
من انقلابی ام

«انقلابیگری» یکی از موضوعات پرتکرار در بیانات سالهای اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی است؛ موضوعی که آیتالله خامنهای از آن بهعنوان «راهِ پیشرفت ایران اسلامی» یاد میکنند.
تأکید بر روحیه و گفتمان «انقلابیگری» و تجلیل از «انقلابیها» طی چند سال اخیر جایگاهی ویژه در ادبیات رهبر معظم انقلاب پیدا کرده و ایشان به مناسبتهای مختلف به این موضوع ضریب داده و به تبیین ابعاد و اثرات آن میپردازند.
اما چرا آیتالله خامنهای در این برههی زمانی بر عنصر انقلابیگری تأکید میکنند؟ وظیفهی انقلابیون در قبال این گفتمان چیست؟ و نهادینه شدن روحیهی انقلابیگری چه نتایج و اثراتی را برای کشور در پی خواهد داشت؟
در ادامه بر اساس بیانات رهبر انقلاب به این پرسشها پاسخ میدهیم.
اپوزیسیون نظام سلطه
نکتهی اول اینکه «اپوزیسیون نظام سلطهی جهانی، امروز جمهوری اسلامی است.»و عامل موفقیت و پیروزی جمهوری اسلامی در ایستادگیِ مقتدرانه مقابل دشمنان بشریت و حفاظت از منافع ملی خود، در یک کلمه «اسلامِ انقلابی» است. «چه چیزی مانع شده است از اینکه مقاصد اینها [سلطهگران] تحقّق پیدا کند؟ اسلام انقلابی یا انقلاب اسلامی -هر دو تعبیر درست است؛ اسلام انقلابی هم درست است، انقلاب اسلامی هم درست است- که امروز در نظام جمهوری اسلامی تبلور پیدا کرده.»
دشمنِ مستکبر از ابتدای پیروزی انقلاب همهی توان خود را برای سرنگونی و تضعیف نظام اسلامی به میدان آورده ولی ناموفق بوده است: «همهی تلاش خودشان را کردند که جمهوری اسلامی را از بنیان نگذارند رشد کند، و البته نتوانستند… به این نتیجه رسیدند که نظام جمهوری اسلامی را نمیشود ساقط کرد؛ چون مدافع آن، حامی آن، سینههای سپرکردهی مردم مؤمن است.»
توطئه «انقلابزُدایی»
با ناکامی این تلاشها توطئهی «تهی کردن نظام از محتوای اسلامی و انقلابی» در دستور کار دشمن قرار گرفت: «آنها به این نتیجه رسیدهاند که باید از محتوای نظام هرچه میتوانند کم کنند… انقلاب را از محتوای خود، از مضمون اسلامی و دینی خود، از روح انقلابی خود تهی کنند و جدا کنند… جمهوری اسلامی، اسمش جمهوری اسلامی باشد، اسمش نظام انقلابی باشد، اما از محتوای اسلام، از محتوای انقلاب در آن خبری نباشد.»
دشمن در چنین مدلی برای «هضم انقلاب اسلامی در هاضمهی استکبار جهانی» و «تجدید سلطهی خود بر ایران اسلامی» حتی «از اینکه یک عمامهبهسری در رأس جمهوری اسلامی باشد هم [باکی ندارند]؛ اگر چنانچه جمهوری اسلامی محتوای خود را از دست بدهد، اسلامی بودن را و انقلابی بودن را از دست بدهد، اینها با آن کنار میآیند. آنچه با آن دشمنی دارند عبارت است از محتوای جمهوری اسلامی؛ جبههی دشمن اینجور است… دنبال این است که سلطهی خود را بر این کشور دوباره تجدید کند.»
دشمن در پازل «نفوذ» که مرحلهی جدیدِ «جنگ نرم» علیه ایران اسلامی است بهدنبال این است تا با از بین بردن «عناصر قدرتِ نظام» ما را به «تبعیت» بکشاند: «تلاش در این جنگ نرم، زمینهسازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است… وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سَمت و به آن سَمت، کار مشکلی برای ابرقدرتها نخواهد بود؛ میخواهند او را وادار کنند به تبعیّت.»
«پیوستن به جامعهی جهانی» را میتوان «اسمِ رمز» این توطئه دانست: «[میگویند] تا کِی میخواهید انقلابی باشید، تا کِی میخواهید مرتّب دم از انقلاب بزنید، بیایید جزو جامعهی جهانی… یعنی ضعیف بشوید، تا ما بتوانیم شما را ببلعیم.»
در این میان دشمن بر روی «عناصر داخلی» حساب ویژهای باز کرده است: «سعیشان این است که به وسائل گوناگون، به دست خودِ کسانی که تو این انقلاب بودند و هستند، از این محتوا ذره ذره بکنند.»
به سرانجام رسیدن این توطئه به «شکست نظام اسلامی» منجر میشود: «اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحطّ جهانی هویّت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد.»
احیاء انقلاب در ذهنها
اما راه مقابله با این توطئهی خطرناک و بُنیان برافکن، «احیاء انقلاب در ذهنها» و «حراست از جهتگیریِ انقلابی در عمل» است: «احیاء انقلاب در ذهنها، حفظ و حراست از تفکّر انقلابی و جهتگیری انقلابی در عمل، در بیان، در رفتار، در تصمیمگیریها و در مقرّرات و قوانین؛ اینها کارهایی است که میتواند جلوی آن وضعیّت دهشتناک را بگیرد.»
بر این اساس است که رهبری برای خنثیسازی برنامهی دشمن بر «گفتمان انقلابیگری» تکیه کرده و همگان را به اتّخاذ مواضع انقلابی و حمایت از انقلابیها دعوت میکنند: «به نظر من کاری که علیالعجاله باید کرد این است که در اتّخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم.»
و از ضرورت «ایستادگی در مقابل جریان غیرانقلابی» سخن میگویند: «از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند که باید در مقابل این جریان ایستاد.»
انقلابیگری تندروی نیست
«انقلابیگری» در منظومهی فکری رهبر انقلاب چارچوبمند بوده و «تعریف» دارد: «انقلابیگری به آن است که ما مواضع اسلامی و انقلابی را قاطعانه و بدون رودربایستی و مرعوب شدن و خام شدن در مقابل برخی از چهرههای امیدبخش کاذب، حفظ کنیم. وقتی توانستیم خط روشن مواضع انقلابی و اسلامی را دقیقاً حفظ کنیم و مرعوب قدرتها نشویم و با کسی رودربایستی نداشته باشیم و فریب نخوریم، در حقیقت به ممشای انقلابی و اسلامی توجه کردهایم.»
«عدالت»، «خِرَد»، «انصاف» و «قاطعیت»، در انقلابیگری به یکدیگر پیوند میخورند: «انقلابیگری برخلاف نظر و تبلیغ برخیها، تندروی نیست بلکه انقلابیگری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن.»و «شاخص»های این گفتمان در بیانات امام خمینی (رحمهالله) آمده است: «گرایشها و جهتگیریهای انقلابی، واقعی و کاملاً روشن و واضح و مبتنی بر بیانات امام (رحمهالله) است.»
چرا انقلابیگری، راه حل مشکلات کشور است؟
از سوی دیگر مردم امروز مسائلی در عرصههای گوناگون دارند و کشور بهخصوص در حوزهی اقتصاد با مشکل عمده روبرو است؛ «عمدهی این مشکلات هم عبارت است از رکود و مسئلهی اشتغال، [یعنی] بیکاری؛ اینها مهمترینها است.»راه حل این مشکلات «استمرارِ حرکت در راه انقلاب» است و «اگر می خواهیم مشکلات این کشور حل بشود، اگر می خواهیم این کشور عزّت پیدا کند، رفاه پیدا کند، کشوری بشود که از لحاظ پیشرفت های مادّی و معنوی و اخلاقی و فرهنگی الگو بشود، باید راه انقلاب را ادامه بدهیم؛ انقلاب، راه علاج منحصر این کشور بود و هست و در آینده هم خواهد بود.»
چراکه «تجربه» به ما میگوید: «ما هرجا به انقلاب تکیه کردیم، به روحیّهی انقلابی تکیه کردیم، پیش رفتیم؛ هرجا از ارزشها کوتاه آمدیم، انقلاب را ندیده گرفتیم، از این گوشهاش زدیم، از آن گوشهاش زدیم، تأویل و توجیه کردیم، برای خوشایند عناصر استکبار که دشمنان اصلی اسلام و دشمنان اصلی این نظامند، مدام حرف را جویدیم، حرف را خوردیم، عقب ماندیم؛ قضیّه اینجوری است. راه پیشرفت ایران اسلامی، احیاء روحیّهی انقلابی و احیاء روحیّهی مجاهدت است.»
بنابراین نهادینه شدن گفتمان و روحیه ی انقلابیگری با خنثی کردن توطئه ی دشمن منجر به حل مشکلات کشور شده و در نهایت برای کشور و ملّت «تولید قدرت» می کند: «شخصیّت افراد، ایستادگی، هویّت، هویّت انقلابی؛ اینها است که قدرت میسازد.»
بیعت با پیامبر صلی الله علیه و آله
با توجه به این چارچوب است که «امروز» رهبر انقلاب «زنده نگه داشتن خطِ انقلابی امام خمینی (رحمهالله)» را به منزلهی «بیعت با پیغمبر» میدانند: «آن کسی که امروز با امام خمینی بیعت میکند، با پیغمبر بیعت کرده. وقتی شما خط انقلابی امام را زنده نگه میدارید و نمیگذارید مندرس بشود، نمیگذارید رنگ کهنگی بگیرد، در واقع با پیغمبر بیعت کردید
و اینگونه است که رهبر انقلاب پرچم انقلابیگری را در دست گرفته و خود را انقلابی مینامند: «من انقلابیام.»
دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=35446
2 نظر » 
توسل به غیر خدا در نماز
سوال : مىگويند در نماز به غير خدا نبايد توجه شود. سؤال من اين است که اگر در قنوت نماز، دعاى فرج (الهى عظم البلاء ..) خوانده شود که در آخر آن توسل به حضرت صاحبالزمان(عج) وجود دارد و نيز خوانده مىشود «يا محمدُ يا علي، يا علىُ يا محمد اكفياني …»، آيا اين توجه به غير خدا محسوب مىشود يا خير؟ و حکم خواندن چنين دعايى در نماز چيست؟
ج) مخاطب قرار دادن غير خدا در نماز موجب بطلان نماز است.
دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=61#3713. استفتائات جدید .
1 نظر » 
اولین سوالی که باید از خواستگار پرسید چیست ؟

حضرت آیت الله مظاهری در درس اخلاق با موضوع «معرفت نفس» به رابطۀ انسان با اهل بيت علیهم السلام پرداخته و آن را بهترين رابطه و موجب رستگاری در دنيا و آخرت دانستند.
رابطه با اهل بيت علیهم السلام را به سه قسم تقسیم کرده اند؛
اعتقادی و قلبی است. باید تا سرحد عشق اهل بيت علیهم السلام را دوست داشت. این امر هم در دنيا و هم در آخرت مفید خواهد بود و موجب حفظ مُحب از بلاها و شفاعت اهل بيت علیهم السلام در روز قيامت است.
شعار اهل بيت علیهم السلام است. شعار «أشهد انّ علياً ولی الله»، شعار شهادت ها مثل دهۀ عاشورا و جشن ها نظير نيمۀ شعبان و امثال اينها وجود دارد.
رابطۀ عملی با اهل بيت علیهم السلام است که اين را يا نداريم يا کم داريم. آنچه موجب رستگاری است، رابطۀ عملی با اهل بيت علیهم السلام است. شفاعت، معانی مختلفی دارد و معانی مهم آن این است که انسان در دنيا شباهت عملی به اهل بيت علیهم السلام پيدا کند.
ما بايد رابطه عملی با اهل بيت علیهم السلام داشته باشيم. آنها معصوم بودند و خطا، نسيان و جهل نداشتند و اصلاً گناه در فکر آنها نيامده و نمی آمده است؛ در زندگی ما نیز بايد گناه نباشد. اگر گناه آمد، ساده از گناه نگذريم. فوراً جبران و تدارک کنيم.
از ما خواسته شده که اگر گناهی کرديم، فوراً جبران کرده و توبه کنيم و از خدا عذرخواهی کنيم. بگوييم: خدايا! همه جا محضر توست و من در محضر تو گناه کردم، اما تو ارحم الراحمينی، پس بيامرز. من پشيمان و شرمنده ام.
«إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا»۱. «أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ»۲
اهميت به واجبات و اجتناب از گناه، رابطه با اهل بيت علیهم السلام را به وجود می آورد؛ اگر کسی از اين رابطه برخوردار نباشد، نمی توان اسم او را شيعه گذاشت، نام شیعه برای آن ها واقعيت ندارد. کسانی که اهل دل هستند، نور تشيّع را در پيشانی شيعه می بينند.
عده ای خدمت مولا اميرالمؤمنين علیه السلام آمده و گفتند: ما شيعيان شما هستيم. آقا اميرالمؤمنين علیه السلام نگاهی به چهره های آنها کردند و فرمودند: من نور تشيّع در پيشانی شما نمی بينم. اينها عشق به ولايت داشتند و حضرت علی علیه السلام را ولی الله می دانستند، اما از نظر عمل، لنگ بودند، لذا حضرت فرمودند: من نور تشيّع در پيشانی شما نمی بينم.
تو که خانم نیستی!
مرحوم آيت الله العظمی صدر يکی از مراجع بزرگ تقليد در قم پدر امام موسی صدر و خيلی خيرخواه، مؤدب و باخدا بود. يک روز به خانه آمد و ديد همسرش نگران است. فرمود: تو را نگران می بينم. همسرش گفت: امروز يک دروغ گفتم. خانمی در زد و من پشت در رفتم و خيال کرد من خادم هستم، گفت خانم کجاست؟ گفتم: خانم نيستند و او خداحافظی کرد و رفت.
مرحوم آیت الله العظمی صدر يک جمله دارد که مثل خودش خيلی بالاست. فرمود: بله، دروغ نگفتی! تو که خانم نيستي!. خانم کسی است که پيراهن عروسیِ خود را به فقیر داد و با پيراهن دخترانه به خانه شوهر آمد و شوهرش نپرسيد، پيراهن عروسی تو کجاست؟
امروزه وضع تجمل گرائی در عروسي ها، مهريه های زیاد، باعث شده تا دخترها در خانه مانده و ازدواج نکنند. من زياد سراغ دارم به خواستگاری دختر می آيند و مادرش عذر می آورد و بعد می فهميم عذر نداشته، بلکه جهيزيه آنچنانی نداشته و گفته دخترم را شوهر نمی دهم. يا پسر سی سال دارد، اما نمی تواند زن بگيرد. اگر به خواستگاری برود، اول چيزی که می پرسند اين است که خانه و کار و ماشين داری يا نه؟ اما نمی پرسند ايمان داری يا نه؟ در حالی که پيغمبر اکرم صلّي الله علیه وآله وسلّم می فرمايند: اول سؤالی که می کنید اين است که آيا دين و اخلاق داری يا نه؟
«إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَة فِى الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِير»۳
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: هرگاه كسى كه اخلاق و دينش را مى پسنديد به خواستگارى (دختر) نزد شما آمد، به او زن بدهيد كه اگر چنين نكنيد در روى زمين فتنه و فساد بزرگى پديد آيد.
به دنبال اخلاق و دين بروید. دختر از خواستگار سؤال کند، نماز جماعت و نماز اول وقت داری يا نه؟ تو که در اداره هستی با ارباب رجوع چه طور رفتار می کني؟ آيا به آن ها خدمت می کنی يا نه؟ خواستگار نیز اولين سؤالش اين باشد که آيا چادر داری يا نه؟.
برای شيعيان ما ننگ است که نماز شب نخوانند
حضرت آيت الله مرعشی به من می گفتند: در راه «آقاسيد محمد» در عراق گم شدم و از تشنگی نزدیک به مرگ رسیدم. ناگهان آقا آمدند و چشمۀ آبی برايم درست کردند. آب را خوردم و شنا کردم. آقا چند موعظه به من کردند. اولین موعظه اين بود که فرمودند: برای شيعيان ما ننگ است که نماز شب نخوانند.۴
۱_ . الزمر، ۵۳: «در حقيقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد.»
۲_ . التوبه، ۱۰۴: «و خداست كه خود توبهپذير مهربان است.»
۳. الكافى، ج ۵، ص ۳۴۷
۴_ دیده شده در خبرگزاری رسمی حوزه .
نظر دهید » 
قدری تامل

خواستم در جواب اونایی که میگن پول مملکت خرج سوریه و لبنان نشه خرج خودمون و آتش نشان ها کنیم ،بگم حماقت تا به کی؟!!
این حماقت است که از مخارج وزارت دفاع انتظار حل مسائلی را داشته باشیم که زیر نظر این وزارت خونه نیست.
مسلما اگر در راس وزارت خونه ی نفت ،کار و رفاه اجتماعی،بهداشت ،آموزش پرورش و ….هم یک انسان مومن متعهد به بیت المال بود پیشرفت هایی داشتیم که نه تنها خاورمیانه ،که دنیا را تکان می داد .
اما چه باید کرد که پدیده ی شوم آقازادگی و اختلاس و دزدی در تمام وزارت خونه ها جلوی پیشرفت رو گرفته.آقایون اگه وزارت دفاع داره پیشرفت میکنه ،فریاد تان را سر رهبری و بچه های ارتش و سپاه نزنید کار حاد و شاقی نمی کنند فقط به وظیفه شون عمل میکنند ،اشتباه گرفتید دادتان را باید سر دیگر وزارت خونه ها و ورزای بی کفایتشون بزنید.
وزارت دفاع مسئوله دفاع از مرز و بوم این کشور و برقراری امنیته که به حق هم خوب از پس وظایفش بر اومده ولو به قیمت جان. وظیفه ی وزرات دفاع آوردن نون و برنج و مرغ ارزون سر سفره ی مردم و بیمه و بهداشت و ارزونی و هلی کوپتر آب پاشو و… نیست. یک اختلاس و دزدی از وزارت خونه های دیگه کم بشه همه ی این مشکلات حله.
مردم با مدافعین حرم مشکل ندارن ،این رو تو تشییع پیکر مطهر شهدا نشون دادن.شمائید که مشکل دارید و مسائل رو بدون تحلیل در هم می آمیزید تا سودتان را ببرید.مرگ بر شما منافقین.
یادمون نره اونا هم بچه های این سرزمین اند که با نثار جان امنیت رو برامون آوردن درست مثل همین شهدای عزیز آتش نشان.
شادی روح همگیشون سه صلوات.
نوشته شده به قلم م.رمضانی
نظر دهید » 
آیا می شد از مرگ فرار کرد
جواب اينكه: اولا؛ اينطور نيست كه اگر كسي چشمش را ببندد و مرگ را نبيند و آن را نخواهد، مرگ به سراغش نرود. به تعبير حضرت امير(ع): «والهرب منه موافاته؛ فرار از مرگ، رسيدن به آن است.» قرآن هم بهاين نكته تصريح دارد:
قل ان الموت الذي تفرون منه فانه ملاقيكم؛ بگو: اين مرگي كه از آن فرار ميكنيد، سرانجام با شما ملاقات خواهد كرد!
با نديدن واقعيت نميتوان آن را حذف كرد. اين پاك كردن صورت مسأله است و چيزي را حل نميكند.شخصي ميگفت: اوائلي كه من رانندگي ياد گرفته بودم، خيلي ميترسيدم. يك بار يك تريلي جلوي ما حركت ميكرد، يكمرتبه ترمز كرد. من هم كه هول شده بودم، فرمان را رها كردم و دستهايم را جلوي صورتم گرفتم تا نبينم. خوب بعدش معلوم است چه شد، ماشين خورد به تريلي.
يعني با نگاه نكردن به واقعيت و چشمها را بستن جلوي حادثه گرفته نشد. نديدن و نخواستن مرگ مساوي با نمردن نيست. مساوي با بد مردن است. شبيه كسي كه خدا را ناديده بگيرد. آيا اين موجب ميشود ديگر خداوند حضور نداشته باشد، يا تنها خود را از بركات ذكر الهي محروم كرده و زندگي بدون انس و ياد او كه زندگي تلخ و نوعي دلمردگي است را انتخاب نموده است؟
پس همانطور كه خدا را ناديده گرفتن تنها موجب بد زندگي كردن است، نه حذف وجود خدا، مرگ را هم ناديده گرفتن، فقط باعث بد مردن ميشود و نه نمردن.
بدانیم که یاد مرگ آثار و بركات بسيار ارزشمندي دارد كه كسي كه به مرگ فكر نميكند و به آن بياعتناست، از آنها محروم ميماند.
يكي از آثار مرگ، كه بعد از اين به آنها ميپردازيم، شادابي و نشاط و پيدايي صفاي باطن و جلاي قلب است. يعني كساني كه به ياد مرگ هستند، از تاريكي و كدورت گناه درميآيند و انساني زندگي ميكنند و وجدان آرام و راحتي دارند.
ممكن است آدم چهار صباحي به رگ بيخيالي بزند و غافل از آينده و پس از مرگ خوش باشد، اما اين خوشي، خوشي انساني نيست، بلكه از نوع بيدردي و بيعاري است كه حيوانات دارند. لذا اينگونه اشخاص در عمق وجودشان خوش نيستند و در عين رفاه دچار دلمردگيها و افسردگيها و احيانا خودكشيها ميشوند.
آري حقيقت انسانيت و زنده دلي در ياد مرگ و مرگ انديشي است.
دیده شده در کتاب از احتضار تا عالم قبر ، استاد مسعود عالی ، قم ، نشر عطش، ص ۱۰
نظر دهید » 
مرگ چیست ؟

یکی از مسائلی که هنوز برای عده زیادی از مردم جهان حل نشده است و معنی آن روشن نگردیده است ، مسئله « مرگ » و حقیقت آن می باشد . از این جهت است که مردم از آن می ترسند و از شنیدن نامش کراهت دارند اما همه آنان می خواهند بدانند که حقیقت مرگ چیست ؟
درباره حقیقت مرگ نظرات مختلفی وجود دارد بسیاری از دانشمندان برای روشن کردن آن مثال های گوناگونی زده اند و بیان داشته اند که مرگ یک امر حتمی است و اکثر مردم از آن در هراسند و حتی عده ای از شنیدن نام مرگ کراهت دارند .
بزرگان دین علت ترسیدن از مرگ را چند مسئله می دانند و بیان داشت اند :
اول : این که وقتی انسان حقیقت مرگ را فانی شدن و از بین رفتن پندارد ، از آن در هراس خواهد بود و از شنیدن نام آن میگریزد ولی اگر حقیقت آن را آن چنان که هست دریابد و بدان یقین کند ، ترس از بین خواهد رفت مرگ را جز کمال و ترقی نیز دیگری نخواهد بافت .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام حقیقت مرگ را به روشنی دریافته و در مورد آن می فرماید : « وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ :به خدا سوگند، فرزند ابو طالب با مرگ مأنوس تر از كودك به سينه مادر است.» .۱
دوم : دلبستگی به دنیا . ترس از مرگ گاهی به خاطر دلبستگی به دنیاست . انسانی که عمر خود را صرف تیمار بدن کرده باشد هنگام مرگ و انتقال روح به عالم جدید بسیار بیمناک است . چنین فردی دنیا را منزل حقیقی خود دانسته و به آن خو گرفته و از این رو هنگام مرگ حال عجیبی به او دست خواهد داد .
ولی همین انسان اگر در این عالم رشته ارتباط خود را با عالم آخرت محکم کند ، به پروردگار میل و علاقه و محبت بورزد و با ساکنین حرم قدس الهی آشنا شود ، به اهل بیت عصمت و طهارت تمسک جوید و همت خود را صرف دنیا نکند با اشتیاق فراوانی به علل دیگر خواهد رفت .
سوم : نداشتن ذخیره آخرت ؛ سومین علت ترس از مرگ این است که ما توشه راهی برای سفر آخرت آماده نکرده ایم و عمل نیکی انجام نداده ایم تا باعث نجات ما شود ، قرآن نیز اعمال نادرست و خلاف مردم را که موجب کیفر و عذاب الهی است ، تنها عامل ترس از مرگ معرفی می کند و می فرماید :« قُلْ یا أَیُّهَا الَّذِینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلّهِ مِنْ دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ. ☆ وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللّهُ عَلِیمٌ بِالظّالِمِینَ :بگو: «اى یهودیان! اگر گمان مى کنید که (فقط) شما دوستان خدائید نه سایر مردم، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست مى گوئید (تا به لقاى محبوبتان برسید)»!☆ ولى آنان هرگز تمناى مرگ نمى کنند به خاطر اعمالى که از پیش فرستاده اند; و خداوند ظالمان را به خوبى مى شناسد»
آری کسانی از مرگ می ترسند که عمرشان را در غیر طاعت خدا سپری ساخته اند وگرنه افرادی که علی گونه زندگی کرده اند همانند او به مرگ بیش از قفل به سینه مادر علاقه دارد.
حضرت رسول صلی الله و علیه و آله و سلم می فرماید : « زیرک ترین افراد کسانی هستند که بیشتر به یاد مرگ باشند و خود را برای آن آماده نمایند .»۳
۱_ دیده شده در نهج البلاغه ، ترجمه دکتر علی شیروانی ، خطبه ۵ .
۲_ سوره جمعه آیه ۶ و ۷.
۳_ دیده شده در کتاب انسان از مرگ تا برزخ ، نعمت الله صالحی حاجی آبادی ، به نقل از بحار ، جلد ۶ ، ص ۱۲۶.
۴_ دیده شده در کتاب انسان از مرگ تا برزخ ، نعمت الله صالحی حاجی آبادی ، انتشارات گلهای بهشت ، خلاصه ص ۲۹ تا ۳۴.
1 نظر » 
یک کرسی آزاد اندیشی کوچک

در مورد علت اصلی کشف حجاب در فضای مجازی نظر ۵ تن از دختران جوان را به عنوان یک جامعه آماری کوچک مورد بررسی قرار دادیم .
زینب ۲۵ ساله موافق حجاب
به نظر من انسان وقتی حجاب دارد یعنی انقدر برای خودش ارزش قائل است که با خودش فکر میکند هر کسی ارزش این را ندارد که زیباییهای من را ببیند . من فکر می کنم حجاب یک ارامش درونی به انسان میدهد که آن ارامش در بی حجابی نیست ، زن وقتی با حجاب است فکرش وسیع ترو آزاد تر است ولی وقتی بی حجاب شد همه فکرش به این میگذرد که امروز برای خود نمایی چه کار کنم ، وفکر میکنم حجاب یه لذت شیرینی دارد که اگه هر کسی درکش کند حاضر نیست با هیچ لذت دیگری عوضش کند.
من فکر میکنم نصف این بی حجابی ها در فضای مجازی به خاطر جو زدگی هست و البته خانواده هم خیلی مهم است ، رابطه مادر با دختر و رابطه پدر با پسر خیلی مهم است و همچنین انتخاب دوست هم در با حجاب بودن و بی حجاب بودن تاثیر دارد . من دوست هایی داشتم با حجاب اما از وقتی که رفتن دانشگاه از این رو به اون رو شدند و این یعنی همان جو زدگی که گفتم .
عاطفه ۱۸ ساله موافق حجاب
به نظرمن حجاب برخلاف نظربعضیها نه تنهامحدودیت نیست بلکه آزادی محض است
زن وقتی بداند جسمش ازنگاه نامحرم محفوظ است وهــر کسی نمیتواند در مورد او نظربدهند در دلش احساس آرامش میکند ,وقتی هم کسی از لحاظ فکری آرامش داشته باشه خود به خود خودش رو آزاد میبیند و پوششش را محدودیت به حساب نمی آورد و باور میکند که میتواند در جامعه حضور داشته باشد,کار کنه و خیلی هم موفق باشد
امروز در دنیاخیلی از زنهای آمریکایی و اروپایی که اغلب جزء زنهای مطرح وموفق هستند به اسلام و حجاب رو آوردن و به این نتیجه رسیدند که حجاب نه تنها محدودشان نمیکند بلکه آرامشی برایشان بوجود می آورده که در یک عمر بی حجابی نداشتند و همگی در مصاحبه های که داشته اند ، باور داشتند سالهایی از عمرشون را از دست دادند که میتوانستند باحجاب و آرامش بی نهایتش همراه باشد .این در حالی است که بعضی دخترها وزنهای ایرانی از حجاب بیزارند وبه حال زنهای اروپایی بی حجاب غبطه میخورند.
حجاب یعنی ارزش,ماوقتی یه چیز باارزش داریم آن را از نگاه دیگران محفوظ نگه میداریم.ما طلا وجواهراتمان را جعبه نگه میداریم,کتابهایمان را مرتب جلد میکنیم,پس چرا خودمان و جسممان که باارزشترین دارایی مایست محفوظ نگه نداریم؟!
حجاب یعنی ماارزش خودمون رو میدونیم و حاضر نیستیم زیباییهامونو به نگاه های ارزون هر رهگذری بفروشیم. اندام و زیبایی های زن از هنر خداست,کمترین کار زن برای تشکر از این هنر نمایی این است که این هنر را داشته باشد که این زیبایی ها را بپوشاند و حفظ کند .
الان بی حجابی های که تر فضای مجازی وجود دارد اصلش در دنیای واقعی است ..نمیشود اصل را رها کرد و فرع را چسبید..اول باید حجاب در دنیای واقعی شکل بگیرد تا عکسش بتواند وارد فضای مجازی بشود .
فائزه ۲۶ ساله مخالف حجاب
من باحرفایی که زده شده مخالفم ، نمیگویم بی حجابی خوب است یا بد . ولی این را قبول ندارم که کسی که چادر سرش میکند ذهنش از کسی که چادر ندارد بهتر کار میکند .حجاب یک امر اختیاری و صرفا کسی که این را رعایت نمیکند نباید گفت ذهنش فقط درگیر مد و اینجور مسائل پیش میرود .نه حجاب محدودیت می آورد ونه بی حجابی بی بندو باری .
الان جامعه ما طوری شده که بعضیا توسط همان چادر و حجاب کاراهایی میکنند که آبروی هرچی مومن وباحجاب است را بردند .پس همان بهتر بی حجاب باشند تا با آبروی کسی هم بازی نکنند.
هیچ ربطی هم به دانشگاه و دوست بد و خوب ندارد بستگی به خود انسان داره ، والبته جنبه .که بعضی از مردم ما جنبه ندارند . یک سری تحت تاثیر غرب قرار میگیرند و دست به هرکاری میزنند حتی شده خود فروشی البته به روش اینترنتی …
کشف حجاب تو فضای مجازی ؛ این یک جو زدگی تحت تاثیر قرار گرفتن است .مشکل میدانید چیست .مثلا همین اینترنت ، تلگرام ، اینستا ، به یکباره وارد کشور میشود در صورتی که جوانای ما طرز صحیح کار با آن ها را یاد نگرفتند .مشکل این است که ما همیشه صورت مسئله را پاک میکنیم .اول باید بیایم اموزش بدهیم غلط را از درست و درست را از غلط یاد بدهیم ، نه اینکه برای استفاده نکردن فیلتر کنیم یا هزار راه دیگر .الان عصر ارتباطات است و حق هر کسی است که با دنیای بیرون ارتباط داشته باشد اما چطور و به چه قیمتی ؟به قیمت به حراج گذاشتن خود فرد ؟! و مشکل این است که هیچ اموزشی داده نشده و نمیشود .
محدودیت بیش از حد ، سخت گیری های بی مورد واساساً همه اینها باعث شده عده ای از جوانان این مملکت عقده ای بشنوند. با این تیپای جدید و این عکسا و….می خواهند مثلا خودشان را مطرح کنند .جامعه هم مثل خانواده است البته در مقیاس بزرگتر …وقتی در یک خانواده به بچه ها سخت گیری های بی اساس و بی دلیل میشود مخصوصا در سن بلوغ باعث میشود که بچه نسبت به خانوادش دیدگاهش عوض و شاید هم بد شود .جامعه هم همین است با همین سخت گیری ها کاری کردند که جوانان از دین و اسلام وحجاب زده بشنوند و رو بیارند به کارهایی که یک جوان در یک کشور غربی انجام میدهد چون جوان ایرانی فکر میکند او درست عمل می کند چون کشورش به او حق انتخاب نمیدهد ….واین به معنای فاجعه.
فرشته ۲۲ ساله مخالف حجاب
به نظر من هرکس چیزی دوست دارد یا حجاب یا بی حجابی ، حجاب پاکی فرد با حجاب را نشان نمیدهد خیلی از افراد با همان چادر خیلی کار ها میکنند.
به نظر من مردم دو دسته اند کاملا یا چادری یا مانتو یی ؛ مهم نوع رفتار و نوع پوشش و ازهمه مهم تر تربیت خانوادگی فرد است یک نفر مانتوییی باشد و پوشش او کاملا خوب باشد یا نه برعکس اینها بر میگیرد به خود آدم به نظر من اگه فردی بخواهد با دانشگاه رفتن نوع رفتارش کاملا عوض شود یا مثلا رفتاردوست واطرافیان روی او تاثیر بگذارد خیلی فرد بی جنبه ای است .
اکرم ۳۵ ساله موافق حجاب
به نظرم حجاب برای زنان ضروریست زن و مرد مانند سنگ و شیشه می ماند ، نمی شود گفت زنان بدون حجاب باشند چون به دنبال آزادی هستند ،چرا که حضور زن بد حجاب در جامعه برای فرد و خانواده تبعات فراوانی به دنبال دارد ، در فضای مجازی نیز حتی بعضی افرادی که در جامعه حجاب دارند چون فکر می کنند در فضای مجازی کسی آن ها را نمی شناسد و آزادتر هستند کشف حجاب میکنند و این یعنی عدم اعتقاد درست به حجاب.
ودر نهایت برای جمع بندی نظرات ، نظر رهبر معظم انقلاب را به عنوان نظر کارشان قرار داده ایم
نظر حضرت آیت الله خامنه ای در مورد حجاب :
« مسأله حجاب به معنای منزوی کردن زن نیست، اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد برداشتش کاملاً غلط و انحرافی است… حجاب به هیچ وجه مزاحم و مانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی نیست.»
دلیل این رویکرد آن است که حجاب - هرچند بسیار مهم و جدی- نه یک عنصر مستقل و انتزاعی، بلکه نقطهای است از مجموعه نقاط متعدد و متنوعی که در مجموع تعریف اسلام از زندگی، انسان، دین و روابط اجتماعی را شکل میدهند و دارای غایت و هدف بسیار کلان و گستردهای هستند و حفظ و ترویج ارزشهایی را تضمین میکنند که از خلال آنها جامعه و فرد آرمانی محقق میگردد: «باید گوهر انسانی در زن و مرد رشد پیدا کند، این یک مسأله ارزشی است… مسأله حجاب مسألهای است که اگر چه مقدمه است برای چیزهای بالاتر، اما خود یک مسأله ارزشی است. ما که روی حجاب این قدر مقیدیم به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزشگاههای بسیار لغزندهای که سر راهش قرار دادهاند نشود.»
حال برای تأمین این هدف چه باید کرد؟ وقتی حجاب یکی از اساسیترین عناصر جامعه اسلامی و رمز صلاح و سداد زن مسلمان - به عنوان رکن خانواده- تلقی میشود و دشمن هم به همین سبب بیش و پیش از هر چیز آن را هدف قرار داده، برای محافظت از آن و گسترش آن چه باید کرد؟
«بهترین راه تأمین حجاب هم همین است که با منطق برخورد شود… آن چیزی که در اساس لازم است و مهمتر از همه، این است که شما ذهن این دختر جوان، یا این زن را - که عمده هم خانمهای جوان هستند- با اهمیت حجاب آشنا کنید، یعنی به او تفهیم کنید که حجاب از لحاظ شرعی و از لحاظ منطقی این است. در ذهن او استدلال صحیح را در مورد رعایت حجاب راسخ کنید. شما با تبلیغات کار کنید، یعنی همان حربهای را که افراد مورد نظر شما برای سست کردن اعتقاد به حجاب به کار میبرند شما هم به کار ببرید… از لحاظ اجتماعی هم به ترویج دیدگاه خودتان بپردازید.»۱
۱_ دیده شده درhttp://farsi.khamenei.ir/others-note?id=12532
نظر دهید » 
حکم ژلاتین حیوان حلال گوشت
سوال : آيا ژلاتينهاى تهيه شده از اجزاى حيوانات حلال گوشت که ذبح شرعى نشدهاند، حلال شمرده مىشود؟
جواب : ژلاتينهاى تهيه شده از استخوان حيوانهاى حلال گوشت که ذبح شرعى نشدهاند، چنانچه ظاهر استخوان را قبل از تبديل به ژلاتين تطهير کنند پاک و حلالاند، اما ژلاتينهاى تهيه شده از پوست حيوانات حلال گوشت که ذبح شرعى نشدهاند، نجس و حرام است.
دیده شده در سایت رسمی امام خامنه ای مدظله العالی # استفتائات جدید
3 نظر » 
انتقاد از مسئولان

سؤال: آیا میشود از بزرگان مثل ولی فقیه انتقاد کرد ؟ بله. منتهی به چند شرط.
اول : در انتقاد اشکال و عیب قطعی باشد. حدس و شایعه و گمان نباشد. گاهی ما به کسی اشکال میکنیم بعد میبینیم اصلاً وجود خارجی ندارد. من این را نمیدانم شنیدید یا نه؟ …
اگر اشکال میکنید ببینید واقعاً هست یا نیست. چون گاهی در یک چیزی موج میافتد و وجود خارجی هم ندارد. میگویند: زن یک دنده از مرد کمتر دارد. دروغ است. شما یک شب عمهات را بخوابان و دندههایش را بشمار. (خنده حضار) دندههای زن و مرد یکی است. میگویند: سیزده نحس است. دروغ است. حضرت علی سیزده رجب دنیا آمد. میگویند: با یک گل بهار نمیشود. دروغ است. امام حسین چند تا گل بودند، هزار و چهارصد سال موج انداختند. زن فرعون یک نفر بود ولی با همین یک گل بهار شد. ابراهیم یکی بود، با همین یکی بهار شد. پیغمبر ما وقتی در مدینه مبعوث شد، در مکه یکی بود. ولی بهار شد. با یک گل بهار نمیشود حرف غلطی است. داشتیم که با یک گل بهار شده است.
پس اول حساب کنیم این اشکال هست یا حدس و شایعه است. بعضیها عینکشان گیر دارد. عینک سرخ گذاشته، همه شلغمها را لبو میبیند. عینکت خراب است. عینک سبز میگذارد و همه کاهها را علف میبیند. عینکت خراب است. اشکال باید وارد باشد.
دوم : اینکه هدف اصلاح باشد نه عیب جویی و رسوایی. بعضیها یک عیب که میبینند هی اس ام اس میزنند، بد نیست برای فضای مجازی و اس ام اس یک چیزی بگویم.
هر گناهی را انجام بدهی گناه است. نیت کنی گناه نیست. من نیت میکنم سیلی بزنم ولی تا نزنم گناه نیست. نیت میکنم دزدی کنم. تا دزدی نکنم گناه نیست. اما یک آیه در قرآن داریم، میگوید: همین که نیت هم کنی گناه داری. «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَة» (نور/۱۹ ) «یحبون» یعنی خوشش میآید یک مؤمنی آبرویش بریزد. تا یک عیبی میبینیم فوری به دیگران منتقل میکنیم. از آقای الف عیبی دیدی؟ چرا عیب را به او منتقل میکنی؟ «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا» دوست دارد آبروی کسی ریخته شود. همین که دوست داری آبروی کسی بریزد همین عذاب الیم دارد.
بنابراین اول باید عیب ثابت شود، دوم باید به قصد اصلاح باشد. نه عیب جویی و رسوایی. براساس خیرخواهی باشد نه برتری خواهی. مؤدبانه باشد و نه با توهین. این نه فقط برای فقیه، برای هرکس. از هرکس خواستیم انتقاد کنیم باید مؤدبانه باشد. خیرخواهانه باشد. غرض رسوایی نباشد. عیب حتمی باشد و حدس و گمان نباشد.
اثر سویی بر قداست و جلالت و جایگاه نداشته باشد. گاهی ممکن است عیبی دارد ولی این عیب ضررش کمتر است از اینکه شما آبروریزی کنید. چون اگر انسان یک گناهی کند بعد از این گناه عکس بگیرد و پخش کند، پخش عکس از خود گناه بدتر است. یک کسی در حال گناه است. شما فیلم میگیری و آن کسی که نیم کیلو گناه کرده، شما که فیلم میگیری و پخش میکنی، بیشتر از او گناه میکنی. تکرار میکنم. اگر کسی گناهی را پخش کند، گناه پخش کردن او بیش از اصل گناه است.
هوشمندانه باشد، سبب سوء استفاده دشمن نشود. من از شما عیبی سراغ دارم اما اگر بگویم: «فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداء» (اعراف/۱۵۰ ) حضرت هارون به حضرت موسی گفت: دیگران دارند ما را نگاه میکنند، مواظب باش زیر ذرهبین هستیم. اگر مرا توبیخ کنی آبروی من برای همیشه میرود.
سوم : از طریق مجلس خبرگان باشد چون آنها نظارت بر فعالیتهای رهبری دارند. اگر اشکالی هست به خبرگان بگوییم: شما منتخب ما هستی. مسئول کارهای رهبر هستی. خبرگان مسئول کارهای رهبر هستند. یا جواب میدهند یا اطلاع میدهند.
اگر بین فقیه و مراجع تقلید اختلاف بود، چه کنند؟
ولی فقیه یک فتوا دارد و مراجع تقلید یک فتوای دیگر دارد. اگر در مسائل فقهی هستند، هرکسی به مرجع خودش مراجعه کند. مسائل شخصی و نماز و روزه و مسائل فردی است، اما اگر مسائل حکومتی است باید حتی همه علما هم گوش به حرف ولی فقیه بدهند. چون گفتم دلیل عقلی داریم. اگر بنا باشد هرکسی یک چیزی بگوید، سنگ روی سنگ بند نمیشود. حرف آخر را باید یکی بزند….
چه تضمینی برای سلامتی راه فقیه داریم؟ چه تضمینی داریم این ولایت فقیه درست است؟
مردم، مردم به خبرگان رأی دادند. رأی مردم ارزش است. خود خبرگان باید مجتهد باشند و هرکدام هم شک دارند مجتهد هستند، باید امتحان بدهند. یعنی رأی مردم ارزش است. مجتهد بودن خبرگان ارزش است. شرط اینکه خبرگان باید کسی را تعیین کنند که «مخالفاً لهواه» باشد این ارزش است. اینها مسائلی است که باید بگوییم.
از امتیازات حکومت اسلامی همین ولایت فقیه است. رئیس جمهور را همهجا دارند. امتیاز ما این است که بالای سر رئیس جمهور کسی باشد که شرایطش از رئیس جمهور بیشتر و بهتر باشد. اعتماد مردم به او بیشتر باشد. قداست بیشتری داشته باشد. این برای ما ارزش است. الآن هم دنیای ما مشکلش ولایت فقیه است. کشورهای اسلامی زیاد هستند و همه هم رئیس جمهور دارند. آمریکا با اینها هیچ کاری ندارد. ولایت فقیه است که با یک فتوا و تصمیم میتواند دنیا را تکان بدهد و آمریکا از این وحشت دارد. ما هزار تا مجتهد داشته باشیم ممکن است آمریکا نترسد ولی یک امام خمینی داشته باشیم، آمریکا وحشت میکند. اگر عزت میخواهیم باید ولایت فقیه را تقویت کنیم. یک مقدار هم توقعات ما زیاد است. فکر میکنیم حالا که حکومت اسلامی است، میگوید: آقا من مشکل کشاورزی دارم، مشکل آموزش و پرورش دارم. بنا نیست مشکلها حل شود. از وقتی انسان به دنیا آمد. با مشکلات هست تا آخر عمر، هیچوقت مشکلات تمام نخواهد شد.
گاهی به من مراجعه میکنند آقای قرائتی در تلویزیون بگو. میگویم: من معلم قرآن هستم. اگر خدا قبول کند. من پیاز را هم کیلویی یک قران نمیتوانم ارزان کنم. آنکسی که «لَهُ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير» (ملک/۱ ) آن خداست. فرق خدا و دیگران این است، خدا «له الملک» ملک یعنی حکومت، حکومت دست خداست. «وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير» بر هر کاری هم قدرت دارد. هم حکومت دارد و هم قدرت دارد. مسئولین ما حکومت دارند. اما «وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير» نیستند. این است که یک طور دیگر انجام میدهد. بنابراین یادم نمیرود آیت اللهی در قم پیشنماز بود. به خادم گفت: هوا سرد است درها را ببند. گفت: نه درها باز باشد بهتر است. گفت: بخاری را روشن کن. گفت: همینطور که هست بهتر است. هرچه این آقا به این خادم گفت: یک کلمه را گوش نداد. گفتیم: عجب آقایی است این بنده خدا فقط پیشنماز است.
اینطور نیست که مثلاً شما بگویید: حالا که حکومت اسلامی شد دیگر مردم مشکل ندارند. قرآن میگوید: مردم به موسی گفتند: قبل از اینکه تو بیایی، ما درد سر داشتیم. بعد از تو هم درد سر داریم. «أُوذِينا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا» (اعراف/۱۲۹ ) یعنی موسی قبل از آمدن تو مشکل داشتیم، بعد از آمدن تو هم مشکل داریم. بنا نیست ولایت فقیه مشکل را حل کند. راه باید درست باشد. خط باید خط درستی باشد.
شما نگاه کنید رئیس جمهورهای آمریکا برای انتخاب شدنشان چه کلماتی به هم گفتند و دست به چه کارهایی زدند؟ اینها رئیس جمهور هستند؟ حاضر هستند دست به هر کاری بزنند برای اینکه رأی بیاورند. ما افتخار میکنیم که یکی از این کارهای غلط از مراجع یا ولی فقیه سر بزند برای همیشه مرخص است. ما خیلی … دستمان را در دست کسی گذاشتیم که حتماً ملا است. حتماً بصیر است. حتماً عادل است. حتماً بیهوس است. بله ممکن است با وجود اینکه دستمان در دست چنین کسی است باز هم در جاده به سنگی بربخوریم. باز هم در چاله و چوله بیافتیم. اما دست ما در دست یک آدم حسابی است.
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، درس هایی از قرآن ، ۹/ ۱۰ / ۹۵ ، شنیده شده .
6 نظر » 
ارث بردن پدر و پسر از یکدیگر
سوال : اگر پدر و پسر با هم و همزمان در سانحه ای فوت کنند تقسیم ارث آنها به چه شکل خواهد بود؟ (نسبت به یکدیگر)
جواب : اگر معلوم باشد که با هم و در آن واحد فوت کرده اند، هیچ یک از پدر و پسر از دیگری ارث نمی برد و اموال هر یک به وارثان زنده ی هنگام مرگ او می رسد.
دیده شده در سایت رسمی امام خامنه ای مدظله العالی # استفتائات جدید دی ماه ۹۵
نظر دهید »