
آیا استخاره در روایات آمده است ؟

از وجود مبارک امام باقر رسیده است که شما خودتان را بر کتاب خدا عرضه کنید .وجود مبارک امام باقر علیه السلام فرمود عقایدی که دارید ، اخلاقی که دارید قبل از این که استخاره کنید تفسیر کنید ، ما گاهی بین دو کار مخیر یا مردد هستیم و نمی دانیم کدام حق است و کدام باطل ، خیلی به ما دستور استخاره ندادند .
استخاره کردن دو قسم است یک دعای مخصوص استخاره است که واقعا اول و آخرش نور است و این در صحیفه سجادیه است ، هر کسی تصمیم گرفت کاری انجام دهد ولو به حسب ظاهر خیر است ، خیرش را از خدا بخواهد ، همین طور وارد کار نشود این یک دستور اکید اسلامی است و جزو سند ماست و بسیار هم کار خوبی است و این استخاره یعنی طلب خیر .
اما آن استخاره که انسان قبل از این که مشورت کند ، قبل از این که ارزیابی کند ، فورا به قرآن تغعل بزند ، این مورد در دستورات ما وجود ندارد ، البته زمانی که انسان متحیر شد حرف دیگری است .
آن چه امام باقر علیه السلام فرمود این بود که مهمتر از استخاره تفسیر است ، تمام کارهایتان را بر قرآن عرضه کنید ، ببینید آیا مطالب و معانی قرآنی آن را امضا می کند یا خیر . برای کسانی که در حوزه و دانشگاه هستند آشنایی با یک دوره قرآن لازم است .
وقتی ترازو را فهمیدیم ، عقاید را با ترازو می فهمیم ، یعنی وقتی امام می فرماید خودتان را به قرآن عرضه کنید یعنی این بحث تنها مخصوص فقیه اصولی نیست ، جمیع اخلاق را بر قرآن عرضه کرد ..
بخشی از سخنان آیت الله جوادی آملی، شنیده شده .
نظر دهید » 
ایا خداوند محدود به مکان است ؟
روایت کرده شعبی که حضرت امیرالمومنین علیه السلام از مردی شنید که می گفت : سوگند به خدایی که بواسطه هفت طبقه محتجب است .
امیرالمومنین علیه السلام تازیانه خود را بجانب او بلند کرد و فرمود: وای باد ترا !خداوند متعال برتر و بالاتر از ان است که بواسطه چیزی محتجب و مستور گشته و یا چیزی از او محتجب و پوشیده شود .
منزه و متعالی است ان خدایی که مکان او را نتواند در بر گیرد و چیزی در جهان بر او مخفی و پوشیده نماند ، و او به همه اسمانها و زمین و جهانیان اگاه و عالم است .
ان مرد گفت ایا لازم است از سوگند خود کفاره دهم ؟
امیرالمومنین علیه السلام فرمود : تو به خدا سوگند نخوردی تا کفاره ای بر تو لازم باشد ، زیرا انچه محتجب با هفت طبقه باشد خدا نیست و سوگند تو به ان خدایی بود که چنین باشد .
و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : یکی از دانشمندان علمای یهود نزد امیرالمومنین علیه السلام امده و عرض کرد ؛ یا امیرالمومنین خدای تو در کجاست ؟
امیرالمومنین علیه السلام فرمود : وای بر تو ! کدام نقطه و مکانی را می شود فرض کرد که پروردگار متعال در انجا نباشد ، پس چگونه از محل او استفسار می کنی ؟
خداوند متعال در همه جا هست ، و او پیش از هر موجودی بوده است ، و متصور نیست که چیزی قبل از اوجود داشته باشد و او بعد از هر چیزی خواهد بود و بودن موجودی بعد از او باطل و غلط است و نهایت و انتهایی قبل او نباشد ، و همه نهایتها در مقابل وجود ابدی او منتهی و منقضی می شود و او منتها و مرجع همه نهایتها و موجودات می باشد .
دیده شده در احتجاج طبرسی ، احمدبن علی بن ابی طابب طبرسی ، ترجمه حسن مصطفوی ، ج ۲ ص ، ۲۶۴.
نظر دهید » 
نشانه های کمبود شخصیت
حجت الاسلام والمسلمین محمدمسلم وافی در جلسه اخلاقی که در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد ضمن اشاره به مباحث تربیتی در جلسات گذشته اظهار داشت : تربیت خودکنترلی یا واکسینه بودن بهترین نوع تربیت است .
وی ادامه داد : برای خودکنترلی ۴۸روش تربیتی وجود دارد .
محمد مسلم وافی با بیان اولین روش تربیتی خودکنترلی گفت : ایجاد یا تقویت شخصیت در متربی مهمترین فاکتور در تربیت است .
وی افزود: برای این که بفهمیم فرد شخصیت محکمی دارد یا خیر باید نشانه های کمبود شخصیت را بشناسیم .
حجت الاسلام وافی گفت : از جمله نشانه های کمبود شخصیت در افرادی است که زیاد و زود تقلید می کنند .
وافی افزود : دومین نشانه کمبود شخصیت در افرادی است که زود جوگیر می شوند .
محمد مسلم وافی سومین نشانه افراد کم شخصیت را زیاد استفاده کردن از کلمه ” نمی شود ” و نمی توانم ” عنوان کرد و اظهار داشت : وقتی به کودک می گویید که این لبوان را بردار و فلان جا بگذار ، پاسخ می دهد نمی توانم ، یا می گوید چطور این کار را انجام دهم .
وافی برای تقویت شخصیت راهکارهایی بیان نمود و اظهار داشت : اولین راه تقویت شخصیت ، شخصیت داشتن خود مربی است . پدر و مادر خودشان باید دارای شخصیت باشند . پدر یا مادری که به راحتی در منزل از الفاظ نامناسب استفاده می کنند فرد شخصییتی نیستند .
وی با اشاره به روایت امیرالمومنین افزود : من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته ؛ اگر کسی کرامت نفس داشته باشد هیچ کس از او اسیب نمی بیند .
حجت الاسلام والمسلمین محمد مسلم وافی مسولیت دادن به طرف مقابل را دومین راه افزایش شخصبت خواند و بیان داشت : مسولیتی که به فرد یا کودک داده می شود باید در توان او باشد و اگر از عهده انجام مسولیت برنیامد نباید او را توبیخ کرد .
وافی در پایان این جلسه اخلاق تربیتی افزود : راه دیگر تقویت شخصیت مشورت کردن با فرد است .
1 نظر » 
چرا باید به یاد وقایع عاشورا عزاداری کرد ؟ چرا باید گریه کرد ؟

جواب :
احساسات و عواطف انواع مختلفی دارد . تحریک هر نوع احساسات و عواطف ، باید با حادثه مربوط متناسب باشد . حادثه ای که بزرگترین نقش را در تاریخ اسلام ایفا کرد ، حادثه شهادت ابی عبدالله علیه السلام بود . او بود که مسیر تاریخ را عوض کرد . او بود که درسی برای حرکت ، برای نهضت ، برای مقاومت و برای استقامت تا روز قیامت به انسان ها داد .
برای آن که آن خاطره تجدید شود ، فقط مجلس جشن و شادی کافی نیست ، باید کاری متناسب با آن حادثه انجام شود ، یعنی باید کاری کرد که حزن مردم برانگیخته شود ، اشک در دیده ها جاری شود ، شور و عشق در دل ها پدید آید و در این حادثه چیزی که می تواند چنین نقشی را بیافریند ، همین عزاداری و گریستن و گریاندن دیگران است ؛ در حالی که خندیدن و شادی کردن هیچ وقت نمی تواند این نقش را ایفا کند .
خندیدن هیچ وقت آدم را شهادت طلب نمی کند ، هیچ وقت انسان را به شلمچه نمی کشاند ، هیچ وقت نمی توانست سختی ها و مصیبت های هشت ساله جنگ را بر این مردم هم ار کند .
این قبیل مسائل عشق دیگری می خواهد که از سوز و اشک و شور پدید می آید . راه آن هم همین عزاداری هاست .
دیده شده در کتاب مشکات ، آذرخش دیگر در آسمان کربلا ، آیت الله محمد تق مصباح یزدی ،انتشارات موسسه آموزش و پرورش امام خمینی ، ص ۳۲.
1 نظر » 
چرا خاندان امام حسین علیه السلام با ایشان همراهی کردند

ابن عباس از دودمان محترم این خاندان است ، شاگرد امیرالمومنین است مکرر در مکرر به حضور اباعبدالله علیه السلام شرفیاب شد ، و گفت « آقا جان نرو زن و بچه را به همراه نبر ، من اینها را می شناسم ، اگر خواستی در مکه بمان . بروید یمن ، شیعیان پدرتان در یمن هستند ، من کوفه را می شناسم ، کوفه نروید ، عراق نروید ….»
اباعبدالله فرمود « نه ! تو درست تشخیص نمی دهی ، یک روز هم دیر است ، شما اموی را نشناختید .»
ابن عباس گفت : شما این ها را می شناسید پس زن و بچه را به همراه نبرید .
در آن زمان حکومت اموی یعنی حکومت خاورمیانه .
در چنین فضایی که خاورمیانه کاملا در خدمت امویان بود ، اباعبدالله علیه السلام فرمود « من اگر صبر کنم اینها بیشتر تیشه به ریشه اسلام می زنند» .
و فرمود « من باید خاورمیانه را بیدار کنم ، خودم به سمت عراق می روم ، همانجا شربت شهادت می نوشم ، مکه میفهمد ، عراق می فهمد ، کسانی که برای من نامه نوشتند میفهمند … اما من باید کسانی را به همراه داشته باشم که پیام مرا به شام رسانند و اینها زن و بچه های من هستند »
بنابراین جریان سیدالشهدا مبارزه مستقیم اسلام و کفر بود .
سخنان آیت الله جوادی آملی,
2 نظر » 
اشکالات عزادری برای حسین علیه السلام
بدون حسینیه می شود عزاداری کرد .این حسینیه ها که فقط ده روز باز است به چه دردی می خورد ؟
بدون مسجدهم می شود نماز خواند .
به جای قرآن کتابهای دیگر بخوانید ..
حجت الاسلام علی آبادی ۴:۱۴
نظر دهید » 
آیا طب اسلامی وجود دارد ؟
استاد فاطمی نیا :
معاون وزیر بهداشت (دکتر خدادوست) را دعا کردم که گفته طب اسلامی نداریم. رساله ذهبیه ساخته و پرداخته است یک راوی دارد که آن هم معتبر نیست.
سخنان استاد را در فایل زیر بشنوید
۲:۰۶
سند رساله ذهبیه و فرمایشات آیت الله فاطمی
4 نظر » 
آیا سحر و جادو حقیقت دارد ؟ راهکارهای مبازره با سحر چیست ؟
در قرآن دو نوع سحر وجود دارد که یک نوع آن حقیقت ندارد و چشم بندی است و این نوع سحر حقیقت خارجی ندارد« سحروا اعین الناس» و نوع دوم که در سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۲ می فرماید « فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ » این حقیقت را نشان می دهد . در روایت هم داریم علی علیه السلام در نهج البلاغه فرمود « العین حق و الرقی حق » .
۹۹ درصد از کسانی که ادعا می کنند دچار سحر شده اند حقیقت ندارد و ربطی به سحر ندارد ممکن است اگر عدم موفقیت آنها بررسی شود و یک مشاور آگاه علل و عوامل عدم موفقیت او را بگوید که ممکن است مادی باشد ، ممکن است معنوی باشد ، ممکن است به خاطر دعاهای که باید داشته باشد و ندارد و یا صدقاتی که باید بدهد و نمی دهد ..
اگر بر فرض هم سحر باشد راههایی برای باز کردن هست و به علما مراجعه کند و آن سحر را باز کند. و یک راه دیگر هم دعا ، صدقه و توسل است که با آنها می شود سحر را از بین برد .
۴:۴۷
نظر دهید » 
چرا حجاب به زن اختصاص یافته است ؟

«حجاب » از این نظر مخصوص زنان گردیده است که : از طرفی خداوند برای مصلحت ، خلقت زن را زیباتر از مرد و ظریف تر از او آفریده است و ازطرف دیگر طبعا میل به خودنمایی و خودآرایی در زن بیشتر از مرد است ؛ یا اساساً اختصاص به زن دارد و برای همین جهت است که «تبرج» از انحرافهای مخصوص زنان است و لذا دستور پوشش هم به زنان یافته است و اسلام این خودآرایی زن را جهت می دهد که باید مخصوص شوهر او باشد .
و نیز اسلام که دین فطرت است از جهت پاسخگویی به فطرت خودآرایی زن « زینت با طلا» و « پوشیدن حریر خالص» را برای مردان حرام گرانیده است و فقط برای زنان تجویز کرده است .
و لذا لازم است در لباس زنان این خصوصیات رقابت شود تا هدف اسلامی تامین شود .
۱_ همه اعضای بدن غیر از چهره و دستها تا مچ را بپوشاند .
۲_ بدن نما و نازک نباشد .
۳_ تنگ نباشد به طوری که حجم بدن را نشان بدهد .
۴_ از لباس های مخصوص مرد نباشد چه این که حضرت پیغمبر صلی الله همانطور که مردانی را که خود را شبیه زنان می کنند مورد لعنت قرار داد ، زنانی را که نیز خود را شبیه به مردان می نمایند مورد لعنت قرار داد .
در رابطه با لباس های نازک و بدن نما این حدیث این حدیث از حضرت امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده است که : در آخرالزمان که بدترین زمانهاست ، زنانی پیدا می شود که پوشیده هستند ولی برهنه می باشند ( لباس دارند اما آنقدر نازک است که گویا نپوشیده اند ) از خانه با خودآرایی بیرون می آیند ، اینان از دین بیرون رفتگان و در فتنه ها واردشندگان هستند و به سوی شهوات تمایل دارند و به طرف لذتها شتابان می باشند ، اینان حرام های الهی را حلال می دانند و در دوزخ به عذاب همیشگی گرفتار می شوند .
دیده شده در کتاب جایگاه بانوان در اسلام ، مرجع عالیقدر آیت الله نوری همدانی ، انتشارات مهدی موعود عج ، ص ۳۵۷
نظر دهید » 
عرفان شیعه طبق استناد ملاصدرا

عده ای بر این عقیده اند که خداوند بندگان گنهکار خود را مجازات نمی کند و عقیده به عذاب اخروی از طرف خداوند ندارند . به عقیده عده کثیری از صوفیان و عارفان از جمله شیخ محمود شبستری عقل قبول نمی کند خداوند که بنی آدم را آفریده و از سرنوشت او اطلاع داشته و دارد و در اولین لحظه خلقت می دانسته که انسان چه خواهد کرد او را مجازات نماید .
ملاصدرا با اینکه عقیده به وحدت وجود دارد مجازات گناهکاران را در سرای دیگر ، امری محقق می داند و می گوید : عزیز بودن بنی آدم نزد خداوند به مناسبت این که خالق و مخلوق یکی است دلیل بر این نمی شود که خداوند بنده گنهکار را مجازات ننماید ، همچنان که ما اعضای بدن خود را دوست می داریم اما وقتی یک عضو مبتلا به شقاقلوس گردید آن را قطع می کنیم و در خاک دفن می نماییم .
خداوند هم با این که بندگان خود را دوست می دارد زیرا همه از او هستند ، وقتی ببیند که بنده ای برخلاف رای و فرمان او رفتار می کند وی را به مجازات می رساند .
دیده شده در کتاب ملاصدرا فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی ، هانری کربن ، ترجمه ذبیح الله منصوری ، ص ۳۲۰
نظر دهید »