« چرا از نوکرت می ترسی ؟ | وابستگی به دنیا بعد از مرگ » |
من برای یا کریم ها مهم نیستم
فکر کن در یک عصر تابستانی که زمین دم کرده رو به خنکی می رود ،تو در اتاق خود دراز کشیده ای ، چشمانت را ببند و به مرگ بیندیش.
فکر کن دیگر زنده نیستی ،حرکتی نکن ،آرام باش.آرام آرام.
چه می شنوی ؟!! موتور سواری از کوچه عبور می کند ،بدون آنکه بداند در خانه ای همین حوالی تو دیگر نفس نمی کشی.
سبزی فروش داد می زند وداد می زند و از خیابان های دور می آید و به کوچه ی شما می رسد سبزی هایش را می فروشد و می رود بدون آنکه بداند در یکی از این خانه ها،تو جان سپرده ای. شاید هر روز هم از او سبزی می خریدی، ولی امروز او حتی لحظه ای به یاد تو نمی افتد و برای اینکه شاید باز هم بیایی اندکی درنگ نمی کند. او باید سبزی هایش را تا شب بفروشد.
همان طور که در میان اتاق چشمانت بسته است و بازی مرگ می کنی ،مگسی دور سرت می چرخد و گاهی روی سر و صورتت می نشیند و باز پرواز می کند برای او هم مهم نیست که زنده ای یا نه .
یا کریم می خواند ، صدای تیک تیک ساعت هم می آید . خوب گوش کن با رفتن تو ،او از نفس نیفتاده و همچنان در گذر روزگار تعجیل دارد.
می بینی همه چیز سر جایش است و اتفاقی برای زمین و زمان نیفتاده. همه کس و همه چیز در مسیری مشخص در حرکتند و کاری به بود و نبود تو ندارند. حتی آنها که از رفتنت می سوزند و داغدار می شوند باید به این گردش روزگار تن دهند.
من و تو در گردش روزگار مهم نیستیم.مرگ که بیاید همه کس و همه چیز در پی کار خویشند .
پس وابستگی به این همه کس و همه چیز چرا؟!!
دلبستگی به این همه چرا؟!!
این همه غرور و منیت چرا؟!!
بیا گه گاهی بازی مرگ را در خانه و در خلوتمان انجام دهیم تا یادمان بیایید ابدی نیستیم،باید برویم ولی همچنان توشه ی سفرمان خالی است.
“من از عقوبت محشر هماره می ترسم ز انتقام تو دلبر هماره می ترسم “
نوشته شده به قلم معصومه رمضانی ، طلبه فارغ التحصیل .
سلام .خداقوت .طاعات قبول سرباز استفاده کردیم زیبا بود .منتظر حضور شما در وبلاگمان هستیم
با سلام و احترام
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات
دلنوشته حاضر در طلبه نوشت نشریه بر خط منتشر گردید.
موفق باشید.
——————
http://online.whc.ir/article/tag/5718/%D8%B7%D9%84%D8%A8%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA
سلام
حقیقتا اگر یه لحظه به مرگمون فکر کنیم دیگه سر مسایل کوچک و بی اهمیت زمین و زمان رو به هم نمیریزیم…
به فرمایش مولامون امیر المومنین علیه السلام انسانی رو که اولش نطفه است و آخرش جیفه، چه به غرور؟!
با سلام و احترام
ضمن تشکر مطلب شما در منتخب ها درج گردید.
از اینکه به درج مطالب تولیدی اهتمام دارید متشکریم.
موفق باشید.
—————–
http://farakhan.kowsarblog.ir/ramezan-vijebarname
فرم در حال بارگذاری ...