« قائم آل محمد جوان است | اهمیت حمایت از تولید ملی » |
(آيه ۷۶)- در اين آيه اين نكته را خاطر نشان مى سازد كه اين عذاب دردناك الهى چيزى است كه آنها خود براى خويش فراهم ساخته اند، مى فرمايد: «ما به آنها ستمى نكرده ايم ولى آنها خود ستمكار بوده اند» (وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ).
آرى! قرآن سر چشمه اصلى همه سعادتها و شقاوتها را خود انسان و اعمال او مىشمرد نه مسائل پندارى كه گروهى براى خود درست كردهاند.
(آيه ۷۷)- سپس به بيان گوشه ديگرى از بيچارگى آنها پرداخته، مى گويد: «آنها فرياد مى كشند: اى مالك دوزخ (اى كاش) پروردگارت ما را بميراند» تا از اين عذاب دردناك آسوده شويم! (وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ). با اين كه هر كس از مرگ مى گريزد و خواهان ادامه حيات است، اما گاهى چنان مصائب بر انسان فشار مى آورد كه از خدا تمناى مرگ مى كند، و اين چيزى است كه اگر در دنيا براى بعضى واقع شود در آنجا براى مجرمان جنبه عمومى دارد و همگى تمناى مرگ مى كنند. اما چه سود كه مالك دوزخ به آنها پاسخ «مى گويد: شما در اينجا ماندنى هستيد» و نجاتى حتى از طريق مرگ وجود ندارد (قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ).
(آيه ۷۸)- در اين آيه كه در حقيقت علتى است براى خلود آنها در آتش دوزخ مى گويد: «ما حق را براى شما آورديم، ولى اكثر شما از حق كراهت داريد» و در برابر آن تسليم نيستيد (لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ). تعبير به «حق» معنى گستردهاى دارد كه همه حقايق سرنوشت ساز را شامل مى شود هر چند در درجه اول مسأله توحيد و معاد و قرآن قرار دارد. اين تعبير در حقيقت اشاره به اين است كه شما تنها با پيامبران الهى مخالف نبوديد اصلا شما مخالف حق بوديد، و اين مخالفت، عذاب جاويدان را براى شما به ارمغان آورد.
(آيه ۷۹)- در اين آيه گوشهاى از كراهت و بيزارى آنها را از حق و طرفدارى آنها را از باطل منعكس ساخته، مى فرمايد: «بلكه آنها تصميم محكمى (بر توطئه) گرفتند ما نيز اراده محكم و تغيير ناپذيرى (در باره آنها) داريم» (أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ). آنها توطئه ها چيدند تا نور اسلام را خاموش كنند، و پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را به قتل رسانند، و از هر طريقى بتوانند ضربه بر مسلمين وارد كنند.
ما نيز اراده كرده ايم آنها را در اين جهان و جهان ديگر سخت كيفر دهيم.
(آيه ۸۰)- اين آيه در حقيقت بيان يكى از علل توطئه گريهاى آنهاست، مى فرمايد: «آيا آنها مى پندارند كه ما اسرار پنهانى و سخنان در گوشى آنها را نمى شنويم»؟ (أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ).
ولى چنين نيست، هم ما مى شنويم، و هم «رسولان و (فرشتگان) ما نزد آنان حاضرند و (نجواى آنها را) مى نويسند» (بَلى وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ).
دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه ,آیتالله مکارم شیرازی,ج ۴ ص ۳۷۶، سوره زخرف.
فرم در حال بارگذاری ...