« او در میان بهشت رویید. | خدایا سپاس » |
عنوان مذکور چکیده پایان نامه خانم مهدیه شصتی کریمی به داوری سرکار خانم شاکری و راهنمایی سرکار خانم منصوری می باشد که به شرح ذیل می باشد:
مرگ در زندگی نهفته است. مرگ همواره به عنوان یک سىؤال باقی می ماند، گاه ما با تعاریف مختلف و با این که مرگ امری حتمی است به خود آرامش می دهیم. مرگ یعنی جدا شدن روح از بدن و قطع علاقه روح از بدن. مرگ هر کس مانند زندگی اوست، تا مرگ نباشد زندگی معنا ندارد و تا زندگی نباشد مرگ معنایی ندارد.
فوت از دست رفتن و معنای آن با معنای مرگ یعنی از دست رفتن مساوی است. مرگ به معنای نابودی نیست، بلکه هجرت از این دنیای کوچک به سوی دنیایی پر رمز و راز است. ما به مرگ با تردید نگاه می کنیم، اما اگر نوع نگاهمان را به مرگ عوض کنیم آن را طور دیگری می بینیم.
مرگ برای مقربان رسیدن به راحتی مطلق است، اما کسی که هم اولیاء الله را دوست دارد و هم مال دنیا را، مرگ برای او هول و هراس است. برای انسان مومن مرگ مانند باز شدن درهای رحمت است و این نتیجه اطاعت از خداست. نوع دیگر مرگ، مرگ در راه خدا و جهاد برای نجات انسان مظلوم از دست ظالم است.
سقراط می گوید : از مرگ نباید هراسید بلکه در برابر آن باید شجاع بود. افلاطون نیز درباره مرگ می گوید: مرگ تکامل انسان است. موریس مترلینگ می گوید: در این جهان همه چیز مانند خدا ابدی است، ولی به شرط آنکه مرگ را نابودی انسان ندانیم. برای افراد هواپرست مرگ ماتم و عزا است و برای افرادی که جز در راه خدا و رسول نرفته اند مرگ فلاح و رستگاری است. مرگ برای عده ای پیام آور وصل است و برای عده ای مأمور انتقام.
مرگ آغاز سفر انسان است و این سفر دو عقبه دارد: عقبه اول؛ سکرات موت، یعنی سختی جان دادن، غم از دست دادن مال و اموال،عیال و فرزندان،اموالی که گاهی از راه نادرست به دست آمده است و مالی که حلال و حرام آن با هم مخلوطند.
عقبه دوم: عدلیه عند الموت،یعنی اینکه عدول کردن از حق به باطل در هنگام مردن.
حاطل آنکه : انسان هر طور که زندگی کند، همان طور نیز خواهد مرد. پس در طول زندگی زیبا زندگی کنیم تا زیبا بمیریم.
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...