کارشناس مسایل مذهبی:دولت یازدهم خود را موظف به کارجهادی نمی‌داند

 

کارشناس مسایل مذهبی گفت: اختلاس و دست درازی به بیت‌المال نشان می‌دهد که دولت یازدهم ابدا خود را موظف به کار جهادی نمی‌داند.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه کوثر ورامین : حجت الاسلام سید کمیل موسوی، مبلغ و کارشناس مذهبی، امروز در مدرسه علمیه کوثر ورامین درباره انتخابات پیش رو، گفت: سیاست بدون اسلام سیاستی کثیف است.


وی افزود: ائمه اطهار(ع) در مواجهه با مکر دشمن سیاست‌مدارنی قهار بودند که با طرح و برنامه ریزیهای دقیق نیرنگ آنان را خنثی می‌کردند بنابراین سیاست ورزی یک امر حسنه و پسندیده است اگر در راستای اسلام باشد.


حجت الاسلام موسوی با بیان اینکه در انتخابات ۹۶ ما با چهار جریان روبرو هستیم، ابراز کرد: نخستین گروه جریان خاکستری هستند رای دادن و ندادن این گروه تا آخرین لحظه نیز بر هیچ فرد و جریانی معلوم نیست چرا که این جریان نگاهشان به رای دهنگان است تا نامزد مورد نظر خود را انتخاب کنند بر همین اساس بهترین گروه برای موج سواری سیاسیون همین طیف است.


کارشناس مسایل مذهبی درباره جریان دیگر که جبهه مردمی نیروی انقلابی است، گفت: جبهه اصولگرا با همه گروه‌ها و طیف‌هایی که دارد سال جاری با یکدیگر متحد و منسجم شدند و گروهی ایجاد کردند به عنوان جمنا، که در بین خود چند کاندید را برای ریاست جمهوری انتخاب کردند که تایید صلاحیت دو نفر از آنان توسط شورای نگهبان محرز شد.


وی با اشاره به جبهه اصلاحات، گفت: امروز برخی اعتدال را جدای از اصلاحات فرض می‌کنند در حالی که هر دوی آنها یکی است دولتی که به اسم اعتدال و به جای اصلاحات روی کار آمده روشش این بود که اسلام ترکیه‌ای و مالزیایی را به جای اسلام انقلابی در جامعه جایگزین کند زیرا اسلام ترکیه‌ای و یا همان اسلام آمریکایی اسلام را تنها در حوزه فردی مهم می‌داند و حق دخالت در امور سیاسی را به اسلام نمی‌دهد.


حجت الاسلام موسوی ادامه داد: در اسلام آمریکایی ستیز با آمریکا و کمک به محرومان و مظلومان جهان معنا ندارد بنابراین برای اینکه مردم از حمایت حزب الله لبنان، سوریه، عراق و غیره دست بردارد اقدام به سرگرم کردن آنان به امور داخلی که اقتصاد و معیشت است، کرد.


کارشناس مسایل دینی اضافه کرد: اینکه عده‌ای بیایند و بگویند که دولت کنونی با مشکلاتی که در اقتصاد ایجاد کرده به ضررش است که وارد انتخابات شده این سخن اشتباه است بلکه آنان برنامه مدونی دارند که یکی از آن برنامه‌ها تکذیب عملکرد و وعده‌های محقق نشده است.


وی افزود: آنان پس از تکذیب به دوقطبی ساختن جامعه همت می‌کنند و با بد جلوه دادن رقبا این گونه می‌گویند که ای مردم آیا حاضرید سایه جنگ برسر شما برگردد پس اگر نمی‌خواهید به ما رای دهید و در مرحله دیگر به کاندیدای پوششی همت می‌گمارند چرا که دولت می‌داند قادر به دفاع از عملکرد خود نیست.


حجت الاسلام موسوی با اشاره به اینکه دولت یازدهم ابدا خود را موظف به کار جهادی نمی‌داند، عنوان کرد: اختلاس و دست درازی به بیت المال آن هم توسط وزرا جایی دیگر برای کار جهادی باقی نمی‌گذارد.

   پنجشنبه 14 اردیبهشت 1396نظر دهید »

کجایید آقا !؟

 

کجایی آقا

 

آسمان ابری و زیباست کجایید آقا؟
فصل روئیدن گلهاست کجایید آقا؟


باز هم فصل بهار است زمین سبز شد ست
چَشم ها غرق تماشاست کجایید آقا ؟


سوسن و سنبل و لاله همه رنگ و همه نقش
دشت گسترده چو دریاست کجایید آقا ؟


دیده ها منتظر توست گلِ ناب علی
عشقت آرامش دلهاست کجایید آقا ؟


عمر ما میگذرد زود خزان می آید
چَشمِ اُمّید، به فرداست کجایید آقا ؟


همه روز و همه شب ذکر فرج میخوانیم
شیعه بی یاور و تنهاست کجایید آقا؟


ماه شعبان شده و جمعه ی میلاد و بهار
همه اسباب مُهیّاست کجایید آقا ؟

 


محدثه شفاعت 

 

   پنجشنبه 14 اردیبهشت 13966 نظر »

چند روش برای زیاد شدن حافظه 

 

 راههای تقویت حافظه

 

برای زیاد شدن حافظه چند روش بسیار موثر پیشنهاد می شود ؟

۱_ قبل از مطالعه این دعا را بخوانید :

« اَللّهُمَّ اَخْرِجْنى مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ وَ اَكْرِمْنى بِنُورِ الْفَهْمِ اَللّهُمَّ افْتَحْ عَلَيْنا اَبْوابَ رَحْمَتِكَ وَانْشُرْ عَلَيْنا خَزائِنَ عُلُومِكَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ»

 

۲_ کسی که می خواهد حافظه اش زیاد شود ، مسواک کند ، روزه بگیرد و قرآن بخواند ؛ مخصوصا آیه الکرسی را . و ناشتا ۲۱ عدد مویز با هسته سرخ بخورد ، زیرا جهت فهم و حفظ اهن مفید خواهد بود . نافع ، خوردن حلوا گوشت نزدیک گردن و عسل و عدس و کندر می باشد .

 

۳_ هر روز هفت مثقال مویز ناشتا بخورد و همچنین هر روز با غذا خردل میل نماید .

 

۴_ از خوردن زیادی سردی مثل ماست ، برنج و امثال آن و خوردن آب زیاد پرهیز کند .

 

۵_ شیر حافظه را زیاد می کند و همچنین خوردن انار با لیله آن .

 

۶_دائم  الوضو بودن و رو به قبله نشستن و به صورت علما نگاه کردن و به عبادت مشغول بودن و اطاعت پدر و مادر نمودن و خوردن انگور و گرمی جات به طور عموم و خوردن غذای کم جهت زیادی حافظه موثر است .

 

۷_ از رسول اکرم صلی الله روایت شده که فرمود « پنج چیز حافظه را قوی می کند : شیرینی ، گوشت نزدیک گردن ، عدس ، نان سرد خواندن آیت الکرسی .»

 

 

دیده شده در کتاب ذکرهای شگفت معصومین ، سید عباس اسلامی حسینی ، ص ۱۸۶. 

   چهارشنبه 13 اردیبهشت 13961 نظر »

 سعهصدر ویژگی مهم مردان آخر الزمان

 

 

در میان تعالیم دینی بعضی از تعالیم هستند که برای حماسه سازان آخر الزمان ضرورت بیشتری دارد و ما باید عمیقا غرق آن تعلیمات باشیم و الا نمی توانیم مرد حماسه های آخرالزمان باشیم .

مردان آخرالزمان مردان مردی که حماسه می آفرینند چه روحیات دارند ؟ آن روحیات امروز بیشتر از هرروز دیگری مورد نیاز است .

اهل حق در معرض این آسیب هستند که این خوبیهایی که ما می خواهیم از آن ها صحبت کنیم ، اتفاقا نداشته باشند و بعد جایش آسیب هایی سراغ آن ها می آید که شاید سراغ آدم معمولی نیاید . یعنی ما می خواهیم از یک ویژگی صحبت کنیم که اتفاقا آدم مذهبی ها برعکس این ویژگی هایشان تبدیل می شود به ویژگی های منفی اگر که رعایت نکند ، اگر دقت نکند . اینها در دین ما بود ها ! ولی آخرالزمان برجسته تر می شود .

خیلی از غیر متدینین جذب نشدند به خاطر ضعف هایی است که ما زیاد به آن ضعف ها توجه نداریم.

و من میخواهم توجه شما را شدیدا به آن ضعف ها جلب کنیم . توجه شدید شما . چون آن ضعف ها خیلی فاجعه اند :

یکی از آن ضعف‌ها نداشتن سعه صدر است « الم نشرح لک صدرک » باید آدم شرح صدر داشته باشد . این شرح صدر خیلی باید بیشتر از اونی باشد که ما داریم ، و این شرح صدر بدست آوردنش برای بچه مذهبی ها خیلی سخت تر از اونی است که فکر می کنید .

بچه مذهبی های نماز خوان را به سختی می توانی نماز شب خوان کنی ولی سخت تر از آن می توانی وادارش کنی که بی نماز را تحمل کند .

یعنی وقتی شما حق طلب بشوی خصوصا اگر خودت هم اهل رعایت حق باشی ، خود به خود یک اثر روانی دارد ، صبرت در تحمل باطل کم می شود .

همان قدر که سفارش شده به حق همان قدر سفارش شده به صبر . این دو بدون هم ابترند . وتواصوا بالحق و تواصوا بالصبر . می دانید چه می گویم ؟ می گویم : اصحاب حضرت ولی عصر شرح صدر دارند . سعه صدر دارند . سعه صدر چیز ساده ای نیست ….

(بدانیم ) آخرالزمان ، زمان غربال است . حق از باطل جدا می شود .

 

سخنان حجه الاسلام پناهیان .

 

   چهارشنبه 6 اردیبهشت 13961 نظر »

آیت الله العظمی حاج شیخ محمد حسین اصفهانی 

 

 آیت الله محمد حسین اصفهانی ، روزنه هایی از عالم غیب

 

آیت الله مصباح یزدی از یکی از اساتیدشان نقل کردند که از جمله ویژگی هایآیت الله العظمی حاج شیخ محمد حسین اصفهانی این بوده که در مجلس عزای حسینی ، خودشان مبادرت به پذیرایی کرده و کفش های واردین را جفت می کردند و در حین پذیرایی نیز مرتب چیز می خواندند . مرحوم حاج شیخ علی محمد بروجردی از ایشان می پرسد : آقا شما چه می خوانید ؟ایشان نیز فرموده است : « خوب است انسان در شبانه روز هزار مرتبه سوره مبارکه قدر را بخواند »

 

آن مرحوم در هر شبانه روز زیارت عاشورا را با صد لعن و سلام می خواند و نوافل را نیز ترک نمی کرد و بارها نیز می فرمود : « از خدا می خواهم که تا آخر نسبت به این اعمال موفق باشم » و بالاخره همین طور هم شد .

 

 

دیده شده در کتاب روزنه هایی از عالم غیب ، آیت الله سید محسن خرازی ، انتشارات مسجد مقدس جمکران ، ص ۲۴۴.

   سه شنبه 5 اردیبهشت 1396نظر دهید »

شهید خیر الله احمدی فرد 

 

دختر شهید

 

زینب احمدی فرد دختر کوچک شهید :

پدر من دوازدهمین شهید کرمانشاه است و این عجیب نیست ولی بسیار عجیب است که در ایام فاطمیه شهید شدند و عمویم خودشان ایشان را غسل دادند و می گفتند که پهلویش خراش خورده است ، ایشان خودش پهلوی پدرم را بسته است . و پهلویش مثل حضرت زهرا سلام الله خراش خورده است . صورت زیبایش و دستانش هنوز در موصل مانده است .
مثل حضرت زهرا سلام الله شهید شدند .

   جمعه 1 اردیبهشت 1396نظر دهید »

گفتگو با آمنه کمرخوانی همسر شهید خیرالله احمدی فرد

 

خیرالله احمدی فرد

 

ایشان متولد ۲۰ اسفند سال ۴۸ بوده و در یکی از روستاهای اطراف اسلام آباد به دنیا آمده اند . در حمله آزادسازی موصل در ۱۶ بهمن ماه شهید شدند .

 

بعد از فوت پدرشان وقتی که مهاجرت کردند به اسلام آباد ، تحصیلات و جبهه رفتنشان در اسلام آباد غرب بودند ، و از ۱۴سالگی رفته اند جبهه و تا به حال که ۴۷ سال داشتند خدمت به نظام را ادامه دادند و سرباز امام رمان بودند .

 

چی شد که رفتند سوریه و بحث جهاد را انتخاب کردند ؟
اول مدافع حرم عراق بودند و چند سال پیش که کربلا شدیدا تهدید شده بود از طرف داعش و بعد یک کمی که اوضاع کربلا و عراق آرامتر شد شهر حلب در سوربه زیر آتش بود ، اخبار را گوش می دادند اصلا آرام و قرار نداشتند گویی که منزل زندانی بودند و می گفتند ؛ ای خدا ! ما اینجا داریم راحت زندگی می کنیم و آنها مسلمان هستند و هم دین ما هستند ، در محاصره هستند ، تا وقتی که کار ایشان جور شد و رفتند سوریه و حدودا ۴۵ الی ۲ ماهی سوریه ماند.


وقتی ایشان می خواست برود سوریه شما موافق نمودید ؟ نگفتید نروید
بنده عادت کرده بودم که در این چند سال زندگی دیگر با ایشان مخالفت نکنم ، عشقش جهاد بود ، جهاد در راه خدا .
اگر جلوی ایشان را می گرفتیم در منزل نمی توانستیم بی قراری و بال بال زدن ایشان را ببینیم و تحمل کنیم ، در خودش غرق می شد که ما پشیمان می شدیم از این که جلوی ایشان را گرفته ایم . و دیگر ما هم عادت کرده ایم هر تصمیمی که ایشان بگیرد تابع باشیم .ایشان را از زیر قرآن رد می کردیم ، هر روز صدقه می دادیم و هر روز نذر و نیاز می کردیم که سالم برگردد .

 

دقیقا اولین اعزام ایشان در چه تاریخی بود ؟
ماه رمضان پارسال بود که رفت . و دو بار اعزام شدند . و ایشان در عراق در آزاد سازی موصل شهید شدند.

اوایل حمله بود که من به دلیل اینکه باردار هستم واقعا به کمک او در منزل نیاز داشتیم . گفتم اگر می توانی الان نرو ، بگذار وضعیت ما مشخص شود ، جهاد همیشه هست ، جنگ همیشه هست ، جنگ کفر علیه اسلام که تمامی ندارد ، بعد از این که خیالمان راحت شد برو ، گفت : « من در آزادی فلوجه نبودم » _ آن زمان رفته بود سوربه _ احساس گناه میکرد در مقابل رفقا و همرزمانش که اینجا بودند و ایشان همراه آنها نبوده .
بعد تند تند هم به ایشان پیام می دادند که حاجی بیا کمک ما که حمله موصل است . و ایشان به ما گفت « من نمی توانم رفقایم را جواب کنم ، شما را می سپارم به خدا ، مثل همیشه »

چند فرزند دارید ؟
دو دختر به نامهای زهرا و زینب و یکی هم در راه داریم .

 

برایشان سخت نبود که شما را بگذارند و بروند ؟
واقعا برایش سخت بود ، این را از چهره اش می شناختم ، ولی احساس وظیفه می کرد ، احساس می کرد که باید آنجا باشد ، اما وقتی راه افتاد که برود و کوله پشتی اش را گرفت ، مثل این که درِ قفس را برایش باز کرده ای ، اینطور سبک راه افتاد و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکرد ، همینطور ایستادم و نگاهش کردم تا دیگر از نظرم ناپدید شد و وقتی رفت احساس می کردم کاش یک دقیقه دیگر می استاد تا من بیشتر می دیدمش و نگاهش می کردم .

 

از دیدار آخرتان بگویید و این که چه گفتید ، یکی دو روز آخر چطور گذشت؟
یکی دو روز آخر ، خیلی منتظر بود ، ما یک آزمایش برای فرزندمان که در راه است داده بودیم و خیلی نگران که جواب آزمایش چه می شود ، مثل اینکه زنجیر به پایش بسته باشی، چون موصل حمله بود و من هم مجبورش کرده بودم که به خاطر جواب آزمایش بماند چون ممکن بود که یک عمل جراحی داشته باشم که باید خودش می بود ، وقتی که جواب آزمایش آمد و هیچ مشکلی نداشتیم ، مثل این که دوتا بال درآورده بود ، پرواز می کرد .


 بعدازظهر که به ما خبر دادند جواب آزمایش شما هیچ مشکلی ندارد و می توانید بگیرید ، رفتیم ،قبل از اینکه برویم جواب آزمایش را بگیریم ، رفتند کنسولگری و اول ویزا گرفتند ، ما با مادرم در ماشین نشسته بودیم منتظر این که برود ویزا را بگیرد ، اینقدر خوشحال بود که تا به حال ندیده بودم اینقدر خوشحال باشد ، مثل اینکه پرواز می کرد ، مادرم گفت ببین چقدر خوشحال است و من هم ناراحت بودم از اینکه اینقدر خوشحال است و دارد می رود ،
ویزایش را گرفتیم و آمدیم ، روز بعد لباس هایش را جمع کرد ، کوله پشتی اش را بست ، من گفتم ببین چهارتا چشم به راه داری ، دل این بچه را نشکنی .

 

انگاربه دلم افتاده بود ، گفتم تو را به خدا اینطور سلامت می فرستمت ، سلامت برگرد . اگر یک مو از سرت کم شود من دیگر قبول نمی کنم . یک دست لباس نوزادی گرفته بودیم و دادم و گفتم این را ببر حرم حضرت ابوالفضل و حرم امام حسین (ع) برایمان تبرک کن بیاور .
آخرین عکسی که انداخته یک دستش به ضریح است و در دست دیگرش لباس نوزادی است. لباس را زیارت داده و بعد از آن رفته است منطقه .

 

همیشه من خودم می رساندمش پای ماشین های مهران ، یا وقتی برمی گشت میرفتم دنبالش ، ایندفعه که رفتیم سوار شود برای مهران ، همیشه یک خداحافظی گرمی می کرد اما این دفعه نماند که خداحافظی گرم بکند ، مثل اینکه اگر بایستد و خداحافظی گرم کند دلش اینجا گیر می کند ، کوله پشتی اش را که انداخت روی دوشش و برنگشت که این طرف را نگاه کند ، خیلی دلم تنگ شد ، من هم ایستادم و نگاهش کردم اینقدر نگاهش کردم تا این که خجالت کشیدم در آن جمعیت .

سوار ماشین شد و رفت مثل این بود که این بیست و سه سال ندیده بودمش و میخواستم این لحظه را از دست ندهم تا جلوی چشمم هست سیر نگاهش کنم .

وقتی برگشتم منزل با تمام وجود احساس تنهایی می کردم ، نمی دانم که چرا این دفعه اینطوری بود .

 

هر وقت که این پیام را می دید فورا جواب می فرستاد که نگران نباشید .
دیدم اصلا آنلاین نیست و پیامهایم را نخوانده ، مانده، هر دقیقه سر میزدم به گوشی ببینم پیامها را نخوانده . میدیدم نه . که دیگر خبر دادند که شهید شده . .

 

 

شنیده شده .

   جمعه 1 اردیبهشت 13962 نظر »

سبقت در سلام 

 

آیت الله خوانساری

 

از قول شهید محراب ، آیت الله اشرفی اصفهانی نوشته اند : آیت الله العظمی سید محمد تق خوانساری به قدری تواضع داشت که مقید بود ، به این که کسی در سلام دادن از او سبقت نگیرد ، وقتی برای درس کفت به مدرسه می آمد سرش را پایین می انداخت تا کسی جلوتر به او سلام نکند .

 

آیت الله بروجردی نقل کردند که : من در عالم خواب دیدم ، بلندگوهای صحن حضرت معصومه سلام الله اعلام می کند که جنازه سید مرتضی را می آوردند ، در خواب کفت سید مرتضی سالهای زیادی است که وفات کرده و نیز در عراق بود حالا به چه مناسبت قم چنین اعلان می کنند ؟


وقتی بیدار شدم شنیدم که بلندگوهای صحن می گویند که : آیت الله خوانساری درگذشت و جنازه ایشان را می آوردند .

 

 

دیده شده در کتاب سیمای فرزانگان ، رضا مختاری ، مرکز انتشارات تبلیغات اسلامی ، ص ۳۰۷

 

 

   چهارشنبه 30 فروردین 1396نظر دهید »

خروج از ولایت امیرالمؤمنین

 

 شیعه گنهکار

 

هر گناهی یک خروج از ولایت است ، کسی که گناه می کند شکی نیست که در آن موقع تحت ولایت اهل بیت نیست  ، کس که غیبت می کند ، کسی که دروغ می گوید ، کسی که مشروب می خورد ، کسی که فحشا انجام می دهد تحت ولایت اهل بیت این کارها را  انجام می دهد ؟  یعنی امیرالامومنین این دستور را به او داده ؟  تحت مدیریت حضرت که این کار را نمی کند ،در ولایت ابلیس است در ولایت شیطان است .

 

در روایت پیغمبر است که « ولا يسرق السارق حين يسرق وهو مؤمن،» .  سارق آن موقع که سرقت می کند ،مومن نیست .

«لا يزني الزاني حين يزني وهو مؤمن» زانی آن هنگام که فحشا مرتکب می شود مومن نیست .تحت ولایت نیست .

 

عمل کسی که گناه می کند معنایش این نیست که مرتد شد و دست به او بزنی نجس می شود دستت ، عملش تحت ولایت شیطان است و عمل با مدیریت شیطان انجام می شود اما ذاتش ، ذات بدی نیست .


کسی خدمت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رسید و گفت « آیا شیعه شما گناه می کند ؟»
حضرت فرمود : بله !
گفت : آیا می توانیم تبری بجوییم از شیعه ای که گناه می کند ؟
امام علیه السلام فرمود :« از عملش تبری بجویید نه از ذات او ، ذات او در ولایت ماست ».

 

سخنان استاد عالی .شنیده شده .

 

   سه شنبه 29 فروردین 13961 نظر »

بیداری آخر شب 

 

شب عباس قمی

 

در شرح حال محدث گرانمایه حاج شیخ عباس قمی آورده اند :

« وی در تمام دوره سال ، در چهار فصل ، حداقل یک ساعت قبل از طلوع فجر بیدار و مشغول نماز و تهجد بود . به عبادت آخر شب و سپیده دم  اهمیت زیادی می داد و معتقد بود که بهترین اعمال مستحبی ، عبادت و تهجد است .»

 

فرزند بزرگش می گوید : تا آنجا که من به خاطر دارم بیداری آخر شب از او فوت نشد ، حتی در سفرها این شیوه عملی می شد .

 

مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول      ز ورد نیمه شب و درس صبحگاه رسید 

 

 

دیده شده در کتاب سیمای فرزانگان ، رضا مختاری ، مرکز انتشارات تبلیغات اسلامی ، ص ۲۲۲.

   سه شنبه 29 فروردین 13961 نظر »

1 ... 27 28 29 ...30 ... 32 ...34 ...35 36 37 ... 89

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 155
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 17835
  • 1 ماه قبل: 48746
  • کل بازدیدها: 909159
رتبه وبلاگ