« توصیف بی نظیر خدای یگانه و یکتا | تحول در حوزه » |
قوسی از رنگ
دل من غصه نخور ، شاد و شاداب بمان .
اگر حتی هر روز ، هر دقیقه ، هر گاه ، زخم حرف تلخی به بلور احساس ، ترکی چند به جا بگذارد .
دل من غصه نخور .
دل من شاد بمان .
خوب می دانم من ، که چه سخت است مدام ، آسمان قلبت سرد و ابری باشد و تو بر لب آری خنده ای گرم برای دگران .
دل من غصه نخور .
دل من شاد بمان .
و بدان این را خوب که تمام دنیا ، غم و دلتنگی و بدحالی نیست . آسمان در پس تیرگی ابر سیاه ، قوسی از رنگ برون می آرد .
که همین را به من و تو گوید :
ما خدایی داریم ، مهربان ، خوب ، بزرگ ، که حواسش با ماست .
دل من غصه نخور که خداوند انیس دلهاست.
محدثه شفاعت
دستي به هوا رفت و دو پيمانه به هم خورد
در لحظه «مي» نظم دو تا شانه به هم خورد
دستور رسيد از ته مجلس به تسلسل
پيمانه «مي» تا سر ميخانه به هم خورد
دستي به هوا رفت و به تاييد همان دست
دست همه قوم صميمانه به هم خورد
«لبيك علي »قطره باران به زمين ريخت
«لبيك علي» نور و تن دانه به هم خورد
يك روز گذشت و شب مستي به سر آمد
يعني سر سنگ و سر ديوانه به هم خورد
پس باده پريد از سر مستان و پس از آن
بادي نوزيد و در يك خانه به هم خورد
فرم در حال بارگذاری ...