« اخلاق خوش در منزلعقل کامل »

اینها از مردم نیستند 

آتش زدن قرآن

 

 

امروز ایستگاه مترو شلوغ بود.

فریبا هم آمده بود ، مثل همیشه.

همان خانم دست فروش سی و پنج  ساله ای که هر روز کله ی سحر خودش را هزار جور بزک می کند تا وسط قطار مترو بیشتر به چشم بیاید بلکه زودتر دونات هایش را بفروشد و زودتر برود پی زخم های زندگی َش.

 

صبح برای همه شروع شده و همه باید می دویدند.

حتی پسر شانزده_هفده  ساله ای که در  ورودی متروی صادقیه بساط کرده بود و بی خیال غرور جوانه زده اش ژیلت و لیف و شال و کلاه می فروخت.

 

صبح برای همه شروع شده بود.

برای کاسب. برای نانوا. برای دانشجو. حتی برای راننده ای که ما را تا مترو رساند و از گرانی بنزین خون گریه کرد.

برای همه. و این همه قبل بیرون زدن از خانه،  قرآن سر طاقچه شان را بوسیده و از خدای نازل کننده اش طلب روزی حلال و برکت کرده بودند.

 

جماعت امروز و هر روز ملت من با تمام گرانی ها و با تمام نداری ها فریاد هم اگر دارند، می زنند اما قرآن سر طاقچه شان حرمت دارد. نه… ساده باید باشیم اگر فکر کنیم قرآن هایی که امروز صبح در آتش سوخت به دست فریبا خانم سوخت و آن پسر بچه و راننده مان.

 

 

معصومه رمضانی

   یکشنبه 26 آبان 1398
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: طوباي محبت [عضو] 
5 stars

ای وای اینجا حوزه ست؟
قطعا مردم نیستن.
خدا رسواشون کنه.

1398/08/26 @ 21:56


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1477
  • دیروز: 2669
  • 7 روز قبل: 10195
  • 1 ماه قبل: 46671
  • کل بازدیدها: 888117
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 23
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1