آثار مثبت استعفای ظریف
حمیدرضا جلائیپور
۱-«حاکمیت» متوجه شد که مسولان رسمی دستگاه دیپلماسی را میتوان از موضع استغنا نادیده گرفت ولی وجدان عمومی بخش فعال جامعه «قالگذاشتن» نماینده رسمی دیپلماسی را نپسندید و افکار عمومی ایرانیان سریع و درجا به حاکمیت کارت قرمز داد.
در آینده هرچه از این خطاها کمتر شود به نفع کشور است.
۲-دفتر روحانی و خود روحانی متوجه شدند «بار شیشه» دارند و اگر با وزرا و خصوصا با وزرای خط مقدم تعامل سازنده نداشته باشند و در پی برقراری رابطه یک طرفه و عمودی با وزرا باشند، این نوع رابطهها میتواند مثل یک ضربه به «بار شیشه» عمل کند و چیزی از بار دولت باقی نماند. بدین معنا که یک بیاحتیاطی باعث میشود وزرای موثر کابینه بروند و دیگر سرمایهای و باری از «دولت تدبیر و امید» باقی نماند. (در دو سال گذشته این بی احتیاطی در حفظ پایگاه بیستوشش میلیونی دولت انجام شد. شایسته نیست این بیاحتیاطیها در حمایت از وزرای خط مقدم ادامه یابد). و با حاکمیت متوهم در سیاست خارجی و دولت ضعیف نمیتوان به استقبال سال سخت ۱۳۹۸ رفت.
۳-ایران در سال ۹۸ بخاطر تداوم تحریمهای ترامپ فاشیست سال سختی در پیش دارد. استعفای ظریف تجربهای شد تا حاکمیت مواظب «فولهایش» باشد. شایسته است حاکمیت ضمن توجه به توطئه ائتلاف ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان (که قصد متوقف کردن چرخ توسعه ایران را دارند) مواظب خطاهای «غضنفران» در دولت موازی باشد. موقعیت در خاورمیانه لغزنده و به گونهای است که با هر اقدام نسنجیده دولت موازی (آنهم از موضع ما انجام دادیم و شد) ممکن است چیزی از «بار شیشه» باقی نماند.
۴-حاکمیت و دولت با مخالفت صریح به استعفای ظریف در عمل نشان دادند علاقه دارند همچنان سیاست خارجی مبتنی «بر منافع ملی» را دنبال کنند و تندروهای علاقمند به سیاست خارجی «استثنایی و تقابلی» را که در جریان استعفای ظریف «دور برداشته» بودند و در مجلس شیرینی پخش کرده بودند ناکام گذاشتند.
همچنین براندازان و نتانیاهو را که از رفتن ظریف «بشکن» میزدند، عیششان را منقص کردند.
خیانت_ظریفانه ،حمایت_حکیمانه
به قلم استاد پورآقایی
⬅️میخواهم از زاویه نگاه مریض و غیر انقلابی جناب روحانی و ظریف به قضیه استعفای وزیر امور خارجه نگاه کنم: بخاطر داریم که به دفعات مختلف رهبر معظم انقلاب فرمودند که به مذاکرات خوشبین نیستم و آمریکا و غرب قابل اعتماد نیستند و در مقابل به دفعات مختلف دیدیم که جناب روحانی و ظریف در مقابل این گفتار دلسوزانه و انقلابی موضع گرفتند و می گفتند که خوشبینی و بدبینی در عالم سیاست معنا ندارد و باید واقع بین باشیم و اهل دیپلماسی… با تمام اعتقادی که به رهبر حکیم انقلاب دارم و خروج از خط ولایت را خیانت و جهالت محض میدانم ولی میخواهم از همین گفتار روحانی و ظریف علیه خودشان استفاده کنیم و نگاه تحلیلی به زمان استعفای ظریف داشته باشیم: جناب ظریف، سَر بِزنگاهها و موقعیت های حساس همواره برای نظام خطر آفریده است و انگشت اتهام جامعه جهانی را به سوی جمهوری اسلامی ایران کشیده است:
۱_ در اوج مذاکرات موسوم به برجام با گروه ۱+۵، قدرت نظامی ایران را به تمسخر گرفت و گفت که تمام تاسیسات ما با یک بمب آمریکایی تخریب و نابود می شوند(جهل محض جناب ظریف نسبت به قدرت نظامی)
۲_در حین مذاکرات برجام بی فرجام شروط نه گانه ولایت فقیه و رهبری حکیم انقلاب را نادیده گرفت و سیاست های انفعالی و از موضع ترس خود را به تمامیت نظام و مردم تحکیم کرد و قهرمان پوشالی برجام لقب گرفت(خیانت محض جناب ظریف نسبت به امر ولایت و اراده نظام)
۳_ موقع تصویب لایحه خیانت بار fatf که پیش شرط اجرای برجام بود و به ملت نگفته بودند که چنین است!!!
و حال آنکه fatf فقط یک سازمان بین دولتی بود و بس!!! درست در وسط سیرک لاریجانی و وطن فروشان دیگر، از پولشویی دهها هزار میلیاردی در ایران گفت و بهانه بسیار قوی به دست سازمان ملل و اعضای کار گروه fatf داد که شدت عمل را تقویت دادند(جهل محض جناب ظریف نسبت به سیستم اقتصادی)
۴_ شب طلایی مقاومت که تمام کشورهای غرب و شرق را مجبور به عقب نشینی و پذیرش شکست کرده بودند و تمام دنیا می گفتند بشار اسد باید برود ولی رهبر انقلاب محکم و استوار پای مقاومت ماندند و خون جوانانی فدای مقاومت شد و درست در شب جشن این پیروزی *دیدار رهبری با بشار اسد* جناب ظریف با استعفای هدف دار خویش و با زمان بندی عجیبی که صورت گرفت، شیرینی جشن مقاومت را تحت الشعاع استعفای خود قرار داد(خ.ب.ا.ث.ت محض جناب ظریف نسبت به مقاومت و پیروزی حزب خدا بر حزب شیطان) زمان استعفای آقای وزیر در اوج تعطیلی رسانه های داخلی و اوج کار رسانه های غربی و معاند جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت است و درست در زمانی که می بایست خبر دیدار رهبر معظم انقلاب و بشار اسد در صدر همه خبر های جهان قرار بگیرد، به یک باره می بینیم که استعفای صوری جناب ظریف تیتر یک رسانهها می شود!!!
حمایت حکیمانه
سردار سلیمانی و تفکر مقاومت از جناب ظریف هم جای بسی تقدیر و خداقوت دارد. ‼️اما جناب ظریف و آقای #ریش_قشنگ (روحانی) قطع و یقین بدانید که شما مقهور قدرت الهی خواهید بود در مقابل مشیت الهی ذره ای مقاومت سود بخش نخواهید داشت چرا که قرآن به صراحت بیان می کند: يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُون(صف،۸)َ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻫﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻛﻨﻨﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻯ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﻳﺶ ﺍﺳﺖ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. با این اوصاف و با توجه به همان نگاهی که شما داشتید و آن هم اینکه خوش بینی و بدبینی در عالم سیاست معنا ندارد باید بگویم که در نگاه واقع بینانه فقط فقط از امورات شما می توان بوی خیانت را استشمام کرد و واقعیت گرایی سیاسی یعنی این و لا غیر…
داود پورآقایی ۱۳۹۷/۱۲/۹
بیاحترامی به زنان در دیوارنگاره میدان ولیعصر؟!
روزنامه آرمان نوشت: انتشار تصویر دیوارنگاره جدید میدان ولیعصر تهران بازهم خبرساز شد. گویی برخی موضوعات قرار نیست دچار تغییر شود بلکه همان اعتقاد از نقشی به نقش دیگر منتقل میشود.
دیوارنگاری مدتهاست که در پایتخت باب شده و هدف آن در درجه نخست روحیهبخشی به جامعه است و پیامی را هم منتقل میکند اما برخی اوقات اعتقادات گروهی خاص در این دیوارنگاریها مشهود است.
دیوارنگاره جدی میدان ولیعصر طرحی که به نام گرامیداشت روز زن است و نشان از حضور یک زن در منزل در حال سامان دادن به وضعیت 3 فرزندش دارد.
برداشتی که این طرح میشود چنین است که وظیفه زن تنها در تربیت فرزندانش خلاصه میشود و بس.
در صورتی که همگان بر این اعتقاد هستند در دنیای امروز و ویژگیهای اقتصادی و فرهنگی کشور نمیتوان زن را تنها در چارچوب خانه و در حال تربیت فرزند به تصویر کشید.
زن ایرانی نشان داده که توانایی بالایی در ایجاد توازن میان امور منزل و تربیت فرزندان با فعالیتهای خارج از منزل دارد و تاکید دیوارنگاره جدید میدان ولیعصر تهران بر نادیده گرفتن نقش زنان قابل تامل است!
دیوارنگاره ای خالی از همه چیز جز حس زیبای مادری
تا اعتراضات به دیوار نگاره ی میدان ولی عصر بالا گرفت عده ای هم فریاد وا اسلامایشان بالا رفت که چه نشسته اید؟!
ایده ی (رابرت مرداک) و از بین بردن تقدس مقام (مادر) عملی شده و یک سری دارند به این دیوارنگاره اعتراض می کنند.
عججججب!
خلط مبحث ،خلط مبحث که می گویند یعنی همین.
اینکه ایده ی (رابرت مرداک) تنزل مقام مادری است یک بحث است و اینکه عده ای می گویند زن فقط—دقت شود."فقط"— در مادری و فرزند آوری و تربیت فرزند، خلاصه نمی شود، بحثی دیگر.
اگر دعوا سر این باشد که چرا زن باید مادر باشد؟
چه کسی گفته تربیت نسل کار اوست؟
دنیا را بچسب و عشق و حالش را بچه داری دیگر چیست؟
آری .این نظر، خلاف طبیعت زن ،شرع و عرف است و همان ایده ی جناب مرداک.
اما اگر دعوا سر این باشد که زن را ابعادی دیگر هم هست، چه؟!
باز هم بد گفته اند؟!!
بلاتشبیه بلاتشبیه شما فرض کنید این تصویرِ —از ساحت حضرت صدیقه ی کبری(س) عذر می خواهم—حضرت زهرا(سلام الله علیها)است.
خب آنوقت دادمان بالا نمی رفت که چرا علمش را،
جهادش را ،آن پرستاری هایش را ، ام ابیها بودنش را و مهمتر از همه دفاع از ولی اش را نشان نداده اند ؟
داد می زدیم یا خیر؟
این دادها نه برای تنزل مقام ایشان است .
خیر. برای این است که چرا همه ی ابعاد حضرت را نشان نداده اید؟
همه ی توش و توانش را.قدرت لایزالش را!
زنان امروز هم همین طورند.
خبرنگاری که خار چشمان آمریکاست.(مرضیه هاشمی)، اساتید فرهیخته ی دانشگاه ها. نرگس کلباسی ، خانمی که با مدرک دکترایش برگشت به ایران، ورزشکاران و هزاران زن فرهیخته ی دیگر این مملکت ، کجای این تصویرند؟! بله!دعوایی هم اگر هست سر کلمه ی (فقط) است.
زن “فقط” مادر نیست. هر چند قبول داریم مهمترین ، اصلی ترین ، فطری ترین ، شایسته ترین ، زیباترین و آرامش بخش ترین وظیفه اش مادری است.( معصومه رمضانی )
جملاتی از نشست اندیشکده انگلیسی چتم هاوس در مورد ایران:
_ ایران تمام چهل سال گذشته تحت تحریم بوده و بنابراین اقتصاد خود را بر محور اقتصاد مقاومتی طراحی کرده است
_ ایران هرگز بعد مذهبی را رها نخواهد کرد اما بهطور عملگرایانه مدتی است از ملیگرایی نیز بهره میبرد
_ ایران برای یک نسل برنامهریزی میکند و نه برای تغییر و تحول یکساله و محدود
_ ایران آماده است صبر کند و صبر طولانی دارد به لبنان نگاه کنید. کسی چه میدانست که بذر نشانده شده در سال ۱۹۷۹ امروز به حزبالله تبدیل شود که قدرتمندترین حزب سیاسی لبنان است
_ ایران آنطور که کشورهای عربی میپندارند باعث و بانی بحران یمن نیست، بلکه از بحران یمن به بهترین نحو استفاده کرده است
_ بهعنوانمثال حمایت ایران از اسد در سوریه به این معنی نیست که ایران واقعاً عاشق بشار اسد است، بلکه از دید وی، سقوط اسد میتوانست شاهراه حمایتی حزبالله را قطع کند که برای ایران یک مساله حیاتی است
_ ایران برخلاف فرمول سادهانگارانه تمایزهای شیعه و سنی، ایران اکنون با گروههای سنی نیز همکاری میکند
_ ایران خود را فقط محدود به همکاری با بازیگران حکومتی نمیداند و با بازیگران غیردولتی هم وارد تعامل میشود
_ سناریو سازی علیه ایران این است که ایران خواستار همسایههای ضعیف است، اما در سال ۲۰۱۴ میلادی که عراق در آستانه تجزیه بود ایران به تقویت دولت مرکزی کمک کرد
_ افسانه دیگر این است که ایران از گروههای شیعه حمایت میکند، حالآنکه ایران در موارد مختلف از گروهها و جوامع سنی نیز حمایت کرده است. وی کردهای اتحادیه میهنی را از آن جمله برشمرد که باوجود سنی بودن روابط نزدیکی با ایران دارند
_ صادر کردن وهابیت توسط عربستان سعودی اشتباهی بود که اکنون گریبان خود آنها را گرفته است
_ چشمانداز طولانیمدت و هدف نهایی ایران در منطقه، خروج کامل آمریکا است و تهدید اصلی برای ایران در درجه اول آمریکا و بعد رژیم صهیونیستی است
جنگ شناختی
جنگ شناختی (Cognitive warfare) به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نخبگان جامعه هدف با تغییر هنجارها، ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و برداشت است. این نوع جنگ شکل تکامل یافته تر، پیشرفتهتر، عمیقتر و وسیعتر جنگ روانی است که مبتنی بر جامعه شبکهای (با زیرساخت رسانههای نوین) بوده و با مدیریت ادراک و برداشت انجام میگیرد.
تغییر نگرش در جامعه کشور هدف، اختلال و خطا در دستگاه محاسبات تصمیم گیران، اثربخش نمودن جنگ اطلاعاتی، ایجاد گسست عاطفی-ادراکی بین تودهها و نخبگان با حاکمیت و نهایتاً تضعیف و زوال سرمایه اجتماعی برخی کارویژههای جنگ شناختی هستند.
هدف جنگ شناختی
دشمن در جنگ شناختی، سه نقطه آماج اصلی را هدف قرار میدهد:
۱- ایده اصلی نظام: «اسلام ناب» و «ولایت مطلقه فقیه» (هسته اصلی و مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی)
۲- ساختار نظام: مجموعه نهادها، ارکان و دستگاههای برآمده از ایده اصلی که مجموعه حکومت را شکل داده است.
۳- کارکرد نظام: نتایج حاصله از عملکرد اجزای ساختار نظام که در واقع، نشان دهنده خروجی ساختار بوده و کارآمدی یا ناکارآمدی آن را نشان میدهد.
در نهایت هدف از این تهاجم، مشروعیت زدایی، اعتبارزدایی، اعتمادزدایی، قداست زدایی، ناامیدسازی و ناکارآمدنمایی است که در نهایت دشمن امیدوار است سبب رویگردانی اجتماعی و از بین رفتن سرمایه اجتماعی نظام شود.
در واقع آنچه باعث نتیجه بخشی جنگ اقتصادی میشود، اثربخشی جنگ شناختی است.
جنگ شناختی سبب میشود بیش و پیش از آنکه جنگ اقتصادی ساختار و کارکردهای اقتصاد ملی را به چالش بکشاند، جامعه را در مسیر هموار سازی سناریوی دشمن و آسیبرسانی درونزا قرار دهد.
نتیجه اجرای راهبردهای دشمن در جنگ شناختی آن است که در حال که هنوز تحریمهای امریکا باز نگشته (و در واقع جنگ اقتصادی وارد فاز عملیاتی جدید نشده) بازار داخلی در حوزههای مختلف دچار نوسان و نابسامانی شده و یا آنکه کالاهایی با منشأ کاملاً داخلی دچار کمبود یا افزایش افسارگسیخته قیمت میشوند.
دشمن در جنگ شناختی امیدوار است تا مردم را نسبت به آینده ناامید، نسبت به نهادهای رسمی بدبین و نسبت به سرنوشت عمومی جامعه بی تفاوت کند. در چنین شرایطی منافع فردی بر منافع جمعی و ملی غلبه یافته و خسارت حاصله متوجه همه افراد جامعه میگردد.
اکنون به نظر میرسد نخبگان جامعه اعم از مسئولان و گروههای مرجع اجتماعی با هر سلیقه و گرایشی، تهاجم شناختی دشمن و مخاطرات ناشی از هرگونه رفتار هیجانی مبتنی بر منفعت فردی را برای جامعه تبیین کرده مراقب باشند خود نیز در این پازل دشمن بازی نکنند.۱
هدف جنگ شناختی، ایجاد تحول در نحوه نگرش شما به محیط پیرامون و زمینهسازی برای انجام کاری خاص از جانب شماست. یکی از مثالهای جدید این نوع جنگ را میتوان در اثرگذاری روسیه بر انتخابات امریکا در سال 2016 جستجو کرد. روسیه با انتشار اخبار جعلی در فضای سایبر و با بهرهگیری از تکنیکهای روانی، سعی کرد مردم امریکا را به سمت رای دادن به کاندیدای مطلوب خود که گفته میشود ترامپ است، هدایت کند.
برخی عقیده دارند که روسیه به طور مشخص قصد نداشته از کاندیدای خاصی حمایت کند و هدف اصلی روسیه را آشکار ساختن ناتوانی امریکا در حراست از آرا اعلام میکنند. در جنگ شناختی، جنگ روانی به شکل چندلایه اجرا میشود. مثلا ممکن است تبلیغات برای جلب رای مردم به گونهای انجام شود که بخشی از جامعه هدف ز بین برود.
فرض کنید یکی از نامزدها خود را طوری مدافع حقوق جوانان معرفی کند که موجب دلسرد شدن میانسالان و سالخوردگان گردد. خوب است به این نکته نیز اشاره کنیم که جنگ شناختی به روشهای متعدد دیگری هم انجام میشود.
آنچه اهمیت دارد این است که بعضی از این روشها، افراد فعال حاضر در ستادهای انتخاباتی را هدف میگیرد، در حالی که در برخی دیگر از این روشها، طیف خاکستری هدف گرفته میشوند. میدانیم که هنوز هیچ قانونی برای جلوگیری از تبلیغات در فضای مجازی وجود ندارد. قانونی هم برای مقابله با جنگ شناختی و تلقی آن به عنوان اقدام مجرمانه وجود ندارد. بهترین راه برای مقابله با این نوع جنگ شناختی، ارتقای آگاهی در میان طیف خاکستری و افزایش هوشیاری عمومی است.۲
افزایش سواد رسانه ای
آقای ابوذر منتظر قائم پژوهشگر و کارشناس حوزه فضای مجازی در جلسه ای که با عنوان افزایش سواد رسانه ای در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد گفت : در داستان نفوذ تعدادی از عناصر جبهه معارض انقلاب اسلامی یا جبهه پشیمانان از طریقی به نام انتخابات وارد دولت و حاکمیت شدند و ارتباط مشکوکی با ضد انقلاب دارند.
وی ادامه داد : به عناصر نفوذی و ضد نظام نباید امنیت داد چرا که امنیت برای آنان مساوی است با ناامنی مردم و ناامنی این عناصر امنیت مردم را در پی خواهد داشت .
ابوذر منتظر قائم گفت : وقتی ناامنی برای عناصر منافق به وجود آمد عده ای از دوستان خود را وارد بدنه نظام کردند تا با ایجاد جو روانی مشکل امنیتی خودشان را تبدیل به مشکل امنیتی مردم کنند .
این پژوهشگر حوزه فضای مجازی با بیان حوادث تروریستی اخیر در کشور گفت : ضد انقلاب به سیستم ارتباطی رمز و غیرقابل شنود نیاز دارند تا بتوانند به راحتی عملیات داشته باشند و حوادثی نظیر حمله به مجلس ، حادثه حرم امام و چند روز قبل ترور جوانان پاسدار را به وجود آوردند .
منتظر قائم با بیان سخنان رهبر معظم انقلاب در مورد فضای مجازی اظهار داشت : بیش از ۵۰ دستور رهبر انقلاب در مورد فضای مجازی روی زمین مانده و انجام نشده است .
ابوذر منتظر قائم گفت : این که شخصی از نوجوانی در تلگرام زندگی کند و بعد در بزرگسالی از رجال سیاسی شود به مصالح کشور نخواهد بود .
وی ادامه داد : در تلگرام تمامی علایق و خواسته های فرد مشخص است و به راحتی می توان انسان ها را حتی بهتر از پدر و مادر آنان شناخت و این موضوع به لحاظ امنیتی به زیان جامعه است .
منتظر قائم گفت : وقتی افراد جامعه ای با این ابعاد شناخته شوند به راحتی مدیریت خواهند شد . ابوذر منتظر قائم افزود : به این نوع مدیریت جنگ شناختی می گویند که ورژن پیشرفته جنگ نرم است .
این پژوهشگر فضای مجازی گفت : برطبق قاعده نفی سبیل باید راه تسلط بیگانه را از بین ببریم و به راحتی اطلاعات در شبکه مجازی وارد نکنیم .
وی افزود : ما باید ابزار را از دشمن بگیریم و در این فضاهای مجازی که ابزار دشمن است به جای زندگی ، کار کنیم تا بتوانیم روی افکار عمومی تاثیر گذار باشیم .
منتظر قائم گفت : اگر باور داشته باشیم که فضای مجازی امروزه یک فضای جنگ است باید در اولین قدم غیرنظامیان را از این فضا خارج کنیم .
وی ادامه داد : دشمن نظامی است و کار فرهنگی می کند برای غیر نظامیان .
ابوذر منتظر قائم با اشاره به گم کردن صورت مسله توسط نظامیان خودی در فضای مجازی گفت : صورت مسئله افکار عمومی است که باید جهت دهی شود ولی متاسفانه با فراموش شدن این صورت مسئله مشکلات فراوانی برای جامعه به وجود آمده است ، مثل تاثیر مخربی که بر فرهنگ ، امنیت ، اقتصاد جامعه ، جمعیت ، حسن رفتار افراد با یکدیگر داشته و دارد .
منتظر قائم در پایان گفت : باید با روحیه مطالبه گری و با حرکت انقلابی در جهت پیش برد اهداف انقلاب گام برداریم .
نگاه واقعبینانه؛ مغز بیانیه گام دوم
رهبر انقلاب اسلامی در چهلمین سال پیروزی انقلاب، بیانیه راهبردی و تاریخ ساز «گام دوم انقلاب» را منتشر کردند که حاوی چند محور و نکته کلیدی است.
۱. نگاه واقعبینانه
نگاه واقع بینانه به نقاط قوت و ضعف چهل سال اول انقلاب و امید و خوش بینی به آینده، روح و مغز این بیانیه راهبردی است. رهبر انقلاب در چهل سالگی انقلاب، همچنان معتقد به چهره ای پویا و متحرک از انقلاب هستند، نه ماندن در گذشته و نه تصویری ایده آلیستی از چهل سال طی شده. بلکه حرکت رو به جلو با تکیه بر تجربه چهل ساله، محور اصلی مانیفست «گام دوم انقلاب» است. از این رو این بیانیه را باید «بیانیه حرکت»، نامید. حتی یک گام جلوتر از «مقاومت» و «استقامت».
۲. نقاط قوت چهل سال طی شده
رهبر انقلاب در این بیانیه، در دو محور اصلی «این نقطه تاریخ که بر آن ایستاده ایم» را تشریح می کنند. ابتدا با برشمردن تجارب و نقاط ضعف و قوت چهل سال اول. با رویکردی واقع بینانه و رئال، و نه شعاری و اتوپیایی، به قضاوت گذشته می نشینند. با تمجید و افتخار از نقاط قوت خصوصا پیشرفتهای علمی و نظامی سخن می گویند. ۱۸ مرتبه بر علم و پیشرفتهای علمی شتابنده پس از انقلاب خصوصا دو دهه اخیر و امتداد آن تاکید می ورزند. حدود ۲۰ مرتبه با کلیدواژه های قدرت و اقتدار و امنیت، پیشرفتهای دفاعی و نظامی ایران پس از انقلاب را می ستایند. و در قبال تحسین های مکرر از پیشرفتهای علمی و نظامی، با ادبیات گلایه و هشدار و امید به بهتر شدن از اوضاع اقتصادی و عدالت و مبارزه با فساد و فقر و بیکاری سخن می گویند. آنجا که سخن از دستاوردهای این چهل سال به میان می آید با افتخار مصادیق تحقیرها و شکست های آمریکا و قدرت های ظالم جهانی و نفوذ منطقه ای ایران را بر می شمرند، با عباراتی که سطح چالش ایران با آمریکا و اسرائیل را نشان می دهد: «چهل سال پیش امریکا گمان میکرد با چند هلیکوپتر میتواند علیه ما کودتا کند، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقهی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی و حزبالله و مقاومت در سراسر این منطقه است.» و بر استمرار این راه با اعتمادبنفس تاکید می کنند. از همین جا دو راهبرد مهم منطقه ای ایران طی سالهای پیش رو بیان شده است: مبارزه با رژیم اسرائیل از طریق بازوهای منطقه ای ایران و مبارزه با حضور آمریکا در منطقه. قبلا نیز ایشان اشاراتی به مطالبه خروج آمریکا از خلیج فارس داشته اند. آنجا که فرمودند: «اصلا آمریکا را چه به دخالت در امور ایران و منطقه؛ خلیج فارس خانهی ماست، شما بروید همان خلیج خوکها …»
۳. راهبرد سیاست خارجی ایران
هر چند ایشان در ابتدای بیانیه انقلاب اسلامی را نه متعلق به «ایران» بلکه انقلابی با شعارهای «جهانی» و فطری میدانند اما در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب، اغلب بر افزایش و گسترش نفوذ و قدرت منطقه ای ایران تاکید کرده اند. حتی در بعد اقتصادی، آنجا که به ظرفیت های مغفول مانده می رسند، با این تعبیر که «همسایگان ایران، ۱۵ کشور همسایه ایران جمعا بیش از ۶۰۰ میلیون جمعیت دارند» شکوفایی اقتصاد ایران را نیز در گرو ارتباط با منطقه خودمان می دانند. درست برعکس جریان غربگرا که بهبود اقتصاد ایران را به آمریکا یا چند کشور اروپایی گره می زنند. ایشان به صراحت فرموده اند “در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت.” بیان چنین راهبرد مهمی از زبان رهبر انقلاب در واقع همان فرجام شکست خورده اعتماد جریان غربگرا در برجام به آمریکا و اروپا است. قطع کامل روابط و مذاکره با آمریکا نوعی آب پاکی ریختن بر دست کسانی است که ساده باورانه هنوز منتظرند آمریکا مشکلات اقتصادی ایران را حل کند.
۴ . نقاط ضعف چهل سال طی شده
در تبیین نقاط ضعف و کاستی ها چهل سال گذشته، رهبر انقلاب نه با نگاهی خودتحقیرانه و مایوسانه بلکه با نگاهی منطقی، منصفانه وتوام با ریشه یابی سخن گفته اند.
ایشان به صراحت نقاط ضعف چهل سال گذشته را ضعفهای اقتصادی خصوصا فساد و رفع نشدن فقر و بیکاری و برقراری عدالت اعلام کرده اند و در عین حال پیشرفتهای نسبی همچون «برقراری نسبی عدالت» را نیز یادآور شده اند ودرکنار این یادآوری شاید کنایه ای به کم کاری های رسانه ای داشته اند. چراکه علیرغم سیاهنمایی های شدید رسانه ای که درصدد «القای حس فلاکت» به جامعه ایران هستند، آمار بانک جهانی نشان میدهد ایران رتبه ۴۷ جهان در برابری درآمد و عدالت اقتصادی (حتی وضع بهتری از آمریکا، ترکیه و…) دارد و کاهش ضریب جینی از ۵۰ به ۳۸ گویای آن است که شکاف طبقاتی نسبت به ابتدای انقلاب، ۴۰ درصد کاهش یافته است. و علت این مشکلات را عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریتی دانسته اند.: « انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است.
چالش بیرونی تحریم و وسوسههای دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کماثر و حتّی بیاثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.» در متن بیانیه یک بند گویا و صریح و دقیق برای توصیف علت مشکلات اقتصادی در چهل سال گذشته وجود دارد: « مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.» راه حل آن نیز مشخص شده: درونزایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برونگرایی منطقه ای. طهارت اقتصادی و مبارزه با فساد نیز به کرات (بیش از ۱۵ مرتبه) در متن دیده میشود. یکی از شاه جملات بیانیه این عبارت است: «همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیت همه مقامات حکومت جمهوری اسلامی است!»
این جمله اهمیت مبارزه با فساد را تا حد مشروعیت نظام اسلامی بالا میبرد و بنابراین باید منتظر مبارزه جدی و سازمان یافته با فساد در دهه جدید انقلاب باشیم. ایشان نقطه منفی دیگر کارنامه این چهل سال را به صراحت استفاده نکردن کافی از ظرفیت انسانی و طبیعی کشور معرفی نموده اند:
«نکتهی مهمّی که باید آیندهسازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کمنظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دستاندرکاران تاکنون بیاستفاده یا کماستفاده مانده است.. گفته شده است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفادهنشدهی طبیعی و انسانی در رتبهی اوّل جهان است. بیشک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید..»
۵. شیوه قضاوت خطاها و نقاط منفی گذشته
رهبر انقلاب برخلاف آنان که در ریشه یابی ضعفها و خطاهای سالهای طی شده، به جای نگاه کردن به اصول انقلاب، به دور شدن از مشی اسلامگرایی انقلاب درغلتیده اند، ریشه ضعفها و مشکلات و دلسردی ها را دوری از اسلام اعلام می کنند: « هرگاه دل زدگی پیش آمده، از رو یگردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.» از همین رو نه همچون انقلابیون شرمنده ای که پس از سالها افراط و تفریط، خطای انقلاب را در اعدام منافقین یا جنگ با صدام و آمریکا معرفی می کنند، بلکه با استقامت بر آرمانهای اصلی انقلاب، از ساحت و حیثیت انقلاب اسلامی در برخورد با ظلم و جنایت ها دلیرانه دفاع می کنند: «انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است، مرتکب افراطها و چپرویهایی که مایهی ننگ بسیاری از قیامها و جنبش ها است، نشده است، در هیچ معرکهای حتّی با آمریکا و صدّام، گلولهی اوّل را شلّیک نکرده و در همهی موارد، پس از حملهی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده و نه منفعل و مردّد، با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنهی عمل جهانی و منطقهای در کنار مظلومان جهان، مایهی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.»
۶. نگاهی دوسویه (امید و هشدار) به موضوعسبک زندگی
وجه دیگری از متن بیانیه مرتبط با وجه اخلاق و معنویت گرایی انقلاب اسلامی است. ایشان از یک سو رشد فضایل اخلاقی و دینداری مردم خصوصا جوانان پس از انقلاب را به عنوان یک دستاورد انقلاب مطرح می کنند و از سوی دیگر چندین مرتبه بر ترویج سبک زندگی اسلامی در برابر سبک زندگی غربی بصورت جهادی وهوشمندانه فرا می خوانند. درست برخلاف تصور برخی که گمان می کنند حکومت اسلامی باعث دین گریزی مردم شده، ایشان با تکیه بر گسترش حضور مردم در مناسکی مثل اعتکاف، زیارت، نماز و حج و صدقات، که مطابق نظرسنجی ها و تحقیقات علمی است، گرایش به مذهب و معنویت در میان مردم را رو به رشد دانسته اند و در مقابل آنان که میگویند “حکومت نباید به زور مردم را به بهشت ببرد» در جمله ای کلیدی به زور جهنم بردن مردم توسط حکومتها را تقبیح و تحذیر میکنند: «اجازه ندهند که جهنّمی ها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند»
۷. غایت بیانیه ورود به چهل سال دوم انقلاب
تبدیل ایران به یک ابرقدرت و به یک ابرتمدن نوین اسلامی که واجد خصوصیات اخلاقی و مشی سیاسی ویژه ای در جهان است، غایت این بیانیه است: «دهه های آینده دهه های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هر چه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحنافداه است، نزدیک کنید.» جبهه انقلاب طبق مطالبه رهبرمعظم انقلاب در خصوص روشنگری رسانهای در قبال هجمه رسانهای دشمنان، به جد پیگیر اجرای این بیانیه راهبردی برای رشد و پیشرفت انقلاب اسلامی و ایران عزیز خواهد بود. تا این بیانیه مثل برخی فرامین حضرت امام خمینی رحمهالله و رهبر انقلاب در ذیل همایشها و سمیناهارهای تشریفاتی یا کتمان و بی توجهی مسئولین فراموش نشود.
بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملّت ایران به ویژه جوانان
نگاهی کلی به بیانیهای که از سوی حضرت آیتالله خامنهای بهمناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی صادر شد:
جمهوری اسلامی ویژگیهایی دارد از جمله:
۱_ برای همه چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است چون ویژگیهایی مثل آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری در فطرت بشر است.
۲_ به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد. ولی از ارزشهایش فاصله نمیگیرد.
۳_ انعطافپذیر و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است. اما تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست.
۴_ پس از نظام سازی، به رکود و خموشی دچار نشده است. متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست. ۵_به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. مرتکب افراطها و چپرویهایی که مایهی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است.
۶_ این انقلاب از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده و نه منفعل و مردّد. در هیچ معرکهای گلولهی اوّل را شلیک نکرده است، ولی پس از حملهی دشمن از خود دفاع کرده و ضربت متقابل را محکم فرود آورده است.
۷_ از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است و با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان ایستاده است
درسهایی که رهبرانقلاب به عنوان نسل اول انقلاب برای جوانان گفتند:
_همه چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی و چه آمریکا و قدرت های شرق و غرب.
_ هیچ تجربهی پیشینی و راه طی شدهای در برابر ما وجود نداشت.
اما جمهوری اسلامی گامهای بزرگی را طی کرد. ثمرات و نتایج گام اول انقلاب:
۱_ ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها.
۲_ موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی.
۳_ مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنههای داخلی، حضور در صحنههای ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید.
۴_بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بینالمللی را به گونهی شگفتآوری ارتقاء داد. ۵_ کفّهی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد.
۶_ عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد.
۷_ تبدیل شدن به نماد پر ابّهت و با شکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان.
ماموریتهای نسل جوان برای گام دوم انقلاب:
۱_ علم و پژوهش: دانش، آشکارترین وسیلهی عزّت و قدرت یک کشور است… ما هنوز از قلّههای دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّهها دست یابیم.
۲_ معنویّت و اخلاق: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای اخلاق و به معنی رعایت فضلیتهای اخلاقی
۳_ اقتصاد: مجموعهی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت سیاستهای اقتصاد مقاومتی را اجرا کنند.
۴_ عدالت و مبارزه با فساد: تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژهخواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بیعدالتی میانجامد، بشدّت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمندِ حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست.
۵_ استقلال و آزادی: استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطهگر جهان است. و آزادی اجتماعی به معنای حقّ تصمیمگیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همهی افراد جامعه است.
۶_ عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بینالمللیاند.
۷_ سبک زندگی: تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.
مطالعه متن کامل http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=41673
حضور زن در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران
هرچند زنان ایرانی برای اولین بار نبود که حضور خویش را در صحنه سیاسی و اجتماعی به اثبات میرساندند ولی گستردگی و کیفیت و مشارکت فعالانه و متعهدانه این قشر در لحظات حساس و سرنوشت ساز ملت در انقلاب اسلامی، بی سابقه و در جهان بی نظیر است.
پس از فرمان تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی همسران ناصرالدین شاه به شکستن قلیان ها اقدام کردند و در نهضت انقلابی جنگل زنان خطه گیلان با کمکهای مادی و معنوی خویش مبارزان را یاری رساندند، تا آنها در انجام وظیفه خود ترسی به دل راه ندهند، مقاومت زنان مسلمان در توطئه کشف حجاب و به پاکردن تظاهرات بزرگ در مشهد و اعتراض به این وضع هرگز از خاطره ها محو نمی گردد. ولی نقش زنان در صحنه های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بسیار فعالانه تر و قوی تر از هر زمان دیگری بود.
حضور زنان در صحنه های مبارزه و تلاش، بردباری خانواده های انقلابی در برابر انبوه مشکلاتی که رژیم ستمگر شاه برای آنها پیش می آورد، ترغیب و تشویق همسران و پسران و مجاهده و تلاش در سرنگونی طاغوت از جمله عوامل مؤثر در روند روبه تکامل انقلاب بود.
صبوری مادران داغدیده که جوانهای خود را در صحنه تظاهرات و راهپیمایی ها از دست می دادند و هیچ شکایتی نداشتند از اموری است که نمی توان همانندی برای آن در جنبش های ملی و یا مذهبی در دیگر نقاط جهان پیدا کرد.
در واقع اگر همکاری خالصانه زنان با خانواده و همسرانشان در میادین مبارزه، زندان رفتن ها و شکنجه ها و آزارها نبود شاید این مقاومت ها به ثمر نمی رسید و ریشه های سازنده و شکل دهنده انقلاب پا نمی گرفت.
شهـادت تعداد زیادی از زنان مـسلمان چه در تـظاهرات و چه در زندانها از جـمله واقـعه 17 شهریور و نـدای لبیـک به رهبر انقـلاب در راهپیمـایی های گستـرده ای چون تاسوعا و عاشـورای سال 57 نشانگر روحیه بالا و وفاداری زنان به اسلام و رهبر آن بود که از اراده ای محکم و خلل ناپذیر و ایمانی قوی سرچشمه می گرفت.
مأموران رژیم وقتی صحنه نـمایش میلیـونی زنان را در تـظاهرات خیابانی می دیدند و رفتـارهای محبت آمیز و مادرانه آنها را که دلسوزانه از نظامیان می خواستند به جمع ملت بپیوندند مشاهده می کردند، سرانجام تصمیم گرفتند به آغوش مردم باز گردند و اسلحه های خود را بسوی فرماندهان و سرسپردگان رژیم نشانه گرفتند.
امام خمینی که بارها به نقش کلیدی و قابل ملاحظه زنان در پیروزی انقلاب تأکید کرده بودند فرمودند: ” در تظاهرات خیابانی زنان ما، بچه های خردسال خود را به سینه فشرده، بدون ترس از تانک و توپ و مسلسل، به میدان مبارزه آمده اند.
جلسات سیاسی ای که زنان در شهرهای مختلف ایران، برپا میکنند کم نیست، آنان نقش بسیار ارزنده ای را در مبارزات ما ایفا کرده اند. مادران شجاع فرزندان اسلام، خاطره جانبازی و رشادت زنان قهرمان را در طول تاریخ زنده کرده اند. در چه تاریخی این چنین زنانی را سراغ دارید و در چه کشوری؟ ” (صحیفه امام،ج4،ص440)
آنها با شرکت در فعالیتهای سیاسی و حتی نظامی، توان خویش را در هر زمینه ای که حرکت عظیم ملت را به جلو می برد بروز می دادند.
این کار به گوشه نشینی و عدم تحرک و ناکار آمدی زن و همچنین آزادیهای دروغین و سطحی نگری در خصوص زن مهر باطل زد.
امام خمینی، حضور زنان را معجزه بزرگ اسلامی می دانستند و نتیجه نور ایمان و قدرت اسلام و قرآن و علّت تحولشان را اسلامی بودن این نهضت بیان می داشتند و نهایتاً انقلاب اسلامی را وامدار زنان مسلمان و متعهد برمی شمردند.
حمایت ایشان از زنان و قدردانی از آنها در سخنرانی ها و دیدارهایی که برگزار می شد بخوبی مشهود است.
در روزهای نخستین بازگشت امام به وطن در مدرسهای که با ایشان ملاقات صورت می گرفت، کثرت جمعیت به حدی بود که مسئولین نگران وضعیت امام شده تصمیم گرفتند، ملاقات خواهران را حذف کنند. امام که متوجّه این مطلب شدند فرمودند: «زنها سهم افزون تری در انقلاب داشتند، شما میخواهید این نیروی فعّال را که مشوق مردها بودند و تشجیع کننده آنان در میدان مبارزات از صحنه خارج کنید.» (حضور زن در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران http: / / women1357.blogfa.com)
شهید مطهری نیز بر نقش سازنده و مفید بانوان در انقلاب اشاره دارد و می فرماید: «انقلاب اسلامی ایران ویژگیهایی دارد که مجموع آن را در میان تمامی انقلابهای جهان بینظیر و بیرقیب ساخته است یکی از آن ویژگیها ذی سهم بودن بانوان است. بانوان سهم بزرگی از انقلاب را به خود اختصاص دادند و این حقیقتی است که جملگی برآنند.» (حضور زن در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران- http: / / women1357.blogfa.com 1392)
زنان در پرتو معنویت و عظمت انقلاب اسلامی به این واقعیت رسیدند که اسلام برای آنها هویتی انسانی قائل است که ریشه در گرایش های عالی دارد و الگوگیری از مکتـب حضرت زهرا(س)، بزرگ بانوی عالم بشریت و اتکال به قوّه لایزال الهی و چـنگ زدن به ریســمان حق آنان را در جایگاهی رفیع و ارزشمند قرار می دهد.
زنان متعهد در دوران انقلاب اسلامی نقشی ماندگار از خود به جای گذاشتند و به همگان ثابت کردند که شخصیت زن مسلمان در تبعیت از الگوهای مصرفی غرب و مد و مدپرستی و آنچه آنها برایش به ارمغان می آورند نیست بلکه چیزی که بر اعتبار و ارزش او می افزاید نجابت، شرافت و فداکاری در راه آرمان های اصیل دینی است که خداوند به آنها ارزانی داشته است.
امام خمینی شناخت و فهم زن مسلمان ایرانی را ستوده و می فرماید: « اینجانب به زنان پرافتخار ایران، مباهات می کنم که تحولی آنچنان در آنان پیدا شد که نقش شیطانی بیش از پنجاه سال کوشش نقاشان خارجی و وابستگان بیشرافت آنان، از شعرای هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاه های تبلیغاتی مزدور را نقش بر آب نمودند، و اثبات کردند که زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهی نشده و با این توطئه های شوم غرب و غربزدگان آسیب نخواهد پذیرفت.»(صحیفه امام،ج14،ص316)
حضور زنان در نهضت انقلابی ایران
بعد از پیروزی انقلاب، برای دفاع از حقوق زنان، فعالیت های زیادی شده است. در حقیقت باید گفت که بعد از انقلاب، از زن ایرانی تجلیل شده است.
پیشقراول این تجلیل هم امام بزرگوار بود که با همه وجود برای زن ایرانی مسلمان ارزش و احترام قائل بود. همین بینش بود که موجب شد زنان کشور در انقلاب اسلامی سهم بزرگی داشته باشند به طوری که اگر حضور زنان در نهضت انقلابی ملت ایران نمی بود به احتمال زیاد این انقلاب به این شکل پیروز نمی شد؛ یا اصلا پیروز نمی شد، یا مشکلات بزرگی در سر راه آن پدید می آمد.
بنابراین، حضور زنان مشکل گشا بود.
در جنگ تحمیلی هم همین طور بود.
در مسائل دیگر نیز از اول انقلاب تا به حال هم همین گونه بوده است.
با همه اینها نمی توان گفت زمینه های کاملی برای رفع ستم از زنان کشور فراهم شده که دیگر نیاز به تلاش ندارد.
هنوز فعالیت های بسیاری خصوصاً در عرصه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بایستی صورت پذیرد تا حقوق زنان در حد مطلوبی بدست آید و این خود زنان هستند که همانند سایر اقشار بایستی در جهت پیشرفت و تکامل انقلاب اسلامی کوشا باشند.
اگر فضای فرهنگی جامعه در زمینه مسائل زن، شفاف شود و احکام اسلامی و نظرات قرآنی در این زمینه روشن گردد، راه هموار خواهد شد.
برای این که بانوان کشور ما بتوانند به آن نقطه ای که برای یک زن، آرمانی و غایت مطلوب است برسند، هنوز تلاشهای بسیاری باید انجام شود.
بازخوانی مقاله ای از شهید مطهری
شهید مطهری که از شاگردان و یاران نزدیک امام و از اندیشه مندان بزرگ انقلاب اسلامی ایران محسوب می شود در باره نقش زنان در انقلاب اسلامی اعتقاد دارد زنان هم در شکل گیری و هم در پیروزی، نقش مستقیم و غیر مستقیم داشته اند.
مانند صدر اسلام که هم زنان در بعد تربیت فرزندان و پرورش آنان و همراهی و شکیبایی حضور همسران در جنگ، یاری گر حضرت رسول (ص) بودند و هم زنانی مانند «نسیبه جرّاح» و عمه حضرت رسول (ص) و… در صحنه های جهاد مستقیم نقش داشته اند، هم در هجرت به مدینه و حبشه و هم در بیعت های مختلف با حضرت هم در همراهی در خانه و راهی کردن همسران و فرزندان.
بحق، این گونه الگوهای عینی است که استاد مطهری را جرأت می بخشد از منطق متعادل اسلام دفاع کند و ویژگی ذی سهم بودن بانوان در انقلاب و جمهوری اسلامی را یادآور شود و حتی سهم بانوان را عظیم تر از سهم مردان شمرده و بفرمایند: «به نظر می رسد این چنین نقش تاریخی برای زن در جهان بی سابقه است… و به همین جهت ایجاب می کند که تحقیق کنیم چه عواملی موجب گشت که زن بار دیگر ـ علاوه بر صدر اسلام ـ در صحنه تاریخ ظاهر شود و تاریخ را از «مذکر» بودن محض خارج کند و آن را «مؤنث» (مذکر ـ مؤنث) نماید.»( استاد مطهری، «آینده انقلاب اسلامی ، ص ۲۲۴)
ایشان تحولی را که در این سالیان موجب شد تا زنان بتوانند چنین نقشی را ایفا کنند، آگاهی از اسلام راستین می دانند و همچنین به نقش رهبری اشاره کرده، می گویند: “در سفری که خود ما رفتیم پاریس، ایشان (امام خمینی) با آن تیز هوشی و دور بینی ای که دارند صریحا و اکیداً گفتند - قبلا هم گفته بودند- شرکت خانم ها در تظاهرات و راهپیمایی ها ولو با منع صریح پدران و شوهران شان مواجه شوند، واجب است. شوهر ها و پدر ها حق ندارند که مانع شرکت این ها بشوند.” (احمدی افزادی، 1392)
به «کاخ سفید» باید نامه مینوشتند وزرا!
اما قاسم سلیمانی هرگز به رهبرانقلاب نامه نمینویسد که «اگر لایحه کذا تصویب شود، دیگر دنبال حضور پرقدرت ما در منطقه نباشید!»
آری! فرق است میان سردارانی که در تراز چهل سالگی انقلاب اسلامی کار میکنند، با وزیرانی که توهم زدهاند فقط ۴۰ روز از استقرار نظام گذشته!
بعضی وزرا تصور میکنند خمینی هنوز در پلکان طیاره است! هیهات!
سالیانی است زمین پر شده از عطر فرشته! و اینک برد موشک شیربچههای خلف صالح امام به مقر هر ابلیسی میرسد!
آقایان وزرا! اگر نمیدانستید، بدانید؛ ۳۰ سال از این ۴۰ سال را خامنهای رهبر بوده!
عوض شرح دستاوردهای برجام به ملت و اینکه آیا چقدر موفق بود در لغو بالمرهی همهی تحریمها، نامه به ولایت مینویسید؟!
بهتر نبود به جای نامهی محرمانه به ولایت، نامهی غیرمحرمانه به ملت مینوشتید و از همگان عذرخواهی میکردید بابت این وضع دولتمردی؟!
مشکل از «ارکان گشاد» است، نه «ارگان عماد»!
والله مغنیهی شهید مقاومت، نه مدیر سایپا است، نه سمتی در ایران خودرو دارد!
مردم شاکی از دولتیهای جاده مخصوص، شکایتی از حکومتیهای بنیان مرصوص ندارند!
آقای روحانی! دولتتان را درست کنید!
با این دستفرمان، کدخدا و اروپا که هیچ؛ بیم از آن میرود حتی خدا هم نتواند کاری برای شما بکند!
مکرون خیلی همت کند به داد مردم فرانسه برسد!مردم ایران را لازم نکرده!
اروپا خیلی هنر کند، بتواند پیزا را راست کند! و شما هم بتوانید میلاد را کج نکنید! و انقلاب را در اذهان مردم، بد نکنید!
امیرالمؤمنین یک مالک اشتر در صدر اسلام داشتند و یکی هم امروز در صدر انقلاب دارند که بلاشک حضرت سیدعلی هستند!
الغرض! عصر بازگشت مالک از خیمه معاویه گذشته!
فیالحال گریبان بطالین دست بازوان پرتوان ولی امر مسلمین جهان است؛ بازویی، حاجقاسم و بازویی، نصرالله!
ما از کربلای ۴ به کربلای ۵ رسیدیم و از کربلای ۵ به خود کربلا! و انشاءالله تا رهایی قدس شریف نیز راهی نیست!
بله! قیمت مرغ و گوشت، گران است اما به سپاه مقدس قدس چه دخلی دارد؟!
عجبا! علیرغم تجربه برجام، باز هم در این وهم بزرگ غوطهورید که مسیر گشایش اقتصادی از سازش سیاسی میسر است!
نه! نامه آن نبود که برخی وزرا نوشتند! نه قلم داشت، نه شرافت! نامه به این میگویند! و مرد به حاج قاسم میگویند! تحریم برای ایشان نیز هست! لیکن سردار ما فقط موسم فتح، به فرمانده کل قوا نامه مینویسد!
یا شیخ سرخه!بیت رهبری چرا؟!
به کاخ سفید بگو وزرایت نامه بنویسند که چرا آمریکا از برجام، خارج شد؟!
حسین قدیانی