
آبرو حق خداست

مرحوم كليني از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) نقل كرد، فرمود مملكت بايد عزيز باشد, باشكوه و جلال و عزّت باشد. كشور شيعه به بركت خود اينها كشور عزّتمند است. اين را مرحوم كليني از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) نقل كرد كه «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَی الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَه» ۱ فرمود ذات اقدس الهي مؤمن را آزاد خلق كرد هر كاري ميخواهد بكند در مرز حلال آزاد است؛ اما كاري بكند كه حيثيت او و عزّت و شكوه و جلال او از بين برود حق ندارد؛ چون آبرو حقّ ما نيست، ما بايد بدانيم بعضي از امور را ما امين و بعضي از امور را مالك هستيم، خدا اين مال را از راه حلال كه به ما داد فرمود مال شماست « لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْن »۲ مال, مِلك ماست خواستيم به كسي بدهيم، خواستيم ندهيم؛ اما آبرو براي ما نيست ما امينيم نه مالك.
آيا كسي حق دارد حرفي بزند كه آبروي او برود يا معصيت كرده؟ اگر كسي آبروي ديگري را ببرد حرام است، خود شخص كاري بكند كه آبرويش برود حرام است، آبرو براي ما نيست، آبرو امانت خداست نزد ما. چرا اگر ـ خداي ناكرده ـ تجاوز جنسي بشود همه بستگان اين زن پس بگيرند شكايت را و رضايت بدهند پرونده همچنان باز است؛ براي اينكه ناموس زن يا ناموس مرد مال كسي نيست اينها مال خداست حقّ الله است ما به عنوان امين, حافظ او هستيم اگر كسي ـ معاذ الله ـ به يك زن تجاوز عمدي كرد همه بستگان او رضايت بدهند پرونده هنوز باز است اين مثل خون نيست. اگر كسي را كُشتند اولياي دم رضايت دادند مسئله حلّ است «مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً »۳ او آمد رضايت داد، قصاص نميشود؛ اما تجاوز جنسي از اين سنخ كه نيست. اين گونه از آبروها مال خداست و انسان، امين است و بايد اين را حفظ كند.
بيان نوراني امام صادق(سلام الله عليه) اين است كه هيچ كشوري حق ندارد خودش را ذليل كند؛ اين را مرحوم كليني در باب عزت و شكوه از وجود مبارک امام صادق نقل كرد.۴
۱_ الکافی ، ج۵، ص۶۳.
۲ _ سوره نساء، آيه۳۲.
۳_ سوره إسراء، آيه۳۳.
۴_ سخنان آیت الله جوادی آملی ، دیده شده در http://www.javadi.esra.ir/web/office/-/جلسه-درس-اخلاق-1395-05-07
6 نظر » 
حاج آقا زمزمه هایی به گوش میرسد که میگویند دنیا به پایان میرسد

خداوند متعال درقرآن میفرماید که احدی خبر از پایان دنیا ندارد حتی پیامبر صلوات الله علیه .از ایشان پرسیدند که آخر دنیا چه زمانی میرسد و قیامت کی شروع میشود آیه آمد که: لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ۱ یعنی وقت قیامت را احدی جز خدا نمیداند ….
همیشه شما یک چیزی را که می خواهید بپرسید از مهندسش بپرسید.آن کسی که دنیا را مهندسی کرده آن خالقی که هستی را آفریده خودش گفته که پایانش را احدی نمیداند پیغمبری هم خبر ندارد
چندتا علم مخصوص خداست پایان قیامت مخصوص خداست هرکس هر چه بگویددروغ گفته است.۲
۱_ سوره اعراف ، آیه ۱۸۷ .
۲_ پاسخ حجت الاسلام قرائتی
نظر دهید » 
چرا جسم برخی در قبر متلاشی نمی شود ؟

بعضی از روح های پاک و مطهر و قوی وقتی که از دنیا می روند و چون توجه دارد به بدنش خداوند متعال به احترام توجهی که او به بدنش دارد خداوند متعال به احترام توجهی که او به بدنش دارد ، بتن را نگه می دارد .
بگذارید به عبارت بهتر بگویم آن روح مطهر و قوی و پاک با اجازه خدا با توجه خودش به این بدن کاری می کند که بدن نپوسد .
پس این برای انسان های خاص اتفاق می افتد و برای همه نیست . آدم هایی که روح های پاک و قوی دارند چون توجه به بدنشان دارند به اذن پروردگار عالم و با توجه کاری می کند که روح نپوسد .
لذا در روایت داریم که بدن اولیاء الهی هیچ وقت نمی پوسد ، بدن بعضی از بندگان خوب خدا غیر از معصومین در همین زمان های نزدیک مثل مرحوم ابن بابویه ، شیخ صدوق ، ایشان نزدیک به هزار سال پیش زندگی می کرده که اصلا به دعای امام زمان عجل الله متولد شده است ….
ایشان در زمان فتحعلی شاه قاجار حدود ۱۹۰ سال پیش بر اثر یک بارندگی شدید که یک سیلی راه افتاده بود کنار قبر ایشان ، قبر ایشان تخریب می شود و بدن ایشان پیدا می شود. بعضی از بزرگان رفتند برای دیدن بدن و بدن را دیدند کاملا سالم بوده ….
بدن مرحوم حر در زمان شاه اسماعیل صفوی معروف است که رحمت الله جزایری در کتاب انوار نعمانیه آورده است که : بر اثر علتی قبر حر شکافته می شود و بدن کاملا سالم و حتی دستمالی که اباعبدالله علیه السلام بر سرش بسته بود ……. آن دستمال هم بود که بعد از آن شاه اسماعیل دستور می دهد بارگاه برای این قبر درست کنند ….
البته معنایش این نیست که هر کس بدنش پوسید آدم خوبی نبوده است ……
سخنان حجت الاسلام عالی.
2 نظر » 
آزادی نگاه

خانم محجبه ای هستم و همسرم مقید به دین و روزه و نماز هستند و حتی خمس و زکات، ولی هر وقت بیرون می رویم همسرم یک دل سیر زن های بد حجاب را نگاه می کند و این من را خیلی ناراحت می دهد . آیا اگر من برای این که شوهرم در بیرون چشمش دنبال خانم ها ی دیگر نباشد آرایش کنم و حجاب را کم کنم این اشکالی دارد یا خیر ؟
قبل از این که راهکار را بگویم یک ذکری است از مرحوم شیخ رجبعلی خیاط برای درمان نگاه به نامحرم ، گاهی وقت ها یک دارو را خود طرف باید مصرف کند گاهی وقت ها اطرافیان هم که مصرف کنند اثرش به او می رسد مرحوم شیخ رجبعلی خیاط با آن ارتباطاتی که داشته این ذکر را فرموده : یا خیر الحبیب و المحبوب صل علی محمد و آله .
این ذکر را زیاد بگویید ، اگر خانم می تواند این ذکررا به همسرش هم بگوید و نگوید هم برای چی که شخصیت او را هم به هم نزند ….
پرهیز کنید از گردش های بیهوده و بی هدف ، این خانم اگر یک کم مشغولیت هایی را در منزل برای هسرش درست بکنند حتی تفریح هایی درست کنند که نامحرم خیلی نباشد … این می تواند یک کم آلودگی را کم کند .
نکته دیگر که بارها گفته ایم ، خانم بزرگوار برای شوهرتان هر چه قدر او دوست دارد ، زیبایی هایی که او حس می کند مورد نظرش است ایجاد بکند و به قول ما چشم شوهرش را پر کنند . ما اگر سیر شویم در خانه هم زن و هم مرد ، آدم سیر قدیمی ها گفته اند هفت رنگ پلو هم که نشانش دهند خیلی میل ندارد ….
نسخه دیگر هم ذکر استغفار است که به نیت همسر بگوید ، مادر به نیت پسرش بگوید چون این سوال خیلی همه گیر است.
نکته آخر به صورت غیر مستقیم آسیب های نگاه نامحرم را به صورت داستانی برای او تعریف کند به عنوان مثال شخصی خیلی چشم چران بود و این چشم چرانی باعث شد آن جذابیتی که همسرش برایش داشت ، آن جذابیت دیگر برایش عادی شود .
لذا بارها دیده اینکه می گویند بگذارید فضا باز باشد تا زن ها و مردها نسبت به یکدیگر عادی شوند .اتفاقا این عادی شدن خطر است ، اصلا خدا خواسته این دو تا نسبت به هم جذاب باشند نمی خواهد عادی شوند ، می خواهد توجه بکنند ، خب عادی که می شود هر طور که خانمش در خانه راه می رود برایش لذت بخش نیست .حیا و عفت زندگی خودشان را گرم می کند ….
و آخرین نکته ها : آرامش کم می شود ، عقل ها بیمار می شود ، تنوع طلبی بی پایان ایجاد می شود ، بدنامی طرفین درست می شود ( این ها موارد مصداق هم دارد ) مقایسه های هوس آلود اذیتشان می کند ، نگرانی دائمی اذیتشان می کند ، خانواده ها از هم پاشیده می شود .
این را به صورت غیر مستقیم خانم برای آقا بگوید و بگوید این ها قشنگ است ؟ نه ، چرا که این ها ریشه اش آزادی نگاه است .
سخنان حجت الاسلام ماندگاری ، شنیده شده .
1 نظر » 
دست دادن با نامحرم

چرا نباید با نامحرم دست دهیم ؟
اگر خدا به زن گفته ارتباطت را با نامحرم محدود کن برای این است که خودت را کوچک نکنی . خدا می خواهد کرامت زن را حفظ بکند .
حاج آقا این چه کرامتی است من که نمی فهمم ؟!
همه ماها می فهمیم ، گاهی وقت ها داخل هواپیما نشسته ایم می گویند به خاطر یک اشکال کوچک ، یک قطره بنزین ناخالص رفته داخل باک هواپیما .
آقا یک قطره که چیزی نمی شود ، مثل یک دست دادن با نامحرم که چیزی نمیشود .
نه ، آن جا به کارشناس اطمینان داریم ، می گوییم ؛ گفته است یک قطره بنزین ناخالص اگر برود داخل هواپیما در بالا اشکال پیدا می کند .
خواهر بزرگوارم یک دست دادن با نامحرم هم شما الان فکر می کنید که چیزی نیست ولی در واقع کرامت تو را پایین کشیده .
برو ببین همان آقا وقتی می خواهد همسر انتخاب کند به او بگویند خانمی را که می خواهی همسرت باشد که تا به حال با هیچ نامحرمی دست نداده یا خانمی که با نامحرم ها دست داده ؟
باور کنید که می گوید ؛ خانمی که تا به حال به نامحرم دست نداده ….
بارها گفته ایم چرا آمار می گوید : خیلی از دوست پسر و دوست دختر ها با هم ازدواج نمی کنند .
می گویند : این که به راحتی خودش را در اختیار دیگران گذاشته ، معلوم نیست که خودش را در اختیار تعداد بیشتری نگذاشته باشد ، این به درد زندگی نمی خورد .
علت حرمت نگه داشتن محرم و نامحرم همین است . خدا می خواهد توی خانم ارزشمند باشی و کوچک نشوی .
سخنان حجت الاسلام ماندگاری ، شنیده شده .
1 نظر » 
ماموریت الهی

این امام زاده های بزرگوار قمر ائمه معصومین هستند به خصوص مثل حضرت معصومه سلام الله علیها .
نقش ایشان نسبت به امام رضا علیه السلام مثل نقش حضرت زینب سلام الله به سیدالشهدا علیه السلام است . انوار ائمه معصومین در این ها تجلی پیدا کرده اند ، حقیقتا چراغ هدایتند . حقیقتا بیت النورند .
این که می بینید وجود مقدس ایشان آمده و در قم مانده است این تحلیل ها خیلی ضعیف است که می گویند : ایشان آمدند و مریض شدند و ماندند .
این طور نیست ، ایشان به یک ماموریت الهی آمده است ، میدانستند که باید در قم بمانند و واسطه فیض نسبت به همه بزرگانی مثل امام ( ره ) و مرحوم بروجردی و ملاصدرا و … باشند .
شما همه شنیده اید مرحوم صدرالمتالهین که در کهک مقیم بودند سالها ، این آدم هر وقت مشکل پیش می آمد برای حل مسائلشان می آمدند و در حرم حضرت معصومه سلام الله متوسل می شدند . این خانم برای این بودند ..
واسطه فیض است ، کانون شکل گیری علم و حقیقت و معرفت و معنویت شیعی است ، کانون فقاهت است . اگر فقاهت شیعی از قم بناست در آخرالزمان منتشر شود : روایت می فرماید : همه عالَم را بیدار می کند که همه اش از این خانم ناشی می شود ، کم نیست …..
حضرت فاطمه معصومه سلام الله رابطه حقیقی و باطنی با همه معصومین دارد …
سخنان حجت الاسلام میرباقری ، شنیده شده .
6 نظر » 
لا اکراه فی الدین

ما میدانیم که دین اسلام یک دین کاملی است ، در همین دین کامل آمده است لا اکراه فی الدین … و ما در کشور ایران می شنویم که ایران یک کشور آزاد است و در آن حق انتخاب است پس چرا مسئله حجاب در این کشور حل نشدنی است ؟ و محدودیت می گذارند چه برای کسانی که در آن زندگی می کنند ، چه برای توریست هایی که اصلا دین اسلام را قبول ندارند و فقط به عنوان توریست می آیند که ایران را ببینند ؟
پاسخ
قرآن یک شرایطی را ترسیم می کند که در آن زمینه های هدایت و زمینه های انتخاب مساعد است . یعنی می دانم کار خوب چیست ؟ کار بد چیست ؟ …
در یک همچین فضای فکری و نظری می فرماید : « لا اکراه فی الدین » در انتخاب دین اجبار وجود ندارد .
حواستان باشد این دین به معنی گزینش نظری است یعنی یک انتخاب بر اساس اندیشه و آگاهی است . دین به معنای ایمان ، دین به معنی اعتقاد ، که اساسا غیر از این امکان ندارد .
من می توانم شما را به انجام یک کار خاص وادار کنم یا از انجام رفتار خاصی منع کنم اما نمی توان روی اعتقاد شما اثر بگذارم .
قرآن دقیق فرمود که اصلا دین به عنوان ایمان ، دین به عنوان اعتقاد قابل اجبار نیست چون آن که اجبار می شود از حوزه اندیشه و اجبار است .
اما نکته اساسی این است که این آیه چیزی را تایید کند انتخابی بودن اعتقاد است ، بنابراین من نمی توانم به شما بگویم شما موظفی به نماز اعتقاد داشته باشی .آن چیزی که شما دارید با آن مقایسه می کنید حجاب به عنوان یک رفتار دینی است نه اعتقاد دینی ….
من می توانم به شما بگویم شما موظف هستی به روزه اعتقاد داشته باشی ؟ اصلا یک همچین امکانی را ندارم . ولی می توانم به شما گوشزد کنم که مراقب باشید در روزه ماه رمضان جلوی مردم روزه دار تشنه یک نوشابه خنک میل نکنید…..
ببینید بحث رفتار با بحث اعتقاد دو عرصه جداگانه است ، در اعتقاد اجبار نیست چون نمی تواند باشد . ولی ما رفتارهایمان که به حریم عمومی مربوط است ، به سپهر عمومی مربوط است ، به حقوق شهروندی مربوط است آن جا دیگر موظف هستیم ملاحظات عمومی را رعایت کنیم ….
بالاخره ما در منزلمان هم که مهمان دعوت می کنیم و مهمان به منزل ما می آید من از مهمان خواهش می کنم که شما قبل از این که وارد شوید کفشتان را در بیاورید ، ما در این خانه نماز می خوانیم ، روی فرش می نشینیم ….
به من خیلی ارتباط ندارد که او نسبت به این کار با چه دیدی نگاه می کند ، آن چه به من ارتباط دارد ، این است او می خواهد در خانه من رفتاری داشته باشد که به حقوق من و به شرایط من مربوط است .
بحث حجاب از این جنس امور است که به حریم عمومی مربوط است ، من یک پسر جوان دارم و انتظار دارم که پوشش عمومی به نحوی باشد که وقتی پسر من وارد جامعه می شود امنیت اخلاقی پسر من ، برادر من و همسر من را به خطر نیندازد ….
بنابراین کسی هم که می خواهد در کشور ما مهمان شود باید به حریم عمومی ما احترام بگذارد …
پاسخ خانم دکتر عبدالباقی ، شنیده شده .
6 نظر » 
تحریک جنسی

یکی از ایرادهایی که بر حجاب گرفته اند این است که ایجاد حریم میان زن و مرد بر التهاب ها می افزاید و انسان را به جنس مخالف خود حریص تر می کند ؟
« برتراند راسل می گوید : اثر معمولی تحریم ، عبارت است از تحریک حس کنجکاوی عمومی و این تحریک ، هم در مورد ادبیات مستهجن و هم در مورد موارد دیگر مصداق پیدا می کند ….»۱
پاسخ
اولا : درست است که ناکامی جنسی عوارض وخیم و ناگواری دارد و مبارزه با اقتضای غرایز در حدودی که مورد نیاز طبیعت است غلط می باشد ، ولی برداشتن قیود اجتماعی مشکل را حل نمی کند بلکه بر آن نیز می افزاید .
در مورد غریزه جنسی ، برداشتن قیود ، عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرز و بی بند و بار می کند . در این مورد نیز هر چه بیشتر عرضه گردد ، هوس و میل به تنوع افزایش می یابد .
خود راسل در کتاب « زناشویی و اخلاق » اعتراف می کند که عطش روحی در مسائل جنسی ، غیر از حرارت جسمی است . آن چه با ارضا تسکین می یابد حرارت جسمی است نه عطش روحی .
آزادی در مسائل جنسی سبب شعله ور شدن شهوات به صورت حرص و آز می گردد ، ولی ممنوعیت و حریم قرار دادن ، نیروی عشق را به صورت یک احساس عالی و رقیق و لطیف و انسانی تحریک کرده و رشد میدهد تا انسان آن را در مسیر صحیح قرار داده و به نحوی که صلاح فرد و اجتماع در آن است سوق دهد .
مخالفان حجاب نمی دانند که رها کردن زن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات قرار دادن ، انسان را دیوانه می کند ، چون این امکان وجود ندارد که هر خواسته برای هر فردی برآورده شود ، غریزه او بدتر سرکوب شده و منجر به عقده می شود .
برای آرامش غریزه دو چیز لازم است : یکی ارضای غریزه در حد حاجت طبیعی و دیگری جلوگیری از تهییج و تحریک آن .
ثانیا : تحریک جنسی که از پوشش حجاب پدید می آید ، می تواند محرک شهوت برای ازدواج از راه مشروع باشد .۲
۱_ دیده شده در کتاب اسلام شناسی و پاسخ به شبهات ، علی اصغر رضوانی ، به نقل از جهانی که من می شناسم ، ص ۷۰.
۲ _دیده شده در اسلام شناسی و پاسخ به شبهات ، علی اصغر رضوانی ، نشر مسجد مقدس جمکران ، ص ۵۳۲.
1 نظر » 
حجاب و اصل آزادی

گفته شده که الزام به حجاب ، موجب سلب حق آزادی زن بوده و در حقیقت نوعی توهین به حیثیت انسانی اوست ؟
پاسخ ؛
اولا ؛ گرچه زن حق آزادی دارد ولی اگر آزادی او منجر به سلب آزادی از اجتماع و فساد در جامعه شود و نیروی کار را مستأصل کند ، آزادی او باید فدای آزادی اجتماع گردد .
ثانیا : اسلام زن را در خانه حبس نکرده است بلکه می خواهد هنگام معاشرت زن با مرد به خاطر حفظ کرامت زن و مصلحت عمومی جامعه باید از پوشش عقلایی و اسلامی استفاده کند تا نظام خانواده و اجتماع آسیب نبیند .
دیده شده در اسلام شناسی و پاسخ به شبهات ، علی اصغر رضوانی ، نشر مسجد مقدس جمکران ، ص ۵۳۱.
5 نظر » 
آیا زن شر است ؟

مطابق برخی از روایات زن موجودی شر معرفی شده است : « علی علیه السلام فرمود : تمام وجود زن شر است و بدترین چیز در او آن است که چاره ای از او نیست ،( بدون او زندگی نتوان کرد ) ۱
حال با وجود این مطلب گاهی سوال می شود که چرا در اسلام حق زن زیر پا نهاده شده است .
پاسخ :
اولا ؛ سیاق روایات بر این دلالت دارد که زن از آن جا که مورد عشق و حاجت جنسی مرد است لذا منجر به بسیاری از شرور در روی خواهد شد .
ثانیا : برخی با زن گرفتن و قرار تشکیل خانواده و به جهت رسیدن به زن حاضرند دست به هر کسب و کاری زده و و از هر راهی پول درآورند تا به وصال زن خود برسند و زن گرفتنشان مایه وقوع در انواع گناهان می شود .
بدین جهت زن نسبت به برخی شر بحساب می آید .۲
۱_ دیده شده در نهج البلاغه ، ترجمه علی شیروانی ، حکمت ۲۳۸ ( زن و زندگی ) . ص ۶۱۱.
۲_ دیده شده در اسلام شناسی و پاسخ به شبهات . علی اصغر رضوانی ، نشر انتشارات مسجد مقدس جمکران ، ص ۵۰۵.
2 نظر »