خطر جوسازی و انحراف افکار جامعه در تداوم انقلاب اسلامی 

 

تعریف افکار عمومی

افکار عمومی در اصطلاح به نظر، روش و ارزیابی مشترک گروهی اجتماعی در رابطه با یک موضوع مورد توجه و علاقه همگان گفته می‌شود که در لحظه مشخص بین تعدادی از افراد یک قشر یا طبقه یا سراسر اجتماع به‌طور نسبی عمومیت پیدا کرده است.

 

ضعف ها و آسیب های افکار عمومی

به نظر اندیشمندان، افکار عمومی به‌عنوان واقعیتی اجتماعی ممکن است مبتلا به ضعف‌ها و آسیب‌هایی باشد خصوصا زمانی که منظور از افکار عمومی، عموم مردمی باشند که بیشتر تاثیرپذیرند تا تاثیرگذار.

این مسایل را می‌توان در پنج عنوان زیر خلاصه کرد:

1. فقدان قابلیت؛ شناخت و اطلاع از امور عمومی به‌سادگی برای همه شهروندان میسر نیست و معمولا آن‌ها تفکرات خود را با استفاده از گزارش‌های ناقص و بدون تماس با رویدادهای واقعی شکل می‌دهند.

2. فقدان منابع؛ همه شهروندان مهارت‌ها، ابزار و وسایل مناسب برای ارتباطات عمومی و جمع‌آوری اطلاعات خصوصا رسانه‌های ارتباط جمعی را جهت انعکاس مناسب افکار خود در اختیار ندارند.

3. استبداد اکثریت؛ چنانچه نظرات اکثریت جامعه به‌عنوان محور اصلی افکار عمومی مسلط در جامعه مسلط باشد، ممکن است نظرات اقلیت جامعه حتی در صورت ارزشمند بودن پنهان بماند. بسیاری از تحلیل‌گران اخطار کرده‌اند که قدرت اکثریت در طول زمان به‌شکل فزاینده‌ای می‌تواند مسأله‌ساز شود.

4. تبلیغ سیاسی (اقناع توده‌ای)؛ نگرانی از این بابت که افکار و نظرات عمومی این استعداد را دارد که با تحریک احساسات و عواطف افراد از سوی سیاستمداران و برخی برگزیدگان جامعه به سمت و سوی خاصی سوق داده شود.

5. مسلط شدن برگزیدگان؛ این نگرانی که گینز برگ از آن به‌عنوان اهلی‌سازی توده نام برده، مربوط به کاهش چشمگیر قدرت توده مردم از طرفی و تسلط برگزیدگان جامعه از طرف دیگر است.۱

 

رسانه ها و جهت دهی افکار عمومی 

نقش رسانه ها در كنترل افکار عمومی :

با ورود وسايل ارتباط جمعي به عرصه ي اجتماع قدرت دچار تحول شد و اطاعت پذيري جامعه تحت تأثير شيوه هاي ناپيدا و غيرملموس اقناع و تبليغ قرار گرفت.  چارلز ليندبلام معتقد است در آستانه ي قرن بيست و يكم استفاده از زور و روش هاي جبري آشكار به تدريج كم رنگ شده، ولي از سوي ديگر، گسترش انواع رسانه هاي همگاني و حضور آنها در عرصه هاي مختلف زندگي، اقناع را به بهترين و مؤثرترين ابزار براي حل مناسبات ميان حاكمان و مردم و نيز آحاد مختلف مردم تبديل كرده است. (108-111 ،1383 ،احراري)

 

تأثير رسانه ها در جهت گيري سياسي توده ي مردم و نخبگان اجتماع:

يكي از وظايف مهم رسانه ها از جمله صداوسيما ايجاد تغييرهاي لازم در نگرش ها و جهت گيري هاي سياسي و اجتماعي است. نگرش را آلن بيرو «طرز تلقي سياسي و جهت گيري هاي منفي و مثبت در برابر واقعيت هاي سياسي» مي داند. مخاطب پيام هاي گوناگوني كه هر كدام نگرش متفاوتي دارد را از محيط دريافت مي كند و بعضي را جذب و بعضي را طرد مي كند. آن بخش از پيام ها كه جذب مي شود، نگرش سياسي مخاطب را تحت تأثير مي گذارد و سبب پايداري رفتار او مي شوند كه دو بحث ايجاد مي شود.

1 -تغيير نگرش هاي گذشته

2 -ورود نگرش هاي جديد

كه نكته ي مهم در اين خصوص ايجاد هماهنگي بين اين دو مرحله است، تا در روابط اين دو خللي پديد نيايد.

رسانه براي ايجاد نگرش لازم در افراد بايد دو مرحله ي اطلاع رساني و اقناع را بگذراند. تبليغ به معني پخش يا تحريك يا به حركت درآوردن انديشه هاي ويژه است و هدفش تداوم دادن قصد مبلغ است و يك سويه مي باشد، ولي اقناع يك فعال كننده دوسويه است كه مي كوشد به نيازهاي ترغيب كننده و ترغيب شونده پاسخ دهد و در يك تبليغ موفق مي توان عناصر اطلاع رساني تبليغي و ارتباط اقناعي را با يكديگر تلفيق كرد. يك ويژگي قدرت متكي به اقناع اين است كه برخلاف اشكال ديگر قدرت كه فرد را نشانه مي رود و تغييرات رفتاري را به ناچار در تك تك افراد صورت مي دهد، دسته ها و گروه ها و حتي كل يك جامعه را درخصوص مسئله خاص بسيج مي كند.

 

اهميت رسانه در تصميم گيري: 1» -رسانه هاي فني به واسطه ي ظرفيت تثبيت قادر به ذخيره ي اطلاعات يا محتواي نمادين هستند. از همين روست كه رسانه هاي فني را مي توان به مثابه انواع گوناگوني از سازوكارهاي ذخيره ي اطلاعات در نظر گرفت كه به درجات مختلف مي توانند اطلاعات يا محتواي نمادي را حفظ كرده، آنها را براي استفاده هاي بعدي آماده و در دسترس نگاه دارند». (تامپسون، اوحدي، 1380 ،27 )

2 -دگرگوني در حس مسافت كه آن را «فشردگي زماني و مكاني» توصيف كرده اند با تحول وسايل ارتباطي جديد كامل مشهود است. موانع مكاني كاهش يافته و آهنگ زندگي اجتماعي شتاب گرفته. ً سرعت ارتباط عملا بدون مدت شده. گويي جهان كوچك تر شده است و دهكده اي بيش نيست. (تامپسون، اوحدي، 1380 ،47 )

سرعت انتقال اطلاعات توسط رسانه هاي امروزي باعث شده است كه بتوان اطلاعات مورد نياز را در كمترين زمان به دست آورد و از آن براي اخذ تصميم استفاده كرد. سه عامل سرعت، صحت و تجميع اطلاعات توسط رسانه ها مي تواند در تصميم گيري توسط تصميم گيرندگان بسيار مؤثر باشد.

لزوم تصميم گيري به طور جامع و عقلايي احاطه ي كامل و تخصصي مسئله ي مورد تصميم است تا بتوان نتيجه ي آنها را پيش بيني كرد. تصميم گيرندگان ممكن است احاطه ي كامل به مسئله نداشته ً باشند يا مسئله ي موردنظر از جهت تئوري كاملا مورد بررسي قرار نگرفته باشد كه تصميم گيري به شيوه ي جامع تئوري در آن زمينه مي تواند كمك كننده به تصميم گيران باشد۲

 

انحراف افکار عمومی در کلام رهبر 

مهم‌ترین کاری که دشمن میخواهد بکند تصویرسازی غلط از وضع کشور است؛ نه‌فقط برای اغوای افکار عمومی دنیا بلکه حتّی برای اغوای افکار عمومی داخل خود کشور؛ حتّی داخل خود کشور! یعنی حرف میزنند برای اینکه بنده و جنابعالی که خودمان در این فضا داریم تنفّس میکنیم، چیز دیگری فرض کنیم غیر از آن واقعیّتی که وجود دارد. خب، این جنگ وجود دارد دیگر؛ اگر نتوانیم ما در این جنگ سهم ایفا کنیم، نخبه نتواند سهم ایفا کند، وظیفه‌اش را انجام نداده.۳

 

 

۱_ پژوهشکده باقرالعلوم

۲_ دیده شده در مقاله رسانه ها و جهت گیری افکار عمومی در تصمیم گیری عمومی ، نوشته محمد علی مختاری 

۳_ بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری397/06/15

   پنجشنبه 4 بهمن 13971 نظر »

خطر استحاله فرهنگی و معنوی در تداوم انقلاب اسلامی 

 

عادي شدن و استحاله انقلاب

 

رايج ترين آينده اي كه براي انقلاب اسلامي پيش بيني شده، از بين رفتن شور انقلابي و عادي شدن و روزمرگي و در نهايت، استحاله و برگشت انقلاب از اهداف و ارزش هاي خود است. همه انقلاب ها، در ابتدا شورآفرين و دگرگون كننده هستند. اما پس از اينكه وضعيت زندگي عادي شد و شور انقلابي فروكش كرد، به روزمرگي افتاده، بلكه به مرور به وضعيت قبل از انقلاب برمي گردند.

 

از سوي ديگر، معمولاً انقلاب ها در زمان وقوع و در زماني كه شور انقلابي حكم فرماست، داراي اهداف، شعارها و ارزش هاي آرماني و بلندي هستند، اما پس از استقرار و تثبيت، هم حاكمان و هم مردم نسبت به آن اهداف و ارزش ها سست و گاه دچار ترديد مي شوند. انقلابيون پس از استقرار و خروج از وضعيت انقلابي، با واقعيت هاي زندگي مواجه مي شوند و به نوعي عقلاني تر و واقعي تر فكر مي كنند.

 

در اين صورت، آرمان هاي خود را دور از دسترس مي بينند و اگر نسبت به آنها تشكيك نكنند، حداقل به تعديل آنها مي پردازند. اين مسئله يعني برگشت به ارزش هاي پيشين را كرين برينتن در كتاب معروف خود كالبد شكافي چهار انقلاب در قالب نظريه ترميدور بيان كرده است.

 

وي همچنين در كتاب از انقلاب مذهبي كرامول تا انقلاب سرخ لنين ظهور راديكاليسم اعتقادي و صدور انقلاب را مربوط به مرحله اول و فقط در مقطع زماني آغاز انقلاب، كه با هيجانات و شور فراوان همراه است، مي داند. اما پس از به انجام رسيدن انقلاب، انقلابيون به افراد عادي و معمولي تبديل مي شوند و انقلاب به سمت عادي شدن پيش مي رود (برينتون، 1362، ص 117-118؛ ر.ك: همان، 1370، ص 240-274).

در اين تغييرات، علاوه بر برخي روحيات بشري و جاذبه قدرت و ثروت، محدوديت امكانات و ساختارها و فشارهاي داخلي و بين المللي نيز تأثير زيادي دارد.

بر اين اساس، آينده انقلاب اسلامي نيز چنين به نظر مي رسد. به ويژه اينكه، انقلاب اسلامي ماهيت ايدئولوژيكي و آرمان خواهانه بيشتري نسبت به ديگر انقلاب ها دارد.۱

 

مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی

 

از دیگر اقدامات دشمنان انقلاب و اصولاً مهم ترین هدف آنان در استحاله فرهنگی، ضدیت با اسلام و مقابله با دین محوری می باشد.

 

آنها تمامی تلاش خود را به کار می برند تا به هر صورت ممکن، دین و ارزشهای مورد قبول امت اسلامی را منزوی کنند. در حقیقت این اقدام استکبار جهانی به سرکردگی آمریکایی ها و صهیونیست ها، نوعی عکس العمل آنها در برابر ناکامی ها و حقارت هایی است که در مقاطع مختلف، از ناحیه دین و تجلی آن در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، متحمل شده اند.

استعمارگران در قضیه تحریم استعمال تنباکو، قدرت و نفوذ فتوای چند کلمه ای مرحوم، حضرت آیةالله العظمی میرزای شیرازی (ره) را که از پشتوانه هزار و چند صد ساله دینی برخوردار بود، مشاهده کردند و با وجود آن قدرت، بیشتر به اندیشه مقابله با دین پرداختند.

در جریان مشروطیت نیز هنگامی که مردم مسلمان ایران به رهبری روحانیت قیام کردند، بار دیگر، استعمارگران قدرت لا یزال دین را در هدایت توده های مردم مشاهده نمودند.

دشمنان اسلام همواره در طول تاریخ معاصر این سرزمین، شاهد آن بوده اند که هر جا پرچم آزادگی و مبارزه با ظلم و استعمار برافراشته شده پشتوانه آن، قدرت دینی و ارزشهای دینی حاکم بر جامعه بوده است و علمدار این مبارزه نیز علمای اسلام بوده اند .

سرانجام در بزرگترین معجزه قرن یعنی شکل گیری، پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (قدس سره)، ابرقدرت ها بار دیگر هراس تاریخی از تجلی دین در عرصه های گوناگون را با تمام وجود احساس کردند. بنابراین مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی، یکی از بدیهی ترین راهکارهای آنان در مقابله با انقلاب اسلامی می باشد.

 

پاتریک کلاوسون رئیس تحقیقات مؤسسه سیاست های خاور نزدیک واشنگتن می گوید: جمهوری اسلامی یک خطر عقیدتی به حساب می آید که نمی توان آن را سبک شمرد.

 

بهزاد کریمی یکی از عناصر ضد انقلاب، در بیان ضدیت با ارزشهای دینی و نشانه گرفتن دین به عنوان یک هدف استراتژیک، می گوید: فقاهتی باید برود تا جامعه دوباره بر روال و مدار رشد و ترقی قرار بگیرد، در چارچوب فقه نمی شود رشد کرد.

بر همین اساس، بدون شک تمامی دشمنی آمریکایی ها، صهیونیست ها و کشورهای غربی با جمهوری اسلامی ایران، به خاطر محور قرار گرفتن دین در نظام اسلامی ایران می باشد و این همان نکته ای است که مقام معظم رهبری حضرت آیه الله العظمی خامنه ای تصریح فرمودند: عمده دشمنی آمریکا با ایران اسلامی به خاطر… تمسک به اسلام است .

هدف استکبار جهانی، در مواجهه با ایران اسلامی فقط اسلام است و هیچ مسأله ای دیگر در میان نیست.  والله که آمریکا از هیچ چیز ملت ایران به قدر مسلمان بودن و پایبندی به اسلام ناب محمدی (ص) ناراحت نیست.

 

اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری

 

پرورش روح انسان بدون محدود کردن شهوات امکان پذیر نیست؛ وقتی انسان شهواتش عنان گسیخته باشد، همانند بهایم و حیوانات می شود و در این صورت، رشد انسانی برای رسیدن به کمالات وجود نخواهد داشت و لذا دین، خصوصاً اسلام، برای ارضای شهوات ضابطه، قاعده، حدود و قیود تعیین کرده است.

 

بنا بر این یکی از راههای آسان و ساده مبارزه با نقش دین در یک جامعه عبارت است از، باز کردن راه عنان گسیختگی شهوات، یعنی همان کاری که انگلیسی ها در ادوار گذشته در ممالک اسلامی انجام دادند و جوانان را در عالم فساد و می گساری غرق کردند. همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی - در خاطرات خود که توسط وزارت مستعمرات انگلیس تهیه شده، راههای نابود سازی عوامل نیرومند مسلمانان را در بیست و سه بند خلاصه می کند و تأکید می کند که مطابق پیش بینی این رساله پس از یک قرن، نام اسلام از عرصه جهان برچیده خواهد شد و تنها اسمی از آن برجای می ماند که خلاصه بندهای آن که در سال 1710 میلادی تدوین شده است عبارتند از:

ترویج شرابخواری، قمار، فساد، شهوترانی، ترغیب به زیر پا نهادن دستورات اسلام و سرکشی از اوامر و نواهی آن، نفوذ در خانواده ها و تیره نمودن روابط بین فرزندان و والدین، به طوری که زیر بار تربیت و نصیحت والدین خود نروند و به سمت فرهنگ استعماری هدایت شوند و در نهایت جوانان را از حوزه نفوذ عقاید دینی خارج و ارتباطات آنان را با علما قطع نماید، ایجاد شک در وجوب عبادت و موارد دیگر.

 

حضرت آیه الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب در این خصوص می فرمایند: دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فساد و فحشا، سعی می کند جوان های ما را از دست ما بگیرد. کاری که از لحاظ فرهنگی دشمن می کند، نه تنها یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی، یک غارت فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است. امروز دشمن دارد این کار را با ما می کند.

 

و در فرازی دیگر می فرمایند:

اگر شما ملت و عناصر فرهنگی، خدای نخواسته بیدار نباشید، صدای فرو ریختن ارزشهای معنوی که ناشی از تهاجم پنهان و زیرکانه دشمن است، هنگامی در می آید که دیگر قابل علاج نیست. اینکه کسی بتواند جوانی را در اوج نیروی جوانی فاسد کند، کار مشکلی نیست، به خصوص اگر مفسدین تشکیلاتی هم داشته باشند و الان دشمن دارد این کار را می کند… جوان وقتی دچار شهوترانی می شود، ایمان خود را از دست می دهد. در اوایل کار حتی گریه می کند، اما به تدریج او را از راه به در می کنند. دشمنان بچه های مدرسه ای و بچه های دبیرستانی و حتی راهنمایی ما را همینطور فاسد می کنند.

 

در خبرنامه سازمان تبلیغات اسلامی چنین آمده است: رغبت زیادی که اخیراً برخی از دانش آموزان نسبت به جمع آوری تمبرهای زمان طاغوت از خود نشان داده اند و خرید و فروش آنها به قیمت گزاف در بوتیک ها و حتی بعضی میوه فروشی ها و دست فروشان، نمونه دیگری از تلاش برای احیاء فرهنگ منحط گذشته است.

دشمنان انقلاب اسلامی و مخالفین ارزشهای دینی با بهره گیری از ابزار و فن آوری تبلیغاتی و توسل به مدگرایی (مد مو، لباس، کفش و…)، سبک های موسیقی، ترویج و ترغیب به روابط دختر و پسر، الگو قرار دادن عناصر فاسد، مبتذل و غیر موجه ، توزیع و استعمال مواد مخدر، پخش عکس های مستهجن و زننده، انتشار کتب داستان و رمان های پوچ ، توزیع نوارها و دیسکت های مبتذل و… در نهایت با اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری قصد دارند مقابله جدی با دین و ارزشهای اسلامی داشته باشند که متأسفانه تا حدودی نیز موفق به این امر شده اند.

 

گلنوش خالقی از عناصر مخالف نظام در مصاحبه ای تحت عنوان “من از راه کوبنده موسیقی به مبارزه برخاسته ام” می گوید: برای من، تشکیل ارکستر یک قدم برای مبارزه است، میان خود و چریک مبارزی که اسلحه بدست دارد فرق نمی بینم، هر دو اسلحه داریم و آماده نبردیم، هدف اصلی مقاومت است، جنگ است، نه ارائه موسیقی عالی.

 

جالب توجه است که، نشریه دنیای سخن یکی از اشاعه دهندگان تفکرات و نظرات خانم گلنوش خالقی (که در خارج از کشور به سر می برد) می باشد.

 

 شکستن قداستها، و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی

 

یکی دیگر از تاکتیکهای مخالفین و معاندین حکومت دینی، شکستن قداستها و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی می باشد.

در این راستا یکی از عناصر ارتجاع روشنفکری در کتاب خود می نویسد: این تعریف که معصوم هیچ خطایی و گناهی نمی کند، با سیمای انبیاء در قرآن مغایر است.

نشریه سینما ورزش نیز ضمن توضیح داستان فیلم “راجا هندوستانی” (فیلمی که توأم با ابتذال است) زندگی بازیگران این فیلم را به زندگانی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) تشبیه می نماید.

همچنین تحریف، ارائه قرائتهای التقاطی و به اصطلاح عقلانی از اعتقادات مذهبی نیز یکی از دیگر روشهای مقابله با دین و حاکمیت ارزشهای دینی می باشد.

 

سرکرده نهضت به اصطلاح آزادی در جلسه این گروهک به مناسبت عاشورا اظهار می دارد: آنها (لشکریان یزید) هم مسلمان بودند، منتها مسلمانی احساسی و قضیه عاشورا هم از منظر خشونت مهم است، نه از باب مسائل سیاسی وی مدعی گردید: جنگیدن عبیدالله ابن زیاد با امام حسین (ع) بخاطر این بود که عبیدالله پول گرفته بود مسجد بسازد و برای همین با امام حسین (ع) جنگید.

 

به موازات این اقدام دشمنان نظام مقدس اسلامی، اکبر گنجی در مقاله ای با عنوان “خون به خون شستن محال آمد محال” ضمن القاء این موضوع که ریشه شکل گیری نهضت کربلا خشونت بوده، با برداشتی نسبی انگاری از این حماسه عظیم می نویسد: … خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه ای جز خشونت به بار نمی آورد.

وی با نادیده انگاشتن تقابل حق و باطل در این مقاله، مدعی می گردد اگر در جنگهای احد، خندق، بدر و صفین پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) کفار، مشرکین و منافقین را به هلاکت نمی رساندند، واقعه کربلا بوجود نمی آمد. ۲

 

نتیجه استحاله فرهنگی 

شما دیدید امریکا در مسأله‌ی انتخابات ما ناشرافتمندانه عمل کرد. حرکتی که در مقابل انتخابات و برای سوءاستفاده‌ی از انتخابات انجام دادند، خارج از همه‌ی قواعد انسانی و قواعد ارتباطات بین‌المللی بود؛ اما شکست خوردند. آنچه در ایران اتفاق افتاد، درست نقطه‌ی مقابل چیزی است که آنها میخواستند.

شکست بزرگتر امریکاییها در میدانی است که امروز آراسته‌اند؛ و آن عبارت است از تلاش برای استحاله‌ی نظام جمهوری اسلامی. آنها میخواهند با ابزارهای سیاسی، با ابزارهای فرهنگی و با دست‌نشاندگان فرهنگی و سیاسی، نظام اسلامی را از حقیقتش، از روحش و از هویت واقعیاش تهی کنند؛ و این هم شکست خواهد خورد؛ و این بزرگترین شکست امریکا از شما عزیزان مؤمنِ جوان در نیروهای بسیج است.۳ 

 

 

۱_ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره)

۲_ مرکز غدیر 

۳_Khomeini.ir

   یکشنبه 30 دی 1397نظر دهید »

ترس از چادر 

 

مرضیه هاشمی

 

یک رژیم از تو و از چادر تو ترسیدند. چه خوب که پای انقلاب خمینی(ره) هم طایفه ی سیه چهره های منور القلب نشسته اند.

فرزندان طایفه ی بلال حبشی و جَوْن بن حُوَی ها.

اصلا مگر می شود راهت راه رسول الله (ص) باشد و از هر طایفه ای در رکابت نباشند؟

 

آری در مکتب خمینی(ره) هم رنگ چهره مهم نبوده و نیست.

 

که این مکتب هم ادواردو آنیلی ِ بور را شیفته ی خود کرده است و هم ملانی فرانکلینِ سیه چهره را.

مهدی آنیلی و مرضیه هاشمی هر دو بعد تشرفشان به اسلام و تشیع،عزیزان این انقلابند و نظام آپارتاید جهان غربْ عقب مانده تر از فهم این مهم .

چه فهمی؟!

وقتی اینقدر زبون و بیچاره شده اند که زور بازویشان را با بستن غل و زنجیر به دست یک ((زن)) به رخ جهانیان می کشند.

داستانِ اسارت و غل و زنجیر خانم هاشمی همان اسارت بنی هاشم است و کینه ،کینه ی اسلام و باز مغلوب و شکست خورده، ابر قدرتی که از ((زن)) مسلمان و چادرش ترسید.

 

معصومه رمضانی

   جمعه 28 دی 13972 نظر »

نقش مردم در تداوم نظام جمهوری اسلامی ایران

 

حكومت ما از دور ركن و پايه اصلي تشكيل يافته است: پايه اسلامي و پايه جمهوري و يكي از هنرهاي بزرگ و اعجاب انگيز امام و انقلاب اسلامي و قانون اساسي ايران، تلفيق و تركيب اسلاميت نظام با جمهوريت آن مي باشد.

 

در عين وفاداري به اسلام، نقش مردم نيز حفظ شده است. در اينجا به بررسي ركن دوم حكومت يعني جمهوريت آن مي پردازيم. بي گمان حضور همه جانبه مردم در تمامي صحنه هاي انقلاب اسلامي در پاسداري از انقلاب اسلامي ايران و در دستاوردهاي آن نقش اساسي و مهمي داشته و دارد.

چنانچه اين حمايت هاي مستمر در حوادث پس از انقلاب در پيش از دو دهه اخير صورت نمي گرفت دچار تزلزل و ناپايداري مي گرديد.

در ميان شاخصه هايي كه نشانگر اين حضور همه جانبه مردم در لحظه لحظه گذر انقلاب از هنگام پيروزي آن است شاخصه هاي نقش مردم در پاسداري و تداوم انقلاب را اينگونه مي توان نام برد:

الف- شركت در انتخابات گوناگون

ب- مشاركت همه جانبه در صحنه هاي عمومي

ج- مبارزه با بحران هاي داخلي و مبارزه با ضد انقلاب

د- مبارزه با تهديدهاي خارجي اعم از تجاوزات و تحريم ها.

1-مردم با حضور خود در تمامي انتخابات مي توانند ثابت كنند كه كماكان حافظ همان انقلابي كه به وجود آوردند و براي آن جانها و خونها دادند، باشند و از آن دفاع مي كنند.

2-به واسطه مشاركت در همه عرصه هاي علمي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و حتي فراملي مي توانند ثابت كنند و تقويت كننده انقلاب باشند.

3- هر انقلابي كه در هر كشوري صورت مي گيرد به خودي خود هم موافق و هم مخالف دارد و موافقان كه خود به راه خود مي روند و اما مخالفان كه در هر لحظه دنبال اين هستند كه نشان دهند كه اين انقلاب از پايه و اساس دچار مشكل بوده و هست كه همان موافقان بايد با اعمالشان نشان دهند كه حرفهاي آنها بيهوده است و اينگونه كه آنها مي گويند، نيست.

در اين راه بايد به مبارزه با آنها پرداخته و جلوي اين بحرانها را بگيرند و اما مسئله آخر مقابله با تهديدهاي خارجي است، همانگونه كه معلوم است هر كشوري با موقعيت انقلابي كه در آن ايجاد مي شود و ساختارهاي قبلي در آن شكسته مي شود و علي الخصوص اگر آن انقلاب اسلامي نيز باشد، در عرصه بين المللي كشورها براي او در جبهه مخالف، صف آرايي مي كنند و مخالفت خودشان را با وضع موجود اعلام مي دارند و خواستار بر گرداندن وضع به حالت قبل هستند حال آنكه وظيفه مقابله با تهديداتي كه به وجود مي آيد با كيست؟

بايد گفت اين مردم هستند كه بايد در صحنه بودن خودشان را حفظ كنند و با حمايت هاي همه جانبه خود از دولت اثبات كنند كه خواستار سر بلندي كشورشان در مقابل با اين تهديدها و تجاوزات و تحريمها هستند.

 

نقش مردم در تداوم نظام 

   پنجشنبه 27 دی 1397نظر دهید »

راز ماندگاری انقلاب اسلامی

 

بر خلاف اغلب تحلیل‌ها، قدرت اقتصادی جمهوری اسلامی در افول نیست.

‏ دو روایت اصلی وجود دارد که فرض می‌کنند حکومت ایران بر اثر تحریم‌ها و یا تهدید جنگ در حال سقوط است. به نظر من هردو آن‌ها نادرست‌اند.

 

روایت اول ادعا می‌کند ایران بر اساس پول اداره می‌شود و اقتصاد کشور به لبه پرتگاه نزدیک می‌شود. این مکررا به عنوان استدلالی در حمایت از تحریم‌ها یا به عنوان مثالی از بی‌کفایتی حکومت ایران مطرح شده است.

ولی این روایت با حقایق جور در نمی‌آید. 

این استدلال که ایران از نظر اقتصادی منزوی شده هم درست نیست. 

منظورم این نیست که هیچ مشکل اقتصادی جدی‌ای در این کشور وجود ندارد. نه؛ ایران مشکلات زیادی دارد که طیفی از فساد گرفته تا ناکارآمدی ساختاری.

منظورم این است که ماجرای ایران یک روی دیگر هم دارد که به دلایل ایدئولوژیکی نادیده گرفته شده است.

نهایتا ایالات متحده و کمی کمتر اتحادیه اروپا در دوره‌ای از مشکلات اقتصادی حاد خود را از بازار ایران محروم می‌کنند.

 

عوامل «نرم» متعددی هستند که مایه ثبات نسبی اقتصاد ایران هستند. این کشور توانسته محیطی امن برای خلاقیت‌های فنی در منطقه فراهم کند که عمدتا به خاطر سرمایه‌گذاری سازمان‌یافته در یک زیرساخت کارآمد برای تحقیق و توسعه است.

 

 ایران برنامه دارد که تا سال ۲۰۱۹ اولین فضانوردش را به فضا بفرستد.

 

دومین روایت مسلط درباره این‌که حکومت ایران در معرض سقوط است، به‌شدت با روایت اول در هم تنیده است.

 

این روایت نیز سقوط قریب‌الوقوع جمهوری اسلامی را پیش‌بینی می‌کند. با این حال این نظر که حکومت ایران در حال سقوط است، از نظر ایدئولوژیک فرصت‌طلبانه و دور از واقعیت‌های سیاسی این کشور است. به نظر من، عوامل به‌هم‌وابسته متعددی وجود دارد که باعث می‌شود حکومت ایران دست‌کم در کوتاه‌مدت تا میان‌مدت نسبتا باثبات بماند:

 

- نظام سیاسی تک‌حزبی وجود ندارد که مخالفان را به‌کلی خفه کند.

-عدم پاسخگویی به افکار عمومی مطلق نیست.

- هیچ بخش نظامی و اطلاعاتی وجود ندارد که به شکل ایدئولوژیک به نظام پایبند نباشد.

- حکومت یک پایگاه متعهد در بخشی از مردم دارد که از آن حمایت می‌کنند و در کشور و حتی بین اپوزیسیون سرکوب‌شده هیچ تمایل واقعی به انقلاب وجود ندارد.

 

مهم‌تر این‌که این حکومت هیچ وابستگی بیش از اندازه‌ای به غرب ندارد که مانند آن‌چه برای حسنی مبارک در مصر و زین‌العابدین بن‌علی در تونس و شاه در ایران اتفاق افتاد، مایه بحران مشروعیتش شود.

و همچنین بله‌قربان‌گوی اسرائیل نیست.

 

تاکید همیشگی حکومت ایران بر «استقلال ملی» همچنان مایه جلب حمایت از جامعه ایران است.

 در واقع یک نگاه کلی ناشی از تحلیل‌های سطحی وجود دارد که به سیاست‌های مقطعی وابسته است. اگر تحلیل‌ها درباره یک کشور غلط باشد، نسخه‌هایی که برای آن کشور پیچیده می‌شود نیز لاجرم غلط می‌شوند. افغانستان و عراق مثال‌های خیلی خوبی از تاثیر فقدان شناخت دقیق از یک کشور بر شکست استراتژیک هستند.

 

 

تحلیل آرشین ادیب مقدم 


موضوعات: خواندنی ها, سیاسی
   سه شنبه 25 دی 1397نظر دهید »

تحول در مردم  / بصرت و آگاهی 

 

همین جور تحولی که ملت ما در ظرف مدت کمی پیدا کرد ؛ یک نحو تحول معجزه آسا که یک روز از پاسبان حساب می برد ، بازارهای بزرگ ما از پاسبان حساب می بردند ، یک روز هم از شخص اول مملکت حساب نبردند !

 

یک روز جرات نمی کردند که توی خانه هایشان اسم شاه را به ناگواری ببرند ، یک روز هم در خیابانها ریختند و گفتند مرگ بر این شاه ! اینچنین متحول شدند . کی این کار را کرد ؟ اسلام ، قوت ایمان . و الا انسان که نمی تواند این کار بکند . کار من و تو و اینها نیست . کار اسلام است . ۵۷/۱۲/۱۵

 

 

تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی ، تدوین محمد هاشمی تروجنی ، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ( ره) ، دفتر بیستم ، ص ۶۷۴

   سه شنبه 25 دی 13971 نظر »

شما کی سیر می شوید؟!

 

روزی به یکی از همسران حضرت رسول (ص) بهتان ناروایی زدند._رجوع کنید به تفسیر آیه ی دوازده سوره نور._ تا رفع تهمت و اثبات بی گناهی ایشان، مرد و زن مسلمان در دلشان شک و تردید ایجاد شد.آیه آمد شما نباید بر خویشتن خویش ظن بد می بردید و باید گمان خیر بر نفس خویش می زدید!!!

خداوند آن زن را جزئی از خود مردم خواند.از نفسشان. چرا؟! خب معلوم است . هر عضوْ از جامعه ی مسلمین پاره های تن همند.حُسن یکی حُسن همه و عیب یکی عیب همه است.

کدام یک از ما راضی می شویم به فرضِ بدی فرزندمان،آن را جار بزنیم یا گناه پدرمان را اگر خطایی کرده باشد؟! هیچ کدام.

آبروی خانوادگی مان گرانبهاتر از آن است که بخواهیم اگر عیوبی هم هست آن را در بوق و کرنا کنیم.

 

در فرهنگ قرآنی ما تک تک مردم جامعه این گونه باید باشند نسبت هم. لا تَلْمِزوا أَنْفُسَکُم، هم یعنی به خودتان نیش زبان نزنید.خودتان را مسخره نکنید. دیگر لابد نیازی به توضیح نیست که کسی خودش را مسخره نمی کند و منظور آیه ی یازده سوره حجرات این است که تمسخر دیگری تمسخر خویشتن است.

 

آقای زیبا کلام! شما جان و نفس ایران و ایرانی نبوده و نیستید.

 

شما حتی ایرانی نیستید .

ایرانی بودن که به شناسنامه نیست.

بپذیر ؛ که اگر مردم ایران نفس و جان شما بودند در مقابل دوربین ضد انقلابْ لالمونی نمی گرفتی تا مجری دلقکش هر چه دلش می خواهد به زبان بیاورد.

لالمونی نمی گرفتی از بیان پیشرفت های سرزمینت . از بیان خوبی هایی که به واسطه ی چهل سال انقلاب نصیب کشورت شد.

اصلا چه پیشرفتی بالاتر از این همه آزادی؟!

پیشرفت از این بالاتر که آزادانه ضد کشور و نظامت حرف بزنی و عوض تودهنی خوردن، حقوق جانانه ای هم بگیری؟!

برای برشمردن عیوب این نظام همین بس که حقوق های کلانش را صرف کسانی چون شما می کند که علیه خود نظام حرف بزنی.

حقوق حلال هم اگر می گیرد همان مجری دلقک می گیرد.

نوش جانش؛ که روی خط اربابش راه می رود .

آقای زیبا کلام! طویله ضد انقلاب؟!

توبره پهلوی و آخور اسرائیل ؟!

لطفا بفرمایید شما چقدر شکم دارید که سفره ی نظام با همه ی وسعتش سیرتان نمی کند؟!

سرپل ذهابش را کاری نداریم.

 

م.رمضانی

   شنبه 22 دی 1397نظر دهید »

دیدار مردم قم با رهبر انقلاب

 

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در سالروز قیام تاریخ‌ساز مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ در دیدار هزاران نفر از مردم قم، با اشاره به ضرورت پرهیز از سهل‌انگاری و سهل‌اندیشی درباره‌ی ریشه‌ی دشمنی آمریکا و استکبار با ایران اسلامی، «ماهیت و حقیقت انقلاب، و شجاعت و وفاداری ملت و نظام به اهداف و مبانی انقلاب» را علت اصلی این خصومت عمیق و مستمر خواندند و با بیان وظایف مهم «مسئولان و مردم» در این مقطع، تأکید کردند: رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم به‌ویژه قشرهای ضعیف، مهم‌ترین وظیفه‌ی امروز دولتمردان است و ملت و مسئولان باید با هوشیاری، تحریم‌های آمریکا را همانند دوران دفاع مقدس به شکستی بی‌سابقه برای شیطان بزرگ تبدیل کنند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تجلیل از قیام سرنوشت‌ساز مردم قم در ۱۹ دی سال ۵۶ به‌عنوان نقطه‌ی عطف انقلاب اسلامی، قم را «شهر، مرکز و مادر انقلاب» خواندند و افزودند: البته انگیزه‌هایی برای تغییر فضای انقلابیِ قم و کم‌رنگ کردن روحیه‌ی انقلابی و دینی در آن وجود دارد و نباید از مکر دشمن و عوامل آن غفلت کرد.

 

ایشان با تأکید بر هوشیاری در مقابل این انگیزه‌ها، تأکید کردند: قم سرچشمه‌ی اصلی و پشتوانه‌ی معنوی انقلابی است که دنیا را متحول کرد، بنابراین بزرگان و جوانان قم نباید اجازه دهند دست‌های خائن، قم را از مرکزیت انقلاب، خارج و این حرکت تحولی را در آن کم‌رنگ کنند.

 

رهبر انقلاب اسلامی سپس به بیان چند درس مهم و ماندگار از قیام ۱۹ دی پرداختند و خاطرنشان کردند: رئیس‌جمهور وقت آمریکا در ۱۰ دی ۵۶ به تهران آمد و با تمجید اغراق‌آمیز و دروغین از محمدرضا پهلوی، ایران را «جزیره‌ی ثبات» یعنی مایه‌ی آرامش خیال آمریکا از ایرانِ وابسته و مسئولان نوکرمآب آن، خواند.

 

ایشان قیام مردم قم علیه رژیم ظالم، وابسته و فاسد پهلوی در فاصله‌ای کمتر از ۱۰ روز از این سخنان را نشانه‌ی ضعف عمیق دستگاه محاسباتی آمریکا و غرب دانستند و گفتند: کمتر از ۱۰ روز پس از سفر رئیس‌جمهور آمریکا و تعبیر او از ایران به جزیره‌ی ثبات، قیام عظیم مردم قم شکل گرفت و به دنبال آن، قیام مردم تبریز و طوفان انقلاب اسلامی و نابودی رژیم سرسپرده‌ی طاغوت محقق شد.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، استمرار ضعف دستگاه محاسباتی آمریکا تا امروز را یک واقعیت برشمردند و افزودند: با وجود آنکه عده‌ای غرب‌زده و آمریکازده، پُزِ قدرت محاسباتی و آینده‌نگری آمریکایی‌ها را می‌دهند اما آمریکا همچنان دچار ضعف محاسباتی است.

 

ایشان با اشاره به سخنان سال گذشته‌ی یک دولتمرد آمریکایی در جمع اوباشِ تروریست و وعده‌ی او به آن‌ها که جشن سال ۲۰۱۹ میلادی را در تهران خواهیم گرفت، خاطرنشان کردند: توانایی محاسباتی دشمنان ایران در همین حد است؛ همان‌طور که آن زمان صدام امیدوار بود یک هفته‌ای به تهران برسد و منافقین مزدور نیز خیال می‌کردند در حمله‌ی مرصاد سه‌روزه از کرمانشاه به تهران خواهند رسید.

 

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: برخی دولتمردان آمریکایی این‌طور وانمود می‌کنند که دیوانه‌اند، البته بنده این را قبول ندارم اما آن‌ها حقیقتاً «احمق‌های درجه یک» هستند.

 

ایشان قیام مردم قم را نشانه‌ی صف‌بندی دو دستگاه محاسباتی یعنی صف‌بندیِ «لیبرال‌دموکراسیِ دروغین و پای‌درگِل غربی» در مقابل «نظام توحیدی و اسلامی» برشمردند و گفتند: پس از انقلاب نیز آن‌ها با تحریم جمهوری اسلامی تصور می‌کردند کار نظام در کمتر از شش ماه تمام خواهد شد درحالی‌که انقلاب اکنون به چهل‌سالگی رسیده است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: در مقابل این محاسبات غلط استکبار، دستگاه محاسباتیِ دقیق نظام اسلامی وجود دارد که امام بزرگوار ما فرمود «صدای شکسته شدن استخوان‌های مارکسیسم را می‌شنوم» و یکی دو سال بعد همه‌ی دنیا آن صدا را شنیدند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دشمنیِ استکبار با پدیده‌ی تمدنیِ انقلاب اسلامی را دشمنیِ عمیق دانستند و خاطرنشان کردند: برخی از روی نفهمی یا مسائل دیگر، علت دشمنی مستکبران را سخنان امام یا فلان مسئول علیه آمریکا می‌دانند، درحالی‌که زورگویان جهانی با یک قدرت جوان، روبه‌رشد، پرتلاش و پرانگیزه دشمن هستند که این قدرت معنوی ۴۰ سال است در مقابل چشم آن‌ها روزبه‌روز تنومندتر و قدرتمندتر شده و تَرَک‌ها و شکاف‌های استکبار را عمیق‌تر کرده است.

 

رهبر انقلاب اسلامی، ایران را قلّه‌ی موقعیت راهبردی در منطقه خواندند و افزودند: علت عصبانیت آمریکایی‌ها در اول انقلاب این بود که لقمه‌ی چرب‌ونرم ایران را به‌عنوان مهم‌ترین کشور منطقه و سرزمینی سرشار از ثروت‌های مادی و منابع طبیعی از دست دادند.

 

ایشان با اشاره به اعتراف چند روز پیش یک مؤسسه‌ی غربی افزودند: خود آن‌ها می‌گویند ایران با توجه به ظرفیت‌های فوق‌العاده‌اش پنجمین کشور ثروتمند جهان است، بنابراین طبیعی است که به‌خاطر از دست دادن چنین ثروتی، عمیقاً عصبانی باشند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: این عصبانیت همچنان ادامه دارد اما مسئله‌ی اصلی و ریشه‌ی تقابل آمریکا و ملت ایران، تقابل تاریخی و ذاتی حق و باطل است، چراکه استکبار و استعمار از خون ملت‌ها تغذیه می‌کنند و انقلاب اسلامی در مقابل این ظلم آشکار ایستاده و برای بیدار کردن ملت‌ها نیز تلاش کرده است.

 

رهبر انقلاب اسلامی، شنیده شدن فریاد «مرگ بر آمریکا» در کشورهای متعدد را بی‌سابقه و نشانه‌ای از موفقیت ایران برشمردند و خاطرنشان کردند: استکبار تلاش می‌کند ملت‌ها را با «ایران‌هراسی»، «اسلام‌هراسی» یا «شیعه‌هراسی» گمراه کند، اما ملت‌ها ذاتاً با ایران اسلامی دشمنی ندارند و هرجا حقیقت روشن بشود، از آن حمایت می‌کنند.

 

ایشان بروز برخی حوادث و رویدادها در اروپا و آمریکا را نشانه‌ی آشکار شدن پیامدهای خطرناک حفره‌های معنوی در تمدن غرب خواندند و افزودند: در طرف مقابل، مردم‌سالاری دینی و حرکت به سمت تمدن اسلامی با استفاده از امکانات و ابزارهای روز دنیا ادامه دارد و این واقعیت برای مستکبران رعب‌آور است.

 

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر پرهیز از سهل‌انگاری و سهل‌اندیشی در زمینه‌ی علت واقعی و اصلی دشمنی ظالمان جهانی با ایران، افزودند: علت اصلی این دشمنی، «ماهیت و حقیقت حرکت عظیم انقلاب اسلامی، شجاعت، فداکاری و وفاداری ملت و پایبندی مستمر و کامل نظام به مبانی انقلاب اسلامی» است که اگر به توفیق الهی، این حرکت به نتایج مورد نظر خود دست یابد، بساط استکبار و استعمار غرب را برمی‌چیند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با استناد به آیات قرآن مجید افزودند: فرعون می‌دانست موسی حق است اما دشمنی می‌کرد و خدا به حضرت موسی گفت «نترسید، حرکت کنید، من با شما هستم» که این خطاب امروز عیناً به ملت ایران است که در مقابل دشمنیِ آگاهانه‌ی فراعنه‌ی عالم، ایستاده است.

 

رهبر انقلاب اسلامی در تبیین نتیجه‌ی صف‌آرایی استکبار و ملت ایران خاطرنشان کردند: هر جبهه‌ای که در راه خدا حرکت کند، وعده‌ی قطعی و بدون تردید پروردگار درباره‌ی نصرت و پیروزی او محقق خواهد شد، همچنان‌که در طول ۴۰ سال هرجا درست حرکت کردیم، پیروز شدیم و هرجا کوتاهی داشتیم، پیروزی حاصل نشد.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رسیدن به چهل‌سالگی را در روند شکل‌گیری تمدن‌ها، آغاز بلوغ و شکوفایی خواندند و افزودند: در این مسیر تمدنی، چهل‌سالگی نه دوران پیری بلکه دوران عمق یافتن حرکت‌ها است و به فضل الهی و به برکت «ایمان دینی، عزم راسخ، حضور و آمادگی و کار و تلاش ملت به‌ویژه انبوه جوانان خوش‌فکر، مبتکر و امیدوار به آینده»، حرکت تاریخی ملت ایران به نتایج درخشان خود خواهد رسید.

 

ایشان پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی را مقدماتی برای شکل‌گیری «تمدن اسلامی متناسب با دوران فعلی» دانستند و خاطرنشان کردند: اگر خدا اراده نکرده بود، این مقدمات فراهم نمی‌شد.

 

نکات مهم رهبر انقلاب خطاب به مسئولان

رهبر انقلاب اسلامی سخنانشان در جمع هزاران نفر از مردم قم را با بیان نکاتی مهم خطاب به مسئولان و مردم ادامه دادند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مهم‌ترین توصیه‌ی خود به مسئولان به‌خصوص دولتمردان تأکید کردند: اولویت کاری خود را حل مشکلات معیشتی مردم به‌ویژه قشرهای ضعیف قرار دهید، چراکه این مسئله اهمیت ویژه‌ای دارد.

 

رهبر انقلاب با اشاره به تمرکز دشمن بر مسائل معیشتی مردم گفتند: منابع کشور کم است اما چرا با وجود تذکرات مکرر، جریان‌ها و افرادی، ظالمانه این منابع را می‌بلعند و با دلال‌بازی و انحصارطلبی در تجارت، مانع پیشرفت کشور می‌شوند و در تقویت تولید داخلی کارشکنی می‌کنند.

 

رهبر انقلاب بار دیگر مهم‌ترین کار امروز مسئولان را رسیدگی به مشکلات معیشتی خواندند و افزودند: البته این کار فقط با پول پخش کردن حاصل نمی‌شود، باید مراقب جریان‌ها و دست‌های خطرناک و مضر بود، همچنان‌که این مسائل را بارها با جزئیات در جلسات کاری به مسئولان تذکر داده‌ایم.

 

ایشان، کار و تلاش و خدمت به انقلاب ایران عزیز و ملت بزرگ را نعمتی الهی خواندند و به مسئولان و دولتمردان تأکید کردند: قدر نعمت مسئولیت در نظام اسلامی را بدانید و به لوازم قدرشناسی از آن یعنی «مراقبت در حرف و رفتار، پرهیز از گرایش به اشرافیگری و اسراف و رفتارهای طاغوتی» پایبند باشید و تلاش کنید مسیر حرکت شما همواره به سمت الگوی رفتاری و مدیریتی امیر مؤمنان باشد.

 

«شجاعت» و «عقلانیت» دو نکته‌ی مهم و تذکر دیگر رهبر انقلاب خطاب به مسئولان بود.

 

ایشان افزودند: در مقابل توپ و تشر و یاوه‌گویی‌های آمریکا و اروپا پس نزنید و بِایستید و بدانید که این‌ها نه تهدید، نه «وعده و قول» و نه حتی امضایشان اعتبار ندارد.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حرف‌های بی‌ربط برخی غربی‌ها را به حرف‌های دلقک‌ها تشبیه کردند و افزودند: آن‌ها به ایران توصیه می‌کنند حقوق بشر را از سعودی‌ها یاد بگیرد؛ آیا این، حرف یک دلقک نیست؟

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: رفتار صحیح و عقلانی، وظیفه‌ی مسئولان است، چراکه با احساساتِ صِرف نمی‌شود کشور را اداره کرد البته احساسات به‌عنوان پشتوانه‌ی عملی شدن تصمیمات عقلانی لازم است.

 

«شناخت، قدردانی و استفاده از ظرفیت‌های درونی به‌ویژه جوانان» دیگر توصیه‌ی مؤکد رهبر انقلاب اسلامی به مسئولان و دولتمردان بود. ایشان افزودند: جوانان می‌توانند گره‌های دستگاه‌ها را باز کنند، بنابراین به آن‌ها مراجعه کنید و قدرشان را بدانید چراکه حتی بلندپروازی‌های آن‌ها خوب است و کشور را به جلو می‌برد.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان، مردم را نیز به کمک به مسئولان توصیه کردند و افزودند: بخش مهم تقویت تولید داخلی در زمینه‌های کیفی و توزیعی، به تولیدکننده و فروشنده و مغازه‌دار و مردم مربوط می‌شود.

 

ایشان گفتند: امسال سال تقویت تولید کالاهای ایرانی بوده است، اما الان در آخر سال باید ببینیم چقدر در این زمینه پیش رفته‌ایم و چه کارهایی کرده‌ایم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حضور در صحنه‌های انقلاب را بهترین کمک مردم به کشور دانستند و افزودند: دشمن در تلاش است با شایعه‌سازی و تهمت‌پراکنی، مردم را مضطرب کند و به جان یکدیگر بیندازد که البته نمی‌تواند، اما مردم باید با این شگردهای دشمن مقابله کنند.

 

ایشان خاطرنشان کردند: انقلاب و نظام با خواست و حمایت مردم شکل گرفته و استمرار یافته اما مستکبران با وقاحت تمام، مردم را به مقابله با همین نظام فرامی‌خوانند که لازم است مردم در مقابل این تبلیغات ایستادگی و علیه آن حرکت کنند و جوانان با هوشمندی، فضای مجازی را به ابزاری برای زدن تودهنی به دشمنان تبدیل کنند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تحریم‌ها را باعث فشار و بروز مشکلاتی برای کشور دانستند و افزودند: آمریکایی‌ها با خوشحالی می‌گویند تحریم کنونی ملت ایران در تاریخ سابقه ندارد اما ملت ایران ان‌شاءالله در این زمینه شکستی به آن‌ها می‌دهد که در تاریخ بی‌سابقه باشد.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تحریم کامل ملت ایران در دوران دفاع مقدس، افزودند: دشمنان حتی به ما سیم خاردار نمی‌دادند اما ملت و مسئولان، آن تحریم‌ها را به زمینه‌ای برای تکیه بر درون و شکوفایی استعدادها تبدیل کردند، به‌گونه‌ای که همان مسیر، امروز ایران را به قدرت بی‌نظیر منطقه تبدیل کرده است.

 

رهبر انقلاب تأکید کردند: باید با درس‌گیری از این تجربه‌ی درخشان و تکیه بر جوانان، تحریم کنونی را به وسیله‌ای برای کار و تلاش و شکوفایی تبدیل کنیم و با بی‌نیازی از دیگران به جایی برسیم که آن‌ها نیازمند ایران عزیز باشند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: به فضل الهی و در پرتو مقاومت و هوشیاری مردم و مسئولان و کار و تلاش بی‌وقفه، از تحریم‌ها و مشکلات عبور خواهیم کرد و همچنان‌که در جنگ تحمیلی، صدام را به خاک سیاه نشاندیم و به درک اسفل رفت، جمهوری اسلامی هر روز موفق‌تر و زنده‌تر خواهد بود و دشمنان ملت در آمریکا و غرب به سرنوشت صدام دچار خواهند شد.

 

Khamenei.ir

   چهارشنبه 19 دی 1397نظر دهید »

سالروز مهم و پر عبرت هلاکت عامل موثر کودتای ۲۸ مرداد 

 

اشرف پهلوي خواهر دوقلوي محمدرضاشاه که در 4 ابان 1298ش در تهران به دنيا آمد، و در ۱۷ دی ماه  ۱۳۹۴ خورشیدی در منطقه مون کارلو به دلیل کهولت سن درگذشت . اشرف پهلوی يکي از چهره‌هاي معروف تاريخ معاصر ايران مي‌باشد. او که از جسارت و شجاعت بيشتري نسبت به محمدرضا برخوردار بود، در جاي جاي تاريخ عصر پهلوي حضوري مستقيم داشت و در جهت حفظ و بقاي سلطنت پهلوي مي‌کوشيد. مهم‌ترين نقشي که اشرف پهلوي در حيات تاريخ سياسي سلطنت پهلوي ايفاء نمود، کودتاي 28 مرداد 1332 و ساقط نمودن حکومت ملي دکتر مصدق بود.

 

اشرف پهلوی

اشرف که در خلال سالهاي 1325 الي 1330 يکي از مهره‌هاي پرنفوذ دربار به حساب مي‌آمد و در نصب و عزل بسياري از رجال نقش داشت پس از نخست‌وزيري مصدق در مقابل او قرار گرفت و همراه مادرش تاج‌الملوک جناح درباري مخالف دولت مصدق را تشکيل داد.

 

او در انتخابات دوره شانزدهم تعدادي از وکلاي مورد اعتماد خود را چون سرتيپ پيراسته، عزيز زنگنه و منوچهر تيمورتاش به مجلس فرستاد و در مقابل جبهه ملي قرار گرفت و در کار مجلس و دولت اختلال نمود. وي تمام تلاش خود را در سقوط دولت دکتر مصدق و نخست‌وزيري قوام‌السلطنه انجام داد و رابط بين شاه و قوام شد تا اختلافات گذشته را کاهش دهد.

 

اما بروز وقايع سي تير 1331ش نقشه‌هاي او را بر آب کرد و پيدا شدن مدارک و اسناد ارتباط اشرف و ملکه پهلوي با اخلالگران و قوام‌السلطنه، مصدق را وادار به اعتراض کرد. بدين ترتيب دکتر مصدق در دور دوم نخست‌وزيري خود اشرف پهلوي و تاج‌الملوک پهلوي را تبعيد نمود اما اشرف از فعاليت بر ضد حکومت ملي دست برنداشت و در فرانسه نيز همچنان به مخالفت با دکتر مصدق پاي مي‌فشرد.

 

به طوري که توجه دولت انگليس که خواستار انجام عملياتي نظامي بر ضد حکومت مصدق بود را جلب نمود. اشرف ضمن تماس با مجامع بين‌المللي علي‌الخصوص دوستان و ياران امريکايي خود سعي مي‌کرد وضعيت ايران را بحراني جلوه دهد و چنين وانمود سازد که دولت شوروي و حزب توده در حال قدرت گرفتن در منطقه هستند. بالاخره در تابستان 1332ش دو تن از جاسوسان امريکايي ناگهان با اشرف تماس گرفتند و در کازينوي دوويل با او ملاقات کردند.

 

در اين ملاقات از اشرف خواسته شد تا نقش ميانجي‌گري بين امريکاييان و محمدرضا شاه را برعهده بگيرد و جهت حمايت سلطنت برادرش گام بردارد. بدين ترتيب اشرف دست به کار شد. او در 3 مرداد 1332ش بدون اجازه به تهران آمد و بلافاصله به ملاقات برادرش رفت.

 

ملاقات آن دو به شکل پنهاني و خصوصي انجام شد. دولت مصدق به محض آگاهي از ورود اشرف به تهران خواستار خروج او گشت و اشرف صبح روز بعد تهران را ترک کرد. در اين مدت اشرف با کليه ياران و دوستان خود تماس گرفت و از آنان خواست تا در مبارزه بر عليه حکومت مصدق متحد شوند.

 

دربار در جواب فرماندار نظامي تهران اعلام نمود که اشرف جهت جمع‌آوري پول براي تهيه مخارج يمارستان پسرش به تهران آمده است. بنابر اين 24 ساعت به او اجازه اقامت داده شده است.

 

اشرف در ملاقات خود پاکتي به محمدرضا داد و او را از نقشه کودتا آگاه ساخت. عصر همان روز محمدرضا با يکي از جاسوسان امريکايي به طور مخفيانه در سعدآباد ملاقات نمود و دو فرمان مهر شده بدون نوشته يکي براي عزل مصدق و ديگري انتصاب زاهدي بدو داد و خود راهي کلاردشت شد و از آنجا به بغداد رفت.

 

9 روز پس از آنکه اشرف پهلوي تهران را ترک کرد عمليات آژاکس انجام شد و ظرف مدت کوتاهي دولت مصدق سرنگون گرديد. محمدرضا شاه به سلطنت بازگردانده شد. پس از کودتاي 28 مرداد دوران استبداد محمدرضاشاهي شروع شد و اشرف پهلوي نيز به عنوان يکي از مهره‌هاي مهم در تصميم‌گيريها و فعاليت‌ها نقش داشت و به شکلي حکومت مي‌کرد.۱

 

دستگیری یکى از خواهرهاى محمّدرضاپهلوی با چمدان پر از هروئین

 

[یکی از خصوصیات]رژیم خبیث[پهلوی]، فساد بود. انواع فساد، از فسادهاى جنسى بگیرید که مبتلابه تقریباً همه‌ى دربارى‌ها و دوروبرى‌ها و مانند اینها بود که دیگر حالا داستانهایش شرم‌آور است. آن روز خیلى از آحاد مردم هم میدانستند، اگرچه جرأت نمیکردند بر زبان بیاورند. گاهى از قلم خارجى‌ها درمیرفت، چیزهایى را میگفتند فساد جنسى، فساد مالى، نه فقط در سطوح متوسّط که هر وقتى ممکن است پیش بیاید؛ نخیر، در عالى‌ترین سطوح کشور. از طرف شخص محمّدرضا و دوروبرى‌هایش، بالاترین فسادهاى مالى، بزرگ‌ترین رشوه‌ها، بدترین دست‌اندازى‌ها، خباثت‌آلودترین فشارها بر منابع مالى ملّت به‌وجود مى‌آمد.

 

براى خودشان ثروت درست میکردند به قیمت فقیر کردن مردم و بیچاره کردن مردم. فساد، فساد جنسى، فساد مالى، اعتیاد، ترویج اعتیاد و ترویج موادّ مخدّر صنعتى به‌وسیله‌ى عناصر اصلى حکومت آن روز در ایران به‌وجود آمد و اتّفاق افتاد. یکى از خواهرهاى محمّدرضا را در فرودگاه سوئیس با چمدان پر از هروئین، پلیس سوئیس دستگیر کرد! [خبر آن در] همه‌ى دنیا پیچید، منتها زود ماست‌مالى کردند؛ خب مربوط به خودشان بود؛ قضیّه را برطرف کردند، گره را باز کردند؛ یک‌چنین وضعیّتى [بود].۱۳۹۳/۱۰/۱۷ بیانات در دیدار مردم قم ۲

 

۱_ موسسه مطالعات تاریخ ایران 

۲_فیش های فساد رژیم 

   دوشنبه 17 دی 1397نظر دهید »

دوقطبی‌سازی دروغین موجب «خفقان سیاسی» می‌شود/ «دیکتاتوری سیاسی» نتیجۀ جناح‌بندی و دوقطبی غیرواقعی است

 

دوقطبی سازی

 

 کسانی که در فتنۀ 88 حضور داشتند(از نظر جمعیت) دو بخش بودند؛ یک بخش حداقلی و یک بخش حداکثری. آن بخش حداقلی می‌دانستند که تقلب نشده است و می‌دانستند که دارند چه‌کار می‌کنند؟

آنها می‌خواستند بازی را به‌هم بزنند.

آن بخش حداکثری هم شامل کسانی بود که واقعاً باور کرده بودند که «تقلب شده است» و هم شامل کسانی که طرز تفکر آن جریان را قبول دارند.

 

در اینجا می‌خواهیم دربارۀ یک قشر گسترده‌ای از مردم صحبت کنیم که در این انقلاب، دچار سوء تفاهم شده‌اند و ما همیشه به‌واسطۀ این سوء تفاهم، داریم هزینه می‌دهیم؛ هم در انتخابات، بازی می‌خوریم و همه ضرر می‌کنند، هم در مواردی مثل فتنۀ 88 بعضی‌ها از این سوء‌تفاهم، به‌شدت سوء استفاده می‌کنند.

 

شاید بشود نام این سوء‌تفاهم را گذاشت «دو جریان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی!» چون به‌دلایل مختلف، این دوئیّت، وجود ندارد و دروغ است! وجود یک دوقطبیِ سیاسی دروغ، موجب می‌شود در تمام انتخابات‌ها، افراد ضعیف اما زرنگ و سودجو انتخاب شوند.

چون طرفداران این گروه می‌گویند: «اگر به اینها رأی ندهیم، طرف مقابل رأی می‌آورد! لذا هرچند ایده‌آل و شایسته نیستند ولی به اینها رای می‌دهیم!» طرفداران آن گروه هم، همین را می‌گویند. لذا افراد غیرشایسته و ضعیف بر سر کار می‌آیند. این «دوقطبیِ دروغین» اجازه نمی‌دهد که اوضاع جامعه ما بهتر نمی‌شود!

 

صهیونیست‌ها و دشمنان ما هم در داغ‌کردن دعوای اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی نقش داشته‌اند! البته اختلاف‌نظر و تفاوتِ جریان‌های سیاسی در کشور ما هست و اتفاقاً بیشتر و جدّی‌تر از این هم هست!

اما داغ‌کردنِ این دو جریان موجب شده است که هیچ‌وقت کشور ما آن رشد و پیشرفتی که باید را نداشته باشد. شما تصور کنید که دانشجوها بخواهند اساتید خودشان را بر اساس همین دیدگاه جناحی-که امروز رایج است- انتخاب کنند! در این صورت «علم» ضربه می‌‌خورَد.

 

در زمینه‌های دیگر هم اگر بخواهیم جناحی برخورد کنیم، قطعاً ضربه خواهیم خورد. آنهایی که این طرح دوقطبی را برای کشور ما ریخته‌اند، حدود 100سال است که اروپا و آمریکا را همین‌طوری دارند اداره می‌کنند؛ یعنی این دوقطبی‌بازی‌ها را در آنجا هم پیاده کرده‌اند!

در این تردیدی نیست که اختلاف‌نظر موجب رشد ما خواهد شد.

 

اما وقتی که دوقطبی‌سازی بشود، این اختلاف‌نظرها دچار خفقان سیاسی می‌شود و به‌خوبی بروز پیدا نمی‌کند. چون اگر کسی در یک جناح سیاسی، بخواهد برخی از نظرات جناح مقابل را تأیید کند، به‌شدت مورد هجمه قرار می‌گیرد که «چرا جناح مقابل را تقویت می‌کنی؟!»

 

خفقان سیاسی و دیکتاتوری سیاسی، نتیجۀ جناح‌بندی‌ها و دوقطبی‌های غیرواقعی است.

 

این دیکتاتوری سیاسی، الان در اروپا دارد تجربه می‌شود.

الان در فرانسه، این یک موضوع جدّی است؛ مردم دنبال نجات از این دوقطبی‌هایی هستند که سرشاخه‌های هر دوقطب در دست صهیونیست‌هاست!

ما الان باید از این فضای عمومیِ دوقطبی‌سازی‌ که موجود است، عبور کنیم. نباید فضا به‌گونه‌ای باشد که افراد در هر جناحی که هستند، برخی از نظرات خودشان را-از ترسِ اینکه توسط جناح خودشان، به آنها هجمه نشود- نگویند و برای مردم مطرح نکنند.

 

اگر دموکراسی بنا باشد جامعه را با خفقان روانیِ سیاسی و با جناح‌بندی‌های کاذب، اداره کند، این از دیکتاتوریِ سعودی‌ها هم بدتر است، چون آن دیکتاتوریِ صادقانه است، ولی این دیکتاتوریِ مزورانه است!

 

علامه طباطبایی می‌فرمود: دموکراسی از دیکتاتوری بدتر است (ترجمه المیزان/4/194) در دیکتاتوریِ ناشی از «جناح‌بندی کاذب سیاسی» نمی‌دانید یقۀ چه کسی را باید بگیرید؟ اما دیکتاتوری، لااقل می‌دانیم یقۀ چه کسی را باید گرفت! جناح‌بندیِ سیاسیِ کاذب که مانع شایسته‌سالاری است، بدتر از دیکتاتوری است. امروز همین نوع دموکراسی است که دارد این‌همه در جهان، جنایت می‌کند.

 

 

علیرضا پناهیان ، ۹ دی ۹۷ ، دانشگاه تهران 

   سه شنبه 11 دی 1397نظر دهید »

1 ... 5 6 7 ...8 ... 10 ...12 ...13 14 15 ... 38

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 2295
  • دیروز: 2300
  • 7 روز قبل: 9088
  • 1 ماه قبل: 44403
  • کل بازدیدها: 885448
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 6
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1