
ذکری برای یافتن اشیا گمشده

از عارف فرزانه آیت الله بهجت (ره) سئوال شد : برای یافتن چیز دزدیده شده ویا گم شده چه باید کرد؟ ایشان فرموده بودند برای یافتن هر چه که گم شده ویا دزدیده شده اگر چه انسان باشد این ذکر را بسیار بخوانید « اصبحت فی امان الله ،امسیت فی جوار الله : در پناه خدا صبح کرد و در جوار خدا وارد شب شدم»
شخصی با دیگری کار داشت ، اما نه دقیقا و به درستی او را می شناخت و نه می دانست کجاست . در خانه خود نشست و آنقدر این ذکر را گفت که آن فرد مطلوب ، با پای خودش نزد او آمد .
جناب عشق ، علی اکبر مزدآبادی ، نشر یا زهرا سلام الله ، ص ۷۰
1 نظر » 
حجت الاسلام عابدینی در حرم حضرت عبدالعظیم (ع)

در کتاب المراقبات نوشته میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نکته بسیار ظریفی آمده است که اوقات عمر و زمانهایی که انسان دارد منازل سلوک به سوی خدا هستند ، هر زمانی یک منزل است برای حرکت به سوی خدا ، فلذا انسان هر زمانی را از دست بدهیم یک منزل را از دست داده ایم که دیگر قابل برگشت نخواهد بود . به عنوان مثال کوتاهی در ماه رمضان از دست دادن فرصتی است که غیر قابل برگشت است و ماه رمضان آینده منزل جدید است . هر منزل می خواهد انسان را به نتیجه برساند و اگر انسان کوتاهی کند به نتیجه مطلوب نخواهد رسید .
وقتی امام معصوم می فرماید « یابن آدم انما انت ایامٌ کلما مضی یومٌ ذهب بعضک ؛ فرزند آدم تو روزها هستی ، هر روزی که می گذرد بعضی از وجود تو رفته است و تکرار شدنی نیست .» باید این نگاه برای ما ایجاد شود که رجوع به قرآن ، رجوع به امام است و هر چقدر باور به این موضوع در درون انسان بیشتر شود ، وقتی به قرآن رجوع می کند محبتش به قرآن بیشتر می شود و وقتی محبتش به قرآن زیاد شد ، قرآن حقایق را به او بیشتر نشان می دهد .
این که قرآن با ما حرف نمی زند به این دلیل است که ما محبتی به قرآن نداریم . باید باور داشته باشیم که قرآن کتاب ناطق است مثل روایت امیرالمومنین که فرمود « قرآن ناطق من هستم » اگر این قرآن را با این باور مورد محبت قرار دهیم خواهیم دید که قرآن چه حقایقی را برای ما نمایان می کند . و معرفت زیاد می شود و قرآن را مثل امام معصوم زنده می بینیم .
باید باور کنیم که قرآن حی است و شعور دارد ، متصل است و گسسته نیست . و با قرآن مثل یک امام معصوم رفتار کنیم آن موقع میزان احترام خود به قرآن را خواهیم دانست .
امام در نامه ای به فرزندش می گوید « فرزندم ! با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو اگر چه با قرائت آن ، و راهی به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد . که این وسوسه شیطان است . آخر این کتاب از سوی محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب ، محبوب است اگر چه عاشق و محب مفاد آن را نداند .»
شنیده شده
نظر دهید » 
حجت الاسلام دکتر هاشمیان در مسجد جامع غدیر خم

آیه ۱۸۳ سوره بقره که در باب روزه است ، در این آیه خداوند می فرماید «یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام» خداوند روزه داران را با یا ایها الذین آمنوا خطاب می کند چرا که روزه داری یک امر اعتقادی و قلبی است و امری ظاهری مثل نماز نیست .
هر عملی که ما انجام می دهیم فعل است و معلوم است و یک عمل ترک است و آن روزه داریست چون روزه دار بودن معلوم نیست و این که انسان روزه می گیرد خالص ترین کاریست که برای خدا انجام می دهد چون روزه امر غیبی است .
هر عملی مثل نماز ، حج ، انفاق ریا برمی دارد اما روزها بر نمی دارد چرا که روزه داری تنها عبادتی است که رابطه اش ، رابطه ایمان است و عبادتی است که انسان روزه دار فقط بین خودش و خدایش قرار داد می بندد .
روزه را نمی توان معیار هیچ یک از کارهای دنیایی قرار داد . وقتی خداوند در ادامه آیه می فرماید: «لعلکم تتقون » به معنای آن است که روزه برای انسانها زمینه تقوا را به وجود می آورد .
روزه انسان را از نظر روحی تقویت می کند . تقوا عبادت نیست ، تقوا عبودیت و بندگی است . تقوا ترک است مثل نخوردن آب ، نخوردن غذا ، دروغ نگفتن ، تهمت نزدن . به معنای واقعی هر آنچه که در آن نهی باشد .
خداوند از شخص روزه دار نمی خواهد کار خاصی انجام دهد و فقط برای اهمیتی که روزه دار برای فرمان الهی قایل شده است خوابش را عبادت ، نفسش را ذکر و عملش را قبول و دعایش را مستجاب می کند .«انفاسکم فیه تسبیح ، النومکم فیه عباده ، عملکم فیه مقبول و دعاعکم فیه مستجاب » ما در توصیه های علما هم داریم که هر وقت کسی از عالمی می پرسید چه کنم تا به خدا برسم جواب می شنیدند که نگوید چه کنم بگویی چه کار نکنم ، یعنی ترک بسیاری از کارها . مثل انبیا که حتی ائمه معصومین مقل حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیها برای خوب شدن فرزندشان نذر روزه کردند و سه روز ، روزه گرفتند .
در سوره ماعون وقتی می خوانیم ولا یحض علی طعام المسکین ، کسانی که به فقرا کمک نمی کنند قیامت را قبول ندارند .
در روایت است که خدا هر حسنه ای را از ده برابر تا هفتصد برابر پاداش می دهد مگر روزه ، خداوند روزه را از آن خود می داند و پاداش آن را هر چقدر بخواهد می دهد . در دهه اول مردم را باید تشویق کنید به جمع کردن و در دهه دوم این جمع شده ها را حفظ کنند یعنی کیسه شان سوراخ نباشد و در دهه سوم باید مراقب بود که شیطان ثواب ها را از بین نبرد .
شنیده شده
نظر دهید » 
حجت الاسلام و المسلمین عبدوس در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی ( ع)

هر کار عبادی که فرد انجام می دهد برای تقرب به خداوند است . فردی از پیامبر صلی الله سوالی پرسید که آیا خداوند دور است و من باید با او بلند صحبت کنم یا نزدیک است و می توانم آرام صحبت کنم ؛ خداوند با نزول آیه ۱۸۶ سوره بقره « واذا سالک عبادی فانی قریب » خدا همیشه به ما نزدیک است و هیچ گاه خداوند از ما دور نیست .
در آیه ۴ سوره حدید خداوند می فرماید : و هو معکم اینما کنتم والله بما تعملون بصیر ؛ هر جا شما باشی خداوند آنجاست و هر کاری که شما انجام دهید خداوند از آن آگاهی دارد . و در آیه ۱۶ سوره ق نیز خداوند می فرماید « و نان اقرب الیه من حبل الورید » این رگی که به قلب ما وصل است خون رابه اعضای بدن می رساند ، این مثال خداوند.برای درک بهتر مطلب است .
در حدیث ۱۸۷۱ از کتاب کنزالعمال آمده است ؛ وقتی حضرت موسی علیه السلام به خداوند می گوید؛ تو نزدیکی و من آهسته صحبت کنم یا دور هستی و بلند صحبت کنم ، خداوند می فرماید ؛ انا خلفک و عوامک و عن یمینک و عن شمالک . یا موسی انا جلیس عبدی حین یذکرنی ، و انا معه اذا دعانی ( موسی من پشت سر تو و جلوی تو هستم و سمت چپ و سمت راست تو هستم . ای موسی وقتی بنده مرا یاد می کند من همنشین او هستم ، من با او هستم وقتی مرا می خواند .)
خدا از ما خواسته است تا به او نزدیک شویم ، چرا که ریشه همه فسادها ، انحراف ها و گناهان دوری از خداست . وقتی انسانی از خداوند دور شود هر کاری را انجام میدهد اما وقتی به خداوند نزدیک شود اثرات این تقرب به خدا را در زندگی خواهد دید. همانطور که خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود ( موسی کاری کن تا به من نزدیک شوی چرا که من به تو نزدیکم )
روایتی از حضرت علی علیه السلام است که : خداوند در شب معراج به پیامبر( ص) فرمود : از من بخواه تا تو را راهنمایی کنم تا کارهایی انجام دهی که به من نزدیک شوی.
این نشان دهنده آن است که نزدیک شدن به خداوند از اهم کارهاست و طبق فرموده پیامبر ( ص) اصلاح بین دو نفر ثواب شب قدر را دارد و موجب نزدیک شدن به خداوند می شود .
امام باقر ( ع) در قنوت نمازش می گفت ؛خداوندا به وسیله کارهای خوب مرا به خودت نزدیک کن . و این نشان دهنده اهمیت تقرب به خداست .
آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم ، جلد ۹ ، صفحه ۳۹۶ در معنای تقرب میگوید ؛ قرب به خداوند متعال ، قرب مکانی نیست بلکه خداوند با علم و قدرتش به ما نزدیک است . خداوند با علم ، قدرت و آگاهی خود به ما نزدیک است اما ریشه بدیهای انسان دور بودن خود فرد از خداوند است .
شنیده شده
نظر دهید » 
پیغام به آیت الله بهاالدینی
« حضرت پیغام دادند که در قنوت به من دعا کنید »
امام زمان علیه السلام فرمودند « بسیار برای فرج من دعا کنید » ۱
امام باقر علیه السلام فرمودند : « اگر یک روز صبح کردید و یکی از ما اهل بیت را در میان خود ندیدید استغاثه کنید به خداوند متعال که اگر این کار را کردید فرج حاصل می شود » ۲
سال های بسیاری در قنوت سرور عزیزمان آیت الله بهاالدینی ، آیات نورانی قرآن کریم و دعاهای مرسوم را می شنیدیم . تا این که ناگهان زمانی متوجه شدیم که عبارت ایشان تغییر کرده و تا دستان خود را مقابل صورت می گیرند برای حضرت مهدی علیه السلام دعا می کنند : « اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.»
روزی در محضر آقا بودیم فرصت پیش آمد و از تغییر رویه ایشان در این باره پرسیدم .
معظم له به یک جمله بسنده کردند :« حضرت پیغام دادند که در قنوت به من دعا کنید » ۳
الا ای زندانی زندان غیبت
دعا کن طی شود ایام غیبت
به آنانی که مشتاق ظهورند
به سالی بگذرد هر آنِ غیبت
۱_کمال الدین ، ج ۲ ، باب ۴۵ ، ص ۲۳۹ .
۲_ کمال الدین ، ج ۱ باب ۳۲ ، ص ۵۹۹
۳_ تمنای وصال ، حسن محمودی ، نشر همای غدیر ، ص ۱۴۸ ،به نقل از پور سید آقایی ص ۵۴.
1 نظر » 
امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) چه یارانی می خواهند؟

حسادت را اگر از بین ببریم غرق محبت می شویم و اگر غرق محبت شویم دعای فرج ورد زبانمان می شود کسی که حسادت نداشته باشد نسبت به ولایت عشق می ورزد.
منتظران فرج بدانند آقا یارانی می خواهد که یک ذره در وجودشان حسادت و انانیت نداشته باشند و باید خیلی در این زمینه جلو بروند. بعضی ها معلوم است که حسادت را مثل مرض بروز می دهند و کسی اصلا نمی فهمد این چیز بدی است.
در زمان ظهور حضرت حسودان از بین نمی روند اما می گویند الان تکان بخورید همه می فهمند شما مرضی دارید. و دچار خودسانسوری می شوند از بس همه حسادت را می فهمند، حسادت نسبت به ولیّ خدا زشت ترین حسادت است.
حسادت را اگر از بین ببریم غرق محبت می شویم و اگر غرق محبت شویم دعای فرج ورد زبانمان می شود، یک شب من در جبهه این دعا را برای رزمنده هایی که نصف آنها شهید شدند می گفتم، امشب گفته اند این دعا را خیلی بخوانید و این دعا ناشی از یک محبت شدید نسبت به آقاست.
محبتی که شما را دیوانه کرده و می گویید خدایا مواظب امام زمان (ع)باش، دستش برا بگیر، خدایا حمایتش کن، کمک کن تا ظهور کند و او بهره ببرد؛ در حالی که خدا خودش مراقب امامش هست و نیازی به گفتن ما نیست اما از روی محبت شدید چنین می گوییم.
سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در حسینیه آیت الله حق شناس - خرداد96
نظر دهید » 
تعامل با متظاهر به اسلام

یکی از گروه های انحرافی و بسیار خطرناک در جامعه اسلامی منافقان اند که شاخه ای فاسقان شمرده می شوند . آنان سوگند های دروغین خود را به عنوان سپر لبانت از آسیب می گیرند و با این نیرنگ مردم را از راه خدا باز می دارند ( اتخذوا ایمن جُنه فصدوا عن سبیل الله ؛ سوره منافق آیه ۲ ) . ظاهرشان بسیار فریبنده است ؛ ولی دشمن حقیقی شما و دین اند و خدا مسلمانان را از این گروه بر حذر داشته است . ( هم العدوّ فاحذرهم ؛ سوره منافقون آیه ۴) .
شناخت منافق بصیرت می خواهد .
منافق چون با ظاهری دینی با مؤمنان روبهرو میشود، قبل از هر چیز باید او را شناخت، از همین رو به برخی از اوصاف آنها اشاره می شود:
ادعای دروغین ایمان: و از مردم کسانیاند که می گویند: به خدا و روز رستاخیز ایمان آوردهایم، در حالی که موٴمن نیستند. ﴿و مِنَ النیاسِ مَن یقولُ ءامَنیا بِالله و بِالیومِ الآخِرِ و ما هُم بِمُؤمِنین﴾ (سورهٴ بقره، آیهٴ ۸).
نیرنگ بازی: آنان با خدا و کسانی که ایمان آوردهاند سخت نیرنگ می بازند؛ ولی جز خود را فریب نمی دهند، و این را درنمی یابند.
انحصارطلبی: می گویند: اگر به مدینه بازگردیم، قطعاً آن که عزیزتر است آن را که زبونتر است از آنجا بیرون خواهد کرد، و حال آنکه عزت، همه از آن خدا و پیامبرش و موٴمنان است اما منافقان نمی دانند. ﴿یقولونَ لَئِن رَجَعنا اِلَی المَدینَةِ لَیخرِجَنی الاَعَزی مِنها الاَذَلی ولله العِزیةُ و لِرَسولِهِ و لِلمُؤمِنینَ و لـٰکِنی المُنـٰفِقینَ لا یعلَمون﴾ (سورهٴ منافقون، آیهٴ ۸).
ترس از مرگ: هنگامی که جهاد بر آنان واجب شد، بر خلاف انتظار، گروهی از ایشان از مردم ( مشرکان) ترسیدند، مانند ترس از خدا یا ترسی بیشتر، و گفتند: پروردگارا چرا پیکار را بر ما مقرر داشتی؟… .
زورمداری طبقهگرایی: و چون به آنان گفته شود: شما نیز همانگونه که مردم ایمان آوردهاند ایمان بیاورید، گویند: آیا چنانکه بیخردان ایمان آوردهاند ایمان بیاوریم؟ ﴿و اِذا قیلَ لَهُم ءامِنوا کَما ءامَنَ النیاسُ قالوا اَنُؤمِنُ کَما ءامَنَ السیفَهاءُ﴾ (سورهٴ بقره، آیهٴ ۱۳). این از آن روست که آنان به کسانی که از قرآن و احکام آن ناخشنود بودند وعده همکاری دادند و گفتند: در پارهای از امور ـ تا آنجا که راز ما فاش نشود ـ از شما پیروی خواهیم کرد، (غافل از آنکه) خدا نهانکاری آنان را می داند. ﴿ذٰلک بِاَنیهُم قالوا لِلیذینَ کَرِهوا ما نَزیلَ اللهُ سَنُطیعُکُم فی بَعضِ الاَمرِ و اللهُ یعلَمُ اِسرارَهُم﴾ (سورهٴ محمد، آیهٴ ۲۶).
کسالت و خودنمایی در عبادت: منافقان… چون به نماز بایستند با سستی میایستند، و به مردم خودنمایی می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند. ﴿اِنی المُنـٰفِقینَ … و اِذَا قاموا اِلَی الصیلوٰةِ قاموا کُسالیٰ یراءونَ النیاسَ و لا یذکُرونَ اللهَ اِلای قَلیلا﴾ (سورهٴ نساء، آیهٴ ۱۴۲).
نکته: منافق چون در باطن کافر است و خدا را قبول ندارد اصلاً به یاد او نخواهد بود؛ چه اندک و چه فراوان. طبق کلام نورانی امیرموٴمنان(ع) در ذیل همین آیه، منافقان فقط برای دنیا به یاد خدایند و دنیا متاع قلیل است، از این جهت خدا فرمود:… ﴿إلا قَلیلاً﴾.
تمسخر مؤمنان: و چون با کسانی که ایمان آوردهاند برخورد کنند، گویند: ایمان آوردهایم، و چون نزد سرانِ شرور خود روند و با آنان خلوت کنند، گویند: ما با شماییم، جز این نیست که ما موٴمنان را به مسخره گرفتهایم. ﴿و اِذا لَقُوا الیذینَ ءامَنوا قالوا ءامَنیا و اِذا خَلَوا اِلیٰ شَیـٰطینِهِم قالوا اِنیا مَعَکُم اِنیما نَحنُ مُستَهزِءون﴾ (سورهٴ بقره، آیهٴ ۱۴).
پیمانشکنی و کذب : این بخل در دلهایشان نفاقی بر جای نهاد که تا روزی که مرگ را دیدار کنند از آنان جدا نخواهد شد. این بدان سبب بود که وعدهای را که به خدا دادند وفا نکردند و همواره دروغ می گفتند. ﴿فَاَعقَبَهُم نِفاقًا فی قُلوبِهِم اِلیٰ یومِ یلقَونَهُ بِما اَخلَفُوا اللهَ ما وَعَدوهُ و بِما کانوا یکذِبون﴾ (سورهٴ توبه، آیهٴ ۷۷).
پنهانکاری: آیا [منافقان] نمیدانند که خدا کارها و سخنان پنهانی آنان را میداند؟ ﴿أَلَم یعلَموا أَنی الله یعلَمُ سِریهُم وَنَجْویٰهُم…﴾ (سورهٴ توبه، آیهٴ ۷۸).
خیانت : امام صادق(ع) فرمود: سه چیز در هر کسی باشد، او منافق است، گرچه روزه بگیرد و نماز بگزارد: کسی که هرگاه سخن بگوید دروغ میگوید و هرگاه وعده دهد خلف وعده کند و هرگاه امین شمرده شود خیانت ورزد. (ثَلاثٌ مَنْ کُنی فِیهِ فَهُوَ مُنَافِقٌ وَ إِنْ صَامَ وَ صَلیی: مَنْ إِذَا حَدیثَ کَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ) (تحف العقول، ص۳۱۵).
حق ناشناسی : امام صادق(ع) فرمود: سه گروهاند که جز منافق معروف به نفاق، نسبت به آنان بیاحترامی نمیکند: ۱. کسی که موی او در اسلام سفید شده باشد. ۲. دانشمند قرآنشناس. ۳. پیشوای دادگر.
عیاشیگری: رسول گرامی(ع) فرمود: ای پسر مسعود! پس از من اقوامی خواهند آمد که غذاهای خوب و رنگارنگ می خورند و بر مرکب سوار می شوند در حالی که خود را به آرایش ویژه زنان برای شوهر، میآرایند و همچون زنان جلوهگری می کنند و همانند شاهان ستمکار زندگی میکنند.
آنان منافقان این امت در آخر الزماناند که شراب مینوشند و در پی بازی با دوشیزگانند و بر مرکب شهوت سوار میشوند و نمازهای جماعت را ترک میگویند و با سهلانگاری از نماز شامگاهان باز میمانند و در خوردن زیادهروی میکنند.
آنگاه بخشی از قرآن را قرائت کردند که ترجمه آن این است: پس از آنان مردمی ناشایسته به جای ایشان آمدند که نماز را تباه ساختند و از خواهشهای نفسانی پیروی کردند، و به زودی گمراهی خود را خواهند دید. ( …َقُولُ اللیهُ تَعَالَی:﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصیلاةَ وَ اتیبَعُوا الشیهَواتِ فَسَوْفَ یلْقَوْنَ غَییا﴾ [سورهٴ مریم، آیهٴ ۵۹] (مکارم الاخلاق، ص۴۴۸ـ ۴۴۹).
شیوه تعامل با منافقان
امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید:
ای کمیل! از منافقان دوری کن و با خائنان همراهی نکن.
ای کمیل! از رفتن به دَرِ خانه ستمکاران و اختلاط با آنان و کسب درآمد از طریق آنها برحذر باش و از اطاعت آنان و حضور در مجالسشان نیز بپرهیز که این کار موجب خشم خدا بر تو خواهد بود.
ای کمیل! هرگاه ناچار شدی نزد آنان روی پیوسته خدای متعالی را به یاد آور و بر او توکیل کن و از شری آنان به خدا پناه ببر. نزدشان برو؛ ولی با قلب خود از کردارشان بیزار باش و با صدای بلند خدا را به عظمت یاد کن تا آنها بشنوند؛ زیرا [در این صورت] هیبت تو در آنان اثر خواهد کرد و از شریشان در امان خواهی بود.
امام صادق(ع) نیز فرمود: ای اسحاق! با منافق تعامل زبانی داشته باش و دوستیات را برای مؤمن خالص کن. (یا إِسْحَاقُ! صَانِعِ الْمُنَافِقَ بِلِسَانِکَ وَ أَخْلِصْ وُدیکَ لِلْمُؤْمِن) (الفقیه، ج۴، ص۴۰۴).
منبع : مفاتیح الحیاه ، آیت الله جوادی آملی ، تحقیق و تنظیم محمد حسین فلاح زاده ، یدالله مقدسی و .. مرکز نشر اسرا . ص فصل دوم ، ص ۳۰۳ تا ۳۰۷ .
نظر دهید » 
چه حدیثی بخوانیم ؟

ما بین دو حرم زمانی قرار گرفته ایم همانطور که بین حرم امام حسین و حضرت عباس علیهم السلام بین الحرمین مکانی است و دیروز که ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام بود و چهارشنبه آینده ولادت امام زمان عجل الله خواهد بود می شود بین الحرمین مکانی . وقتی به زیارت امام حسین علیه السلام می رویم ماحصل زیارت ما می شود دیدن ضریح امام حسین علیه السلام و البته عده ای از این بالاتر هستند .
حالا اگر در یکی از حرم های زمانی ( ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و یا ولادت حضرت حجت عجل الله ) شروع کنیم به مطالعه و چه مطالعه کنیم ، مثلا احادیثی مثل دعای کمیل و دعای فرج ، اینها حدیث هستند و در عین حال دعا می باشند ( منبع کتاب فروع کافی ، باب صیام)
این احادیث را باید مطالعه کنیم تا بفهمیم چون ما بنده الفاظ نیستیم باید به اندورن این احادیث ( دعای فرج و کمیل) برویم …
بخشی از سخنرانی آیت الله معرفت استاد اخلاق حوزه علمیه قم در مدرسه علمیه کوثر ورامین
1 نظر » 
توصیه های اخلاقی رجبعلی خیاط

♦خدا بی نیاز است . خدا را یاری کردن ، همان عمل به احکام او و تمسک به سنت پیامبر اوست .
♦هیچ چیز ، مثل عمل به احکام ، برای ترقی و تعالی بشر موثر نیست .
♦دین حق ، همین است که بالای منبرها گفته میشود ؛ ولی دو چیز کم دارد : یکی اخلاص ، و دیگری دوستی خداوند متعال . این دو باید به مواد سخنرانی ها افزوده شود .
♦مقدس ها همه کارشان خوب است فقط« منِ» خود را باید با خدا عوض کنند .
♦اگر مومن اِنیّت خود را کنار بگذارند ، به جایی می رسند .
♦اگر انسان تسلیم خدا شود ، رای و سلیقه خود را کنار بگذارد و خود را به تمام معنا به خدا واگذار کند خداوند او را برای خود تربیت می کند .
کیمیای محبت ، یادمانه مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ( نکوگویان ) ، محمدی ری شهری ، نشر دارالحدیث ، ص ۳۶
نظر دهید » 
حسین کیست ؟
وقتی آدم علیه السلام از بهشت رانده شده بود دلش برای آن مقام معنوی گرفت ، دلش برای فراق از فرشتگان گرفت ، دلش از لغزش به درد آمد و تواضع کرد به درگاه پروردگار « ربنا ظلمنا انفسنا فا لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین » علی بن ابراهیم از امام صادق یا حضرت باقر نقل می کند که به جبرئیل وحی شد کلماتی را که سِّر من است برای آدم علیه السلام ببر تا این کلمات روح او را تسویه کند و پر پرواز درآورد به سوی عالم معنا .
جبرئیل آمد و به آدم علیه السلام گفت خداوند را قسم بده به این پنج تن ؛ پیامبر صلی الله ، حضرت علی ، حضرت فاطمه ، امام حسن علیهما السلام و به هر کدام که می رسید شاداب می شد و روشن و نورانی شد ولی به اسم پنجم که رسید و تا گفت به خدا بگو «یا قدیم الاحسان بحق الحسین » لرزید ، گریه کرد ، آدم پرسید جبرئیل این حسین کیست . جبرئیل گفت من مامورم برایت روضه بخوانم و اولین کسی که برای اباعبدالله علیه السلام روضه خواند خود خداوند بود «چون جبرئیل از قبل روضه را نمی دانست »
شیخ حسین انصاریان
۴:۳۵
نظر دهید » << 1 ... 10 11 12 ...13 ...14 15 16 ...17 ...18 19 20 ... 71 >>