گفتگو با یوسف عباسی پدر شهید شهید ستار عباسی
چند سال بود که پایدار شده بودند و متولد چه سالی بودند ؟
۱۲ سال بود که پاسدار شده بودند و متولد ۱۴خرداد ۶۲ بودند و در سپاه نبی اکرم بودند ولی خدمت ایشان در توپ خانه بود .
چه انگیزه ای باعث شد که مسیر جهاد و شهادت را پسرتان انتخاب کند ؟ چه شد که سپاهی شد ؟
ایشان فرزند سوم من بودند و خودم هم دوست داشتم که برود و ایشان هم علاقه زیادی داشت و همیشه ایشان آرزوی شهادت داشت و بحث داعش هم آن زمان نبود و به گوش ما هم نخورده بود .
ایشان میگفت : بابا من دوست دارم شهید شوم ، گفتم جنگ نیست چرا دوست داری ؟ من خودم ۳۰ سال در سپاه خدمت کردم در قرارگاه رمضان تهران ، الان آنجا به نام خاتم الانبیا است . بیشتر از همه بچه هایم ایشان علاقه داشت به سپاه و من هم ایشان را معرفی کردم در سپاه نبی اکرم که آن زمان لشکر بعثت بود ، استخدام شد و به اصفهان رفت و برگشت به یگان و چون رشته اش ریاضی بود ایشان را به قسمت توپ خانه فرستادند .بعد از آن رفت عراق و ۹ ماه عراق بود .
شما خودتان نرفتید عراق بجنگید ؟
ما در قرارگاه رمضان بودیم و خط مرزی دست ما بود ، زمان جنگ هم ۸ سال جبهه بودم.
شهید ستار سال ۸۴ رفت سپاه ، تا داعش به وجود آمد و پارسال ۹ ماه رفت عراق در شهرهای مختلف و ۳ ماه یکبار می آمد ، سردارهایی که آنجا بودند می گفتند ما بیسیم زده ایم مقر که ما در جایی قرار داریم که ماشین داعشی ها که دارد حرکت می کند به سمت یک پمپ بنزین که آنجا را آتش بزند ، شما می توانی با توپ خانه اینها را بزنید .آنها هم می گویند شما الان در جایی که هستید خودت آنجایی ما چطور بزنیم ؛ می گوید که نه ! من زیر پل هستم و با کمربند و فانسخه خودش را آویزان می کند زیر سقف پل ( خود سردار سلیمانی این را برای مسئولان تعریف کرده بود ) بعد توپ خانه که شیلک می کند و همه را می زند ایشان بعد از ۳ ساعت خودش را می رساند مقر . این یکی از کارهای شهید است .
یکی دیگر از کارهای شهید این است که یکی از ژنرالهای عراق می گوید که شما به ما بپیوند و هر مقام و درجه و پول بخواهی به تو می دهیم که پیش ما باشی و به بچه های ما آموزش دهی ، ایشان هم در جواب می گوید که اکر تمام جهان را به من بدهی یک وجب از خاک ایران را به تمام جهان نمی دهم ، در ضمن من سرباز ولایت و سرباز آقای خامنه ای هستم .
سردار سلیمانی که این را میشنود ایشان را می بوسد و می پرسد چرا نرفتی با شوخی ؟ می گوید من چطور برم ، ایرانی هستم ، سرباز ولایت و رهبر هستم . و سردار نیز ایشان را تشویق می کند .
در یک جای دیگری ایشان دیده بان بودند یک تعدادی از عراقی ها در گودالی بودند در عراق می بیند و با بیسیم اطلاع می دهد که در فلان دره تعدادی داعش انجا هستند و توپ خانه هم آن جا را می زند و بیش از ۱۳۰ نفر را نابود می کند .
یک مدت که آنجابود آمد تهران در تاریخ ۲۵ / ۸ . و نزدیک غروب بود آمد خانه و گفت من می خواهم بروم سوریه ، گفتم شما هنوز یک ماه نیست برگشتی ، گفت از تهران با من تماس گرفته اند که ما دیدبانمان کم است و باید بیایی و من هم میخوانم بروم .
من هم کفتم که برو ولی دوست نداشتم برود یعنی قلبم افتاد ، چون هر چه رفت عراق نگران نبودم ولی این بار نگران شدم ، ساعت ۴ بعدازظهر باید که می رفت ؛ قرآن را بلند کردم و بوسید ، رفت دم در دوباره برگشت و باز هم قرآن را بوسید . رفت پایین گفت بابا چیزی نوشته ام در خانه گذاشته ام ، آنرا بعد از من بخوان .
گفتم چه داری می گویی ؟
ایشان رفت و چون هواپیما پرواز نداشت رفت تهران و ۳ روز تهران بود چون هواپیما فعلا به سمت سوریه پرواز نداشت و بعد از این که رفت مرتب زنک می زد ، ۳ روز مانده بود که شهید شود دست راستش ترکش می خورد و به بیمارستان می رود و مداوا می کند و بر می گردد و می گویند که ساعت ۱۲ شب باید برویم جلو ، یک کرمانشای دیگر آن جا بود که میگوید ۱۰۰۰ متر فاصله شماست و باید جلو بروید و ببینیم که چه دارند و شنایایی کنیم تا آماده شویم برای عملیات فردا و ببینیم نیروهایشان چگونه است ، مهماتشان چگونه است ، ۷ نفر عراقی هم با آنها بودند ، وقتی می رود جلو یک نفری که باید جای ایشان را بگیرد نشان می دهد و می گوید که فردا باید شما اینجا باشی ، داعشی ها بلندی هستند و اینها از کفی می روند و در حال حرکت هستند یک اسلحه ای که محصول فرانسه است و خیلی هم گلوله اش بزرگ است ، می زنند و به پسر من می خورد ، دومی را می زنند به پای عراقی می خورد ، عراقی های دیگر هم خودشان را پنهان میکنند .
بعد بیسیم می کنند به رفیقش می گویند برو آنجایی که قرار است ستار را ببینی ، ستار شهید شده است . و میآید می بیند که ستار درجا شهید شده و آن عراقی هم دارد در خون غلط می زند و بقیه هم پنهان شده اند ، بیسیم می کند آمبولانس بیاید ، وقتی آمبولانس می آید ، چون نمیتواند بیاید جلو و یک ۲۰۰ متری فاصله دارد ، بعد عراقی ها می آیند اینجا را می کشانند و می برند عقب ، آمبولانس که می آید آنقدر می زنند که فقط لاستیک هایش می ماند و می روند عقب .
در چه شهری بود و چه تاریخی ؟
در شهر حلب و تاریخ ۲۵/ ۸ / ۹۴ . ساعت ۱۲ شب شهید شدند .
شهید همدانی قبل از ایشان بود ، بله ما زنگ زدیم و گفتیم شهید همدانی شهید شده است گفت بله گلوله خورده به ماشین شهید همدانی و ماشین چپ شده است و خود گلوله مستقیم به سردار نخورده بود ، من ترسیدم ، گفت نترس بابا .
هیچ مخالفتی شما نمیکردی با ایشان که بگویی نرو ، زن داری ؟ نه من نمیکفتم ، فقط یکبار مخالفت کردم و گفتم فقط یکماه است که آمدی نرو .
خودش دوست داشت آسمانی شود ، زنگ زده بودند تهران و گفته بودند که دیدبان نداریم بیا اینجا .
چند بار اعزام شده بود عراق ؟
در ۹ ماه ۳ بار رفته بود و هر ۳ ماه می ماند و می آمد .یکبار هم سوریه رفت و در تاریخ ۱۷/ ۷/ ۹۴ رفت سوریه و دقیقا ۲۵/ ۸ شهید شده و ۴۳ روز آنجا بود و شهید شد .
زمانی که زخمی شده بودند به ایشان گفته بودند که بروید ایران و چرا نیامد خدا می داند . می گفته بعدا می روم .
شنیده شده
سند ۲۰۳۰
استاد رحیم پورازغدی ، ۳:۳۹
در مدح علی اکبر علیه السلام
چون گشودند زهم دفتر دانائی را
زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدائی را
کرد پُر ،نور خدا این شب رؤیائی را
تاببیننـــد همه جلــوۀ زیبـــائی را
هاتفی گفت در رحمت حق واشده است
خلقت روی علی اکبــر لیــلا شده است
این گل سرخ که رخسارۀ احمد دارد
خال برگونۀ خود ،ابروی ممتد دارد
رنگ و بو از چمن گلشن ایــزد دارد
صورت وسیرت خود را زمحمد دارد
همه گل ها بنشتنــد به نظـــارّۀ او
تا که بابا بزند بوسه به رخســارۀ او
شاد شد قلب همه از دل خرسند حسین
شد زمین محو جمال گل دلبند حسین
آسمان مات شد از چهرۀ فرزند حسین
مثل غنچه زده لبخند به لبخند حسین
او لیلا همه دم غنچــۀ خــود می بوید
با حسین بن علی شکر خدا می گوید
مادر افکند نظر تا به مه دلجویش
دید یک هالۀ نوری به رخ نیکویش
که گل انداخته از بوسۀ بابا رویش
بوسه زد بر رخ او کرد چو غنچه بویش
گفت ای نوگل من، یوسف لیلا هستی
بهتر ازمــاه شب عیــد تو زیبـا هستی
خوبرویان جهان محو جمالش هستند
باکمالان نه همین مات کمالش هستند
عرشیان باخبر ازقدر وجلالش هستند
فرشیان عاشق دیدار وصالش هستند
بنگرد هـرکه ورا جلــوۀ ســرمد دیده
هم علی اکبر و هم روی محمّـد دیده
در وجودش زازل روح عبادت دیدند
روی پیشانی او نور سعادت دیدند
درقد و قامت اوشور قیامت دیدند
قدسیان دردل او شوق شهادت دیدند
شادی وغم شب میلاد علی درهم شد
غم چو آمد طرب وشوق ومسّرت کم شد
کاش ما آینه دار گُل مولا باشیم
همه جا آبروی اهل توّلا باشیم
ای «وفائی» همه آسوده به فردا باشیم
گرمحبّان علی اکبر لیلا باشیم
هــرکه در راه خــدا با علی اکبـــر باشد
روز محشــر همــه جا با علی اکبر باشد
سهیل عرب
دیدار معلمان و فرهنگیان با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور، آموزش و پرورش را زیرساخت اصلی علم و تحقیق در کشور دانستند و با تأکید بر لزوم اهتمام جدی مسئولان برای اجرایی کردن سند تحول آموزش و پرورش، گفتند: وظیفهی آموزش و پرورش تربیت نسلی «با ایمان، با وفا، مسئولیتپذیر، دارای اعتماد به نفس، مبتکر، راستگو، شجاع، با حیا، اهل تفکر و اندیشه، عاشق کشور و نظام و مردم، و دوستدار مصالح کشور» است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین انتخابات را موضوعی حیاتی و برآمده از اندیشهی مردمسالاری دینی در نظام جمهوری اسلامی دانستند و تأکید کردند: حضور همهی مردم، با سلایق مختلف سیاسی، در انتخابات ۲۹ اردیبهشت، ضامن حفظ اقتدار، اُبّهت و مصونیت کشور است و با چنین حضوری، دشمن هرگز نخواهد توانست هیچ غلطی در مقابل ملت ایران انجام دهد.
حضرت آیتالله خامنهای با گرامیداشت یاد شهید آیتالله مطهری، آن معلم شهید را آموزگاری واقعی در گفتار، رفتار و سبک زندگی خواندند و افزودند: دشمنان بشر و کشور و اسلام، او را از ما گرفتند اما کتابهای آن بزرگوار پرورشدهندهی ذهن و هدایتکننده بهسوی معارف اسلامی است و باید از این آثار ارزشمند حداکثر استفاده را کرد.
رهبر انقلاب اسلامی سپس با اشاره به اهمیت و جایگاه معلم، گفتند: قدرت، اعتبار و آبروی کشور بیش از هر چیز وابسته به نیروی انسانی است و معلمان هستند که سازندهی نسل آینده و نیروی انسانی آن هستند.
ایشان با تأکید بر لزوم قدر دانستن شأن و منزلت معلم و تکریم آن در جامعه گفتند: هزینه کردن برای معلم از وظایف مسئولان و دولت است زیرا همانطور که بارها گفتهام هزینه کردن برای معلم در واقع سرمایهگذاری است.
رهبر انقلاب اسلامی، انجام مسئولیت بزرگ تربیت نسل آینده را نیازمند افزایش آمادگیهای معلمان دانستند و گفتند: بر همین اساس به مسئولان تأکید میکنیم دانشگاه فرهنگیان را که تولیدکنندهی معلم است و اهمیت فراوانی دارد، جدی بگیرند و هر چه میتوانند برای آن سرمایهگذاری کنند.
ایشان با اشاره به نقش برجستهی معلم در ترویج اخلاق و خصلتهای خوب در دانشآموزان، خاطرنشان کردند: معلمِ منیعالطبع، صبور، متدین و متین، این خصوصیات را با رفتار خود به دانشآموزان منتقل میکند.
حضرت آیتالله خامنهای استفادهی سیاسی از معلمان را در تعارض با شأن معلم دانستند و گفتند: از سالهای دههی ۶۰ همواره به کسانی که قصد داشتند از معلمان مانند ابزار سیاسی استفاده کنند، اعتراض داشتم چراکه معلم همچون الماسی قیمتی است که نباید آن را بازیچه قرار داد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به قریبالوقوع بودن بازنشستگی جمع زیادی از معلمان، گفتند: برای جبران کمبود معلم باید ظرفیت دانشگاههای معلمپرور افزایش یابد و مراکز مسئول، ضوابطی برای جذب معلمان قرار دهند تا افراد بدون حساب وارد آموزش و پرورش نشوند.
رهبر انقلاب اسلامی، آموزش و پرورش را زیرساخت اصلی علم و تحقیق در کشور دانستند و گفتند: اگر آموزش و پرورش براساس برنامهها و سیاستهای صحیح حرکت کند، کشور از لحاظ علم و تحقیق غنی خواهد شد اما اگر چنانچه آموزش و پرورش به حال خود رها شود، این زیرساخت لطمه خواهد خورد و ضررهای ناشی از آن غیر قابل محاسبه خواهد بود.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه وظیفهی آموزش و پرورش تربیت یک نسل است، خاطرنشان کردند: آموزش و پرورش باید تربیت نسلی با ایمان، وفادار، مسئولیتپذیر، دارای اعتماد به نفس، دارای ابتکار، راستگو، شجاع، با حیا، اهل فکر و اندیشه، عاشق کشور و نظام و مردم، و دوستدار مصالح کشور را هدف اصلی خود قرار دهد.
ایشان افزودند: لازمهی اینکه نسلی محکم، قوی، با اراده، مبتکر، پیشرو و فعال تربیت شود، آن است که آموزش و پرورش زمینهی مناسب را برای معلم، دانشآموز، اولیا، و طراحان و نویسندگان کتابهای درسی فراهم آورد.
رهبر انقلاب اسلامی با هشدار درخصوص جریانی که بهدنبال از بین بردن جایگاه و ارزش آموزش و پرورش و سلب اعتماد از این دستگاه بسیار مهم است، خاطرنشان کردند: این جریان از خارج کشور هدایت میشود و تنها راه مقابله با آن، برطرف کردن نقاط ضعف آموزش و پرورش و زمینههای نفوذ است.
حضرت آیتالله خامنهای یکی از اشکالات آموزش و پرورش را، بیماری «دانشگاهگرایی» خواندند و گفتند: دانشگاهگرایی یک تفکر غلط و خطایی است که متأسفانه سایهی آن از ابتدای ورود به محیط مدرسه تا پایان تحصیلات در آموزش و پرورش، بر سر دانشآموزان سنگینی میکند.
ایشان خاطرنشان کردند: در کشور نیازهای فوری و ضروری غیرمرتبط با تحصیلات دانشگاهی بسیار زیاد است و بر همین اساس، بنده سالها است که بر موضوع اهتمام به هنرستانها و مراکز فنی و حرفهای و تقویت آنها تأکید دارم.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به افراد زیادی که با تحصیل در هنرستانها و مراکز فنی و حرفهای و فراگیری مهارتهای مختلف، اکنون صاحب شغل و زندگی هستند، این افراد را ثروتهای ملی کشور دانستند و افزودند: ما نیازمند علم و تحقیق و پیشرفت علمی هستیم اما این موضوع بدین معنا نیست که همهی دانشآموزان باید هدف خود را دانشگاه قرار دهند.
حضرت آیتالله خامنهای به موضوع سند تحول آموزش و پرورش نیز اشاره کردند و با انتقاد از اجرایی نشدن این سند با وجود گذشت چندین سال از ابلاغ آن، گفتند: چرا سند تحول آموزش و پرورش تا به حال عملیاتی نشده است؟ تا چه زمانی باید منتظر آماده شدن نظامنامههای سند تحول بود؟
ایشان افزودند: من بهطور جدی از وزیر محترم و مسئولان میخواهم که موضوع اجرایی شدن سند تحول را پیگیری کنند زیرا آموزش و پرورش نیازمند تحول عمقی و بهدور از تغییرات ظاهری است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین به موضوع پذیرش سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو از جانب دولت اشاره کردند و با انتقاد شدید از این موضوع گفتند: این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود، و امضای این سند و اجرای بیسروصدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق میدهد که برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند.
ایشان با تأکید بر اینکه اصل این کار غلط است، خاطرنشان کردند: اگرچنانچه با اصل کار نمیتوانید مخالفت کنید، صراحتاً اعلام کنید که جمهوری اسلامی ایران در زمینهی آموزش و پرورش، دارای اسناد بالادستی است و احتیاجی به این سند ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی با گلایه از شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتند: این شورا باید مراقبت میکرد و نباید اجازه میداد که کار تا جایی پیش برود که اکنون ما مجبور به جلوگیری از آن شویم.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی سپس با اشاره به انتخابات ۲۹ اردیبهشتماه، انتخابات در نظام جمهوری اسلامی را یک موضوع حیاتی و بسیار با ارزش دانستند و خاطرنشان کردند: انتخابات در نظام جمهوری اسلامی، برآمده از اسلام است و اینگونه نیست که «جمهوری» به «اسلام» الصاق شده باشد و اگر انتخابات نبود، امروز اثری از جمهوری اسلامی ایران باقی نمیماند.
حضرت آیتالله خامنهای، حضور عظیم مردم در عرصههای مختلف بهویژه انتخابات را مصونیتبخش کشور و حافظ منافع ملت و موجب ابهت نظام در چشم دشمنان دانستند.
ایشان با یادآوری نمونهای تاریخی از اقدام یکی از دولتهای اروپایی در متهم کردن رئیسجمهور ایران و احضار وی به دادگاه، در اوایل دههی هفتاد، افزودند: با آنکه رئیسجمهور وقت روابط نزدیکی با آن دولت داشت اما همان دولت اروپایی او را متهم و احضار کرد و تنها عاملی که باعث عقبنشینی آن دولت اروپایی شد، تودهنی بود که دریافت کرد، بنابراین دشمن، دشمن است و این دولت و آن دولت ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه دشمن در هر موقعیتی که بتواند، زهر خود را خواهد ریخت و ملاحظهی لفاظیها را هم نخواهد کرد، افزودند: تنها مانع در مقابل اظهار دشمنیِ دشمن، حضور مردم در صحنه است زیرا اُبّهت یک کشور ۸۰ میلیونی با نیروی انسانی قوی و باهوش و دارای میلیونها جوان، در دل دشمن ترس ایجاد میکند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: اگر میخواهیم اُبهت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی حفظ شود و مصونیت آن باقی بماند، باید همه در انتخابات شرکت کنند.
ایشان افزودند: اگر چنانچه در انتخابات کوتاهی شود و عواملی زمینهساز یأس مردم شوند، قطعاً کشور لطمه خواهد خورد و هر فردی هم که در این لطمه سهیم باشد، در پیشگاه پروردگار مسئول خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سلایق و دیدگاههای مختلف سیاسی و گرایشهای متفاوت در انتخاب کاندیداها، خاطرنشان کردند: در انتخابات هرکس به هر نامزدی که بپسندد رأی میدهد اما موضوع اصلی و مهم، حضور همهی مردم در پای صندوقهای رأی است تا نشان دهند که آمادهی دفاع از اسلام و نظام هستند و مصونیت کشور را حفظ خواهند کرد.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان تأکید کردند: اگر به لطف خداوند، این همت و اراده در مردم، با همین شدت و ابهت ادامه پیدا کند، دشمن هرگز نخواهد توانست در مقابل ملت ایران، هیچ غلطی انجام دهد.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به ماه شعبان و لزوم استفاده از فرصت نیمهی شعبان برای مناجات و تقرب به خداوند، گفتند: ماه شعبان، ماه دعا و توسل و مقدمهی ماه مبارک رمضان است و در ادعیهی واردهی آن، راههای سعادت و هدایت روشن شده است.
کسب رای به هر قیمت
این روزها خبر عجیب و ملامت بار اهانت به ساحت مقدس امامان معصوم(ع) و همچنین توهین به شهدای عزیز و گران قدر شهدای مدافع حرم توسط ستادهای انتخاباتی آقای رئیس جمهور دست به دست در رسانه ها و فضای مجازی می چرخد.
اکنون که جریان شکست خورده فتنه در تلاش است تا با تخریب باورهای مردم انقلابی به مقاصد سیاسی خود دست یابد،زمان آن است که بار دیگر این گروه سیاسی تو دهنی محکمی از ملت غیور ایران بخورد.
در این زمینه از آنجا که یکی از بارزترین هتاکی های مورد بحث در ایلام صورت گرفت ،امام جمعه این شهر در گفتگو با خبر نگاران اظهار داشت : ( این هتاکی آغاز فتنه جدید است اصلاح طلبان همواره پیشینه سیاه و ظلمانی در هتاکی و اهانت به ارزش های دینی به ویژه به ساحت حضرات ائمه معصوم(ع) دارند.)
حضرت آیت الله لطفی در ادامه خاطر نشان کرد: ( اینها در چهار سال دوره ریاست جمهوری با اعتراض شدید مواجه و عدم تحقق وعده ها و روی زمین ماندن آنها و معضل بیکاری و رکود اقتصادی نیز مزید بر این علت شده است.
کارنامه اصلاح طلبان و تجربه نشان می دهد که هر موقع امیدی برای پیروزی ندارند ،نقاب از چهره بر داشته و دست به توهین به ارزشها و باورهای دینی مردم بزرگ ایران اسلامی می زنند که فتنه ۸۸ نمونه بارز و اوج توهین آنها بود. )
حال سوال اینجاست :از آنجا که قاطبه ی مردم ایران ولایی و مذهبی هستند و پیرو آرمان های امام خمینی (ره) چرا باید اجازه دهند گروهی از بعد انقلاب تا کنون در دستگاه های مهم دولتی ریشه بدوانند؟این گروه که هر بار برای بالا آمدن و جمع آوری رای، دم از امام و راه امام می زنند پس به دنبال اصلاح چه چیزی در انقلاب امام و پا برهنه ها هستند؟
و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون .الا انهم هم المفسدون ولکن لا یشعرون.بقره/ آیات ۱۱و۱۲.
معصومه رمضانی
نقش آرزوهای طولانی در قساوت قلب و تاریکی دل
گرچه همه پیامبران از عنایات ویژه خداوند برخوردار بودند و به دلیل نایل گشتن به عالی ترین کمالات الهی سرآمد بندت خدا به شمار می آمدند ، اما هر یک از آنها در مقایسه با دیگر پیامبران نیز از خصوصیت و امتیاز ویژه ای برخوردار شدند که بدان معروف گردیدند .
در این بین ، حضرت موسی علیه السلام به مقام کلیم الهی اختصاص یافت . او در کوه طور سخن خداوند را می شنید سخن خداوند را می شنید و بر این اساس از وی در آموزه های دینی و وحیانی با عنوان « هم سخن خداوند » یاد شده است . « و کلم الله موسی تکلیما : و خداوند با موسی آشکارا سخن گفت ».
آن پیامبر بلند مرتبه ، به مقام و منزلتی ره یافت که در خلوت با معبود در کوه طور ، مخاطب پروردگار و رازهای پروردگار گردید و در طلیعه یکی از گفت و گوهای خصوصی و نجواهای الهی خداوند از او می خواهد که خاطر خویش را به آروزهای طولانی نیالاید که باعث قساوت قلب و در نتیجه محروم گشتن از جوار رحمت الهی میگردد .
از منظر قرآن ، قلب که عبارت است از روح آدمی ، از آن نظر که ادراکات ، احساسات و عواطف دارد ، وقتی همسو و هم جهت با ندای فطرت ، مرکز ایمان به خداوند گشت ، به حق و حقیقت هدایت می شود و از زنگارها و تیرگی ها پاک می گردد : « و من یومن بالله یه قلبه: و کسی که به خداوند ایمان بیاورد دلش را هدایت کند ، تغابن آیه ۱۱»
اما هنگامی که قلب از ایمان به خدا تهی گشت ، چه در زمینه ادراکات و چه گرایش ها ، گرفتار آفات و انحراف می گردد .
به عنوان مثال خداوند در آیه ۷۴ سوره بقره می فرماید « ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجاره او اشد قسوه و ان من الحجاره … پس از آن دلهایتان سخت شد همچون سنگ یا سخت تر …»
در این آیه قساوت قلب به عنوان اثر و نتیجه انحراف قلب در زمینه گرایش ذکر شده است . قساوت به معنای سختی و انعطاف ناپذیری است . گاهی گفته می شود که دل نرم و دارای رحم ، انکسار و انعطاف است است . قساوت ، درست در مقابل این ویژگی است و به معنای تهی گشتن دل از نرمی ، رحمت و خشوع است ، چونان سنگ که نفوذ ناپذیراست . قساوت دل را از سنگ سخت تر و نفوذ ناپذیر تر می کند و باعث می شود که فرد در برابر غم و ناراحتی دیگران متاثر نکرد و به حال دیگران دل نسوزاند .همچنین قساوت باعث می شود که موعظه و اندرز در دل اثر نکند و اشک انسان جاری نگردد .
دیده شده در کتاب پندهای الهی ، محمد تقی مصباح یزدی ، انتشارات آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، ص ۲۲.
سینمای دولت ها
تجربه نشان داده که با تغییر دولت ها روند فیلم سازی و گرایش مردم به سینما نیز تغییر چشمگیری می کند.
بارزترین شکل این تغییر بعد از انقلاب را می توان در دوران دولت اصلاحات و پس از انتخابات دوم خرداد ۷۶ دید. در این دوران گفتمان لیبرال یا اباحه گری در عرصه مدیریت فرهنگی غلبه پیدا کرد.آمارها نشان می دهد که همه شاخصه های سینما در این دوره سقوط کرد.میزان استقبال مردم از فیلم ها کاهش یافت ،تعداد زیادی از سینماها تعطیل شدند،برخی گونه های سینمایی به کلی محو شد ،تنوع مضامین از بین رفت ، بسیاری از هنرمندان به گوشه انزوا رانده شدند و امکانات و امتیازات سینما به افراد خاصی اختصاص یافت .
مهمترین تاثیر دولت موسوم به اصلاحات ،تضعیف سینمای متعهد و انقلابی و احیای دوباره فیلمفارسی بود.غلبه این فیلم ها موجب احساس ناامنی خانواده ها از حضور در سینما شد.
سخنرانی مجید مجیدی در جشن خانه سینما در سال ۱۳۷۹ بیانگر این موضوع است.مجیدی از این دوران به عنوان سراشیبی سقوط یاد می کند و می گوید:((گوش بداریم که صدای پای ابتذال به راحتی به گوش می رسد….))
این در حالی است که انتخابات سوم تیر ۸۴ مسیر سینما را تا حدودی تغییر داد .امکانات به طور عادلانه تری تقسیم شد .ژانرهای فراموش شده دوباره احیا شد و ده ها سینمای تعطیل شده باز گشایی شدندو سینمای دفاع مقدس جان تازه ای گرفت.
البته در دوره دهم ریاست جمهوری با اینکه دولت تغییر نکرده بود اما گرایش به سینما دوباره با بحران مخاطب روبرو شد .فیلمفارسی با موضوع خیانت دوباره روی کار آمد .
انتخابات ۸۸ و مسائل آن باعث شد تا تعدادی فیلم نظیر( قلاده های طلا) ،(پایان نامه) ، (گزارش یک جشن) ،(خیابان های آرام) و …درباره عواقب این رویداد ساخته شوند . جشنواره مردمی (عمار) نیز در واکنش به حوادث پس از انتخابات دهم و برپایه لبیک به سخن مقام معظم رهبری مبنی بر (این عمار )شکل گرفت.
در دولت یازدهم و به اصطلاح اعتدال نیز از یک سو شاهد رشد قارچ گونه فیلم های تجاری بودیم به طوری که فیلم های مبتذلی چون ( ۵۰ کیلو آلبالو)،(من سالوادور نیستم)، و فیلم سخیف با واژگانی دو پهلو و مستهجن (گشت ارشاد) روی پرده رفت و از سویی دیگر با حمایت دولت، سینمای روشنفکر نمای ضد مردمی گسترش یافت به طوری که حتی یک گروه سینمایی مختص نمایش فیلم های بدون مخاطب به نام (هنر و تجربه) راه اندزی شد و دولت هزینه صندلی های خالی این گونه فیلم ها را پرداخت.
در این دوره نیز هنرمندان زیادی از معیشت و اشتغال محروم شدند تا آنجا که حتی (منیژه حکمت)که خود یکی از حامیان حسن روحانی بود ،به صراحت اعلام کرد در دولت یازدهم بدترین دوران فعالیت سینمایی خود را گذرانده است.
مرور دوباره جشنواره فجر این دو سال اخیر بهترین نمود سیاست های سینمایی اعتدال می باشد .جشنواره ای که تقریبا تمام شرکت کنندگان به آن اعتراض داشتند و نوع برگزاری آن را پایین تر از سطح استاندارد یک جشنواره دانستند.
ظاهرجشنواره سال گذشته نیز بیشتر به شوی لباس و میتینگی برای بیرون ریختن عقده ها و حقارت های ظاهری می مانست.
معصومه رمضانی
رتبه کاندیدها از نظر اخلاقی و احترام به مخاطب در مناظره دوم
اگر بدون جانبداری بخواهیم نگرشی بر مناظره دوم داشته باشیم, باید گفت اخلاق مدارترین نامزد این دوره همچون مناظره قبلی آقای حجت الاسلام رئیسی هست که طبق قانون مناظرات, بدون بی احترامی از عملکرد دولتش گفت و مباحث مدنظر را از دولت مقابل مورد پرسش قرار داد. رئیسی بدون ایجاد تشویش در مخاطب و با دادن حس مثبت و آرامش بسیار منطقی به سؤالات پاسخ داد.
نفر دوم این مناظره آقای میر سلیم بود که با سؤالات جدی، دغدغه خودش را در خصوص مسائل فرهنگی پاسخ داد و بدون عصبانیت با بیانی شیوا سخن گفت اما جا داشت تا بیشتر برنامه خود را تشریح کند!
نفر سوم آقای هاشمی طبا بود که همان خط قبلی اش را مبنی بر عدم انتظار مردم از دولت و جانبداری از دولت یازدهم ادامه داد و اما این سؤال را در اذهان مردم باقی گذاشت که:چه طور فردی 4 سال از بدنه دولت و افراد آن دور باشد و به اذعان خودش این افراد تازه در این مناظره دیده باشد، می تواند تشکیل دولتی جدید بدون اطلاع از عملکرد دولت قبل دهد؟! پس یا مملکت را بازی گرفته و یا حکم ضربه گیر نخست آقای روحانی را دارد!
نفر چهارم این مناظره آقای حجت الاسلام روحانی بود که این بار با نداشتن پرش در صحبت دیگران، یک قدم در مناظره پیشرفت داشت و توانست زبان بدن خود را از حالت لرزشی و تهاجمی به حالت متعادل تری کنترل کند اما همچنان در تونل شعار مانده بود و ناکارمدی 4ساله خود را به دولت قبل نسبت می داد و در زمین دیگری می دوید تا شاید با اتخاذ به سیاست رعب و وحشت رأی سلبی جلب کند و با مقابله با قانون مناظره مبنی بر عدم استفاده از نام شخص ثالث برای پیشبرد هدف کسب قدرت و انداختن مشکلات بر گردن سایر نامزدها که نسبت به او، منسب فرعی داشتند به نوعی دچار قانون گریزی شده بود!
نفر پنجم آقای قالیباف بود که گرچه این بار بیشتر به سؤالات مورد پرسشش پاسخ داد اما باز هم با روشنگری عملکرد منفی دولت کنونی از تبیین برنامه خود که در ستادهایش موجود هست، باز ماند!
و آخرین نفر آقای جهانگیری بود که علی رغم آرایش چهره خود کبودی عصبانیت گاهی در چهره اش مشخص بود و به جای پاسخگویی سعی در رفتار پوپولیستی و سر دادن شعار داشت و هر بار به دیگر نامزدها نسبتی ناروا می داد و علی رقم دوری نامزدها از نسبت های داده شده، باز سعی در ایجاد تشویش و تنش در اذهان داشت و سیاست تحقیردیگران را در پیش گرفته بود که این رفتار بسته و عدم توجه به سؤالات مناظره توهین آشکاری به اهل فن و مردم بود.
هر چند که حکم ضربه گیر دوم رئیس جمهور را دارند!
فاطمه نوری، کارشناس رسانه
انفاق از خزانه
حضرت عیسی علیه السلام می فرمود : « باطن هر کس را از سخنان و اعمالش بسنجید ؛ زیرا که هرگز درخت خارا انجیر ندهد ؛ هر چه از زبان می تراود از دل سرچشمه می گیرد . کسی که فحاش و پرخاشگر و بدگو است ، چون دلش معدن نجاست است از زبانش نیز همان می تراود »
روزی کسی به حضرت عیسی علیه السلام بد گفت ، ایشان در حقش دعا کرد . پرسیدند : او به تو بد گفت چرا دعایش می کنی ؟
آن حضرت پاسخ داد ؛ « هر کس آنچه را در خانه دارد انفاق می کند ؛ او از خزانه خود بر من انفاق کرد ، من نیز بخل نکردم و از خزانه خودم بر او انفاق کردم .»
دیده شده در کتاب ، قند و پند ، سبد حسین صدوق ، انتشارات همای غدیر ، ص ۱۳۳.
کارشناس مسایل مذهبی:دولت یازدهم خود را موظف به کارجهادی نمیداند
کارشناس مسایل مذهبی گفت: اختلاس و دست درازی به بیتالمال نشان میدهد که دولت یازدهم ابدا خود را موظف به کار جهادی نمیداند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه کوثر ورامین : حجت الاسلام سید کمیل موسوی، مبلغ و کارشناس مذهبی، امروز در مدرسه علمیه کوثر ورامین درباره انتخابات پیش رو، گفت: سیاست بدون اسلام سیاستی کثیف است.
وی افزود: ائمه اطهار(ع) در مواجهه با مکر دشمن سیاستمدارنی قهار بودند که با طرح و برنامه ریزیهای دقیق نیرنگ آنان را خنثی میکردند بنابراین سیاست ورزی یک امر حسنه و پسندیده است اگر در راستای اسلام باشد.
حجت الاسلام موسوی با بیان اینکه در انتخابات ۹۶ ما با چهار جریان روبرو هستیم، ابراز کرد: نخستین گروه جریان خاکستری هستند رای دادن و ندادن این گروه تا آخرین لحظه نیز بر هیچ فرد و جریانی معلوم نیست چرا که این جریان نگاهشان به رای دهنگان است تا نامزد مورد نظر خود را انتخاب کنند بر همین اساس بهترین گروه برای موج سواری سیاسیون همین طیف است.
کارشناس مسایل مذهبی درباره جریان دیگر که جبهه مردمی نیروی انقلابی است، گفت: جبهه اصولگرا با همه گروهها و طیفهایی که دارد سال جاری با یکدیگر متحد و منسجم شدند و گروهی ایجاد کردند به عنوان جمنا، که در بین خود چند کاندید را برای ریاست جمهوری انتخاب کردند که تایید صلاحیت دو نفر از آنان توسط شورای نگهبان محرز شد.
وی با اشاره به جبهه اصلاحات، گفت: امروز برخی اعتدال را جدای از اصلاحات فرض میکنند در حالی که هر دوی آنها یکی است دولتی که به اسم اعتدال و به جای اصلاحات روی کار آمده روشش این بود که اسلام ترکیهای و مالزیایی را به جای اسلام انقلابی در جامعه جایگزین کند زیرا اسلام ترکیهای و یا همان اسلام آمریکایی اسلام را تنها در حوزه فردی مهم میداند و حق دخالت در امور سیاسی را به اسلام نمیدهد.
حجت الاسلام موسوی ادامه داد: در اسلام آمریکایی ستیز با آمریکا و کمک به محرومان و مظلومان جهان معنا ندارد بنابراین برای اینکه مردم از حمایت حزب الله لبنان، سوریه، عراق و غیره دست بردارد اقدام به سرگرم کردن آنان به امور داخلی که اقتصاد و معیشت است، کرد.
کارشناس مسایل دینی اضافه کرد: اینکه عدهای بیایند و بگویند که دولت کنونی با مشکلاتی که در اقتصاد ایجاد کرده به ضررش است که وارد انتخابات شده این سخن اشتباه است بلکه آنان برنامه مدونی دارند که یکی از آن برنامهها تکذیب عملکرد و وعدههای محقق نشده است.
وی افزود: آنان پس از تکذیب به دوقطبی ساختن جامعه همت میکنند و با بد جلوه دادن رقبا این گونه میگویند که ای مردم آیا حاضرید سایه جنگ برسر شما برگردد پس اگر نمیخواهید به ما رای دهید و در مرحله دیگر به کاندیدای پوششی همت میگمارند چرا که دولت میداند قادر به دفاع از عملکرد خود نیست.
حجت الاسلام موسوی با اشاره به اینکه دولت یازدهم ابدا خود را موظف به کار جهادی نمیداند، عنوان کرد: اختلاس و دست درازی به بیت المال آن هم توسط وزرا جایی دیگر برای کار جهادی باقی نمیگذارد.
<< 1 ... 107 108 109 ...110 ...111 112 113 ...114 ...115 116 117 ... 253 >>