حجت الاسلام والمسلمین دکتر یحیی جهانگیری استاد حوزه و دانشگاه و مبلغ بین المللی در نشست که با موضوع معرفی شخصیت جهانی پیامبر اکرم سلام الله و در فضای اسکای روم برگزار شد ، ضمن تبریک مبعث پیامبر بزرگ اسلام گفت : 《الناس》 هایی که در قرآن کریم آمده است به این مفاهیم است که ما حق نداریم این مفاهیم را برای یک قوم خاص و یا یک قشر در نظر بگیریم . به تعبیر نویسنده قرآن، کتاب خدا با 《الله》 در سوره حمد شروع می شود و با 《الناس》 در سوره ناس پایان می یابد . گویی خدا می خواهد بگویید که این قرآن کتابی است که با الله شروع می شود و پایانش برای ناس است . تا مردم را به الله پیوند بزند .

دکتر جهانگیری با اشاره به فراشمول بودن مفاهیم قرآنی گفت : پس از پیامبر عزیز اسلام دو برداشت مفاهیم قرآنی اتفاق افتاد ، یک برداشت ، برداشت اموی و عباسیان بود که معتقد بودند اسلام ذاتا فرازمینی است و ما باید این اسلام را به اسلام زمینی تنزل دهیم .

وی افزود : به همین دلیل شوع کردند با حمله به ایران، مصر ، اندلس و.. خاکهای دیگر را فتح کردند . و درحقیقت نگاه آنهاست اسلام ، بسط خاک و توسعه زمین بود .

دکتر یحیی جهانگیری ضمن بیان خوانش علوی از اسلام گفت : در این نگاه ، بسط اسلام ، نشر اسلام در قلبها بود ، همانطور که امیرالمؤمنین (ع) به یمن رفت ولی خاک آنها را تصرف نکرد بلکه قلب هایشان را فتح کرد .

وی ادامه داد : امام رضا (ع) به مرو رفت و دلها را فتح کرد ، و این نوع فتح ، فتح تمدنی است .

این مبلغ بین المللی گفت : اگر ما خوانش علوی از اسلام را قبول داریم باید مثل آنها عمل کنیم و بدانیم فتح خاک ملاک نیست بلکه فتح قلب ها ملاک است .

دکتر جهانگیری با اشاره به نگاه امام در مورد حوزه های علمیه گفت : امام می فرمود : حوزه های علمیه باید نبض تفکر جهانی در دستشان باشد و مهیای عکس العمل باشند .
وی افزود : طبق نظر امام ( ره ) حوزه های علمیه فقط نباید برای جهان اسلام برنامه داشته‌ باشند بلکه باید برای حکومت های غیر اسلامی نیز برنامه داشته باشند .

حجت الاسلام و المسلمین یحیی جهانگیری گفت : بشر امروز و در دوران پست کرونا از انواع ایسم ها خسته شده است و به سوی خدا بازگشته است اما خدای مسیحیت را نمی خواهد چون خدای مسیحیت نتوانسته دردهای او را درمان کند و خدای اسلام را نیز نمی خواهد چراکه خدای اسلام هم ، اسلام وهابیت است ، نه اسلام ناب محمدی .

جهانگیری ادامه داد : باید بلد باشیم به دل دشمن بزنیم و اسلام ناب محمدی را به جهان تبلیغ کنیم، در حقیقت اسلام افرادی را می خواهد که بتوانند در دل دشمن برای اسلام کار کند . و اسلام در مقیاس جهانی فردی را می خواهد که مقیاس جهانی عمل کند.

جهانگیری ضمن اشاره به رخوت طلاب در تبلیغ اسلام گفت : مبلغین ما می ترسند که به قدسیت شان و مقدس مآبی آنها لطمه ای وارد شود و به همین جهت به دل دشمن نمی زند و اسلام را بی پروا تبلیغ نمی کند. و اسلام هر چه ضربه خورد از این مقدس مآب ها بود .

جهانگیری در پایان گفت : شرنوشت کسانی که در مقیاس جهانی عمل می کنند ، سرنوشت پیامبر است و به شهادت ختم می شود .

   چهارشنبه 11 اسفند 1400نظر دهید »

جشن میلاد حضرت زهرا سلام الله 

 

سرکار خانم دکتر میر جلیلی استاد حوزه و دانشگاه در جلسه حضوری که به مناسبت میلاد کوثر آل احمد، حضرت زهرا سلام الله علیها در جوار قبور مطهر شهدای گمنام در تپه نورالشهدا برگزار شد ضمن تبریک میلاد آن بانوی بزرگ گفت : اعمال ما دارای ظاهر و باطن است .

دکتر میر جلیلی گفت : خداوند اراده کرده است که هر گونه آلودگی را از اهل بیت سلام الله دور کند . اهل بیت سلام الله الگویی است که باید به آنها تاسی بجوییم.

دکتر میرجلیلی با اشاره صفات حضرت زهرا (س )گفت : زهرا سلام الله دیگران را بر خود ترجیح می داد .

میرجلیلی افزود: اگر ما دیگران را بر خود ترجیح دهیم خداوند بهترین را به ما بر می گرداند. همانطور که خداوند فرموده اگر شما انفاق کنید، شما را گسترده تر می کنم این بدان معناست که اگر ديگران را بر خود ترجیح دهیم برکت زندگیما بیشتر و گسترده تر می شود .

این استاد حوزه با اشاره به صفت صدق زهرای مرضیه (س )گفت : حضرت زهرا( س) صادق بود . صدق صفتی است که بنیان خانواده را مستحکم می کند .

میرجلیلی زن را نقطه ی مرکزی نظام خانواده دانست و بیان داشت : این نقطه‌ی مرکزی نظام خانواده از سوی صهیونیست مورد تهاجم قرار گرفته تا بنیاد خانواده را سست کند .

دکتر میر جلیلی با اشاره به اهمیت فرزند آوری گفت : حضرت زهرا (س) تنها ۹ سال در خانه ی علی (ع) زندگی کرد و در این ۹ سال ۵ فرزند آورد .

وی ادامه داد : اگر خانمی به زهرا ( س) تاسی کند باید فرزند آوری را در زندگی خود اولویت قرار دهد .

میرجلیلی در پایان گفت : تاسی کردن یعنی (ومن توکل علی الله فهو حسبه ) هر کس توکل کند بر خداوند ، خدا او را کافی است .

   دوشنبه 4 بهمن 1400نظر دهید »

دکتر فاطمه جمشیدی استاد حوزه و دانشگاه در جلسه برخط:

 

پیامبر صلی الله در مورد اهل بیت خود اینگونه فرموده اند که اینها خواص هستند ، گوشت تن آنها ، گوشت تن من است ، خون آنها ، خون من است ، هر کس این ها را ازار دهد مرا آزار داده است ، هر کس به این ها اندوه بدهد مرا اندوهناک کرده است . هر کس با این ها دوست باشد با من دوست است .

نکات تربیتی بسیاری در این حدیث وجود دارد که چقدر خوب است که انسان بتواند این مراتب تربیتی را رعایت کند و همچنین در حق فرزندان خود دعا کند .

کلیدواژه ها: حدیث کسا
   جمعه 17 دی 1400نظر دهید »

حرکت پیامبر(ص) به سوی غار در لیله المبیت


به چه علت در لیله المبیت،رسول الله(ص) مستقیما به مدینه نرفته و به غار ثور رفتند؟


چون دشمن به دنبال پیامبر و در تعقیب پیامبر بود .
پیامبر پس از خبر از قصد ترور خود شبانه از مکه خارج و علی ع را در جای خود نهاد و این شب معروف به لیله المبیت شد .
در هنگام خروج مخفیانه با ابوبکر برخورد و او را همراه خود برد .
و پس از یک یا چند روز ماندن در غار ثور و ناامیدی قریش از دست یافتن به پیامبر ، پیامبر راهی مدینه گردید .

 

در شب پنجشنبه اوّل ماه ربیع الاول (سال چهاردهم بعثت) رسول خدا(ص) از مکه بیرون رفت و در همان شب علی(ع) در بستر رسول خدا خوابید و آن شب را لیلة المبیت گفتند.


آن حضرت برای رفتن به یثرب می بایست به شمال مکه می رفت؛ اما برای گمراه کردن مشرکان، راه جنوب را برگزید و به کوه ثور رسید. آن حضرت، به همراه ابوبکر وارد غار ثور شد و مدت سه روز در آن مخفی بود. مشرکان تا نزدیکی غار ثور آمدند، اما به اعجاز الهی، عنکبوتان تارهایی را بر درِ غار تنیدند تا مشرکان را از رفتن به درون آن منصرف کنند؛ چراکه آنان با دیدن تارهای عنکبوت تصور کردند کسی وارد غار نشده است!

علت آن هم آگاهی پیامبر(ص) از نقشه مشرکان قریش برای ترور بود که برخی بیان می‌دارند که آیه وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرینَ (ترجمه: هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند آنان با خدا از در حیله وارد می‌شوند خداوند حیله می‌کند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.)[ انفال–۳۰] درباره همین خبردادن به پیامبر(ص) نازل شده است. لیلة المبیت شبی است که پیامبر(ص) به امر الهی از مکه به مدینه هجرت کرد و به سبب تصمیم سران قریش بر قتل آن حضرت، از علی(ع) خواست تا به جای او در بسترش بخوابد و مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشوند.

خداوند در عظمت این جانفشانی علی(ع) آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»﴿۲۰۷﴾ (ترجمه: و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این‌] بندگان مهربان است.)[ بقره–۲۰۷] را نازل فرمود. حضور در غار ثور رسول خدا در شب اول ربیع الاول رهسپار غار ثور شد و ابوبکر بن ابوقحافه نیز با وی همراه گشت و پس از سه روز که در غار ثور ماندند، در شب چهارم ربیع الاول راه مدینه را در پیش گرفتند.

شروع همراهی ابوبکر با پیامبر (ص) چندان مشخص نیست و برخی گفته‌اند پیامبر (ص) در راه اتفاقی ابوبکر را دید و همراه خود برد. همچنین نقل دیگری است که پیامبر (ص) در شب حمله مشرکان به خانه ابوبکر رفت و از آنجا به طرف غار ثور رهسپار شد .قول سومی است که بیان می‌دارد ابوبکر به سراغ پیامبر (ص) آمد و علی (ع) او را به مخفیگاهش راهنمایی کرد.

 

منابع جهت مطالعه :
فروغ ابدیت ، جعفر سبحانی
الصحیح من سیره النبی الاعظم ، جعفر مرتضی عاملی

   پنجشنبه 15 مهر 1400نظر دهید »

حدیث سلسله الذهب

ورود امام به نیشابور و بیان حدیث سلسلة الذهب مهم ترین واقعه ی ماندگار این سفر است. در مسیر سفر خراسان، حضرت رضا(علیه السلام) با عبور از شهرهای مختلف، به نیشابور رسیدند و با استقبال باشکوه مردم آن شهر روبه رو شدند؛ به گونه ای که دانشمند اهل سنت، حاکم نیشابوری شافعی، می نویسد: «به هنگام استقبال از امام، گروهی گریان و زار بودند و عده ای خود را به خاک می ساییدند و برخی نیز پای اشتر امام را می بوسیدند.»[ ابن صباغ، الفصول المهمة، ج۲، ص ۱۰۰۲. ] گزارش حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور[ متأسفانه اثری از کتاب تاریخ نیشابور نیست و گزارش های این کتاب در متون حدیثی علمای شیعه و سُنیِ پس از آن درج است. ] خواندنی است.

 

او می نویسد: «وقتی حضرت رضا(علیه السلام) وارد نیشابور شد، سوار بر قاطری خاکستری رنگ بود. در بین راه، دو پیشوای حافظ حدیث پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، ابوزرعه و محمدبن اسلم طوسی، مهار استر آن جناب را گرفته و عرض کردند: آقای ما، ای پیشوایی که فرزند ائمه ی طاهرینی، ای بازمانده ی نژاد پسندیده، تو را به حق اجداد ارجمندت قسم می دهیم سایبان مهد را یک طرف فرما تا جمال مبارک شما را ببینیم و حدیثی از اجداد خود بیان کن که یادبودی برای ما باشد.
امام استر را نگه داشت و سایبان را کناری زد. چشم جمعیت به جمال انورش روشن شد. گیسوان مبارکش شبیه گیسوان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. تمام طبقات ایستاده محو در تماشای رخسار مبارکش بودند. بعضی با مشاهده ی آن جناب، فریادی از شادی کشیدند. عده ای واله گونه اشک شوق می ریختند از این موهبت [و] هر کدام به طریقی ابراز احساسات می کردند. بعضی از شوق، گریبان چاک می زدند و خویش را در خاک می انداختند و لجام استر را می بوسیدند. [برخی نیز] گردن برافراشته تا آن جناب را مشاهده کنند. تا ظهر به طول انجامید. در این موقع، نویسندگان و قضات فریاد کشیدند: مردم گوش کنید و حفظ نمایید. فرزند پیامبر را نیازارید [و] ساکت باشید. ۲۴هزار قلمدان خارج شد، غیر از کسانی که دوات به کار بردند.»[ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص ۳۰۸. ]
آن گاه امام رضا(علیه السلام) که در عَماری (کجاوه) نشسته بودند، سر بیرون آورده و فرمودند:

«از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که گفت: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که گفت: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که گفت: از پدرم حسین بن علی شنیدم که گفت: از پدرم امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که گفت: از پیامبر شنیدم که گفت: از خدای عزوجل شنیدم که گفت: «لااله الّا اللّه حصنی، فمن دخل حصنی أمن من عذابی»؛ «لا اله الا اللّه دژ من است؛ پس هرکس به دژ من درآید، از عذاب من ایمن خواهد بود».»


اسحاق بن راهویه گوید: «چون کاروان به راه افتاد، امام فریاد زدند: بشروطها و أنا من شروطها؛ (با وجود شرط های آن و من از شرط های آنم.)»[صدوق، التوحید، ص ۲۵؛ مناوی، فیض القدیر، ج۴، ص ۴۸۹. ]

مقصود این است که اقرار به کلمه ی توحید هنگامی سبب نجات است که جامعه به دست حاکم الهی اداره شود و حکومت به حق باشد تا مردم بتوانند به حقیقت توحید برسند؛ زیرا حقیقت توحید، پرستش خدای یگانه است بدون هیچ شریکی. این حدیث به سلسلة الذهب (زنجیر طلا) معروف است؛ زیرا رجال سند آن تا حضرت جبرئیل، همه از معصومان(علیهم السلام) هستند؛ همچنین از احادیث قدسی نیز محسوب می شود؛ چون گوینده ی آن ذات اقدس الهی است.

 

پرسمان

   چهارشنبه 14 مهر 1400نظر دهید »

چرا پیکیر مکفون امام حسن علیه السلام تیرباران شد ؟ 

 

معاويه براي اجراي نقشه‌هاي شوم خود و زمينه‌سازي ولايت عهدي يزيد، فقط امام مجتبي ـ عليه السلام ـ را مانع مي‌ديد ، لذا نقشة قتل آن حضرت را طرح كرد و از همان روزهاي نخست با تحريك عوامل خود حتي در درون خانوادة امام ـ عليه السلام ـ نقشه‌هايش را به اجرا درآورد. در هنگام حركت آن حضرت از كوفه به مدينه نقشة شهادت امام به طور زيركانه‌اي طرح شد، به گونه‌اي كه شخص كوري با عصاي مسموم به امام حمله برد و امام را مجروح كرد ، ولي امام ـ عليه السلام ـ نجات يافت، بلاذري مي‌گويد: كه معاويه به دختر سهيل بن عمرو گفت: صد هزار دينار به تو مي‌دهم كه به امام سمّ بخوراني، و در پايان معاويه توسط دختر اشعث (جُعْده) نقشة قتل امام را به وسيلة سم اجرا كرد. همچنين ابن خلدون مي‌نويسد: (يزيد با وعدة ازدواج به جُعْده سبب شهادت امام شد.)

سرانجام امام مجتبي ـ عليه السلام ـ در 28 صفر سال 50 و به نقلي 51 هجري به دست جُعْده همسرش به شهادت رسيد.

امام وصيت كرده بود كه او را نزديك قبر پيامبر گرامي ـ صلي الله عليه وآله ـ دفن كنند و اگر ممانعت كردند در كنار قبر مادرش دفن كنند.

دار و دستة بني اميه به سركردگي معاويه مانع از دفن امام در كنار قبر رسول خدا شدند و عايشه هم در اين ماجرا آتش بيار معركه بود، و سوار بر قاطري جلوي جنازة امام ايستاد و از دفن امام در خانة رسول خدا ممانعت كرد و گفت: آيا مي‌خواهيد كسي را كه من دوست ندارم، در خانة من دفن كنيد، در همان حال ابن عباس جلو آمد و به عايشه گفت:

يك روز سوار بر شتر شدي (اشاره به جنگ جمل) يك روز هم بر قاطر سوار شدي براي جلوگيري از دفن جنازة پسر رسول خدا، اگر زنده بماني يك روز هم سوار بر فيل مي‌شوي تا خانة كعبه را خراب كني. تو 9/1 از يك هشتم خانة رسول خدا را به ارث مي‌بري، چطور آن را تصرّف كردي؟

 

امام حسين ـ عليه السلام ـ مانع از درگيري خونين شد و جنازه را به طرف بقيع حركت دادند و سرانجام امام مجتبي ـ عليه السلام ـ در قبرستان بقيع و در كنار قبر مادر بزرگ خود فاطمه بنت اسد مدفون شد، وقتي خبر شهادت امام به معاويه رسيد، تكبير گفت و سجده شكر به جا آورد و اطرافيانش نيز چنين كردند.[1]در قسمت‌هايي از زيارت جامعه، خطاب به امام حسن ـ عليه السلام ـ ماجراي شهادت آن حضرت را از زبان امام باقر ـ عليه السلام ـ چنين نقل مي‌كند:
يا مواليّ …. وشهيد فوق الجنازه قد شكّت بالمهام الكفانه[2] اي سروران من…! بعضي از شما شهيدي هستيد كه دشمنان اسلام بر جنازة شما تيراندازي كردند، به طوري كه كفنتان سوراخ سوراخ گرديد….
ابن شهر آشوب مي‌گويد: به هنگام بردن جنازة امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ به سوي بقيع، افراد شرور و پست به پشتيباني امويان به جنازة آن حضرت تيراندازي كردند،[3] به طوري كه هنگام دفن هفتاد تير از بدن آن حضرت جدا نمودند،[4] «وَرَموا بِالنبال جنازته حتي سَلَّ منها سبعون نَبلاً[5]» جنازة آن حضرت را تيرباران كردند، تا جايي كه هفتاد چوبة تير به تابوت آويخته شد
——————————————
[1] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 42 به نقل از تاريخ تحليلي و سياسي اسلام‌، علي اكبر حسني، چاپ اول (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373) ص 480.
[2] ـ بحارالانوار، ج 99، ص 166.
[3] ـ احمد زماني، حقايق پنهان، چاپ اول (قم: دفتر تبليغات اسلامي، 1375) ص 306.
[4] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 50.
[5] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 44.

   سه شنبه 13 مهر 1400نظر دهید »

سید محسن محمودی : حوزه علمیه خواهران ورامین باید محور فعالیتهای فرهنگی و تبلیغات باشد .

 

حجت الاسلام و المسلمین سید محسن محمودی در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید که در مدرسه علمیه کوثر ورامین و در جمع نوورودان این مدرسه برگزار شد ضمن تبریک به مناسبت هفته دفاع مقدس و شروع سال تحصیلی جدید گفت: زنان به خصوص زنان شهرستان شهید پرور ورامین در عرصه دفاع مقدس همواره سنگرداران بودند .
سید محسن محمودی در جمع نو ورودان سال تحصیلی۱۴۰۰__ ۱۴۰۱ گفت: ورودی های امسال حدود ۵۰ نفر بودند و از این تعداد ۲۰ نفر به عنوان طلبه و سرباز امام زمان پذیرفته شده است.
سید محسن محمودی افزود : حوزه علمیه خواهران ورامین باید محور فعالیتهای فرهنگی و تبلیغ شهرستان ورامین باشد.

سید محسن محمودی با اشاره به شبهات فراوان در شبکه‌های اجتماعی اظهار داشت : وظیفه پاسخ دادن به این شبهات خواهران و طلاب خواهر هستند و باید از این ظرفیت به نحو احسنت استفاده کرد.

محسن محمودی افزود: حوزه های علمیه خواهران شهرستان ورامین جزو بهترین حوزه های سراسر کشور هستند . و در طی ۲۵ سالی که از افتتاح این حوزه می گذرد ، ۶۰۰ خواهر طلبه در این حوزه درس خواندند و از این تعداد ۳۱۰ فارغ التحصیل یا دانش آموخته داشته است .

حجت‌الاسلام و المسلمین محمودی ضمن اشاره به بالا بودن سطح سواد علمی و فرهنگی خواهران طلبه به انتقاد از عملکرد وزارت آموزش و پرورش پرداخت و بیان داشت : چرا تاکنون از خواهران طلبه به عنوان معلمان فرهنگی و دینی در مدارس استفاده نشده و نمی‌شود و این خود یک ظلم بزرگ به فرزندان این سرزمین است .

وی افزود: باید ارتباط تنگاتنگی میان مدارس و حوزه های علمیه وجود داشته باشد تا مدارس بتوانند از ظرفیت‌های علمی و معنوی حوزه‌های علمیه در جهت ارتقاء سطح علمی و مذهبی دانش آموزان بهترین بهره را ببرند.

سید محسن محمودی در پایان گفت : باعث افتخار است که خواهران طلبه در شرایط کرونایی فعالیت‌های بسیار خوبی را چه در سطح شهرستان و چه در سطح کشور انجام دادند .



   شنبه 3 مهر 1400نظر دهید »

حضرت امام حسن مجتبي (س) در يك محفل خانوادگي …

حضرت امام حسن مجتبي (س) در يك محفل خانوادگي، فرزندان و برادرزاده‌هاي خود را جمع كرد و براي آنها سخنراني كرد و آنها را نصيحت كرد.

اين بيان نوراني امام حسن مجتبي (ع)هم براي اين عزيزان سودمند است و هم براي همه ما كه فرزند داريم، مي‌خواهيم آنها را پرورش دهيم،

فرمود: «إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين» فرمود: «بَنيَّ وَ بَني أَخِي»؛ يعني فرزندان ما و برادرزاده‌هاي من! شما الآن نوجوان هستيد، سنّ‌ شما كم است، در آينده جزء بزرگان جامعه هستيد و به تعبير امروز, آينده‌سازان هستيد « يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كِبارُ قَومٍ آخَرين فَتَعلَّمُوا العِلمَ» بكوشيد از عمرتان حداكثر استفاده را ببريد، دانشمند و عالِم با عمل باشيد،

بعد فرمود هيچ كدام از شما طوري نباشد كه دفترچه خاطرات نداشته باشيد، همه شما يك دفترچه داشته باشيد، هر جا رفتيد مطلب علمي, سودمند, اخلاقي شنيديد تاريخ آن را, مطلب آن را در همان دفترچه يادداشت كنيد،

«فَتَعلَّمُوا العِلمَ» و اگر كسي نتوانست، مطلبي را در حافظه بسپارد، برابر آنچه در آن دفترچه علمي نوشت، در اتاق مطالعه گذاشت، هر وقت خواست به آ‌ن مراجعه مي‌كند و از آن بهره مي‌برد.

اين سفارشي بود كه امام مجتبي (س) به فرزندان خود و به برادرزاده‌هاي خود فرمود كه: «َبنيَّ وَ بَني أَخِي إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين».

 

 

منبع : دیدار با جمعی از دانش آموزان مشهد مقدس ۱۳۹۳/۲/۲۰.حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)

   دوشنبه 22 شهریور 1400نظر دهید »

سفارش به امامت

در لحظه های آخر روز عاشورا امام حسین علیه السلام به هنگام خداحافظی با خواهران و فرزندان امام سجاد علیه السلام را در آغوش گرفت و فرمود:

ای پسرم ! تو پاکیزه ترین فرزندان من می باشی . بهترین خاندان من هستی و تو از طرف من سرپرست زنان و کودکان خواهی بود . این ها غریب و خوارند دچار ذلت و یتیمی شدند، دشمنان آنها را سرزنش می‌کنند ، مشکلات فراوان روزگار به آنها روی آورده است ، هر گاه فریاد کشند آنها را ساکت کن و هر گاه وحشت کرده اند آنها را تسکین ده. و افکار پراکنده شان را با کلماتی نرم سامان بده زیرا کسی از مردانشان نمانده است تا با آنان انس بگیرد جز تو و کسی ندارند که نزد او شکوه دل کنند غیر از تو ، آنها را به حال خود بگذار تا تو را ببویند و تو آنان را ببویی ، تا بر تو گریه کنند و تو هم بر آنان گریه کن .
سپس امام حسین علیه السلام دست امام سجاد علیه السلام را گرفت و با صدای بلند خطاب به همه زنان و کودکان فرمود: ای زینب ! ای ام کلثوم! ای سکینه ! ای رقیه ! ای فاطمه !
سخن مرا بشنوید و بدانید که این پسرم جانشین من و خلیفه من بر شماست و امامی است که اطاعت او واجب است.

 

منبع : فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام محمد دشتی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین صفحه ۳۱۹

   شنبه 30 مرداد 1400نظر دهید »

اسماعیل طلا کیست؟

 

سقاخانه اسماعیل طلا یکی از از اماکن قدیمی حرم مطهر امام رضا (ع) و در واقع قدیمی‌ترین سقاخانه این آستانه نورانی با حدود ۳ قرن قدمت است که طی سال‌های متمادی زائران و مجاوران حضرت با نوشیدن آب از این مکان متبرک جان تازه‌ای می‌گیرند و شفای بیماران را از امام رئوف طلب می‌کنند.

این سقا‌خانه در مرکز صحن انقلاب قرار گرفته صحنی که قدیمی‌ترین حیاط حرم است و پیش از این صحن عتیق و یا صحن کهنه به آن گفته می‌شد. سقا‌خانه روبروی ایوان طلا و مشرف به ضریح و گنبد مقدس امام رضا علیه‌السلام است.

 

 

این سقاخانه حد فاصل سال‌های ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ هجری قمری در زمان سلطنت نادرشاه افشار بنا شد و سنگ مرمری به دستور نادرشاه با ظرفیت ۳ کر آب معادل هزار و 130 لیتر در آن قرار گرفت. این سنگ از هرات به مشهد منتقل شد و نقل است در یکی از جنگ‌ها به غنیمت گرفته شده بود.

در زمان فتحعلی‌شاه قاجار یکی از سرداران سپاه «اسماعیل خان سنگسری» نام داشت. روزی بسته‌ای به عنوان هدیه به دربار فتحعلی شاه رسید و ظاهر قضیه به این صورت بود که در درون این بسته هدیه‌ای برای پادشاه ارسال شده است اسماعیل‌خان به این بسته مشکوک شده و فوراً آن را از پادشاه دور کرد که پس از باز کردن، بسته منفجر شد.

فتحعلی شاه به خاطر این هوش و ذکاوت اسماعیل‌خان دستور داد به اندازه وزنش به او طلا بدهند و اسماعیل‌خان هم با این هدیه ستون‌ها و گنبد سقاخانه حرم امام رضا (ع) را طلایی کرد. از آن زمان این سقا‌خانه با نام سقاخانه اسماعیل طلا معروف شد.

 

تسنیم

   دوشنبه 31 خرداد 1400نظر دهید »

1 3 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 57

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 194
  • دیروز: 3380
  • 7 روز قبل: 12588
  • 1 ماه قبل: 24891
  • کل بازدیدها: 1203381
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 23
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 15
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 17
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
 
مداحی های محرم