آنچه مسلم است یکی از علایم حتمی که در روایات برای ظهور امام زمان نام برده شده خروج سفیانی از سوریه بعد از به هم ریختن اوضاع سوریه به سوی عراق و جنایات زیادی که در عراق کرده در حرکت خود به سوی کعبه در منطقه ای به نام بیداء به زمین فرو می روند.
امام سجاد(ع):امر قائم (عج) از سوی خداوند حتمی است و امر سفیانی نیز از جانب خداوند قطعی می باشد و قائم ظهور نمی کند مگر پس از آمدن سفیانی.(بحار الانوار ج ۵۳ - ص ۱۸۲ )
رسول اکرم (ص) : مردی از دل دمشق خروج میکند که به او سفیانی می گویند و همه ی پیروانش از نژاد کلب هستند.بقدردی خون می ریزد که نوبت به شکافتن شکم زنان و سربریدن کودکان می رسد. تیره قیس در برابرش قیام می کنند. همه را می کشد و کسی نمی تواند از خود دفاع کند. آنگاه مردی از تبار من در حرم خروج می کند. این خبر به سفیانی می رسد. سپاهی را برای رویارویی بسوی او می فرستد چون این سپاه به سرزمین بیداء ( وسط مکه و مدینه) میرسند زمین همه ی آنها را فرو می برد که گزارش گری نمیماند. (بحار الانوار ج ۵۲ - ص ۱۸۶ )
و از این قبیل روایات بسیار اند.
اما این که این تحرکات اخیر در سوریه و عراق همان خروج سفیانی باشد امری است مبهم و قابل مناقشه و تا وقتی که نشانه های آن کامل نشده و چهره اصلی خود را ننموده نمی توان تعیین مصداق کرد و آن را خروج سفیانی شمرد .
تنها چیزی که ما می توانیم بگوییم این هست که کشتارهایی که در کشور های مسلمان این چند سال در حال وقوع است یکی از علایم غیر حتمی برای ظهور امام زمان است که سالیان سال این بوده است و نمی توان با آن خود را امید به ظهور داد.
از این گذشته به نظر می رسد که یک توطئه ای در میان هست و آن منصرف کردن ذهن مسلمانان مخصوصا شیعه از اسرائیل و تحرکات او در فلسطین به سوی این گروه .
نکته دیگر اینکه باید توجه داشت که تکفیرها دشمن اصلی ما نیستند. رهبر معظم انقلاب در تبیین دشمن اصلی اسلام و پشت پرده اختلاف افکنی در منطقه در دیدار سفرای کشورهای اسلامی در سال جاری فرمودند: “رژیم صهیونیستىِ غاصب - که امروز بزرگترین بلیهى دنیاى اسلام وجود این رژیم است - باید بتواند با آسودگى زندگى کند، بر مشکلات خودش فائق بیاید، بر عوامل نابودکنندهاى که بحمدالله در ارکان آن رژیم غاصب وجود دارد فائق بیاید؛ این نمیشود مگر اینکه سر مسلمانها را بند کنند، بین آنها اختلاف بیندازند، مسائل کوچک را براى آنها بزرگ کنند.”
ازطرفی؛ سرویس های اطلاعاتی غربی و آمریکایی سالهاست که به صورت بسیار گسترده درباره مساله ظهور و بررسی روایات شیعه و آیات قرآن که به این موضوع اشاره دارند تحقیق می کنند. همانطور که رهبری فرمودند نباید فراموش کنیم که دشمنان اصلی ما این وحشی های بی عقل نیستند بلکه عناصر پشت پرده غربی و آمریکایی هستند که اینها را حرکت می دهند.
در صورت صحت خبر، تردیدی نیست که اشاره مستقیم داعش به ماجرای سفیانی و روایات شیعه درباره ظهور می تواند فریبی برای انحراف افکار عمومی خصوصا شیعیان باشد. بعید نیست جریان های پشت پرده تلاش کنند بدلی برای روایات شیعیان درباره آخرالزمان ایجاد نمایند و به واسطه آن اهداف خود را یعنی ناامیدی مردم به ظهور را پیش ببرند. شبیه سازی حوادث آخرالزمان برای لابی های قدرت و ثروت و در ادامه پشتیبانی رسانه ای از آن برای آنها امری بسیار ساده است که با به کار گیری بی عقلانی چون داعش و خرج کردن دلارهای آل سعود امکان پذیر است.
منبع:انجمن گفتگوی دینی
و روزی ناگهانی خواهد آمد
کسی که مثل دریا بی قرار است
کسی که از دودمان صخره و موج
زلال و آبی و دریا تبار است
و دریا می نویسد نام او را
به روی ماسه های نرم ساحل
پریشان باد صحرا گرد بی تاب
پیامش می برد منزل به منزل
کسی می آید از آن سوی خورشید
بشارت می دهد آیینه ها را
لبالب می کند بوی حضورش
فضای خالی آیینه ها را
کسی می آید از سمت شکفتن
کسی همزاد ابر و باد و باران
زمین می خندد از شوق نگاهش
کسی همزاد ابر و باد و باران
زمین می خندد از شوق نگاهش
و گل، گل می کند در شوره زاران
سواری از فلق می آید این سو
به دنبالش سیاهی از سپیده
و می گیرد وضو با شبنم صبح
کنار لاله ای در خون تپیده
دو رکعت کربلا می خواند آری
شقایق را ترنم می کند او
دو رکعت نینوا و مسلخ عشق
گلو و خنجر و خون پرستو
قیامتش قامت سبز حسین (ع) است
قیامت می کند این سرو قامت
گلویش نینوایی تازه دارد
قیامت می شود مردم، قیامت
علی (ع) در سجده هایش می زند موج
رکوعش انحنای ذوالفقار است
شهادت می دهد فرزند زهرا (س)
که پایان کتاب انتظار است
سلامت می کنم مولای باران
سلامی از سر دلتنگی و درد
بیا مردان عاشق سبز ماندند
در این خاک زمستان خیز دلسرد
زمین آوار یک درد قدیمی ست
بیا آقا، خدا اینجا غریب است
و تابوت عدالت روی دوش
گروهی مردم، مردم فریب است
به سقف شب نمی سوزد چراغی
صدائی جز صدای بی کسی نیست
اباذر مسلکان را پر شکستند
کسی یاد امام اطلسی نیست
زنان استخوانی، کودکان پیر
و مردانی اسیر لقمه ای نان
زمین در انحصار قوم قارون
نمی باری چرا ای روح باران؟
در این لم یزرع خاموش و بی روح
در دم کرده خاکستان دلسنگ
اقاقی های عاشق را عطش کشت
نمی باری چرا ای ابر دلتنگ؟
و می دانم که روزی خواهی آمد
به دنبالت سپاهی از سپیده
و می گیری وضو با شبنم صبح
کنار لاله ای در خون تپیده
رو به گندم زارها مي آيي اي مولاي گندمگون !
آيه ي صلحند چشمان شما ، «والتين والزيتون»
ابروانت خط نستعليق خطاطي زبردستند
آخرين بيت از غزلهايي خيال انگيز و يكدستند
بيتِ آخر حالتش اين است، غافلگير خواهد كرد
ناز دارد ، مي رسد هرچند گاهي دير خواهد كرد
نرگس اينجا غرق در تركيب خالت با لب است امشب
«آن شب قدري كه گويند اهل خلوت امشب است »، امشب
دارد از بالا محمد (ص) هم خودش را در تو مي جويد
مي زند بر شانههاي حيدر و با شوق مي گويد:
ـ مثل زهرا(س) مي شود از دور چشمش را كه مي بندد
خوب با دقت نگاهش كن علي(ع) ! مثل تو مي خندد
بي محمد(ص) مانده يثرب تا تو شب با ماه تنهايي
بي علي(ع) مانديم تا تو بازهم با چاه تنهايي
لحظهها را بي تماشايت نگو باور كنم مولا!
«من نه آن رندم كه ترك ساقي و ساغر كنم» مولا!
تا كي اينجا قصه ي خورشيد پنهان را بخوانم من
«يوسف گمگشته باز آيد به كنعان» را بخوانم من
با ستاره منتظر مي مانم آري صبح نزديك است
آه ، بيدارانِ اين شب زنده داري! صبح نزديك است
كارنامهام
پر از تقلب و گناه
خط خطي سياه
هيچ وقت درسخوان نبودهام ولي
در شب تولدت
مثل كاج
توي طاق نصرت محله كار كردهام
شاخههاي خشك داربست را
بهار كردهام
*
راستي دو روز قبل
سرزده به خانهي دل اميد - همكلاسيام - سر زدي
ولي چرا
به خانهي حقير قلب من نيامدي؟
رد شدم، قبول
ولي به من بگو
كي به من اجازهي عبور ميدهي؟
راستي اگر ببينمت
به من هر چه خواستم ميدهي؟
كارنامهي مرا
دست راستم ميدهي؟
نا اميد نيستم ولي به خاطر خدا
از كنار نمرههاي زير ده عبور كن!
اي عصاره گل محمدي!
فصل امتحان سخت ما ظهور كن !
دارد زمان آمدنت دیر می شود…………………..دارد جوان سینه زنت پیر می شود
وقتی به نامهی عملم خیره می شوی………………اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود
کی این دل رمیده ی من هم زُهیروار……………..در دام چشم های تو تسخیر می شود؟
این کشتی شکسته ی طوفان معصیت………………با ذوق دست توست که تعمیر می شود
حس می کنم که پای دلم لحظه ی گناه……………..با حلقه های زلف تو درگیر می شود
در قطره های اشک قنوت شب شما……………….عکس ضریح گمشده تکثیر می شود
تقصیر گریه های غریبانه ی شماست………………دنیا غروب جمعه چه دلگیر می شود
امام حسین علیه السلام:هر کسی که سه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد؛ بهشت بر او واجب می شود و در قیامت نیز پیامبر(ص) شفیع او خواهد بود
حضرت عباس علیه السلام:هنگامیکه دستشان قطع شدفرمودند:به خداسوگنداگردست راستم راقطع کنیدمن پیوسته ازدین خودوازامامی که به راستی به یقین رسیده وفرزندپیامبرپاک وامین است حمایت میکنم
امام سجادعلیه السلام:چهار خصلت است كه در هركس باشد، ایمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ملاقات میكند كه از او راضی و خوشنود است:
1 - تقوای الهی با كارهایی كه برای مردم به به دوش میكشد.
2 - راست گوئی و صداقت با مردم .
3 - حیا و پاكدامنی نسبت به تمام زشتیهای در پیشگاه خدا و مردم.
4 - خوش اخلاقی و خوش برخوردی با خانوادهی خود.
در نهایت میرسد در ماه شعبان
دو گل دیگر ز باغ رسول دو سرا
هم علی اکبر این پرچمدار زیبای جوان
هم گل نرگس زهرا، مهربان یار با وفا
ماه شعبان ماه خوبی و صفاست
در همه روزش ز مهر دنیای ما هم پر بهاست
te mso 9]>
span style="font-size: 14.0pt; mso-ansi-font-size: 11.0pt; line-height: 115%; font-family: "B Yagut";" lang="FA">خانم طاهره شاکری مدیریت مدرسه علمیه کوثر ورامین تصریح کرد: با توجّه به اهمیت بحث وهابیت در این نشست بررسی نظرات و عقاید وهابیت پیرامون توسل به غیر خدا، بخحث شفاعت و زیارت اهل قبور با رویکرد تهاجمی از مواردی بود که مورد بحث قرار گرفت.
وی افزود: در این نشست دو کارشناس: حجة السلام و المسلمین دکتر رحیم لطیفی به عنوان استاد موافق و ارائه کننده بحث و استاد حجة السلام و المسلمین دکتر جواد طاهری در جایگاه منتقد و مخالف و سرکار خانم دکتر زینب نادی به عنوان داور، به بحث و تبادل نظر پرداختند.
گفتی است: این نشست در تاریخ 22/2/93 روز دوشنبه ساعت 10 الی 12:30 با حضور طلاب و اساتید حوزه و دانشگاه برگزار گردید.
امام على علیه السّلام الگوى كامل فرهنگ ساده زیستى بود. از لباس هاى معمولى كه عموم مردم مى پوشیدند استفاده مى كرد. شـخـصـى در كوفه خدمت امام على علیه السّلام رسید، دید كه لباس هاى حضرت امیرالمۆمنین على علیه السّلام كم قیمت و ساده و وصله داراست ،با شگفتى به امام على علیه السّلام نگریست و گفت:
چرا لباس شما وصله دارد؟
امام على علیه السّلام در جواب فرمود:
«یَخشَعُ لَهُ القَلب ، وَتَذِلُّ بِهِ النَّفس وَیَقتَدى بِهِ المُۆ مِنُونَ؛ با این لباس دل خاشع و نفس اماره، خوار مى گردد، و الگوى مۆ منان مى شود».(1)
همچنین نقل شده است که علاء بن زیاد گفت:
یا امیرالمۆمنین از برادرم عاصم بن زیاد به شما شكایت مى كنم.
فرمود: چه شكایتى؟
عـرض كـرد: عـبـائى پـوشیده و كار عبادت و رهبانیّت پیشه كرده و دست از كار دنیا كشیده است .
امام على علیه السّلام فرمود: او را پیش من بیاورید.
چون عاصم آمد، حضرت به او فرمود:
«اى دشـمـنـك جان خویش، شیطان سرگردانت كرده، آیا تو به زن و فرزندانت رحم نمى كـنـى؟ تـو مـى پـنـدارى كـه خـداونـد نـعـمـتـهـاى پـاكـیـزه اش را حـلال كـرده امـّا دوسـت ندارد تو از آنها استفاده كنى ؟ تو در برابر خدا كوچك تر از آنى كه اینگونه با تو رفتار كند».
عاصم گفت: اى امیرمۆ منان، پس چرا تو با این لباس خشن ، و با آن غذاى ناگوار بسر مى برى ؟
حضرت امیرالمۆمنین على علیه السّلام فرمود:
واى بـر تـو، مـن همانند تو نیستم ، خداوند بر پیشوایان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى ، تنگدست را به هیجان نیاورد، و به طغیان نكشاند.(2)
1) شرح خوئى، ج 21، ص 152 ؛ نهج البلاغه، حكمت 103.
2) نهج البلاغه، خطبه 209.
من ، خدا را دیدم
فارغ از وهم و خیال
می آمد
باز هم می گویم
می کرد
می گفتند:
تسلیت بابتِ هفتاد و دو تن
چشم دلم
من ، خدا را دیدم
<< 1 ... 230 231 232 ...233 ...234 235 236 ...237 ...238 239 240 ... 253 >>