ملاک ارزش گذاری انسان ها
هر جا محور شخصیت شد و مردم نگاهشان به جای حق شناسی به شخص قائم بود ، ریزش ها و لغزش ها شدت پیدا می کند . لذا ما باید حق را بشناسیم .
وقتی که شخصی آمد خدمت امیرالمومنین علیه السلام و گفت : آقا این ها چه شخصیت هایی هستند که مقابل ما هستند ؟
حضرت فرمود : تو کسی هستی که دچار شبهه شده ای ، به جای این که حق را بشناسی و افراد را با حق بسنجی ، افراد را ملاک قرار داده ای و معیارت شخص شده است .
ما برای اشخاص اهمیت و اعتبار قایل هستیم اما به مقداری که از حق بهره برده اند ..
سخنان حجت الاسلام عابدینی شنیده شده .
برجام نافرجام
آنهایی که بیشترین تلاش را برای تصویب این برجام کردند، خود اینها ناچار هستند به شکست آن اعتراف کنند
مردم حرف کسانی که اشتباهات و شکستهایشان را به گردن رهبری می اندازند نمی پذیرند
در موضوع اخیر هسته ای و مسائل مشابه آن، ایشان طرح ایده آل و کلی درست را مطرح کردند، و در مرحله بعد با اعلام خط قرمز هایی، مصلحت اقرب را فرمودند و مانع اشکالات بیشتر شدند، و در نهایت حداکثر کاری که برای آگاهی بخشی افکار عمومی ممکن بود را انجام دادند؛اما اگر کسی ریگی در کفش نداشته باشد، خوب میفهمد که بهترین مدیریت را ایشان در این زمینه انجام داد و اشکالات پیش آمده، متوجه رهبری نیست.
رهبر انقلاب تذکرات لازم را داده بودند ولی این افراد توجه نکردند. به هرحال روشن است که رهبر انقلاب درست فکر کردند و درست عمل کردند و می شود یکایک تصمیم های ایشان را بررسی کرد.
دقت کنید که اگر ایشان گفته بود مطلقاً با آمریکا مذاکره نکنید، فردا هر نقصی در این کشور پیدا می شد این افراد می گفتند تقصیر آقاست و ادعا می کردند ما خواستیم کشور را با مذاکره اصلاح کنیم اما ایشان نگذاشت؛ آقا فرمود بسم الله گفتید میخواهیم برویم، ما شما را نصیحت کردیم و به شما گفتیم نتیجه ای ندارد ولی رفتید، امتحان کردید و دیدید چه شد و مذاکره بی فایده بود. این تجربه ها زمینه میشود برای اینکه وقتی نتیجه منفی آن معلوم شد، آن وقت همه بفهمند راه مذاکره با شیطان غلط بود و سعی کنند این مسیر را تکرار نکنند؛خب، چه حکمتی از این بالاتر؟!
ایشان اول اجازه دادند تا مسیر خوشبینانه دولتی ها در این دور از مذاکرت طی شود تا نگویند نگذاشتندو اگر نقصی هست، از رهبری و نظام است. الان خود آنهایی که بیشترین تلاش را برای تصویب این برجام کردند، خود اینها ناچار هستند به شکست آن اعتراف کنند.گاهی دلشان نمی خواهد اعتراف کنند ولی کار از کار گذشته و دیگر جایی برای انکار باقی نمانده است و دارند به شکست فرایند اعتماد به آمریکا اعتراف می کنند.
اینها همه از مدیریت صحیح رهبری است که ما باید خدا را برای هر یک از اینها هزاران بار شکر کنیم. اگر هم عده ای متوجه این موضوع نشوند، روزگاری خواهند فهمید که چرا ایشان این واژه را انتخاب کرد، با این که می توانست چیز دیگری بگوید؛ ولی وقتی ما در فرمایشات ایشان دقت کنیم واقعاً مواردی هست که انتخاب کلمات دقیق است. اینها الهامات الهی است و سرّ همه اینها هم بندگی است. ایشان برای خودش چیزی نمیخواهد، بلکه وظیفه ای از طرف خدا دارد که میخواهد انجام دهد. دیگران هرچه میخواهند، بگویند و البته خدا هم ایشان را تنها نمی گذارد. مردم حرف کسانی که اشتباهات و شکستهایشان را به گردن رهبری می اندازند نمی پذیرند، و رهبر انقلاب امروز آبرومند_ترین فرد جهان اسلام هستند.
به استناد خط مشیی که رهبر انقلاب تعیین فرموده بودند، مطمئن بودم که این مذاکرات نتیجه مطلوبی نخواهد داشت و این مشکلات قابل پیش بینی بود. معلوم بود که مذاکره با شیطان و اعتماد به وعده های او کاملا غلط است.
البته نتیجه مطلوب آن همین است که دیگران بفهمند اشتباه کردند و حالا اگر این زمینه در آنها باشد، سعی کنند دیگر این اشتباه را تکرار نکنند که البته معلوم نیست این تا چه اندازهای باشد «وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ» (انعام- ۲۸) متاسفانه برخی اگر در شرایط مشابه قرار بگیرند، مجددا همان اشتباهات را تکرار می کنند.
از نظر حضرت امام (رحمت الله علیه) مسأله دشمنی با آمریکا به عنوان رأس عالم استکبار، امری تقریبا مشخص است؛ برای همین ما می بینیم که ایشان از همان ابتدا با کسانی مثل ملی گراها که به آمریکا خوش بین بودند اختلاف داشتند.
در این طیف هم عده ای بودند که رسماً به آمریکا تعلق خاطر داشتند و از اظهار این موضوع ابایی نداشتند ولی جماعتی هم هرچند در ظاهر با انقلاب و امام همراهی می کردند اما در باطن خودشان منافقانه اهل کنار آمدن با آمریکا بودند.در همان ایام دفاع مقدس من خودم از برخی شخصیت های طراز اول امروز شنیدم که می گفتند که ما تا کی باید با آمریکا بجنگیم! همین ها طراحی کردند و جام زهر را به امام نوشاندند و الان هم به این کار افتخار می کنند.
عده ای از مسئولین نه فقط امروز که در زمان امام هم موضعگیریهای انقلابی و علنی امام علیه آمریکا و ابرقدرتها را مسخره می کردند و آن را تندروی و افراط میدانستند. همین ها معتقد بودند که ما باید آداب دیپلماسی را در برابر این دشمنان رعایت کنیم. این نشان می دهد که اینها از ابتدا با امام همفکر و همراه نبودند. برای همین می بینیم که دنبال حذف شعار مرگ بر آمریکا هستند.
البته در بین اینها کسانی هم هستند که با اصل انقلاب مخالف نیستند اما دستگاه محاسباتی آنها تغییر کرده و مواضع امام و رهبری و حتی مواضع انقلابی مردم علیه آمریکا را ناشی از احساسات_دینی می دانند ولی معتقدند که این احساسات دینی، ضامن مصلحت کشور نیست و اگر ما عاقلانه فکر کنیم و مصالح کشور را در نظر بگیریم، باید این سیاست ها را تغییر بدهیم برای همین مذاکره با آمریکا را از افتخارات خودشان می دانند. اینها معتقدندکه در سایه مذاکره با آمریکا می توانند مشکلات را حل کنند در حالی که این خوش خیالی و ساده انگاری است.
بخشی از گفتگوی آیت الله مصباح یزدی با هفته نامه ۹ دی ، دیده شده در سایت رسمی آیت الله مصباح .
تمسک به قرآن
قرآن می فرماید :«فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور . سوره حج آیه ۳۰ : از دو چیز بپرهیز ، از ساز و آواز و از بت پرستی بپرهیزید . گناه داشتن حرفی است و پا گذاشتن روی قرآن حرف دیگری است . آیا رسانه ها گروهی راجع به موسیقی و ساز و آواز و فیلم های نکبت بارشان به قرآن عمل می کنند ؟ آیا ما در خانه خود عمل به قرآن می کنیم ؟
قرآن کتاب عمل است ، این کتاب برای زندگی ماست و در متن زندگی ما دخالت دارد ، نمی شود چیزی در متن زندگی ما باشد که در قرآن نباشد ، باید ما عامل به قرآن باشیم تا دنیای آبادی داشته باشیم ، این وعده خداست ؛« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى دادند پاداش خواهيم داد (سوره نحل ۹۷).
هر کس عمل به قرآن کند و هر کس مومن باشد در همین دنیا یک حیات طیب دارد ، حیات طیب یعنی چه ؟
یعنی زندگی منهای غم و غصه ؛ و الا اگر زندگی توام با غم و غصه باشد مرگ تدریجی است و این حیات طیب نیست . زندگی منهای دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی و ضعف اعصاب خوب است .زندگی توام با ضعف اعصاب و توام با نگرانی از آینده ، نکبت بار است و حیات طیب نیست .
قرآن می گوید : تو عمل به ( دستورات ) من کن ، من وعده می دهم و حتما عمل می شود . یک زندگی طیب مال تو ، زندگی صد در صد توام با نشاط ، زندگی صد در صد با خوشی .
دیده شده در کتاب اخلاق و خودسازی ، آیت الله حسین مظاهری ، نشر پیام آزادی ، ص ۲۴ .
پوشاندن موی مصنوعی
سوال : آیا برای زن پوشاندن موی مصنوعی در نماز واجب است؟
جواب : اگر در معرض دید نامحرم نباشد، واجب نیست.
دیده شده در سایت رسمی امام خامنه ای مدظله العالی ،#_استفتائات جدید دی ماه ۱۳۹۵.
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: همایش ملی «امالمومنین خدیجه کبری سلام الله علیها» با عنوان «صدف کوثر»، با قرائت پیام مقام معظم رهبری و با سخنرانی آیت الله العظمی مکارم شیرازی و آیت الله العظمی جوادی آملی در مدرسه عالی امام خمینی(ره) آغاز به کار کرد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این همایش ضمن سخنانی با تقدیر و حق شناسی از دست اندرکاران برگزاری همایش«صدف کوثر»، اظهار داشتند: این همایش وزین گذشته از صبغه دینی و علمی، صبغه حقوقی هم دارد، زیرا به نحویی به شناخت و تبیین حق فرزند در قبال مادر می پردازد، فرزند باید مادر خود را به درستی بشناسد و بر این پیوند فخر بورزد.
ایشان ادامه دادند: حضرت خدیجه کبری(س) هم طبق فرموده قرآن کریم ام المومنین است و هم بر اساس این فرموده حضرت رسول(ص) که فرمود «من و علی(ع) پدران این امتیم، بیاید فرزندان ما باشید»، اگر ما این دعوت حضرت را لبیک بگوییم که گفته ایم! حضرت خدیجه و حضرت زهرا(س) مادران ما خواهند بود.در نتیجه چرا قدر این مقام را ندانیم؟! ما که با جان و دل این دعوت را لبیک گفتیم لذا باید رابطه خود را با پدر و مادر معنوی مان و حقی که آنان بر گردن ما دارند را بررسی و احیاء کنیم.
آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه به مقام والای حضرت خدیجه کبری اشاره کردند و اذعان داشتند: آنچه در خصوص حضرت خدیجه باید بدانیم این است که ایشان فرهنگ جاهلی را به فرهنگ عقلانی تبدیل کردند که این مهم از هر کسی ساخته نیست.
ایشان ابراز داشتند:
در فرهنگ جاهلی دلیل تصدیق و تکذیب برهان نیست بلکه قبول و نکول پدران و اقتدا به رسوم گذشتکان ملاک بود در حقیقت فرهنگ جاهلی فرهنگ تقلید است؛ در این فضا، خدیجه(س) برهان عقلی اقامه کرد و حتی قبل از بعثت، محقق بود و موحدانه زندگی کرد و خدا را عبادت می نمود و ولایت را با همه وجود پذیرفت بود.
ایشان ادامه دادند:
فرهنگ جاهلی همه جامعه را جاهل می کند، از جمله اقتصاد جامعه را و اقتصاد جاهلی در محدوده ربا دور می زند، اما حضرت خدیجه(س) در آن فضای جاهلی فرهنگ عقلانیت را یافت و روی این اقتصاد جاهلی خط بطلان کشید، آن ثروت کلان ایشان نیازی به تجارت نداشت، ایشان می توانست با ربا که تجارت رسمی آن دوران بود خود را اداره کند و خطر تجارت در راه های پر خطر شام و حجاز را نپذیرد اما ایشان فرهنگ جاهلی و ربا را تحریم کرد و مال التجاره خود را تحت اشراف پیامبر به سود آوری رساند و سپس آن را در خدمت اسلام قرار داد.
معظم له دلیل خضوع ائمه در مقابل مقام حضرت خدیجه را تبدل فرهنگ جاهلی به فرهنگ عقلانیت، تحریم ربا، تحریم مراکز فساد و حمایت همه جانبه از رسول گرامی اسلام دانستند و بیان داشتند:
ما فرزندان این مادریم و این فخر ماست و باید حق این مادر را به درستی ادا کنیم .
آیت الله العظمی جوادی آملی به پاره ای از امتیازات و شاخصه های وجودی حضرت خدیجه پرداختند و خاطرنشان کردند:
حضرت خدیجه طرف مشورت رسول گرامی اسلام بود، منزل و بیت رسول خدا را به درستی اداره می کرد و در شرایط سخت رسول خدا را تنها نگذاشت، ایشان تحریم و شعب را تحمل کرد و به دنیا و مال مسلط بود نه اینکه مال و دنیا بر ایشان مسلط باشد و در زمانی که فقط امیر المومنین شاهد مناجاتهای حضرت رسول در غار حرا بود خدیجه با پیمودن راه سخت و طولانی برای حضرت غذا می برد و پس از اینکه حضرت رسول سرپرستی حضرت امیر را به عهده گرفت حضرت امیر در دامان خدیجه پرورش یافت لذا ایشان مادر دوازده امام ماست.
معظم له به لزوم تاسی هر چه بیشتر جامعه به حضرت خدیجه در ابعاد مختلف را خاستار شد و ابراز داشتند: حضرت خدیجه به راستی مریم ثانی است، ایشان نه چون زن است تنها می تواند الگوی زنان باشد بلکه ایشان الگوی همه جامعه است چرا که هیچ کمالی در اسلام منوط و مشروط به ذکورت و انوثت نیست.
ایشان تاکید داشتند:
خدیجه این راه کمال را طی کرد و این راه برای همه زنان و مردان جامعه ما باز است لذا باید به ایشان اقتدا کنیم و ایشان را الگوی خود قرار دهیم.
در پایان این مراسم چهار جلد از موسوعه حضرت خدیجه به دست مبارک حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی رونمایی شد.
دیده شده در سایت رسمی آیت الله جوادی آملی
غیبت امام عصر جل الله
عمار ساباطی گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : کدام یک از این دو بهتر است ؟ عبادت پنهانی با امام پنهان از شما خانواده در زمان دولت باطل با عبادت در زمان دولت ظهور و دولت حق با امام آشکار از شما ؟
فرمود : ای عمار ! به خدا که صدقه دادن پنهانی از صدقه دادن آشکارا بهتر است ، و همچنین به خدا عبادت شما در پنهانی ، با امام پنهانتان در زمان دولت باطل و ترس شما از دشمن و در حال صلح با دشمن ( و تقیه از او مانند دوران ائمه بعد از امام حسین علیهم السلام ) بهتر است از کسی که عبادت کند خداوند عزوجل را در زمان ظهور حق با امام بر حق آشکارا و در زمان دولت حق .
دیده شده در کتاب اصول کافی ، ابی جعفر محمد بن کلینی رازی ، ترجمه سید جواد مصطفوی ، انتشارات علمیه ، ج ۲ ، ص ۱۲۸ .
هوای نفس و خودبرتربینی، عامل تفرقه در جامعه
عوامل تفرقه چیست؟ اول از همه هوای نفس است. امیرالمؤمنین در خطبهی ۱۱۳ میفرماید: «إِخْوَانٌ عَلَي دِينِ اللَّهِ» مسلمانها شما با هم برادر هستید. «مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ إِلا خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِر» علت تفرقه شما بدی روح شماست. کینههایی که دارید. در باطن همدیگر را تحمل نمیکنید. علت تفرقه بیرونی خباثت درونی است. این عمل تفرقه است.
عامل دوم انسان خودش را برتر میداند. قرآن یک آیه دارد میگوید: «وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارى عَلى شَيْءٍ» (بقره/۱۱۳) یهودیها میگفتند: نصاری چه کسانی هستند؟ بروند گم شوند! نصاری میگفتند: «وَ قالَتِ النَّصارى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلى شَيْءٍ» او میگفت: او چیزی نیست. او میگفت: او چیزی نیست. چرا؟ برای اینکه خودشان را برتر میدانند. گاهی عوامل تفرقه باد در سر است. کلهاش باد دارد. حالا یا درسی خوانده یا پدرش کسی است. عمویش کسی هست. یا رأی آورده است. یک تشکیلاتی راه انداخته و خودش را برتر میداند. خودبرتری، خودتان را برتر ندانید.
یک روز امام صادق فرمود: «مَنْ ذَهَبَ يَرَى أَنَ لَهُ عَلَى الْآخَرِ فَضْلًا فَهُوَ مِنَ الْمُسْتَكْبِرِينَ» (كافى، ج ۸ ، ص ۱۳۸) اگر کسی خودش را برتر از دیگران بداند، مستکبر است. طرف جا خورد. آقا یعنی چه؟ بالاخره یک خانم با حجاب خودش را برتر از یک خانم بیحجاب میداند. یک آیت الله خودش را برتر از یک طلبه میداند. یک امیر و سردار خودش را برتر از یک پاسدار میداند.
یک تاجر مغازهدار خودش را برتر از کسی میداند که روی این دکهها و چرخها و گاریها چیزی میفروشند. هرکس خودش را بهتر ببیند، مستکبر است؟ امام فرمود: تو نمیدانی آن کسی که تحقیر میکنی نزد خدا چه آبرویی دارد؟ نمیدانی چه عاقبتی دارد. بعد امام صادق(ع) این قصه را گفت. قصه در قرآن است. وقتی حضرت موسی نزد فرعون آمد و او را دعوت به خداپرستی کرد. فرعون گفت: معجزه تو چیست؟ عصا را انداخت و اژدها شد. فرعون با مشاورینی که داشت تصمیم گرفتند هرچه جادوگر و ساحر هست، از همه مناطق جمع کنند. اینها با سحر و جادو آبروی موسی را بریزند. روی موسی را کم کنند. موسی عصا انداخت اژدها شد و آنها هم با سحر و جادو آبروی موسی را بریزند. تمام سحار علیم یعنی متخصصترین ساحرها جمع شدند. به فرعون گفتند: اگر ما آبروی موسی را بریزیم، «أَ إِنَّ لَنا لَأَجْرا» (شعرا/۴۱) اجر و پولی به ما میدهی ما آبروی موسی را بریزیم؟ «قالَ نَعَمْ» بله، پول چیست؟ «وَ إِنَّكُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ» (شعرا/۴۲) شما جزء مقربین هستید. کارت سبز میدهم مستقیم در کاخ بیایید.
حضرت موسی عصا را انداخت اژدها شد. آن هم با ابزاری که داشتند سحر و جادو کردند، اژدهای موسی همه ابزار سحر و جادوی ساحرها را خورد. یک مرتبه ساحرها «فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ» (شعرا/۴۶) روی خاک افتادند و سجده کردند، گفتند: ما به خدای موسی ایمان آوردیم. فرعون گفت: معلوم میشود شما شیر را تقسیم کردید. خودتان یک قراردادی را گاوبندی کردید. «إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ» او رئیس شما است و شما شاگرد او هستید.
معلوم میشود یک برنامهریزی کردید که شما سحر و جادوی خودتان را نشان بدهید و موسی هم عصایش را بیاندازد و اژدها شود و عصا را بخورد. معلوم میشود همه شما یکدست هستید. شما را تکه تکه میکنم. گفتند: تکه تکه کن. «إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا» (طه/۷۲) تو زورت بیش از این دنیا نیست.
این آقا چه کسی است که به فرعون میگوید: زورت در همین دنیاست. این آقا یک ربع پیش میگفت: یک سکه به ما بده. امام صادق فرمود: انسان موجودی است که ساعت ۸:۱۵ چشم به یک سکه دارد که یک سکه از فرعون بگیرد و آبروی موسی را بریزد. ۸:۳۰ سجده میکند و به خدای موسی ایمان میآورد. بعد هم در برابر تهدید میگوید: تکه تکهام هم بکنید دست از موسی برنمیدارم. انسان موجودی است که در فاصله یک ربع تغییر ایدئولوژی میدهد. فکرش عوض میشود.
آدمی که به یک سکه چشم دارد، میگوید: «إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا» تو زورت بیش از این دنیا نیست. به ریش فرعون و حکومت او میخندد. میگوید: تو زورت بیش از این دنیا نیست. بعد امام صادق فرمود: انسانی که اینطور ممکن است عوض شود تو به چه حقی خودت را خوب میدانی؟ ممکن است تو که خوب هستی بد شوی و او که بد هست، خوب شود.
یکی از ریشههای تفرقه این است که انسان فکر میکند، حالا که لیسانس است بهتر از فوق دیپلم است. حالا که خانهاش در تهران است بهتر از این است که یک جای دیگر باشد. این محله باشد یا آن محله باشد. یکی از عوامل تفرقه این است که انسان خودش را بهتر بداند.
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، درسهایی از قرآن ، ۲ / ۱۰ / ۹۵ دیده شده در سایت رسمی حجت الاسلام قرائتی .
تشویق سپاهیان
علی علیه السلام در سه جا مردم را به جنگ تشویق می کرد و می فرمود :
« بندگان خدا ! از خدا پروا کنید .
دیده ها را فرو نهید .
صداها را پایین آرید .
سخن را کوتاه کنید و خود را برای پیکار ، جدال رو در رو ، درگیری ، نبرد ، دست به گردن شدن و رزم خشن ، آماده سازید و پایدار باشید .
و خدا را بسیار یاد کنید ، باشد که رستگار شوید و خدا و رسولش را پیروی کنید .
و با هم نزاع نکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود .
و صبر کنید که خدا با شکیبایان است .
دیده شده در کتاب دانشنامه امیرالمومنین علیه السلام ، محمدی ری شهری ، ترجمه مهدی مهریزی ، نشر دارالحدیث ، ج ۴ ، ص ۳۳۵.
برداشتن و آرایش ابرو
سوال : زن اگر ابروى خود را بردارد، آيا پوشيدن كل ابرو لازم است يا اينكه مقدارى از آن را بگيرد، كفايت مىكند؟
جواب : در صورتى كه زينت محسوب شود بايد آن را بهطورى كه زينت معلوم نباشد، بپوشاند.
دیده شده در سایت رسمی امام خامنه ای مدظله العالی #_استفتائات جدید امام خامنه ای
مساله شبیه سازی انسان
مساله شبیه سازی انسان در شمار مسائل نوظهور حقوقی است که در مکاتب مختلف از منظر فقهی و حقوقی ، اصل مشروعیت و آثار ناشی از آن مورد بحث اندیشمندان و صاحب نظران قرار گرفته است ، بدیهی است که این مساله در نظام فقهی اسلام به ویژه امامیه نیز قابل طرح و چاره جویی است نظرات فقهای شیعه در باره انواع شبیه سازی با ملاحظه ادله معتبر فقهی ، مشروعیت یا عدم مشروعیت آن در باره این فن آوری مدرن پرداخته شده که می توان گفت : در بحث فقهی شبیه سازی عمده چالش بحث ما شبیه سازی انسان کامل است زیرا بین فقهای شیعه اتفاق نظری وجود ندارد .
گروهی حکم به حرمت اولی دارند به دلیل اینکه شبیه سازی انسان را ، تشبیه به امر خلقت خدا می دانند ، عده ای قائل به حرمت ثانوی هستند به دلیل مفاسدی که به همراه خواهد داشت ، بعضی جواز محدود و عده ای جواز مطلق آن را حکم کرده اند به دلیل اصاله الاباحه و اصاله البرائه که در مواقع نبود نص ، از این اصول استفاده می شود .
علاوه بر این یکی از چالشهای عمده بحث حقوقی افراد کلون شده مساله نسب آنهاست که آثاری از جمله ارث ، اسلام و کفر و محرمیت و … را بدنبال خواهد داشت . در باره نسب فرد کلون شده میتوان گفت : نسب او به صاحب سلول غیر جسمی ( سوماتیک ) می رسد . در باره تابعیت او نیز میتوان گفت تابعیت فرد کلون شده نه به خاک نه به خون بر میگردد و تابعیت هیچ کشوری را نخواهد داشت همچنین ارث از کسی می برد که صاحب هسته سلول سوماتیک فرد کلون شده است و در باره اسلام و کفر فرد شبیه سازی شده نیز باید گفت : اگر دهنده هسته سلول غیر جسمی مسلمان باشد آن فرد مسلمان و در غیر این صورت کافر است و قصاص و دیه این افراد مثل انسانهای عادی است . همچنین تجارت اعضای شبیه سازی شده به وسیله سلولهای بنیادین در کشور ایران غیر قانونی می باشد .
بشر همواره بلند پرواز بوده و سعی کرده به آرزوهای ناممکن دست یابد حتی اگر در حد توهم و تخیل باشد . تولد انسان غیر از روش معمول نیز از آرزوهای او بوده .
با تولد اولین انسان شبیه سازی شده در جهان ، مسائل فقهی و حقوقی مربوط به این افراد در جوامع مطرح شد ، از جمله دین مبین اسلام و جامعه حقوقی اسلامی در باره مساله شبیه سازی انسان به تکاپو افتاد تا به نتایج تعیین کننده ای دست یابد .
نتیجه ی تحقیق
شبیه سازی یکی از علوم ژنتیکی پیشرفته است که معدود کشورهایی به آن دست یافته اند ، از جمله کشور ما نیز به این فن آوری مدرن در سالهای اخیر دست یافته است .
شبیه سازی تولید حیوان یا انسان بدون لقاح و آمیزش جنسی اسپرم و تخمک است که دو نوع شبیه سازی انسانی وجود دارد : شبیه سازی درمانی و شبیه سازی انسان کامل ( مولد انسان ) .
در شبیه سازی درمانی می توان گفت : از نظر فقهی این نوع شبیه سازی بین تمام مسلمین بخصوص شیعه پذیرفته شده است اما از نظر فقه امامیه شبیه سازی مولد انسان کامل ، اتفاق نظری بین علما وجود ندارد ، که می توان این نظرات را به چهار دسته کلی تقسیم کرد :
عده ای عمل شبیه سازی رابه حرمت اولی حرام میدانند و دلائلی را ارائه نموده اند از جمله اینکه :این عمل شبیه به کار خدا بوده وبه امر خلقت قابل تشبیه است. و حکم به حرمت اولی دادند ، البته این نظر طرفداران کمتری دارد .
برخی نیز حرمت ثانویه بر آن مترتب دانسته اند واز جمله دلایل انها اینکه: انجام آن با مفاسدی همراه خواهد بود که اجتناب ناپذیر هستند ، از این رو جهت پیشگیری از این مفاسد، شبیه سازی انسانی را به عنوان ثانوی حرام به شمار میآورند و گفته اند : کسانی که از طریق شبیه سازی به وجود میآیند در معرض ناهنجاری های جسمی شدیدی هستند، مانند کمبود کلیهها و نیمی از مغز و امثال آن. البته این عده قائل به حرمت ذاتی و اولیه آن نشده اند.
برخی از ادله دیگر قائلین به حرمت ثانوی شبیه سازی مولد انسان، این است که : از بین رفتن ازدواج و نظام خانواده ، اختلال در نظام اجتماعی ، که در جای خود توضیح داده شده است .
عده ای دیگر از علمای شیعه با توجه به اصاله الاباحه آنرابه طور مطلق جایز دانسته اند و عده ای دیگری ، در صورت محدود ( انجام این عمل به صورت محدود ) آنرا جایز شمرده اند . این قاعده هم : “کل شی لک حلال حتی تعلم انه حرام بعینه” در اباحه ی این فعل مورد استفاده قرار گرفته است .
به لحاظ حقوقی نیز انسان حاصل از کلون ، (جدای از نوع پیدایش او از همه لحاظ با طفلی که به روش معمول پدید آمده برابر بوده ) به همان میزان مستحق حمایت حقوقی و شخصیتی است . حقوق این افراد آثاری دارد از جمله نسب فرد کلون شده ارث نفقه ، تابعیت ، وصیت ، قصاص ، دیه و … این افراد را شامل می شود . توضیح اینکه :
در ابتدای بحث به نسب این افراد پرداخته شده چون اثار حقوقی دیگر متفرع از نسب فرد شبیه سازی شده است . صاحب نظران ، نظرات مختلفی در این باره ارائه دادند گروهی به دلیل فقدان لقاح قائل به عدم نسب وگروهی به دلیل درک عرف عام قائل به وجود نسب برای این افرادهستند ، همچنین از منظر حقوقی وحمایت قضایی وسیاسی تابعیت انسان شبیه سازی شده ، نه به خاک بر می گردد ونه به خون وتابعیت خاصی نداشته ونمی تواند از حق حمایت سیاسی هیچ دولتی استفاده کند.
همچنین محرمیت این فرد به صاحب سلول اولیه بر می گرددو احکام نفقه وارث نیز بین فرد پدید آمده از طریق شبیه سازی وبین صاحب سلول بررسی شده است ودر شقوق مختلف بعضا ارث از مادر ویا پدر بر او جاری می باشد ودیگر حقوق وی نیز حتی از منظر پدر مسلمان وپدر کافر نیز بررسی شده است .چنانچه سلول کودک پدید آمده از مرد مسلمان باشد در اسلام کودک را مسلمان و چنانچه از سلول کافر باشد کودک را کافر می پندارند. ودر مواردی که برای مسلمان قصاص و دیه ثابت است برای فرد شبیه سازی شده مسلمان نیز ثابت می باشد. واین موارد حقوقی باعث شده است که تجارت شبیه سازی شده ممنوع گردد ومعامله اعضای بدن اوهمانند کالا ی تجاری ممنوع باشد.
درپایان می توا ن گفت درایران تنها شبیه سازی درمانی ، مشروط به نداشتن ضرر و زیان برای افراد جامعه ، مجاز می باشد.امید است روزی فرا رسد که شبیه سازی درمانی بتواند به درمان بیماران محتاج به بافت وپیوند اعضا،کمک ما ثری باشد.
مرحوم كليني از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) نقل كرد، فرمود مملكت بايد عزيز باشد, باشكوه و جلال و عزّت باشد. كشور شيعه به بركت خود اينها كشور عزّتمند است. اين را مرحوم كليني از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) نقل كرد كه «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَی الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَه» ۱ فرمود ذات اقدس الهي مؤمن را آزاد خلق كرد هر كاري ميخواهد بكند در مرز حلال آزاد است؛ اما كاري بكند كه حيثيت او و عزّت و شكوه و جلال او از بين برود حق ندارد؛ چون آبرو حقّ ما نيست، ما بايد بدانيم بعضي از امور را ما امين و بعضي از امور را مالك هستيم، خدا اين مال را از راه حلال كه به ما داد فرمود مال شماست « لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْن »۲ مال, مِلك ماست خواستيم به كسي بدهيم، خواستيم ندهيم؛ اما آبرو براي ما نيست ما امينيم نه مالك.
آيا كسي حق دارد حرفي بزند كه آبروي او برود يا معصيت كرده؟ اگر كسي آبروي ديگري را ببرد حرام است، خود شخص كاري بكند كه آبرويش برود حرام است، آبرو براي ما نيست، آبرو امانت خداست نزد ما. چرا اگر ـ خداي ناكرده ـ تجاوز جنسي بشود همه بستگان اين زن پس بگيرند شكايت را و رضايت بدهند پرونده همچنان باز است؛ براي اينكه ناموس زن يا ناموس مرد مال كسي نيست اينها مال خداست حقّ الله است ما به عنوان امين, حافظ او هستيم اگر كسي ـ معاذ الله ـ به يك زن تجاوز عمدي كرد همه بستگان او رضايت بدهند پرونده هنوز باز است اين مثل خون نيست. اگر كسي را كُشتند اولياي دم رضايت دادند مسئله حلّ است «مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً »۳ او آمد رضايت داد، قصاص نميشود؛ اما تجاوز جنسي از اين سنخ كه نيست. اين گونه از آبروها مال خداست و انسان، امين است و بايد اين را حفظ كند.
بيان نوراني امام صادق(سلام الله عليه) اين است كه هيچ كشوري حق ندارد خودش را ذليل كند؛ اين را مرحوم كليني در باب عزت و شكوه از وجود مبارک امام صادق نقل كرد.
۱_ الکافی ، ج۵ ، ص۶۳.
۲ _ سوره نساء، آيه ۳۲.
۳_ سوره إسراء، آيه ، ۳۳
قسمت هایی از پایان نامه سرکار خانم معصومه تاجیک باغ خاص .
<< 1 ... 136 137 138 ...139 ...140 141 142 ...143 ...144 145 146 ... 253 >>