امید به خدا ..

 

 

تنها کسی که به امید من اجابت می دهد ، اجابت می کند ، خواسته من را جواب می دهد او شخص خدای تعالی است . اگر به هر کسی غیر از او امید بستم مرا ناامید خواهد کرد ….

 

نمی دانم خودتان یک لحظه برگردید به کارهای خودتان کم به این و آن دل بستید و نا امیدتان کردند ؟ یا درکتان نکردند ، یا آن موقعی که باید کاری انجام می داد ، ندادند ، تک و تنها گذاشتند شما را و رفتند . بارها معمول ماها این تجربه را داریم …… موقعی که قرار امید ما را پاسخ دهند نا امیدمان می کنند که یک مقدار مال بی بضاعتی شان است ، یک مقدار مال این است که نمی توانند درکمان کنند ، متوجه نیستند که الان من چه وضعی دارم ، نمی توانند خودشان را جای من بگذارند …

 

ولی خدای تعالی این طور نیست ، نه کم دارد ، نه در تفهیم و تفاهم مشکل دارد ، به راحتی ایجاد ارتباط می کند . به راحتی می داند من چه می خواهم ….

 

در حدیث قدسی است که خداوند قسم یاد کرده که : آرزوی آن کسی را که به غیر از من دل بست ، من نا امید می کنم ، نشانش می دهم که این ا برایش کار نمی کنند . و واقعا هم این یک واقعیتی است که عرض کردم تجربه اش را داریم…..

 

در مناجات خمس عشر آمد : چگونه من امید ببندم به غیر تو در حالی که همه خیرها به دست توست ، چیزی دست دیگری نیست .

در سوره با که بقره آیه ۲۱۵ آمده ؛مومنین به رحمت خدا امید می بندند .

 

حالا بد نیست داخل پرانتز بگویم که اصلا ما در مقام امید هم یک نوع توحید داریم . یعنی شما در امید بستن به او یکه و یگانه نگاه کنید نه به دیگران ، چون دیگران کاره ای نیستند ، دیگران ابزارند …..

 

اما آن کسی که می شود روی او حساب کرد او فقط خدای متعال است …..

 

 

سخنان حجت الاسلام آقا تهرانی .شنیده  شده .

   یکشنبه 27 تیر 139510 نظر »

کم حرف زدن 

 

 

 

می گویند که اولاد حضرت آدم علیه السلام زیاد شده بود ۱۱۰۰ سال تقریبا عمر کردند ، اولادش زیاد شده بود ، زیاد .

در محضر آدم قیل و قال می کردند و آدم ساکت بودند و ابدا هیچ حرف نمی زدند . یک وقت ملطفت شدند گفتند که ما این همه شلوغ کاری می کنیم ، پدر شما ابدا یک کلمه ای نمی گوید وهمانطور نکاه می کند ، تعجب کردند .

 

گفتند : آقاشما ساکت نشستید هیچ نمی گویید ، ما این همه سر و صدا می کنیم ، این همه بازی می کنیم ، این همه کار می کنیم .

 

حضرت آدم علیه السلام به این ها فرمود :وقتی که جبرئیل ما را به این زمین آورد ، به من فرمود : اگر می خواهی برگردی به همان بهشتی که بودی  : فاقلل کلامک. 

 

 

سخنان آیت الله بهجت ، شنیده شده .

   یکشنبه 27 تیر 13953 نظر »

شهید دلاور جهرانی 

 

 

هر وقت به جبهه می رفت ما برایش نامه می نوشیم ، خواهر کوچکمان فاطمه ، چهار ساله بود و « دلاور » او را خیلی دوست داشت …

ما برای این که حرفی از جانب فاطمه نوشته باشیم ، دست تو را روی کاغذ می گذاشتیم و دور تا دورش را می کشیدیم و زیرش می نوشتیم : « داداش فاطمه هم از راه دور دستت را می بوسد »

یک بار که مثل همیشه برایش نامه نوشتیم یک گردنبند گذاشت توی پاکت و همراه نامه اش فرستاد برای فاطمه . توی نامه اش نوشته بود : « خواهرم ، این هدیه را به تو می دهم امیدوارم حضرت فاطمه سلام الله الگوی زندگیت باشد »

 

 

هر بار که از جبهه بر می گشت همه ما را دور خودش جمع می کرد و برایمان از آن جا تعریف می کرد . حرف هایش که تمام می شد نگاهی به ما می کرد و می گفت :  « شماها  حجابتون رو حفظ کنید و نگذارید ما دشمن شاد بشیم .اگه همین کار رو انجام بدین خودش یه جور جهاده ، هیچ فرقی با جبهه رفتن نداره »



دیده شده در کتاب به پا خستگان دیروز ، ( آب باریک در ۸ سال دفاع مقدس ) به کوشش مریم سادات ذکریایی و احمد فخاری ،نشر روزگار . ص۱۴۱.. ( راوی خواهر شهید ) 

   شنبه 26 تیر 13953 نظر »

برکات اوقات 

 

یکی از اساتید بزرگوار می گفت : من در جوانی خیلی حال خوشی داشتم و خیلی به نماز شب عشق داشتم ، نماز شب هم که می خواندم شام را کم می خوردم مثلا گاهی اوقات یک سیب می خوردم که سبک تر باشم و بتوانم حال داشته باشم بلند شوم و نماز بخوانم .

 

ولی فشار به خودم نمی آوردم ، چرا که مستحبات را نباید به زور انجام داد که تنفر طبع درست نکند …

 

اما مواظب باشیم جه شیطان گاهی اوقات برای این که مستحبات رااز آدم بگیرد ، تا آدم شروع می کند به یک کار مستحبی ، به آدم القا می کند جه تو خسته ای ….

نه ! فوری کنار نگذارید ؛ اگر می بینید در کاری ابتدای آن یک خستگی به وجود آمده است ممکن است خستگی کاذب باشد ، خستگی واقعی نباشد . حالا چطور تشخیص دهیم ؟ چند لحظه ادامه بدهید اگر دیدید که حالت برگشت معلوم می شود که خستگی کاذب بوده است و فقط برای این بوده که شیطان جلوی خیر را بگیرد .

اما اگر دیدی نه ! جلو داری می روی و باز هم خسته ای ، آن وقت انسان عذر خواهی می کند که خدایا من از باب این که زده نشوم ، نه از باب این که خوشم نمی آید می گذارم کنار که بعدا با نشاط انجام دهم .

 

این بزرگوار می گفت : من ۱۱ رکعت نماز شب را با عشق می خواندم و بعد از یک مدت خدا یک برکتی به وقت من داد . طوری بود که مطالعات ، درس و کارهایم را انجام می دادم ، با یک ساعت و یک ساعت و نیم خواب من تامین می شد…

 

شما شنیده اید که طی الارض در قرآن آمده است ، که شاگرد حضرت سلیمان گفت ؛ من تخت بلقیس را از یمن می آورم فلسطین که مقر حکومت حضرت سلیمان بود . در یک چشم به هم زدن و با طی الارض آورد…….

 

اهل معرفت می گویند : همانطور که ما طی الارض داریم ، طی زمین داریم ، طی الزمان هم داریم ، یعنی زمان های طولانی را آدم طی کند . یعنی کاری که در ۷ ساعت انجام می شود ، در چند دقیقه یا چند لحظه انجام شود .

 

آن وقت ۱۰۰۰ رکعت را امیرالمومنین نمی تواند بخواند ؟ اگر طی الزمان داشته باشد در یک ساعت ….

حساب عادی و جایگاهی اوقات جور در نمی آید .

برکت نمکی است که خدا باید زندگی آدم بپاشد …

 

 

سخنان حجت الاسلام عالی ، شنیده شده .

   شنبه 26 تیر 13953 نظر »

مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین:
مسؤولان در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب تلاشی محدود دارند 

 


طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به اهمیت و ضرورت جایگاه عفاف و حجاب در جوامع بشری، گفت: پوشش هرشخص نشان از هویت و سخن از اعتقاد و طرز تفکر او است.


مدیر مدرسه علمیه کوثر با بیان این که در قرآن ویژگی مومنان، پاکدامنی ذکر شده است، بیان داشت: خداوند متعال در سوره نور راه‌ها و شیوه‌های رسیدن به عفت و پاکدامنی را برای انسان‌ بیان می‌کند و این نشان از اهمیت این امور در نزد خداوند است.

 

شاکری افزود: آثار حجاب در سربلندی و عزت افراد، حفظ سلامت فرد و جامعه، کنترل آتش شهوات و استحکام در بنیان خانواده ظاهر می‌شود.


مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین با ابراز تاسف از تاثیر منفی ماهواره و برنامه‌های غیر اخلاقی آن بر روی جوانان، ابراز کرد: ثمره برنامه‌های ماهواره رواج مدگرایی، اشاعه بی عفتی، عادی کردن روابط نادرست زن و مرد نامحرم در جامعه است و امروز تلاش مسؤولان در پیشبرد صیانت از ارزش‌های عفاف و حجاب در برابر این گونه هجمه‌های دشمن بسیار ناچیز است.

 

وی با بیان اینکه امروز جهان غرب معقوله عفاف و حجاب زدایی را به عنوان یک پدیده علیه اسلام و مسلمان در دست گرفته، اظهار داشت: اهداف آنان تخریب و اضمحلال باورهای فرهنگی و اعتقادی و زدودن حیا و عفت در جوامع اسلامی است.

 

شاکری سالم ماندن کانون خانواده‌ها را در حفظ حریم زن و مرد نامحرم در جامعه بیان کرد و گفت: تبیین مساله عفاف و حجاب سبب آگاهی نوجوانان و جوانان جامعه شده و مسؤولان وظیفه دارند با بصیرت افزایی در زمینه آثار مخرب ماهواره مردم را در برابر این معضل فرهنگی هشیار و مقاوم کنند.

   جمعه 25 تیر 13952 نظر »

لا اکراه فی الدین

 

 

ما میدانیم که دین اسلام یک دین کاملی است ، در همین دین کامل آمده است لا اکراه فی الدین … و ما در کشور ایران می شنویم که ایران یک کشور آزاد است و در آن حق انتخاب است پس چرا مسئله حجاب در این کشور حل نشدنی است ؟ و محدودیت می گذارند چه برای کسانی که در آن زندگی می کنند ، چه برای توریست هایی که اصلا دین اسلام را قبول ندارند و فقط به عنوان توریست می آیند که ایران را ببینند ؟


پاسخ

قرآن یک شرایطی را ترسیم می کند که در آن زمینه های هدایت و زمینه های انتخاب مساعد است . یعنی می دانم کار خوب چیست ؟ کار بد چیست ؟ …

در یک همچین فضای فکری و نظری می فرماید : « لا اکراه فی الدین » در انتخاب دین اجبار وجود ندارد .

حواستان باشد این دین به معنی گزینش نظری است یعنی یک انتخاب بر اساس اندیشه و آگاهی است . دین به معنای ایمان ، دین به معنی اعتقاد ، که اساسا غیر از این امکان ندارد .


من می توانم شما را به انجام یک کار خاص وادار کنم یا از انجام رفتار خاصی منع کنم اما نمی توان روی اعتقاد شما اثر بگذارم .

قرآن دقیق فرمود که اصلا دین به عنوان ایمان ، دین به عنوان اعتقاد قابل اجبار نیست چون آن که اجبار می شود از حوزه اندیشه و اجبار است .


اما نکته اساسی این است که این آیه چیزی را تایید کند انتخابی بودن اعتقاد است ، بنابراین من نمی توانم به شما بگویم شما موظفی به نماز اعتقاد داشته باشی .آن چیزی که شما دارید با آن مقایسه می کنید حجاب به عنوان یک رفتار دینی است نه اعتقاد دینی ….


من می توانم به شما بگویم شما موظف هستی به روزه اعتقاد داشته باشی ؟ اصلا یک همچین امکانی را ندارم . ولی می توانم به شما گوشزد کنم که مراقب باشید در روزه ماه رمضان جلوی مردم روزه دار تشنه یک نوشابه خنک میل نکنید…..


ببینید بحث رفتار با بحث اعتقاد دو عرصه جداگانه است ، در اعتقاد اجبار نیست چون نمی تواند باشد . ولی ما رفتارهایمان که به حریم عمومی مربوط است ، به سپهر عمومی مربوط است ، به حقوق شهروندی مربوط است آن جا دیگر موظف هستیم ملاحظات عمومی را رعایت کنیم ….


بالاخره ما در منزلمان هم که مهمان دعوت می کنیم و مهمان به منزل ما می آید من از مهمان خواهش می کنم که شما قبل از این که وارد شوید کفشتان را در بیاورید ، ما در این خانه نماز می خوانیم ، روی فرش می نشینیم ….


به من خیلی ارتباط ندارد که او نسبت به این کار با چه دیدی نگاه می کند ، آن چه به من ارتباط دارد ، این است او می خواهد در خانه من رفتاری داشته باشد که به حقوق من و به شرایط من مربوط است .

بحث حجاب از این جنس امور است که به حریم عمومی مربوط است ، من یک پسر جوان دارم و انتظار دارم که پوشش عمومی به نحوی باشد که وقتی پسر من وارد جامعه می شود امنیت اخلاقی پسر من ، برادر من و همسر من را به خطر نیندازد ….

بنابراین کسی هم که می خواهد در کشور ما مهمان شود باید به حریم عمومی ما احترام بگذارد …

 

 

پاسخ خانم دکتر عبدالباقی ، شنیده شده .

   جمعه 25 تیر 13956 نظر »

آقا جان می دانم کجایی

 

 

پیش تر از این ها وقتی صاحب الامر ،مهدی فاطمه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را یاد می کردی، سوال همیشگی کجایی آقا جان بر دل و زبانت جاری می شد: “أین طالب بدم المقتول بکربلا” .اما این روزها می توان حضور مدامش را در خط مقدم جبهه های اسلام حس کرد. کنار بچه های حزب الله، کنار مدافعین حرم، کنار سرداران بی نام و وسربازان بی سر؛ و باز هم در کربلا و دمشق.

 


آقا جان، خودت سربازان پا در رکابت را یاری ده، که این سربازان آخر الزمانی باری بس بزرگ و عجیب را در این عصر و در این پیچ تاریخی به دوش می کشند.

 


در عصری که خیلی از مدعیان دیانت و ولایت ، روز ها در گیر دنیا هستند و به فزونی تجملات زندگی دل مشغولند و شب ها تا پاسی از شب سرگرم شبکه های مجازی و دیدن برنامه ی تکراری رسانه ، این شیران بیشه بصیرت و فدائیان تو اند، که خوب درک کرده اند بحران حضور دشمن تا لب مرزهای اعتقادی یعنی چه.

 


کاش سردار سلیمانی شاعر هم بود، یا نه… روضه خوان. تا از داغ هایی که در سینه دارد روضه ها می خواند.

داغ پرپر شدن سربازان گمنامت در غربت عراق و شام و نجف .


راست می گویند واژ ه ها با خود بار احساسی دارند! وقتی می گویی سرباز گمنام دستی بذر غربت را در دلت می پاشد و بند جویبار چشمت را می گشاید. غریبی و مظلومی خودشان را به واژه می چسبانند و باز دلت آشوب می شود.


سرباز گمنام و غریبی و مظلومی… سردار روضه بخوان.


روضه ای حماسی که پشت پیاده نظام اسرائیل را بلرزاند. پشت هرچی داعش و گروه تکفیری است.

 


آقا جان سلام ما را در لحظه ای که سربازانت را یاری می کنی ، در لحظه ای که هم صدایشان فریاد الله اکبر سر می دهی ، ودر لحظه ای که زخمشان را می بندی و چشمانت بارانی می شود ، پذیرا باش.

 

((السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه))

 

نوشته شده به قلم معصومه رمضانی 

   جمعه 25 تیر 13953 نظر »

کمی جذبه خوب است 

 

 

گاهی بد نیست مرد در منزلش عصبانی شود . این که بنشیند و نگاه کند و همه هر کاری دلشان می خواهد بکنند ، چیز خوبی نیست . 

غیبت می کنند ، دروغ می گویند ، گناه می کنند ، باید مرد در خانه جذبه هم داشته باشد . البته بد است که مرد زن و بچه اش را بزند این کار خوبی نیست  اما باید کمی جذبه داشته باشد .

 

رسول خدا صلی الله و علیه و وله و سلم فرمود : « وای از دست پدرهای آخر الزمان » 

پرسیدند : یا رسول الله ! از دست پدرهای مشرک ناراحتید ؟ 

فرمود : نه ! از پدرهای مومن ناراحتم .

 

از پدرهای ریش دار و مومن و آخوند و … و آدم های خوب ؛ از این ها ناراحتند که در آخرالزمان به فکر دین فرزندانشان نیستند .آن هایی که دین ندارند هیچ . اما این کسی که مقدس است چرا بچه هایش این جور می شود ؟ 

 

چرا دخترش این طور می شود و حجاب ندارد ؟

 

لذا در دوره آخر الزمان پدرهای خوب هم بچه هایشان نااهل می شود و رسول خدا می فرماید : « وای بر آن ها »

 

 

دیده شده در کتاب طریق دوست ، مجموعه رهنمودهای آیت الله مجتهدی تهرانی ، به کوشش علی اکبر مزد آبادی ، نشر یا زهرا سلام الله ، ص ۱۰۲.

   پنجشنبه 24 تیر 13952 نظر »

درجات حیا و عفت 

 

 

اولین درجه عفت این است که آدم چشم ، گوش ، زبان ، این اعضا و جوارح ظاهریش را ترمز داشته باشد . کار سختی است اما اگر یک مدت آدم کار بکند و شیرینی و لذتش را بچشد میبیند که شدنی است …..

 

آن هایی که اعضا و جوارح هرز بوده خدا شاهد است خواهران و برادران بزرگوار می بینید چه اتفاقی رخ می دهد . آن که چشمش هرز بوده ، گوشش هرز بوده ، ….، راحت حرام از او بر می آید و حرمت های خدا را می شکند .


می دانید آهسته ، آهسته  یک اتفاقی رخ می دهد در وجوداین فرد ، البته به تدریج … 

این قدم اول است که کم کم نسبت به مسائل معنوی بی اشتها می شود ، بی میل می شود …

این اولی علامت مریضی روح است . 

اولین علامت مریضی روح بی میلی نسبت به مسائل دینی و معنوی است .حال ندارد  دعا بخواند ، نماز را دیگر به زور چون مجبوراست می خواند ….

 

لذت نمی برد ، مثل جسم که وقتی مریض است بی اشتها می شودنسبت به غذا ، روح هم که مریض می شود اولین علامت بی اشتهایی روح نسبت به مسائل معنوی است که غذای روح است .


روح را درمان کن اگر درمان نکردی مرحله بعدی به وجود می آید .یواش یواش دچار شک می شود . می گوید ؛ نکند چیزی که راجع به ائمه می گویند راست نباشد ؛


پله بعدی دچار ریب وسوء ظن می شود . 


اگر این قساوت ادامه پیدا کند پله بعدی طوری است که بعضی از مسائل دینی را انکار می کند .

پس ؛ بی اشتهایی ، شک ، ریب و انکار ، اینها مراحلی است که در آن قلب میمیرد …


اما نقطه مقابلش :

مراقبت کند لذت می برد ،اگر عفت و حیا را حفظ کند لذت می برد از عبادات ،از معنویات ، باورهایش قوی می شود . این پله اول عفت است .

اگر آدم این پله را موفق شد پله دوم را هم می تواند برود .

پله دوم این هست که علاوه بر این که ظاهر آدم پاک می شود و عفیف می شود ؛ باطن آدم ، دل آدم ، خلوت آدم ، آن جا هم دیگر افکارشان و شهوانی نمی آید ….


در روایتی است که حضرت عیسی علیه السلام به یارانش فرمود : یاران من ! برادرم موسی سفارش می کرد که یارانش زنا نکنند ، فحشا مرتکب نشوند ، ولی من یک چیز بالاتر به شما می گویم ؛ و آن این که حتی حدیث نفس هم نکنید ، تخیل هم نکنید ، تخیل فحشا را هم در دلتان نکنید . چرا ؟


خودشان جواب می دهند : برای این که کسی که تخیل فحشا را در دلش میآورد مثل یک خانه ای می ماند که تازه رنگ آمیزی شده ، در این خانه یک آتش روشن کنید این آتش خانه را می سوزاند ، اما دود که می زند ، سیاه که می کند …


تخیلات فحشا در دل انسان یواش یواش ، انسان را تاریک می کند ممکن است از جهت فقهی گناه حساب نشود  ….

اما در عین حال آدم را آلوده می کند ….



سخنان حجت الاسلام عالی ، شنیده شده .

   چهارشنبه 23 تیر 13957 نظر »

تحریک جنسی 

 

 

یکی از ایرادهایی که بر حجاب گرفته اند این است که ایجاد حریم میان زن و مرد بر التهاب ها می افزاید و انسان را به جنس مخالف خود حریص تر می کند ؟

 

« برتراند راسل می گوید : اثر معمولی تحریم ، عبارت است از تحریک حس کنجکاوی عمومی و این تحریک ، هم در مورد ادبیات مستهجن و هم در مورد موارد دیگر مصداق پیدا می کند ….»۱

پاسخ

اولا : درست است که ناکامی جنسی عوارض وخیم و ناگواری دارد و مبارزه با اقتضای غرایز در حدودی که مورد نیاز طبیعت است غلط می باشد ، ولی برداشتن قیود اجتماعی مشکل را حل نمی کند بلکه بر آن نیز می افزاید .

 

در مورد غریزه جنسی ، برداشتن قیود ، عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرز و بی بند و بار می کند . در این مورد نیز هر چه بیشتر عرضه گردد ، هوس و میل به تنوع افزایش می یابد .

 

خود راسل در کتاب « زناشویی و اخلاق » اعتراف می کند که عطش روحی در مسائل جنسی ، غیر از حرارت جسمی است . آن چه با ارضا تسکین می یابد حرارت جسمی است نه عطش روحی .

 

آزادی در مسائل جنسی سبب شعله ور شدن شهوات به صورت حرص و آز می گردد ، ولی ممنوعیت و حریم قرار دادن ، نیروی عشق را به صورت یک احساس عالی و رقیق و لطیف و انسانی تحریک کرده و رشد میدهد تا انسان آن را در مسیر صحیح قرار داده و به نحوی که صلاح فرد و اجتماع در آن است سوق دهد .

 

مخالفان حجاب نمی دانند که رها کردن زن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات قرار دادن ، انسان را دیوانه می کند ، چون این امکان وجود ندارد که هر خواسته برای هر فردی برآورده شود ، غریزه او بدتر سرکوب شده و منجر به عقده می شود .

 

برای آرامش غریزه دو چیز لازم است : یکی ارضای غریزه در حد حاجت طبیعی و دیگری جلوگیری از تهییج و تحریک آن .

 

ثانیا : تحریک جنسی که از پوشش حجاب پدید می آید ، می تواند محرک شهوت برای ازدواج از راه مشروع باشد .۲

 

 

۱_ دیده شده در کتاب اسلام شناسی و پاسخ به شبهات ، علی اصغر رضوانی ، به نقل از جهانی که من می شناسم ، ص ۷۰.

۲ _دیده شده در اسلام شناسی و پاسخ به شبهات ، علی اصغر رضوانی ، نشر مسجد مقدس جمکران ، ص ۵۳۲.

   چهارشنبه 23 تیر 13951 نظر »

1 ... 63 64 65 ...66 ... 68 ...70 ...71 72 73 ... 89