« فلسفه گریه و عزاداری شیعه برای اهل بیت(علیهم السلام) | خصائص زمین کربلا » |
ایّام شهادت یکه تاز میدان جانبازی، و شهسوارِ عرصه یکّه تازی، شهید راه خدا، و فانی در طریق رضا، تشنه لب کربلا، کشته ی گریه و زاری، و شفیع روز سوگواری است آنکه جزای کاینات در مصیبتش متغیّر، و تمام ما سوا در عزایّش متأسف و متحسّر، در هر چیزی از ابتلایش آیتی، و از صدماتش علامتی:
آسمان چون پشت مبارکش از مرگ برادر خمیده، و زمین از سنگینی کوه مصیبتش به گاو ماهی رسیده. آتش حاکی از حرارت جگرش، و آب نشانه ی چشم ترش . ستارگان در شماره ی زخمانش،و آفتاب اشاره به بدن عریانش. ماه آیتی از قمر بنی هاشم، و سرو ایما به قامت موزونِ قاسم.
صنوبر اشاره به علی اکبر، سوسن مذکّرِ لبان علی اصغر. گل حاکی از چاکیِ بدنش، و خار شاکی از نیزه ی دشمنش.
خاکِ گرم به یاد آورد از منحرش، و نیزه خبر دهد از سرش، و خنجر از حنجرش، و شمشیر از زخمهای پیکرش، و زنجیر از بیمارش، و ریسمان از اطفال زارش، اسب از ذوالجناحش، و ناقه از اسیران بی جناحش.
مرغان قاصدان خبر شهادتش،و وحشیان نوحه گر به حالتش.باران نشانِ تیرهای عدوان، و رعد صدای سینه زدن زنان. برق اشاره به آتش زدن خیام وهاله حکایت غبارِ نشسته بر آن ماه تمام. قوس قزح کمانهای قوم لئام،و تگرگ عبارت از سنگها، و شفق حکایت رنگها. کوه ها نشانه ی خیمگاه، و گلزار اشاره به قتلگاه، جنگل هاچون نیزه های دشمنان، و دریاها حکایت آن بیابان، کشتی ها اشاره به آن کشتی نجات، که از طوفان حوادث شکسته؛ و دجله ها سوخته ی آن لبان، که از شدّت تشنگی خسته.
انگشت اشاره به بجدل بن سلیم، و دست ایماء به جمّال لئیم. سرشاکی از شمر میشوم، و قلب حاکی از تیر مسموم. سینه سوخته ی آن سینه پامال اسبان، و دندان کوبانِ آن دندان منکوب به خیزران. و تمامِ بدن مراتِ آن بدن عریان.
آه چه گویم؟!:
ای دریغ از پیکر عریان او پیکردرخاک وخون غلطان او
سر به روی نیزه همچون افتاب آفتاب ازروی اوشددر حجاب
آفتابی کرد او تیر و سنان چون شعاع آفتاب آسمان
محشری آمد زقتلش جلوه گر آفتابش نیزه ی بالای سر
گر بگویم آفتاب است آن جناب کی بود صد پاره جسم آفتاب
یا بگویم ماه تابان، کی قمر زخمها دارد ز أنجم بیشتر
نیست مهر و مه، ولی از یک نگاه نور بخشد هر زمان بر مهر و ماه
نور عینین و ضیاء نیّرین شهید مظلوم، أبی عبد الله الحسین1
1. ترجمه خصائص حسینیه، شیخ جعفر شوشتری، ص 70
فرم در حال بارگذاری ...