« دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی با رهبر انقلابروز مبعث بزرگترین روز تاریخ است. »



(آيه ۱)- در آغاز اين سوره باز با «حروف مقطعه» «حاء، ميم» (حم). رو برو مى ‏شويم، اين چهارمين سوره‏ اى است كه با «حم» آغاز شده.


 (آيه ۲)- در دومين آيه به قرآن مجيد سوگند ياد كرده، مى‏ فرمايد: «سوگند به كتاب مبين» و روشنگر (وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ). سوگند به اين كتابى كه حقايقش آشكار، و مفاهيمش روشن، و دلائل صدقش نمايان، و راههاى هدايتش واضح و مبين است.

 

(آيه ۳)- كه «ما آن را قرآنى عربى قرار داديم تا شما آن را درك كنيد» (إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ). عربى بودن قرآن يا به معنى نزول آن به زبان عرب است كه از گسترده ‏ترين زبانهاى جهان براى بيان حقايق مى ‏باشد. و يا به معنى «فصاحت» آن است- چرا كه يكى از معانى عربى همان «فصيح» است- اشاره به اين كه آن را در نهايت فصاحت قرار داديم تا حقايق به خوبى از لابلاى كلمات و جمله ‏هايش ظاهر گردد، و همگان آن را به خوبى درك كنند.                      

 

(آيه ۴)- سپس به بيان اوصاف سه گانه ديگرى در باره اين كتاب آسمانى پرداخته، مى ‏گويد: «و آن در ام الكتاب [لوح محفوظ] نزد ما بلند پايه و استوار است»! (وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ).  «امّ الكتاب» (كتاب مادر) به معنى كتابى است كه اصل و اساس همه كتب آسمانى مى ‏باشد. اين همان كتاب «علم پروردگار» است كه نزد اوست و همه حقايق عالم و همه حوادث آينده و گذشته و همه كتب آسمانى در آن درج است و هيچ كس به آن راه ندارد جز آنچه را كه خدا بخواهد افشا كند. اين توصيف بزرگى است براى قرآن كه از علم بى ‏پايان حق سر چشمه گرفته و اصل و اساسش نزد اوست. و به همين دليل در توصيف دوم و سوم مى ‏گويد: اين كتاب در نزد ما والامقام، حكمت آموز، مستحكم، متين و حساب شده است «لعلىّ حكيم».  


(آيه ۵)- در اين آيه منكران، و اعراض كنندگان از قرآن، را مخاطب ساخته، مى ‏گويد: «آيا اين ذكر [قرآن‏] را (كه مايه بيدارى و يادآورى شماست) از شما بازگيريم به خاطر اين كه قومى اسرافكاريد»؟! (أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ). درست است كه شما در دشمنى و مخالفت با حق، چيزى فروگذار نكرده ‏ايد، ولى لطف و رحمت خداوند به قدرى وسيع و گسترده است كه اينها را مانع بر سر راه خود نمى ‏بيند، باز هم اين كتاب را پى‏ درپى بر شما نازل مى‏ كند، تا دلهايى كه اندك آمادگى دارند، تكان بخورند و به راه آيند، و اين است مقام رحمت عامه و رحمانيت پروردگار كه دوست و دشمن را در بر مى‏ گيرد.

 

(آيه ۶)- سپس به عنوان شاهد و گواه بر آنچه گفته شد، و هم تسلّى و دلدارى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و در ضمن تهديدى براى منكران لجوج، در عبارتى كوتاه و محكم مى‏ فرمايد: «چه بسيار از پيامبران را كه براى هدايت در ميان اقوام پيشين فرستاديم» (وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ).


 (آيه ۷)- «ولى هيچ پيامبرى به سراغشان نمى‏آمد مگر اين كه او را استهزا مى ‏كردند» (وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ). اين مخالفتها و سخريه‏ ها هرگز مانع لطف الهى نبود، اين فيضى است كه از ازل تا به ابد ادامه يافته، وجودى است كه بر همه بندگان مى ‏كند.

 

(آيه ۸)- اما براى اين كه تصور نكنند كه لطف بى ‏حساب خداوند مانع مجازات آنها در پايان كار خواهد شد- كه مجازات نيز خود، مقتضاى حكمت اوست- اين آيه مى ‏افزايد: «ولى ما كسانى را كه نيرومندتر از آنها بودند هلاك كرديم» (فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً).  «و داستان پيشينيان گذشت» (وَ مَضى‏ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ). در آياتى كه قبلا بر تو نازل كرده‏ ايم، نمونه‏ هاى زيادى از اين اقوام سركش و طغيانگر مطرح شده‏اند، و شرح حال آنها بر تو نازل گرديده اقوامى با امكانات و ثروت و نفرات و لشگر و استعداد فراوان همچون فرعون و فرعونيان و قوم عاد و ثمود.


 (آيه ۹)- بخشى از دلائل توحيد: از اينجا بحث پيرامون توحيد و شرك شروع مى‏شود، نخست از فطرت و سرشت انسانها براى اثبات توحيد كمك مى‏ گيرد، مى ‏فرمايد: «هر گاه از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده مسلما مى ‏گويند: خداوند قادر و دانا آنها را آفريده است» (وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ).


 (آيه ۱۰)- سپس به پنج قسمت از نعمتهاى بزرگ خدا كه هر يك نمونه‏اى از نظام آفرينش و آيتى از آيات خداست اشاره مى ‏كند. نخست از زمين شروع كرده، مى ‏فرمايد: «همان كسى كه زمين را محل آرامش شما قرار داد» (الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً). و مى ‏دانيم نعمت آرامش و امنيت پايه اصلى بهره گيرى از نعمتهاى ديگر است. و براى بيان نعمت دوم مى‏ افزايد: «او براى شما در زمين راههايى قرار داد تا هدايت شويد» و به مقصد برسيد (وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ). مى ‏دانيم: تقريبا سراسر خشكيها را چين خوردگيهاى بسيار فراگرفته و كوههاى بزرگ و كوچك و تپه ‏هاى مختلف آن را پوشانده است، و جالب اين كه در ميان بزرگترين سلسله جبال دنيا غالبا بريدگيهايى وجود دارد كه انسان مى‏ تواند راه خود را از ميان آنها پيدا كند، و كمتر اتفاق مى‏ افتد كه اين كوهها بكلى مايه جدايى بخشهاى مختلف زمين گردند، و اين يكى از اسرار نظام آفرينش و از مواهب الهى بر بر بندگان است. از اين گذشته بسيارى از قسمتهاى زمين به وسيله راههاى دريايى به يكديگر مربوط مى ‏شوند كه اين خود نيز در عموميت مفهوم آيه وارد است.

 

دیده شده در برگزیدتفسیر نمونه ،آیت‌الله مکارم شیرازی ، ج ۴ ، ص۳۴۹.


موضوعات: متقین, انس با قرآن
   پنجشنبه 16 اردیبهشت 1395
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ناشناس [بازدید کننده]
ناشناس
5 stars

(إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ).

1395/02/16 @ 18:44


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1073
  • دیروز: 1459
  • 7 روز قبل: 7962
  • 1 ماه قبل: 42526
  • کل بازدیدها: 883148
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 27
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 18
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1