خنده دل

اميدوارم آن‌قدر پاك شده باشيد و بخشيده شده باشيد كه هر وقت الله اكبر مي‌گوييد خدا را همه جا ببينيد. همه جا با خدای خود راه برويد. ان‌شاءالله اينها همه در قلب شماست. چند مرتبه كه عمل كردی خدا درش را به سوی شما باز می‌كند.

قلب انسان مثل غنچه گل است؛ وقتی مقابل آفتاب قرار می‌گيرد باز می‌شود و بعد از آن عطرش پراكنده می‌شود. قلب مؤمن وقتی ذكر خدا می‌كند مثل غنچه باز می‌شود. وقتی باز شد خندان می‌شود و خودش را به باغبان نشان می‌دهد. وقتی باغبان به آن آب ندهد سرش را پايين می‌اندازد يعنی من تشنه‌ام.

محمّد و آل محمّد(صلی الله علیه و آله) باغبانند، به موقع آب می‌دهند. اگر زياد آب بدهند گل خراب می‌شود، اگر هيچ‌گاه آب ندهند خشك می‌شود. اين كار را نمی‌كنند، بلكه به اندازه آب می‌دهند. وقتی آب می‌دهند شنگول می‌شود و شكر خدا می‌كند. همين‌كه خودش را نشان می‌دهد شكر است. يعنی دست شما درد نكند.

 

 

طوبای محبّت کتاب یک ، مجلس نهم ، صفحه ۹۳ نکات اخلاقی حاج اسماعیل دولابی

کلیدواژه ها: خنده دل, قلب مومن
   شنبه 31 خرداد 13991 نظر »

مهمترین ذخیره!

 

قال رسول الله صلی الله علیه وآله : مَا فُتِحَ‌ لِأَحَدٍ بَابُ‌ دُعَاءٍ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ لَهُ فِيهِ بَابَ إِجَابَةٍ، فَإِذَا فَتَحَ لِأَحَدِكُمْ بَابَ دُعَاءٍ فَلْيَجْهَدْ، فَإِنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) لَا يَمَلُّ حَتَّى تَمَلُّوا .( اصول کافی،ج 4 ص 230 )

 کلام مهمی است می فرمایند: اگرباب دعا بر روی شما گشوده شد و حال دعا پیدا کردید ، بدانید که باب اجابت بروی شما گشوده شده است.

 

مهم این است که ما حال دعا پیدا کنیم . یکی از بزرگان می فرمود من از محرومیت دعا بیشتر می ترسم تا از محرومیت اجابت . اگر این حاصل شد و انسان توفیق و حال دعا و تضرّع و خشوع پیدا کرد ، بداند باب اجابت باز شده است. اجابت انواعی دارد کما اینکه دعا هم انواعی دارد.و ما هم خبر نداریم از فعل و انفعال عالم طبیعت تا چه رسد به وراء طبیعت . پس می فرماید هر کسی از شما باب دعا به روی او گشوده شد.بابی هم از اجابت به روی او باز شده است.

 

وقتی که باب دعا به روی شما باز شد تلاش کنید، و جدّ و جهد کنید به همان دعا و تضرّع و مطمئن باشید که باران رحمت الهی و فضل او مشمول حالتان خواهد شد. و خدا خسته نمی شود از اینکه بشنود . برخی ها در دوران جوانی ذخیره مال می کنند برای دوران پیری ، ما که نمی گوییم نکنید از راه حلال ولی مهمترین ذخیره ، ذخیره معنوی است.

 

شرح حدیث از امام خامنه ای در مقدمه درس خارج در تاریخ ۹۶/۱/۲۷

   پنجشنبه 29 خرداد 13994 نظر »

سفارش های زیبای امام صادق علیه السلام به شیعیان

 

حدیث

 

_ سه چیز است که هر که به آنها چنگ زند به خواسته های دنیا و آخرت نایل آید ؛ پناه بردن به خدا ، رضایت به تقدیر خدا ، خوش خیالی به خدا .

_ سه چیز است که هر که در آن کوتاهی کند محروم می ماند ؛ درخواست از بخشنده ، همنشینی عالم ، جلب توجه مافوق .

_ سه چیز مهرانگیز است ؛ دین ، تواضع ، بخشش .

_ سه چیز دشمنی آورد ؛ دورویی ، ظلم ، خودپسندی .

_ سه چیز عیب مَرد است ؛ حسد ، سخن چینی ، سبکسری .

_سه کس را جز در سه حال نتوان شناخت : بردبار را به هنگام خشم ، شجاع در نبرد ، برادر به وقت حاجت .

_ سه صفت در هر که باشد منافق است هر چند نماز گذارد و روزه گیرد ؛ دروغ در سخن گفتن ، تخلف در وعده ، خیانت در امانت .

_ با احمق مشورت نکن ، از دروغگو کمک نخواه ، به دوستی تنگدل و زودرنج اعتماد نکن .


تحف العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، باب روایات امام صادق علیه السلام ، ص ۷۰۷

   چهارشنبه 28 خرداد 13992 نظر »

هیچ‌وقت در دین، مقلّدپروری به‌معنای «کنارگذاشتنِ فهم و فکر» نداریم!
راهنمایی امام، جلوی عقل ما را نمی‌گیرد بلکه آن‌را فعال کرده و تفکر ما را جهت می‌دهد

 

یکی از نیازهای ما این است که ما به یک هدایت‌کننده، معلم و راه‌بلد نیاز داریم. لذا یکی از کارهای مهم امام و ولیّ خدا هدایت‌کردن و راهنمایی‌کردن ما است.

 

وقتی از «نیاز انسان به راهنمایی و علم پیامبر و امام» بحث می‌شود، خیلی‌ها می‌گویند که «انسان با عقل خودش می‌تواند همه‌چیز را بفهمد» اولیاء خدا هم این را انکار نمی‌کنند و اتفاقاً عقل انسان را وادار به فعالیت می‌کنند.

 

معلمی و راهنما بودنِ امام به‌گونه‌ای است که جلوی عقل ما را نمی‌گیرد بلکه عقل ما را فعال می‌کند و تفکر ما را جهت می‌دهد. این‌طور نیست که همه‌چیز را حاضر و آماده به‌دست ما بدهد، بلکه راهنمایی او به‌گونه‌ای است که ما را به تفکر وادار می‌کند. ببینید در قرآن چقدر بر تفکر، تدبر و تفقّه (فهم عمیق) تأکید شده است!

 

امام مثل استاد راهنما، نقش ایفا می‌کند. نقش استاد راهنما در دانشگاه این است که دانشجو را به دانشمند تبدیل کند، نه اینکه جلوی دانش و تفکر دانشجو را بگیرد. آگاهی‌هایی که اولیاء خدا به ما می‌دهند، در واقع برای اندیشه و عقل ما نقش فعال‌کننده را دارند. برای اینکه فکر ما را به کار بیندازد و ما شروع می‌کنیم به اینکه با تفکر خودمان، پیش برویم.

 

ما هیچ‌وقت در دین‌مان مقلدپروری به این معنا نداریم که «شما خودتان هیچ چیزی نفهمید بلکه یک کسی به‌جای شما همه‌چیز را می‌فهمد و به شما می‌گوید و شما باید اجرا کنید!» اصلاً در دین چنین چیزی نیست!

 

نیاز ما به راهنما، اصلاً معنایش این نیست که «یک‌کسی بداند و ما ندانیم و ما طبق دانایی‌های او رفتار کنیم و دیگر تفکر هم لازم نباشد!» این تهمت رذیلانه‌ای است که بعضی‌ها به دین و علوم دینی می‌زنند و گاهی هم این اتهام‌ در جامعه جا افتاده است، به همین دلیل در برخی از مجامع علمی، دین‌گریزی و فرار از کلام وحی و سخن پیامبر(ص) و اولیاء خدا وجود دارد.

 

 

حجت الاسلام علیرضا پناهیان ، حرم امام رضا - ۹۹.۰۲.۱۶

   یکشنبه 25 خرداد 13992 نظر »

چند دعا برای تقویت حافظه

۱ـ سوره الرحمن را تا فبای آلاء ربکما تکذبان هر روز بعد از نماز صبح بخواند.

۲ـ مرحوم شیخ بهائی در کتاب تهذیب فرموده است به جهت زیادتی حافظه این دعا را بخواند.
الَلِّهُمَ ارْزُقْنی فَهْمَ النَّبِییّنَ وَ حِفْظَ الْمُرْسَلینَ وَ اِلْهامَ الْمَلائِکهَ الْمُقَرّبینَ آمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

۳ـ بعد از هر نماز این دعا را بخواند مجرّب است.
سُبْحانَ مَنْ لا یَعْتَدی عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یُاخِذُ اَهْلَ الاَرْضِ بِألْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الرَّئُوفُ الرَّحیم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً اِنَّکَ عَلی کُلِ شَیءٍ قَدیر.

۴ـ جهت قوت حافظه هر روز ده مرتبه بگوید:
فَفَهَّمْناها سُلیمْانَ وَ کُلاَّ آتیْنا فَهْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یَسْبَحْنَ وَ الطَّیْرَ وَ آلِهِ اَکْرِمْنی بِالْفَهْمِ وَ الْحْفِظِ وَ الْخَیْرّ یا قاضِیَ الْحاجاتِ وَ صلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ.

 

 

کتاب گنج های معنوی

 

   یکشنبه 18 خرداد 13994 نظر »

علایم ظهور 

 

علائم ظهور به دو دسته كلي تقسيم مي شوند: علائم حتمي و علائم غير حتمي.

فضيل بن يسار از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمودند:

«نشانه‌هاي ظهور دو دسته است: يكي نشانه‌هاي غيرحتمي و ديگر نشانه‌هاي حتمي؛ خروج سفياني از نشانه‌هاي حتمي است كه راهي جز آن نيست.» (غيبت نعماني، با ترجمه غفاري، باب18، ص429)

منظور از علائم حتمي آن است كه تقدير قطعي خدا به وقوع آن تعلق گرفته، و مشروط به هيچ قيد و شرطي نيست؛ و مقصود از علائم غير حتمي آن است كه وقوع آن ممکن است مشمول بداء گردد، چرا که في الجمله مشروط به شروطي است كه اگر آن شروط تحقق يابد آن علائم واقع مي شوند، و اگر آن شروط مفقود باشد، آن علائم نيز تحقق نمييابند. علائمي در مورد حتمي بودن آنها نصي نداشته باشيم، تنها احتمال وقوع آن مي رود، و قطعي نيستند. علائم غير حتمي بسيارند. ما در اينجا روايت مفصلي از امام امام صادق(ع) را براي شما مي آوريم که تعداد بسياري از آن را برشمرده است….

اين روايت مشهوري است، ولي براي آن که حق زحمات مؤلفين ادا شده باشد، مي گوييم که اين روايت را با تغييرات عبارتي اندکي از کتاب “يکصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان(عج)” نوشته عليرضا رجالي تهراني نقل مي کنيم. قبلا لازم است تذکر دهيم که گرچه هر يک از اين علائم حتمي الوقوع نيست، ولي به طور کلي احوال آخرالزمان را به ما معرفي مي کند.با مطالعه آن شباهت هاي زياد آن را با شرائط زمان خودمان مي يابيم.

در اين روايت، امام صادق(ع) به يكي از ياران خود فرمودند:
هر گاه ديدي كه حق بميرد و طرفدارانش نابود شوند؛ و ظلم و ستم فراگير شده است؛ و قرآن فرسوده و بدعتهايي از روي هوا و هوس در مفاهيم آن بوجود آمده است؛ و ديدي دين خدا، عملاً، توخالي شده، همانند ظرفي كه آن را واژگون سازند!

و همچنين هر گاه ديدي كه اهل باطن بر اهل حق پيشي گرفته‌اند؛ و كارهاي بد آشكار شده و از آن نهي نمي شود، و بد كاران باز خواست نمي شوند؛ و مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا مي كنند.

و هنگامي که ديدي افراد باايمان سكوت كرده، و سخنشان را نمي پذيرند؛ و ديدي كه شخص بدكار دروغ گويد، و كسي دروغ و نسبت نارواي او را رد نمي كند؛ و ديدي كه بچه ها به بزرگان احترام نمي گذارند؛ و قطع رحم مي شود.

و وقتي ديدي كه بد كار را ستايش كنند و او شاد شود، و سخن بدش به او برنگردد؛ و ديدي كه نوجوانان پسر همان كنند كه زنان كنند [يعني به مانند آنان خود را زينت مي کنند]؛ و زنان با زنان ازدواج كنند.

و هنگامي که ديدي انسانها اموال خود را در غيراطاعت خدا مصرف مي كنند و كسي مانع آنها نمي شود؛ و ديدي كه افراد با ديدن كار و تلاش مؤمنانه [از آن تعجب مي کنند] و به خدا پناه ميبرند.

و ديدي كه مداحي دروغين از اشخاص زياد شود؛ و همسايه همسايه خود را اذيت ميكند و از آن جلو گيري نشود؛ و ديدي كه : كافران از صعوبت زندگي مؤمن، شاد مي شوند؛ و ديدي مردم شراب را آشكار مي آشامند، و براي نوشيدن آن كنار هم مي نشينند و از خداوند متعال نمي ترسند؛ و كسي كه امر به معروف مي كند خوار و ذليل است.

و همچنين هنگامي که ديدي آدم بدكار در چيزي مورد ستايش ست که خداوند آن را دوست ندارد؛ و ديدي كه اهل قرآن و دوستان آنها خوارند؛ و راه نيك بسته و راه بد باز است؛ و ديدي كه انسان ها به زبان مي گويند، ولي عمل نمي كنند.

و وقتي ديدي خانه كعبه تعطيل شده، و به تعطيلي آن دستور داده مي شود؛ و مؤمن، خوار و ذليل شمرده شود؛ بدعت و زنا آشكار شود؛ و مردم به شهادت و گواهي ناحق اعتماد كنند.

و ديدي كه حلال حرام، و حرام حلال مي شود؛ و دين بر اساس ميل اشخاص معني مي شود، و كتاب خدا و احكام آن تعطيل مي گردد؛ و جرأت بر گناه آشكار شود، و ديگر كسي براي انجام آن منتظر تاريكي شب نگردد.

و آنگاه که ديدي مؤمن نتواند نهي از منكر كند مگر در قلبش؛ و ثروت بسيار زياد در راه خشم خدا خرج گردد؛ و سردمداران به كافران نزديك شوند و از نيكوكاران دور شوند؛ و واليان در قضاوت رشوه بگيرند؛ و پستهاي مهم واليان بر اساس مزايده است، نه بر اساس شايستگي.

و آن زمان که ديدي مردم را به تهمت و يا سوء ظن بكشند؛ و ديدي كه مرد به خاطر همبستري با همسران خود مورد سرزنش قرار گيرد. و هنگامي که زن بر شوهر خود مسلط شود و كارهايي كه مورد خشنودي شوهر نيست انجام مي دهد و به شوهرش خرجي مي دهد.

و همچنين آنگاه که ديدي سوگند هاي دروغ به خدا بسيار گردد؛ و آشكارا قماربازي شود؛ و مشروبات الكلي به طور آشكار بدون مانع خريد و فروش ميشود. و وقتي ديدي كه مردم محترم توسط حاکمان قلدر خوار شوند؛ و نزديك ترين مردم به فرمانداران آناني هستند كه به ناسزاگويي به ما، خانواده عصمت(ع)، ستايش شوند؛ و هر كس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده، و گواهي اش را قبول نمي كنند.

و آنگاه که ديدي مردم در گفتن سخن باطل و دروغ با هم رقابت مي كنند؛ و شنيدن سخن حق بر مردم سنگين، ولي شنيدن باطل برايشان آسان است؛ و ديدي كه همسايه از ترس زبان همسايه به او احترام ميكند.

و وقتي ديدي حدود الهي تعطيل شود، و طبق هوي و هوس عمل گردد؛ و ديدي كه مسجدها طلا كاري (زينت داده) شود؛ و ديدي كه راستگوترين مردم نزد آنها مفتري و دروغگو است.

هنگامي که ديدي بدكاري آشكار شده، و براي سخن چيني كوشش مي شود؛ و ستم و تجاوز شايع شده است؛ و غيبت، سخن خوش آنها شود و بعضي بعض ديگر را به آن بشارت دهند.

وقتي ديدي حج و جهاد براي خدا نيست؛ و سلطان به خاطر كافر، شخص مؤمن را خوار كند؛ و خرابي بيشتر از آبادي است؛ و معاش انسان از كم فروشي به دست مي آيد؛ و خون ريزي آسان گردد؛ و مرد به خاطر دنيايش رياست ميكند.

و هنگامي که ديدي مردم نماز را سبك شمارند؛ و انسان ثروت زيادي جمع كرده، ولي از آغاز آن تا آخر، زكاتش را نداده است؛ و قبر مرده ها را بشكافند و آنها را اذيت كنند؛ و هرج و مرج بسيار شود؛ و مرد روز خود را با مستي به شب مي رساند، و شب خود را نيز به همين منوال صبح مي کند، و هيچ اهميتي به آيين مردم ندهد. آنگاه كه با حيوانات آميزش شود؛ و مرد به مسجد (محل نماز) ميرود و وقتي برميگردد لباس در بدن ندارد؛ [ يعني لباسش را دزديده اند].

هنگامي که ديدي حيوانات هم ديگر را بدرند؛ و دلهاي مردم سخت، و ديدگانشان خشك، و ياد خدا برايشان گران است؛ و بر سر كسب هاي حرام آشكارا رقابت ميكنند؛ و ديدي كه نمازخوان براي خودنمايي نماز مي خواند؛ و فقيه براي دين خدا فقه نمي آموزد، و طالب حرام ستايش و احترام مي گردد؛ و مردم در اطراف قدرتمندان هستند؛ و طالب حلال، مذمت و سرزنش مي شود، و طالب حرام ، ستايش و احترام مي گردد.

آنگاه که در مكه و مدينه كارهايي مي كنند كه خدا دوست ندارد، و كسي از آن جلو گيري نميكند، و هيچ كس بين آنها و كارهاي بدشان مانع نمي شود؛ و آلات موسيقي و لهو و لعب در مدينه و مكه آشكار گردد؛ و مرد سخن حق گويد و امر به معروف و نهي از منكر كند، ولي ديگران او را از اين كار برحذر مي دارند.

هنگامي که ديدي مردم به همديگر نگاه مي كنند [يعني چشم هم چشمي مي کنند، يا معيارشان بر خوب و بد اعمال خدا نيست] ، و از مردم بدكار پيروي نمايند؛ و راه نيك پيرو ندارد؛ و مرده را مسخره كنند و كسي براي او اندوهگين نشود؛ و ديدي كه : سال به سال بدعت و بديها بيشتر شود؛ و مردم جز از سرمايه داران پيروي نكنند؛ و به فقير چيزي را دهند كه برايش بخندند، ولي در راه غيرخدا ترحم مي کنند. وقتي که ديدي علائم آسماني آشكار شود، و كسي از آن نگران نشود؛ و مردم مانند حيوانات در انظار يكديگر عمل جنسي انجام مي دهند و كسي از ترس مردم از آن جلو گيري نميكند؛ و انسان در راه غير خدا بسيار خرج كند، ولي در راه خدا از اندك هم مضايقه دارد.

و آنگاه که ديدي عقوق پدر و مادر رواج دارد، و فرزندان هيچ احترامي براي آنها قائل نيستند، بلكه نزد فرزند از همه بدترند. هنگامي که ديدي زنها بر مسند حكومت بنشينند و هيچ كاري جز خواسته آنها پيش نرود، و ديدي پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد، پدر و مادر را نفرين كند و از مرگشان شاد شود؛ و ديدي كه اگر روزي بر مردي بگذرد، و او در آن روز گناه بزرگي مانند بدكاري ، كم فروشي، و زشتي انجام نداده ناراحت است.

و وقتي ديدي قدرتمندان، غذاي عمومي مردم را احتكار مي كنند؛ و اموال خمس در راه باطل تقسيم گردد، و با آن قماربازي و شراب خواري شود، و به وسيله شراب بيمار را مداوا، و براي بهبودي، آن را تجويز كنند؛ و ديدي كه مردم در امر به معروف و نهي از منكر و ترك دين بي تفاوت و يكسانند؛

و ديدي كه سروصداي منافقان برپا، اما صداي حق طلبان خاموش است؛ و ديدي كه براي اذان و نماز مزد مي گيرند؛ و مسجدها پر است از كساني كه از خدا نمي ترسند و غيبت هم مي نمايند.

هنگامي که ديدي خورندگان اموال يتيمان ستوده شوند؛ و قاضيان بر خلاف دستور خداوند قضاوت كنند؛ و استانداران از روي طمع، خائنان را امين خود قرار دهند؛ و فرمانروايان ميراث مستضعفان را در اختيار بدكاران از خدا بي خبر قرار دهند؛ و ديدي كه بر روي منبرها از پرهيزكاري سخن مي گويند، ولي گويندگان آن پرهيزكار نيستند.

و بالاخره هنگامي که ديدي صدقه را با وساطت ديگران، بدون رضاي خداوند، و به خاطر درخواست مردم بدهند؛ و ديدي وقت نمازها را سبك بشمارند؛ و همّت وهدف مردم شكم و شهوتشان است؛ و دنيا به آنها روي كرده است؛ و ديدي نشانه‌هاي برجسته حق ويران شده است؛ [اين آخرالزمان است] در اين وقت خود را حفظ كن و از خدا بخواه كه از خطرات گناه نجاتت بدهد. (بحارالانوار، علامه مجلسي، ج52، ص260 ـ 256 ـ با تصرف اندک در متن)

اين بود روايت امام صادق ( ع ) كه به ذكر گوشهاي از مفاسد جهان در آستانه قيام وانقلاب بزرگ حضرت مهدي (عج) فرا گير خواهد شد.

و اما “علائم حتمي الوقوع” ظهور با استفاده از روايات معصومين عليه السلام، اندک است. در روايتي امام صادق(ع) مي فرمايند:

«پيش از ظهور قائم(عج) پنج نشانه حتمي است: قيام يماني، فتنه سفياني، صيحه آسماني، قتل نفس زکيه و شکافتن زمين و فرو رفتن عده اي در بيابان» (كمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق ، ص650)

همچنين امام صادق فرموده است: «وقوع ندا[ي آسماني] از امور حتمي است؛ و سفياني از امور حتمي است و يماني از امور حتمي است و كشته شدن نفس زكيه از امور حتمي است و كف دستي كه از افق آسمان برون آيد از امور حتمي است. و سپس اضافه فرمودند: «و نيز وحشتي در ماه رمضان است كه خفته را بيدار كند و شخص بيدار را به وحشت انداخته و دوشيزگان پرده نشين را از پشت پرده بيرون مي آورد.» (غيبت نعماني، با ترجمه غفاري، باب14، ص365)

اميرالمؤمنين(ع) از رسول خدا(ص) روايت نموده كه فرمودند: «ده چيز است كه پيش از قيامت حتماً به وقوع خواهد پيوست :

فتنه سفياني و دجال ، واقعه دخان [دود]، ظهور دابه، خروج قائم، طلوع خورشيد از مغرب، نزول عيسي، خسوف در مشرق، خسوف در جزيرة العرب، و آتشي كه از مركز عدن شعله ميكشد و مردم را به سوي بيابان محشر هدايت ميكند»(بحارالانوار، علامه مجلسي، ج52، ص209 و غيبت شيخ طوسي، ص 267) امام محمد باقر(ع) فرموده است: « در كوفه، پرچمهاي سياهي كه از خراسان بيرون آمده است، فرود ميآيد و وقتي مهدي(ع) ظاهر شد، براي بيعت گرفتن به سوي آن ميفرستد.» (غيبت شيخ طوسي، ص274)

   پنجشنبه 8 خرداد 13994 نظر »

ذکرهایی برای غلبه بر نفس

 

شیخ رجبعلی خیاط به تاثیر چند ذکر ، برای غلبه بر نفس ، تامی داشت ؛
۱_ مداومت بر ذکر « لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم »
۲_ ذکر « یا دائم ، یا قائم »
۳_ برای سرکوبی نفس های سرکش ، صبح و شب سیزده بار یا یکصد بار ، گفتن ذکر « الهم لک الحمد و الیک المشتکی و انت المستعان »
۴_ هر شب گفتن یکصد بار ذکر « یا زکیُ الطاهر من کل آفهِ بقدسه»

 


کیمیای محبت ، محمدی ری شهری ، نشر دارالحدیث ، ص ۱۸۹.

   چهارشنبه 7 خرداد 13992 نظر »

روز سوم شوال بدرک واصل شدن متوکل عباسی 

 

متوکل

 


متوکل عباسی عفریت بنی العباس ، مردی خبیث السیره که با آل ابیطالب ( علیه السلام) دشمنی می کرد . بارها قبل مطهر امام حسین علیه السلام را تخریب کرد و شخم زد و زراعت کرد تا اثر آن از بین برود و در وسط راه های کربلا دیده بانی گذشته بود که هر کس به کربلا رفت او را عقوبت کنند و به قتل برسانند و متوکل هفده مرتبه این قبر شریف را زیارت کرد و باز به صورت اول برگشت .
از جنایات دیگر متوکل تبعید امام هادی علیه السلام به سامرا است .

متوکل به خضر امیرالمؤمنین علیه السلام دشنام می داد و به ایشان جسارت می کرد . 


متوکل در سوم شوال به سال ۲۴۷ در حال مستی توسط پسرش منتصر بالله به ترک واصل شد .

 

 

وقایع الشیعه ، رفیع الدین سید جعفر رفیعی ، نشر محض یار مهربان ، ص ۱۷۶.به نقل از تتمه المنتهی ، ج ۲ ، ص ۳۴۳.

 

 

   سه شنبه 6 خرداد 1399نظر دهید »

از خدا چه بخواهیم ؟

 

غزل خدا

 

یکی از مسایل مهم در دعا ، این است که نیایشگر بداند در راز و نیاز با خدا چه بگوید و از او چه بخواهد . 

جناب شیخ رجبعلی خیاط ، ضمن شرح ادعیه ، با تکیه بر جملاتی مانند « یا غایه آمالِ العارفین » و « یا نعیمی و جنتی و یا دنیایّ و آخرتی » و امثال آن می فرمود : 

« رفقا ! زرنگی را از امامتان یاد بگیرید ، ببینید امام چگونه با خدا راز و نیاز می کند : من آمده ام به پناه تو . آمده ام خودم را به تو بچسبانم . آند ام تو را در آغوش بگیرم . من تو را می خواهم » 

جناب شیخ می گفت : 

« خدایا ! اینها را مقدمه وصل خود قرار بده » 

« فقط باید خدا را بخواهید و هر کاری می کنید ، فقط برای او انجام دهید . عاشق خود او باشید و حتی برای ثواب هم او را عبادت نکنید » 

 

 

کیمیای محبت ، محمد ری شهری ، نشر دارالحدیث ، ص ۱۹۷ .

   دوشنبه 5 خرداد 1399نظر دهید »

1 ... 16 17 18 ...19 ... 21 ...23 ...24 25 26 ... 96

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 489
  • دیروز: 3289
  • 7 روز قبل: 21540
  • 1 ماه قبل: 47957
  • کل بازدیدها: 906988
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 11
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 20
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1