
تقدیم به هموطنان زلزله زده وداغ دیده کرمانشاه :

من پا به پای داغِ تو تا صبح بيدارم
حس ميكنم مانند شَهرَت زيرِ آوارم
با خود نسيم امروز هم آهِ تو را آورد
بايد گُلی پژمرده را از باغ بردارم
بايد به جای شانه های مهربانِ تو
حالا سَرَم را روی تَلی خاک بگذارم
دارم خجالت ميكِشَم از شعرهای خود
ای كاش ميشد خانه ای هر بيتِ اشعارم
همخاکِ من سخت است امّا اشک جايز نيست
وقتی تو من را داری و من هم تو را دارم…!
محسن کاویانی
♦♦♦
شد به آهنگ عجیبی خاك ما زیر و زبر
خانه ها لرزید و لرزیدند دل ها بیشتر
آن تكان ناگهانی تا همیشه خواب كرد
كودكان خفته در گهواره را بار دگر
دست های كوچكی از خاك بیرون مانده است
دست هایی بر سراست و دست هایی بركمر
كودكان خانه را جز مرگ، همبازی نماند
باز، بازی می كند داغ عزیزان با جگر
لحظه لحظه شوق پرواز از زمین ، تكثیر شد
بسكه هرسو ریخت، باقی مانده های بال و پر
داغ های باغ سنگین است اما نو به نو
از دل این خاك می روید درختی تازه تر
یك به یك دیوار ها افتاد تا هجرت كنیم
از شبِ این چار دیواری به آغوش سحر
میلاد عرفانپور
نظر دهید » 
زیارت اربعین را قبل از ظهر بخوانید

در روایات برای اربعین دستوری داده اند که حتما قبل از ظهر زیارت اربعین را بخوانید و بعد هم دو رکعت نماز زیارت بخوانید ، وقتی نماز تمام شد ، زود از کنار نماز برنخیزید ، بلکه هر چه می خواهید از خدا تقاضا کنید که دعا در آن حال مستجاب است . اما توجه داشته باشید که خیر را از خدا بخواهید ..
در زیارت اربعین جملات بسیار آموزنده ایست که در این جملات هدف قیام سید الشهدا را همان هدف رسالت نبی اکرم می داند ، قرآن و همچنین نهج البلاغه ، هدف رسالت معصومین و انبیای الهی که معصومند را دو چیز مشخص کرده ، یکی عالم کردن مردم و دیگری منزه کردن مردم .
آنها که عالم نشدند و دستور را بلد نیستند ، توان تربیت ندارند ، آنهایی که عالم هستند گاهی به علمش عمل نمی کنند ، انبیاء برای دو چیز آمدند ، یکی این که هر کدام ما را به نسبت خودمان آگاه به معاد و احکام کنند و دوم این که هر کدام از ما به این آگاهی احترام بگذاریم و به این علم عمل کنیم . که یکی را می گویند تعلیم و دیگری را می گویند تزکیه و تهذیب .
سخنان آیت الله جوادی آملی ، شنیده شده .
نظر دهید » 
اربعین خورشید

روز ۲۰ صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین (ع) یعنی کارواناسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. و روزی است که جابر بن عبدالله بنحرام انصاری، صحابی رسول خدا (ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین (ع) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آنحضرت را زیارت کرد.
شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه السلام آورده است: السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله ونجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه…
این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرنپنجم در باره اربعین آورده است. طبعا بر اساس اعتباری که روز اربعین در میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین میخواندهاند و اگر میتوانستهاند مانند جابر بر مزار امام حسین (ع) گرد آمده و آن امام را زیارت میکردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (ع) جمع می شوند.
در اینجا و در ارتباط با اربعین چند نکته را باید توضیح داد.
عدد چهل
نخستین مسألهای که در ارتباط با «اربعین» جلب توجه میکند، تعبیر اربعین در متون دینی است. ابتدا باید نکتهای را به عنوان مقدمه یادآور شویم:
اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی، اعداد نقش خاصی به لحاظ عدد بودن، در القای معنا و منظوری خاص ندارند؛ به این صورت که کسی نمیتواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یاچهل یا هفتاد به کار رفته، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری، از آن روست که برخی از فرقههای مذهبی، بویژه آنها که تمایلات «باطنیگری» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب میکردهاند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متأثر از اندیشههای انحرافی و باطنی و اسماعیلی، مروج چنین اندیشهای در باره اعداد یا نوع حروف بوده وهستند.
در واقع، بسیاری از اعدادی که در نقلهای دینی آمده، میتواند بر اساس یک محاسبه الهی باشد، اما این که این عدد در موارد دیگری هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینی میتوان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست. بهعنوان نمونه، در دهها مورد در کتابهای دعا، عدد صد بکار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمیشود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته برای مردم عادی، برخی از این اعداد طی روزگاران، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفادههایی هم از آنها میشود.
تنها چیزی که در باره برخی از این اعداد میشود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرتاست. به عنوان مثال، در باره هفت چنین اظهار نظری شده است. بیش از اینهرچه گفته شود، نمیتوان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.
مرحوم اربلی، از علمای بزرگ امامیه، در کتاب کشف الغمه فی معرفة الائمة در برابر کسانی که به تقدس عدد دوازده و بروج دوازدهگانه برای اثبات امامت ائمه اطهار(ع) استناد کردهاند، اظهار میدارد، این مسأله نمیتواند چیزی را ثابت کند؛ چرا که اگر چنین باشد، اسماعیلیان یا هفت امامیها، میتوانند دهها شاهدـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند که عدد هفت مقدس است، کما این که این کار راکردهاند.
عدد «اربعین» در متون دینی
یکی از تعبیرهای رایج عددی، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است. یک نمونه آن که سنّ رسول خدا(ص) در زمان مبعوث شدن، چهل بوده است. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است. گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیدهاند.از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر (ص)) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است که، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پی آخرت خواهند رفت.
در قرآن آمده است «میقات» موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصلشده است. در نقل است که، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا درحال سجده بود.۱
در باره بنی اسرائیل هم آمده که برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه میکردند. در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او میآموزد و حکمت را در قلب و زبانش جاری میکند. بدین مضمون روایات فراوانی وجود دارد. چله نشینی صوفیان هم درست یا غلط، از همین بابت بوده است. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار در این باره که برگرفتن چهل نشینی از حدیث مزبور نادرست است، به تفصیل سخن گفته است.۲
اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات فراوان دیگر آمده، سبب تألیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل حدیث و شرح و بسط آنها شده است. در این نقلها آمده است که اگر کسی ازامّت من، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند درروز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که امیرمؤمنان (ع) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت میکردند، در برابردشمنانم میایستادم. ۳
مرحوم کفعمی نوشته است: زمین از یک قطب، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب، هیچگاه خالینمیشود.
در باره نطفه هم تصور براین بوده که بعد از چهل روز عَلَقه میشود. همین عدد در تحولات بعدی علقه به مُضْغه تا تولد درنقلهای کهن بکار رفته است، گویی که عدد چهل مبدأ یک تحول دانسته شدهاست.۴
در روایت است که کسی که شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبولنمیشود. و نیز در روایت است که کسی که چهل روز گوشت نخورد، خلقشتند میشود. نیز در روایت است که کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نورانی میکند. نیز رسول خدا(ص) فرمود: کسی که لقمه حرامی بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمیشود.۵
اینها نمونهای از نقلهایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است.
اما این که منشأ اربعین چیست، باید گفت، در منابع به این روز (اربعین)به دو اعتبارنگریسته شده است.
نخست :اربعین است که روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.
دوم:اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر خدا (ص) از مدینه به کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را زیارت کند.
کهنترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی ازشاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است. شیخ طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی بنالحسین (ع) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در سال ۶۴ هجری است، مینویسد: بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد ونیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا (ص) ازمدینه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع) را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت مستحب است و آن زیارت اربعین است. در همانجا آمده است که وقت خواندن زیارت اربعین، هنگامی است که روز بالا آمده است.۶
اربعین روز بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا
اشاره کردیم که شیخ طوسی، بیستم صفر یا اربعین را، زمان بازگشت اسرای کربلا از شام به مدینه دانسته است. باید افزود که نقلی دیگر، اربعین رابازگشت اسرا از شام را به «کربلا» تعیین کرده است. تا اینجا، از لحاظ منابع کهن، باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است. با این حال،علامه مجلسی پس از نقل هر دو اینها، اظهار میدارد: احتمال صحت هردوی اینها (به لحاظ زمانی) بعید مینماید. ایشان این تردید را در کتاب دعایی خود «زاد المعاد» هم عنوان کرده است. با این حال، درمتون بالنسبه قدیمی، مانند «لهوف» و «مثیرالاحزان» آمده است که اربعین، مربوط به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلاست. اسیران، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.۷
دو نکته کوتاه در مورد اربعین:
نخست آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (ع) در کتاب کامل الزیارات ابن قولویه آمده، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امامحسین (ع) یادآور شده است.
دوم این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفرمطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (ع) روز دهم محرم به شهادت رسیدهباشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر میشود نه بیستم. در پاسخ گفته شده است، به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (ع) به شهادت رسیده، بیست و نه روز بوده است. اگر ماه کامل بوده، باید گفت که روز شهادت را به شمارش نیاوردهاند.۸
۱. مستدرک وسائل ج ۹، ص ۳۲۹
۲. مستدرک ج ۵ ، ص ۳۲۹
۳. الاحتجاج، ص ۸۴
۴. بحار ج ۵۳، ص ۲۰۰
۵. مستدرک وسائل، ج ۵ ، ص ۲۱۷
۶. مصباح المتهجد، ص ۷۸۷
۷. بحار ج ۱۰۱، ص ۳۳۴ـ ۳۳۵
۸. بحار الانورا، ج ۹۸، ص ۳۳۵.
نظر دهید » 
زيارت اربعين

اربعين سيد الشهدا عليه السّلام مصادف با روز بيستم صفر است، شيخ طوسى در كتاب تهذيب و مصباح از حضرت حسن عسکرى عليه السّلام روايت كرده: نشانه هاى مؤمن پنج چيز است: پنجاه و يك ركعت نماز گذاردن، كه مراد هفده ركعت واجب، و سی و چهار ركعت نافله (مستحب ) در هر شب و روز است، و زيارت اربعين، و انگشتر به دست راست نمودن، و پيشانى را در سجده بر خاك نهادن، و بلند گفتن «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم».
كيفيت زيارت حضرت امام حسين عليه السّلام در روز اربعين به دو صورت رسيده: اول: زيارتى است كه شيخ در دو كتاب تهذيب و مصباح از صفوان جمّال روايت كرده، كه صفوان گفت: مولايم امام صادق عليه السّلام درباره زيارت اربعين به من گفت: هنگامیكه قسمت قابل توجهى از روز برآمده، بخوان:
السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِالْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِوَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَمِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ ،
سلام بر ولىّ خدا و حبيبش، سلام بر دوست خدا و نجيبش، سلام بر بنده برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش، سلام بر حسين مظلوم شهيد، سلام بر آن دچار گرفتاري ها و كشته اشك ها، خدايا من گواهى میدهم كه حسين ولىّ تو و فرزند ولىّ تو، و فرزند برگزيده توست حسينى كه به كرامتت رسيده، او را به شهادت گرامى داشتى، و به خوشبختى اختصاصش دادى، و به پاكى ولادت برگزيدى، و او را آقايى از آقايان، و پيشروى از پيشرويان، و مدافعى از مدافعان حق قرار دادى، و ميراث هاى پيامبران را به او عطا فرمودى، و او را از ميان جانشينان حجّت بر بندگانت قرار دادى، و در دعوتش جای عذرى باقى نگذاشت، و از خيرخواهى دريغ نورزيد، و جانش را در راه تو بذل كرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند، درحالی كه بر عليه او به كمك هم برخاستند، كسانیكه دنيا مغرورشان كرد، و بهره واقعى خود را به فرومايه تر و پست تر چيز فروختند، و و آخرتشان را به كمترين بها به گردونه فروش گذاشتند، تكبّر كردند و خود را در دامن هواى نفس انداختند، تو را و پيامبرت را به خشم آوردند.
وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْلَعْناً وَبِيلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ حَمِيداً وَ مُتَّ فَقِيداً مَظْلُوماً شَهِيداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْقَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ،
3 نظر » 
بیانات در درس خارج فقه

ایام اربعین است و خوشا به حال آن کسانی که در حال پیادهروی هستند یا پیادهروی خواهند کرد و به زیارت اربعین خواهند رسید و آن زیارت خوش مضمونِ روز اربعین را إنشاءالله خطاب به حضرت خواهند خواند.
ما هم اینجا با شوق و با حسرت نگاه میکنیم به این گامهایی که:
هزاران گام در راه است و دل مشتاق و من حیران
که چون ره میتوانم یافتن سوی درون من هم
الحمدلله جوانهای ما راه را پیدا کردند و میلیونها نفر از مردم ما و مردم غیر ما، مردم عراق و دیگران، در این راه حرکت میکنند، این هم یکی از حوادث بسیار برجستهای است که خدای متعال منّت گذاشته بر ما و این حادثه را برای ما خلق کرده است؛ این شد یک نماد.
همیشه اربعین پیادهروی بود امّا این حرکت عظیم که یک نماد بسیار زیبا و پرشکوهی از حضور پیروان اهلبیت و علاقمندان به اهلبیت هست؛ این نبود، ما این را نداشتیم، این را خدای متعال در اختیار ما گذاشت، خدا را بایستی شاکر باشیم.
نظر دهید » 
آداب زیارت اربعین

کسی آمد پیش امام صادق علیه السلام و گفت « قلت له الی خرجنا الی ابیک افکنا فی حج؛ٍ آیا وقتی من خارج می شوم به سوی زیارت جد شما حسین علیه السلام می روم آیا من در حج به سر می برم؟
قال بلی ؛ فرمود بله .
قلت فیلزمنا ما ملزم الحاج : آیا بر من لازم است هر آن چه که بر حاجی لازم است .
امام صادق علیه السلام فرمود ؛ از چه مسایلی ؟
قلت من الاشیا التی یلزم الحاج : گفت : از آن اموری که لازم است حاجی رعایت کند .
حضرت مواردی از آداب زیارت برشمردند از قبیل :
همراهی خوب داشته باشی با کسانی که با تو همراهند.
لازم است بر تو وقتی به کربلا می روی مثل زمان حج قلت کلام داشته باشی ، حرف نزنی مگر حرف لازم .
لازم است است بر تو مثل زمان حج ذکر خدا را زیاد بگویی .
لازم است لباس تو مناسب باشد .
لازم است که غسل داشته باشی قبل از آن که وارد صحن مطهر شوی .
لازم است بر تو که نماز زیاد بخوانی و صلوات زیاد بفرستی .
لازم است بر تو که چشمت را ببندی .
لازم است بر تو که با برادران دینی مواسات داشته باشی . هر کس از حاجتی داشت ، به او رسیدگی کنی .
لازم است بر تو تقیه را رعایت کنی ( تقیه یعنی چه ؟ یعنی این که مراقبت کنی صدمه ای به تو وارد نیاید ، مراقبت کنی حرفی نزنی که به دیگران بر بخورد ، مراقبت داشته باشی که آرامش در جامعه اسلامی حفظ شود )
شما در مسیر کربلا نباید درگیر شوی ، اصل خود کربلا را احیا کن ، حق باطل را از بین خواهد بر …
برای زیارت اربعین باید به تقیه زیاد توجه کرد که اگر توجه شود بسیاری از فتنه ها و مکاید دشمن از بین رفت .
خشوع و تواضع داشتن .
کرامت نفس داشتن و پرهیز از زیادروی کند در بهربرداری از نعمت ها و ضیافت های گسترده الهی ….
بخشی از سخنان استاد پناهیان ، شنیده شده
نظر دهید » 
اربعین حسینی

من از مشهد، من از تبریز، از شیراز و کرمانم
من از ری، اصفهان، از رشت، از اهواز و تهرانم
نمی دانم کجایی هستم، اما خوب میدانم
هوایی هستم و آواره ای در مرز مهرانم
اگر آواره ام، قلبم در ایوان تو جا مانده
دلم با هر قدم با هر نفس اسم تو را خوانده
غم عشقت بیابان پرورم کرد و میان راه
یکی پرسید: تا کرب و بلا، چندتا ستون مانده؟
چه شیرین است با شوقت دویدن در بیابان ها
به عشقت هم به دل جارو زدن هم در خیابان ها
نه تنها در میان تربتت داری شفا، حتی
به خاک زیر پای زائرت دادند، درمان ها
یکی جارو به دست و دیگری گوشی به گوش آمد
یکی بر شانه مشک و آن یکی پرچم به دوش آمد
دراین موکب سخن ازکوفه، آن موکب سخن از شام
یکی از هوش رفت اینجا، یکی آنجا به هوش آمد
ستون یک هزار و چارصد، یعنی: سلام آقا
سلام ای بی کفن ای تشنه لب ای مانده بر صحرا
به سقای علمدارت قسم، ما پای پیمانیم
به شوق یاریِ آرام جانت، مَهدی زهرا (س)
قاسم صرافان
نظر دهید » 
۱۳ آبان چه روزیست ؟
روز دانشآموز در ایران مصادف است با ۱۳ آبان هر سال. علت نامگذاری این روز، واقعه کشتار جمعی دانشآموزان تهرانی میباشد که به نشانه اعتراض به حکومت پهلوی در صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در محوطه دانشگاه تهران جمع شده بودند. به منظور گرامیداشت این روز، ۱۳ آبان در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز دانشآموز نامگذاری شده است.
وقایع ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷
در حالي که انقلاب اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني به روزهاي سرنوشت سازي نزديک ميشد همه اقشار مردم ايران از زن و مرد و پير و جوان، سعي در ايفا نمودن نقش تاريخي خود و عمل به تکليف الهي داشتند. در اين ميان دانشآموزان و نوجوانان شور و حال ديگري داشتند. صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷، دانشآموزان در حالي که مدارس را تعطيل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صداي اعتراض خود را به گوش همگان برسانند. اين جوانان پر شور و خداجو، گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجويان و گروههاي ديگري از مردم در زمين چمن دانشگاه اجتماع کردند.
ساعت يازده صبح، مأموران، ابتدا چند گلوله گاز اشکآور در ميان اين جمعيت خروشان پرتاب کردند؛ اما، اجتماع کنندگان در حاليکه به سختي نفس ميکشيدند، صداي خود را رساتر کرده و با فرياد اللهاکبر، لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند. در اين هنگام تيراندازي آغاز شد و جوانان و نوجوانان بيگناه، يکي پس از ديگري، در خون خود غلتيدند. در اين روز، ۵۶ تن شهيد و صدها نفر مجروح شدند.
به همین دلیل هر ساله مردم ایران اسلامی برای پاسداشت خون دانش آموزان با شعار مرگ بر آمریکا به خیابان ها می آیند .
تصاویر امروز ۱۳ آبان ۹۶ از طلاب مدرسه علمیه کوثر ورامین




نظر دهید » 
پذیرایی از زائران امام حسین علیه السلام

فاطمه سلمای عزیز مشغول پذیرایی از زائران امام حسین علیه السلام
1 نظر » 
انواع مردم در جامعه
از نظر بزرگان اهل تحقیق در مسایل اجتماعی ، در هر جامعه ای و هر امتی مردم سه گروهند :

گروه اول : مقهور شهواتند و در حد جنون ، مجذوب تمایلات نفسانی خود هستند ، به گونه ای که برای رسیدن به آن هواهای نفسانی از هیچ جنایتی خودداری نکرده و بر هیچ حقی ابقا نمی کنند . به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام :« منهوما باللذهِِ سَلِسَ القیاده للشهوه ، او مغروماًً بالجمع و الادخار …. قرب شیٔ شبها بهما الانعام الساعمه : گروهی تشنه لذاتند و اینها زمانشان به دست شهوات داده شده ، در قبال شهوات حیوانی رام و منقاد هستند و تلاش می کنند حطام دنیوی را گردآوری کنند … شبیه ترین موجودات به اینها ، چهارپایان چرخنده اند »( نهج البلاغه ، حکمت ۱۳۹)
چنان که دقت می فرماید امام علیه السلام دراین بیان خود چهارپایان را به این نوع آدم ها تشبیه کرده و نفرموده اند که اینها شبیه چهارپاینند؛ یعنی به قدری اینها منحط شده اند که باید حیوانات را تشبیه به اینها کرد و گفت « قرب شیٔ شبها بهما الانعام الساعمه ؛ شبیه ترین موجودات به اینها ، چهارپایان چرخنده اند »
گروه دوم : متوسط هستند و اکثریت را شامل می شوند . اینان جاهلانی اند که خیلی سوء نیت ندارند اما مشخِص هم نیستند . زندگی شان با جهل و نادانی توام است . درباره این گروه فرموده اند : اینان مردمانی نادانند و همچون مگس های ضعیف و ناتوانند که پرواز می کنند و بر سر و صورت حیوانات می نشینند و گوشمان به هر صدایی حساس است . هنگامی که از جایی صدایی بلند شد به دنبال آن حرکت می کنند . نان به نرخ روز می خورند و هر چه رایج شد همان را می پسندند .« یمیلون مع کل ریح ؛ از هر جا که باد بوزد به همان قیمت خم می شوند »
« لم یستضیٔو بنور العلم و لم یلجأوا الی رکن وثیق : نه خودشان مشعل علم را به دست دارند و نه به دنبال مشعلداران علم می برند»
گروه سوم : و گروه سومی هو وجود دارد که در اقلیت به سر می برند ، اینان در هر جامعه ای خواهان حقند و باطل را دوست ندارند . دلشان می خواهد همیشه حق خاکم باشد و باطل بمیرد . ولی همین افراد هم اگر حالاتشان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد به سه گروه تقسیم می شوند :
الف ) بعضی فقط حق راطالبند و قلبا آرزو دارند که ای کاش حق حاکم می شد و باطل از بین می رفت و می گویند چه خوب می شد که حق حاکمیت پیدا می کرد !
ولی در مقام عمل در زندگی شخصی حاضر به اجرای فرمان حق نیستند . در کارهای شخصی دنبال باطل می روند و به دنبال هوای نفسانی خود هستند و آرزوهای آنها فقط در حد ذهن و خیال است .
ب) این دسته هم قلبا خواهان حق هستند و هم عملا به حق عمل می کنند . زندگی شخصی خود را با حق منطبق می کنند . می کوشند در زندگیشان باطل راه نیابد و واقعا حق جلوه کند ، ولی اینقدر همت ندارند که در جامعه قیام کنند و در مقابل باطل بایستند .
ج) دسته سوم کسانی هستند که خیلی در اقلیتند و به ندرت در هر جامعه ای یافت می شوند . اینها علاوه بر این که قلبا و عملا خواهان و اجرا کننده ی حق هستند و در عین حال قیام هم می کنند و در مقابل زورگویی و ستمگری می ایستند و مقاومت می کنند تا آن حد که از فدا کردن جان و مال خود دریغ نمی ورزند و همه گونه فداکاری را در راه احیای حق متحمل می شوند ، و به برکت وجود همین افراد است که پرچم حق در جامعه دراهتزاز است . به فرموده قرآن کریم :« ..و لو الا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا ……: اگر نبودن گروه مومن حق طلب که در مقابل باطل گرایان بایستند تا به حال همه عبدها ، چه معبد یهود و چه معبد نصارا و چه مساجد مسلمین ، حتی اسم خدا هم متروک و نابود شده بود . اینانند که در مقابل باطل می ایستند و مدافع حریم حقند .
«وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ : و قطعاً خداوند کسی که (دین) او را یاری کند، یاری میدهد، زیرا خداوند نیرومند و شکست ناپذیر است»( سوره حج آیه ۴۰ )
بعد قرآن می فرماید همین جمعیت محدودند که ما عاقبت آنان را بر عالم سلطه می دهیم « الذین ان مکناهم فی الارض : این گروه وقتی که حکومت زمین را به دست گیرند »
« اقاموا الصلاه و آتوا الزکاه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور : نماز را به پا می دارند و زکات می پردازند و امر به معروف. نهی از منکر می کنند و سرانجام امور از آن خداوند متعال است »( سوره حج آیه ۴۱)
و اما سرسلسله این گروه در اقلیت کسی نیست جز وجود اقدس سید و سالار شهدا علیه السلام که ابن ابی الحدید معتزلی شارح نهج البلاغه چنین می گوید « سید اهل الابأ الذی علم الناس الحمیه و الموت تحت ظلال السیوف : آن بزرگواری که به عالم بشریت ، مردانگی و حمیت را یاد داد و مرگ زیر سایه شمشیرش را به مردم آموخت »
سید اهل الابا یعنی کسانی که مناعت طبع دارند و عزت نفس دارند و در مقابل ظلم و ستم سر خم نمی کنند ، اینان هر که هستن. و هر کجا که هستند مولا و سرورشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است …
دیده شده در کتاب از حسین گفتن تا حسینی شدن ، سید محمد ضیا آبادی ، انتشارات بنیاد خیریه الزهرا ، ص ۲_ ۶
نظر دهید » << 1 ... 11 12 13 ...14 ...15 16 17 ...18 ...19 20 21 ... 57 >>