توصیه های ناب برای زندگی بهتر
علت خیلی از مشکلاتی که ما تو خونه هامون داریم، درگیری ها، بداخلاقی ها، عصبانیت ها، بی حوصلگی ها، غرغرها، دل شکستن ها و … اینه که فرشته ها تو خونه مون نیستن. تو خونه مون پر نمیزنن…ذکر نمیگن خونه ای که توش پر فرشته باشه میشه خود بهشت. پر از لطف و صفا و شادی و یاد خدا.
حالا چیکار کنیم که فرشته ها مهمون خونه مون بشن؟ چه کارایی نکنیم که فرشته ها رو پر ندیم؟
۱_ حدیث کسا زیاد بخونیم.
۲_ سعی کنیم نمازها تا جای ممکن اول وقت باشه.
۳_ نماز قضا داشتن خیییلی اثر بدی داره
۴_ چیز نجس تو خونه نگه نداریم. همه جای خونه مون همیشه پاک پاک باشه.
۵_ توی خونه داد نزنیم. حتی با صدای بلند هم حرف نزنیم. فرشته ها از خونه ای که توش با صدای بلند صحبت بشه میرن.
۶_ حرف زشت و غیبت و دروغ و مسخره کردن و اینا هم که مشخصه.
۷_ سعی کنیم طهارت چشم و گوش و زبان و شکممون رو تا جای ممکن تو خونه حفظ کنیم.
۸_ وقتی وارد خونه میشیم با صدای واضح سلام کنیم. حتی اگه هیچ کس نیست.
توصیه های آیت الله فاطمی نیا
برخی مسئولین، حتی اسم بردن از اسلام را، تحجر و کهنه گرایی می دانند// هنوز معنای اخلاق مشخص نشده است
علامه مصباح: در دیدار با مسئولان برگزاری همایش اخلاق و رسانه بعد از انقلاب علیرغم پیشرفت چشمگیر در همه زمینه ها، در زمینه اخلاق، پیشرفت چندانی نداشتهایم، بلکه در برخی زمینهها، پسرفت نیز داشتهایم باید ضعفها و کمبودها را شناسایی کنیم؛ برخی مسئولین ماننددکتری هستند که خود به نوعی بیماری مبتلا باشند، ولی آن بیماری را نشناسند و ندانند که بیمار هستند، بلکه آن بیماری را عین صحت و سلامت بدانند؛ در زمینه فرهنگ نیز نه تنها برخی مسئولین، ضعف را نمی شناسند، بلکه آن را نقطه قوت بر می شمارند!!!
لذا به جای خدمت به جامعه، خیانت می کنند.
هنوز معنای اخلاق، روشن نیست ؛ آیا اخلاق، به معنای لبخند زدن به همگان و راضی نگه داشتن آن ها – ولو با فریب و دروغ – است؟!
آیا اخلاق به معنای تساوی، عدالت و برابری است؟! آیا به معنای تغییر رفتار یا تغییر ارزشها بلکه تغییر باورهاست؟!
اخلاق، کجای دین قرار دارد؟ ارتباط اخلاق با باورها و اعتقادات مذهبی چیست؟
متأسفانه بعد از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی، هنوز حتی پرسشهای این موضوع به خوبی تنظیم نشده است، چه رسد به پاسخهای روشن و جامع عدم رعایت اخلاق توسط برخی از مسئولان، نتیجه عدم تلاش در این زمینه است؛ لذا در بین مسئولان افرادی هستند که انقلاب اسلامی را انقلابی مانند سایر انقلابهای دنیا میدانند و آن را صرفا به عنوان تحولی سیاسی ارزیابی میکنند که طی آن قدرتی، کنار رفته و قدرت دیگری جای آن را گرفته است؛ حتی برخی مسئولین از بیان اسم اسلام نیز پرهیز دارند و برای اینکه به تحجر و کهنهپرستی متهم نشوند به جای گفتن ارزشهای اسلامی، از واژه ارزشهای ملی استفاده می کنند؛ در این چهل سال برای اخلاق، کار صحیح و جامعی صورت نگرفته است؛ لذا عدهای معتقدند میتوان دین نداشت، اما با اخلاق بود!
ما به عنوان مسلمانی که پیامبرشان، هدف بعثت خود را اتمام مکارم اخلاق ذکر می کند، در این زمینه بسیار ضعف و کمبود داریم.
یکی از وظایف رسانه این است که همین دغدغه و کمبود اخلاق را با ادبیات صحیح و بر اساس درک اقشار مختلف، به مردم جامعه منتقل کند تا در قدم اول، همه متوجه باشیم که در زمینه اخلاق کمبود داریم؛ باید برای سوالات در زمینه اخلاق، پاسخ های صحیحی بیابیم و بدانیم ملاک خوب بودن و بد بودن و به عبارتی فلسفه اخلاق چیست؟
سخنرانی علامه مصباح 13 آذرماه 97
روز جهانی حقوق بشر
روز جهانی حقوق بشر یک رویداد سالانه است که در ۱۰ دسامبر برابر با 19 آذر، برگزار میشود. این روز توسط یونسکو نامگذاری شده است. تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر یک پیمان بینالمللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس به تصویب رسیده است.
این اعلامیه نتیجهٔ مستقیم جنگ جهانی دوم بوده و برای اولین بار حقوقی را که تمام انسانها مستحق آن هستند را بهصورت جهانی بیان میدارد.
اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر شامل 30 ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر میپردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعیای را که تمامی ابنای بشر در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند را مشخص کردهاست.
لایحه جهانی حقوق بشر از اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و دو پروتکل انتخابی آن تشکیل شده است.
در سال ۱۹۶۶ مجمع عمومی دو لایحه جزئیتر مذکور را بهتصویب رساند. در سال ۱۹۷۶ هنگامی که لایحه جهانی حقوق بشر توسط تعداد کافی از ملتها مورد تأیید قرار گرفت، به حقوق بینالملل تبدیل شد.
مفاد این اعلامیه از نظر بسیاری از پژوهشگران الزامآور بوده و از اعتبار حقوق بینالملل برخوردارست، زیرا به صورت گستردهای پذیرفته شده و برای سنجش رفتار کشورها به کار میرود. کشورهای تازه استقلال یافتهٔ زیادی به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد کرده و آن را در قوانین بنیادی یا قانون اساسی خود گنجاندهاند.
سالهاست از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر میگذرد
“حقوق بشر، حقوق انسان به عنوان انسان.” با وجود امضاهایی که کشورهای دنیا در پای اعلامیه جهانی حقوق بشر نهادهاند، در عمل در سراسر جهان هر روز این حقوق را نقض میکنند.
در روز دهم دسامبر ۱۹۴۸ النور روزولت، بیوه رئیس جمهور سابق آمریکا، فرانکلین روزولت، اعلامیه جهانی حقوق بشر را در محل سازمان ملل در پاریس خواند و مجمع عمومی سازمان ملل متحد آن را تصویب کرد. برای نخستین بار در تاریخ بشریت ۴۶ عضو سازمان ملل متحد اعلام کردند که بر سر حقوقی با هم به توافق رسیدهاند که همه انسانها بایست از آن برخوردار باشند.
هشت کشور، از جمله اتحاد جماهیر شوروی، عربستان سعودی و آفریقای جنوبی، به این اعلامیه رأی ندادند.
نخستین اصل اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد میگوید: «تمام افراد بشر آزاد زاده میشوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند.» ایدههای اساسیای که در این اعلامیه ۳۰ مادهای آمده و در سطح بینالمللی مطرح گشتند، حاصل صدها سال تفکر در باره حقوق انسان به عنوان انسان بودند.
با وجود این پشتوانه عظیم فکری که محصول صدها سال کار فیلسوفانی است که به حقوق انسان به عنوان انسان اندیشیدهاند، باز لازم بود که در سالهای پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر اصولی تکمیلی به آن افزوده شود تا روشن گردد که اسیران جنگی، آوارگان، زنان، مخالفان با جنگ، قربانیان شکنجه و کودکان نیز انسانهایی هستند که باید از حقوق پایهای بشری برخوردار باشند.
این اصول دست کم روی کاغذ ثبت شد. چون اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد تنها قصد و خواستی را بیان میکنند و به لحاظ قضایی و حقوق ملل الزامآور نیستند. با وجود این، اعلامیه جهانی حقوق بشر سال ۱۹۴۸ یکی از مهمترین اسناد بشریت است. این اعلامیه سنگ محکی است در تاریخ و برای بسیاری از کشورها الگویی بوده است در تدوین قانون اساسی ملیشان.
از انتشار ایده تا تحقق آن
با وجود همه امضاهایی که کشورهای دنیا در پای اعلامیه جهانی حقوق بشر نهادهاند، در عمل در سراسر جهان هر روز این حقوق را نقض میکنند. هنوز هم وضعیت جهان به گونهای است که انسانها از اینکه حقوقی انسانی دارند آگاه نیستند. و تنها آنجا که انسان بداند حقوقی دارد میتواند برای برخوردار شدن از آن حقوق مبارزه کند.
هیچ کشوری در دنیا نیست که بتواند ادعا کند توانسته است صد درصد اصول ایدهآل اعلامیه جهانی حقوق بشر را تحقق بخشد. اصل بیست و پنجم اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید: «هر شخصی حق دارد که از سطح زندگی مناسب برای تامین سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش، به ویژه از حیث خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار شود.» اما هر روز صدهزار انسان در جهان بر اثر گرسنگی میمیرند.
اصل پنجم اعلامیه میگوید: «هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه، انسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.» طبق گزارش سالانه سازمان عفو بینالملل اما هنوز هم در بسیاری از کشورهای جهان انسانها را شکنجه میکنند.
اصل بیست و ششم اعلامیه میگوید: «هر شخصی حق دارد از آموزش و پرورش بهرهمند شود.» اما در سراسر جهان بیش از یک میلیارد بیسواد وجود دارد.
اصل بیست و دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید: «هر شخصی به عنوان عضو جامعه حق امنیت اجتماعی دارد.» یک و نیم میلیارد انسان اما در این کره خاکی در فقر زندگی می کنند
و اصل بیست و سوم این اعلامیه از حق کار برای همه انسانها میگوید.
ایدههایی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان شدهاند، ایدههایی چون رهایی از محرومیت و ترس، آزادی بیان و عقیده، آزادی مذهب، حق پیشرفت و خوشبختی ایدههایی مجرد و ذهنی نیستند. این ایدهها از دل مشاهده رنجهای بشری در طی قرون برآمدهاند و در تلاش برای رفع رنجهای بشری است که متحقق میشوند. اگر به این توجه کنیم که هر روز حقوقی که در اعلامیه جهانی منظور شدهاند به توسط افراد، گروهها و دولتها پایمال میشوند، درمییابیم که هدفهایی که در این اعلامیه آمده کاملا واقعی هستند.۱
حقوق بشر در کلام رهبر
رهبرانقلاب: ما در زمینهی مسائل حقوق بشر از دنیا طلبکاریم، ما بدهکار نیستیم! در آن سالهای اوایل انقلاب به دانشگاه دائماً میرفتم، مرتّب میرفتم سخنرانی میکردم؛ دانشجوها سؤال میکردند، جواب میدادیم. یک وقتی یکی از دانشجوها از بنده پرسید که شما در مورد مسئلهی زن چه دفاعی دارید؟ جمهوری اسلامی چه دفاعی دارد؟ بنده گفتم ما هیچ دفاعی نداریم!
ما حملهای داریم، ما هجومی داریم! دفاع چیست؟ ما در زمینهی [زن] مدّعی هستیم. ما در قضیّهی زن، مدّعی دنیا هستیم، مدّعی رژیم طاغوت -آنوقتها که آن حرفها مطرح بود- هستیم، ما دفاع نداریم.
در زمینهی حقوق بشر اینجوری است، ما دفاع نباید بکنیم، ما باید حمله کنیم!
این کسانی که اینهمه جنایت کردهاند، اینهمه فساد ایجاد کردهاند -نهفقط در تاریخ، همین حالا- مثلاً فرض کنید فرانسویها شدهاند مظهر حقوق بشر. این فجایعی را که فرانسویها در آفریقا به وجود آوردند، در الجزایر و در غیر الجزایر کارهایی که کردند، انسان وقتی میخواند، واقعاً تن او میلرزد! فرض بفرمایید یک دریاچهای را، مثلاً یک مرداب بزرگی را با نفت و این چیزها آغشته کنند، بعد یک جمعیّت کثیری را -زن، مرد، بچّه- از روستا بکوچانند طرف آن و بعد اینها را ببندند به رگبار، اینها هم از ترس به آن دریاچه پناه ببرند، بعد آن دریاچه را آتش بزنند! حالا شما فکرش را بکنید، این اتّفاق افتاده! مثلاً این قضیّه اتّفاق افتاده بهوسیلهی فرانسویها. ۲
۲_ بیانات در تاریخ ۹۷/۴/۶
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه کوثر ورامین جناب آقای علی طزری مسول سیاسی سپاه ورامین در جلسه هفتگی درس اخلاق با محوریت بصیرت افزایی سیاسی که در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد با اشاره به چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفت: دشمنان در صدد ضربه زدن به نظام هستند تا مانع برگزاری جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی شوند .
طزری با اشاره به اهمیت قدرت دفاعی برای یک کشور گفت : در یک بررسی ساده بودجه دفاعی آمریکا در سال ۱۳۹۵ مبلغی بالغ بر ۵۹۶ میلیارد دلار و بودجه دفاعی جمهوری اسلامی ۱۲ میلیارد دلار بوده و این یعنی بودجه دفاعی آمریکا ۵۰ برابر ایران است .
طزری افزود : بودجه دفاعی عربستان ۸ برابر کشور ما و بودجه دفاعی عراق یک و نیم میلیارد دلار بیشتر از بودجه دفاعی ایران است .
مسئول سیاسی سپاه ورامین ضمن اشاره به سخنان رهبری پیرامون توانمند شدن ایران اسلامی در چهل سال گذشته گفت : مقام معظم رهبری فرموده اند : «ملت ایران ۴۰ سال است که مقاومت می کند .انقلاب اسلامی در روز اول یک نهال کوچک و آسیب پذیر بود و به برکت نام پیامبر و امام بزرگوار امروز یک درخت تنومند هستیم .»
طزری ادامه داد : نوام چامسکی می گوید : جمهوری اسلامی مانند یک درخت تنومند است که ما حریف این درخت تنومند نمی شویم و برای پیروزی ابتدا باید شاخ و برگهای این درخت را بزنیم .
وی افزود : دشمن برای غلبه و پیروزی بر این درخت تنومند از ۱۰ الی ۱۵ سال پیش یعنی سال ۲۰۰۵ شروع به فعالیت کرده و با جنگهای نیابتی سعی در تضعیف نظام داشته است .
علی طزری با اشاره به علت اصلی تشکیل گروه تروریستی داعش گفت : هیلاری کلینتون اعتراف کرده است که برای تشکیل داعش به ۱۱۲ کشور دنیا سفر کرده است و تنها هدف آنها براندازی جمهوری اسلامی ایران است .
طرزی ادامه داد یکی از اهداف اصلی تشکیل داعش : تجزیه کشورهای اسلامی و یا به تعبیر دیگر تجزیه کشورهای منطقه بوده است .
علی طرزی با اشاره به حوادث تروریستی اخیر در چابهار اظهار داشت : علت اصلی فعالیت های تروریستی که در این بندر انجام می شود این است که این بندر در حال تبدیل شدن به یک قطب بزرگ اقتصادی است و هدف ، ناامنی این بندر است تا کشورهای هند ، پاکستان و روسیه از سرمایه گذاری در آن منصرف شوند .
طرزی با اشاره به اهمیت بیان دستاوردهای چهل ساله انقلاب گفت : دشمن به شدت در حال سیاه نمایی نظام جمهوری اسلامی و تطهیر خاندان پهلوی است .
وی ادامه داد : بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی وظیفه همه است .
مسئول سیاسی سپاه ورامین با اشاره به سخن رهبر انقلاب پیرامون اهداف دشمن گفت : مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد و در حرم امام خمینی ( ره) فرمودند « یکی از اهداف دشمن این است که نقاط قوت شما را تبدیل به نقاط ضعف کند »
علی طزری در پایان گفت : یکی دیگر از اهداف دشمن این است که مسایل فرعی را جایگزین مسائل اصلی کند و شما هر بهانه ای از دشمن بگیرید ، بهانه دیگری دارد مثل هسته ای که با برجام هسته ای عملا هیچ گشایشی برای کشور رخ نداد .
سه حقیقت دین
وجود مبارک حضرت رضا(ع) در شناساندن دین در روایتی که بزرگ محدثین شیعه در زمان غیبت صغری شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا» نقل میکند میفرماید: دین ترکیبی از سه حقیقت است. روایات اهلبیت مثل قرآن تفسیر یکدیگر است، در کتاب شریف «کافی» جلد اول امام صادق(ع) به ابوعمرو زبیری میفرمایند: اگر کسی آراستۀ به این حقایق باشد ایمانش کامل است و یکی را نداشته باشد ایمانش ناقص است؛ به توفیق خداوند اگر در این سه حقیقت اوج بگیرد ایمانش ایمان زاید است، یعنی از دیگران اضافه دارد.
بعد حضرت استناد میکنند به این آیه که خدا دربارۀ اصحاب کهف میفرماید: «إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم» اینها یک مردم به تمام معنا مؤمنی بودند «وَ زِدْناهُمْ هُدى»(کهف، 13) من به هدایت این اصحاب کهف از جانب خودم اضافه کردم.
در آن اضافه شدن، انسان یک حال دیگری پیدا میکند، یک چشم دیگری پیدا میکند، یک گوش دیگری پیدا میکند، دلبستگی او به پروردگار عالم شدید میشود، دنیا پیش او کوچک میشود؛ لذا در هر شرایطی به حلال دنیا و به کم دنیا قناعت میکند و به قول حضرت سیدالشهدا در باطن خودش احساس غنا میکند.
اعتقاد، حقیقت اول دین
یک بخش دین امام هشتم میفرماید «اعتقاد» است. اعتقاد به چه؟ عقد یعنی چه؟ «عقد» در لغت عرب به معنای گره است، گاهی گره باز میشود و گاهی هم طوری گره زده میشود که باز نمیشود، این اعتقاد به آنچه که باید باشد باید گره باز نشدنی باشد.
سورۀ مبارکۀ حجرات «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا»(حجرات، 15) این خیلی آیۀ فوقالعادهای است. اهل ایمان در جوامع دنیا فقط کسانی هستند که خدا و پیغمبر را باور دارند و درِ این باورشان هم به روی هر شک و تردیدی بسته است.
یک مرتبه هفت میلیارد جمعیت جهان در برابرش بیدین شوند و متقلبانه به زبان علمی دین را رد کنند، اینها در دینشان تردید نمیکنند، شک نمیکنند، چرا که حقیقت مثل روز برای آنها معلوم است.
آن کسی که روز را لمس میکند جای شک کردن در روز برایش نیست، حتی اگر هفت میلیارد هم بگویند الان شب است، به آنها میخندد و میگوید این هفت میلیارد دیوانه شدهاند، این باور به روز را نمیشود از او بگیرند.
باور به خدا و باور به قیامت و باور به فرشتگان و باور به انبیا و باور به قرآن را نمیشود از مؤمن بگیرند «وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ»(بقره، 177)
عمل، حقیقت دوم دین
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا»(حجرات، 15) یعنی یک طوری آدم باور داشته باشد که این گره را مشکلات، داغها، مصائب، گرانیها، کمبودها، خرابکاریهای دیگران باز نکند.
بعضی از آنهایی که هم لباس ما بودند، بعضی از آنهایی که ریشدار بییقه بودند، چهل سال است هر طوری توانستند خنجر به این دین زدند؛ اما آدم اینها را ببیند و تکان نخورد، هیچ حادثهای در دینش اثر نگذارد. بحث ایمان را شما عنایت دارید، هر کدام از شما به نظر پیغمبر یک عالم هستید، خیلی پروندهاش گسترده و باز است؛ این یک مطلب امام هشتم که دین یک امر بسیط نیست، خدا را دوست دارم و خداحافظ شما، اهلبیت را دوست دارم و خداحافظ، قرآن را اعتقاد دارم وحی است و خداحافظ شما، نه! این یک سوم دین است، اعتقاد (عقد) قلب و باور داشتن حقایق این پنج حقیقت این یک سوم دین است و اما یک سوم دیگرش امام هشتم میفرماید: «و العمل بالارکان». این علمای اخلاق، این کتابهای بسیار مهمی که نوشتند، چه زحمتی کشیدند این علمای علم اخلاق، میگویند که چشم و گوش و زبان و دست و شکم و غریزۀ جنسی و پا از اعضای رئیسۀ وجود انسان هستند.
امام هشتم میفرماید: یک سوم دیگر دینداری، دیندار بودن اعضایت است؛ چشم مؤمن، گوش مؤمن، دست مؤمن، شکم مؤمن، زبان مؤمن، شهوت مؤمن، پای مؤمن. اگر پای تو به تو کمک نکند که تو را داخل مجالس گناه ببرد، این پا مؤمن است. شکم به تو کمک کند لقمۀ حرام را قبول نکند و بگوید نمیخواهم. خودمان اختیاراً باید قبول نکنیم، صد میلیون است نمیخواهم، هزار میلیارد نمیخواهم، آقا من با یک نان سنگک و یک آبگوشت میسازم، این هزار میلیارد را نمیخواهم، این هزار میلیارد استفراغ کثیف شیطان است، من نمیخواهم. این یعنی چشم مؤمن باز است.
اخلاق، حقیقت سوم دین
اعتقاد یک سوم دین است؛ عمل چشم، عمل گوش، عمل زبان، عمل شکم، عمل شهوت، عمل پا، این دو سوم دین است؛ یک سوم دین هم اخلاق است. حتی خود ما که روی منبرها میگوییم به نظر خیلی از عزیزان میآید یعنی خوشرویی، یعنی زودتر سلام کن، در قیافۀ مردم عبوس نباش، نرم باش، نرم حرف بزن.
اخلاق دو بخش است: پیرایش و آرایش. پیرایش اخلاق یعنی آنچه که در باطن خدا نمیپسندد بشور و بریز دور، حسود نباش، حریص نباش، مغرور نباش، متکبر نباش، دورو نباش، بیرحم نباش، این پیرایش است. آرایش اخلاق یعنی مهر، محبت، تواضع، فروتنی، قناعت، خاکساری، اینها اخلاق است. این اخلاق است و آن عمل اعضا و جوارح بر اساس قرآن است و آن اعتقاد حضرت رضا(ع) میفرماید این دین کامل است.
آیا می توان خمس را به فقرا داد
سوال : آیا اجازه میفرمایید که افرادی خودشان سهم سادات را به سادات فقیر بدهند؟
جواب: کسى که سهم سادات بر عهده اوست، واجب است در پرداخت آن به مستحقين اجازه بگيرد.
سوال : آیا مقلدین حضرتعالی در مصرف خمس میتوانند سهم سادات را به سید فقیر بدهند یا اینکه باید همه خمس یعنی سهم سادات و سهم امام(علیهالسلام) را تحویل وکیل شما بدهند تا در موارد شرعی آن مصرف کند؟
جواب: در اين رابطه فرقى بين سهم سادات و سهم مبارک امام(عليهالسلام) نيست.
سوال : آیا حقوق شرعی (خمس، ردّ مظالم، زکات) از شؤون حکومت است یا خیر؟ و کسی که خمس بر عهده اوست، آیا میتواند خودش سهم سادات و ردّ مظالم و زکات را به افراد مستحق بدهد؟
جواب: در زکات جایز است که خودش آنها را به فقرای متدین و عفیف بدهد، و در ردّ مظالم احوط آن است که با اذن حاکم شرع باشد، ولی در خمس واجب است که همه آن را به دفتر ما و یا به یکی از وکلای مجاز ما تحویل دهد تا در موارد شرعی که برای آن مقرر شده، مصرف شود، و یا در پرداخت آن به مستحقین اجازه بگیرد.
آیا به واسطه بیماری ثواب می بریم؟
کلمه چهل و دوم از کلمات نورانی نهج البلاغه اين است: «وَ قَالَ ع لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِي عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ [مِنْكَ] مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ». اين کلمه نوراني 42 درباره بيماري که بعضي از اصحابش مبتلا شدند حضرت آن را تحليل کرد. فرمود بيماري کار نيست که خدا اجر بدهد. بيماري يک رخداد آزموني است که ذات اقدس الهي انسان را ميآزمايد.
اگر کسي در اين آزمون سرفراز به درآمد و خدا را شاکر بود، صابر بود، اجر ميبرد و اگر شاکر و صابر نبود، از نظر زبان سخني نگفت، از نظر قلب کاري نکرد، همه اين امور را به حسب ظاهر تحمّل کرد، باز فضل الهي شامل حالش ميشود، برخي از سيّئات او را ميبخشد.
يک بيان نوراني هست که حضرت فرمود اگر اين سه چيز نبود، سرِ بشر را چيزي خم نميکرد: مرگ، مرض و فقر. اين سه عامل براي آزمون است که بشر از اين غرور پايين بيايد. اگر اين سه امر نبود، چيزي بشر را از آن مرکَب غرور پياده نميکرد.
بعد فرمود: «وَ إِنَّهُ مَعَهُنَّ لَوَثَّابٌ» با اينکه اين سه امر هست: مرگ هست مرض هست فقر هست، با اين وجود او جنب و جوش بيفايدهاي دارد.
در اين جمله نوراني وجود مبارک حضرت امير فرمود بيماري، عمل نيست که ثواب داشته باشد. آن صبر و بردباري و شکر است که باعث ثواب است؛ البته انسان بيمار، گاهي ممکن است همين کيفر بعضي از رفتارهاي تلخ او باشد.
فرمود: «جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ [مِنْكَ] مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ»؛ برخي از گناهان تو را کفّاره گناهانتان باشد، اين اميد هست؛ اما بخواهي ثواب ببري، با بيماري نميشود ثواب برد، چون بيماري کار کسي نيست، فعل انسان نيست تا انسان ثواب ببرد.
«فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ»، حالا کسي که مريض شد ثوابي ببرد! ثواب در اثر کار خوب، حرف خوب، نوشتن خوب، قيام خوب، اقدام خوب و مانند آن است. «وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ»، «حَطّ» با طاي مؤلف يعني فروريختن. آن «حَتّ» با تاي منقوط يعني درخت را از برگ ريختن. فرمود گناهان از انسان ريخته ميشود آن طوري که برگها در پاييز از درخت ريخته ميشود. گناه ريخته ميشود؛ اما انسان ثواب ببرد چون کاري نيست که ثواب برده باشد. «وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ» انسان يا با قدم، با پا جايي ميرود کار مثبتي انجام ميدهد، يا با دست کاري انجام ميدهد، يا با زبان کاري انجام ميدهد اينها سربازان الهي هستند. مستحضريد اينها ما نيستيم اينها ابزارياند که در اختيار ما هستند.
سلام امام زمانم
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت
حتی به قدر ِ نیم نگاهی ببینمت
تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود
اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت
ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود
در راهِ جمکران سر راهی ببینمت
یا که مُحَرَمی شود و بین کوچهای
در حالِ کار ِ نصبِ سیاهی ببینمت
آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من
سرگرم میشوم به گناهی ببینمت
دارم یقین که روز ِ وصالِ تو میرسد
ذکر ِ لبم شده که الهی ببینمت
شاعر:محمد رسولی
تواضع مذموم کدام تواضع است؟
تواضع ناپسند و مذموم
سفارش تاکید بر تواضع و فروتنی بدان معنا نیست که تواضع در همه جا و با همه کس مورد تایید و تشویق اسلام است بلکه در مواردی به شدت از آن نهی و مذمت شده است از جمله :
1. تواضع در برابر متکبران
در منابع دینی از فروتنی در برابر فردی که خود را بزرگ می پندارد و به دیگران به دیده تحقیر می نگرد منع و نهی شده است زیرا این گونه تواضع موجب پستی و ذلت مسلمان است علاوه تواضع در برابرانسان خودبین و متکبر چه بسا عامل افزایش حالت تکبراو می گردد و چنین گمان می کند که واقعا نیز بزرگ و برتر و لایق تکریم و احترام دیگران است .
آنگهی خودداری از فروتنی در برابر متکبر موجب آن می گردد که وی به خود آید و متنبه شود و دست از کارهای ناپسندش بردارد واز بند اسارت نفس رهایی یابدازاین روی نه تنها در برابر چنین انسانی نباید تواضع کرد بلکه یکی از مواردی که تکبر برای مومنان جایز و روا شمرده شده است تکبر در برابر با متکبران است .
پیامبر اکرم (ص) :می فرماید اذا رایتم المتواضعین من امتی فتواضعوالهم رایتم المتکبرین فتکبروا علیم فان ذالک لهم مذله و صغار . ۱ آن گاه که به انسانهای مومن متواضع برخوردید با آنان تواضع کنید ولی اگر به انسانهای متکبر برخورد نمودید با آنان تکبر ورزید. زیرااین روش برای آنان خواری و حقارت می آورد.
2. تواضع در برابر کافران
کافرانسانی است حق ناپذیر که با دست خود وجدان واندیشه اش رااز نور حقیقت مرحوم ساخته و در تاریکی جهل و غفلت به سر می برد.اواز رحمت و عزت الهی به دوراست زیرا عزت از آن خدا و پیامبر و مومنان است : ولله العزه ولرسوله وللمومنین ۲ ازاین روی از هر کاری که مایه عزت ظاهری و موجب تقویت کافران گردد باید پرهیز شود.
از جمله اموری که ممکن است به کافران و دشمنان خدا عزت ظاهری واحساس بزرگی و کرامت دهد فروتنی مومنان در برابر آنان است . از وظایف اصلی مومنان راستین اظهار مودت با دوستان خدا واظهار تبری و بیزاری با کافران است .
البته پر واضح است که فروتنی و تواضع در برابر کفاراگر صرفااز نقطه نظرانسانیت به منظور جذب و هدایت و تالیف قلوب آنان باشد کاری است شایسته و چه بسا موجب هدایت آنان گردد و دلهایشان نسبت به مومنان رام گردد.
۳. تواضع با فاسقان و ظالمان
از مواردی که تواضع در آن مورد نهی قرار گرفته است فروتنی در برابر گنهکار و ستمگراست .اظهار محبت واحترام و برخورد مسالمت آمیز و متواضعانه بااین گونه انسانه موجب جرات و جسارت بیشتر آنان به گناه و فسادشان می گردد.
آنان این گونه برخوردهای انسانی را مهر تایید بر افعال ناپسند و ناروای خویش می گیرند.ازاین روی اسلام پیروان خویش رااز تواضع در برابر فاسقان و ظالمان برحذر داشته است : امرنا رسول الله (ص) ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره ۳ علی (ع) می فرماید: پیامبر(ص) به ما دستور داد که با گناهکاران با چهره گرفته و درهم کشیده برخورد نماییم . بدینسان می یابیم که هرگونه گشاده رویی و رفتاری که به معصیت کاران و فاسقان میدان بدهد و آنان را در گناه و فسقشان تثبیت و یا تشویق نمایداز نظراسلام محکوم و مردود شمرده شده است .
4. تواضع با ثروتمندان و قدرتمندان
تواضع در برابرانسانهای مومن و دین باور یک ارزش و وظیفه انسانی واخلاقی است .این تواضع آن گاه ارزشمند خواهد بود که باانگیزه ایمان و پاکی مومنان انجام بگیرد واگرانگیزه هایی همچون : مقام مال ثروت و قدرت اجتماعی موجب این فروتنی گردد نه تنها بارارزشی نخواهد داشت که خود یک عمل ضدارزش و ناپسند به شمار خواهد آمد.از این روی در روایات اسلامی از تواضعی که براساس معیارها وارزشهای مادی افراد صورت گیرد مذمت شده است . علی (ع) می فرماید: من اتی عنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثادینه ۴ کسی که بر ثروتمندی وارد شود و برای دارایی اش در برابر وی تواضع کند خداوند دو سوم دینش را می برد.
دین باوران غیرتمند هرگز به صاحبان زر و زور و فرومایگان سست عقیده چشم طمع نمی دوزند و به خاطر رسیدن به مال و مقام : (حطام دنیا) واحیانا جلب مرید و پیرو فروتنی و کرنش نمی کنند واز سر عجز و مسکنت در برابر آنان با لکنت و تانی سخن نمی گویند در سخنان پیشوایان دینی آمده است : [مالی که بااظهار ذلت و پستی به دست آید خداوند خیر و برکت را از آن می گیرد و آن مال در رفع نیازمندیها کارساز نمی تواند بود و دین و دنیای او را تباه می سازد و در قیامت با قارون زراندوز محشور و به آتش افکنده می شوند] ۵
۱. جامع السعادات 1.363.
۲. سوره منافقین آیه 8.
۳. وسایل الشیعه ج 11.413.
۴. نهج البلاغه حکمت 187 الحیاه ج 3.347.
۵. الحیاه ج 3.347.
حجت الاسلام والمسملین ضیایی: معرفت و شناخت نفس پر منفعتترین شناختها است
استاد حوزه علمیه معرفت و شناخت نفس را پر منفعتترین شناختها بیان کرد و ابراز داشت: اگر انسان نفس خود را بشناسد به شناخت خداوند نائل میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه کوثر ورامین حجت الاسلام والمسملین ضیایی استاد درس اخلاق در حوزه علمیه، امروز در جلسه هفتگی درس اخلاق مدرسه علمیه کوثر ورامین، گفت: خداوند همه مخلوقات را برای انسان آفرید.
وی افزود: انسان فطرتا خود را دوست دارد و این دوست داشتن به قدری شدید است که انسان در قیامت برای نجات خود حاضر میشود همه عزیزانش را فدا کند.
حجت الاسلام والمسملین ضیایی خودشناسی را لازمه رسیدن انسان به سعادت دانست و اظهار داشت: انسان کمالجو است و به سوی کمال حرکت میکند از این رو گاهی کمال را در مسیر تباهی میبیند و در مسیر ضلالت گام برمیدارد و گاهی نیز کمال را در سعادت اخروی جستجو میکند و در مسیر لقاء الله به سعادت ابدی دست مییابد.
استاد حوزه علمیه معرفت و شناخت نفس را پر منفعتترین شناختها بیان کرد و ابراز داشت: اگر انسان نفس خود را بشناسد به شناخت خداوند دست خواهد یافت اما در شناخت نفس باید برخی نکات رعایت شود.
وی شناخت نفس را بسیار دشوار دانست و گفت: نفس مجرد است و به قدری شناخت آن سخت و دشوار است که خداوند به رسول خود میفرماید: اگر از تو درباره نفس سوال پرسیدند بگو نفس به عالم ملکوت تعلق داشته و از سمت خداوند متعال است.
حجت الاسلام والمسملین ضیایی بیان داشت: در زمینه خودشناسی ابتدا انسان باید بداند از کجا آمده است و به کجا خواهد رفت؛ انسانهای معادباور اهل طغیان و انجام معصیت نیستند چون میدانند که عالم هستی هدف دارد و نباید خود را رها کند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه روح با جسم متفاوت است اما لازم و ملزوم یکدیگر هستند، گفت: جنس روح برخلاف جسم خاکی از جنس ملائکه است.
وی با تاکید بر اینکه انسان باید غبار طبیعت را از نفس پاک کند، اظهار داشت: انسان با طهارت نفس، عالم خواب و کسب علم میتواند خود را بشناسد.
علم باید با تزکیه نفس و اجتناب از صفات ناپسند همراه باشد تا خودشناسی حاصل شود.
حجت الاسلام والمسملین ضیایی بیان داشت: نزدیکترین راه برای شناخت نفس، شناخت ضد نفس است و ضد آن همان خلق و خوی وحشی است که گاهی انسانها به آن دچار میشوند.
انسان اگر با نور انس بگیرد از ظلمت و تاریکی رها میشود اما اگر از نور فراری باشد ظلمت او را احاطه کرده خلق و رفتارش وحشی میشود.
<< 1 ... 53 54 55 ...56 ...57 58 59 ...60 ...61 62 63 ... 254 >>