« آفات صله رحم در ایام نوروز | آزادسازی جان ، عامل رشد و تعالی انسان » |
نشاط
یکی از مهمترین مشخصات آدم مؤمن «نشاط» است. اگر دیدید کسی نشاط کمی داشت یا در نشاط کمبودهایی داشت بدانید که او بهرۀ کافی از ایمان خودش نبرده است.
نشاط، نتیجۀ همۀ خوبیهاست؛ نتیجۀ ایمان به خدا و اتکاء به خدا برای آینده، و اطمینان به خدا برای گذشته است. چون ایمان دارد به اینکه خدا روزیِ او را میرساند، و به او علاقه دارد، لذا یک آرامشی پیدا میکند که حسادتها، حسرتها، حرصها از دلش کنده میشوند.
فرق نشاط در فرهنگ دینی ما با نشاط در فرهنگ غیردینی چیست؟ در فرهنگ غیردینی میگویند: «جوک بگویید و بخندید و سعی کنید مشکلات خود را فراموش کنید، اما فرهنگ دینی میگوید: مشکلاتت را حل و ریشهکن کن!
مثلاً اگر مشکل تو ناشی از این است که احساس میکنی رزقت کم شده، اصلاً رزقت کم نشده! اصلا چرا ناراحت باشی که بخواهی با جوک و لطیفه آنرا فراموش کنی؟
در دنیا خیلیها به مشروبات الکلی و هرزگیهای دیگر پناه میبرند برای اینکه بتوانند غمشان را فراموش کنند! ولی فرهنگ دینی میگوید که «اصلاً چرا تو غم داشته باشی؟»
قدم اول در نشاط این است که انسان با ایمان به خدا، و اطمینان به اینکه خدا دوستش دارد، و اینکه سختیهای دنیا همهاش جبران خواهد شد، از دل خودش رفع غم و اندوه بکند.
ذکر «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم» خیلی غم و اندوه را از دل انسان میبرد؛ خوب است بعد از نمازها هفت بار- و در طول روز هم هفتاد بار- این ذکر را بگوییم، خیلی آرامشبخش است. یعنی «هیچکسی جز خدا در عالم کارهای نیست!»
علی(ع) میفرماید: «مؤمن دائماً نشاط دارد»خب اگر اینطور است پس چرا مؤمنین گریه میکنند یا قلبشان محزون است؟
اشک ریختن آدم بانشاط با اشکریختن آدم افسرده خیلی فرق میکند؛ آدمهایی که نشاط معنوی ندارند معمولاً گریه هم نمیتوانند بکنند. کسی که دغدغۀ دنیا دارد مگر میتواند برای آخرت غصه بخورد؟! فقط کسی که از غم دنیا رها شده، میتواند برای آخرت اشک بریزد.
کسانی که نشاط معنوی دارند، هم راحتتر اشک میریزند و هم خود این اشک نشاطآور است. غم و اندوه معنوی مال کسی است که در امور نشاطآور زیادهخواهی میکند و این زیادهخواهی اشکش را جاری کرده و این زیادهخواهی بد نیست. گریه برای آخرت و دوری از خدا، شبیه گریۀ کودکی است که وقتی به مادرش میرسد دوست دارد خودش را برای او لوس کند! این بچه زجر نمیکشد از اینکه دارد در آغوش مادرش گریه میکند.
اگر مؤمنین اشک میریزند این اشکشان یا اشک شوق است، یا اشک محبت است یا اشک زیادهطلبی در امور معنوی است یا اشک برآمده از لذتهایی است که بردهاند!
عامل دوم نشاط مؤمن، محبت به خداست. پس نشاط مؤمن یکی ناشی از ایمان و اطمینان او به خداست-که این ایمان غمها را از دلش برمیدارد- و یکی هم ناشی از محبتی است که به خدا دارد و محبت به خدا شادیآور است.
چرا آدم باید نشاط داشته باشد؟ 1. چون عامل غم وجود ندارد 2. چون عامل شادی وجود دارد که همان محبت است.
علت غمگین شدن خیلیها، نرسیدن به دوستداشتنیها و فاصله گرفتن از آنهاست، اما کسی که خدا را دوست دارد هر لحظه دارد به دوستداشتنی خود نزدیکتر میشود، لذا هرچه پیرتر میشود بانشاطتر میشود.
آنهمه نشاط رزمنده دفاع مقدس در شرایط سخت جنگ برای چه بود؟ چون مطمئن بود کاری که دارد انجام میدهد درست است و به سمت عشقش حرکت میکرد.
خیلیها نشاطشان را از اینجا میگیرند که مرگ را فراموش کنند، اینها چقدر بیمزه هستند و چقدر غیرعاقلانه رفتار میکنند! اما مؤمن هرچه به مرگ نزدیکتر میشوند بانشاطتر و برافروختهتر میشود
از غمگین بودن و از عواملی که غم در دل آدم ایجاد میکند باید استغفار کرد. و از هر چیزی که ما را افسرده کند و نشاط ما را بگیرد باید به خدا پناه برد.
سخنان استاد پناهیان نوروز شلمچه، ۳۰ / ۱۲/ ۹۵
فرم در حال بارگذاری ...