
علمای اهل سنت و دلالت حدیث غدیر

درباره دلالت حدیث غدیر نیز یکی از اساسی ترین شبهه ها این است که مولا بر وزن فعل و به معنای اولی نیامده است . اگر پیامبر فرموده بود « من کنت اولی به ، فعلی اولی به » یا « من کنت ولیه ، فعلی ولیه » می پذیرفتیم . زیرا « اولی به » به معنای ولایت امر و امامت است . اما پیامبر صلی الله فرمودند :« من کنت مولاه فعلی مولاه» .
مولا ، معنای متعدد دارد ویکی از معانی آن « نصرت و محبت » است . بنابراین معنای سخن پیامبر این است که هر کس به من محبت دارد به علی نیز محبت داشته باشد ؛ هر کس ناصر من است ، علی را نیز کمک کند .
شیعیان در پاسخ این شبهه می گویند :
_ ما از روایاتی که در آن من کنت مولاه آمده صرف نظر می کنیم و از کتاب های اهل سنت ، عبارات دیگری را نقل می کنیم :
درکتب اهل سنت آمده :پیامبر صلی الله فرمود : الست اولی بالمومنین من انفسهم ؟ قالوا : بلی .
قال …فهذا ولی من انا مولاه.۱
« آیا من به مومنین اولی و برتر از خودشان نیستم ؟ گفتند : بله . فرمود : … این علی ولی کسی است که من مولای او هستم »
همچنین پیامبر صلی الله فرمود : « من کنت مولاه فهذا علی ولیه: هر کس من مولای او هستم علی علیه السلام ولی اوست ».۲
۱_دیده شده در کتاب غدیر از نگاه اهل سنت ،استاد سید محمد قزوینی ، انتشارات نقش نگین ، ص ۶۸. به نقل از تفسیر طبری ۴۲۸/۳. و سنن ابن ماجه ۴۳/ ۱ .
۲_ دیده شده در کتاب غدیر از نگاه اهل سنت ،استاد سید محمد قزوینی ، انتشارات نقش نگین ، ص ۶۸. به نقل از اسد الغابه ۳۹۸ / ۱.
نظر دهید » 
عصاره خطبه غدیر

چکیده آیینه تمام نمای خطبه غدیر جمله « من کنت مولاه فعلی مولاه » است که در یک مقطع حساس از خطبه و در حالی که پیامبر صلی الله و علیه و آله بازوان علی علیه السلام را گرفته و او را بلند کرده و مردم معرفی می کردند بیان شده است .
اگر این جمله را خوب بشکافیم در می یابیم که جمله ای کوتاه ولی پر معنی است و مبتنی بر چندین پایه عقیدتی است که اگر کسی آن ها را قبول نداشته باشد نمی تواند این جمله را بپذیرد .
«معنای دقیق جمله «من کنت مولاه فعلی مولاه » : « هر مسلمانی که پیامبر صلی الله را به عنوان صاحب اختیار خود قبول دارد و در مورد فرمایشات و اوامر و افعال او اجازه هیچ گونه شک و شبهه و اعتراض به خود نمی دهد ، باید نسبت به علی بن ابی طالب نیز همین اعتقاد را داشته باشد و سخنان و افعال او و آن چه از او می بیند و می شنود را حق بداند ، لذا هر کس به هر عنوان با او مخالفت کند و یا رود روی او بایستد باطل و مساوی با کفر است .»
دیده شده در کتاب اسرار غدیر ، محمد باقر انصاری ، انتشارات تک ، ص ۱۸۹.
نظر دهید » 
استدلال اهل بیت و صحابه به حدیث غدیر

ضرورت پرداختن به مساله غدیر چیست ؟
این سوال را مخالفان به جامعه القا کرده اند و ما برای پاسخگویی باید به چند مطلب بپردازیم :
۱_ شبهه مخالفان : اگر روز عید غدیر ، روز نصب علی می باشد چرا صاحب آن یعنی علی و اولاد او به این روز احتجاج نکرده اند ؟
در پای می گوییم ، این شبهه اساسا باطل است زیرا ما روایاتی از علی و اولاد علی علیهم السلام و داستان هایی از صحابه برای دفاع از حق علی داریم .
می گویند : مکان احتیاج و استدلال سقیفه بود . اکر قرار بود علی علیه السلام به ماجرای غدیر احتجاج کند لازم بود که در سقیفه حضور پیدا می کرد و غدیر را یادآوری می کرد و می گفت : ای مردم ! تنها هفتاد روز از غدیر سپری شده است ، زمان طولانی از غدیر نگذشته است که رسول خدا صلی الله را در آن جمعیت یکصدو بیست هزار نفری به امامت ولایت شما نصب کرد .
حال گفته می شود چرا علی در سقیفه حضور پیدا نکرد ؟
باید گفت : اهل سقیفه نمی خواستند که علی در آن جمع حضور یابد ؛ چرا که در حال کنار زدن علی بودند تا خود را به منصب خلافت برسانند و بعد که خودرا به آن رساندند به سوی علی آمدند و گفتند : « ای علی ! یا بیعت کن یا کشته می شوی »
از این لحن سخن گفتن فهمیده می شود که در سقیفه استبداد کامل حکمفرما بوده است ؛ بنابراین جایی برای احتجاج باقی نمی ماند .
امروز با القای شبهه می خواهند اذهان را مضطرب ساخته و جوانان ما را از حقایق دور نگه دارند و نگذارند مردم به سوی اسلام حقیقی که در تشیع تجلی دارد جذب شود .
سخنان آیت الله نظری منفرد ، دیده شده در کتاب شب های غدیر ، سخنرانی جمعی از خطبا ، موسسه میراث نبوی ، ص ۱۴۹.
1 نظر » 
طاق نصرت

بچه که بودیم تو بعضی کوچه خیابونها طاق نصرت می زدند و روی آن یک آیه قرآن ،یک دعا، یک یاعلی (ع) یا چیزی شبیه اینها حک می کردند تا نشانی برای سلامتی و افزایش روزی کسانی باشه که در طول روز از زیرش عبور می کنند.
چند سالی هست دیگه طاق نصرت جدید ندیدم و هر چی که هست همان یادگار قدیمی ترهاست، که انصافا اعتقادات قشنگ تری نسبت به ما داشتند.
حالا هر سال نزدیک عید غدیر به وجد میام از یاد یک طاق نصرت واقعی.طاق نصرت دستان بالا رفته پیامبر و حضرت مولا.(صلوات الله علیهم)
چقدر خوبه ما شیعیان سالی یک بار از زیر این سقف نورانی که یک ستونش از وحی و یک ستونش از اهل بیت گذر می کنیم ؛و من مطمئنم که سال هامون به یمن همین طاق نصرته که پر برکته و هر سال علی رقم انبوه تبلیغات علیه اسلام و شیعه ، باز می بینیم جوانان زیادی به جمع مشتاقان ولایت می شتابند.
اینکه رسانه ها ی داخلی و خارجی مدام صحنه های جنگ و خونریزی و فاجعه و اختلاس و بد سیاستی ها را نمایش می دهند دلیل بر عدم رواج اسلام نیست .
من به عینه دیده ام جوانان تازه مسلمان شده لندنی و کالیفرنیایی را .همانان که بعد از پذیرش غدیر و دادن دست بیعت به علی بن ابی طالب (ع)با پای پیاده ی تاول زده تا اربعین فرزندش حسین (ع) خود را کشانده اند و باز همچنان منتظر فریاد آخرین منجی از نسل غدیرند.
ما شیعیان به خود می بالیم که غدیر از آن ماست و این یعنی برتری آنان که دست ولایت بر سرشان کشیده شده بر دیگرانی که این دست را پس زده اند.
الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی بن ابی طالب والائمه علیهم السلام.
نوشته شده به قلم معصومه رمضانی
1 نظر » 
ذو حُسُم

در این مکان شریف امام علیه السلام در روز بیست و هفتم ذی الحجه توقف کرد .
در آن جا کوهی است که نعمان بن منذر در آن به صید و شکار می رفته است . امام از پناهگاهی امن سراغ گرفتند . گفته شد در طرف چپ « ذو حسم » قرار گرفته و آن محل مناسبی است .
امام کاروان را بدان سو روان کرد و کاروان در آن محل خیمه زد . ناگهان « حر » با هزار سوار فرا رسید . آن ها ماموریت داشتند که نگذارند امام به مدینه بازگردد یا به کوفه رود .سربازان حر تشنه بودند . امام یاران را فرمود که از راه رسیدگان را سیراب کنند .
طبری ودیگران گویند که چون گفتگو بین امام حسین علیه السلام و حر به طول انجامید حر گفت : « من به جنگ با شما مامور نیستم و تنها به من دستور داده شده که از شما جدا نشوم تا این که شما را به کوفه برسانم ، اگر شما پیشنهاد مرا نپذیرید ، پس راهی را در پیش گیرید که به کوفه وارد نشوید و به مدینه هو باز نگردید .
امام کاروان را بطرف چپ ، به سوی عذیب و قادسیه روان ساخت
دیده شده در یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام ، استاد مرتضی آقا تهرانی ، نشر باقیات ، ص ۶۵.
نظر دهید » 
فرمان الهی برای مطلبی مهم

وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ
، لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ ، لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ.
و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم. و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد. هر چند توانش بسیار و دوستی اش (با من) خالص باشد.
معبودی جز او نیست ،چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است…..
دیده شده در اسرار غدیر ، محمد باقر انصاری ، انتشارات تک ، ص ۱۶۷.
نظر دهید » 
رهنمون هایی درباره حج و عمره
پیامبر صلی الله علیه و آله درباره حج و عمره چهار جنبه مهم را در خطبه غدیر مورد تاکید قرار دادند :
الف ) حج و عمره از شعائر الهی است که « و من یعظم شعائر الله من تقوی القلوب » و احیای آن ، احیای دین خداست.
ب) برای حاجیان از طرف خداوند نفع دنیوی و اخروی در نظر گرفته شده است :
۱_ نفع دنیوی : هر کس به حج رود خداوند او را مستغنی می نماید ، خداوند حاجیان را کمک می نماید ، آن چه حاجیان خرج کنند خداوند جای آن را در اموالشان پر می کند .
۲_ نفع اخروی : گناهان ایشان آمرزیده می شود و به آنان گفته می شود اعمال را از سر گیرید و به آنان بشارت داده می شود .
ج) ترک عمدی حج نزد خداوند بسیار مهم است و گذشته از عذاب اخروی ، ضرر دنیوی هم دارد و آن این که : باعث کوتاهی عمر ، قطع نسل ، و نیز باعث فقط می شود .
د) از کسی که به حج می رود سه مطلب مهم خواسته شده است :
۱_ حج رفتن او با کمال دین باشد که ظاهرا مراد ولایت اهل بیت علیه السلام است .
۲_ مفاهیم و مقاصد حج مورد تفقه و فهم قرار گیرد و اب درک صحیح از حج به اعمال آن بپردازد .
۳_ در حج توبه ای پا برجا نماید که هرگز پس از بازگشت از خانه الهی گناهان را از سر نگیرد .
دیده شده در اسرار غدیر ، محمد باقر انصاری ، انتشارات تک ، ص۲۲۴.
نظر دهید » 
اولین جلسه اخلاق در سال تحصیلی جدید

حوری کمیزی استاد اخلاق مدرسه علمیه کوثر ورامین در اولین جلسه اخلاق در سال تحصیلی جدید ضمن خوش آمدگویی به نوورودان و طلاب مدرسه با اشاره به اهمیت تحصیل علم و دانش گفت : علم کلام ، علم اخلاق و علم خداشناسی سه علمی است که تحصیل آن ها بر هر مسلمانی واجب است .
استاد اخلاق مدرسه علمیه کوثر ورامین ضمن تاکید بر ظاهر و پوشش طلبه گفت : پوشش طلبه باید به گونه ای باشد که اگر در محیطی وارد شد طلبه بودن او را از پوشش او بشناسند .
حوریه کمیزی آموختن علم به دیگران را دارای پاداش فراوان خواند و بیان داشت : طلبه باید علم کسب کند و به دیگران بیاموزد .
وی با اشاره به حدیث از پیامبر اکرم (ص) گفت : طبق فرمایشات پیامبر اسلام مسلمان میمیرد و یه چیز از خود بر جای می گذارد که از جمله آن ها دانشی است که دیگران به آن منتفع شوند .
کمیزی یکی از نشانه های عالم را حلیم بودن او خواند و گفت : علم در کنار حلم است که معنا پیدا می کند .
حوریه کمیزی عالم را افضل از عابد خواند و کفت : یک ساعت نشستن در محفل علمی هزار برابر برتر از شرکت در تشییع شهید است .
وی ادامه داد : اما طلبه باید توجه داشته باشد که کسب علم او را از عبادت دور نکند و همواره با قرآن مانوس باشد و تلاش خود را بر این قرار دهد که قرآن را در زندگی خود پیاده کند .
استاد اخلاق توجه به نماز مخصوصا نماز اول وقت را از نشانه های مومن خواند و کفت : یک طلبه علاوه بر نماز اول وقت باید برای نماز شب اهمیت و ارزش قائل شود
وی افزود : تعجب می کنم از کسی که می خواهد به مقامات دست یابد اما نماز شب نمی خواند .
استاد اخلاق مدرسه علمیه در پایان با اشاره به چند ذکر گفت : طلبه نباید ذکر لسانی را ترک کند .
نظر دهید » 
حب ریاست و دنیا طلبی

متاسفانه دنیا طلبی و ریاست طلبی بر مسلمانان غلبه کرد و به دنبال دنیا و ریاست رفتند .غزالی از علمای برجسته اهل سنت در کتاب « سرالعالمین » به این حقیقت اعتراف کرده و می گوید :
«خلفا در روز عید غدیر آمدند و بیعت کردند و به ولایت علی ابن ابی طالب راضی شدند اما پس از وفات پیامبر اسلام ، حب ریاست طلبی و جاه طلبی و نیز کشور گشایی و تسلط بیشتر ، سبب شد که پیام پیامبر اسلام را زیر پا گذارند .»
آقای دکتر کیالی در نامه ای که نامه ای که به علامه امینی نوشته و در مقدمه یکی از مجلدات کتاب قیم الغدیر علامه آمده ، چنین نگاشته است : « من به عنوان کسی که شیعه نیستم اعتراف می کنم که صحابه حق مسلم علی ابن ابی طالب را زیر پا گذاشتند و ما باید با شهامت به نسل آینده یادآور شویم که حق علی ابن ابی طالب پس از وفات پیامبر نادیده گرفته شد و به نظر ما بزرگترین مظلوم تاریخ ، وجود مقدس علی ابن ابی طالب است .
دیده شده در کتاب شب های غدیر ، سخنرانی جمعی از خطبا، تالیف موسسه میراث نبوی ، سخنرانی خیر الله مردانی ، ص ۴۶.
نظر دهید » 
شاه کلید تربیت

وقتی درسوره تحریم این آیه نازل شد « «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»(تحريم/۶): اي كساني كه ايمان آوردهايد! خود و خانواده خويش را از آتشي كه هيزم آن انسانها و سنگها هستند، نگاهداريد.»
جابر بن عبدالله انصاری آمد خدمت پیامبر صلی الله و گفت یا رسول الله ای که این آیه می گوید مواظب خودتان باشید می دانیم یعنی چه . مواظب خودمان باشی نرویم جهنم خب اگر واجبات الهی را انجام دهیم و محرمات را هم ترک کنیم خب جهنم نمی رویم . اما این که آیه می گوید « مواظب باشد خانواده های شما هم جهنم نروند ، چه طوری است و چه کار باید کنیم ؛»
پیامبر صلی الله فرمود : چهار کار انجام دهید برای حفظ خانواده ها در هجمه عظیمی که در آخر الزمان خواهد آمد .
شما ببینید در پروتکل های صهیونیستی آمده بچه ها را از خانه ها به خیابان ها بکشانید ما آن ها را تربیت خواهیم کرد ، بچه ای که اهل بیت و اهل خانواده نباشد و اهل دوست و اهل قهوه خانه باشد و با تلفن و کامپیوتر مانوس باشد ، ممکن است لغزش گاه برای او زیاد فراهم شود .
پیامبر فرمود چهار کار انجام دهید :
۱_ خودتان خیر انجام دهید ، خودتان اهل عمل باشید .از مادر موفقی که چهار فرزند موفق داشت پرسیدند چه کردی که چهار فرزند خوب داری ؟ جواب داد : آن چه را که می خواستم بچه ام انجام دهد خودم عمل کردم و این یک کلاس تربیتی برای خود آدم هم هست .
۲_ بچه هایتان را متذکر خدا کنید . این نه به این معناست که تسبیح بدهیم دست بچه ها تا ذکر بگویند ، یعنی فضای خانه فضایی باشد که یاد خدا در آن باشد و خانه ، خانه غفلت نباشد . خانه ، خانه ای باشد که اگر کسی خواست مراسم عقدی ، جشنی و عروسی در این خانه بگیرند کسی جرات نکند معصیت کند …
در روایت است که شب ها همانطور که شما آسمان را نگاه میکنید بعضی از ستاره ها پررنگ است ، وقتی ملکوتیان به زمین نگاه می کنند بعضی از خانه تا پرنور است ، بعضی هم کم نوراست و خانه هایی که به چشم ملائکه می آید خانه هایی است که در آن ذکر می گویند ، یاد خدا هست و دعا در آن خوانده می شود و این خانه ها به چشم ملائکه می آید و اگر هم یک لغزشی از اهل آن خانه سر بزند ملائکه برای اهل آن خانه دعا می کنند .
رحمت خدا بر پدر و مادری که فضای خانه را طوری می چینند که دین داری در آن خانه راحت باشد
۳ و ۴ _ امر به معروف و نهی از منکر : بزرگواران این برای فرهنگ بیگانه ایست که دارند به ما تزریق می کنند که اگر می خواهید به بچه هایتان چیزی بگویی این دخالت در کار بچه است و به اسم دخالت دارند ما را منع می کنند .
قرآن می فرماید : مومن باید نسبت به هم مسولیت داشته باشند تا چه رسد به بچه ها .
بله در زندگی بچه هایی که ازدواج کرده اند دخالت نکنید ولی بچه هایی که در منزل هستند را امر به معروف و نهی از منکر کنید ، آن هم با رفاقت .
برادران و خواهران بزرگوار ، شاه کلید تربیت یک کلمه است و آن هم رفاقت است .
سخنان استاد عالی ، شنیده شده
نظر دهید » << 1 ... 68 69 70 ...71 ...72 73 74 ...75 ...76 77 78 ... 101 >>