
شهید دلاور جهرانی

هر وقت به جبهه می رفت ما برایش نامه می نوشیم ، خواهر کوچکمان فاطمه ، چهار ساله بود و « دلاور » او را خیلی دوست داشت …
ما برای این که حرفی از جانب فاطمه نوشته باشیم ، دست تو را روی کاغذ می گذاشتیم و دور تا دورش را می کشیدیم و زیرش می نوشتیم : « داداش فاطمه هم از راه دور دستت را می بوسد »
یک بار که مثل همیشه برایش نامه نوشتیم یک گردنبند گذاشت توی پاکت و همراه نامه اش فرستاد برای فاطمه . توی نامه اش نوشته بود : « خواهرم ، این هدیه را به تو می دهم امیدوارم حضرت فاطمه سلام الله الگوی زندگیت باشد »

هر بار که از جبهه بر می گشت همه ما را دور خودش جمع می کرد و برایمان از آن جا تعریف می کرد . حرف هایش که تمام می شد نگاهی به ما می کرد و می گفت : « شماها حجابتون رو حفظ کنید و نگذارید ما دشمن شاد بشیم .اگه همین کار رو انجام بدین خودش یه جور جهاده ، هیچ فرقی با جبهه رفتن نداره »
دیده شده در کتاب به پا خستگان دیروز ، ( آب باریک در ۸ سال دفاع مقدس ) به کوشش مریم سادات ذکریایی و احمد فخاری ،نشر روزگار . ص۱۴۱.. ( راوی خواهر شهید )
3 نظر » 
برکات اوقات

یکی از اساتید بزرگوار می گفت : من در جوانی خیلی حال خوشی داشتم و خیلی به نماز شب عشق داشتم ، نماز شب هم که می خواندم شام را کم می خوردم مثلا گاهی اوقات یک سیب می خوردم که سبک تر باشم و بتوانم حال داشته باشم بلند شوم و نماز بخوانم .
ولی فشار به خودم نمی آوردم ، چرا که مستحبات را نباید به زور انجام داد که تنفر طبع درست نکند …
اما مواظب باشیم جه شیطان گاهی اوقات برای این که مستحبات رااز آدم بگیرد ، تا آدم شروع می کند به یک کار مستحبی ، به آدم القا می کند جه تو خسته ای ….
نه ! فوری کنار نگذارید ؛ اگر می بینید در کاری ابتدای آن یک خستگی به وجود آمده است ممکن است خستگی کاذب باشد ، خستگی واقعی نباشد . حالا چطور تشخیص دهیم ؟ چند لحظه ادامه بدهید اگر دیدید که حالت برگشت معلوم می شود که خستگی کاذب بوده است و فقط برای این بوده که شیطان جلوی خیر را بگیرد .
اما اگر دیدی نه ! جلو داری می روی و باز هم خسته ای ، آن وقت انسان عذر خواهی می کند که خدایا من از باب این که زده نشوم ، نه از باب این که خوشم نمی آید می گذارم کنار که بعدا با نشاط انجام دهم .
این بزرگوار می گفت : من ۱۱ رکعت نماز شب را با عشق می خواندم و بعد از یک مدت خدا یک برکتی به وقت من داد . طوری بود که مطالعات ، درس و کارهایم را انجام می دادم ، با یک ساعت و یک ساعت و نیم خواب من تامین می شد…
شما شنیده اید که طی الارض در قرآن آمده است ، که شاگرد حضرت سلیمان گفت ؛ من تخت بلقیس را از یمن می آورم فلسطین که مقر حکومت حضرت سلیمان بود . در یک چشم به هم زدن و با طی الارض آورد…….
اهل معرفت می گویند : همانطور که ما طی الارض داریم ، طی زمین داریم ، طی الزمان هم داریم ، یعنی زمان های طولانی را آدم طی کند . یعنی کاری که در ۷ ساعت انجام می شود ، در چند دقیقه یا چند لحظه انجام شود .
آن وقت ۱۰۰۰ رکعت را امیرالمومنین نمی تواند بخواند ؟ اگر طی الزمان داشته باشد در یک ساعت ….
حساب عادی و جایگاهی اوقات جور در نمی آید .
برکت نمکی است که خدا باید زندگی آدم بپاشد …
سخنان حجت الاسلام عالی ، شنیده شده .
3 نظر » 
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین:
مسؤولان در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب تلاشی محدود دارند

طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به اهمیت و ضرورت جایگاه عفاف و حجاب در جوامع بشری، گفت: پوشش هرشخص نشان از هویت و سخن از اعتقاد و طرز تفکر او است.
مدیر مدرسه علمیه کوثر با بیان این که در قرآن ویژگی مومنان، پاکدامنی ذکر شده است، بیان داشت: خداوند متعال در سوره نور راهها و شیوههای رسیدن به عفت و پاکدامنی را برای انسان بیان میکند و این نشان از اهمیت این امور در نزد خداوند است.
شاکری افزود: آثار حجاب در سربلندی و عزت افراد، حفظ سلامت فرد و جامعه، کنترل آتش شهوات و استحکام در بنیان خانواده ظاهر میشود.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین با ابراز تاسف از تاثیر منفی ماهواره و برنامههای غیر اخلاقی آن بر روی جوانان، ابراز کرد: ثمره برنامههای ماهواره رواج مدگرایی، اشاعه بی عفتی، عادی کردن روابط نادرست زن و مرد نامحرم در جامعه است و امروز تلاش مسؤولان در پیشبرد صیانت از ارزشهای عفاف و حجاب در برابر این گونه هجمههای دشمن بسیار ناچیز است.
وی با بیان اینکه امروز جهان غرب معقوله عفاف و حجاب زدایی را به عنوان یک پدیده علیه اسلام و مسلمان در دست گرفته، اظهار داشت: اهداف آنان تخریب و اضمحلال باورهای فرهنگی و اعتقادی و زدودن حیا و عفت در جوامع اسلامی است.
شاکری سالم ماندن کانون خانوادهها را در حفظ حریم زن و مرد نامحرم در جامعه بیان کرد و گفت: تبیین مساله عفاف و حجاب سبب آگاهی نوجوانان و جوانان جامعه شده و مسؤولان وظیفه دارند با بصیرت افزایی در زمینه آثار مخرب ماهواره مردم را در برابر این معضل فرهنگی هشیار و مقاوم کنند.
2 نظر » 
لا اکراه فی الدین

ما میدانیم که دین اسلام یک دین کاملی است ، در همین دین کامل آمده است لا اکراه فی الدین … و ما در کشور ایران می شنویم که ایران یک کشور آزاد است و در آن حق انتخاب است پس چرا مسئله حجاب در این کشور حل نشدنی است ؟ و محدودیت می گذارند چه برای کسانی که در آن زندگی می کنند ، چه برای توریست هایی که اصلا دین اسلام را قبول ندارند و فقط به عنوان توریست می آیند که ایران را ببینند ؟
پاسخ
قرآن یک شرایطی را ترسیم می کند که در آن زمینه های هدایت و زمینه های انتخاب مساعد است . یعنی می دانم کار خوب چیست ؟ کار بد چیست ؟ …
در یک همچین فضای فکری و نظری می فرماید : « لا اکراه فی الدین » در انتخاب دین اجبار وجود ندارد .
حواستان باشد این دین به معنی گزینش نظری است یعنی یک انتخاب بر اساس اندیشه و آگاهی است . دین به معنای ایمان ، دین به معنی اعتقاد ، که اساسا غیر از این امکان ندارد .
من می توانم شما را به انجام یک کار خاص وادار کنم یا از انجام رفتار خاصی منع کنم اما نمی توان روی اعتقاد شما اثر بگذارم .
قرآن دقیق فرمود که اصلا دین به عنوان ایمان ، دین به عنوان اعتقاد قابل اجبار نیست چون آن که اجبار می شود از حوزه اندیشه و اجبار است .
اما نکته اساسی این است که این آیه چیزی را تایید کند انتخابی بودن اعتقاد است ، بنابراین من نمی توانم به شما بگویم شما موظفی به نماز اعتقاد داشته باشی .آن چیزی که شما دارید با آن مقایسه می کنید حجاب به عنوان یک رفتار دینی است نه اعتقاد دینی ….
من می توانم به شما بگویم شما موظف هستی به روزه اعتقاد داشته باشی ؟ اصلا یک همچین امکانی را ندارم . ولی می توانم به شما گوشزد کنم که مراقب باشید در روزه ماه رمضان جلوی مردم روزه دار تشنه یک نوشابه خنک میل نکنید…..
ببینید بحث رفتار با بحث اعتقاد دو عرصه جداگانه است ، در اعتقاد اجبار نیست چون نمی تواند باشد . ولی ما رفتارهایمان که به حریم عمومی مربوط است ، به سپهر عمومی مربوط است ، به حقوق شهروندی مربوط است آن جا دیگر موظف هستیم ملاحظات عمومی را رعایت کنیم ….
بالاخره ما در منزلمان هم که مهمان دعوت می کنیم و مهمان به منزل ما می آید من از مهمان خواهش می کنم که شما قبل از این که وارد شوید کفشتان را در بیاورید ، ما در این خانه نماز می خوانیم ، روی فرش می نشینیم ….
به من خیلی ارتباط ندارد که او نسبت به این کار با چه دیدی نگاه می کند ، آن چه به من ارتباط دارد ، این است او می خواهد در خانه من رفتاری داشته باشد که به حقوق من و به شرایط من مربوط است .
بحث حجاب از این جنس امور است که به حریم عمومی مربوط است ، من یک پسر جوان دارم و انتظار دارم که پوشش عمومی به نحوی باشد که وقتی پسر من وارد جامعه می شود امنیت اخلاقی پسر من ، برادر من و همسر من را به خطر نیندازد ….
بنابراین کسی هم که می خواهد در کشور ما مهمان شود باید به حریم عمومی ما احترام بگذارد …
پاسخ خانم دکتر عبدالباقی ، شنیده شده .
6 نظر » 
آقا جان می دانم کجایی

پیش تر از این ها وقتی صاحب الامر ،مهدی فاطمه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را یاد می کردی، سوال همیشگی کجایی آقا جان بر دل و زبانت جاری می شد: “أین طالب بدم المقتول بکربلا” .اما این روزها می توان حضور مدامش را در خط مقدم جبهه های اسلام حس کرد. کنار بچه های حزب الله، کنار مدافعین حرم، کنار سرداران بی نام و وسربازان بی سر؛ و باز هم در کربلا و دمشق.
آقا جان، خودت سربازان پا در رکابت را یاری ده، که این سربازان آخر الزمانی باری بس بزرگ و عجیب را در این عصر و در این پیچ تاریخی به دوش می کشند.
در عصری که خیلی از مدعیان دیانت و ولایت ، روز ها در گیر دنیا هستند و به فزونی تجملات زندگی دل مشغولند و شب ها تا پاسی از شب سرگرم شبکه های مجازی و دیدن برنامه ی تکراری رسانه ، این شیران بیشه بصیرت و فدائیان تو اند، که خوب درک کرده اند بحران حضور دشمن تا لب مرزهای اعتقادی یعنی چه.
کاش سردار سلیمانی شاعر هم بود، یا نه… روضه خوان. تا از داغ هایی که در سینه دارد روضه ها می خواند.
داغ پرپر شدن سربازان گمنامت در غربت عراق و شام و نجف .
راست می گویند واژ ه ها با خود بار احساسی دارند! وقتی می گویی سرباز گمنام دستی بذر غربت را در دلت می پاشد و بند جویبار چشمت را می گشاید. غریبی و مظلومی خودشان را به واژه می چسبانند و باز دلت آشوب می شود.
سرباز گمنام و غریبی و مظلومی… سردار روضه بخوان.
روضه ای حماسی که پشت پیاده نظام اسرائیل را بلرزاند. پشت هرچی داعش و گروه تکفیری است.
آقا جان سلام ما را در لحظه ای که سربازانت را یاری می کنی ، در لحظه ای که هم صدایشان فریاد الله اکبر سر می دهی ، ودر لحظه ای که زخمشان را می بندی و چشمانت بارانی می شود ، پذیرا باش.
((السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه))
نوشته شده به قلم معصومه رمضانی
3 نظر » 
کمی جذبه خوب است

گاهی بد نیست مرد در منزلش عصبانی شود . این که بنشیند و نگاه کند و همه هر کاری دلشان می خواهد بکنند ، چیز خوبی نیست .
غیبت می کنند ، دروغ می گویند ، گناه می کنند ، باید مرد در خانه جذبه هم داشته باشد . البته بد است که مرد زن و بچه اش را بزند این کار خوبی نیست اما باید کمی جذبه داشته باشد .
رسول خدا صلی الله و علیه و وله و سلم فرمود : « وای از دست پدرهای آخر الزمان »
پرسیدند : یا رسول الله ! از دست پدرهای مشرک ناراحتید ؟
فرمود : نه ! از پدرهای مومن ناراحتم .
از پدرهای ریش دار و مومن و آخوند و … و آدم های خوب ؛ از این ها ناراحتند که در آخرالزمان به فکر دین فرزندانشان نیستند .آن هایی که دین ندارند هیچ . اما این کسی که مقدس است چرا بچه هایش این جور می شود ؟
چرا دخترش این طور می شود و حجاب ندارد ؟
لذا در دوره آخر الزمان پدرهای خوب هم بچه هایشان نااهل می شود و رسول خدا می فرماید : « وای بر آن ها »
دیده شده در کتاب طریق دوست ، مجموعه رهنمودهای آیت الله مجتهدی تهرانی ، به کوشش علی اکبر مزد آبادی ، نشر یا زهرا سلام الله ، ص ۱۰۲.
2 نظر » 
شما دختر دارها ….

پاپ از هفت هزار کشیش دعوت کردند و آن ها هم رفتند . دستور کار جلسه این بود که برای خاموش چراغ اسلام نظریه بدهید . هفت هزار کشیش باسواد …
هفت هزار پیشنهاد داده شد برای کشتن اسلام . از این هفت هزار پیشنهاد ، هفتصد پیشنهاد را در آوردند و گرفتند و مطالعه کردند و از آن هفتاد پیشنهاد را درآوردند و از آن هم ۷ پیشنهاد را در آوردند . یک پیشنهاد در این ۷ تا قبول شد .
بنا شد که کاملا خرج کنند اگرم خواهند چراغ دین را خاموش کنند تمام دختران و زنان مسلمان را نیمه عریان کنند و زمینه بسازند در ادارات ، در تمام فروشگاه ها ، در تمام شهرداری ها ، تر تمام پار ها در طیاره ها ……وِلو شوند.
همین مردان مسلمان این پیکرها و قیافه های زیبا را دیدند و رابطه برقرار کردند دینشان از بین می رود …کم کم اسلام با بی حجابی زنان نابود می شود .
دختر دارها دستتان درد نکند .
شما دختردارها واقعا خسته نباشید که با فکر کسی دیگر در مقام کشتن اسلام درآمدید .
شما دولت ایران خسته نباشید که بی حجابی دارد گستردگی کامل پیدا می کند .
شما دانشگاهی ها خسته نباشید .
شما کارگردان ها خسته نباشید …
دختر پیغمبر آیا مظلوم تر از تو هم هست ؟؟
زینب کبری سلام الله آیا مظلوم تر از تو هم هست ؟؟
مگر خدا را شما الگو قرار نداده پس کو ؟؟
نگوییم حجاب اسلامی ، مگر ما حجاب کفری هم داریم . زنان را تا مرز بی حجاب شدن کشیدند .
بی حجاب های قبل از انقلاب را چادری نکردیم ، چادری هایمان هم بی حجاب شدند .
واقعا خسته نباشید ….
قیامت چه خواهد شد ؟
شما حوزه های علمیه ، شما آخوندها ، شما متدین های در بدنه دولت و دانشگاه . هیچ دردتان نمی آید که چه دارد می گذرد و کجا داریم می رویم .
وای باید مجلس فاتحه برای اسلام بگیریم . حرف امام حسین علیه السلام است « و علی الاسلام والسلام »
کلکم راع و کلکم مسول عن رایته …
به والله قسم طبق آیات قرآن قیامت از همه شما دولتیان از شما حوزوی ها راجع به ظهور این فساد و گسترده شدنش و حاکم شدنش سوال خواهند کرد و شما جوابی نخواهید داشت …
سخنان حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان .
3 نظر » 
درجات حیا و عفت

اولین درجه عفت این است که آدم چشم ، گوش ، زبان ، این اعضا و جوارح ظاهریش را ترمز داشته باشد . کار سختی است اما اگر یک مدت آدم کار بکند و شیرینی و لذتش را بچشد میبیند که شدنی است …..
آن هایی که اعضا و جوارح هرز بوده خدا شاهد است خواهران و برادران بزرگوار می بینید چه اتفاقی رخ می دهد . آن که چشمش هرز بوده ، گوشش هرز بوده ، ….، راحت حرام از او بر می آید و حرمت های خدا را می شکند .
می دانید آهسته ، آهسته یک اتفاقی رخ می دهد در وجوداین فرد ، البته به تدریج …
این قدم اول است که کم کم نسبت به مسائل معنوی بی اشتها می شود ، بی میل می شود …
این اولی علامت مریضی روح است .
اولین علامت مریضی روح بی میلی نسبت به مسائل دینی و معنوی است .حال ندارد دعا بخواند ، نماز را دیگر به زور چون مجبوراست می خواند ….
لذت نمی برد ، مثل جسم که وقتی مریض است بی اشتها می شودنسبت به غذا ، روح هم که مریض می شود اولین علامت بی اشتهایی روح نسبت به مسائل معنوی است که غذای روح است .
روح را درمان کن اگر درمان نکردی مرحله بعدی به وجود می آید .یواش یواش دچار شک می شود . می گوید ؛ نکند چیزی که راجع به ائمه می گویند راست نباشد ؛
پله بعدی دچار ریب وسوء ظن می شود .
اگر این قساوت ادامه پیدا کند پله بعدی طوری است که بعضی از مسائل دینی را انکار می کند .
پس ؛ بی اشتهایی ، شک ، ریب و انکار ، اینها مراحلی است که در آن قلب میمیرد …
اما نقطه مقابلش :
مراقبت کند لذت می برد ،اگر عفت و حیا را حفظ کند لذت می برد از عبادات ،از معنویات ، باورهایش قوی می شود . این پله اول عفت است .
اگر آدم این پله را موفق شد پله دوم را هم می تواند برود .
پله دوم این هست که علاوه بر این که ظاهر آدم پاک می شود و عفیف می شود ؛ باطن آدم ، دل آدم ، خلوت آدم ، آن جا هم دیگر افکارشان و شهوانی نمی آید ….
در روایتی است که حضرت عیسی علیه السلام به یارانش فرمود : یاران من ! برادرم موسی سفارش می کرد که یارانش زنا نکنند ، فحشا مرتکب نشوند ، ولی من یک چیز بالاتر به شما می گویم ؛ و آن این که حتی حدیث نفس هم نکنید ، تخیل هم نکنید ، تخیل فحشا را هم در دلتان نکنید . چرا ؟
خودشان جواب می دهند : برای این که کسی که تخیل فحشا را در دلش میآورد مثل یک خانه ای می ماند که تازه رنگ آمیزی شده ، در این خانه یک آتش روشن کنید این آتش خانه را می سوزاند ، اما دود که می زند ، سیاه که می کند …
تخیلات فحشا در دل انسان یواش یواش ، انسان را تاریک می کند ممکن است از جهت فقهی گناه حساب نشود ….
اما در عین حال آدم را آلوده می کند ….
سخنان حجت الاسلام عالی ، شنیده شده .
7 نظر » 
تحریک جنسی

یکی از ایرادهایی که بر حجاب گرفته اند این است که ایجاد حریم میان زن و مرد بر التهاب ها می افزاید و انسان را به جنس مخالف خود حریص تر می کند ؟
« برتراند راسل می گوید : اثر معمولی تحریم ، عبارت است از تحریک حس کنجکاوی عمومی و این تحریک ، هم در مورد ادبیات مستهجن و هم در مورد موارد دیگر مصداق پیدا می کند ….»۱
پاسخ
اولا : درست است که ناکامی جنسی عوارض وخیم و ناگواری دارد و مبارزه با اقتضای غرایز در حدودی که مورد نیاز طبیعت است غلط می باشد ، ولی برداشتن قیود اجتماعی مشکل را حل نمی کند بلکه بر آن نیز می افزاید .
در مورد غریزه جنسی ، برداشتن قیود ، عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرز و بی بند و بار می کند . در این مورد نیز هر چه بیشتر عرضه گردد ، هوس و میل به تنوع افزایش می یابد .
خود راسل در کتاب « زناشویی و اخلاق » اعتراف می کند که عطش روحی در مسائل جنسی ، غیر از حرارت جسمی است . آن چه با ارضا تسکین می یابد حرارت جسمی است نه عطش روحی .
آزادی در مسائل جنسی سبب شعله ور شدن شهوات به صورت حرص و آز می گردد ، ولی ممنوعیت و حریم قرار دادن ، نیروی عشق را به صورت یک احساس عالی و رقیق و لطیف و انسانی تحریک کرده و رشد میدهد تا انسان آن را در مسیر صحیح قرار داده و به نحوی که صلاح فرد و اجتماع در آن است سوق دهد .
مخالفان حجاب نمی دانند که رها کردن زن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات قرار دادن ، انسان را دیوانه می کند ، چون این امکان وجود ندارد که هر خواسته برای هر فردی برآورده شود ، غریزه او بدتر سرکوب شده و منجر به عقده می شود .
برای آرامش غریزه دو چیز لازم است : یکی ارضای غریزه در حد حاجت طبیعی و دیگری جلوگیری از تهییج و تحریک آن .
ثانیا : تحریک جنسی که از پوشش حجاب پدید می آید ، می تواند محرک شهوت برای ازدواج از راه مشروع باشد .۲
۱_ دیده شده در کتاب اسلام شناسی و پاسخ به شبهات ، علی اصغر رضوانی ، به نقل از جهانی که من می شناسم ، ص ۷۰.
۲ _دیده شده در اسلام شناسی و پاسخ به شبهات ، علی اصغر رضوانی ، نشر مسجد مقدس جمکران ، ص ۵۳۲.
1 نظر » 
خواهرم ، دخترم …

بزرگترین خطر برای انسان غفلت است . غفلت از خدا ، غفلت معاد ،غفلت از جوانی ، غفلت از استعداد ها ، غفلت از ارزش ها ، غفلت از دوستان و جامعه و….
بزرگترین خطر برای انسان این است که غافل باشد ………
دشمن ما کیست ؟
دشمن ما شیطان است که با وسوسه خود آدم و حوا را فریب داد و آنان را به کاری وادار کرد که موجب کنار رفتن پوشش بهشتی آنان گردید .
آری برهنگی اولین نتیجه عصیان انسان بود که به آدم و حوا خدا گفت : این غذا را نخورید و خوردند . یک مرتبه لباسهایش ریخت . برهنگی سیلی الهی است و اول سیلی را آدم و حوا خوردند .
دشمن ما تفکری است که زن را برای هوس بازی ، تفنن و کامیابی می خواهد …
خواهرم ، دخترم ؛
از شما می پرسم ! چرا دشمنان ما پیشرفت های علمی خودرا از ما دریغ می کند ….
اما نسبت به آن چه دختران و پسران ما را فاسد می کنند بخشش می کنند.
در استقلال کشور و دفاع از میهن زنان پوشیده بیشتر فرزندان خودرا به جبهه فرستادند یا زنان غیرپوشیده …..
همین الان اگر به کشور حمله شود مردان و زنان با ایمان زودتر فرارمی کنند یا عناصر سست ایمان.
اغفال دختران پوشیده راحت تر است یا دختران بد حجاب .
از شما می پرسم خانم !
اکر برادر شما بنای ازدواج داشته باشد و شما را وکیل کند که یک دختر خوب برایش انتخاب کنید آیا شما به دنبال دختری می روید که هر روز چشم هزاران جوان هرز به او افتاده یا کسی را انتخاب می کنید که عفاف و حجاب او کاملتر و از چشم هوس بازان دورتر باشد …..
آیا افت تحصیلی ،نگرانی ، امراض روانی. مقاربتی ، سقط جنین ، فرار از خانه ، ولخرجی ، بهانه گیری ، اصراف ، تجمل گرایی ، گناه بی بند وباری در میان دختران با تقوا بیشتر است یا دختران رها ؟
خواهرم ، دخترم ..
حجاب از ضروریات اسلام است و شما به حمد الله از فرزندان اسلام هستید ، فرزندان امیر المومنین هستید ، فرزند پیغمبر صلی الله هستید که فرمود : « من و علی پدران این امت هستیم » …..
خواهرم ، دخترم..
اگر هر چیزی را انکار کنید مرگ را که می توان انکار کرد ، من و شما دیر یا زود باید پاسخگوی کارهای خود باشیم ، کمال آفرینش ما در بندگی خداست ، نه در اسارت هوس ها
کی کفت ما آزادیم ؛ نه مرد آزاد است ، نه زن . ما بنده خداییم ، مکر می شود گفت من بند ه خدایم مکر می شود گفت من آزاد ؟
شما وقتی آزاد هستی که خودت ، خودت را درست کرده باشی ….
آزادی ما در چهار چوب اراده خداست …….
خواهرم ، دخترم ..
مگر خود شما جواهر قیمتی را در پوشش قرار نمی دهی تا از دسترس دور بماند چه گوهری گرانقیمت تر از خود شما ؟
چرا خود را ارزان در جلوی هر چشمی قرار می دهید ؟
مگر نه این است که کسانی که شما را نگاه می کنند شما را برای خودشان می خواهند نه برای کمالات خودت .
خو اهرم ، دخترم ..
اگر جلوه گری و دلربایی امروز شما علاقه مردی را نسبت به همسرش کم کرد ، شما با این قیافه آمدی توی خیابان ، برمی گردد به خانمش نگاه می کند می بیند شما بهتری و بداخلاقی می کند ..
اگر جلوه گری و دلربایی امروز شما علاقه یک مردی را به زنش کم کرد فردا یک زیبای دیگری با جلوه گری خود ، دل شوهر شما را از شما جدا خواهد کرد …
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیده شده
1 نظر » << 1 ... 182 183 184 ...185 ...186 187 188 ...189 ...190 191 192 ... 257 >>