بر او واجب شرعی است». در شرایط کنونی، ازدواج برای بیش تر جوانان ما از اوجب واجبات است.

7.عفت ورزی جوانان بی همسر
تمام افراد خانواده و جامعه باید با جدیّت همّت نمایند تا شایستگان ازدواج را بدون واهمه از فقر و ناداری به ازدواجی موفق و به هنگام گردانند. در این میان اگر خانواده و جامعه کوتاهی کردند و بی همسران راهی برای خود به سوی ازدواج نیافتند، باید عفت ورزی و پاکدامنی را پیشه ی خود سازند تا خداوند از فضل و کرم خویش آنان را از همه، حتی از حمایت خانواده و جامعه ای که در وظیفه ی خود کوتاهی می کنند، بی نیاز سازد.
خداوند در قرآن می فرمایند:« وَلیَستَعفِف الّذینَ لا یَجدونَ نکاحاً؛4 کسانی که به هر طریق راه و زمینه ی ازدواج ندارند باید عفیف باشند.» بدین سان دسترسی نداشتن به همسر حلال، مجوزی برای گناه و بی عفتی نمی باشد، بلکه « صبر محوری» و «عفت ورزی» لازم است تا خداوند گشایشی ویژه در حال بی همسران عنایت فرماید.

8.کم خوری و روزه داری
روایت عجیبی از پیامبر داریم که می فرمایند:« یا مَعشَرَ الشَّبابِ عَلَیکُم بِالباهِ فَإن لَم تَستَطیعُوهُ فَعَلَیکُم بِالصیامِ فَإنّهُ وِجاوهُ؛5 بر شما باد به ازدواج، اگر قدرت ازدواج پیدا نکردید، بر شما باد به روزی داری. این روزه داری شما غریزه ی جنسی و شهوت شما را کنترل می کند.» عفت شکم و پرخوریاز تحریک کنندگان شهوت است.
در مقابله ی با شیطان ما ناگزیر به عفاف گرایی هستیم. چه ازدواج کرده باشیم و چه نکرده باشیم. این یک سرمایه ی انسانی و حقیقت زندگی رحمانی ماست.

 

1.نور(24)، 30
2. همان
3. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص 384
4. نور(24)33
5. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 60،ص199

راهکارهای عملی عفاف و حجاب « قسمت اول »

   سه شنبه 3 بهمن 1396نظر دهید »

 

 

«قال فَبِما أغویتَنی لأقعُدَنَّ لَهُم صراطَکَ المُستَقیم* ثُمَّ لآتِینَّهُم من بینِ أیدیهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أیمانِهِم وَ عَن شَمائلهِم و لا تَجِدُ أکثرهُم شاکرین؛گفت:«پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندی من هم برای فریفتن آنانن حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست*آن گاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها می تازم و بیشترشان را شکر گذار نخواهی یافت»


شیطان از چهار جهت در کمین همه ی انسان ها می می نشیند و در وقت غفلت ها، مانند حیوانات وحشی حمله می کند. وقتی از چهار جهت به انسان خمله کرد، انسان دچار کفران نعمت می شود و از همه نعمت هایی که خدا به او داده حالت شکر را از دست می دهد و این یکی از نشانه های قلوب شیطانی است. وقتی از این خواب غفلت بیدار می شود که دیر شده است و زمان مرگش فرا رسیده است.


حملات چهار جانبه شیطان؛ حمله از جهت های فیزیکی نیست؛بلکه هر یک از این حملات معنای ویژه ای دارد که به بیان ان می پردازیم:


الف) تهاجم از پیش رو: ایجاد غفلت نسبت به آخرت،مرگ، حساب و کتاب و ابدیت؛


ب)تهاجم از پشت سر: ایجاد غفلت نسبت به حقیقت گذرا و بی وفایی دنیا و ایجاد دلبستگی شدید به دنیا تا سر حد دنیا پرستی؛


ج) تهاجم از سمت راست: ایجاد تردید در باورهای دینی و دین سازی های دروغین، شعبه سازی ها و شبهه آفرینی ها در دین؛


د) تهاجم از سمت چپ: دعوت به شهوت رانی و لذت جویی حرام، دعوت به بی عفتی و ابتذال گرایی.

 

راه فرار از محاصره:


الف) جبهه بالا: راه بالا به دلیل اینکه راه نزول برکات، خیرات و مغفرت های الهی است و مادامی که انسان نگاهش به بالا باشد و خودش را نبیند،بلکه فقط خدا را ببیند و با دعا از خدا بخواهد، راهی برای نفوذ شیطان نخواهد بود.

 

 

ب) جبهه پائین: مادامی که انسان خضوع کند و نگاهش به خاک باشد و در مقابل خداوند خشوع کند و به سجده بیافتد، شیطان امکان نفوذ و تهاج در قلب او ندارد.

   سه شنبه 3 بهمن 1396نظر دهید »

1 ... 15 16 17 ...18 ... 20 ...22 ...23 24 25 ... 89

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 870
  • دیروز: 3289
  • 7 روز قبل: 21540
  • 1 ماه قبل: 47957
  • کل بازدیدها: 906988
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 11
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 20
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1