انسان باید به زندگی حقیقی آخرت یقین داشته باشد
آیتالله محمد محمدی ریشهری، نماینده مجلس خبرگان رهبری و تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، امروز در جلسه تفسیر سوره بقره که در همین آستان برگزار شد، گفت: یکی از ویژگی های مهم اهل تقوا یقین داشتن به آخرت است.
خداوند در سوره نساء آیه ۷۷ میفرماید، متاع دنیا برای انسان های با تقوا در مقابل لذت های اخروی اندک است؛ خداوند در قرآن کریم ملک دنیا را صغیر و ملک آخرت را کبیر بیان میکند.
انسان هر چیزی را که از عالم آخرت میشنود اندک و غیر قابل قیاس است در روایت است که انسان هر چیزی که در این عالم از آخرت میشنود، تنها نام بوده و قابل تصور نیست.
انسان با عبور از عالم دنیا به سوی آخرت حرکت میکند امام علی(ع) در این زمینه میفرماید انسان باید از دنیا برای عبور به آخرت استفاده کند.
انسان باید به زندگی حقیقی آخرت یقین داشته باشد و در زندگی دنیوی انسان باید از لهو و سرگرمی که موجب دور شدن او از خداوند میشود اجتناب کرده و خود را برای آخرت آماده کند.
انسان در عالم دنیا مورد آزمایش قرار میگیرد و در عالم آخرت نتایج آن را دریافت میکند به همین سبب قیامت ظهور مطلق حق و تحقق وعده الهی است. عالم آخرت سرای سزا و کامیابی انسان های مومن است.
شنیده شده توسط فاطمه علی آبادی ، طلبه پایه سوم
محمد بن جابر از حضرت زینب نقل نموده که فرمود :
فرض الله عليكم الإيمان تطهيراً لكم من الشرك، والصلاة تنزيهاً لكم عن الكبر والزكاة تزييداً في الرزق، والصيام إثباتاً في الإخلاص، والحجّ تشييداً للدين، والحقّ تسكيناً للقلوب وتمكيناً للدين، وطاعتنا نظاماً للملّة، وإمامتنا لمّاً للفرقة والجهاد عزّاً للإسلام، والصبر معونة على الاستجابة، والأمر بالمعروف مصلحة للعامّة والنهي عن المنكر تنزيهاً للدين، والبرّ بالوالدين وقاية من السخط، وصلة الأرحام منماة للعدد وزيادة في العمر، والقصاص حقناً للدماء، والوفاء بالعهود تعرّضاً للمغفرة ووفاء المكيال والميزان تغييراً للبخس، والتطفيف واجتناب قذف المحصنة حجاباً عن اللعنة، والتناهي عن شرب الخمور تنزيهاً عن الرجس، ومجانبة السرقة إيجاباً للعفّة وأكل مال اليتيم والاستيثار به إجارة من الظلم، والنهي عن الزنا تحصّناً عن المقت والعدل في الأحكام إيناساً للرعية، وترك الجور في الحكم إثباتاً للوعيد والنهي عن الشرك إخلاصاً له تعالى بالربوبية، فاتّقوا الله حقّ تقاته ولا تموتنّ إلاّ وأنتم مسلمون، ولا تتولّوا مدبرين وأطيعوه فيما أمركم ونهاكم فإنّما يخشى الله من عباده العلماء.
یعنی : از حضرت زینب نقل شده که مادرشان فاطمه زهرا سلام الله در خطبه خود حکمت عبادات را اینگونه تعریف فرموده اند :
_ ایمان وسیله ای است برای پاک شدن از شرک
_ نماز وسیله ای برای پاکی از کبر و غرور است
_ زکات مایه تزکیه نفس و افزایش روزی
_ روزه موجب تقویت اخلاص
_ عدل موجب آرایش و زینت دلها
_حج موجب برافراشته شدن پرچم اسلام است .
_ اطاعت از ما را عامل نظام مندی و استواری ملت
_ امامت ما را موجب امنیت مسلمین
_ جهاد را باعث عزت دین
_ صبر را موجب کسب لیاقت و شایستگی برای دریافت پاداش الهی
_امر به معروف و نهی از منکر موجب اصلاح امور مسلمین
_نیکی به والدین را موجب مصونیت از عذاب و سخط الهی
_ صله ارحام را وسیله ازدیاد در مال و عمر
_ قصاص را موجب حفظ و حراست از خون مسلمین
_ وفا به نذر موجب کسب مغفرت الهی
_ وفا در کیل و ترازو را وسیله دفع ضرر و زیان
_ نهی از شرب خمر را موجب دوری از پیلیدی و آلودگی
_ دوری از قذف و تهمت را موجب مصونیت از عذاب و لعنت الهی
_ ترک دزدی موجب عفت امنیت جامعه
_ و برای اخلاص در عبودیت و بندگی هر گونه شرک را حرام فرموده است.
پس ای بندگان خدا, خدا را اطاعت کنید و تقوای الهی را ان گونه که شایسته است داشته باشید که جز به دین اسلام مرگ به سراغتان نیاید .
و اطاعت کنید خداوند را در آن چه که به آن امر کرده و دوری کنید از آن چه که نهی فرموده است . چرا که فقط کسانی از عذاب خدا می ترسند که عالم و آگاه باشند .
دیده شده در کتاب کلیات صحیفه فاطمه ، رفیع الدین سید جعفر رفیعی ، انتشارات نشتا. صفحه ۲۲ تا ۲۵.
چرا مردم از علی علیه السلام حمایت نکردن؟
حضرت زهرا سلام الله علیها میفرمايند: علت اينکه عموم مردم از علی عليه السلام حمايت نکردند صفات خوب علي بود وگرنه نمی توان هيچ عيبي در علی پيدا کرد. چه کسی اسلام را از علي عليه السلام بهتر می شناخت؟ چه کسی برای مردم، برای ضعفا، برای ايتام، برای فقرا و برای بيوهزنان دلسوزتر از علی عليه السلام بود؟
همه میدانستند که علی نمی توانست اشک يتيم را تحمل کند. ديده بودند که چگونه قنات و نخلستان آباد می کرد و وقف فقرا می نمود و خود از آن ها استفاده نمیکرد و حتی بارها شده بود خود و فرزندان و اهلبيتش گرسنه می خوابيدند و مختصر غذایی که داشتند به ديگران می دادند. ممکن است گفته شود که اين صفات، صفات بسيار خوبی است و هر ملتی که چنين حاکمی داشته باشند به او علاقه مند خواهند شد. پس چرا علي عليهالسلام را کنار گذاشتند؟
بله، مردم علی را خوب میشناختند. اما خواص دلشان میخواست علی برای آن ها حساب جداگانهای باز کند، در حالی که علی عليه السلام اينگونه نبود. او کسي بود که وقتي برادر فقيرش از او تقاضاي سهم بيشتري از بيت المال کرد آهن داغ را به دستش نزديک کرد و عذاب سخت خدا را به او يادآوري کرد.
اين بود که ديدند با علی نمیشود کنار آمد. حاضر شدند از همه خوبیهای علی صرفنظر کنند و با کسي عهد و پيمان ببندند که کمی براي آن ها حساب خاص باز کند.
بخشی از درس گفتار علامه مصباح یزدی ۱۱/ ۳/ ۱۳۹۰، دیده شده در سایت رسمی آیت الله مصباح یزدی
چادر حضرت زهرا
ابن شهر آشوب و قطب راوندی روایت کرده اند که : روزی حضرت امیر المومنین علی علیه السلام محتاج به قرض شد ، و چادر حضرت فاطمه علیه السلام را نزد یهودی مرهون کرد _ به روایت ابن شهر آشوب آن یهودی زید نام داشت _ و آن چادر از پشم بود ، و قدری جو به قرض گرفت . پس یهودی آن چادر را به خانه بر و در حجره گذاشت .
چون شب شد و زن یهودی به آن حجره درآمد و نوری از آن چادر ساطع دید که تمام حجره را روشن کرده بود ، چون زن آن حالت غریب را مشاهده کرد به نزد شوهر خود رفت و آن چه را دیده بود نقل کرد .
پس یهودی از شنیدن آن حالت متعجب شده بود و فراموش کرده بود که چادر حضرت فاطمه سلام الله در آن خانه است ، به سرعت شتافت و داخل آن حجره شد و دید شعاع چادر آن خورشید فلک عصمت است که مانند بدر منیر خانه را روشن کرده است . از مشاهده آن حالت تعجبش زیاد شد ، پس با زنش به خانه خویشان خود دویدند و هشتاد نفر از آن ها خاضر شدند و از برکت شعاع چادر فاطمه سلام الله همگی به نور اسلام ، منور گردیدند .
دیده شده در کتاب جلا ٕٕ العیون ، علامه محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، فصل سوم از باب دوم ، ص ۱۸۰.
درک صحیح از دین جلوی برداشت های انحرافی را می گیرد
حجتالاسلام علیرضا پناهیان امروز در مراسم ایام فاطمیه که در حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) واحد برادران و به همت همین حوزه علمیه برگزار شد، اظهار داشت: امروز دیگر دشمنان انتظار ندارند حوزه علمیه ضد انقلاب شود، به بیحجابی و بیبندوباری توصیه داشته باشد یا افکار و اندیشههای غرب را بپذیرد.
اگر حوزه علمیه در اثر احتیاط تلقی های تندروی را در ذهن برخی مومنان ایجاد کند و برخی موضعگیری ها را با تاخیر یا تعدیل همراه سازد همین برای موفقیت استکبار کفایت میکند.
یکی از راهها برای اینکه دچار این برداشتهای انحرافی نشویم درک و فهم صحیح از معارف و مفاهیم دینی است، درک نظام مند از دین سبب برداشتهای صحیح از دین میشود.
یکی از کسانی که برداشتهای ناصواب از دین داشت حسن بصری بود که نسبت به مردم بدبین بوده و از اینکه کسی اهل نجات شود تعجب میکرد.
او رویکرد جدایی دین از سیاست را داشت، که سرشار از یاس بود و به معنوی شدن افراد جامعه کمک نمیکرد اما برعکس آن رویکرد ائمه معصومین(ع) درباره تلفیق دین و سیاست با یکدیگر سرشار از امید و انتظار است.
علما باید نسبت به مردم خوشبین باشند، برخی روحیه خوشبینی به مردم ندارند این مساله با انقلابی بودن سنخیت ندارد.
طلاب هرگز نباید دیگران را سرزنش کنند، کسانی که مردم پیش از انقلاب را نسبت به مردم پس از انقلاب دیندارتر محسوب کنند آنها نسبت به مردم بدبین هستند چرا که بعد از انقلاب مردم برای ولی فقیه به عنوان نائب امام زمان(عج) جان میدهند در حالیکه مردم ایران پیش از انقلاب ولیشناس نبودند.
امام راحل به مردم خوشبین بوده و بسیار به آنها اتکا داشتند، اگر امام راحل میفرمودند مردم ولی نعمت ما هستند تاکتیک سیاسی ایشان نبود بلکه به این مساله معتقد بودند.
انسان عاقل دیگران را بهتر از خود محسوب میکند همین امر سبب تواضع او میشود، طلاب باید اینگونه باشند.
در تاریخ انقلاب آن رجال سیاسی که نسبت به مردم بدبین بودند دچار انحراف شده و به بیماری سیاسی همچون وابستگی به غرب، ترس از هیمنه غرب و عدم اعتماد به نفس ملی، گرفتار شدند.
حزباللهی باید مردم دار بوده و نسبت به آنها همچون مادر مهرورزی داشته باشد در این زمینه طلاب وظیفه سنگینیتری دارند.
طلبه و روحانی مبلغ که افتادگی داشته باشد مردم را بهتر جذب میکند، امام راحل با علاقه خود به مردم بهترین جوانان را در انقلاب تربیت کردند که شاخص آنها شهدا هستند.
امروز هم رهبر معظم انقلاب همچون امام راحل نسبت به مردم مثبتنگر هستند، طلاب انقلابی نیز باید از ولی خود تاسی داشته باشند تا نفسشان گیرا باشد.
در دوران طلبگی باید تواضع طلاب بالا رود چراکه این عمل محبت میآورد، طلاب در دوران طلبگی مثبت نگری و همچون مادر عشق به مردم را تمرین میکنند.
شنیده شده توسط فاطمه علی آبادی طلبه پایه سوم .
تقدیر جمعیت طلاب انقلاب اسلامی از سید محمود رضوی
جمعیت طلاب انقلاب اسلامی از اقدام شایسته سید محمود رضوی به دلیل همراه کردن دختر محجبه خود در اختتامیه جشنواره فیلم فجر تقدیر و تشکر کرد.
در این پیام آمده است:
اقدام شایسته شما و همراه کردن دختر محجبه خود در اختتامیه جشنواره فیلم فجر اسباب خرسندی خیل عظیم متدینین جامعه گردید.
در زمانی که برخی افراد با زبان تند و هتاکانه نهی از منکر می کنند، به زیبایی امر به معروف نمودید و عیار جشنواره فجر را به نام آن نزدیک کردید.
ان شا الله حضرت صدیقه کبری (س) حافظ دختر و خانواده حضرتعالی باشد و در عرصه فرهنگی و جنگ نرم همچنان بدرخشید.
خبر تهیه شده توسط فاطمه علی آبادی طلبه پایه سوم و منتشر شده در خبرگزاری رسا
نامزدی قدم
خانه عمویم دیوار به دیوار خانه ما بود . هر روز چند ساعتی به خانه آن ها می رفتم ، گاهی وقت ها مادرم هم می آمد . آن روز من به تنهایی به خانه آن ها رفته بودم ، سر ظهر بود داشتم از پله های بلند و زیادی که از ایوان شروع می شد و به حیاط ختم می شد به پایین می آمدم ، که یک دفعه پسر جوانی روبه رویم ظاهر شد ، جا خوردم زبانم بند آمد برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد . پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد ، صدای قلبم را می شنیدم که داشت از سینه ام بیرون می زد .
آنقدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم ، بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آن جا هم یک نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم . زن برادرم ، خدیجه ، داشت از چاه آب می کشید ، من را که دید ، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد . ترسیده بود ، گفت ؛ « قدم ! چی شده . چرا رنگت پریده ؟! »
کمی ایستادم تا نفسم آرام شد . با او خیلی راحت و خودمانی بودم ، او از همه زن برادرهایم به من نزدیک تر بود ، ماجرا را برایش تعریف کردم ، خندید و گفت : « فکر کردم عقرب تو را زده ، پسر ندیده !» ….
آن شب از لابه لای حرف های مادرم فهمیدم آن پسر ، نوه عموی پدرم بوده و اسمش هم صمد است . از فردای آن روز آمد و رفت های مشکوک به خانه ما شروع شد و مراسم شیرینی خوران و نامزدی در خانه ما برگزار شد ………..
یک شب خدیجه من را به خانه شان دعوت کرد ، زن برادرهای دیگرم هم بودند ، برادرهایم به آبیاری رفته بودند و زن ها هم فرصت را غنیمت شمرده بودند برای شب نشینی ، موقع خواب یکی از زن برادرهایم گفت : « قدم ! برو رختخواب ها را بیاور »
رختخواب ها توی اتاق تاریکی بود که چراغ نداشت ؛ اما نور ضعیف اتاق کناری آن را روشن می کرد ، وارد اتاق شدم و چادر شب را از روی رختخواب ها کنار زدم ، حس کردم یک نفر توی اتاق است ، می خواستم همان جا سکته کنم ؛ از بس که ترسیده بودم با خودم فکر کردم « حتما خیالاتی شده ام » چادر شب را برداشتم که صدای حرکتی را شنیدم ، قلبم می خواست بایستد گفتم : « کیه ؟!»
اتاق تاریک بود و هر چه می گشتم چیزی نمی دیدم .
منم نترس ، بگیر بنشین ، می خواهم باهات حرف بزنم .
صمد بود ، می خواستم دوباره در بروم که با عصبانیت گفت : « می خواهی دوباره فرار کنی ، گفتم بنشین »
اولین باری بود که عصبانیتش را می دیدم ………
خیلی ترسیده بودم گفتم الان برادرهایم می آیند ، خیلی محکم جواب داد :« اگر برادرهایت آمدند من خودم جوابشان را می دهم ، فعلا تو بنشین و بگو من را دوست داری یا نه ؟! »
ازخجالت داشتم می مردم ، آخر این چه سوالی بود ! جواب ندادم .
دوباره پرسید : « قدم ! گفتم مرا دوست داری یا نه ؟! این که نشد هر وقت مرا می بینی فرار می کنی ، بگو ببینم کس دیگری را دوست داری »؟!
_ وای نه … نه … نه به خدا ، این چه حرفیه من کسی را دوست ندارم ، خنده اش گرفت و گفت :« ببین قدم جان ؛ من تو را خیلی دوست دارم اما تو هم باید من را دوست داشته باشی ، عشق و علاقه باید دو طرفه باشد ، من نمیخواهم از روی اجبار زن من بشوی ، اگر دوستم نداری بگو ، باور کن بدون این که مشکلی پیش بیاید همه چیز را تمام می کنم »
……. آهسته گفتم « من هیچ کسی را دوست ندارم فقط فقط از شما خحالت می کشم »
نفسی کشید و کفت « دوستم داری یا نه ؟!»
جواب ندادم ، گفت : « می دانم دخترنجیبی هستی ، من این نجابت و حیایت را دوست دارم اما اشکالی ندارد اگر با هم حرف بزنیم اگر قسمت شود می خواهیم یک عمر با هم زندگی کنیم ، دوستم داری یا نه ؟»
جواب ندادم ، گفت «جان حاج آقایت جوابم را بده دوستم داری یا نه »؟
آهسته جواب دادم : « بله »
انگار منتظر همین یک کلمه بود …..
دیده شده در کتاب دختر شینا ، خاطرات قدم خیر محمدی کنعان ( همسر سردار شهید حاج ابراهیمی هژیر ) خاطره نگار ، بهناز ضرابی زاده ، خلاصه صفحات ۲۱ تا ۴۲
فاطمه در مراسم یهودیان
قطب راوندی روایت کرده است : جمعی از یهود عروسی داشتند ، به خدمت حضرت رسول صلی الله آمدند و گفتند ؛ ما بر تو حق همسایگی داریم و عروسی در پیش داریم ، التماس می نماییم که فاطمه را به خانه ما بفرستی که موجب مزید عزت و مکرمت ما گردد .
در این باب مبالغه بسیار کردند ، حضرت فرمود : او همسر علی بن ابی طالب علیه السلام است و در حکم اوست . ایشان التماس کردند که حضرت شفاعت نماید نزد امیرالمؤمنین و رخصت بگیرد .
غرض آن ها این بود که چون خود را به زیور بسیار آراسته بودند و جامه های فاخر پوشیده بودند ، اگر فاطمه با جامه های کهنه خود به عروسی ایشان برود ، موجب خواری و مذلت آن حضرت گردد ، پس در آن حال جبرئیل نازل شد ، جامه ها و زیورهایی از بهشت برای فاطمه آورد ، و آن حضرت با جامه ها و زیورهای بهشتی به خانه آن یهودی درآمد .
چون زنان یهود آن حضرت را با آن زیورها و نور و صفا مشاهده کردند همگی به نزد آن حضرت به زمین افتادند و بر پاهای مبارکش بوسه زدند و بسیاری به اسلام مشرف شدند .
مترجم می گوید : این قصه از این مبسوط تر و در کتب دیگر مسطور است ، چون در کتب معتبر به این نحو بود ما نیز چنین ایراد کردیم .
دیده شده در کتاب جلا ٕٕ العیون ، علامه محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، فصل سوم از باب دوم ، ص ۱۸۱.
دیدار نخستوزیر سوئد با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (شنبه) در دیدار آقای استفان لوفون نخستوزیر سوئد با اشاره به ظرفیتهای فراوان دو کشور برای ارتقای همکاریها، خاطرنشان کردند: از افزایش ارتباطات دو کشور در همهی عرصهها استقبال میکنیم و امیدواریم مذاکرات و توافقات انجامشده در عمل نیز تحقق پیدا کنند.
حضرت آیتالله خامنهای سطح کنونی روابط ایران و سوئد را بسیار کمتر از ظرفیتهای موجود ارزیابی کردند و افزودند: سوئد بهدلیل ارتباطات طولانی با ایران، در چشم مردم ما کشوری خوشنام است و این خوشبینی ملتها به یکدیگر، زمینهی مناسبی برای توسعهی همکاریها خواهد بود.
ایشان با اشاره به رفتوآمد و مذاکرات برخی دولتهای اروپایی در تهران در طول یکسال و نیم اخیر و در عین حال عملی نشدن اغلب توافقات انجامگرفته، خطاب به نخستوزیر سوئد گفتند: با شناختی که از جنابعالی وجود دارد، شما فردی اهل اقدام و عمل هستید و انتظار میرود به نحوی عمل کنید که توافقات صرفاً بر روی کاغذ باقی نماند.
رهبر انقلاب اسلامی، مهمترین ظرفیت ایران را « جوانان تحصیل کرده و با نشاط و آماده به کار، و ملتی پرشور و با عزم و ارادهی بالا» خواندند و با اشاره به راه پیمایی باشکوه ۲۲ بهمن امسال گفتند: سالگرد انقلابها در دنیا به صورت تشریفاتی و با انجام رژهی نظامی در حضور تعدادی از نخبگان و سیاسیون برگزار میشود اما در ایران، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یک جشن واقعی است که بهدست خود مردم و با حضور همهی قشرها برگزار میشود.
ایشان این حضور پرشور و مثالزدنی را نشانهای شگفتانگیز و بیبدیل از نشاط و آمادگی ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: تحلیلگرانی که از دور دربارهی ایران قضاوت میکنند، از درک این عظمت عاجز هستند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به رأی مثبت جمهوری اسلامی ایران به عضویت سوئد در شورای امنیت سازمان ملل، افزودند: شورای امنیت ظرفیت مهمی است که متأسفانه زندانیِ برخی قدرتهای بزرگ شده است اما در عین حال میتوان با ایفای نقشی سازنده، در جلوگیری از اِعمال استانداردهای دوگانه از سوی این نهاد تلاش کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود، ریشهی مشکلات امروز منطقه را دخالت بعضی قدرتهای بزرگ خواندند و افزودند: آمریکا و بسیاری از قدرتهای اروپایی در ایجاد حوادث تلخ در سوریه و عراق نقش داشتهاند و مردم منطقه با آگاهی از این دخالتها، بهدرستی به آنها بدبین هستند.
ایشان، راهحل مشکلات منطقه را در درون منطقه دانستند و با اشاره به وضعیت رو به بهبود در عراق، افزودند: امکان حل مسئلهی سوریه نیز به همین ترتیب وجود دارد اما لازمهی آن، قطع حمایت از تروریسم و جنگافروزی است.
حضرت آیتالله خامنهای، حضور سفیران برخی کشورهای غربی در میان معارضان دولت سوریه و تحویل سخاوتمندانهی سلاح به آنان در آغاز شکلگیری مخالفتها در سوریه را نمونهای از این دخالتهای مشکلساز برشمردند و خاطرنشان کردند: برای حل مشکل، باید ریشهی مشکل را شناخت و سپس به درمان آن پرداخت.
در این دیدار که آقای روحانی رئیس جمهوری نیز حضور داشت، آقای استفان لوفون نخستوزیر سوئد، سفر به تهران را سفری مهم و تاریخی خواند و با ارزیابی مثبت از مذاکرات دوجانبه، افزود: در مورد روابط اقتصادی و مسائل مهم منطقهای گفتوگو کردیم و تلاش میکنیم تا توافقات عملی شود.
آقای لوفون با اشاره به عضویت سوئد در شورای امنیت سازمان ملل متحد، خاطرنشان کرد: کرسی عضویت در شورای امنیت را برای انجام کاری مؤثر و متفاوت قبول کردیم و بر همین اساس نیز در این جایگاه از مواضع کشورهای غیرمتعهد پشتیبانی کردهایم.
نخستوزیر سوئد با تأکید بر اهمیت نقش ملتها بهخصوص جوانان تحصیلکرده و فعال، گفت: جمعیت جوان ایران، سرمایه و دارایی بسیار ارزشمندی است.
دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=35657
تنهایی زینب
زمین و آسمان لرزیدمیانِ ناله ی زهرا
چه زجری میکشد مادر ، از این بیرحمی دنیا
گرفته است آسمان امشب گَمانم بغض ها دارد
یکی خسته میان در ،کبودی روی تن دارد
چه زجری میکشد زینب ،که مادر را نمیبیند
دوای دردهایش را ، به جز مادر نمیبیند
حسن غمگین وپژمرده ، حسین تنهای تنها ماند
بمیرم من برای آن زنی که لای در جاماند
نگاهی میکند زهرا به روی صورت همسر
ببخش من را علی جانم که تنها میشوی زین پس
خدا لعنت کند آنرا که بر عشق علی دست زد
که با یک ضربه محکم به بازو وبه صورت زد
زمین حالا عزادار است برای مادر زینب
خدا رحمی بکن امشب بر این تنهایی زینب
شیرین میراخوری ، طلبه پایه چهارم
<< 1 ... 125 126 127 ...128 ...129 130 131 ...132 ...133 134 135 ... 253 >>