
اشعار امام صادق علیه السلام

سفیان ثوری روزی امام علیه السلام را دید و گفت : پسر رسول خدا از مردم کناره گرفته ای . امام فرمود : سفیان زمانه تباه شده و برادران دگرگون گشته اند . دیدم تنها بودن دل را آرامش بخش است و سپس فرمود :
ذهب الوفأ ُُ ذِهابَ أمسِ الذاهبِِ و الناسُ بینَ مخاتلٍ و مواربٍ ۱
یفشون بینهم الموَدهَ و الصفا. و قلُوبُهُم محشوهٌ بعقاربٍٍ ۲
تعصی الا لاه تُظهره حُبهُ هذا لعَمُرک فی الفعالِ بدیعٌ ۳
لو کان حُبُکَ صادقاً لأطعتهُ. انّ المحبّ لِمن یُحبُ مطیع۴
علمُ المحجهِ واضحٌ لِمریدِهِ. و ارَی القلوبََ عنِ المحجبه یعمی ۵
و لقد عجبتُ لها لکٍ و نجاتهُ موجودهٌ و لقد عجبتُ لمن نجی. ۶
۱_ وفا از میانه رفت ، چنان که روز گذشته رفت و مردم یا فریبکارند یا به یکدیگر زیان رسان.
۲_ آشکارا میان خود از دوستی و یکرنگی دم می زنند ، حالی که دلهاشان پر است از کژدم ها ( ی گزنده )
۳_ خدا را نافرمانی می کنی و دوستی او را می نمایانی ! به جانت سوگند این شگفت کاری است .
۴_ اگر دوستیت راست می بود او را فرمان می بردی ، که دوستدار فرمانبدار کسی است که او را دوست می دارد .
۵_ کسی که خواهان راه راست باشد ، نشانه های آن برایش آشکار است و می بینم دلها در دیدن راه راست نابیناست .
۶_ و در شگفتم از تباه شونده ای که نجات او موجود است و در شگفتم از آنکه نجات یافت .
دیده شده در کتاب زندگانی امام صادق علیه السلام ، سید جعفر شهیدی ، نشر فرهنگ اسلامی ، صص ۱۱۵_ ۱۱۶
نظر دهید » 
توصیه امام صادق علیه السلام با جوان کوفی
کسی بعد از اعمال حج گفت بروم امام خودم را ببینم ، آمد مدینه زیارت پیغمبر و آمد در خانه امام صادق علیه السلام .
وقتی آمد دید در باز است ، آمد داخل ، ائمه اطهار همیشه جایی برای همانها داشتند ، دید اتاق شلوغ است ، گوشه ای نشست تا خلوت شد ، وقتی خلوت شد امام صادق علیه السلام صدایش کرد و فرمود : جوان نزدیک بیا .
آمد روبروی حضرت صادق علیه السلام زانو زد و امام علیه السلام فرمود خدا رحمت کند پدر تو را ، شیعه واقعی ما بود …
جوان به امام صادق علیه السلام گفت یابن رسول الله ما که هر سال نمی توانیم بیایبم مدینه یک نصیحت به ما بکنید که تا آخر عمرم پیش کس دیگری نروم . حضرت فرمود : « علیک بالصدق الحدیث و اداء الامانت ؛ آدم راستگویی باش و آدم امینی باش »
کذاب و خائن نباش . اگر برگردی کوفه و زبانت ، زبان صدق باشد نه زبان ریا ، نه زبان ریا و …
امام فرمود ؛ اگر اهل زبان صدق باشی و امین« تشارک فی اموال الناس » همه عشق می ورزند که با مالشان تو را یاری برسانند . یعنی تو را آنقدر دوست دارند که نمی گذارند دستت خالی باشد چون همه اهل صدق و امین را دوست دارند .
سخنان شیخ حسین انصاریان
۴:۵۲
2 نظر » 
دیدن خدا ….

نقل است که یکی پیش امام صادق علیه السلام آمد و گفت : خدای را به بنمای . گفت ؛ آخر نشنیده ای که موسی را گفتند« لن ترانی» . گفت : آری ! اما این ملت محمد صلی الله است که یکی فریاد می کند «رأی قلبی ربی » دیگر نعره می زند که « لم اعبد ربأ لم اره » .
صادق علیه السلام گفت : او را ببندید و در دجله اندازید ، او را ببستند و در دجله انداختند ، آب فروبرد ، باز برانداخت . مرد گفت : یا ابن رسول الله الغیاث الغیاث .
صادق علیه السلام گفت : ای آب فرو برش ، باز برآورد ، مرد گفت :یا ابن رسول الله الغیاث الغیاث .
صادق علیه السلام گفت ؛ فرو بر . همچنین چند بار آب را می کفت فرو بر ، که فرو می بر چون بر می آورد می گفت :یا ابن رسول الله الغیاث الغیاث . چون از همه نومید شد و وجودش همه غرق شد و امید از خلایق منقطع گردید این نوبت که آب او را برآورد گفت : الهی الغیاث الغیاث .
صادق علیه السلام گفت : حق را دیدی ؟
مرد گفت : تا دست در غیب می زدم در حجاب بودم چون به کلی پناه به او بردم و مضطر شدم روزنه ای درون دلم گشوده شد آنجا را نگریستم و آنچه را می جستم دیدم . و تا اضطرار نبود آن نبود که « امن یجیب المضطر اذا دعاه »
صادق علیه السلام گفت : تا صادق می گفتی کاذب بودی اکنون آن روزنه را نگاه دار که جهان خدای بدانجافروست .
و گفت : هر که گوید خدای بر چیزیست یا در چیزیست یا از چیزیست او کافر است ..
دیده شده در کتاب تذکره الاولیا ، فرید الدین عطار نیشابوری ، مصحح احمد آرام ، نشر پاکتاب ، باب اول ، ص ۳۴ .
نظر دهید » 
دعا برای دورشدن از شر مزاحم

امام صادق علیه السلام فرمود : هرگاه از شر کسی ترسان و بیمناک بودی ، این دعا را بخوان ؛« اللهمّ اِنَک لا یکفی منک احدُ و انت تکفی من کلِّ احدٍ من خلقک فاکفنیٖ شرَّ ( نام فرد شرور آورده شود ) : بار خدایا ! هیچ کس شر تو را باز نمی گرداند و تو شر همگان را باز می گردانی ، خدایا ، شر فلان کس را از من بازگردان »
دیده شده در کتاب ذکرهای شگفت معصومین علیهم السلام ، سید ابوالحسن موسوی نژاد خمینی ، به اهتمام اسلامی حسینی ، نشر بوستان قرآن ، ص ۱۱۹
1 نظر » 
زمان مناسب برای ابراز محبت به فرزند
از نظر اسلام ، اظهار محبت و مهرورزی باید از دوران کودکی آغاز و پایه ریزی شود ، خداوند تربیت همراه با محبت و رحمت را ، حکمت سفارش فرزندان به احتراو و محبت نسبت به پدر و مادر قرار داده است .
پیامبر اکرم صلی الله در سفارشی فرمود : « اََحبوا الصبیان و ارحموا ... : کودکان را دوست بدارید و آنان را مورد لطف و رحمت قرار دهید .
امام صادق علیه السلام نیز در این مورد فرمود : « ان الله عزوجل یرحم الرجل لِشده حُبه لولده : خداوند مرد را به خاطر شدت محبت به فرزندش ، مورد لطف و رحمت قرار می دهد .»
کودکان همانگونه که به تغذیه جسمانی نیاز دارند ، به همان میزان به محبت و عطوفت نیز نیاز دارند . کودکان همواره باید احساس کنند که پدر و مادرشان آنها را دوست دارند و حامی او هستند و همین محبت و توجه ، محیط روانی آرام و قابل اعتمادی را برای آنها فراهم می کند که عامل عمده و موثری در رشد و تکامل عاطفی آنان می باشد .
محبت مهربانی در خانواده ، پایه اساسی پرورش صحیح عواطف کودکان است و در پرتو آن می توان احساسات کودک را به خوبی هدایت نمود و او را به راه صحیح و مسیر سعادت بخش سوق داد . با بررسی واژه محبت در قرآن ، درمی یابیم که خداوند نیز از عنصر محبت برای تحریک و تشویق جامعه انسانی به انجام کارهای نیک و شایسته و بازداشتن آنها از بدی ها و انحراف ها ، استفاده کرده است .« ... ان الله حب التوابین : همانا خداوند توبه کاران را دوست دارد . سوره بقره آیه ۲۲» « … ان الله یحب المحسنین : همانا خداوند نیکوکاران را دوست می دارد ، آل عمران آیه ۱۴۸» …
در مسیر تربیت عامل محبت قویترین عنصر برای پذیرش و تحمل و تفاهم است اگر در خانواده ، محبت متقابل حاکم شود و پدر و مادر بتوانند محیطی آکنده از مهر و عواطف به وجود آورند ، راه تفاهم و همکاری برای فرزندان باز می شود و فرزندان پرورش یافته در چنان محیطی ، در عرصه های بزرگ اجتماع با مردم مهربان و رئوف خواهند بود .
اما اگر فرزندان لذت محبت و احترام را در خانواده و از سوی پدر و مادر نچشیده باشد اساسا معنای محبت و مهرورزی را درک نخواهد کرد و اگر با آنان نامهربانی شود و با خشونت و بی احترامی برخورد گردد ، آنان نیز با مردم همانگونه رفتار خواهند کرد .
دیده شده در کتاب خانواده قرآنی ،عیسی عیسی زاده ، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص ۱۶۲.
نظر دهید » 
عرفان شیعه طبق استناد ملاصدرا

عده ای بر این عقیده اند که خداوند بندگان گنهکار خود را مجازات نمی کند و عقیده به عذاب اخروی از طرف خداوند ندارند . به عقیده عده کثیری از صوفیان و عارفان از جمله شیخ محمود شبستری عقل قبول نمی کند خداوند که بنی آدم را آفریده و از سرنوشت او اطلاع داشته و دارد و در اولین لحظه خلقت می دانسته که انسان چه خواهد کرد او را مجازات نماید .
ملاصدرا با اینکه عقیده به وحدت وجود دارد مجازات گناهکاران را در سرای دیگر ، امری محقق می داند و می گوید : عزیز بودن بنی آدم نزد خداوند به مناسبت این که خالق و مخلوق یکی است دلیل بر این نمی شود که خداوند بنده گنهکار را مجازات ننماید ، همچنان که ما اعضای بدن خود را دوست می داریم اما وقتی یک عضو مبتلا به شقاقلوس گردید آن را قطع می کنیم و در خاک دفن می نماییم .
خداوند هم با این که بندگان خود را دوست می دارد زیرا همه از او هستند ، وقتی ببیند که بنده ای برخلاف رای و فرمان او رفتار می کند وی را به مجازات می رساند .
دیده شده در کتاب ملاصدرا فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی ، هانری کربن ، ترجمه ذبیح الله منصوری ، ص ۳۲۰
نظر دهید » 
انواع کسب
در قرآن كريم چند كسب مطرح است يك سلسله كسبهاي اعتباري است كه آن مسكوب در اختيار كاسب است، يك سلسله كسبهاي حقيقي است كه آن مكسوب, حاكم بر كاسب است. آن كسبهاي اعتباري كه كاسب, حاكم بر مكسوب است كسب مال است كه انسان مالي يا عين يا منفعت يا انتفاعي را كسب ميكند چه زن, چه مرد. قرآن كريم فرمود: « لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْن ؛ سوره نسا آیه ۳۲ » يعني مرد هر كسبي كرد مال اوست, زن هر كسبي كرد مال اوست؛ مالي را, مغازهاي را, خانهاي را, مرتع و مزرعي را كسب كرد چون يك امر اعتباري است يك امر حقيقي نيست در اختيار كاسب است ميتواند بفروشد, اجاره بدهد, هبه كند; يعني آن كس كه كسب كرد اختيار مكسوبِ خود را دارد «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ » مالي را كه آدم كسب كرد در اختيار اوست؛ اما يك سلسله مسائلي است كه اگر كسب كرد خودش در اختيار آن مكسوب قرار ميگيرد.
اينكه در سوره مباركه فرمود: «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ؛ سوره نور آیه ۱۱ » اگر كسي ـ معاذ الله ـ بيراهه رفت گناهي را كسب كرد به يك اخلاق بد عادت كرد؛ به دروغ, به خيانت, به حرام, به اعتياد ـ معاذ الله ـ عادت كرد، اين را كسب كرد؛ قبلاً كه نداشت اين صفت را بعد كسب كرد، اين خُلق را كسب كرد، وقتي كه به دنيا آمد كه اين خُلق را نداشت اين صفت را كه نداشت، الآن كه اين صفت را كسب كرد خود اين كاسب در اختيار اين مكسوب است، به هر سَمتي كه اين صفت بخواهد ببرد ميرود، چون عادت كرد.
سادهترين كارش عادت به سيگار است، اين عادت را او كسب كرد قبلاً كه نداشت، الآن گرفتار اين عادت است، سادهترين و آسانترين حرف او اين است. اگر ـ خداي ناكرده ـ به حرام عادت كرده به گناه عادت كرده، چشم او, گوش او, زبان او در اختيار مكسوب است. اين «لام» در قرآن كريم همه جا به يك معنا نيست. اينكه در سوره «نساء» يا مانند آن ميفرمايد: «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ» كاسب اختيار دارد، مال در اختيار كاسب است؛ ولي اگر ـ خداي ناكرده ـ صفت بدي را كسب كرد، اين كاسب در اختيار مكسوب است كه فرمود: «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ»
مرحوم ابنبابويه قمي(رضوان الله عليه) در كتاب شريف توحيد از وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) نقل ميكند که كسي به حضرت عرض كرد چرا من نميتوانم نماز شب بخوانم؟ گاهي شبهاي بهار كوتاه است؛ اما شبهاي زمستان كه خيلي طولاني است، آدم از خواب خسته ميشود؛ عرض كرد چرا؟ فرمود: «قَيَّدَتْكَ ذُنُوبُك» اين گناهِ روز، دست و پايت را بست، «قَيَّدَتْكَ ذُنُوبُك».
بنابراين ما دو نحو كسب داريم: كسبي كه كاسب مسلّط است و كسبي كه آن مكسوب مسلّط بر اين كاسب است و اگر كسي ـ خداي ناكرده ـ يك كسب حرامي داشت يعنی به وصف بدي عادت كرد راه براي توبه باز است توبه را ميگويند آب توبه، نه يعني نزد يك روحاني برويد يك استكان آب دم بزند بخوريد؛ خود توبه, آب است، «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه» اين آبشار است، آبِ توبه يعني همين! «تُبت اليك» اين آبشار است، نه اينكه برويم نزد كسي يك ليوان آب بخوريم يا يک بطری آب ببريم آنها هم يك عادت است بد نيست؛ اما رو به قبله بودن و آب توبه و اينها نيست، خود «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه» اين آبشار است و انسان را پاك ميكند، خدايا آمدم، لازم نيست حرف بزني, لازم نيست بگويد «استغفر الله»، با يك اراده جدّي تخلّلناپذير بگويد خدايا آمدم؛ اين ميشود پاک، میشود آبشار.
پس اينطور نيست كه اگر كسي ـ خداي ناكرده ـ يك صفت بدي كسب كرد نتواند نجات پيدا كند اين طور نيست. پس ما دو نحو كسب داريم: يك كسب اعتباري داريم كه كاسب مسلّط است؛ يك كسب حقيقي داريم چون اين صفت يك امر حقيقي است يك امر اعتباري كه نيست اين مكسوب, مسلّط بر انسان است. اين كسبها براي ما كاملاً فرق دارد راه دارد كه انسان كاملاً اصلاح شود و برگرداند.
جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی ، ۲۲/۴/۹۶. دیده شده در سایت رسمی آیات الله جوادی آملی
نظر دهید » 
خیر و سعادت خانواده
حضرت پیغمبر صلی الله و علیه و آله می فرمایند : « اذا اراد الله ُُ باهلبیتٍٍ خیراً فقههم فی الدین و رزقهم ا الرفق فی معیشتِهم و وَقٔرَ صغیره کبیرهم »
یعنی ؛ « وقتی خداوند متعال خیر و سعادت یک خانواده را بخواهد این سه موضوع را در آن خانواده پدید می آورد :
۱_ اعضای آن خانواده را در احکام دین بصیر و بینا می گرداند .
۲_ با حساب و تدبیر گام برداشتن در راه زندگی اقتصادی را نصیب آنها می کند تا هرگز در راه اسراف و تبذیر امسال خود گام نگذارند و نیز محتاج نکنند و نیز مخارج خود را با درآمد حلال خود تنظیم کنند تا از حد اعتدال تجاوز نکنند و به ورطه حرام نیفتند .
۳_ کوچکترهای آنها ، بزرگترشان را احترام کنند .
دیده شده در کتاب جایگاه بانوان در اسلام ، به قلم مرجع عالیقدر حضرت آیت الله حسین نوری همدانی ، انتشارات مهدی موعود ، ص ۴۷۴.
1 نظر » 
نابودی حجاب، ترفند دشمنان برای تسلط بر مسلمانان است

طاهره شاکری مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با بیان اینکه حجاب و عفاف آثار و فوائد فردی و اجتماعی بسیاری به همراه دارد، گفت: حجاب و پوشش سبب سلامت و استواری روان جامعه میشود.
وی افزود: خانواده اساس تشکیل یک جامعه است اگر خانواده به امر حجاب اهمیت دهد به طور قطع اجتماع نیز به امر حجاب بها خواهد داد برهمین اساس رعایت حجاب تضمین کننده سلامت جامعه است.
شاکری در ادامه با اشاره به اینکه بدحجابی زنان فعالیتهای اجتماعی مردان را متزلزل میکند، ابراز کرد: اگر فعالیت مردان در جامعه متزلزل شود تولید کاهش یافته و اقتصاد کشور با بحران رو به رو میشود.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین با تاکید بر اینکه حجاب یکی از موانع تسلط فرهنگی و سیاسی دشمنان بر مسلمانان است، گفت: امروز دشمن به این نتیجه رسیده است که از طریق جنگ نظامی، ارعاب، ترور و تحریم نمیتواند بر مسلمانان تسلط یابد بنابراین با ترویج و گسترش فساد و فحشا به دنبال عملی ساختن مقاصد شوم خود در کشورهای اسلامی است.
وی افزود: یکی از روشنفکران صهیونیستی چنین بیان کرد که تنها راه پیروزی بر مسلمانان برداشتن چادر از سر زنان آنان است. امروز استعمارگران به بدحجاب شدن بانوان مسلمان چشم دوختهاند.
شاکری با تاکید براینکه چادر در اسلام به عنوان حجاب برتر شناخته شده است، عنوان کرد: در عصر کنونی با وجود نقشههای شوم دشمن هر چادری که به دور انداخته شود به گفته اندیشمندان و روانشناسان استعمارگر افق جدیدی برای استعمارگران که تا به امروز پوشیده بود باز میشود.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در پایان خاطر نشان کرد: حجاب حضرت زهرا(س) و حضرت زینب کبری(س) قطعا بهترین الگو برای بانوان مسلمان به شمار میآید ما باید بررسی کنیم که این بزرگواران در انظار عمومی با چه حجابی حاضر میشدند ما نیز همانند آنان عمل کنیم تا مبادا با حجابمان آب به آسیاب دشمن ریخته و خون مطهر شهدا را پایمال کنیم.
نظر دهید » 
پوشش بلند ( چادر )

« یَأَیهَا النَّبىُّ قُل لاَزْوَجِک وَ بَنَاتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَبِیبِهِنَّ ذَلِک أَدْنى أَن یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً ؛
اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤ منان بگو جلبابها (روسرى هاى بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه (از کنیزان و آلودگان ) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و (اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده ) خداوند همواره غفور و رحیم است . سوره احزاب آیه ۵۹»
در شان نزول این آیه آمده است : در آن ایام که زنان مسلمان برای نماز مغرب و عشا به مسجد می رفتند پشت سر پیامبر سلام الله نماز می خواندند ، بعضی از جوانان عرضه و اوباش بر سر راه آنان می نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار می دادند و مزاحم آنها می شدند ، این آیه نازل شد و برای آنها دستور آمد که حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند و کسی بهانه مزاحمت پیدا نکند .
اینکه در آیه مقصود از جلباب چیست ؟ مفسران و اربابان لغت چند معنی را ای آن ذکر کرده اند ؛
۱_ ملحفه ( چادر ) و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را می پوشاند .
۲_ مقنعه و خمار ( روسری )
۳_ پیراهن گشاد
اما بیشتر به نظر می رسد که منظور پوششی است که از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است و منظور از یدینن ( نزدیک کنند) این است که زنان جلباب را به بدن خود نزدیک کنند تا درست آنها را محفوظ دارد نه این که آنها را آزاد بگذارند تا گاه و بیگاه کنار روند و بدن آشکار شود .۱
در تفسیر المیزان نیز جلباب به معنی پارچه بلندی آمده است که تمام بدن و سر و گردن را می پوشاند .
پیامهای آیه شریفه بدین شرح است ؛
۱_ در امر به معروف اول از خودی ها شروع کنیم بعد از دیگر ان ( قل لازواجک)
۲_ در احکام الهی تفاوتی میان همسر و دختران پیامبر صلی الله و سایر زنان نیست ( لازواجک وبناتک و نسا المومنین )
۳_ پوشیدن لباسی که معرف شخصیت زن برای تامین عفت وآبرو باشد لازم است ( یعرفن و لا یوذین)
۴_ بهانه به دست بیمار دلان و مزاحمان عفت عمومی ندهید ( یعرفن و لا یوذین)
۵_ نوع لباس مردم در جامعه می تواند معرف شخصیت ، مکتب و هدف باشد ( یعرفن و لا یوذین)
۶_ سرچشمه بسیاری از مزاحمت های هوسبازان نسبت به دختران و زنان نوع لباس خود آنهاست ( یعرفن ولا یوذین)
۷_ بدحجابی های گذشته قابل عفو است ( غفورا و رحیما) ۲ .
۱_دیده شده در کتاب عفاف و حجاب ،سید محسن محمودی ، انتشارات علمی و فرهنگی صاحب الزمان عجل الله ، ص ۲۷به نقل از تفسیر نمونه ۱۷/ ۴۲۵.
۲_ همان به نقل از تفسیر نور ۴۰۰/9
نظر دهید » << 1 ... 103 104 105 ...106 ...107 108 109 ...110 ...111 112 113 ... 257 >>