▪️بازی درمانی و نقش آن در درمان خجالتی بودن کودکان
والدین میتوانند با یک سری بازیها، هم فرزندشان را سرگرم کنند، هم تجربه نقشهای اجتماعی مختلف را به او بدهند و هم مهارتهای اجتماعی و ابراز وجود را در او پرورش دهند.
نمونه ای از این بازیها
تئاتر خیالی: لباسهای ویژه ای بپوشید و با فرزندتان یک نمایش را در مقابل تماشاچیان خیالی اجرا کنید. حتی میتوانید عروسکهای او را به عنوان تماشاچیان در گوشه ای بچینید و برای آنها بازی و سخنرانی کنید یا برای عروسکها روی صحنه ای خیالی، آواز بخوانید.
کمرویی معمولاً به دلیل کمبود اعتماد به نفس ایجاد میشود.پس اعتماد به نفس کودک خود را بالا ببرید.
معلم بازی: از فرزندتان بخواهید معلم شما شود و آنچه را که در کلاس یاد گرفته به شما یاد بدهد. یا از او بخواهید به عروسک هایش که بچههای تنبلی هم هستند، درس بدهد. خواهید دید که او با تصور کردن خودش در موقعیتی قدرتمند و اثرگذار، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و به خوبی از پس اجرای نقش برمی آید.
بازی مصاحبه: یک میکروفن خیالی جلوی فرزندتان بگیرید و با او مصاحبه کنید. نظر او را درباره رنگ لباسش، آب و هوا، غذای مورد علاقهاش و… بپرسید و تا میتوانید این مصاحبه را طولانی کنید. با این کار فرزندتان هم ابراز نظر و عقیدهاش را تمرین میکند و هم صحبت کردن مقابل جمعیت را یاد میگیرد.
ضبط صدا: با فرزندتان حرف بزنید یا کتاب بخوانید، میتوانید حتی نمایشنامهای را اجرا کنید و در همین حال صدایتان را با یک ریکوردر یا تلفن همراه ضبط کنید و بعداً گوش دهید. شنیدن صدای خود میتواند باعث شناخت ضعفها، برطرف کردن آنها و بالا رفتن اعتماد به نفس کودک برای صحبت در جمع شود.
پانتومیم خانگی: این همان بازی معروفی است که حتماً در فیلمهادیده اید. یک کلمه یا مفهوم را انتخاب کنید و با اجرای پانتومیم سعی کنید آن را به دیگران بفهمانید. از کودکتان بخواهید با حرکات دستها و بدن، این مفهوم را انتقال دهد. با این کار، او میآموزد که از بدنش برای برقراری ارتباط استفاده کند و مهارتهای کافی را برای تقویت زبان بدن یاد میگیرد.
مسابقه گویندگی: در این بازی سعی کنید کودکان را مدیریت کنید تا به نوبت هرکدام متنی را که از قبل تنظیم کردهاند، بدون اشتباه بخوانند (به تقلید از گویندگان رادیو و تلویزیون)؛ برنده کسی است که مسلطتر از دیگران بوده و کمترین اشتباه را داشته باشد.
توجه داشته باشید که این مسابقه باید ابتدا در مقابل افرادی که برای کودک مأنوس هستند؛ مثل پدر و مادر و خواهر و برادر، انجام شود تا به مرور نگرانیها و حس خجالت یا هراس کودک از بین برود.
به کودک فرصت دهید و هربار که این مسابقه را اجرا کردید، او را بیشتر از قبل تشویق کنید و نقاط قوت او را برایش پررنگ کنید. کمکم و به مرور این بازی را در بین اقوام ( خاله و عمه و عمو ) و… انجام دهید.
بازی نقل خاطره، داستان و شعر: در این بازی از کودک بخواهید با آرامش کامل یکی از خاطرات خود را تعریف کند یا داستان یا شعری را که بلد است برای دیگر اعضای مسابقه بخواند. یا اگر یک خاطره خانوادگی دارید که مربوط به کل خانواده است، بهعهده کودک بگذارید تا آنرا تعریف کند.
صبور باشید و بگذارید کودک با ادبیات خودش و با هر کلمهای که به ذهنش متبادر میشود، ماجرا را تعریف کند. از ایرادگرفتن بپرهیزید. اگر او در حال خواندن شعری است به حالت زمزمه همراه او شعر را خیلی آرام بخوانید و بعد او را بلند تشویق کنید. این مسابقه به کودک جرأت میدهد و بسیار در مسیر رفع خجالت و کمرویی نتیجه مثبت خواهد داشت.
بازی چه کسی میتواند دیگران را بخنداند: این یکی از مفرحترین بازیهایی است که به رفع کمرویی کودکان کمک میکند. در همه میهمانیها و مجالس خانوادگی هم میتوانید از این بازی استفاده کنید.
?تقویت مهارت کودکان خجالتی
▪️رفتار اجتماعی او را تحسین کنید:
مهارت های اجتماعی جدید را تقویت کنید تا کودک یاد بگیرد وقتی او را می بینید که سعی دارد بر خجالت غلبه کند، با محبت و گرمی تحسینش کنید .
مراقب باشید که این کار را در عموم انجام ندهید چون به احتمال زیاد خجالت زده شود. به جای آن به او بگویید که در خلوت چه کار کرده است.
▪️عزت نفس کودک را بسازید:
کودکانی که در مورد خود احساس خوبی دارند، کم تر خجالتی هستند. نقاط قوت فرزندتان را مشخص کنید و آن ها را بسازید.
آیا او خلاق است؟
ورزش کار است؟
ترویج این مهارت ها به کودک امکان می دهد که خود را فردی با استعداد و توانا ببیند این حس اعتماد می تواند به او کمک کند در موقعیت های اجتماعی شجاع تر شود.
▪️برای او ارزش قایل شوید.
در پی هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید. کودکان خجالتی همیشه فکر می کنند دیگران در مورد آنها بد قضاوت می کنند. پس هر بار کار درستی انجام می دهد، او را تشویق کنید. مثلا بگویید «من به تو افتخار می کنم.
تو توانستی از ترست فاصله بگیری.»، «چه قدر شجاعی!»
و …
این امر سبب می شود حس عشق در او جان بگیرد.
▪️ در مهماني با كودكتان اینگونه رفتار کنید:
بچههاي خجالتي، مطمئنا دوست ندارند مركز توجهات يك جمع باشند. بنابر اين شما نبايد كاري كنيد كه ناگهان همه متوجه كودكتان بشوند. اينكه از پسرتان بخواهيد جلوي يك جمع كه براي نخستين بار آنها را ميبيند، سنتور بزند يا براي آنها شعر بخواند، كار نادرستي است. كودكان فقط براي كساني اين كار را ميكنند كه به آنها اعتماد داشته باشند. اينكه شما بهطور غيرمنتظره و بدون اطلاع قبلي به فرزندتان، از او چنين كارهايي را بخواهيد، باعث سرخوردگي كودك ميشود بهويژه در دوران پيشدبستاني كه زمان ساخته شدن اعتماد به نفس كودك است. بد نيست بدانيد سخنراني و اجرا در جمع ترس شماره يك بزرگسالان است، چه برسد به بچهها.
▪️عشقتان را ابراز كنيد.
كودك خجالتي شما بايد اطمينان داشته باشد كه شما او را همانطور كه هست، دوست داريد. او راه و روش خودش را براي روبهرويي با موقعيتهاي جديد دارد و دوست دارد اول مشاهده كند و بعد وارد بازي شود. شما بايد به اين ويژگيها احترام بگذاريد. همين كه فرزندتان را در آغوش بگيريد، نشان ميدهد او با همان ويژگيهايش شايسته دوست داشتن شماست. محبت شما به فرزندتان به او اعتماد به نفس ميدهد.
دراین ضمینه یک سری قوانین هم وجود دارد.
برای برخورد با کودکان خجالتی یا کمرو
۱. والدین باید برای کودک قدر و ارزش قائل شوند هر کودکی صفات ویژه مثبت و با ارزشی دارد و به گونه ای از کودکان دیگر متمایز است شناسایی این صفات ویژه بخش مهمی از تربیت کودک خجالتی است.
۲. کودک خجالتی در موقعیت های اجتماعی به حمایت فوق العاده نیاز دارد افراد ناشنوا و موقعیت های جدید برای او فشار روانی و استرس زیادی به وجود می آورند.
۳. بگذارید کودک تجارب شخصی کسب کند.
طبیعی است که کودک علاقه دارد اشیا را لمس و بررسی کند. بسیار اتفاق میافتد که پدر و مادر مانع کودک می شوند مثلا اجازه نمیدهند خودش را کثیف کند به این ترتیب کودک خیلی زود علاقه به گسترش فعالیتهای خود را از دست می دهد و محیط اطراف برایش کسل کننده می شود و از خواسته هایش چشم پوشی می کند.
۴. بیشتر نگه داشتن کودک در کودکی عواقب خودش را دارد .
جملاتی مثل تو برای این کار هنوز کوچکی تمام وظایف کودک را از او سلب میکند.
▪️ عواقب تربیت استبدادی در مورد کودکانی که مشکلات برقراری ارتباط دارند.
روش تربیتی استبدادی می تواند دلیل این مشکل باشد کودکانی که والدین مستبد دارنداز ترس تنبیه فعالیتهای خود را گسترش نمیدهند . پدر و مادر به عنوان ادب و موفقیت در روش تربیتی خود باعث کم رویی کودک می شوند.
▪️قصه درمانی هم تأثیر مثبت و عجیبی بر کاهش کمرویی و افسردگی در کودکان دارد. این روش درمانی، بر افزایش عزت نفس و خرده مقیاسهای آن که شامل، خود کلی، خود اجتماعی، خود بهعنوان عضوی در خانواده و خود تحصیلی کودکان است، اثر بسیار مناسبی دارد.
قصه درمانی و قصهگویی در نقش عامل آموزشی و تربیتی، باعث ترویج و بحث و تبادلنظر در بین کودکان میشود و از این طریق مهارتهای زبانی تقویتشده، کودک در رهگذر ماجراها و شخصیتپردازیهای قصه، با نقاط قوت و ضعف و استعدادهایش آشنا شده و یاد میگیرد با دیگران ارتباط مناسب برقرار کند.
▪️ورزش های تیمی نقش مهمی در رشد کودکان دارند. برای مثال به کودکان در مهارتهای اجتماعی، اعتماد به نفس و آمادگی جسمانی کمک میکنند. آنها حتی بسیار سرگرم کننده هستند، ولی نه برای همه ی کودکان. درواقع بعضی از ورزشها مانند فوتبال برای بچه های خجالتی به دلیل اندازهی تیم شاید مناسب نباشد ولی ورزشهایی مانند تنیس مناسب هستند.
ورزشهایی که هدف تمرینی دارند به طور خاصی مناسب هستند. کاراته ودیگر ورزشهای رزمی در این گروه قرار میگیرند زیرا به دفاع شخصی کودک کمک میکنند.
دانشآموزان میتوانند مبارزههای تن به تنی را در کلاسهای عمومی تجربه کنند. در این ورزش، تمرکز روی توسعهی شخصی و منظم، سازمان دهی شده و هدفمند در قدمهای کوچک است.
کودکان خجالتی که در صبر و ساکت بودن مهارت دارند، در ژیمناستیک هم به خوبی عمل میکنند. علاوه بر این، ژیمناستیک هماهنگی و استقامت روحی را تقویت میکند.
اگر کودکتان بیرون از خانه قادر به بازی است و با جراحات مشکلی ندارد، تنیس گزینهای عالی برای او است. در مقایسه با ورزشی مثل فوتبال، امنیت خیلی بیشتری دارد و میتواند تنهایی یا با یک نفر دیگر لذتبخش باشد.
البته که ورزشهای عالی دیگری هم برای کودکان خجالتی موجود میباشد. حتی ممکن است که در تیمهای سنتی بهتر بازی کند مخصوصا اگر در تیم دوستی داشته باشد. ورزشهای دیگر برای کودکان خجالتی شامل شنا، اسکیت روی یخ، دو و کوهنوردی است. اگر از ورزش های تکنیکی صرف نظر کنیم، ورزش کردن می تواند تمرینی جسمانی برای کودک شما باشد همین طور به تقویت مهارت های اجتماعی کودک کمک کند (مانند کلوپ های کوهنوردی و پیاده روی).
بعضی از کودکان کم رو پشت نقاب خجالتی بودن خود پنهان می شوند و تلاشی برای رشد مهارت های خود نمی کنند که همین باعث تضعیف اعتماد بنفس آن ها می شود.
خجالت در کودکان عیب و نقص نیست بلکه یک خصوصیت اخلاقی است که نیازی به تنبیه والدین و شرمندگی آنها ندارد. این ویژگی اخلاقی در کودکان با تشویق و حمایت والدین اصلاح خواهد شد.
اولین گام در پرورش کودک خجالتی پذیرش او است. کودک خود را آن طور که هست بپذیرید، نه آن طور که دوست داشتید یا انتظار دارید باشد. کودک با دانستن این مطلب که «همین طور که هست» بسیار دوست داشتنی است، اعتماد به نفسش ترمیم خواهد شد
۲) سعی در تغییر رفتار خجالت کودکتان داشته باشید با تأکید بر این نکته که مجبور نیست کاری را که دوست ندارد، انجام دهد زیرا اصرار بر انجام کار، روحیه تدافعی کودک را افزایش می دهد.
۳) احساسات کودک خود را شناخته و اجازه دهید خودش باشد. اطمینان داشته باشید با صرف وقت، عشق و حمایت شما، او می تواند بر ترس های خود غلبه کند. به عبارت دیگر فرزند خود را باور کنید تا او نیز خود را باور کند.
۴) کودک خود را در یافتن فرصت های زمانی که می تواند خارج از محیط آشنای خود قدم بردارد یاری دهید.
همه ما در موقعیت های سخت و مبهمی برای تصمیم گیری درباره مسائل قرار گرفته ایم. ما دوست داریم کاری را انجام دهیم ولی می ترسیم و همین ترس ما را منصرف می کند. زمانی که چنین موقعیت هایی هم برای کودکتان پیش می آید او را تشویق به پریدن از مانع و سعی در رسیدن به مقصود کنید. اگر او سعی کرد، از او تقدیر کرده و تشویق کنید ولی اگر سعی نکرد، مشکلی نیست و به او بگویید همچنان مقبول نظر شماست.
۵) پرخاشگری نسبت به کودکی که با ترس هایش درگیر است به هیچ وجه مناسب نیست. پذیرش، عشق ورزی و تشویق از نکات کلیدی پرورش کودک خجول است. بنابراین درک این نکته که موفقیت یا شکست او در رفع خجالت و کم رویی آن قدر مهم نیست تا یادگیری دوست داشتن خود، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
مباهله از دیدگاه آیت الله جوادی آملی:
از غريب ترين ايام زندگي ما ايام مباهله است.
خيلي از ما عالمانه حرف ميزنيم و عوامانه فكر ميكنيم در نتیجه آن اركان ولايت را تقريباً از دست ميدهيم در حالی که آن اجزاي غير ركني را خيلي محترم ميشمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است اينها جزء واجبات غير ركني است.
غدير جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء واجبات ركنی ولایت است ، با سالروز ازدواج فرق ميكند. در حالی که نه رسانهها از او نام ميبرند و نه حوزهها خبري هست!
آن وقت آن مسائل واجبات غير ركني را خيلي دامن ميزنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزاي نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركني است اما ركوع و سجود واجب ركني است.
وقتي مأمون(علیه من الرحمن ما یستحق) ، به وجود مبارك امام رضا(سلام الله علیه) عرض ميكند به چه دليل علي بن ابيطالب(سلام الله عليه) افضل است؟ ایشان ديگر نفرمود غدير، فرمود با آیه انفسنا .
خدا وقتي وجود مبارك حضرت امير علیه السلام را جان پيغمبر ميداند از اين بالاتر فضيلت فرض ميشود؟!
«من كنت مولاه فهذا علي مولاه» كه گفته ی خود پيغمبر است هر چند آن هم از طرف خداست، کجا؛ و اینکه ذات اقدس اله خود فرموده علي جان پيغمبر است، کجا؟! و وجود مبارك امام رضا علیه السلام به اين استدلال كرد.
دستت را سر هر سفره ای دراز نکن!
در حلال و حرام وسواس بشوید ، نه در نجاست و طهارت . زیاد دست آب نکشید ، مواظب حلال و حرام باشید. آیه ی قرآن است که (فلینظر الانسان الی طعامه ) یعنی انسان به طعامش نگاه کند .
وقتی غذایی جلوی انسان می گذارند ،باید ببیند که این غذا از کجا آمده ؟حلال است یا حرام؟مال صغیر است؟ از چه درست شده؟ مال موقوفه است؟ مال خمس نداده است؟ ربا است؟ رشوه است؟ وسواس بشوید ،تا حلال نخوردی حال عبادت نداری. تا حلال نخوری تاریک هستی. اگر می خواهید نورانی شوید حلال بخورید. اولیا ی خدا اگر حرامی جلویشان باشد می فهمند ماها نمی فهمیم .
باید احتیاط کنیم. اگر به منزل انسان متدین و با تقوا و نماز شب خوان رفتی شام آوردند ، بخور. ولی افراد لا ابالی غذایشان را نخور.
حدیث دارد که مردم چهار دسته اند یک دسته: مالشان را از راه حلال به دست می اورند و در راه حلال هم خرج می کنند او به بهشت می رود. اما سه دسته دیگر به جهنم می روند.
دسته دوم مالشان از راه حلال است اما در راه حرام خرج می کنند .
دسته سوم بر عکس هستند ، مالشان از راه حرام است رشوه می گیرند ، ربا می دهند، اما روضه خوانی هم می کنند ، این هم به جهنم می رود.
قسم چهارم آن کسی است که مالش از حرام است و در راه حرام هم خرج می کند . رشوه و ربا می خورد و بعد هم مشروب و قمار و نا اهلی و… . همیشه این دعا را بخوانید : اَللَّهُمَّ ارْزُقنا رِزْقاً حَلاَلاً طَيِّباً؛ خدایا روزی حلال نصیب من کن.
اگر انسان یک لقمه حرام بخورد تا چهل روز اثر می گذارد. اوایلی که آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله علیه به قم آمده بودند یک شب ایشان را مهمان می کنند .او هم شب در خواب می بیند که امام زمان علیه السلام به او می فرمایند: «دستت را سر هر سفره ای دراز نکن» … به میهمانی نمی روند. انسان باید در شکمش و سواس شود .
بدیع الحکمه(مواعظ حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی)، انتشارات بوستان قرآن، چاپ چهارم ، ۱۴۹۵، ص۴۰
غدیر فقط مسأله جانشینی نیست توجه دادن به مسأله امامت است
ماجرای غدیر فقط نصب یک جانشین برای پیغمبر نبود. غدیر دو جنبه دارد: یکی جنبهی نصب جانشین است.
جنبهی دیگر قضیه، توجه دادن به مسئلهی امامت است؛ امامت با همان معنائی که همهی مسلمین از این کلمه و از این عنوان میفهمیدند. امامت یعنی پیشوائی انسانها، پیشوائی جامعه در امر دین و دنیا؛ این یکی از مسائل اصلی در طول تاریخ طولانی بشر بوده است.
مسئلهی امامت، یک مسئلهی مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست.
امامت یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعهای حکمرانی میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند. این یک مسئلهی همگانی است برای همهی جوامع بشری.
بیانات ۱۳۸۹/۰۹/۰۴
آیات آخر سوره ی فرقان
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا ﴿63﴾
عبادالرحمن و بندگان خاصّ خداوند رحمان کسانی هستند که بدون کبر و غرور در زمین راه میروند و هنگامیکه جاهلان آنها را مخاطب خود قرار میدهند و سخنان نابخردانه میگویند، به آنها سلام میکنند و با بزرگواری میگذرند.
وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا ﴿64﴾
(عبادالرحمن) کسانی هستند که شبانگاه و شبها برای پروردگارشان سجده میبرند و قیام میکنند و نماز تهجد بهجا میآورند.
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا ﴿65﴾
و آنها کسانی هستند در دعاهایشان میگویند: پروردگارا عذاب جهنم را از ما دور کن و برطرف فرما؛ زیرا عذاب جهنم سخت و پردوام است.
إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿66﴾
به حقیقت جهنم بد جایگاه و بد محلی است برای زندگی و اقامت انسان.
وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا ﴿67﴾
(عبدان خاص خدا) کسانی هستند هرگاه احسان و انفاق کنند، در انفاق میانه روند. نه اهل اسرافاند و نه اهل تفریطاند. معتدل و میانهرو هستند.
وَالَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاّ بِالْحَقِّ وَلا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا ﴿68﴾
و کسانی هستند که غیر خداوند متعال در عبادت و دعا معبود دیگری را پرستش نمیکنند و نمیخوانند و همچنین کسانی هستند هیچکسی را بهناحق نمیکُشند و عمل شنیع زنا را انجام نمیدهند و هرکسی چنین عملی انجام دهد، مجازات سختی خواهد دید.
یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا ﴿69﴾
کسانی که اعمال مورداشاره را در آیه قبل بیان شدند، انجام دهند، در قیامت عذاب آنها چند برابر خواهد شد و با ذلت و خواری در دوزخ خواهند ماند.
إِلاَّ مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿70﴾
مگر کسانی تجدیدنظر و توبه کنند و با عمل صالح خود گذشته را جبران نمایند. خداوند گناهان این افراد را به کرم خود مبدل به حسنات خواهد کرد و همواره خداوند بخشنده و مهربان و اهل گذشت است.
وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿71﴾
هر کس از کافران تجدیدنظر کنند و ایمان بیاورند و هر کس از عاصیان از عمل خود پشیمان شوند و توبه کنند، آنها بهسوی خدای خود گام برداشتهاند و خداوند پاداش آنها را خواهد داد.
وَالَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا ﴿72﴾
عبادالرحمن کسانی هستند، بر باطل شهادت کذب نمیدهند و در مجالس باطل که در آن عمل خلاف شرع انجام شود، شرکت نمیکنند و زمانی با گفتار و برنامههای لغو و بیارزش مواجه میشوند، بزرگوارانه از آنها گذر میکنند.
وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا ﴿73﴾
و کسانی هستند زمانی بهوسیله قرآن کریم به آنان تذکر داده شود، چون کر و لال در کنار آن گذر نمیکنند و ساده در کنار آن نخواهند رفت (آن را گوش میدهند و در آن تدبّر و تفکر میکنند)
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿74﴾
﴾ و کسانی هستند در دعاهای خود مرتب میگویند: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» (الهی به ما همسران و فرزندانی عطا فرما موجب روشنی چشمان ما شوند و همه ما را امام و پیشوا و راهنمای دیگران قرار ده)
أُولَئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَسَلامًا ﴿75﴾
آنها (عبادالرحمن) کسانی هستند، در مقابل صبر و مقاومتشان درجات عالی و بهشت به آنان پاداش داده میشود و در آن جایگاه عالی با سلام و درود و تحیت روبرو میشوند
خَالِدِینَ فِیهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿76﴾
بهشتی که عبادالرحمن در آن قرار میگیرند، بهترین جایگاه و مناسبترین محل است و محل زندگی خوبی میباشد.
قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا ﴿77﴾
ای محمد به کافران بگو: خداوند برای شما با دیدگاه کفرتان، ارزش و وزنی قائل نیست. شما با ایمان و دعا و عبادت نزد خداوند صاحب ارزش هستید. اعمال ظاهر شما گویای این مطلب است ظاهراً ایمان را قبول نکردهاید و برنامههای خداوند را تکذیب نمودید. مطمئن باشید نتیجه این گمراهی دامن شمارا خواهد گرفت و خداوند برای شما حسابی باز نخواهد کرد.
*** توضیح آیات***
توضیح آیات 63 تا 74: در این 12 آیه خداوند متعال 12 صفت عبادالرحمن (بندگان خاص) خود را عدّ و بیان کرده است و به پاداش این بندگان خاص نیز اشاره فرموده است ازجمله:
1-اهل تواضعاند و در برخورد و آمدورفت بدون تکبر و غرور و دور از خودخواهی هستند و در راه رفتن، متواضعانه راه میروند.
2-حلیم و بردبارند تا جایی اگر جاهلان روزگار و هرزهگویانِ زمان، آنان را مورد اهانت و آزار قرار دهند، با سلام و تحیات به آنها جواب خواهند داد.
3-آنها اهل نماز شب و تهجدند و لحظهای که همه مردم در خوابند، آنها بیدارند و به عبادات و سجده و دعا باخدای خود مشغولاند.
4-عبادالرحمن خداترساند و از عذاب دوزخ میترسند و از خداوند میخواهند آنان را شامل رحمت خود نموده و از عذاب جهنم محفوظ فرماید.
5-معتدل و وسطیاند و اهل افراطوتفریط نیستند. در انفاق و عبادات و بیان مطالب، راه وسط را انتخاب میکنند.
6-اهل توحید خالصاند و از هر نوع شرک و خرافهپرستی پرهیز میکنند.
7-آنان کسانی هستند دستان و دامن خود را با خون بیگناهان و خونی که خداوند آن را حرام اعلام کرده است، آلوده نمیکنند.
8-عبادالرحمن کسانی هستند دامن خود را با اعمال منافی عفت آلوده نمیکنند و در زندگی روزانۀ خود، دنبال عمل شنیع زنا نیستند.
9-کسانی هستند حقوق دیگران را رعایت میکنند و از شهادت دروغ و باطل که به حقوق دیگران لطمه وارد کند، پرهیز میکنند.
10-کسانی هستند از منکرات و برنامههای لغو و باطل و پوچ دوری میکنند.
11-آنان کسانی هستند در برابر آیات آسمانی و آیات قرآن کریم با تفکّر و تدبّر برخورد میکنند و در برابر دستورات آسمانی تسلیماند.
12-آخرین صفات عبادالرحمن این است در فکر تربیت فرزندان و خانوادۀ خود هستند و از خداوند درخواست و تقاضا دارند که همسر و فرزندان آنان را مؤدب و بااخلاق و راهنما و پیشوا برای دیگران قرار دهد.
دستور العمل هاى آيات آخر سوره فرقان ، علامه حسن زاده ی آملی
(( اى عباد الرحمن )) ، آخر سوره فرقان از (( عباد الرحمن الذين يمشون على الارض )) تا آخر سوره هر يك دستور العمل كامليست .
خروس در سحر به ذكر مشغول است كم از خروس مباش
از امل (آرزو) - (مقصود آرزوهاى بى پايان دنيوى است ) چشم پوش و در عمل كوش مرد جستجو باش نه گفتگوى . از دريا بخواه نه از جوى .
از فضول كلام چون فضول طعام دست بدار. سبكبار باش نه سبكسر و سبكسار، خروس در سحر به ذكر قدوس و سبوح در خروش است كم از خروس مباش ! چون به خروش آمدى بدان كه بهترين عطاى دوست لقاى اوست ، مترصد باش كه :
گدايى گردد از يك جذبه شاهى به يك لحظه دهد كوهى به كاهى
منبع: تازيانه سلوك ، ص 114، استاد حسن زاده آملى
ظهور دیکتاتوری با تربیت نادرست
هيچ بيماري از بيماري هاي نفساني نيست مگر اينکه انسان [دراثر تربيت] مي تواند اصلاح کند؛ گرچه درنفس، ريشه کرده باشد و استوار شده باشد…. آن بچه اي که به دنيا مي آيد، قابليت تربيت را دارد…. جوان ها به ملکوت نزديک تر وقلب آنها پاک تر است. اگر با گذشت سن، مجاهده نکنند وتحت تربيت قرار نگيرند، هرچه جلوتر مي روند، از ملکوت اعلي دورتر مي شوند.
انسان از اول این طور نیست که فاسد به دنیا آمده باشد از اول با فطرت خوب به دنیا آمده، با فطرت الهی به دنیا آمده «کُلُّ مولودٍ یوُلَد علی الفِطْرَةِ.
فطرت همه بر نورانیت است، فطرت شما، فطرت نورانی است، فطرت توحید است.
(هر کودکی با فطرت الهی متولد می گردد) که همان فطرت انسانیت، فطرت صراط، مستقیم،فطرت اسلام و فطرت توحید است.
هیچ چیز، هیچ صفتی در انسان از آن وقتی که متولد شده است نبوده. بچه وقتی متولد شد دیکتاتور نیست. وقتی هم که بزرگ می شود کم کم، آن طور نیست که آن دیکتاتوری های بزرگ را داشته باشد، لکن با تربیت های ناصحیح در همان محیط کوچکی که دارد کم کم دیکتاتوری در او ظهور می کند اگر تربیت صحیح باشد برای این بچه آن دیکتاتوریش رو به ضعف می رود و اگر تربیت فاسد باشد آن دیکتاتوری که کم بود رشد می کند.
اساس عالم بر تربیت انسان است، انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبیا آمده اند برای اینکه این عصاره بالقوه را بالفعل کنند.
تمام نکته انبیا این است که تربیت کنند این بشر را که قابل برای این است که تربیت بشود.
بنابراين [فرزندان] از اول بايد تربيت شوند واز همان کودکي، تربيت درست شوند وبعد هم در هر جا که هست، يک مربي هايي باشند که انسان را تربيت کنند. انسان تا پايان عمر، نيازمند تربيت است… بايد دانست که آن که ديکتاتور مي شود، از همان آغاز ديکتاتور نبوده است، با تربيت هاي نادرست است که در انسان ديکتاتوري ظهور مي کند. اگر تربيت بچه صحيح باشد، آن ديکتاتوري در او ظهور نخواهد کرد.»
تعليم وتربيت ازديدگاه امام خميني (ره) ، مجتبي فراهاني ، خلاصه ص ۱۶_۲۰
فی الکافی عن الباقر (ع) : «قُلْتُ لِابِی جَعْفَرٍ علیه السلام حَدِّثْنِی بِما اَنتَفِعُ بِهِ فَقالَ یا اَبا عُبَیدَةَ اَکْثِر ذِکْرَ الْمَوتِ (الشافی صفحه، 534)
ابو عبیده از حضرت (باقر علیه السلام ) در خواست نصیحت می کند که چیزی به من بگو که من از آن بهره مند بشوم.حضرت می فرمایند: یاد مرگ را در ذهن خود زیا د کن ! فَاِنَّهُ لَمْ یُکْثِر الاِنسانُ ذِکْرَ الْمَوتِ اِلاَّ زَهِدَ فِی الدُّنْیا؛. هر کسی که زیاد به یاد مرگ باشد به دنیا بی رغبت می شود. جلوه های دنیا در چشم او و در دل او بی رونق می شود. واقع قضیه هم همین است.
کسانی که خیلی به دنیا چسبیدند ، از یاد مرگ می گریزند. اگر کسی اسم مرگ را بیاورد ، پریشان و آشفته می شوند. شنیدیم بعضی ها را که وقتی نصیحتشان می کردند؛ اسم مرگ را می آورند، دستپاچه می شدند. می گفتند آقا نگو! اصلاً می ترسند به یاد مرگ بیفتند. این ، از جهت چسبندگی شدید به دنیاست. اصلاً طاقت ندارد اسم مرگ را بشنود ؛ چون مرگ فراق همه چیز است.
همه آن دلخوشی ها ، دلبستگی ها و لذت هایی که انسان در دنیا دارد ، از همه اینها مفارقت می کند و دور می شود.این کسی که دلبسته به اینهاست، چه چیزی برایش بدتر،سنگین تر،سخت تر از این مفارقت است !؟ انسان یک چیزی گم کند ، چیزی که به آن دلبسته است ، چه قدر آشفته می شود؟!
حالا همه محبوب های زندگی را ، افراد محبوب ، اشیاء محبوب، همه اینها را انسان از دست می دهد. بین او و همه اینها جدایی می افتد. این کسی که دلبسته به اینهاست ، از مرگ وحشت می کند اصلاً اسمش را نمی خواهد بشنود. بنابراین ، یک قاعده روشنی شد، که اگر می خواهید این حالت دلبستگی کم بشود ، زیاد یاد مرگ بکنید .
شرح حدیث از حضرت آیت الله امام خامنه ای ( مدظله العالی) ۸۷/۷/۸
شرط رسیدن به مادیات، بیدینی نیست!
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
از دین دست برداشتیم تا دنیای ما بیشتر و بهتر شود، علاوه بر اینکه از معنویات پایین آمدیم، به ضرر دنیای ما تمام شد و همهی خیرات از دست ما رفت، غافل از اینکه سرچشمهی همه خیرات اوست، و از ناحیهی او باید به ما برسد…
میخواستیم با کنارهگیری از معنویات و دوری از دین در مادیات پیشرفت و ترقی کنیم، بدتر در مادیات هم عقب ماندیم، غافل از اینکه شرط رسیدن به مادیات، بیدینی نیست، وگرنه هر فرد بیدینی باید متمول و ثروتمند میبود.
پس سعی کنیم خود را به حرام نیندازیم. بزرگان ما از حلال اجتناب میکردند، حداقل ما از حرام اجتناب کنیم.
در محضر بهجت، ج٢، ص۴٠٠
دوری کنید، دوری کنید
امام صادق علیه السلام می فرمایند : رفقای خود را به دو چیز امتحان کنید ؛ اگر این دو خصلت در آنها هست رفیق باشید ، اگر نبود از آنها دوری کنید ، دوری کنید . حضرت دو مرتبه میفرماید دوری کنید. اول : ببین این رفیقت اول وقت مقید به نماز هست یا داره کاسبی میکنه؟ یا مباحثه می کند؟ دوم : در موقع داری و نداری خوبی می کنه به دوستان؛ تا می بینه رفیقش می خواد دختر عروس کنه فوری میره یک قالی ماشینی می گیره میاره دم خونش ، یا میبینه چکهاش عقب افتاده می گه غصه نخور من می دم حالا بعدها بهم بده ولی اونی که همین جور نگاه میکنه ، میبینه همسایه پول نداره دوسیر گوشت بخره، با این همه ثروت، نمیره یک کیلو گوشت بخره بده ( به این آدم فقیر) اینا نه بو دارن نه خاصیت ، خوب به چه درد میخورن! نه دنیا دارن نه آخرت .
با کسانی که کمک به فقرا نمی کنند رفیق نشید .
پیاده شده از صوت درس اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
عبور از دروازه خطرناک با رعایت سه چیز
قيل لأمير المؤمنين (ع) : ما الاستعداد للموت ؟.. قال : أداء الفرائض ، واجتناب المحارم ، والاشتمال على المكارم ، ثمّ لا يبالي وَقَع على الموت أم وَقع الموتُ عليه . ( امالی ص 172 )
قيل لأمير المؤمنين (ع) : ما الاستعدادُ للموت ؟… حال که به یاد مرگ افتادیم و می خواهیم خودمان را برای عبور از این دروازه خطرناک ،آماده کنیم چگونه ( این کار را بکنیم؟) : حضرت در جواب فرمود: سه چیز است ،اگر اینها را رعایت کنید ، آماده عبور از این مرحله خطرناک می شوید.
۱_ اداءُ الفرائض : انجام واجبات ، واجبات فقط نماز و روزه و واجبات مالی نیست، واجباتِ اجتماعی مانند امر به معروف و نهی از منکر ، اهتمام به امور مسلمین و … هم واجب است.
۲_ واجتنابُ المحارم : از محرّمات هم اجتناب کنید! محرمّات غالباً کارهایی هستند که هوای نفس و غرائز انسان را به آن می کشاند؛ شهرت طلبی، لذت طلبی،راحت طلبی و … از جمله چیزهایی است که ما را به سمت محارم می کشاند. مکرراً از اساتید اخلاق شنیده ایم که راه اصلی و کار اصلی ،اجتناب از محرّمات است . والّا ا اگر اجتناب از محرمات نشد، فرائض که هیچ ، نوافل را هم انسان بجا بیاورد ، نتیجه مطلوب نخواهد گرفت.
۳_ والاشتمالُ على المكارم : انسان به مکارم اخلاق مشتمل بشود، مکارمی مانند : صبر ، شکر،محبت،رافت،و امثال این مکارم را در خودش جمع کند.
کسی که این سه فصل را توانست تامین بکند، ثمّ لا يبالي دیگر اهمیت نمی دهد که وَقَع على الموت أم وَقع الموتُ عليه ، او به سراغ مرگ برود یا مرگ سراغ او بیاید .
شرح حدیث حضرت آیت الله امام خامنه ای قبل از درس خارج، 1393/10/16
<< 1 ... 18 19 20 ...21 ...22 23 24 ...25 ...26 27 28 ... 254 >>