
درمان بیماری ناسزاگویی با اخلاق امام کاظم(علیه السلام)

زندگی دنیایی انسانها همراه با مشکلات زیادی است که اگر در مقابل مشکلات ایستادگی کند و صبر و شکیبایی به خرج دهد یقینا پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایی کند و در برابر مشکلات فرو ریزد ، هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید لذا یکی از مواردی که در آیات و روایات تاکید بر آن شده است کظم غیظ می باشد که متاسفانه این صفت در جامعه ما کمرنگ شده و باعث بسیاری از مشکلات شده است…
اسلام با تاکید بر پرهیز از افراط و تفریط در تمام کارها مسلمانان را به اعتدال دعوت کرده است مخصوصا هنگام عصبانیت و خشمگین شدن. در این باره سید عبدالله شبر، مفسرمحدث و از علماء شیعه قرن سیزدهم در کتاب الاخلاق خود نوشته است: افراط در خشم چنان است که این صفت به شکلی بر آدمی، چیره گردد که از اختیار عقل و شرع خارج شود. در این صورت، بصیرت از انسان گرفته می شود و قدرت تفکر را از دست می دهد. اختیار نفس از دست او، خارج و از دیدن عبرت ها، کور و از شنیدن مواعظ ،کر می شود.
یکی از مواردی که در آیات و روایات تاکید بر آن شده است کظم غیظ می باشد که متاسفانه این صفت در جامعه ما کمرنگ شده و باعث بسیاری از مشکلات شده است به گونه ای که اگر پرونده افرادی که قتل انجام داده اند بررسی شود اکثریت آنها بخاطر عصبانیت و کنترل نکردن خشم خود مرتکب چنین کاری شده اند به گونه ای که بعد از فروکش کردن عصبانیتشان خودشان هم باور نمیکردند که چنین کاری انجام داده باشند.
شیخ مفید روایتی آورده است که شخصی از نسل عمربن خطاب ،به امام كاظم علیه السلام ناسزاى بسیارى مى گفت و بعضی افراد به آن امام گفتند اجازه بده این فاجر را بكشیم، امام آنها را نهی کردند از این کار تا اینکه امام کاظم علیه السلام روزى احوال او را پرسید تا اینکه آدرس مزرعه ای که در آن کار میکرد را گرفت و به دیدن او رفت هنگامی که امام علیه السلام با مرکب خود می خواست وارد مزرعه آن شخص شود بافریاد به امام علیه السلام خطاب میکرد و مى گفت نیا. امام چیزى نگفت و رفت و سلام كرد و گفت ناراحتى ات چیست؟ چقدر خرج این مزرعه كردى؟ او گفت 100 دینار. بعد امام علیه السلام فرمود: چقدر مى خواهى برداشت كنى و امید سود داری و او جواب داد 200 دینار. امام علیه السلام همانجا یک کیسه 300 دینار به او داد و فرمودند این مزرعه هم برای تو . و آن شخص در حالی که دست و سرمبارک امام را می بوسید از او تشکرکرد بعداً مردم دیدند این فرد دیگر ناسزا نمى گوید. امام فرمود: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ» خدا مى داند كه مقام رهبرى را به چه كسى بدهد. (إرشاد مفید، ج 2، ص 233)
حلم و صبر بر سختی ها و کنترل غرائض در نزد ائمه علیهم السلام بقدری مهم بوده است که امام سجاد علیه السلام کنترل خشم و بردباری هنگام سختی ها را به عنوان زیبایی صالحین و لباس پرهیزگاران تعبیر کرده و از خداوند می خواهد که او به او هم عطاء نماید با توجه به اینکه فعل امام معصوم برای ما حجت است باید بدانیم که برای برخورد با منکرات و اصلاح شخص در جامعه مهم ترین اصل آن اخلاق نیکو می باشد همانگونه که خداوند در قرآن به پیامبر می فرماید اگر خشن بودی و بردبار نبودی نمی توانستی مردم را دور خود جمع کرده و آنها را هدایت کنید « وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك» یعنى اگر تو خشن و سنگ دل بودى و برخوردت توأم با عصبانیت و تند خویى بودمردم دورت جمع نمی شدند. (آل عمران/ 159) حلم و صبر به اندازه ای مهم است که خداوند این صفت را به پیامبران خود یادآوری می نماید .
علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان درباره امر خداوند به موسی و هارون برای رفتن آنها نزد فرعون و دعوت او به توحید آورده است که خداوند قبل از رفتن موسی و هارون علیهما السلام آنها را از تکلم به خشونت و تندی منع می کند و به آنها می فرماید :«فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً» (طه/ 44) به نزد فرعون بروید و امر به معروف كنید ولى به نرمى سخن بگوئید. (المیزان، ج 14، ص 154)
نذر آیت الله بروجردی برای عصبانی نشدن آنقدر بردباری و صبر بر ناملایمت ها، مهم می باشد که نقل شده است آیت الله بروجردی (ره) نذر کرده بودند که اگر نتواند خشم خود را کنترل کرده و به کسی تندی کند یک سال روزه بگیرند. فضیلت خوش خلق بودن و خوب صحبت کردن با مردم به گونه ای است که یکی از تعهد های خداوند از بنی اسرائیل ( نیک گویی) بود که قرآن می گوید خداوند با این دستور، بنی اسرائیل را ازتندی کردن وبد صحبت کردن با یکدیگر باز می دارد: « وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ …وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» و ( به یاد آورید ) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که … به مردم نیک بگویید. ( بقره/ 83)
حلم و صبر بر سختی ها و کنترل غرائض در نزد ائمه علیهم السلام به قدری مهم بوده است که امام سجاد علیه السلام کنترل خشم و بردباری هنگام سختی ها را به عنوان زیبایی صالحین و لباس پرهیزگاران تعبیر کرده و از خداوند می خواهد که او به او هم عطاء نماید. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِى بِحِلْیَهِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِى زِینَهَ الْمُتَّقِینَ،، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ ،وَ كَظْمِ الغَیْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَهِ ای خداوند درود بفرست برمحمد و آل او، و مرا زیبایی و زینت صالحان ده و جامه پرهیزگاران : در گستردن عدل و فرو خوردن خشم و خاموش کردن آتش دشمنی بده. (صحیفه سجادیه/ دعاى 20)
اگر انسانی توانست صفت حلم و بردباری در خود تقویت کند خود را در برابر مریضی های نفسانی واکسینه نموده و به زمره مخلصین وارد میشود تا احساسات نفسانی به راحتی در او اثر نگذارد وقتی که بهشتی ها وارد بهشت می شوند فرشتگان در هنگام برخورد با آنها اشاره به صفت صبر و بردباری میکنند و به آنها سلام داده و میگویند:: «سَلامٌ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» درود بر شما بخاطر صبرى كه كردید. (رعد/ 24)
یکی از درس هایی که مسلمانان از عبادات خود همچون روزه میگیرند، تحمل سختی ها و صبر در برابر ناملایمت های دنیا می باشد. اگر انسانی توانست صفت حلم و بردباری در خود تقویت کند خود را در برابر مریضی های نفسانی واکسینه نموده و به زمره مخلصین وارد میشود تا احساسات نفسانی به راحتی در او اثر نگذارد. همانگونه که وقتی امیر المومنین علیه السلام در جنگ با دشمن نامی ،جاهلیت را بر زمین زد و خواست او را به قتل برساند دشمن به صورت حضرت علی علیه السلام آب دهان انداخته، تا این اتفاق افتاد حضرت علیه السلام دشمن را رها کرده و چند لحظه صبر کرده و بعد دوباره بازگشته و دشمن را کشتند وقتی علت این کار را از او سوال کردند حضرت در جواب فرمودند صبر من بخاطر این بود که این کارم برای خدا باشد و عصبانیت و هوای نفسانی من به خاطر اهانت او در کارم تاثیر نداشته باشد.
در آخر چه نیکوست که افراد برای اصلاح جامعه ابتداء از خود شروع کرده و با الگو قرار دادن اولیاء الهی و بزرگان دینی خود، خود را شبیه آنها کنیم و وقتی بزرگان ما اینقدر برای صفت بردباری و حلم اهمیت قائل بوده و هستند چرا این صفت در جامعه ما کمرنگ شده به گونه ای که تحمل کردن مخالفین برای ما بسیار سخت شده و با کوچکترین اتفاقی افراد با یکدیگر دعوا می کنند.
سید عبدالحمید طباطبایی
منبع : سایت رسمی شیخ حسین انصاریان
6 نظر » 
جناب عشق

جناب عشق ، کتاب اخلاقی _ تربیتی است و از مجموعه رهنمودهای حضرت آیت الله العظمی بهجت ( ره) می باشد .
این کتاب ساده و تاثیر گذار به کوشش علی اکبر مزدآبادی و در ۱۰۰ صفحه به چاپ رسیده است .
نظر دهید » 
مهمترین عمل در ماه رجب
شما به اعمال ماه رجب نگاه کنید ، اهم اعمال این ماه استغفارهایی است که وارد شده است .
بر طبق آن روایت دارد که پیامبر اکرم صلی الله فرمود : « ماه رجب ، ماه استغفار امت من است . »
در ماه رجب امت من زیاد استغفار می کنند . ماه ، ماه استغفار و پوزش است . چرا ؟ چون آن که اهل سماء است ندای الهی را در این ماه می شنود .
سخنان آیت الله مجتبی تهرانی .
1 نظر » 
از ماه رجب قدردانی کنید
باید همه به یکدیگر تبریک عرض کنیم [این] توفیق الهی را که توانستیم بار دیگر وارد ماه رجب بشویم. ماه رجب یک فرصت تقرّب به ارزشهای الهی و تقرّب به ذات مقدّس پروردگار و فرصت خودسازی است.
این ایّامی که در روایات ما بهعنوان ایّام برجسته معرّفی شدهاند، اینها همه فرصتند؛ هر فرصتی هم نعمت است و هر نعمتی هم نیازمند شکر و سپاس است. شکر و سپاس نعمت هم این است که انسان نعمت را بشناسد، بر طبق اقتضای این نعمت رفتار کند، از آن بهره ببرد، نعمت را از خدا بداند و آن را در راه خدا به کار ببرد؛ ماه رجب از این نعمتها است. بعد هم ماه شعبان است که آن هم نعمت دیگری است و این دو ماه از نظر کُمَّلین و اهل توحید و اهل معنا مقدّمهی ماه رمضانند؛ و ماه رمضان ماه عروج است، ماه رفتن به معراج است، ماه تزکیه است، ماه تصفیه است که همهی ما به اینها احتیاج داریم.
از ماه رجب قدردانی کنید؛ در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر کنید؛ به یاد خدا باشید و کار را برای خدا انجام بدهید؛ این تلاشی که میکنید، این زحمتی که میکشید، برای خدا قرار بدهید.۶/۲/۹۴
از برکات ماه رجب استفاده کنیم
برکات ماه رجب منحصر به این ولادتها نیست؛ توصیه میکنم خودم را و شما را که از برکات ماه رجب استفاده کنیم با تقویت پیوند و ارتباط قلبی با خدای متعال. اگر آحاد ما رابطهی خودمان را با خدا تقویت کنیم، بسیاری از معضلات، مشکلات، نابسامانیها، ناهنجاریها به خودیِ خود مرتفع خواهد شد.۹/ ۲/ ۹۴
اوّلین دشمن ما غفلت است
ماه رجب است؛ و در این سرود پر مغز و زیبایی هم که شماها خواندید، اشارهی به ماه رجب، ماه توسّل، ماه توجّه و دعا شده بود. در این ماه شریف، مؤمنین که دعا میخوانند، از خدای متعال اینجور میخواهند: اَللهُمَّ فَاهدِنی هُدَی المُهتَدینَ وَ ارزُقنی اجتِهادَ المُجتَهِدینَ وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. چقدر حائز اهمّیّت است هر سه فِقره! فقرهی آخر هم که مغفرت است که اساس همهی کارها است: وَ اغفِر لی یَومَ الدّین. هدایتِ هدایتیافتگان و تلاش تلاشگران آن چیزی است که در این دعا از خدای متعال میخواهید.
شما تأمّل بفرمایید اگر همین دو عامل در من و شما باشد، همهی مشکلات حل خواهد شد؛ هم هدایت هدایتیافتگان الهی نصیب ما بشود، هم تلاش تلاشگران تاریخ بشریّت در رفتار ما، در گفتار ما، در منش ما محسوس باشد.
در آن فقرهی سوّم، آسیب مورد اشاره قرار گرفته است: وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. غفلت بزرگترین آسیب است؛ غفلت از مسیر، غفلت از هدف، غفلت از توان، غفلت از فرصت، غفلت از دشمن، غفلت از وظیفهای که امروز بر دوش من و شما است؛ غفلت. بزرگترین دشمن ما غفلت است. اوّلین دشمنی که ما را در مقابل دشمنان دیگرمان به خاک مینشاند، غفلت است؛ وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. نتیجهی این غفلت دور شدن است؛ دور شدن از خدا، دور شدن از هدف، دور شدن از کامیابی. مضامین دعاها معرفت است، توحید است، درس زندگی است؛ ببینید دعاها اینها است. با این توجّه دعاها را بخوانیم و از این فضای این ماه بهره ببریم.۲۶/ ۲/ ۹۴
1 نظر » 
دعای سلامتی چشم
دعای پیشنهادی آیت الله بهجت برای سلامتی چشم

برای سلامتی چشم ، بعد از نمازها ، آیه الکرسی خوانده شود و پس از خواندن آن ، دست ها را بر روی چشم ها بگذارند و بگویند « اللهم احفظ حدَقَتی بحق حَدَقتی علی بن ابی طالب امیرالمومنین علیه السلام :خدایا به حق دو حدقه ی چشم امیرالمومنین علیه السلام ، دو حدقه چشم مرا حفظ کن »
البته شاید آیه الکرسی برای همه خطرها نافع باشد و خواندن آن بعد از نمازهای یومیه خیلی فواید دارد .
جناب عشق ، مجموعه رهنمودهای آیت الله محمد تق بهجت ، به کوشش علی اکبر مزدآبادی ، نشر یا زهرا سلام الله . ص ۳۶
نظر دهید » 
ما برای اوقات خواب خود افسوس می خوریم که چرا برای نماز شب بیدار نمی شویم ، در صورتی که اوقات بیداری را به غفلت می گذرانیم ؛ زیرا اگر در بیداری به توجه و بندگی مشغول بودیم ، توفیق بیداری شب را نیز برای تهجد و خواندن نافله شب و تلاوت قرآن پیدا می کردیم .
منبع : جناب عشق ، مجموعه رهنمودهای آیت الله بهجت ، علی اکبر مزدآبادی ،نشر یازهرا سلام الله ، ص ۱۲.
نظر دهید » 
ذکر آیت الله العظمی شاه آبادی برای اهل جهنم
ماجرای ذکری که اهل دوزخ را از آتش رهایی داد ، از زبان آیت الله نصرالله شاه آبادی
فردی که مدتی به منبر آیت الله شاه آبادی می رفت ، در خواب اهل دوزخ را می بیند که در آتش جهنم غوطه ورند و از وی می خواهند که از آقا بخواهد برای آنها ذکری رها بخش بگوید ……
مرحوم آیت الله نصرالله شاه آبادی
نظر دهید » 
جامعه امروز ما بسیار نیازمند عفاف و حجاب است…
عفاف وحجاب
اینکه پیامبر(ص) فرمودند: «العُلَماءُ وَرَثَةُ الأنبياءِ»، این جمله خبریه به داعیه انشاء القاء شده است؛ یعنی بکوشید که از انبیاء ارث ببرید؛ در نتیجه کسی که وارد حوزه شد باید بکوشد تا به آن مقامی برسد که از انبیاء ارث ببرد و وارث آنها شود.
فرق جوهری بین ارث مال و ارث علم وجود دارد؛ در ارث مال تا مورث نمیرد چیزی به وارث نمی دهند اما در ارث علم، تا خود وارث نمیرد چیزی نصیب او نمی شود، انسان تا زمانی که به درجه «موتوا قبل ان تموتوا» نرسد به مقام «وَرَثَةُ الأنبياءِ» نخواهد رسید و این کار ممکن است چرا که اگر ممکن نبود از ما نمی خواستند.
این فرمایش پیامبر(ص) که فرمودند «حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا و زِنُواها قبلَ اَنْ تُوزَنُوا؛ خویشتن را محاسبه کنید قبل از آنکه به حساب شما برسند و خویش را وزن کنید قبل از آنکه شما را وزن کنند»، برای رسیدن به همین مقام است.
اگر این امر واقع شود، آنگاه دیگر ذکورت و انوثت مطرح نخواهد بود، برخلاف ارث مال، در ارث علم فرقی بین مرد و زن نیست؛ هر که عالم تر و با تقواتر باشد بهره بیشتری از علم خواهد بود. در صدر اسلام زنان بسیاری بودند که پیش از شوهرانشان اسلام آوردند در حالی که شوهرانشان همچنان در راه کفر شمشیر می زدند، بنابراین اساس کار همان قرب الهی، طهارت و کشتن هوا هوس است، اگر می خواهید برهان و حکمت را سرمایه خود قرار دهید باید بال و پر دیگری طلب کنید! طبق فرمایش حضرت امیر علیه السلام کسانی در قرب الهی موفق ترند که ابتدا هوا و هوس خود را کشته باشند.
هرگز نباید در مسیر کسب علم توقف کرد، طبق بیان امام مجتبی علیه السلام در امور دنیوی همواره پایین تر از خود را ببینید اما در علم و دانش همواره بالاتر از خود را الگو قرار دهید؛ استاد اگر همواره نگاهش به شاگردان خود باشد هرگز پیشرفت علمی نخواهد کرد، بلکه باید مرتب درجات بالاتر علم را در نظر داشته باشد لذا در حوزه ها شرح حال علما را می خواندند تا ضمن آشنایی با سیره آنها به این بیاندیشند که ما چرا مانند آنها نباشیم؟!
شما باید عالمانه و عاقلانه این مسائل را خوب برای زنان جامعه تبیین و به جامعه منتقل کنید که آنکه انسان را آفرید فرمود با پارچه ای سر و گردن و سینه خود را بپوشانید، آنکه روسری خود را بر می دارد نمی داند دارد در مقابل قرآنی می ایستد که فرمود «لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ». مو که وسیله زینت است در فقه ما دارای حرمت و آسیب زدن به آن، حتی دارای جریمه و دیه می باشد یعنی اگر کسی موی فرد دیگری را بتراشد یا به آن آسیب بزند باید دیه یا جریمه بدهد، کسی که این حدود را برای موی انسان تعیین نموده است، همو دستور داده که موی سر زنان پوشیده باشد.
جامعه امروز ما بسیار نیازمند عفاف و حجاب است. قرآن می فرماید زن خوب می تواند الگو و نمونه برای جامعه خوب باشد، در اینجا دیگر صحبت از زن و مرد نیست، می فرماید مریم(س) الگوی همه افراد خوب جامعه است، در نتیجه یک زن می تواند به این مقام برسد که برای همه افراد خوب جامعه الگو باشد.
مادرشدن و فرزند آوری، تربیت درست فرزندان و همسرداری از مهمترین وظایف زنان است که به زن شخصیت و مقام والا می بخشد. ازدواج، رهاورد آسمانی پیامبر(ص) است، ازدواج هرگز به معنی اجتماع مذکر و مونث نیست! وگرنه اجتماع مذکر و مونث در ابرها، گیاهان و حیوانات نیز وجود دارد اما در خصوص انسان صحبت از تشکیل بنای مستحکم نکاح جهت رشد انسانی است.
دیدار جمعی از مدیران، اساتید و طلاب جامعه الزهرا با آیت الله جوادی آملی https://goo.gl/xpnR2i 23 اسفندماه 96
نظر دهید » 
روش پیامبر خدا با همسایه هتاک

همسایه سه نوع است
۱_ گاهی هست که همسایه شما هم مسلمان است و هم خویشاوند شماست. چنین همسایه ای سه حق بر گردن شما دارد: حق خویشاوندی و حق اسلام و حق همسایگی .
۲_ گاهی همسایه شما خویشاوند شما نیست اما مسلمان است بنابر این دو حق دارد حق همسایگی و حق اسلام.
۳_ گاه همسایه شما مسلمان نیست که در این صورت یک حق دارد حق همسایگی حالا اگر شما چنین همسایه ای داشته باشید، و لو کافر هم هست، اما هرگاه آشی مےپزید باید یک کاسه هم به در خانه او ببری یا اگر در خانه درخت خرمالویی داری باید یک بشقاب خرمالو هم به او بدهی یا اگر گوسفند میکشی باید از گوشت گوسفند به او هم بدهی.
مرد یهودی هر روز که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم می خواستند به مسجد بروند، بر سر حضرت خاکستر می ریخت. چند روزی گذشت و حضرت دیدند که از آن یهودی که خاکستر می ریخت خبری نیست، از اصحاب پرسیدند این دوست ما که هر روز یاد ما میکرد، کجاست؟ پیدایش نیست اصحاب عرض کردند مریض است پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمودند به عیادتش می رویم. سپس به خانه یهودی رفتند، مرد یهودی با دیدن پیامبر به قدری شرمنده و خجالت زده شد که همانجا اسلام آورد و گفت اَشْهَدُ اَنْ لااِلٰهَ اِلَاالله وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسولُ الله ظاهراً این شخص رئیس قبیله و از شخصیت های مهم مدینه بود، به برکت اسلام او عده ای دیگر از یهودی ها نیز اسلام آوردند، اینها به خاطر اخلاق پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود. به خاطره حلم و بردباری آن حضرت بود .
ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۸ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانی(ره)
نظر دهید » 
بیمار غم عشق

مست از می عشقم که سر از پا نشناسم
بینای غم یارم و خود را نشناسم
در پیچ و خم طرّه او گم شده این دل
این گمشده دل را من شیدا نشناسم
امشب اگر ای دلبر جانانه نیایی
از بار غم امروز ز فردا نشناسم
ای ماه من و عشق من و روح و روانم
من با تو دگر ماه و ثریا نشناسم
از باده وصلت به من تشنه بنوشان
من ساغر و پیمانه و مینا نشناسم
تو باطن و پیدای منی در همه عالم
جز ذات تو من باطن و پیدا نشناسم
بیمار غم عشقم و میمیرم از این غم
جز وصل تو ای دوست مداوا نشناسم
من دستخوش هجر توام چون دل «مسکین»
طوفان زده ام ساحل و دریا نشناسم
برگرفته از کتاب دیوان مسکین اثر استاد حسین انصاریان
نظر دهید » << 1 ... 11 12 13 ...14 ...15 16 17 ...18 ...19 20 21 ... 71 >>