رویای صادقه سید حسن .

 

آقای میرزا هادی بجستانی فرمود : رفیق متدینم سید حسن نقل کرد : 

چله ای گرفتم و چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله مشرف می شدم . شب چهارشنبه چهلم بزرگواری را با کمال مهابت در عالم رویا دیدار نمودم ولی صورت مبارکش را ندیدم . فرمود : « برخیز کار تو درست شد » 

 

از خواب بیدار شدم دیدم یک ساعت به صبح مانده است ، مشغول نماز شب شدم .

 

وقتی به نجف اشرف مراجعت کردم چند روزی گذشت ، اما اثری نیافتم بنا گذاشتم که یک چله دیگر به مسجد بروم . عصر سه شنبه به راه افتادم در بازار مردی به من رسید و گفت ؛ من صد لیره وجوه شرعیه بر ذمه دارم و می خواهم به مکه مشرف شوم ، این مبلغ را با تو به بیست لیره مصالحه می کنم که هشتاد لیره آن ذا به من ببخشید  .

 

قبول کردم . صد لیره به عنوان خمس دریافت کردم و هشتادد لیره اش رابخشیدم . او به مکه رفت و بعد از آن هم رسیدگی هایی به من شد . ۱

 

تشرف نسیم خادم 

 

ابراهیم بن محمد از نسیم _ خادم امام حسن عسکری علیه السلام نقل می کند : 

یک یا چند شب بعد از ولادت آقا حضرت صاجب الزمان علیه السلام خدمتشان رسیدم ، همان لحظه عطسه ام گرفت .

مولایم فرمود : « یرحمک الله » 

خوشحال شدم ، حضرت فرمود : آیا می خواهی در این عطسه مژده ای به تو بدهم ؟ »

عرض کردم : آری 

فرمود : « این عطسه تا روز تو را از مرگ بیمه کرد .»۲

 

۱- دیده شده در کتاب برکات حضرت ولی عصر عج الله ، تالیف شیخ علی اکبر نهاوندی ، نشر برکات اهل بیت ،ص ۳۷۶

۲ - ص ۱۱۲ . 

   دوشنبه 1 شهریور 13952 نظر »

دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران با رهبر انقلاب

 


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار ائمه‌ی جماعات مساجد استان تهران، مساجد را پایگاه «اجتماع، مشورت، مقاومت، برنامه‌ریزی و حرکت اجتماعی و فرهنگی» خواندند و با اشاره به ضرورت تقویت ایمان دینی مردم به‌عنوان تکیه‌گاه اصلی انقلاب و نظام افزودند: برای تشخیص تکلیف در قبال مسائل جاری باید با نگاهی کلان و فرهنگی، روند کلی حرکت جامعه را تحلیل و جریان‌شناسی کرد.


رهبر انقلاب با یادآوری فلسفه‌ی تعیین روز جهانی مسجد افزودند: این روزِ اساساً انقلابی، با پافشاری و مطالبه‌ی جمهوری اسلامی و به علت آتش زدن مسجدالاقصی به‌دست صهیونیست‌ها و با هدف مقابله‌ی امت اسلام با رژیم صهیونیستی، در سازمان کنفرانس اسلامی تصویب شد و باید با همین نگاه، آن را مورد توجه قرار داد.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تشکیل مسجد را از ابتکارات اسلام برای شکل دادن به اجتماعات و ارتباطات مردم بر محور «ذکر، نماز و توجه به خداوند» خواندند و افزودند: در تاریخ اسلام، مسجد مرکزی برای مشورت، همکاری و تصمیم‌گیری در مسائل مهم اجتماعی، سیاسی و نظامی بوده است.


رهبر انقلاب از همین زاویه بر اهمیت مسئله‌ی «نماز» تأکید و خاطرنشان کردند: نماز باید با کیفیت و توجه عمیق به خداوند متعال، و به‌دور از آفاتی همچون غفلت و ریا باشد و نقش ائمه‌ی جماعات در تبیین و ترویج عملی و زبانی مسئله‌ی نماز به‌عنوان حقیقتی جذاب و شوق‌انگیز بسیار مهم است.


ایشان، مسجد را پایگاهی برای همه‌ی کارهای نیک دانستند و گفتند: مسجد باید پایگاه «انسان‌سازی، عمران دل و دنیا، مقابله با دشمن، بصیرت‌افزایی و زمینه‌سازی برای ایجاد تمدن اسلامی» باشد؛ بنابراین وظیفه‌ی امام جماعت علاوه بر اقامه‌ی نماز، «اقامه‌ی حق و عدل، تبیین دین و ابلاغ احکام دینی» است.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امام جماعت را «محور مسجد» خواندند و افزودند: امامت مسجد شغلی مهم و اساسی است و نباید با نگاهی حاشیه‌ای به این مأموریت مهم، در حق مسجد کم گذاشت، بلکه باید با «حضور منظم و با طمأنینه، ادای با کیفیتِ نماز، گفت‌وگو با مردم و تشکیل حلقه‌های معرفتی و پاسخ به سؤالات جوانان»، حق مسجد را ادا کرد.


ایشان، محوریت بخشیدن به مساجد را ازجمله هنرهای بزرگ امام عظیم‌الشأن از همان روزهای اول انقلاب اسلامی برشمردند و افزودند: مسجد «پایگاه انواع فعالیت‌های اجتماعی» است و در تقویت فکری و ترغیب مردم به فعالیت‌های گوناگون اجتماعی نقش اساسی دارد.


رهبر انقلاب مساجد را «هسته‌ی مقاومت» به‌ویژه مقاومت فرهنگی برشمردند و خاطرنشان کردند: اگر حصار و خاکریز فرهنگی نباشد، همه‌چیز از دست می‌رود.

ادامه »

   یکشنبه 31 مرداد 13951 نظر »

در شیعه علی علیه السلام هفت خصلت است .

 

امام باقر علیه السلام فرمود : تنها شیعه علی علیه السلام است که ؛

در دوستی ما به یکدیگر بذل و بخشش دارند .

در محبت ما همدیگر را دوست دارند .

برای زنده ساختن امر ولایت ما بدیدار  یکدیگر می روند .

اگر خشمناک شوند ستم نورزند. 

اگر راضی باشند زیاده روی نکنند .

با هر کس همسایه باشند اسباب برکت اویند.

و همزیستی مسالمت آمیز دارند .

 

 

دیده شده در کتاب ، الخصال ، رئیس المحدثین ابی جعفر محمد بن حسن بن علی بن الحسین بابویه القمی ، با مقدمه و ترجمه سید احمد فهری زنجانی ، انتشارات علمیه ، باب السبعه ، ج ۲ ، ص ۴۵۸.

   یکشنبه 31 مرداد 13951 نظر »

چهار گیر اساسی در ازدواج

 

 

ما چهار گیر اساسی در ازدواج داریم .

ازدواج مجدد ، ممنوع 

ازدواج موقت ؛ ممنوع 

ازدواج به وقت ؛ممنوع 

ازدواج آسان ؛ ممنوع 

چهاره تا در را بسته ایم ، دختر و پسر گیر کرده اند . فاسد می شوند .

مادرش می آید زیارت می گوید : حاج آقا دعا کن ، جوان ها خطرناکند . خطر در توست ! به دخترت می گویی باشد لیسانس بگیری و به پسرت می گویی فوق لیسانس شوی . بارها من این مثال را زده ام ، اگر یک کسی تشنه است و می گوید : آب .

به او می گوییم : جناب عالی آب میخواهی ؟

می گوید : بله .

می گوییم انشاءالله بعد از لیسانس آب به تو می دهم . این حرف درست است ؟

بچه از ۱۷ و ۱۸ سالگی زن می خواهد و دختر از ۱۳ ، ۱۴ سالگی شوهر می خواهد . حالا نمی گویند ، نگویند ، حیا دارند .

من با ازدواج دانشجویی مخالفم ، من طرفدار ازدواج دبیرستانی هستم . اگر پسران ما در دبیرستان عقد باشند و دختران ما در راهنمایی ، منتها نه این که تشکیل زندگی دهند چون خانه ندارند ، شغل ندارند ، نه ! دختر خانه پدرش باشد و پسر هم همینطور . منتها این ها یک نامزد حلال داشته باشند و هر وقت می خواهند به جای sms و جوک و فیلم و.. همدیگر را ببینند و یک رفیق حلال داشته باشند . و درسشان را بخوانند و پسر که به پول رسید و دختر هم جهیزیه او جور شد زندگی تشکیل دهند .عقد غیر از این است که تشکیل زندگی دهند

 

باید چند تا قهرمان بیایند قفل هایی که به زندگی است بشکنند ، این قفل ها را بشکنیم ازدواج راه می افتد ، الان ازدواج گیر کرده است ….

دو سوم دین جوان ها مربوط به ازدواج است . باید ازدواج آسان باشد .

 

سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیده شده . 

 

 

   یکشنبه 31 مرداد 13952 نظر »

 

آقا شیخ رجبعلی خیاط گفته بود که همیشه نماز که می خواندم ، نماز امام زمان  ، نماز جعفر طیار ، حاجتی از خدا می خواستم یک بار گفتم حاجت نخواهم چطور می شود ؟

بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن 

که خواجه خود روش بنده پروری داند .

همان شب خواب دید به او گفتن. چرا دیر آمدی ؟

 

ما هر وقت دُممان در تله گیر می کند می گوییم خدا .

این شعر را استاد ما ۶۲ سال پیش آقا شیخ امبر برهان خوانده بود یادم است .

هر  وقت که سرت به درد آید 

نالان شوی و سوی من آیی 

چون درد سرت شفا بدادم 

یاغی شوی و دیگر نیایی

هر وقت کار داریم به خدا می گوییم خدا ، چقدر خوب است موقعی هم که کار نداریم بگوییم خدا  .

 

سخنان آیت الله مجتهدی، شنیده شده .

   یکشنبه 31 مرداد 1395نظر دهید »

هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب


 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌ها و مناسبت‌های مختلف به آسیب‌شناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداخته‌اند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند.

 

۱_ مهریه سنگین 

کسانی که مهریه‌ی بالا برای خانمشان قرار می‌دهند، به جامعه ضرر می‌زنند. خیلی از دخترها توی خانه می‌مانند، خیلی از پسرها بی‌زن می‌مانند، به‌خاطر این‌که این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای این‌که مهر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.   (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۸/۱۱) 

 

من از مردم سراسر کشور خواهش می‌کنم که آن قدر مهریه‌ها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمی‌گوییم حرام است. نمی‌گوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اولاد ایشان و ائمه‌ی هدی (علیهم‌السلام) و بزرگان اسلام است. (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲)

 

۲_ جهیزیه سنگین 

من گمان می‌کنم این‌که در جهیزیه‌ی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد… این حد را حفظ کردند. این یک جنبه‌ی نمادین داشت. برای این‌که بین مردم مبنا و پایه‌ای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده‌روی‌ها پیش می‌آید، نشوند.(خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۴/۱۸) 

جهیزیه‌ی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمی‌کند و هیچ خانواده‌ای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمی‌رساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایده‌ای ندارد. (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۹/۱۸)

 

۳_ تجملات زیاد 

تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت می‌کنند، معنایش این نیست که از لذت‌ها و خوشی‌هایش بی‌اطلاعند، نه! آن را کاری مضر برای جامعه می‌دانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان می‌کند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که همین‌طور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز می‌کند و به جاهای دیگر می‌رود. (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۰/۴/۲۰)

 

۴_ اسراف 

بنده راضی نیستم از کسانی که با خرج‌های سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل می‌کنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
خطبه‌ی عقد (۱۳۷۴/۵/۲۴)

 

۵_ خرید از مکان های معروف به گرانی 

این دختر خانم‌ها که می‌خواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکان‌های گران‌قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گران‌قیمت که معروف است – نمی‌خواهم البته اسم بیاورم – من می‌شناسم کجاهاست که دکان‌هایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این‌طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.(خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۳/۱۹)

 

۶_ هتل ها و سالن های در خرج 

عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم برای دختر مکرمه‌ی‌ خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زن‌ها دست زدند و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسراف‌ها همین مجالس عقد و عروسی گران‌قیمت است. در هتل‌ها، در این سالن‌های گران‌قیمت مجالس درست می‌کنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام می‌شود، از بین می‌رود، روی زمین ریخته می‌شود و ضایع می‌گردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافله‌ی اسراف!؟ (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۱/۵)

 

۷_ لباس عروس گران قیمت 

بعضی‌ها لباس عروس گران‌قیمت می‌خرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس می‌خواهند، بعضی‌ها لباس عروس را می‌روند کرایه می‌کنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضی‌ها این را ننگ می‌دانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.(خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۱۰/۴)

 

۸_ به رخ کشیدن ثروت ها 

اگر چنان‌چه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معامله‌ی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معامله‌ی مادی. این معامله‌های گران، این جهیزیه‌های سنگین، این چشم و هم‌چشمی‌ها و این به رخ کشیدن ثروت‌ها و پول‌ها – که برخی از افراد غافل و بی‌خبر می‌کنند – ازدواج را در واقع خراب می‌کنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة» مورد نظر است.(خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۱۳)

 

دیده شده در سایت http://farsi.khamenei.ir

 

 

   شنبه 30 مرداد 13953 نظر »

گناهان زبان

 

گناه زبان محدودیت ندارد هر عضوی یک گناه می کند ، مثلا گوش حرف بد می تواند بشنود ، کار دیگری نمی تواند بکند . دست می تواند سیلی بزند و دزدی کند . گناهان همه اعضا یکی یا دو تا است اما گناه زبان خیلی است .

 

غیبت:آورده اند که اگر کسی غیبت کند خدا همه عباداتش را از بین می برد . حالا من پنجاه سال زحمت کشیده ام و آبرو درست کرده ام مگر خدا عادل نیست ؟ چرا به خاطر یک کلمه پنجاه سال عبادت مرا از بین می برد .

جواب این است که آن آقایی را هم که آبرویش را ریختی پنجاه سال جان کنده بود و آبرو درست کرده بود و تو با این کلمه آبروی او را بردی .

وقتی پشت کسی حرفی را بزنید این غیبت حساب می شود حتی اگر به خودش هم گفته باشید. اگر در جلوی طرف حرفی را زده اید خوب است ولی این مجوزی نیست که پشت سرش هم آن حرف را بزنید.

 

کتمان شهادت یعنی سکوت بیجا:گاهی می دانید که طرف مواد مخدرمی فروشد ولی می گویید: به ما ربطی ندارد. او فامیل ماست و اگر ما بگوییم نانش قطع می شود. می دانید با این موادمخدر چند نفر معتاد شده اند؟ اگر کسی حرف حق را نزند او هم گناه کرده است.

 

حرف دروغ و باطل: در سوره قلم در مورد سخن چینی آیه داریم. گاهی فردی حرف باطلی می زند و شما می گویید :صحیح است .اگر همه ی مردم به باطل رای بدهند باطل حق نمی شود. مشورت معنایش این نیست که کدام اکثر هستند بلکه معنایش این است که کدام بهترهستند. مشورت از شورمی آید. یعنی حرف حق را از باطل جدا کن. پس اکثریت دلیل بر حقانیت نیست.

در اتاقی پنج نفر هستند. چهار نفر سیگاری هستند با نگاه دموکراتیک چون چهار نفر سیگاری هستند باید نفری که سیگار نمی کشد را بیرون کنند. اما اسلام می گوید که چون حق با هوای سالم است باید آن چهار نفر بیرون بروند. پس برای ما معیار حق است. حق خودش معیار دارد. در اسلام مرد سالاری و زن سالاری نداریم ،ما حق سالار داریم. یک وقت همه درست می گویند و یک وقت همه اشتباه می گویند .ممکن است که در مجموعه ی باطل حقی هم باشد مثلا فردی را اشتباه زندان کرده باشند. ممکن است که فردی مظلوم باشد ولی ظالم هم باشد یعنی وقتی به مظلوم فشار می آید او هم به دیگری ظلم می کند. همراهی با باطل ،خشونت و لجاجت همه گناه است.

 

بدعت هم یکی دیگر از گناهان زبان است. گاهی فردی می گوید: انشاءالله نمازت درست است. ما خیلی راحت حکم غلط و درست می دهیم بدون اینکه تخصص این کار را داشته باشیم. آیا شما به بیمار می گویید که این قرص ها را بخور ،انشاءالله خوب می شوی؟

 

قرآن می فرماید :وقتی لب تکان می خورد دو فرشته عتید و رقیب می نویسند. در روز قیامت پرونده باز می شود و می فرماید :خودت بخوان بگو تو را چکار کنیم و انسان اقرار می کند. انسان وقتی پرونده را باز می کند می گوید: این چه پرونده ای است؟ ریز و درشت را نوشته است.

ما حرف زدن را جزواعمال خودمان نمی دانیم و ِالا مواظب حرف های مان بودیم. مشکل اصلی ما این است که قبل از حرف زدن فکر نمی کنیم. ما می خواهیم از قافله عقب نمانیم. یعنی می بینیم همه یک حرفی می زنند، ما هم حرف بی خودی می زنیم.

 

از گناهان دیگر زبان نفاق است. یعنی حرفی را می زنیم که در دلمان نیست. پیرمردی مُرد و مرید یکی از آیت الله ها بود. یکی از اعضای دفتر نوشت: خبر فوت را به آیت الله دادیم ایشان بشدت ناراحت شدند. و تسلیت گفتند. وقتی آقا می خواست این نوشته را امضا کند. گفت :من بشدت ناراحت نشدم. ایشان در سن ۹۵ سالگی فوت کرده اند و این عمر طبیعی اش بوده است. دروغ نوشتن هم مثل دروغ گفتن است. بشدت ناراحت شدم را عوض کردند و نوشتند آقا ناراحت شدند. آقا گفت :من ناراحت هم نشدم. آقا گفت بنویسید: خدا او را رحمت کند و به شما صبر بدهد. گاهی ما لجبازی می کنیم و می گوییم که او باید به من سلام کند یا رئیس اداره باید برای من بنویسید. گاهی شما می توانید کار را درعرض ده دقیقه انجام بدهید. گاهی مادر شوهر حرفی می زند شما آن حرف را قورت بدهید تا زندگی تان بهم نخورد…

 

 

سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیده شده .

 

 

   پنجشنبه 28 مرداد 1395نظر دهید »

ما داریم می پزیم .

 

یک غذایی دارند فرانسوی ها ، قورباغه می خورند ، قورباغه را می اندازند در قابلمه و زیر آن را روشن می کنند ، آرام ، آرام که داغ می شود این واکنش نشان می دهد و لحظه ای می آید که این قورباغه می پزد .

ما از داخل به لحاظ فرهنگی داریم می پزیم ، حجاب از ایران وارد اسلام شده است و این نظر ویل دورانت است . چون در ایران قبل از اسلام همه محجبه بودند . الان کجاییم ؟ اگر شما در گوگل بنویسید چرا ایرانی ها ، اولین چیزی که می آید این است که چون دختران ایرانی زیبا هستند . خوب شامی ها هم زیبا هستند ، لبنانیها هم زیبا هستند ، چرا آن ها را نمی گویند ؟ 

چون بلایی سر ما آمده که یک دختر ایرانی مثل شب عروسیش آرایش کرده می آید در خیابان یعنی در زیباترین حالتش بعد این سطح توقع مردان را بالا می برد .

مردها چشمانشان عاشق می شوند وبه خاطر همین به آن ها می گویند که چشمان خود را درویش کنند ، نتیجه اش چی می شود ، وقتی سطح توقع بالا رفت در مورد ازدواجش شک می کند و می گوید این چه زنی است که من دارم چون همسر او تمام وقت که آرایش کرده نیست  …

 

امروزه متاسفانه دختران ایرانی دارند رقابت می کنند برای عرضه خودشان به مردان و کسی هم که این وسط ضرر می کند خود دختران هستند چون سطح توقع مردها را بالا برده اند .

قدیم ، زمان ایران باستان مردها مرد بودند سرهایشان پایین بود و خانم ها هم رعایت می کردند و این قدر مقایسه کردن هم نبود نتیجه چی می شد ؟ این که دو نفر رابطه عاشقانه داشتند ..

ما داریم فرهنگی می پزیم .

 

 

سخنان استاد علی اکبر رائفی پور ، شنیده شده .

   چهارشنبه 27 مرداد 1395نظر دهید »

 

 آسيبهاي رسانه ها بر خانواده :

 

امروزه عوامل گوناگونی موجب آسیب دیدن پیوند عاطفی خانواده شده و انسجام آن را به مخاطره می‌اندازند. یکی از این عوامل‌، عامل تفرد است که به صورت واگرایی اعضای خانواده‌، عمل می‌کند. در دنیای پرشتاب فناوری امروز‌، ابزارهایی وجود دارند که افراد را به صورت انفرادی به خود مشغول کرده و آن‌ها را از تعامل با دیگران باز می‌دارند. رسانه‌های جمعی از این دسته ابزارها به شمار می‌روند. البته این موضوع نافی منافع ابزارهای تکنولوژیکی نیست‌، اما نوع بهره برداری غیر فرهنگی از ابزارهای فنی موجب شده است که کارکرد آنها عمدتا درجهت تقویت فردگرایی سوق پیدا کند. به عبارتی‌، اگرجریان فرهنگی شدن ابزارهای رسانه‌ای تحقق بیابد‌، مضرات آن‌ها به شدت کاهش می‌یابد و کارکرد اصلی خود را پیدا می‌کنند. گرچه برخی نظریه‌ها بیانگر این مطلب هستند که ذات ابزارهای الکترونیکی به دلیل استفاده از عنصر تغییر‌، نمی‌تواند موجب آرامش باشند‌، بلکه مخل آن می‌باشند. برخی دیگر این نظریه را افراطی و یک سویه می‌دانند.

 

کارکرد رسانه‌های جمعی بویژه رسانه‌های شنیداری و غیر متعامل به دلیل کارکرد متنوع خود و ایجاد تغییرات پیوسته‌، به تدریج جای ارتباط بین فردی از نوع چهره به چهره را گرفته و موجب شده‌اند فضای انفرادی‌، بجای فضای جمعی و عاطفی در خانواده حاکم شود‌، بطوری که گسترش تکنیکی رسانه‌های شنیداری و رایانه‌ای‌، ارتباط مستقیمی با فردگرایی و دوری از فضای روانی و عاطفی خانواده را نشان می‌دهد.

 

 به عبارت دیگر‌، این ابزارها‌، به تدریج فضای روانی و محیطی گفت و گو را در یک ارتباط بین فردی‌، خدشه‌دار می‌کنند و اعضای گروه را به جای همگرایی، به واگرایی سوق می‌دهند‌، تا جایی‌که هر عضو خانواده صرفا دریک فضای فیزیکی مشترک زندگی کرده‌، اما هیچ تعاملی با هم نخواهند داشت. در ادامه‌، متاسفانه‌، اهداف آن‌ها نیز به تدریج نسبت به هم‌، واگرا شده و منفک می‌شوند. در این مسیر‌، تعامل واقعی فرد بجای آن‌که با افراد دیگری در محیط انسانی سامان بیابد‌، با رسانه‌های الکترونیکی‌، شکل می‌گیرد و به دلیل برتری تکنولوژیکی و تجهیزات خیره‌کننده رسانه‌ای‌، نوعی رعب فرهنگی و انفعال شخصیتی در فرد ایجاد می‌گردد. نتیجه این می‌شود که افراد خانواده به جای گفت‌و‌گوی صمیمی با یکدیگر که می‌تواند به تقویت پیوندهای عاطفی و انسجام اعضای خانواده منجر شود‌، با ابزارهای الکترونیکی ارتباط برقرار می‌کنند‌، ارتباطی که فاقد بار عاطفی‌، احساسی و هیجانی است.در اینجا به بررسی تاثیر یکی ازمهمترین رسانه های جمعی یعنی ماهواره می پردازیم.

 

طی ارزیابی های صورت گرفته توسط کارشناساندلایل رجوع به ماهواره ، تفاوت زیادی بین مخاطب ایرانی بامخاطبان تلوزیونی درسایرنقاط دنیاوجودندارد.ایرانیان نیزعمدتابرای تماشای فیلم وسریال ، موسیقی و برنامه های تفریحی وسرگرمی که شامل ورزش هم می شود ، به سراغ ماهواره می روندحتی به همین دلایل هم به سراغ صداوسیمامی روند.ورودبرنامه های تلوزیون های ماهواره ای به ایران واکنش هادربرابراین رسانه ها وگسترش نفوذ وتاثیر ماهواره شباهت هایی باورود روزنامه رادیو تلوزیون ودیگرفناوری های ارتباطی واطلاعاتی داشته است.بااین حال واکنش هادربرابراین رسانه دربرگیرنده ی جنبه هاای وسیع تر، عمیق تر وکامل تری ازبرخوردمردم وحاکمیت باپدیده های نوگرایی درایران بوده است.۱

 

ساز وکارهای تاثیرسریال های ماهواره ای برخانواده ایرانی

 

به دلایل گوناگون عده زیادی درکشورمابه  ماهواره روی اورده اند.اخیرادربرخی ازکانالهای ماهواره ای سریالهایی به نمایش درمی ایند که عده ای معتقدند که محتوای انها باروح وطبیعت خانواده ایرانی درتضاد اشکارند که این محتواهابه نحوی است که برخانواده واعضای آن وچگونگی ارتباطشان باهم تاثیرمی گذارد.دراین جابه برخی ازین سازوکارهای تاثیرگذاری اشاره می کنیم :

هم ذات پنداری

یکی ازاصول عمده درساخت سریال ، همانندسازی بیننده باکاراکترهای موردعلاقه اش در انهاست. منظورازهمانندسازی پذیرش ودرونی سازی رفتار واعمال کاراکتر وسپس رفتارکرن مثل ان کاراکتر دردنیای واقعی است.دراین هم ذات پنداری فرض می شود که بیننده موجودی است که صرفابه رفتارهای هنرپیشه یاقهرمانان پاسخ های انفعالی می دهد.این موضوع البته باتوجه به دیدگاه های تازه تر که ادمی راموجودی فعال درکسب وپردازش اطلاعات وداده هامی داند ، محل تردیداست ، به خصوص درمواردمرتبط باموضوعات اخلاقی . بنابراین ، شایدصرف هم ذات چنداری نتواندتوجیه مناسبی برای اثرپذیری ازمحتوای اخلاقی یاغیراخلاقی سریال های ماهواره ای باشد.

الگوگیری

الگوگیری ازنظریه یادگیری اجتماعی یا یادگیری مشاهده ای سرچشمه می گیرد.طبق الگوگیری ، در رسانه ها رفتار یاعملی رامشاهده می کنیم وسپس ، باتوجه به پیامدهایش همان رفتاریاحتی رفتاری شدیدتر رادر همان زمینه انجام می دهیم.برای این کارشرایط ولوازمی بایدفراهم شود، یعنی الگوگیری طی مراحلی انجام می گیرد.ابتدابایدبه رفتارکسی که می خواهیم ازاوتقلیدکنیم توجه کنیم.درمرحله بعدبایدان رفتار رادرذهن رمزگزاری ودرحافظه ذخیره کنیم وسچس درمراحل بعدان را انجام بدهیم.

البته این رفتاربه عوامل زیادی بستگی داردکه ازبین انهامی توان به عوامل انگیزشی  ومحیطی اشاره کرد.بنابراین، درنظریه مذکور برابر انکه از رفتاری که درسریالی مشاهده شده تقلیدشودبایدمحیط مساعدی فراهم شود.یعنی عوامل محیطی دراین باره نقش اشکارسازمهمی دارند.نبایدونمی توان به صرف نمایش سریالی درماهواره نتیجه گرفت که ازان تقلیدمی شود ، بلکه بایددیدچه عوامل محیطی ای وجودداردکه اجازه می دهدرفتارمشاهده شده تقلیدمی شود.

ادامه »

   چهارشنبه 27 مرداد 13951 نظر »

نگهداری والدین در منزل نه خانه سالمندان 

 

 

یک کار غلطی که دنیا کرده است، و ایران هم از این کار غلط پیروی کرده است، این است که خانه‌ٔ سالمندان درست شده است. این‌ها نمی‌فهمند که وقتی آدم پیر شد، بچه‌اش را که ببیند، نوه‌اش را ببیند، روحیه اش باز می‌شود. صبح بلند می‌شود، این پیر او را می‌بیند، در خانه سالمندان همه قیافه‌ها، چین و چروک خورده، اعصاب تنگ، همه دور از بچه، مادر وقتی نوه‌اش را می‌بیند، روحش باز می‌شود. دکتر روانشناسی داریم، نمی‌دانم چرا دکترهای روانشناس توجه ندارند، آیا این سالمندانی که در خانه‌ی سالمندان می‌گذاریم، این‌ها افسردگی‌شان خوب می‌شود، یا بدتر می‌شود؟ خوب چرا دکترهای روانشناسی این را تذکر نمی‌دهند؟ شاید هم تذکر داده‌اند، من نفهمیدم. ما گاهی وقت‌ها تولید استرس می‌کنیم. نه تنها پریشانی را برطرف نمی‌کنیم. هر جا از اسلام دور شدیم، تولید استرس کردیم. 


چند وقت پیش تالار وحدت تهران، آمدند و گفتند: هزار دکتر روانشناس را دعوت کردیم، شما بیا و صحبت کن. ما رفتیم آنجا صحبت کنیم، چیزهایی که گفتیم، آمدند و گفتند: این‌ها برای ما تازگی داشت.  گفتم: متن اسلام است. روانشناس واقعی خداست. خدا می‌داند که نیاز من چیست. مادر پیر، پدر پیر، بچه‌اش را که می‌بیند، شاد می‌شود. شما من را در سالمندان می‌گذاری، بر افسردگی من اضافه می‌شود. احساس می‌کند که یک عمری فدای بچه شده است، آخرش هم من را در سالمندان گذاشت. هر طوری که با پدر و مادر رفتار کنیم، همانطور بچه‌های ما با ما رفتار خواهند کرد. 
گندم از گنم بروید جو ز جو!

 


حالا از کجای قرآن در می‌آوری؟ آقای قرائتی! تو آخوند هستی، بنا شد از قرآن بگویی ما قبول کنیم، حرف‌های خودت سلیقه‌ای است. می‌گویم از قرآن می گویم. کجای قرآن می‌گوید: خانه سالمندان ممنوع! این کلمه! «إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ»۱ «عِنْدَكَ» یعنی پدر و مادر نزد تو باید پیر بشوند. نه کیلومتر ده! «عِنْدَكَ» می‌گویی: آقا جا ندارم. یک آپارتمان تنگ، زنم جوان است، حال ندارد با مادرم بسازد. این‌ها اخلاق‌هایشان به هم نمی‌خورد. مثل پیوند، اسفناج و گلابی هستند. خوب پیوند اسفناج و گلابی، نمی‌شود. مادر و پدرم پیر هستند، این عروس، خانه تنگ است. من بچه دارم. اگر هم در خانه نمی‌شود، در همان محله یک اتاق اجاره کن، که صبح به صبح بتوانی مادرت را ببینی، او را کیلومتر فلان نفرست، البته این دیگر هنر شهرداری است. حیفش! ما باید دوباره سراغ اسلام برگردیم.

 

تمام برج ‌سازان، انبوه سازان، همینطور که گفته می‌شود، هر خانه‌ای یک پارکینگ می‌خواهد، هر آپارتمانی یک انباری می‌خواهد، بگویند هر بیست تا ساختمانی دو تا هم سوییت کوچک می‌خواهد. برای اینکه در این بیست خانه ممکن است یکی دو تا پیرزن و پیرمردی باشد. این برود در همین سوئیت زندگی کند، نهار که می‌خواهیم بخوریم، یک بشقاب برای او می‌فرستیم، او هم خسته شد، می‌آید و بعد به اتاقش برمی‌گردد. «عِنْدَكَ» نه عند کیلومتر فلان! این «عِنْدَكَ» مهم است. عجب کتابی داریم. هر حرفش یک نکته دارد. 

 

۱_سوره اسرا ، آیه ۲۳.

۲_  سخنان حجت الاسلام قرائتی ، درس هایی از قرآن ،  ۲۱ / ۵ /۹۵ 

   سه شنبه 26 مرداد 13951 نظر »

1 ... 26 27 28 ...29 ... 31 ...33 ...34 35 36 ... 42

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 293
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 7526
  • 1 ماه قبل: 44002
  • کل بازدیدها: 885448
رتبه وبلاگ