« غیرت اینو ببین... اونوقت ماها رو باش کجا زنبیل گذاشتیم | تا نیایی گره از کار بشر وا نشود... » |
دختر محجبه به کلاس زبان می رود. در جای خود که می نشیند همکلاسی اش که آن چنان حجاب مناسبی هم ندارد از او می پرسد:
چرا چادر سر می کنی؟ چرا اینقدر محجبه ای؟ در سازمان خاصی کار می کنی؟
پاسخ می دهد: نه مگر فقط کارمندان دولتی محجبه اند؟
گفت: آخر آنهایی که با جاهای خاص در ارتباطند این جوری حجاب کامل دارند.
انگار هنوز قانع نشده بود پرسید: شهرستانی هستی؟ دختر چادری جواب داد نه. حتماً درنظرش دهاتی ها و شهرستانی ها باحجابند!!
بازهم دست بردار نبود. پرسید دانشجو هستی؟ پاسخ داد بله. پایان نامه دکتری می نویسم. گفت چه رشته ای؟ جواب داد: علوم قرآنی. انگار رمز جدول را پیداکرده باشد گفت: آهااان!!
دختر محجبه که انگار قبلاً تجربه چنین برخوردی را داشته است بلافاصله و با اعتماد به نفس فراوان جواب داد: نمیدانی چه لذتی دارد وقتی سیاهی چادرم، دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوشرنگترین زنهاست میزند. از منظر اسلام حجاب بانوان، دارای ابعاد سلبی و ایجابی است. بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی تحقق یابد؛ اگر یکی باشد و دیگری نباشد در این حالت حجاب اسلامی محقق نشده است نمیدانی چقدر احساس امنیت می کنم وقتی در خیابان و دانشگاه و… راه میروم و صد قافله دل، همراه من نیست. نمیدانی چقدر لذتبخش است وقتی وارد مغازهای میشوم و میپرسم: آقا! اینها قیمتش چند است؟ فروشنده جوابم را نمیدهد؛ دوباره میپرسم: آقا! اینها چند است؟ فروشنده که محو صورت بزک کرده و رنگ موهای زن دیگری است، من را اصلاً نمیبیند. و باز هم سوالم بیجواب میماند و من، خوشحال، از مغازه بیرون میآیم. و دختر جوان محجبه همین طور ادامه می دهد…
منبع : http://harimeasmani.ir/post/149
فرم در حال بارگذاری ...