« وزارت اطلاعات باید صد در صد انقلابی بماند و انقلابی عمل کندمادري و فمنيسم »

راهبرد و نظام راهكارهاي فمنيسم در بعد اقتصادي زنان

 

اقتصاد در فمنیسم

 

جوهره‌ي فمنيسم آن است كه حقوق، مزيت‌ها، مقام و وظايف نبايستي از روي جنسيت مشخص شوند، به عبارت ديگر، نقطه‌ي كانوني همه‌ي جنبش‌هاي فمنيستي، توجه و اذعان به محروميت‌ها و نابرابري‌ها و تبعيض‌ها عليه زنان در جامعه‌ي مردم سالار است، اما چگونگي تبيين علل ايجاد چنين محروميت‌هايي و همچنين روش‌ها و راهكارهاي مبارزه با اين تبعيض‌ها، احيا و استيفاي حقوق از دست رفته‌ي زنان، آنها را از يكديگر متمايز مي‌سازد. (سخايي، 1385، ص 201)

فمنيست‌ها در حوزه‌ي حقوق و وظايف اجتماعي زن و مرد قائل به تشابه بوده و هر گونه تفاوت در نقش‌ها و حقوق را حمل به نابرابري و ظلم كرده و خواستار به قراري تشابه كامل ميان زن و مرد است.

فمنيست‌ها به اين اعتقاد هستند كه خانواده به شكل هسته‌اي آن باعث انقياد و تحت سلطه در آمدن زن و باز توليد روابط مردم سالاري در جامعه مي‌شود و بايد كنار گذاشته شود.

فمنيسم به عنوان يك مكتب فكري بشري كه ريشه در بنيان‌هاي فكري و فلسفي عصر روشنگري دارد، مبتني به اصول متعددي چون اومانيسم، اسكولاريسم، فردگرايي، ليبراليسم است. (چراغي كوتياني، 1389، ص 151)

از آنجايي كه اولين جريانات فمنيستي در بستر ليبراليسم شكل گرفت، شعار برابري به تبع آموزه‌هاي ليبرالي، مورد توجه فمنيست‌ها واقع شد و مبالغه نيست اگر بگوييم محوري‌ترين و چالش انگيزترين آموزه‌ي فمنيسم كه از سويي تأثيرگذارترين آموزه‌ي فمنيستي در عرصه‌ي عمل اجتماعي و سياسي و فرهنگي نيز محسوب مي‌شود، آموزه‌ي برابري است. (رودگر، 1388، ص 119)

موج دوم فمنيسم با شكست ساختار خانواده و ازدواج و تجويز آزادي بي حد و حصر جنسي به بهانه‌ي مبارزه با مباحث كليشه‌اي زنان، نه تنها كرامت و شخصيت زنان را خدشه‌دار كرد بلكه جايگاه زنان در نقش‌هاي مادري و خانه‌داري را زير سؤال بدره موج دوم فمنيسم با تأكيد بيش از حد بر اشتغال و مشاركت‌هاي اجتماعي و سياسي، زنان را مجبور مي‌كرد كه براي رسيدن به يك هويت درست و ابراز وجود از خود به دنبال يك هويت مردانه براي خود باشند در اين شرايط نظام سرمايه‌داري كه به نيروي انساني كار ارزان قيمت شديداً نيازمند بود، همراه با فمنيسم فضايي را ايجاد كرد كه زنان از خانه و زندگي خانوادگي خود خارج شوند و به اشتغال به كار غير مادري روي بياورد. (اقبالي، 1388، ص 203)

موج سوم فمنيسم از اواخر دهه‌ي 80 آغاز شد، فمنيست‌ها دريافته بودند كه وضعيت زندگي زنان به موقعيتي پر تناقض تبديل شده است كه اين قشر را دچار كه هويتي كرده و نتوانسته است منزلتي متناسب با ساختارهاي روحي و جسمي وي ايجاد كند. (اقبالي، 1388، ص 145)

فمنيست‌ها مهم‌ترين مانع در برابر كسب برابري اقتصادي را وجود نقش‌هايي همچون نقش مادري و خانگي زن و نقش نان‌آوري مرد را در داخل خانواده‌ي سنتي، سنتي مي‌دانند و خانواده و عملكرد بيولوژيك مادري را نهادهاي اصلي قدرت مردان و به بردگي كشاندن زنان طبق خواسته‌ي مردان مي‌دانند. (يزداني، 1382، ص 190)

فمنيسم جنگ خود عليه خانه‌داري را با نفي ازدواج سنتي همراه كرده است، فمنيست‌ها براي آنكه بتوانند زنان را براي اشتغال تمام وقت خارج از خانه ترغيب نمايند بايد هرگونه عاملي را كه موجب مي‌شود زنان به خاطر آن از اين عامل صرفنظر نمايند بر طرف كنند. از مهم‌ترين اين عوامل، مادر شدن و نگه‌داري و پرورش فرزندان است كه به طور طبيعي زن را ترغيب مي‌كند بيش‌تر در خانه بماند، ليكن فمنيست‌ها با تلاش جهت گسترش مهد كودك‌ها براي نگهداري فرزندان و گسترش مراكز پيشگيري و تسهيل سقط جنين براي جلوگيري از مادر شدن فقط به دنبال آزاد نمودن زنان از هر قيد و بندي براي جلوگيري از اشتغال به كار مادري مي‌باشند. (سخايي، 1385، ص 201)

بر مبناي دو اصل فردگرايي و تساوي مطلق ميان زن و مرد، راهبرد اصلي در چنين نگرشي در بعد اقتصادي زندگي‌ زنان، برابري اقتصادي زنان با مردان است و تنها روش دستيابي به آن كسب درآمد توسط زن به واسطه‌ي اشتغال تمام وقت در خارج از خانه است، فمنيست معتقد است كه زن و شوهر بايد مانند دو هم اتاقه هم جنس زندگي كنند و آنچه كنند و آنچه مسلم است اين است كه هر دوي آنها با كسب درآمد به واسطه‌ي داشتن شغل استقلال اقتصادي خود را حفظ نمايد. (گراگليا، 1386، ص 98)

 

با توجه به اين تفكرات نظام راهكارهاي ارائه شده توسط فمنيست‌ها جهت تحقق اين هدف عبارت است از:

 

تلاش جهت تصويب حقوق و تكاليف اقتصادي همسان با مردان براي زنان

فمنيست‌ها به ويژه فمنيست‌هاي اوليه، به صورت افراطي هر قانوني را كه بر اساس تفاوت‌هاي جنسيتي شكل مي‌گرفت، حتي اگر به نفع زنان مي‌بود مخالف با اصل برابري و در جهت تحكيم اصل تفاوت و در دراز مدت به ضرر زنان تلقي مي‌كردند، براي نمونه آنها قوانين حمايتي براي زنان را نوعي توهين به آنها و ضعيف دانستن آنها مي‌داند.

در اجتماع نيز وظايف شغلي، مديريتي، سياسي و آموزشي بايد به طور مساوي و فارغ از هر گونه جنسيت محوري فراهم شود و در قوانين كار، هيچ فرقي بين زن مرد لحاظ نشود. (رودگر، 1388، ص 123)

 

 تحقير و عدم ارزش‌گذاري معنوي و مادي براي هر گونه فعاليت زن در خانواده

ويژگي بارز فمنيسم معاصر اين است كه نقش سنتي زن به عنوان همسر و مادر را مورد تحقير قرار دهد، دوبوار و فريدان، كه به عنوان سردمداران موج دوم فمنيسم مطرح هستند بر اين باور هستند كه زنان زماني به كمال خود مي‌رسند كه نقش سنتي خود، يعني مادري و همسري را رها كند و تنها به دنبال كار اقتصادي و تحصيلات باشند.

آنان معتقدند، كار در خانه و همسري زن را مانند يك بچه نگه مي‌دارد و او را از محيط بيروني جدا مي‌كند. (سخايي، 1385، ص 211)

نگاه فمنيست‌ها به زنان خانه‌دار نگاه نامهربانانه‌اي است و معتقد بر اين هستند كه نقش زنان يا توليد كننده است يا طفيلي.

 

سست نمودن یا نابودی خانواده به عنوان اصلی‌ترین جایگاه تبعیض و ظلم علیه زنان

فمینیست‌ها مهمترین مانع در برابر کسب برابری اقتصادی را وجود نقش‌هایی همچون نقش مادری و خانگی زن و نقش نان‌آوری مرد در داخل خانواده‌ی سنتی، سنتی می‌دانند و خانواده و عملکرد بیولوژیک مادری را نهادهای اصلی قدرت مردان و به بردگی کشاندن زنان طبق خواسته‌های مردان می‌دانند. (یزدانی، 1382، ص 234)

فمینیسم جنگ خود علیه خانه‌داری را با نفی ازدواج سنتی همراه کرده است، فمنیست‌ها برای آنکه بتوانند زنان را برای اشتغال تمام وقت خارج از خانه ترغیب نمایند، باید هرگونه عاملی را که موجب می‌شود زنان به خاطر آن از این عامل صرف‌نظر نمایند بر طرف کنند، از مهمترین این عوامل، مادر شدن و نگه‌داری و پرورش فرزندان است که به صورت طبیعی زن را ترغیب می‌کند بیشتر در خانه بماند، لیکن فمنیست‌ها با تلاش جهت گسترش مهدکودک‌ها برای نگه‌داری فرزندان و گسترش مراکز پیشگیری و تسهیل سقط جنین برای جلوگیری از مادر شدن ناخواسته‌ی زنان فقط به دنبال آزاد نمودن زنان از هر قید و بندی برای جلوگیری از اشتغال به کار مادری می‌باشند.

 

عدم تلقی صحیح از نقش مادری است که موجب شده است فمنیست‌ها آن را مانعی بر سر راه پیشرفت زنان بدانند و یا امکان تقسیم کار مادری میان زن و مرد را پر رنگ می‌کند، از نظر فمنیسم مادری صرفاً زایمان و پرستاری مهربانانه است و این کار از سایر روانشناسان آشنا به روانشناسی کودک نیز ساخته است، از نظر اسلام آنچه که نقش مادری را غیرقابل جایگزین می‌کند همان نقشی است که فمنیست‌ها به آن صفت مهربانانه دادند یا کلاً از آن غافل بوده‌اند، تحمل مشکلات دوران بارداری و زایمان و پرورش از بارزترین مصادیق عشق‌ورزی است که هیچ پرستاری نمی‌تواند آن را خلاصه نماید. (سخایی، 1385، ص 236)

یکی دیگر از نقش‌هایی که مورد غفلت فمنیست‌ها قرار گرفته است، تأثیر علم، روحیه، پاکی و آرامش مادران بر سلامت جسمی و معنوی جامعه است.

 

بخشی از مقاله فرزانه کچویی
 

   سه شنبه 28 فروردین 1397
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
5 stars

سلام احسنت

1397/01/29 @ 20:17


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 2219
  • دیروز: 2300
  • 7 روز قبل: 9088
  • 1 ماه قبل: 44403
  • کل بازدیدها: 885448
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 6
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1