اربعین خورشید 

 

اربعین


   روز ۲۰ صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین (ع‌) یعنی کاروان‌اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. و روزی است که جابر بن عبدالله بن‌حرام انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت‌ قبر امام حسین (ع‌) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آن‌حضرت را زیارت کرد.
   


   شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه ‌السلام آورده است‌: السلام علی ولی الله و حبیبه‌، السلام علی خلیل الله ونجیبه‌، السلام علی صفی الله و ابن صفیه‌…


   این مطلبی است که شیخ طوسی‌، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن‌پنجم در باره اربعین آورده است‌. طبعا بر اساس اعتباری که روز اربعین در میان ‌شیعیان داشته است‌، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست‌، شیعیان به حرمت‌ آن‌، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند و اگر می‌توانسته‌اند مانند جابر بر مزار امام ‌حسین (ع‌) گرد آمده و آن امام را زیارت می‌کردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست‌ و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (ع) جمع می شوند.

   در اینجا و در ارتباط با اربعین چند نکته را باید توضیح داد.


   عدد چهل‌


   نخستین مسأله‌ای که در ارتباط با «اربعین‌» جلب توجه می‌کند، تعبیر اربعین‌ در متون دینی است‌. ابتدا باید نکته‌ای را به عنوان مقدمه یادآور شویم‌:


   اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی‌، اعداد نقش خاصی به‌ لحاظ عدد بودن‌، در القای معنا و منظوری خاص ندارند؛ به این صورت که‌ کسی نمی‌تواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یاچهل یا هفتاد به کار رفته‌، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری‌، از آن روست که برخی از فرقه‌های مذهبی‌، بویژه آنها که تمایلات‌ «باطنی‌گری‌» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب می‌کرده‌اند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متأثر از اندیشه‌های انحرافی و باطنی‌ و اسماعیلی‌، مروج چنین اندیشه‌ای در باره اعداد یا نوع حروف بوده وهستند.


   در واقع‌، بسیاری از اعدادی که در نقلهای دینی آمده‌، می‌تواند بر اساس یک‌ محاسبه الهی باشد، اما این که این عدد در موارد دیگری هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینی می‌توان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست‌. به‌عنوان نمونه‌، در دهها مورد در کتابهای دعا، عدد صد بکار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمی‌شود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته برای مردم عادی‌، برخی از این اعداد طی‌ روزگاران‌، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفاده‌هایی هم از آن‌ها می‌شود.


 تنها چیزی که در باره برخی از این اعداد می‌شود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرت‌است‌. به عنوان مثال‌، در باره هفت چنین اظهار نظری شده است‌. بیش از این‌هرچه گفته شود، نمی‌توان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.


   مرحوم اربلی‌، از علمای بزرگ امامیه‌، در کتاب کشف الغمه فی معرفة الائمة‌ در برابر کسانی که به تقدس عدد دوازده و بروج دوازده‌گانه برای اثبات امامت‌ ائمه اطهار(ع) استناد کرده‌اند، اظهار می‌دارد، این مسأله نمی‌تواند چیزی را ثابت کند؛ چرا که اگر چنین باشد، اسماعیلیان یا هفت امامی‌ها، می‌توانند دهها شاهدـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند که عدد هفت مقدس است‌، کما این که این کار راکرده‌اند.



عدد «اربعین‌» در متون دینی‌


یکی از تعبیرهای رایج عددی‌، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است‌. یک نمونه آن که سن‌ّ رسول خدا(ص‌) در زمان مبعوث شدن‌، چهل بوده است‌. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است‌. گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیده‌اند.از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر (ص‌)) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است‌ که‌، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پی آخرت خواهند رفت‌.
در قرآن آمده است «میقات‌» موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصل‌شده است‌. در نقل است که‌، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا درحال سجده بود


   در باره بنی اسرائیل هم آمده که‌ برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه می‌کردند. در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او می‌آموزد و حکمت ‌را در قلب و زبانش جاری می‌کند. بدین مضمون روایات فراوانی وجود دارد. چله نشینی صوفیان هم درست یا غلط‌، از همین بابت بوده است‌. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار در این باره که برگرفتن چهل نشینی از حدیث مزبور نادرست است‌، به تفصیل سخن گفته است‌


   اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات ‌فراوان دیگر آمده‌، سبب تألیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل ‌حدیث و شرح و بسط آنها شده است‌. در این نقلها آمده است که اگر کسی ازامّت من‌، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند درروز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که ‌امیرمؤمنان (ع‌) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت می‌کردند، در برابردشمنانم می‌ایستادم‌. ۳


مرحوم کفعمی نوشته است‌: زمین از یک‌ قطب‌، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب‌، هیچگاه خالی‌نمی‌شود.


   در باره نطفه هم تصور براین بوده که بعد از چهل‌ روز عَلَقه می‌شود. همین عدد در تحولات بعدی علقه به مُضْغه تا تولد درنقلهای کهن بکار رفته است‌، گویی که عدد چهل مبدأ یک تحول دانسته شده‌است‌.۴


   در روایت است که کسی که شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبول‌نمی‌شود. و نیز در روایت است که کسی که چهل روز گوشت نخورد، خلقش‌تند می‌شود. نیز در روایت است که کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نورانی می‌کند. نیز رسول خدا(ص) فرمود: کسی که لقمه حرامی‌ بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمی‌شود.۵


   اینها نمونه‌ای از نقلهایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است‌.

   اما این که منشأ اربعین چیست‌، باید گفت‌، در منابع به این روز (اربعین)به دو اعتبارنگریسته شده است‌.


   نخست :اربعین است که روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.
   دوم:اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی پیامبر خدا (ص‌) از مدینه به ‌کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع‌) را زیارت کند.


   کهن‌ترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی ازشاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است‌. شیخ ‌طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی بن‌الحسین (ع‌) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در سال‌ ۶۴ هجری است‌، می‌نویسد: بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد ونیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌) ازمدینه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع‌) را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت‌ مستحب است و آن زیارت اربعین است‌. در همانجا آمده است که وقت خواندن زیارت اربعین‌، هنگامی است که روز بالا آمده‌ است‌.۶
  

 اربعین روز بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا
   اشاره کردیم که شیخ طوسی‌، بیستم صفر یا اربعین را، زمان بازگشت اسرای‌ کربلا از شام به مدینه دانسته است‌. باید افزود که نقلی دیگر، اربعین رابازگشت اسرا از شام را به «کربلا» تعیین کرده است‌. تا اینجا، از لحاظ منابع کهن‌، باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است‌. با این حال‌،علامه مجلسی پس از نقل هر دو این‌ها، اظهار می‌دارد: احتمال صحت هردوی اینها (به لحاظ زمانی‌) بعید می‌نماید. ایشان این ‌تردید را در کتاب دعایی خود «زاد المعاد» هم عنوان کرده است‌. با این حال‌، درمتون بالنسبه قدیمی‌، مانند «لهوف» و «مثیرالاحزان» آمده است که اربعین‌، مربوط ‌به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلاست‌. اسیران‌، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.۷


   دو نکته کوتاه در مورد اربعین:
   نخست آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (ع‌) در کتاب کامل الزیارات‌ ابن قولویه آمده‌، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امام‌حسین (ع‌) یادآور شده است‌.


   دوم این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفرمطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (ع‌) روز دهم محرم به شهادت رسیده‌باشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر می‌شود نه بیستم‌. در پاسخ گفته شده ‌است، به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (ع‌) به شهادت رسیده‌، بیست و نه روز بوده است‌. اگر ماه کامل بوده‌، باید گفت که روز شهادت را به ‌شمارش نیاورده‌اند


۱. مستدرک وسائل ج ۹،  ص ۳۲۹
۲. مستدرک ج ۵ ، ص ۳۲۹
۳. الاحتجاج‌، ص ۸۴
۴. بحار ج ۵۳، ص ۲۰۰
۵.  مستدرک وسائل‌، ج ۵ ، ص ۲۱۷
۶. مصباح المتهجد، ص ۷۸۷
۷. بحار ج ۱۰۱، ص ۳۳۴ـ ۳۳۵
۸.  بحار الانورا، ج ۹۸، ص ۳۳۵.

 

 

   پنجشنبه 18 آبان 1396نظر دهید »

زيارت اربعين

 

 

اربعين سيد الشهدا عليه السّلام مصادف با روز بيستم صفر است، شيخ طوسى در كتاب تهذيب و مصباح از حضرت حسن عسکرى عليه السّلام روايت كرده: نشانه هاى مؤمن پنج چيز است: پنجاه و يك ركعت نماز گذاردن، كه مراد هفده ركعت واجب، و سی و چهار ركعت نافله (مستحب ) در هر شب و روز است، و زيارت اربعين، و انگشتر به دست راست نمودن، و پيشانى را در سجده بر خاك نهادن، و بلند گفتن «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم».

كيفيت زيارت حضرت امام حسين عليه السّلام در روز اربعين به دو صورت رسيده: اول: زيارتى است كه شيخ در دو كتاب تهذيب و مصباح از صفوان جمّال روايت كرده، كه صفوان گفت: مولايم امام صادق عليه السّلام درباره زيارت اربعين به من گفت: هنگامیكه قسمت قابل توجهى از روز برآمده، بخوان:

 

السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِالْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِوَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَمِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ ،

سلام بر ولىّ خدا و حبيبش، سلام بر دوست خدا و نجيبش، سلام بر بنده برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش، سلام بر حسين مظلوم شهيد، سلام بر آن دچار گرفتاري ها و كشته اشك ها، خدايا من گواهى میدهم كه حسين ولىّ تو و فرزند ولىّ تو، و فرزند برگزيده توست حسينى كه به كرامتت رسيده، او را به شهادت گرامى داشتى، و به خوشبختى اختصاصش دادى، و به پاكى ولادت برگزيدى، و او را آقايى از آقايان، و پيشروى از پيشرويان، و مدافعى از مدافعان حق قرار دادى، و ميراث هاى پيامبران را به او عطا فرمودى، و او را از ميان جانشينان حجّت بر بندگانت قرار دادى، و در دعوتش جای عذرى باقى نگذاشت، و از خيرخواهى دريغ نورزيد، و جانش را در راه تو بذل كرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند، درحالی كه بر عليه او به كمك هم برخاستند، كسانیكه دنيا مغرورشان كرد، و بهره واقعى خود را به فرومايه تر و پست تر چيز فروختند، و و آخرتشان را به كمترين بها به گردونه فروش گذاشتند، تكبّر كردند و خود را در دامن هواى نفس انداختند، تو را و پيامبرت را به خشم آوردند.

 

وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْلَعْناً وَبِيلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ حَمِيداً وَ مُتَّ فَقِيداً مَظْلُوماً شَهِيداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْقَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ،

ادامه »

   پنجشنبه 18 آبان 13963 نظر »

بیانات در درس خارج فقه

 

اربعین

ایام اربعین است و خوشا به حال آن کسانی که در حال پیاده‌روی هستند یا پیاده‌روی خواهند کرد و به زیارت اربعین خواهند رسید و آن زیارت خوش مضمونِ روز اربعین را إن‌شاءالله خطاب به حضرت خواهند خواند.
ما هم اینجا با شوق و با حسرت نگاه میکنیم به این گامهایی که:

هزاران گام در راه است و دل مشتاق و من حیران
که چون ره میتوانم یافتن سوی درون من هم

الحمدلله جوانهای ما راه را پیدا کردند و میلیونها نفر از مردم ما و مردم غیر ما، مردم عراق و دیگران، در این راه حرکت میکنند، این هم یکی از حوادث بسیار برجسته‌ای است که خدای متعال منّت گذاشته بر ما و این حادثه را برای ما خلق کرده است؛ این شد یک نماد.
همیشه اربعین پیاده‌روی بود امّا این حرکت عظیم که یک نماد بسیار زیبا و پرشکوهی از حضور پیروان اهل‌بیت و علاقمندان به اهل‌بیت هست؛ این نبود، ما این را نداشتیم، این را خدای متعال در اختیار ما گذاشت، خدا را بایستی شاکر باشیم.

 

Khamenei.ir

   پنجشنبه 18 آبان 1396نظر دهید »

پیاده روی اربعین به یک حرکت آخرالزمانی

 

الکساندر دوگین

 

الکساندر دوگین نظریه پرداز، نویسنده و  استراتژیست روس امسال در جمع مردم مشتاق و شیفتگان امام حسین علیه السلام که مسیر نجف به کربلا را پیاده طی می کنند، حضور یافت و از نزدیک شاهد این حضور حماسی و میلیونی بود.

دوگین را چند تن دیگر از چهره‌های فرهنگی و اجتماعی روس و ترک همراهی می کنند.

پروفسور دوگین در پاسخ به  انگیزه‌ شرکت در پیاده روی اربعین گفت: «من چند سال اخیر اخبار مربوط به این رویداد مهم و عظیم را دنبال می کردم و مایل بودم فرصتی برای مشاهده از نزدیک آن برایم فراهم شود که خوشبختانه با اقدام آقای طالب زاده این آرزو بر آورده شد. علاوه بر من برخی از دوستان ترک من هم به شدت مایل به حضور در این مراسم بودند که آنها هم امروز به من ملحق شدند.

 

از نظر من حادثه پیاده روی اربعین که هر روز ابعاد بین المللی گسترده‌تری پیدا می کند و از همه ملیت‌ها و ادیان از جمله مسیحیان در آن شرکت می کنند، مقدمه یک تحول اساسی در مقیاس جهانی است . من بارها این موضوع را گفته ام که دنیای مدرن با ایدئولوژی لیبرال و سرمایه سالارانه اش به پایان رسیده و جز بحران آفرینی دستاورد دیگری برای بشریت  ندارد و بشر امروز محتاج یک رستاخیز معنوی و الهی است که مایه های آن قویا در انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی وجود دارد. ما به عنوان مسیحیت ارتدوکس در روسیه نیز پی گیر این نهضت معنوی هستیم و راه نجات را در ایستادگی در مقابل امپریالیسم مدرن و عاری از معنا و مشحون از ماده پرستی آن می بینیم و از این جهت با جمهوری اسلامی ایران و نقشه راهی که از سوی آیت الله خامنه ای برای آینده انقلاب اسلامی ترسیم می شود، احساس قرابت ویژه ای می کنیم.

 

من در روسیه از مدافعان سرسخت اتحاد و همکاری ایران و روسیه برای مقابله با داعش که از طرف آمریکا و غرب حمایت می شدند، بودم و دیدیم که این همکاری به بار نشست و امروز داعش و حامیان غربی و منطقه ای اش در سوریه و عراق شکست خورده اند و ما پیروز شده‌ایم. »

 

«این پیاده روی نشانه ای مهم از آمادگی برای یک تحول معنوی جهانی و آخرالزمانی است. من به عنوان یک مسیحی ارتدوکس با رویکرد آخرالزمانی انقلاب اسلامی که خود را حرکتی آماده گر برای ظهور مسیح و مهدی می داند، موافقم و امیدوارم با آن حادثه عظیم که پیروان همه ادیان منتظر آن هستند، فاصله زیادی نداشته باشیم. پیاده روی اربعین به یک حادثه آخرالزمانی شباهت بیشتری تا یک حادثه عادی و معمولی دارد. ما و همه کسانی که در جستجوی عدالت و معنویت در دنیای ظلمت و ستم زده مدرن هستیم باید با همدیگر متحد شویم و این پیاده روی جلوه ای از این اتحاد است.»

 

مشرق نیوز 

   سه شنبه 16 آبان 1396نظر دهید »

اربعین حسینی

 

پیاده روی اربعین

 

من از مشهد، من از تبریز، از شیراز و کرمانم
من از ری، اصفهان، از رشت، از اهواز و تهرانم
نمی دانم کجایی هستم، اما خوب میدانم
هوایی هستم و آواره ای در مرز مهرانم

 

 

اگر آواره ام، قلبم در ایوان تو جا مانده
دلم با هر قدم با هر نفس اسم تو را خوانده
غم عشقت بیابان پرورم کرد و میان راه
یکی پرسید: تا کرب و بلا، چندتا ستون مانده؟

 

 

چه شیرین است با شوقت دویدن در بیابان ها
به عشقت هم به دل جارو زدن هم در خیابان ها
نه تنها در میان تربتت داری شفا، حتی
به خاک زیر پای زائرت دادند، درمان ها

 

 

یکی جارو به دست و دیگری گوشی به گوش آمد
یکی بر شانه مشک و آن یکی پرچم به دوش آمد
دراین موکب سخن ازکوفه، آن موکب سخن از شام
یکی از هوش رفت اینجا، یکی آنجا به هوش آمد

 

 

ستون یک هزار و چارصد، یعنی: سلام آقا
سلام ای بی کفن ای تشنه لب ای مانده بر صحرا
به سقای علمدارت قسم، ما پای پیمانیم
به شوق یاریِ آرام جانت، مَهدی زهرا (س)

قاسم صرافان

 

ادامه »

   یکشنبه 14 آبان 1396نظر دهید »

چند ویژگی شیعیان 

 

شیعه

 

امام باقر علیه السلام چند ویژگی شیعیان را اینگونه بیان می کنند : بالتواضع و التخشع : خضوع و خشوع لازمه یک شیعه است ، شیعه مرید علی علیه السلام است ، علی یک عمر با افتادگان نشست .

 

تواضع انسان را عزیز می کند ، نگویید بگذار مردم مرا بشناسند ، بگذارید خدا شما را بشناسد چرا که « ان العزه لله جمیعا » تمام عزت دست خداست .یکی از ویژگی های ممتاز آیت الله بروجردی تواضع ایشان بود ..

 

از دیگر ویژگی های شیعه کثرت ذکر است ، امام معصوم می فرماید « در شگفتم از کسی که گرفتار است و از ذکر یونسیه غفلت می کند,  لا اله الا انت سبحانک ان کنت  من الظالمین .»

از دیگر ویژگی های شیعه الصوم و الصلاه ؛ شیعه تارک الصلاه نمی شود ، شیعه مقید به نماز واجب است  …

 

 

بخشی از سخنان حجت الاسلام مومنی ، شنیده شده.

 

   شنبه 13 آبان 1396نظر دهید »

شعر اربعین

 

شعر اربعین


ای حامیان مکتب هل من معین سلام
جاماندگان قافله اربعین سلام

 

قومی پیاده بر حرم یار می روند
حسرت کشان قبر امام مبین سلام

 

زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان
گویند زائران همه، بانوی دین سلام

 

زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود
او را دهد فرشته ز عرش برین سلام

 

زینب اگر نبود کنون کربلا نبود
ازاو به ما رسیده شکوه آفرین سلام

 

آداب اربعین و زیارت نوشته شد
زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام

 

اسلام را سلام جهت دار زنده کرد
لبیک بود معنی آن بهترین سلام

 

زینب مرام باش که تا مکتبی شوی
لبیک یاحسین بگو زینبی شوی

 

ای عاشق ولا همه دم “یاحسین"بگو
سرباز کربلا همه دم “یاحسین” بگو

 

فریاد تو به خرمن وهّابی آتش است
کن آتشی به پا همه دم “یاحسین” بگو

 

ازعاشقان باشرف بیست میلیونی
بشنو همین ندا همه دم “یاحسین” بگو

 

هرماه ما محرم و هرشهر کربلاست
کن دین خود ادا همه دم “یاحسین” بگو

 

فریاد یاحسین شهیدان شنیدنی است
با لشگر خدا همه دم “یاحسین” بگو

 

آنانکه پیروان وفادار زینبند
گویند ازوفا همه دم “یاحسین” بگو

استاد کلامی زنجانی

 

 


کو به کو، موکب به موکب، سوی جانان می رویم
همقدم، همدل، هم آوا، با شهیدان می رویم

 

ما ز بالا بوده ایم و سوی بالا می رویم
با همان عهد ازل با دست پیمان می رویم

 

از نجف تا کربلا، از کربلا تا قدس را
ما به امر حضرت پیر جماران می رویم

 

غزه، سوریه، یمن، لبنان و هرجای دگر
می شود آزاد چون با نور ایمان می رویم

 

دشمن ملعون اگر دارد سر جنگ و ستیز
ما به نام نامی حیدر به میدان می رویم

 

آخرش این روضه ها را ما جهانی می کنیم
ما به بوی پیرهن، تا قلب کنعان می رویم

 

عادت ایرانیان پابوس سلطان رفتن است
قبل هر کرببلا پابوس سلطان می رویم

 

چشم تر داریم اگر، مدیون لطف فاطمه است
ما از این هیئت به آن هیئت پریشان می رویم

 

خواهرت گریه کنان امد کنار پیکرت
ما پیاده اربعین با چشم گریان می رویم


امیرحسین محمود پور

ادامه »

   پنجشنبه 11 آبان 1396نظر دهید »

شرط رسیدن به آرمان‌ها، شناخت دشمن است
آمریکا با ملت ایران دشمن است، نه با رهبر و دولت جمهوری اسلامی

 


شما جوانان می‌توانید بر ترفند دشمن فائق بیایید و این کشور را به آن نقطه‌ی مطلوب آرمان‌های اسلامی و انقلابی برسانید. البته شرط‌هایی دارد: یکی از شرط‌ها این است که دشمن را بشناسید و فریب آن را نخورید؛ اینکه من تکیه می‌کنم روی دشمن، این از روی تعصب نیست؛ این ناشی از یک تجربه است.

 

این‌جور نیست که فقط با این حقیر دشمن باشند یا با دولت جمهوری اسلامی؛نه، با اصل این ملت که ایستاده است، با این دشمنند.

 

دیدید این اواخر رئیس دولت آمریکا گفت ملت ایران یک ملت تروریست است. ببینید این نگاه چقدر ابلهانه است؛ یک ملت را می‌گوید تروریست، نمی‌گوید رهبر تروریست است، نمی‌گوید دولت تروریست است، می‌گوید ملت ایران تروریست است؛ این دشمنی نیست؟

 

چندسال قبل هم یک دولتمرد آمریکایی گفت ما باید ریشه‌ی ملت ایران را از بین ببریم.

احمق! ریشه‌ی یک چنین ملتی را با این سابقه‌ی تاریخی و این درخت تناور فرهنگی می‌شود کَند؟

 

آمریکا حتی به آن‌هایی که به او امید بستند و برای کمک گرفتن به سراغش رفتند هم رحم نکرد؛ مثل دکترمصدق که برای آنکه جلوی انگلیسی‌ها بایستد به سراغ آمریکایی‌ها رفت و به آن‌ها اعتماد کرد؛ و بعد، کودتای۲۸مرداد، نه به‌وسیله‌ی انگلیس که به‌وسیله‌ی آمریکا انجام شد.

 

یعنی این‌ها حتی به امثال مصدق هم راضی نیستند؛ این‌ها نوکر می‌خواهند، سرسپرده می‌خواهند، توسری‌خور می‌خواهند، مثل محمدرضای پهلوی.

آمریکایی‌ها می‌خواهند در ایران یک فرد دست‌بسته و تسلیمِ آن‌ها حکومت کند؛ اگر نشد می‌شوند دشمن ایران.

 

در قضیه‌ی طبس دشمنی کردند، توسری خوردند؛ در زمینه‌ی ساقط کردن هواپیمای مسافربری ما دشمنی کردند؛ در زمینه‌ی تحریم‌ها از روز اول دشمنی کردند؛ امروز هم دارند دشمنی می‌کنند.

 

در زمینه‌ی خراب کردن مذاکرات هسته‌ای و نتیجه‌ی آن -برجام- نهایت خباثت را دارند عمل می‌کنند؛ دشمن‌اند.

کوتاه آمدن در مقابل آمریکایی‌ها، آن‌ها را جَری و گستاخ می‌کند بنابراین تنها راه، مقابله و ایستادگی است.

یادتان نرود بچه‌های عزیز! یادتان نرود که در این راهِ بسیار مهم و خوش‌عاقبتی که شما دارید به سمت آرمان‌ها حرکت می‌کنید، دشمن اصلی شما آمریکاست؛ این را فراموش نکنید.۱۱/ ۸ / ۹۶

 

 

Hkamenei 

   پنجشنبه 11 آبان 1396نظر دهید »

کسب علم 

 

خدا برخي از حکماي ما را غريق رحمت كند! فرمودند كه به هر حال اين قلب يک ظرفيت محدودي دارد، شما بخواهيد قصّه و حرفهاي عادي كه فلان كس چه گفته، فلان روزنامه چه نوشته، اينها را در ظرف پر كنيد، اين ديگر جا براي حرفهاي ديگر ندارد. اين نظير معده است در بخشي از موارد تمثيل و نه همه موارد؛ انسان اگر يک سلسله غذاهاي بيخاصيت بخورد، به هر حال اين معده پر ميشود و ديگر جا براي غذاي سالم نيست.


ذهن ما درست است كه مجرد است؛ اما تجرّدش محدود است، مگر چقدر ظرفيت دارد؟ هر حرفي را آدم گوش بدهد، هر قصّهاي را بخواهد بخواند، هر حرفي را بخواهد بزند، اين دل پر ميشود، آن وقت جا براي فهميدن نيست!


مرحوم بوعلي ميگويد من عهد كردم كه قصّه نخوانم! داستانسرايي براي چه؟ افسانه براي چه؟ اين فضاي مجازي براي چه؟ مگر اين دل چقدر ظرفيت دارد؟ اين امام مجتبي است فرمود: تا ميتوانيد فهم، ظرف دانش باشيد. آن وقت از ظرف دانش، حرفي كه ميزنيد عالمانه است، چيزي هم مينويسيد عالمانه است، اين قيام و قعود شما بعد از تصوّر شماست، وقتي درک كرديد كه بلند شويد يا بنشينيد اين قيام و قعود شما عالمانه است.

اين را مرحوم كليني از وجود مبارک امام مجتبي نقل كرد: »كُونُوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ «؛ عالم بشويد كه راه خودتان را ببينيد، چراغ هدايت باشيد كه به ديگران راه بدهيد: «وَ مَصَابِيحَ الْهُدَي»پس ما يک علم بايد ياد بگيريم، چرا ما نباشيم؟ اين همه سفارشاتي كه ائمه نسبت به افراد عادي كردند.


حضرت فرمود: «سَلْمَان مِنَّا» بسياري از بزرگان هستند هم در خانمها هم در آقايان كه ائمه فرمودند: «هومنّا»يا «هي منّا»، اين اختصاصي به سلمان ندارد. ببينيد همسر سلمان رحلت ميكند ميميرد علي بن ابيطالب! آنکه از نظر حکومت كلّ خاورميانه در آن روز در اختيار حضرت بود، نامه تسليت براي او مينويسد؛ وجود مبارک امام مجتبي فرمود: تا زنده ايد فهم! آدم ميگويد من فارغ التحصيل هستم؟ هيچ عاقلي دهن باز ميكند ميگويد من فارغ التحصيل هستم؟ فرمود تا نفس ميكشيد درس! يا درس بده، يا درس بخوان، يا بحث بکن، يا مطالعه بکن، يا كتاب بنويس.

 

وجود مبارک امام صادق به مفضّل فرمود: «فَإِنْ مِتَ فَوَرِّثْ كُتُبَکَ بَنِيک»،تو شاگرد ما هستي، تو شيعه ما هستي، تو با ما ارتباط داري. تو وقتي مُردي، بچه هايت چهار جلدكتاب تو را ارث ببرند، نه نوشته ديگران را بگيري در كتابخانهات بگذاري. چهار تا كتاب علمي بنويس .

 

این امام مجتبي است ميفرمايد تا نفس ميكشيد درس، تا بشود ظرف علم و چراغ هدايت، آن هم درسيكه راهي به ديگران نشان بدهد، «كُونُوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ وَ مَ صَابِيحَ الْهُدَي »آدم شبانه روز عمر ميدهد و چيزي ياد نميگيرد؟!

چرا ابوريحان و امثال ابوريحان بعد از هزار سال همچنان به عظمت مانده اند؟ اينها گذشته از اينکه  راههاي علمي را طي كردند حرفهاي تازه آوردند، عمر را در راه علم صرف كردند. در روزگار گذشته كه گاز و برق و مانند آن نبود كه وسايل سوخت و سوز آشپزخانه را آنها تأمين بکنند، همين ذغال بود و هيزم. هر كسي در انبار منزلش يک مقدار ذغال يک مقدار هيزم براي تأمين آشپزخانه داشت و اگر بنا بود مُردهاي را با آب گرم بشويند، هيزم داشتند؛ ولي مرحوم ابوريحان وصيت ميكند كه با آن برادههايي كه من يکجا جمع كردم، با آن براده آب گرم كنيد و مرا با آن غسل بدهيد. گفتند كه آن براده زياد نيست چه خصوصيتي دارد كه آن براده ها را زير ديگر بگذاريم؟ آن روز هم مستحضريد خودكار و اينها كه نبود، همين قلم ني بود. اين قلم ني را بعد از اينکه يک مقدار مينوشتند جِرم ميگرفت خط ميزدند ميبريدند. گفت من براده هاي قلم ني خودم را همه را يکجا جمع كردم در آشپزخانه گذاشتم كه با آن آب گرم كنيد و مرا با آن آب گرم غسل بدهيد، تا دنياي كنوني بفهمد اسلام يعني علم و من به اميد اينها آينده دارم. اينها آينده مرا تأمين ميكند. اين براده ها به حسب ظاهر براده قلم ني است؛ ولي من با اين مطالب الهي نوشتم، اسالمي نوشتم. اينها آثار شيعه ماست.


اينها را چه كسي تربيت كرده؟ شما يک نمونه از اينها در ايران قبل از اسلام نداريد يا نداريم، اينها را همين اهل بيت تربيت كرده است. فرمودند: «كُونُوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِيحَ الْهُدَي» چراغ هدايت باشيد. 



جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی ، ۴ آبان ۹۶ 

   پنجشنبه 11 آبان 1396نظر دهید »

1 ... 35 36 37 ...38 ... 40 ...42 ...43 44 45 ... 138

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 245
  • دیروز: 4953
  • 7 روز قبل: 74500
  • 1 ماه قبل: 80947
  • کل بازدیدها: 1656081
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 11
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 26
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1