« کلبه شما هم در حال سوختن است؟نشست تبیین سایبری و فضای مجازی در مدرسه علمیه ی کوثر ورامین »

آمدم حال تو را از در و دیوار بپرسم. ای سفر کرده جاوید من، ای مادر خوبم. آمدم بر غمِ بی مادری ‌ام زار بگریم. آمدم باز که سر بر در این خانه بکوبم.
آه ای ظلمت سنگین پر اندوه. نیک دانی که چه شب‌ها لب او گرم دعا بود؟ آخ ای خانه خورشید، گواهی. که به هر لحظه به لب‌های زنی غم‌زده گلبانگ خدا بود.
وای، وای ای در و دیوار که این گونه خموشید بدانید‌، آن‌که یک عمر پر از حادثه مهمان شما بود، آن‌که کوچید از این خانه به سرمنزل جاوید، پای تا سر همه آئینه ایمان و صفا بود…
آه ملک‌ها، آه ای همه وسعت تاریکیِ شب‌های مدینه بدانید… بدانید که در گوشه‌ی سجاده‌ی مادر، همه نور خدا بود و همه درد ولا بود. به هر دور تسبیح که چرخید، همهْ عالم و آدم، در آن سوزِ دعا بود.
آمدم مادر خوبم، آمدم تا که به خود بار دگر زهر یتیمی بچشانم. آمدم تا که به یاد تو شبی زار بگریم. تا که شرح غم بی‌مادری ام را، به فضا و در دیوار بگویم.
آمدم تا که پیشانی خود را، چو تو برخاک عبادت بگذارم. گل اشکی بفشانم، آبی از دیده ببارم…
آمدم  باز که سر بر در این خانه بکوبم، آمدم بر غم بی مادریم زار بگریم…
آه ای مادر غم‌ها، آه ای مادر خوبم…

تا آن روز، اگر کسی نتوانسته بود ناله‌ ی شب‌های علی (علیه السلام) را در نخلستان‌ها بشنود؛ پای جنازه‌ ی فاطمه (علیهاالسلام) امّا شنید. جگرش می‌ گداخت و اشک می ‌ریخت. می‌ سوخت از این‌که هیچ کس برای دفاع از فاطمه ‌اش برنخواست. هیچ کس به ‌خاطر دختر رسول خدا، حاضر نشد یک سیلی بخورد! می ‌سوخت چون فاطمه ‌اش خیلی «جوان» بود.


موضوعات: خواندنی ها
   چهارشنبه 13 اسفند 1393
نظر از: آذرمگين [عضو] 
آذرمگين

سلام.عالی بود.خوشحال میشم به وبلاگ من هم سربزنید
mahdi1373.hc.com
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

1393/12/13 @ 16:58


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 2142
  • دیروز: 2064
  • 7 روز قبل: 16328
  • 1 ماه قبل: 50059
  • کل بازدیدها: 913238
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 17
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1