بهترین دعاها در شب قدر به روایت رهبر معظم انقلاب
فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبى که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعتهاى کیمیایى لیلةالقدر، بنده مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست. دربارهى دعا هم امروز مطالبى را به شما برادران و خواهران عرض مىکنم. احیاء هم براى دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شبهاى قدر یکى از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنى چه؟ یعنى با خداى متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه اینها دعاست. دعا یکى از مهمترین کارهاى یک بنده مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشى دارد.
دستاوردهاى دعا چیست؟ وقتى ما با خدا سخن مىگوییم، او را نزدیک خود احساس مىکنیم، مخاطب خود مىدانیم و با او حرف مىزنیم، این دستاوردها از جمله فواید و عواید دعاست. زنده نگهداشتن یاد خدا در دل، غفلت را - که مادر همه انحرافها و کجىها و فسادهاى انسان، غفلت از خداست - مىزداید. دعا غفلت را از دل انسان مىزداید؛ انسان را به یاد خدا مىاندازد و یاد خدا را در دل زنده نگه مىدارد. بزرگترین خسارتى که افراد محروم از دعا مبتلاى به آن مىشوند، این است که یاد خدا از دل آنها مىرود. نسیان و غفلت از خداى متعال براى بشر بسیار خسارتبار است. در قرآن چند آیه در این باره ذکر شده و بحث مفصلى دارد.
دستاورد دوم دعا، تقویت و استقرار ایمان در دل است. خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل پایدار و مستقر مىکند. ایمانِ قابل زوال در مواجهه با حوادث عالم و سختىها، خوشىها، تنعمها و حالات گوناگون انسان، در خطر از بین رفتن است. مىشناسید کسانى را که ایمان داشتند؛ اما در مواجهه با مال دنیا، با قدرت دنیا، با لذات جسمى و شهوات قلبى، ایمان از دست آنها رفت. این، ایمان متزلزل و غیرمستقر است. خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل انسان مستقر و ثابت مىکند و خطر زوال ایمان با دعا و استمرار توجه به خداى متعال از بین مىرود.
دستاورد سوم، دمیدن روح اخلاص در انسان است. با خدا سخن گفتن و خود را نزدیک او دیدن، به انسان روح اخلاص مىدهد. اخلاص یعنى کار را براى خدا انجام دادن. همه کارها را مىشود براى خدا انجام داد. بندگان خوب خدا همه کارهاى معمولىِ روزمرهى زندگى را هم با نیت تقرب به خدا انجام مىدهند و مىتوانند. بعضى هم هستند که حتّى قربىترین و عبادىترین کارها - مثل نماز - را نمىتوانند براى خدا انجام دهند. بىاخلاصى، درد بزرگى براى انسان است. دعا روح اخلاص را در انسان مىدمد.
دستاورد چهارم دعا، خودسازى و رشد فضایل اخلاقى در انسان است. انسان با توجه به خدا و با حرف زدن با خداى متعال، فضایل اخلاقى را در خود تقویت مىکند؛ این خاصیت قهرى و طبیعى انس با پروردگار است؛ بنابراین دعا مىشود پلکان عروج انسان به سمت کمالات. متقابلاً دعا رذایل اخلاقى را از انسان مىزداید؛ حرص و کبر و خودپرستى و دشمنى با بندگان خدا و ضعف نفس و جبن و بىصبرى را از انسان دور مىکند.
دستاورد پنجم دعا، ایجاد محبت به خداى متعال است. دعا عشق به خداى متعال را در دل زنده مىکند. مظهر همه زیبایىها و خوبىها ذات اقدس پروردگار است. دعا و انس و تکلم با خداى متعال، این محبت را در دل به وجود مىآورد.
دستاورد ششم دعا، دمیدن روح امید در انسان است. دعا به انسان قدرت مقاومت در مقابل چالشهاى زندگى را مىدهد. هر کس در دوران زندگى خود با حوادثى مواجه مىشود و چالشهایى پیدا مىکند. دعا به انسان توانایى و قدرت مىدهد و انسان را در مقابل حوادث مستحکم مىکند؛ لذا در روایت از «دعا» تعبیر شده است به سلاح. از نبىّ مکرم نقل شده است که فرمود: «الا ادلّکم على سلاح ینجیکم من اعدائکم»؛ اسلحهاى را به شما معرفى کنم که مایه نجات شماست؛ «تدعون ربّکم باللّیل و النّهار فانّ سلاح المؤمن الدعاء». در مواجهه با حوادث، توجه به خداى متعال، مثل سلاح برّندهاى در دست انسان مؤمن است. لذا در میدان جنگ، پیغمبر مکرم اسلام همه کارهاى لازم را انجام مىداد؛ سپاه را مىآراست، سربازان را به صف مىکرد، امکانات لازم را به آنها مىداد، توصیههاى لازم را به آنها مىکرد، اشراف فرماندهىِ خودش را اعمال مىکرد؛ اما در همان وقت هم وسط میدان زانو مىزد، دست به دعا بلند مىکرد، تضرع مىکرد، با خداى متعال حرف مىزد و از او مىخواست. این ارتباط با خدا، دل انسان را مستحکم مىکند.
دستاورد هفتم دعا. برآمدن حاجات است. یکى از دستاوردهاى دعا این است که حاجاتى که انسان دارد، از خداى متعال مىخواهد و خدا آن حاجات را برآورده مىکند. البته همه خواص دعا این نیست؛ این هم یکى در کنار بقیه دستاوردهاى دعاست. فرمود: «اسألوا اللَّه من فضله»؛ از خداى متعال بخواهید و نیازهاى خودتان را از او بطلبید. در دعاى ابوحمزه ثمالى از قول امام سجاد (علیهالسّلام) اینطور عرض مىشود: «و لیس من صفاتک یا سیّدى أن تأمر بالسّؤال و تمنع العطیّة و انت المنّان بالعطیّات على اهل مملکتک»؛ تو به بندگانِ خودت دستور بدهى که از تو بخواهند، اما بنا داشته باشى که خواسته آنها را عملى نکنى؛ این امکان ندارد. وقتى خداى متعال به من و شما امر مىکند که از او بخواهیم و طلب کنیم، معنایش این است که خداى متعال تصمیم دارد که آنچه را مىخواهیم، به ما بدهد. لذا در روایت است که: «ما کان اللَّه لیفتح لعبد الدّعاء فیغلق عنه باب الاجابة واللَّه اکرم من ذلک»؛ خداى متعال کریمتر از آن است که باب دعا را باز کند، اما باب اجابت را ببندد.اولین شرط دعا؛ درخواست با طراوت و بیآلایش است
چه دعایى باید بکنیم که دنبال آن، اجابت باشد. گاهى انسان چیزى را از خدا مىخواهد و به حسب ظاهر احساس مىکند که این خواسته برآورده نشد. شرط مهم اجابت دعا این است که دعا به معناى حقیقى کلمه و با شرایط خود انجام بگیرد. اولین شرط دعا این است که با دلِ باطراوت و بىآلایش درخواست شود؛ مثل دل جوانها؛ لذا دعاى جوانان اقبال و احتمال اجابت را بیش از همه دارد. گاهى بعضىها به بنده مىگویند براى جوانهاى ما دعا کن. البته ما همیشه براى همه جوانها دعا مىکنیم؛ اما در واقع این جوانها هستند که اگر قدر دل بىآلایش و باطراوت خود را بدانند، دعاى آنها از هر دعایى مىتواند به استجابت نزدیکتر باشد.
چرا دعا مىکنیم، اما اثر اجابت را نمىبینیم؟
یکى دیگر از شرایط دعاى مستجاب این است که انسان دعا را با معرفت انجام دهد؛ یعنى بداند که این دعا و این درخواست از کسى است که قدرت دارد همه آنچه را که انسان مىخواهد، براى او انجام دهد؛ یعنى به اثر دعا باور داشته باشد. به امام صادق (ع) عرض شد که: «ندعوا فلا یستجاب لنا»؛ دعا مىکنیم، اما اثر اجابت را نمىبینیم؛ فرمود: «لأنّکم تدعون من لا تعرفونه»؛ بىمعرفت دعا مىکنید. در روایتى درباره معرفت در دعا نقل شده است که: «یعلمون أنّى اقدر على ان اعطیهم ما یسألونى»؛ به قدرت اجابت پروردگار باور داشته باشند.
در دعا همت بلند داشته باشید؛ درخواستهاى بزرگ بکنید؛ سعادت دنیا و آخرت را بخواهید و نگویید اینها بزرگ است، اینها زیاد است؛ نه، براى خداى متعال اینها چیزى نیست. عمده این است که شما به معناى حقیقى کلمه و با همین شرایط، طلب کنید؛ خداى متعال این طلب را اجابت خواهد کرد. گاهى هم انسان نمىداند کارى که انجام گرفت، اجابت دعاى او بوده؛ خود انسان غافل است.یکى دیگر از شرایط دعا، اجتناب از گناه و توبه است. این شبها هم شبهاى توبه است. همه دچار گناه و تخلف هستیم. تخلفها کوچک و بزرگ دارد. از خداى متعال باید عذرخواهى و استغفار و طلب بخشش و توبه کنیم و به سوى خدا برگردیم. عزم ما باید این باشد که از ما گناه سر نزند. گاهى انسان عزم مىکند و تصمیم مىگیرد که گناه نکند؛ بعد دچار غفلت و اشتباه مىشود و لغزش پیدا مىکند؛ باز همین گناه سراغ انسان مىآید؛ بار دیگر باید توبه و استغفار کند؛ منتها استغفار باید جدى و حقیقى باشد. گناه نکردن باید یک قصد واقعى و جدى باشد. دربارهى دعا و استجابت دعا در روایت دارد که: «و لیخرج من مظالم الناس»؛ انسان باید از مظلمه مردم خارج شود تا دعایش قبول شود. در روایت دیگر دارد که خداى متعال به حضرت موسى خطاب فرمود: «یا موسى ادعنى بالقلب النقى واللسان الصادق». با دل پاک و زبان راستگو با خداى متعال حرف بزنید و دعا کنید؛ دعا قطعاً مستجاب خواهد شد.
یکى دیگر از شرایط استجابت دعا، حضور قلب و خشوع است. همانطور که عرض کردیم، معناى دعا این است که شما با خدا حرف بزنید؛ خدا را در مقابل خود احساس کنید و حاضر و ناظر بدانید. اینکه انسان همینطور طبق عادت چیزى را بر زبان بیاورد و مطالبهاى را ذکر کند - خدایا ما را بیامرز، خدایا پدر و مادر ما را بیامرز - بدون اینکه در دل خود حقیقتاً حالت طلبى را احساس کند، این دعا نیست؛ لقلقه لسان است. «لا یقبل اللَّه عزّوجل دعاء قلب لاه»؛ دل غافل و بىتوجه و سربههوا اگر دعا کند، خداى متعال دعایش را قبول نمىکند. دلهاى آلوده و غرق در تمنیات و شهوات نفسانى - که اصلاً غافلند - چگونه دعا خواهند کرد؟ چه توقعى است که اگر انسان اینطور دعا کرد، مستجاب شود؟
بعضىها دعا و عبادت و توبه را مىگذارند براى دوران پیرى؛ این اشتباه بزرگى است. اگر گفته شود توبه کنید، مىگویند حالا وقت داریم. اولاً معلوم نیست وقت داشته باشیم؛ مرگ انسان را مطلع نمىکند؛ براى همه سنین هم است. اگر فرض کردیم حقیقتاً وقت داریم - یعنى بناست به سنین پیرى برسیم - چنانچه کسى خیال کند که مىشود دوران جوانى را با غفلت و غرق شدن در شهوات گذراند، بعد با خیال راحت و با آسانى به سراغ توبه رفت، اشتباه بزرگى مرتکب شده است. حالت دعا و انابه چیزى نیست که انسان هر وقت اراده کرد، براى او پیش بیاید. گاهى مىخواهیم، نمىشود؛ دنبال حال و توجه هستیم، دست نمىدهد؛ «ذلک بما قدّمت یداک». انسانى که زمینه توجه به خدا و رجوع الىاللَّه را در خودش به وجود نیاورده باشد، اینطور نیست که هر وقت اراده کرد، بتواند درِ خانه خدا برود. شما مىبینید بعضى دلهاى پاک - غالباً جوانها - خیلى راحت مىتوانند ارتباط برقرار کنند؛ اما بعضى هرچه تلاش مىکنند، این ارتباط برقرار نمىشود. کسانىکه فرصتى دارند و مىتوانند دل خودشان را نرم نگه دارند، قدر بدانند و رابطه خود را با خدا حفظ کنند؛ تا هر وقت خواستند درِ خانه خدا بروند، بتوانند.
نکته آخر در باب دعا، دعاهاى مأثور است. دعاهایى که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست. اولاً خواستههایى در این دعاها گنجانده شده است که به ذهن امثال ماها اصلاً خطور نمىکند و انسان از زبان ائمه (علیهمالسّلام) آنها را از خدا طلب مىکند. در دعاى ابوحمزه و دعاى افتتاح و دعاى عرفه بهترین مطالبات و خواستهها براى انسان مطرح مىشود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، مىتواند براى او سرمایه باشد. ثانیاً در این دعاها مایههاى خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بیانى ادا شده است که دل را خاشع و نرم مىکند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگى و شوق در این دعاها موج مىزند. انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند.البته باید معناى این دعاها را بفهمیم. خوشبختانه الان ترجمههاى خوب وجود دارد و مفاتیحالجنان و دعاهاى گوناگون ترجمه شده است. با توجه به ترجمهها، دقت کنند و بخوانند. البته تا آنجایى که ما دیدهایم، هیچ ترجمهاى نتوانسته زیبایىهاى الفاظ این دعاها را منعکس کند؛ ولى بالاخره مضمون دعا معلوم است. با توجه به این ترجمهها دعاها را بخوانند. کسانىکه مىخوانند و با آنها عدهاى همصدا مىشوند، بعضى از فقرات دعا را لااقل ترجمه کنند. البته مرتبه پایینترش هم این است که اگر انسان معناى دعا را نمىفهمد، همینقدر احساس کند که با یک زبانِ شیفته حاکى از سوز دل دارد با خداى متعال حرف مىزند.
http://old.aviny.com/Bayanat/84/07_29.aspx ، بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران 84/7/29
نحوه قصاص از قاتل علی علیه السلام
در بعضی از کتب قدیمه روایت کردند که چون در آن شب که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دفن کردند و صبح طالع شد ، ام کلثوم سلام الله حضرت امام حسن علیه السلام را سوگند داد که می خواهم کشنده ( قاتل ) پدر مرا یک ساعت زنده نگذاری .
حضرت از خانه بیرون آمد خویشان و اصحاب خود را جمع کرد و با ایشان در کشتن آن ملعون مشورت نمود عبدالله ابن جعفر گفت: می باید دست ها و پاها و زبان او را ببریم و بعد از آن او را به قتل رسانیم .
محمد ابن حنفیه گفت : او را اول تیرباران می باید کردو آخر به آتش می باید سوخت .
دیگری گفت ؛ او را زنده بر دارمی باید کشید تا بر دار بمیرد .
حضرت امام حسن علیه السلام فرمود ؛ « من امتثال امر پدر خود می نماییم در حق او ، یک ضربت شمشیر بر او می زنم تا بمیرد . »
پس حکم فرمود او را دست بسته حاضر کردند وفرمود که :« ای دشمن خدا ! کشتی امیر مومنان و امام مسلمانان را ، و فساد عظیم در دین کردی و به یک ضربت او را به جهنم فرستاد .»
به روایت دیگر : حکم کرد که او را گردن زدند .
دیده شده در کتاب جلالعیون ، محمد باقر مجلسی, نشر آدینه سبز ، فصل پنجم ، ص ۳۷۳.
عهد ابن ملجم ملعون
در قرب الاسناد به سند معتبر از امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده است : چون ابن ملجم را به نزد امام حسن علیه السلام آوردند ، آن ملعون گفت : با خدا عهد کرده بودم که پدر تو را بکشم ، وفا به عهد خود کردم .
اگر خواهی مرا بکشی و اگر خواهی می روم پیش معاویه او را به قتل می رسانم و تو را از شر او راحت می دهم و باز به نزد تو می آیم .
حضرت فرمود : تو را زود به جهنم می فرستم ، پس او را پیش طلبید و به دست مبارک خود گردن آن ملعون را زد .
دیده شده در کتاب جلالعیون ، محمد باقر مجلسی, نشر آدینه سبز ، فصل پنجم ، ص ۳۷۳.
مجال تحریف را از تحریفکنندگان امام بگیریم.
رهبر انقلاب، امروز در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره):
اگر یک حقیقتی بارها تکرار نشود و با جزئیات و خصوصیات ذکر نشود، گمان تحریف این حقیقت بهمرور وجود دارد. اکثر شما میدانید که انگیزههایی برای تحریف شخصیت امام و تحریف انقلاب که بزرگترین هنر امام بزرگوار بود وجود دارد.
ما باید حقایقی را که در باب امام و در باب انقلاب گفتیم تکرار کنیم تا مجال تحریف را از تحریفکنندگان بگیریم.
امام یک جذابیتهای شخصی داشت؛ یک جذابیتهایی در شعارهای امام وجود داشت؛ این جذابیتها آنقدر قوی بود که توانست قشرهای مختلف مردم را از جوانها وارد میدان کند.
امام دارای یک شخصیت بسیار قوی و بسیار مستحکم بود. امام دارای صراحت بود، دارای صداقت بود. همهی مخاطبان امام در گفتهی او احساس صداقت میکردند. امام ایمان و توکلش به خدای متعال در رفتار و گفتار او بهطور مساوی نمایان بود.
بخشی از جذابیت امام مربوط به اصولی بود که امام ارائه میکرد. ازجملهی چیزهایی که امام به مردم ارائه میکرد اسلام بود؛ اسلام ناب محمدی.
اسلام ناب یعنی اسلامی که نه اسیر و پابند تحجر است، نه اسیر و پابند التقاط است. امام در دورانی که هم تحجر وجود داشت هم التقاط وجود داشت، اسلام ناب را مطرح کرد؛ این برای جوان مسلمان جذاب بود. ازجملهی مبانی امام، «استقلال»، «آزادی»، «عدالت اجتماعی»، «عدالت اقتصادی» و «بیرون آمدن از چنبرهی سلطهی آمریکا» بود. اینها مبانی امام بود. این ها همه جذاب است.
دهه شصت، دهه مبارزه با تروریسم بود
دههی شصت، دههی آزمونهای بزرگ و پیروزیهای بزرگ است؛ دههی شصت دههی خشنترین تروریسم در کشور است. در طول چند سال هزاران نفر از آحاد مردم، از مسئولین، از قشرهای مختلف، بهوسیلهی تروریستها به شهادت رسیدند؛ از کاسب معمولی گرفته تا شخصیتها؛ تا 17 هزار هم گفتهاند؛ یعنی 17 هزار انسان باشرف، باشخصیت و ارزشمند در تروریسم دههی شصت فدا شدند که در میان اینها شخصیتهایی مثل شهید مطهری و شهید بهشتی حضور دارند.
دههی شصت دههی مبارزه با تجزیهطلبی است؛ در دههی شصت ملت ما و جوانهای ما محکم ایستادند؛ جای شهید و جلاد عوض نشود. در دههی شصت ملت ایران مظلوم واقع شد. تروریستها و منافقین و پشتیبانهای آنان با ملت ایران جفا کردند.
نام امام گرهگشا است؛ علاوه بر اینکه اصول امام یک اصول تمامنشدنی و کهنهنشدنی است. بنابراین امروز هم شعار «عدالت اجتماعی و اقتصادی»، شعار «استقلال»، شعار «آزادی»، شعار «مردمسالاری»، شعار «جداشدن از چنبرهی آمریکا» برای جوانهای ما جذاب است.
ما البته در برخی از این شعارها انصافاً عقب هستیم. ما در مورد عدالت اجتماعی عقبیم، در مورد تحقق برخی از مبانی و اصول اسلامی عقبماندگی داریم؛ این را انکار نمیکنیم. اما همت ما و هدف ما و آرمان ما همین است.
این برای نسل جوان جذاب است؛ بلکه برای نسل جوان کشورهای دیگر بهخصوص کشورهای اسلامی جذاب است؛ این قدرت بسیجکنندگی انقلاب است.
من این را میخواهم بگویم: مسئولان کشور، فعالان سیاسی کشور، از این قدرت بسیجکنندگی انقلاب غفلت نکنند. این نعمت بسیار بزرگی است .
ببینید وقاحت دشمن ما تا کجاست! رئیسجمهور آمریکا در یک نظام قبیلهای عقبماندهی منحطِ محض در کنار رئیس قبیله میایستد و رقص شمشیر میکند؛ آنوقت به ۴۰میلیون رأی ملت ایران در یک انتخابات آزاد ایراد میگیرد.
در مقابل ما دشمنانی با این وقاحت و با این حد از پردهدری و بیملاحظگی هستند که در کنار قاتلین شب و روز مردم کوچه و بازار یمن میایستند و از حقوق بشر اسم میآورند؛ دیگر از این وقاحت بالاتر!
قریب دو سال و نیم است که شب و روز دارند یمن را بمباران میکنند؛ نه مراکز نظامی یمن را؛ کوچه و بازار و مسجد و خانههای مردم را؛ بیگناهان را میکشند… با یکدیگر مغازله میکنند و اسم حقوق بشر میآورند و جمهوری اسلامی را بهخاطر حقوق بشر تحریم میکنند. وقاحت از این بالاتر .
گنج سحر
عزیزان رمضان را بستر بسیار مناسبی قرار دهند برای تقویت باورها و یکی از چیزهایی که بسیار مناسب است برای تقویت باورها درک سحر است .
گنجی خدا در سحر قرار داده و در قرآن فقط این طور فرموده است : فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ کسی نمی داند که من برای شما چه مخفی کرده ام ، نفرموده است چی ، با این تعبیر که نمی دانید من جه برای شما گذاشته ام .
امام عسگری علیه السلام فرمود راه به سمت خدا بی نهایت است ، این مرکب سریع السیر می خواهد برای وصول و بهترین مرکب شب و سحر است . از شب استفاده کنید .
این را ما اگر تمرین کنیم از این سحر که گنجی در آن است و حداقل سه رکعت از نماز شب را در این ماه رمضان بخوانیم و عادتهای خوبی بدست آوریم .
خیلی خوب است که این دعای امام کاظم علیه السلام را در سجده بخوانیم : اللهم انی اسلک راحت عند الموت و العفو عند الحساب »
سخنان استاد عالی ، شنیده شده .
پیام تشکر و قدردانی حضرت آیتالله خامنهای در پی حضور پر شکوه و حماسی مردم در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ملت عزیز ایران
جشن حماسی انتخابات دیروز، بار دیگر گوهر درخشانِ عزم و ارادهی ملی را در برابر چشم جهانیان به جلوه آورد. مشارکت گسترده و پرشور شما، و هجوم مشتاقانه به مراکز رأیگیری، و تشکیل صفهای طولانی برای رسیدن به صندوقهای رأی در همه جای کشور، و از همهی قشرهای اجتماعی، نشانهئی آشکار از استحکام پایههای مردمسالاری اسلامی و دلبستگی همگانی به این موهبت بزرگ پروردگار بود و ایران و ایرانی را در آزمونِ میدانعمل، سرافراز و روسفید کرد. دیروز با این حضور متراکم و افکندن بیش از چهل میلیون برگهی رأی در صندوقها، نصاب تازهئی در انتخابات ریاست جمهوری پدید آمد و پیشرفت روزافزون ملت ایران را در عرصهی حضور و بروز قدرتمندانه نشان داد.
ایران اسلامی بار دیگر بدخواهان و کینورزان و حسودان را عقب نشانید و دل دوستان و تحسینکنندگان خود را لبریز از شادی و افتخار کرد.
پیروز انتخابات دیروز، شما مردم ایرانید و نظام جمهوری اسلامی است که به رغم توطئه و تلاش دشمنان، توانسته است اعتماد این ملت بزرگ را به طور فزاینده جلب کند و در هر دوره درخشش تازهئی نشان دهد.
آزمون برجستهی دیروز تنها مشارکت گسترده نبود، آرامش و متانت و نجابت شرکت کنندگان که امنیت انتخابات را تضمین کرد، نیز بخش مهمی از این آزمون خیرهکننده بود. همهی قشرها، همهی سلیقهها، همهی گرایشهای سیاسی در کنار هم به صحنه آمدند و دوشادوش یکدیگر به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند.
اینجانب با خشوع در برابر خدای بزرگ، جبههی سپاس بر خاک میسایم، و لطف و رحمت و پاداش شایسته برای ملت ایران مسئلت مینمایم و به پیشگاه حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنا فداه عرض سلام و اخلاص میکنم و نکاتی چند را متذکر میشوم:
۱- به مردم عزیز، عرض میکنم خدای را بر موفقیت در برگزاری انتخابات شکر گزارید و پس از التهابِ روزها و هفتههای پیش از انتخابات، اکنون به اتحاد و اتفاق عمومی بیاندیشید که بیشک یک عامل مهم استحکام و اقتدار ملی است. همه در زیر سایهی نظام جمهوری اسلامی و فرزندان این میهنِ سرافرازید، بکوشید تا سهم خود از وظیفهی پیشبرد کشور به سمت هدفهای بزرگ را بشناسید و دنبال کنید. برآمدن همهی آرزوهای ملی در گرو چنین اندیشیدن و چنین عمل کردن است.
2- به رئیس جمهور محترم و همهی کسانی که در دولت آینده شرکت خواهند داشت سفارش و تأکید میکنم که کار و تلاش پرانگیزه و اندیشیده و جوانانه را برای برطرف کردن مشکلات کشور در پیش گیرند و لحظهئی از این خط مستقیم غفلت نکنند. رعایت قشرهای ضعیف، توجه به روستاها و مناطق فقیر، در نظر گرفتن اولویتها، برخورد با فساد و با آسیبهای اجتماعی ، باید در صدر برنامهها قرار گیرد.
۳- عزت ملّی و رعایت حکمت در ارتباطات جهانی و اهتمام به اقتدار بینالمللی نیز از جملهی اولویتهای مدیریت انقلابی و اسلامی است.
۴- لازم میدانم از یکایک آحاد شرکت کننده در انتخابات و نیز کسانی که در ترغیب آنان به این وظیفه نقش آفریدند تشکر کنم، بویژه مراجع معظم و علماء اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی و هنری.
۵- لازم میدانم از حضرات نامزدهای ریاست جمهوری نیز که در این روشنگری و شورآفرینی برای انتخابات تأثیر جدّی بر جای نهادند تشکر کنم.
️۶- لازم میدانم از همهی دست اندرکاران اجراء و نظارت انتخابات ریاست جمهوری و نیز انتخابات شوراهای شهر و روستا که متحمل زحمات طاقت فرسا شدند تشکر کنم.
۷- لازم میدانم از حافظان امنیت انتخابات و نیز از رسانهی ملّی که انتخابات پرشور، مرهون تلاش شبانهروزی و هنرمندانهی آنان است سپاسگزاری کنم.
️۸- در پایان، خود و همگان را به تقوا و تلاش در راه وظیفهی الهی و اجتماعی و پایبندی به مسیر انقلاب که میراث ارزشمند امام خمینی بزرگ و شهدای گرانمایه است دعوت میکنم و شادی روح و علو درجات آنان را از خداوند متعال مسالت مینمایم.
والسلام علیکم و رحمةالله
سیّدعلی خامنهای
سیام / اردیبهشتماه / ۱۳۹۶
شناخت اصلح
مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند چون امر کوچکی نیست ! مساله انتخابات ، مسئله سپردن سرنوشت بخش عمده امکانات کشور به یک نفر و یک مجموعه است ! سرنوشت مسائل اقتصادی ، مسائل فرهنگی ، روابط خارجی و مسائل گوناگون دیگر تا حدود زیادی به این قضیه وابسته است .
درست است که قوای دیگر هم هر کدام وظایفی دارند ، اما مهمترین مسائل و فعالیتهایی که در بخش مختلف کشور به جریان می افتد ، به قوه مجریه مربوط است که سرنوشت آن در این انتخابات معلوم می شود .
کسانی می روند نامزد می شوند ؛ بعد هم شورای نگهبان طبق وظیفه قانونی خونی ، کسانی را که از لحاظ معیارهای قانونی صلاحیت دارند ، مشخص خواهد کرد . سپس من و شما بایستی در بین این مجموعه نکاه کنیم و کسی را که اصلح است ، انتخاب کنیم ، این هم وظیفه بسیار مهمی است .
دیده شده در کتاب تدابیر و رهنمودهای مقام معظم رهبری در مورد انتخابات ، تنظیم و نشر دفتر نمایندکی ولی فقیه در سپاه ، ( بیانات در جمع کثیری از مردم استان گیلان ، ۱۱ / ۲/ ۱۳۸۰)
قدرت ها می خواهند اسلام را کنار بگذارند .
چند روز دیگر مسئله انتخاب رییس جمهور است ، آن اشخاصی که در حوزه ها هستند باید دست از کارها بردارند و مردم را دعوت کنند به دخالت در امور ، به انتخاب یک رییس جمهور صحیح .
سخنان امام خمینی ( ره ) در مورد تبلیغ چهره به چهره (۴:۴۵)
شاید که سحر آید
يا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آيد
بنشسته سر راهش ، شايد ز سفر آيد
تا چند بنالم زار شب تا سحر از هجرش
كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد
هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن
بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد
از ديده نهان اما اندر دل من جايش
او را طلبم هر شب شايد كه ز در آيد
با كس نتوانم گفت من راز درون خویش
كز درد غم هجرش دل را چه به سر آيد
مي سوزم و مي سازم از درد فراق اما
تير غم او بر دل افزون ز شمَر آيد
“حيران” به فغان تا کی با محنت و غم همدم
یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید
علامه میر جهانی
در مدح علی اکبر علیه السلام
چون گشودند زهم دفتر دانائی را
زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدائی را
کرد پُر ،نور خدا این شب رؤیائی را
تاببیننـــد همه جلــوۀ زیبـــائی را
هاتفی گفت در رحمت حق واشده است
خلقت روی علی اکبــر لیــلا شده است
این گل سرخ که رخسارۀ احمد دارد
خال برگونۀ خود ،ابروی ممتد دارد
رنگ و بو از چمن گلشن ایــزد دارد
صورت وسیرت خود را زمحمد دارد
همه گل ها بنشتنــد به نظـــارّۀ او
تا که بابا بزند بوسه به رخســارۀ او
شاد شد قلب همه از دل خرسند حسین
شد زمین محو جمال گل دلبند حسین
آسمان مات شد از چهرۀ فرزند حسین
مثل غنچه زده لبخند به لبخند حسین
او لیلا همه دم غنچــۀ خــود می بوید
با حسین بن علی شکر خدا می گوید
مادر افکند نظر تا به مه دلجویش
دید یک هالۀ نوری به رخ نیکویش
که گل انداخته از بوسۀ بابا رویش
بوسه زد بر رخ او کرد چو غنچه بویش
گفت ای نوگل من، یوسف لیلا هستی
بهتر ازمــاه شب عیــد تو زیبـا هستی
خوبرویان جهان محو جمالش هستند
باکمالان نه همین مات کمالش هستند
عرشیان باخبر ازقدر وجلالش هستند
فرشیان عاشق دیدار وصالش هستند
بنگرد هـرکه ورا جلــوۀ ســرمد دیده
هم علی اکبر و هم روی محمّـد دیده
در وجودش زازل روح عبادت دیدند
روی پیشانی او نور سعادت دیدند
درقد و قامت اوشور قیامت دیدند
قدسیان دردل او شوق شهادت دیدند
شادی وغم شب میلاد علی درهم شد
غم چو آمد طرب وشوق ومسّرت کم شد
کاش ما آینه دار گُل مولا باشیم
همه جا آبروی اهل توّلا باشیم
ای «وفائی» همه آسوده به فردا باشیم
گرمحبّان علی اکبر لیلا باشیم
هــرکه در راه خــدا با علی اکبـــر باشد
روز محشــر همــه جا با علی اکبر باشد
سهیل عرب
<< 1 ... 14 15 16 ...17 ...18 19 20 ...21 ...22 23 24 ... 57 >>