گفتگو با همسر شهید علی اکبر بهنیا 

 

از برادر شوهرتان هم بگویبد .

برادر شوهر من قبلا افسر شهربانی بود ، عشق و علاقه زیادی به خلبانی داشت و رییس کلانتری شهر ری بود ، برای خلبانی شرکت کرد و از آنجا آمد در نیروی هوایی و دیگر از خوشحالی روی پای خودش بند نبود ، امتحان‌هایی را که از ایشان گرفتند ، فرستاده شد به آمریکا . در آمریکا در خلبانی نفر اول شد و آن موقع رییس جمهور آمریکا کارتر ، به ایشان جایزه داد .


یک ایرانی نفر اول شد و یک آمریکایی دوم و یک روسی نفر سوم شد . و در روزنامه آمریکایی چاپ شد .
و چقدر به ایشان امکانات دادند که آنجا بماند و استاد خلبان شد .و جنگ شد قبول نکرد و آمد کرمانشاه و اول علی شهید شد و ایشان سال ۶۵ شهید شد . یعنی شهید علی اکبر سال ۵۹ شهید شد و شهید علی اصغر ۶۵ ، ۶ سال فرقش بود .

 

من وقتی این اتفاق افتاده بود گریه می کردم ، می گفت : زن داداش غصه نخور تا خودم انتقامش را نگیرم از عراقی ها دست بر نمی دارم .


از مکه آمده بود ، شاید دو روز نبود و آن زمانی هم بود که عربستان خیلی از مردم ایران را کشت ، این صحنه ها را دیده بود خیلی در روحیه اش تاثیر گذاشته بود ، ما رفته بویم دیدنش ، خیلی حوصله حرف زدن نداشت ، کفتم داداش چی شده ؟
گفت : صحنه هایی که من آنجا دیده ام روی روحیه من اثر گذاشته و دلم نمی خواهد با کسی صحبت کنم .سال ۶۴ شهید شد و شاید یک هفته نبود که از مکه آمده بود .
محل خدمتش دزفول بود ، از دزفول زنگ زدند که حتما باید بیایی و نیرو لازم داریم . و آمد به ما اصرار کرد که بیایید برویم آنجا , همسر و فرزندانش دزفول بودند ، گفتم نه ما بعدا می آییم .


ایشان که رفت ، شبش پسرم خواب دیده بود و اینها یک علاقه زیادی به عمویشان داشتند و او هم به اینها خیلی محبت میکرد .


او که رفت شب پسرم خواب دیده بود که هواپیمایش را زدند و روی دریا افتاده و پدرم را صدا می زد که بیا کمکم کن . ولی مادر غرق شد و هیچ کس نتوانست کمکش کند .
صبح که این خواب را تعریف کرد من نگران بودم زنگ زدم منزل مادر همسرم و گفتم چه خبر ؛ گفت هیچ خبری نیست ، میخواست ما را ناراحت نکند چون می دانست بچه ها خیلی عمویشان را دوست داشتند و یک چند روزی گذشت دیدم که اقوام سوالهایی می کنند رفتم دیدم شروع کردند به گریه کردن و گفتند که هواپیمایش را زدند ولی هنوز اعلان نکردند که چه شده است .

 

و زمانی هم که ایشان پرواز می کند با آقای مهرنیا فرمانده نیروی هوایی دزفول ، با هم پرواز می کند و به او گفته بود که آقا مهرداد هواپیمای من را زدند و تو برو و خودت را نجات بده ، گفت رفتم دو الی سه دور زدم که ببینم چه می شود ، آتش دیدم ولی متوجه نشدم چه شد که آیا نجات پیدا کرد ، صندلی اینها حالت پروازی دارد و کفت ندیدم خودش را نجات دهد .

 

 بعد از چند وقت نامه ای از زندان الاماره آمد که ایشان اسیر است ، و ما هم چقدر خوشحال شدیم تا زمانی که اسرا آزاد شدند و آمدند گفتند که ایشان هم جزو اسرا است و این بندگان خدا کوچه را تزیین کردند ، شیرینی خریدند، آشپز دعوت کردند ، ماشین گل زدند ، خرج زیادی کردند رفتند فرودگاه کرمانشاه ، گفتند اول می روند دیدار امام بعد می آیند کرمانشاه ، اینها در فرودگاه منتظر ماندند. حالا نگو که تشابه اسمی بوده و او اهل خرم آباد بوده .

 

دیگر بعد از آن مادر همسرم مریض شد و دوباره سکته کرد و به رحمت خدا رفتند و جنازه ایشان هم نیامد و جاوید الاثر است . و در تهران برای ایشان یک قبر خالی به عنوان یادبود در بهشت زهرا ، قطعه شهدا مربوط به خلبانان گذاشته اند .

 


گفتگو با همسر شهید علی اکبر بهنیا ، شنیده شده

 

   چهارشنبه 9 فروردین 13963 نظر »

راه تربیت فرزندان 

 

 

یک وقت نفرمایید که ما همه رفتارهای خوب را جلوی بچه انجام دادیم ، بچه ما چرا خراب شد ؟!

رفتار خوب بچه را تربیت نمی کند !

چه چیزی بچه را تربیت می کند ؟ مبارزه با هوای نفس .یعنی ببیند بچه که شما یک چیزی را دوست داشته اید و چشم پوشی کرده اید ، صبر کرده اید ، خودداری کرده اید ،تحمل کرده اید ، لبخند زده اید . هر چه بیشتر این را در شما ببیند بچه شما بهتر خواهد شد .

 

بچه ها در مورد نماز خواندن شما میدانید چه قضاوتی می کنند ، می گوید: « مادرم دوست دارد نماز می خواند . دوست دارد ، قرآن می خواند ، دوست دارد هیت می رود . مادرم دوست دارد حجاب را ، پس حجاب دارد . بعد به خودش مراجعه می کند ، به خودش می گوید : تو چه دوست داری ؟ تو هم برو دنبال دوست داشتنی هایت .»

 

یعنی شما مادر خوب ، بچه شما از شما یاد می گیرد که خراب شود ، می گوید مادرم دوست داشته نماز بخواند ، منم دوست دارم نماز نمی خوانم . منم مثل مادرم هر دو تا ی ما رفته ایم دنبال دوست داشتنی هایمان ….

 

شما رفتارهای خوبتان باید ارزش داشته باشد تا روی بچه اثر بگذارد ، اگر بخواهید هم ارزش داشته باشد باید در مخالفت با دوست داشتن هایتان باشد . بچه میداند شما اینرا دوست دارید ، از شما گرفتند و گفتید عیب ندارد ..

بچه درس می گیرد …

 


بچه ای که از مادرش مبارزه با هوای نفس ندیده او هم مبارزه با هوای نفس نمی کند ، حالا مادرش مبارزه با هوای نفس نکرده اما آدم خوبی است ، وقتی که شما صبرت را ، مبارزه با هوای نفست را نشان دادی به بچه ها ، در دراز مدت بچه هایت ، بچه های خوبی می شود . اما اگر مبارزه با هوای نفست را نشان ندادی با این که شما آدم مذهبی هستی ، بچه هایت ، بچه های خوبی نمی شوند .

 

باید انسان مثل مادر حضرت موسی باشد که به خدا اطمینان کرد … اگر انسان از دوست داشتنی هایش بگذرد ده برابرش را تحویل می گیرد …


اکر بخواهی بچه ات را تبدیل کنی به بچه خوب باید پیش بینی داشته باشی ، بگویی من الان که دارم مبارزه با هوای نفس می کنم بچه در آینده از من الگو میگیرد .. دین یعنی دور اندیشی ،یک دفعه نمی شود که بچه علاقمند شده و به او بگوییم ، دست به گناه نزن ، میگوید من نمی توانم دست از دوست داشتنی هایم بردارم . یک عمر خودت جلوی ما اینطور رفتار کرده ای

مادر نقش تربیتی دارد

 

سخنان استاد پناهیان .

 

 

   سه شنبه 8 فروردین 1396نظر دهید »

نشاط 

 

یکی از مهم‌ترین مشخصات آدم مؤمن «نشاط» است. اگر دیدید کسی نشاط کمی داشت یا در نشاط کمبودهایی داشت بدانید که او بهرۀ کافی از ایمان خودش نبرده است.

 

نشاط، نتیجۀ همۀ خوبی‌هاست؛ نتیجۀ ایمان به خدا و اتکاء به خدا برای آینده، و اطمینان به خدا برای گذشته است. چون ایمان دارد به اینکه خدا روزیِ او را می‌رساند، و به او علاقه دارد، لذا یک آرامشی پیدا می‌کند که حسادت‌ها، حسرت‌ها، حرص‌ها از دلش کنده می‌شوند.

 

فرق نشاط در فرهنگ دینی ما با نشاط در فرهنگ غیردینی چیست؟ در فرهنگ غیردینی می‌گویند: «جوک بگویید و بخندید و سعی کنید مشکلات خود را فراموش کنید، اما فرهنگ دینی می‌گوید: مشکلاتت را حل و ریشه‌کن کن!

 

مثلاً اگر مشکل تو ناشی از این است که احساس می‌کنی رزقت کم شده، اصلاً رزقت کم نشده! اصلا چرا ناراحت باشی که بخواهی با جوک و لطیفه آن‌را فراموش کنی؟

در دنیا خیلی‌ها به مشروبات الکلی و هرزگی‌های دیگر پناه می‌برند برای اینکه بتوانند غم‌شان را فراموش کنند! ولی فرهنگ دینی می‌گوید که «اصلاً چرا تو غم داشته باشی؟»

 

قدم اول در نشاط این است که انسان با ایمان به خدا، و اطمینان به اینکه خدا دوستش دارد، و اینکه سختی‌های دنیا همه‌اش جبران خواهد شد، از دل خودش رفع غم و اندوه بکند.

ذکر «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم» خیلی غم و اندوه را از دل انسان می‌برد؛ خوب است بعد از نمازها هفت بار- و در طول روز هم هفتاد بار- این ذکر را بگوییم، خیلی آرامش‌بخش است. یعنی «هیچ‌کسی جز خدا در عالم کاره‌ای نیست!»

 

علی(ع) می‌فرماید: «مؤمن دائماً نشاط دارد»خب اگر این‌طور است پس چرا مؤمنین گریه می‌‌کنند یا قلب‌شان محزون است؟

اشک ریختن آدم بانشاط با اشک‌ریختن آدم افسرده خیلی فرق می‌کند؛ آدم‌هایی که نشاط معنوی ندارند معمولاً گریه هم نمی‌توانند بکنند. کسی که دغدغۀ دنیا دارد مگر می‌تواند برای آخرت غصه بخورد؟! فقط کسی که از غم دنیا رها شده، می‌تواند برای آخرت اشک بریزد.

 

کسانی که نشاط معنوی دارند، هم راحت‌تر اشک می‌ریزند و هم خود این اشک نشاط‌آور است. غم و اندوه معنوی مال کسی است که در امور نشاط‌آور زیاده‌خواهی می‌کند و این زیاده‌خواهی اشکش را جاری کرده و این زیاده‌خواهی بد نیست. گریه برای آخرت و دوری از خدا، شبیه گریۀ کودکی است که وقتی به مادرش می‌رسد دوست دارد خودش را برای او لوس کند! این بچه زجر نمی‌کشد از اینکه دارد در آغوش مادرش گریه می‌کند.

 

اگر مؤمنین اشک می‌ریزند این اشک‌شان یا اشک شوق است، یا اشک محبت است یا اشک زیاده‌طلبی در امور معنوی است یا اشک برآمده از لذت‌هایی است که برده‌اند!

عامل دوم نشاط مؤمن، محبت به خداست. پس نشاط مؤمن یکی ناشی از ایمان و اطمینان او به خداست-که این ایمان غم‌ها را از دلش برمی‌دارد- و یکی هم ناشی از محبتی است که به خدا دارد و محبت به خدا شادی‌آور است.

چرا آدم باید نشاط داشته باشد؟ 1. چون عامل غم وجود ندارد 2. چون عامل شادی وجود دارد که همان محبت است.

 

علت غمگین شدن خیلی‌ها، نرسیدن به دوست‌داشتنی‌ها و فاصله گرفتن از آنهاست، اما کسی که خدا را دوست دارد هر لحظه دارد به دوست‌داشتنی خود نزدیک‌تر می‌شود، لذا هرچه پیرتر می‌شود بانشاط‌تر می‌شود.

آن‌همه نشاط رزمنده دفاع مقدس در شرایط سخت جنگ برای چه بود؟ چون مطمئن بود کاری که دارد انجام می‌دهد درست است و به سمت عشقش حرکت می‌کرد.

 

خیلی‌ها نشاط‌شان را از اینجا می‌گیرند که مرگ را فراموش کنند، اینها چقدر بی‌مزه هستند و چقدر غیرعاقلانه رفتار می‌کنند! اما مؤمن هرچه به مرگ نزدیک‌تر می‌شوند بانشاط‌تر و برافروخته‌تر می‌شود

از غمگین بودن و از عواملی که غم در دل آدم ایجاد می‌کند باید استغفار کرد. و از هر چیزی که ما را افسرده کند و نشاط ما را بگیرد باید به خدا پناه برد.

 

 


سخنان استاد پناهیان نوروز شلمچه، ۳۰ / ۱۲/ ۹۵

   شنبه 5 فروردین 1396نظر دهید »

پندهای اخلاقی

آزاد سازی جان، عامل رشد و تعالی انسان

بیان آیت الله جوادی آملی مدظله العالی 

 

 

 

یک بذر اگر بخواهد به ثمر برسد باید بالا بیاید ، حرف باغبان را باید گوش دهد . 

باغبان به ما می گوید بالا بیا با لفظ که نمی گوید ، طناب فرستاده . کوثر فرستاده «انا اعطیناک الکوثر »

   شنبه 5 فروردین 1396نظر دهید »

رابطه دید و بازدید نوروزی با صله رحم 

 

نوروز و صله رحم

 

یکی از آداب عید نوروز، دیدار برادران و خواهران مسلمان و آگاهى از شادى‌ها و اندوه‌هاى آنان است که در دین اسلام می توان آن را یکی از مصادیق «صله رحم» برشمرد که در آیات قرآن و روایات اسلامی بر آن بسیار تأکید شده است، چنانکه حضرت محمد(ص) در حدیثی می فرمایند: هيچ مهمانى نيست كه بر قومى وارد شود، مگر آنكه روزى اش در دامان اوست . پس، چون فرود آيد ، با روزى اش فرود مى آيد، و چون برود، با گناهان آنها ( ميزبان ) مى رود .

 

بزرگداشت ایام نوروز مصادف است با روزهایی که زیبایی سحر انگیز طبیعت، قدرت خداوند و تجدید حیات و معاد را در خاطره ها زنده می کند به علاوه در نوروز مردم اقدام به کارهایی می کنند که شارع مقدس به آن تشویق نموده است؛ مثل: نظافت و خانه تکانی، صله رحم، خوشحال کردن مؤمنان، از بین بردن دشمنی ها و کینه ها، آزادی زندانیان و غیره.

 

صله رحم رحم درجاتی دارد که با توجه به توان فرد، عرف اجتماع، نیاز افراد و برخورد و جواب دهی آنان متفاوت و قابل تغییر است و به هر حال تا هر درجه ای که ممکن است باید به این برنامه دینی عمل کرد. مرجع و معیارِ در چگونگی ابراز محبت و احسان، عرف است؛ زیرا به حسب عادات و رسومِ افراد و نزدیک و دور بودنِ آنها فرق مى‏ کند. نوع این ارتباط به نیاز افراد نیز بستگی دارد آنچنان که ممکن است بعضى نیاز مادّى داشته باشند و بعضى نیاز مادى نداشته ولى به کمک دیگرى نیازمند باشند؛ مانند پیرمرد و پیرزن افتاده ‏اى که باید آنان را رسیدگی نمود، و بعضى ممکن است کمکِ فکرى بخواهند. و بعضى هیچ نیازی ندارند و فقط باید از آنان احوال‏ پرسى کرد.

 

مقدار و حدود صلۀ رحم نسبی است؛ یعنی نسبت به افراد و محیطی که در آن زندگی می کنند متفاوت است؛ مهم آن است که شخص در عرف خودشان قاطع رح محسوب نشود. از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: لقمان به پسرش گفت: پسر جان! … با همۀ مردم خوش خلق باش. پسرم اگر مال دنیایى نداشتى که با آن صله رحم کنى، و بر برادران تفضل نمایى، حسن خلق و روى خوش داشته باش، چون کسى که حسن خلق دارد خوبان او را دوست مى ‏دارند، و بدکاران از او دورى مى ‏نمایند.باز آن حضرت می فرماید: “پیوند خویشاوندى خویش را حتى با جرعه‏ اى از آب محکم کن و بهترین راه براى خدمت به آنان این است که (دست کم) از تو آزار و مزاحمتى نبینند”

 

ضيافت، مهماندارى و مهمان نوازى، دست و دل باز بودن و سفره اى گشوده داشتن ، نشانه جوان مردى و يكى از برجسته ترين ارزش هاى انسانى و مكارم اخلاقى است. اسلام نيز اهتمام ويژه اى به اين خصلت والاى انسانى دارد و پيشوايان اين آيين آسمانى ، با تعبيرهاى گوناگون و تنبّه آفرين ، مسلمانان را به آن ، توصيه و تشويق كرده اند .

 

از نظر روايات اسلامى، مهمان نوازى، يكى از برترين مكارم اخلاقى است كه در آن، مهمان، نه تنها روزىِ خود را مى آورد و از روزىِ انسان نمى كاهد ، بلكه بر آن نيز مى افزايد. چنانکه پيامبر اکرم(ص) در حدیثی می فرمایند: ميهمان، روزى خود را مى ‏آورد و گناهان اهل خانه را مى ‏برد.

 

برعكس ، خوددارى از پذيرفتن مهمان ، نشانه قساوت قلب انسان ، و كوچ كردن خير و بركت از خانه اى است كه در آن زندگى مى كند .با تأمّل در اين موارد و ساير مواردى كه اطعام ديگران ، مورد تأكيد قرار گرفته ، مى توان دريافت كه در همه مواردى كه خداوند متعال ، نعمت خاصى را به انسان ارزانى داشته و يا بلايى را از او دفع كرده و يا اطعام ديگران آثار و بركات بيشترى دارد (مانند افطارى دادن در ماه رمضان ، و يا مراسم عزادارى سيد الشهدا امام حسين عليه السلام )، مهمانى، از فضيلت بيشترى برخوردار است.

 

 دیده شده در باشگاه خبرنگاران جوان 

   چهارشنبه 2 فروردین 1396نظر دهید »

مهم‌ترین جمله رهبرانقلاب در سال۹۵ توسط مردم با بيش از ٨٠هزار رأی انتخاب شد:

 

 


۱.اگر برجام را پاره کنند، آن را آتش می‌زنیم
۲.مردم گله مندند
۳.خرمشهرها در پیش است
 

Khamenei_ir

   یکشنبه 29 اسفند 1395نظر دهید »

فاطمه سلام الله الگوی زنان در همه عصرها 

 

فاطمه زهرا سلام الله

 

انسان متفکر و خداجو همواره بر سرنوشت خود و همنوعانش حساس است و هیچ گاه نمی تواند ببیند که برای مردمی از هر قومی اتفاقی بیفتد و بی تفاوت بنشیند و نکاه کند . این گونه افراد غیرت دینی خود را از زهرا سلام الله به ارث برده اند و همواره در سخت ترین شرایط رمز عبور از مشکلاتشان یا زهرا سلام الله بوده و هست .

 

فاطمه(س) دختر پیامبرگرامی اسلام(ص) به عنوان اولین شهیده راه ولایت و زنی غیور و بی باک بود که در راه دفاع از ولایت از هیچ چیز دریغ نکرد ، این بانوی عارفه هیچ گاه خود را نسبت به سرنوشت مسلمانان بی تفاوت نشان نداد و هیچ گاه به عنوان این که دختر رسول خداست برای خود موقعیتی را در نظر نگرفت و همواره مانند فقیرترین مردم جامعه زندگی کرد .

 

خوشبختانه بسیاری از زنان جامعه ما الگوی زندگی خود را از فاطمه زهرا سلام الله گرفتند که توانستند در راه دفاع از ولایت و در هر برهه ای از زمان از جان و مال و فرزندان خود بگذرند ، چه در دوره پیروزی انقلاب اسلامی و چه در هشت سال جنگ تحمیلی همسر و فرزندان خود را ترغیب و تشویق به دفاع از ولایت کرده و مردانه زندکی کنند .

 

اما آنچه که بیش از هر جیزی می توان بر آن بالید این است برخلاف عقیده عده ای خودباخته و روشنفکر نما ، زن امروز در جامعه ما نه تنها ارادتش نسبت به زهرا سلام الله و فرزندانش کم نشده بلکه بیشتر هم شده و با عقل و احساس پیرو راه ولایتند و همواره برای دفاع از ولایت از هیچ چیزدریغ ندارند و مدافعان حرم نمونه ای از تربیت یافتگان دامان پیروان زهرای اطهر سلام الله هستند .

 

و ما امیدواریم که بعضی از مسئولین نه مردان را که زنان پیرو فاطمه را الگوی خود سازند ، تا به فکر سهم خواهی ، زیاده خواهی ،پست و ریاست و .. نباشند .انشاءالله

 

عبدی متین

   شنبه 28 اسفند 13951 نظر »

سومین نیاز بشر

 

ازدواج

 

ما دو حدیث داریم. حدیث داریم اگر کسی معمولی داماد و عروس شود، نصف دینش را حفظ کرده است. اما اگر زود ازدواج کند، دو سوم دینش را حفظ کرده است. شما نگو خانه و سربازی و مدرک و لیسانس ندارد.  من بارها این را در تلویزیون گفتم. یک مثل به آب زدم. یک کسی تشنه است.

 

می‌گوییم: جنابعالی تشنه هستی؟ انشاءالله بعد از لیسانس آبت می‌دهم. این حرف مسخره است. ازدواج سومین نیاز بشر است. اولین نیاز بشر اکسیژن است که اگر نباشد آدم فوری می‌میرد. دومین نیاز بشر آب و غذا است که سه روز نباشد آدم می‌میرد. سومین نیاز بشر لباس است. قرآن می‌فرماید: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ‏ لَهُن‏» (بقره/۱۷۸) مردها لباس خانم هستید، خانم‌ها لباس مردان هستید. زن و شوهر برای همدیگر لباس هستند. لباس یعنی چه؟ یعنی بعد از اکسیژن و غذا هیچ نیازی به اهمیت همسر نیست.


ما گاهی یک چیزهایی را بند به یک چیزهایی می‌کنیم، مثلاً می‌گوییم: عروسی حتماً باید در تالار باشد. پس پول ندارم، پس ازدواج را عقب بیاندازیم. حتماً مکه می‌روم باید سوغاتی بیاورم. چون نمی‌توانم سوغاتی بیاورم، وقتی از مکه برمی‌گردم باید خانه خودم بنشینم، خانه‌ام هم باید خوب باشد، خانه باید مستقل باشد، هی یک چنین چیزهایی می‌گوییم، همه چیز سخت شده است. خودمان، مثل بت پرست‌ها شدیم. بت پرست‌ها با دست خودشان بت می‌تراشیدند و راستش گریه می‌کردند. ما با دست خودمان آداب و رسومی را خلق کردیم، و حالا در آن گیر کردیم.

 

قرآن می‌فرماید: «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها»، «تسکنوا» سکینه، آرامش. ازدواج باعث آرامش است.

ازدواج باعث حفظ دین است.

ازدواج برای سلامتی جسم و بقای نسل است.

تشکیل زندگی مستقل، امنیت جامعه، این برکات ازدواج است. ازدواج مربوط به جوان‌ها نیست. قرآن می‌گوید: «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُم‏» (نور/۳۲) هرکس بی‌همسر است، همسر می‌خواهد. چه پیر، چه جوان!

 

 

سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیدن شده . ۱۹ / ۵ / ۹۵

 

   شنبه 21 اسفند 13951 نظر »

توصیه های لقمان به پسرش 

 

 

عن حماد بن عیسی عن الصادق جعفر بن محمد علیه السلام قال : کان فی ما اوصی به لقمان ابنه ناتان ( از اینجا معلوم می شود که نام پسر لقمان این بوده ناتان)

یکی از آن سقراطی که او سفارش داده به پسرش این است : قال لقمان لابنه : خف الله عز و جل خوفا لو افیته ببر الثقلين خفت ان یعذبک الله . در باب خوف و رجا است .

می فرماید خوف تو از خدای متعال به مرتبه ای باس که اگر نیکی و حسنات جن و انس را با خود داشته باشی باز هم خاعف باشی که خدا تو را معذب کند . در این حد باید انسان خاعف باشد .


خوب شما حسنات جن و انس را دارید اما آیا از قصورهای خودتان ، و تقصیرهای خودتان ، تقصیرهای در مراتب مختلف در هر مرتبه ای از ایمان نوعی از کارها برای ما تقصیر محسوب می شود ، از این ها شما خاطر جمع هستید .؟

 

پس بنابراین ولو شما نمازهایتان را می خوانید ، نوافل را می خوانید ، نافله شب را می خوانید ، دعای کمیل را هم می خوانید ، تبلیغ دین را نیز می کنید ، کارهای خوب هم انجام می دهید ، خدمت به مردم هم می کنید ، بعد بگویید حالا خیالم راحت است ، همه کارهای خوب را انجام داده ام . خیر اینطور نیست ،!


گاهی وظایفی از انسان فوت می شود که العیاذ بالله ، انسان تا آخر عمر نمی فهمد ، بعد که چشمش را بست و وارد آن نشئه شد ، آن وقت نگاه می کند ، می بیند چقدر کارها که باید انجام می داده و نداد ، یا چقدر کارهایی که باید درست انجام می داده وبا نیت درست انجام نداده ...


خیلی از کارها را ما غافلیم ، گاهی انسان تا دم مرگ نمیفهمد و خیلی بد است و گاهی هم انسان در اثنای زندگی ملتفت می شود که خوب این فرصتی است کهدر خدای متعال توفیق دهد انسان قبل از مرگ ملتفت خلق و فرج زندگی خودش شود نعمت بزرگی است ….

در سنین جوانی جبران آسان است ، در سنین ما جبران سخت است .

نقطه مقابل خوب رجا است ، خوف به تنهایی مکمل ایمان نیست 

 

 

شرح حديث اخلاقی رهبرانقلاب درباره وصيت لقمان به فرزندش

 

   پنجشنبه 19 اسفند 1395نظر دهید »

حاج صادق آهنگران :

 

انقلابی ام و در خروش می آیم 

به یک اشاره رهبر به جوش می آیم 

 

بگو به خصم توان مرا محک نزند 

بگو بترسد و بر زخم ها نمک نزند

 

منم که در دل طوفان به نوح می نازم 

شبیه نوح به اولاد دل نمی بازم 

 

اشاره کن به من ای نوح آسمانی من 

ببین چه ها کند این شور جانفشانی من 

 

ببین چگونه دهم سر ، پسر که چیزی نیست 

به راه دوست تمام جهان پشیزی نیست 

 

 

 

مداحی حاج صادق آهنگران در برائت از پسر

   چهارشنبه 18 اسفند 1395نظر دهید »

1 ... 8 9 10 ...11 ... 13 ...15 ...16 17 18 ... 42

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 902
  • دیروز: 2669
  • 7 روز قبل: 10195
  • 1 ماه قبل: 46671
  • کل بازدیدها: 888117
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 23
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1