کاروان بنی اسد
عبور کاروان بنی اسد ، شهرستان ورامین
سخنان کوتاه از علی بن الحسین علیه السلام
_ رضایت به تقدیرهای ناخوشایند ، از بالاترین درجات یقین است .
_ هر کس نفس خود را گرامی می داند دنیا در نظرش بی مقدار است .
_ پرسیدند ارجمند ترین مردم کیست ؟ فرمود : آن که دنیا را ارج ننهد .
_ این یاری خدا تو را بس که ببینی دشمنت درباره تو معصیت می کند .
_همه خیر در این است که انسان خو را از آلودگیها نگه دارد .
_ درخواست از مردم ، مایه ذلت زندگی ، بر باد رفتن حیا ، کم شدن وقار ، و فقر حاضر است و کمتر خواهش کردن توانگری نقد است.
_ نشان معرفت ( خداشناسی) و کمال دین مسلمان ؛ ترک سخنان بیهوده ، کمتر جدل کردن ، حلم و صبر و خوشخویی است .
دیده شده در تحف العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، ص ۶۱۷.
اولین زنده کننده خون شهدای کربلا
امام حسین علیه السلام به اتفاق اعضای خانواده و دیگر همراهان از مدینه تا کربلا می آید ، اما در بین راه هیچ گزارشی از امام زین العابدین علیه السلام نیامده است و مشخص نیست در کدام منزل یا چه زمانی گرفتار بیماری شده است . فقط از شب دهم ، خبری مبنی بر بیماری ایشان در دست است . خود امام می فرماید : « شبی که پدرم کشته شد من بیمار بودم و عمه ام زینب از من پرستاری میکرد .»
گزارش مورخان در خصوص چگونگی نجات یافتن علی بن حسین علیه السلام متفاوت و گاه متناقض است ؛ برخی آن حضرت را در هنگام رخداد عاشورا کودک ۱ ، گروهی بیمار ۲ ، و بعضی هر دو عامل را در نجات ایشان دخیل دانسته اند . نکته ای که در گزارش ها وجود دارد این که تعدادی از منابع ، از آن حضرت با عنوان « علی اصغر » یاد کرده و بعضی نیز آورده اند که در مجلس ابن زیاد ، در بلوغ او شک شده است .
این پراکندگی و تشت عبارات ، برخی از محققان معاصر را بر این عقیده واداشته که امام سجاد علیه السلام در کربلا کودک بوده است . محقق گرانقدر سید جعفر شهیدی بر خلاف شهرت به طور تلویحی ادعا می کند که سال ولادت آن جناب ، سال ۴۸ یا ۴۹ ، هجری بوده و او در کربلا دوازده یا سیزده سال داشته است . ایشان می گوید :« درست است که علی بن الحسین علیه السلام روز عاشورا و شاید تا چند روز پس از آن بیمار و رنجور بوده است ، اما بیماری و مرض جوانی بیست و اند ساله را چنان از پا در نمی آورد که با کودکی نابالغ مشتبه گردد .
بنابراین ، مورخین به اشتباه ، سال ولادت علی اکبر را که در کربلا شهید شد برای امام سجاد علیه السلام در نظر گرفته اند . دیگر این که طبق اسناد ، امام حسین علیه السلام ، سالهای ۳۷ تا ۴۰ هجری را به همراه پدر گرامی اش در خانه کوفه بوده است پس نمی توان. فرزند او در مدینه تولد یافته باشد .
اگر چه در این نظریه در نقد گزارش ها به نکته های دقیقی توجه کرده اما چند شمال بر آن وارد است که ما در اینجا برای کوتاهی سخن به یکی از مهمترین موارد آن اشاره می کنیم :
_ شاید مهمترین دلیل بر رد ادعای کودکی امام زین العابدین علیه السلام ، وجود امام باقر علیه السلام باشد که بنا به شهادت منابع آن حضرت در کربلا حدود چهار سال داشته است . و چگونه ممکن است فردی نابالغ فرزندی چهار ساله داشته باشد .
بنابراین امام سجاد علیه السلام در سال ۶۱ هجری نه تنها کودک نبوده ، بلکه جوانی متاهل بوده است .۳
و به گفته برخی منابع دیگر امام علیه السلام بیست و سه ساله بود که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید و امام را از کربلا به سوی کوفه در حالی که بر استری بدون زین سوار بود بردند و آن حضرت از این سفر آسیب بسیار دید . که با ورود کاروان به کوفه و با دیدن سرها بر نیزه و اسارت آل الله ، به ناگاه زنان اهل کوفه شروع به گریه و زاری کردند در حالی که گریبان چاک می دادند ، امام سجاد علیه السلام فرمود : « … ان هولا یبکون علینا ، فمن قتلنا غیر هم : این گروه بر ما می گریند ، پس چه کسی غیر اینها ما را کشته است .»۴
۱_ دیده شده در کتاب نگاهی به جریان عاشورا ، به نقل از کتاب زندگانی علی بن الحسین علیه السلام ، سید جعفر شهیدی ص ۳۷ و کتاب حیا الحیوان ، کمال الدین دمیری ، ج ۱ ، ص ۲۴۷.
۲_ دیده شده در نگاهی جریان عاشورا ، به نقل ازبلاذری ، انساب الاشراف ، ج ۳ ، ص ۴۱۱ .
۳_ دیده شده در نگاهی به جریان عاشورا ، زیر نظر سید علی واسعی ، موسسه بوستان کتاب ، ص ۱۹۵.
۴_ دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام ، مرتضی آقا تهرانی ، ص ۳۴۵، به نقل از اللهوف ، ص۶۳.
آل سعود مصداق امروزی انحطاط فکری در جوامع اسلامی
ششمین شب عزاداری ایام شهادت حضرت اباعبداللهالحسین(علیه السلام)، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی، مسؤولان نظام و عموم مردم عزادار در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
جامعه اسلامی در دوران امام سجاد(علیه السلام) با ترس و خفقان خلفای جور روبرو بود. بدترین ویژگی دوران امام سجاد(علیه السلام) را میتوان انحطاط فکری جامعه اسلامی که نشات گرفته از همان ترس و خفقان بود نام برد امام صادق(علیه السلام) فرمودند: در دوران بنی امیه مردم اجازه داشتند از ایمان سخن به زبان بیاورند اما کسی حق نداشت از شرک سخنی به میان بیاورد؛ علامه مجلسی در توضیح این حدیث میفرماید: هدف بنی امیه از این عمل آن بود که مسلمانان به امروی که آنان را از توحید و اسلام خارج میکند جاهل بمانند، تا با اعلام جنگ با ولی خدا و مباح دانستن خون امام آنان ندانند که با این عمل از جرگه اسلام و مسلمانی خارج میشوند.
در عصر حاضر مصداق امروز انحطاط فکری جامعه اسلامی همان شجره خبیثه ملعونه یعنی آل سعود و بدتر از آنان مفتیان حرام خواری هستند که مردم را به سمت و سوی این طرز تفکر شوم و پلید غیر اسلامی سوق میدهند.
سخنان حجت الاسلام سیدحسین حسینی قمی در آخرین شب عزاداری محرم ۱۴۳۸ در حضور رهبر انقلاب ، شنیده شده .
مسیر شیعیان به سوی کمال و سعادت با امام حسین(علیه السلام ) میسر میشود
حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، استاد حوزه علمیه و مفسر قرآن کریم همزمان با روز عاشورای حسینی در حسینیه هدایت به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: ظرفیت و توان همه پیامبران(علیه السلام) در برابر امتحان و قضای الهی به یک حد مشخص بود. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا صبری کرد که ملائکه را متحیر کرد؛ امام حسین(علیه السلام) در روز قیامت از خداوند درخواست میکند که از گناهان شیعیان و محبان ما بگذرد.
خداوند به امام حسین(علیه السلام ) در لحظه شهادت فرمودند: نزد من آی، که همه پیامبران در انتظار تو به سر میبرند؛ امام حسین(علیه السلام ) تسلیم محض در برابر قضای الهی بود.
محبان و شیعیان امام حسین(علیه السلام) باید در حفاظت از این گوهر گرانسنگ تلاشی وافر داشته باشند زیرا این گوهر کلید خیر دنیا و آخرت است و کلیدی است که به آسانی هشت در بهشت را باز میکند. هر کسی که صادقانه با اباعبدالله الحسین(علیه السلام ) باشد خداوند همه درهای جهالت را به روی او قفل میکند امروز جرم اینکه دشمنان به یمن حمله کردهاند این نیست که قصد غارت معدن و ثروت آنان را داشته باشند زیرا آنان اصلا معدنی ندارند بلکه حمله آنان تنها به خاطر آن است که شیعیان یمن محب امام حسین(علیه السلام ) هستند اگر دیروز بنی امیه امام را به شهادت رساندند امروز محبانش را به خاک و خون میکشند.
مسیر شیعیان به سوی کمال و سعادت با امام حسین(علیه السلام ) میسر میشود خداوند شفای اصلی را در خاک حضرت، امامت را از نسل و ذریه ایشان و قبولی دعا را در زیر قبه او قرار داد و این نشان از عظمت امام حسین(علیه السلام ) است.
سخنان شیخ حسین انصاریان ، شنیده شده توسط علی آبادی
چهارچوبی که برای اصلاح یک جامعه لازم است .
طبیعتا چون یک مسئله اساسی و اصولی است باید در آیات قرآن به پرداخته شده است و یکی از آیات قران در سوره جمعه آیه ۲ ، هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ : آیا می شود این آیه را مبنایی قرار داد برای اصلاح یک جامعه یا نه ؟ یتلوا علیهم آیاته ، قدم اولی است که رسول خدا بر می دا د برای اصلاح یک جامعه .
تلاوت آیات قرآن. تلاوت قرآن یعنی چه ؛ یعنی رسول من در مرحله اول تو آیات قرآن را برای اصلاح جامعه تلاوت کن ، آن ها را در معرض تلاوت آیات قرآن قرار بده . در طول تاریخ هم همینطور بود و پیامبر در ده سال اول بلکه ۱۳ سال اول به تلاوت آیات قرآن می پرداختند و مردم را در معرض تابش نور آیات قرار می دادند بدون این که کار تعلیمی عمیقی صورت بگیرد و بدون این که به مراحل بعدی بپردازند . فایده این کار این است که نفوس با استعدادی که در جامعه هستند ، اینها با همین تلاوت بیداری در دورن آن ها حاصل می شود ، با همین تلاوت ایمان در آن ها حاضر می شود ، با همین تلاوت حتی حاضر هستند که جان بدهند در راه رسول خدا مانند پدر و مادرمان یاسر .
تلاوت کار عمیق کردن نیست ،مواجه کردن مردم با آیات قرآن است ، بعضی ها حوائج را بشنوند پرواز می کنند ، بعضی ها در معرض آیات نورانی قرآن قرار بگیرند ، در همان برخورد اول بیداری برایشان حاصل می شود .ایمان می آورند .
در قرآن کریم آثار تلاوت را افزایش ایمان برشمرده اند . تلاوت را یک روش تلقی بکنیم که بشود این روش را جای دیگر تعمیم داد ، یک روش عقلانی است ، گاهی از اوقات انسان وقتی یک زیبایی را ببیند ، گاهی از اوقات نیاز به استدلال ندارد که آن را بپذیرد ، تصور بعضی چیزها تثبیتش را به همراه دارد . مثل روضه ابا عبدالله الحسین علیه السلام .
ما چرا می گوییم روضه امام حسین سازنده است ، چون روضه هم از نظر روش نوعی تلاوت است . زیاد نیاز به متقاعد کردن ندارد ..عده ای با روضه ابا عبدالله ارادت پیدا می کنند و گرایش پیدا می کنند و ممکن است به تحقیق بپردازند . تلاوت را می شود محدود به آیات قرآن نکرد . در سفارشات ائمه هست که روزی ۵۰ آیه قرآن را بخوانند، تلاوت یعنی مرور خوبی ها ، علی می فرماید ، من آیت بزرگ الهی هستم .
خداوند به پیامبرش میفرماید: آنان را تزکیه کن؛ تزکیه انسان از طریق تغییر رفتار، اندیشه و قلب آنان میسر خواهد بود به همین دلیل کلام الهی را میتوان به این نحو معنا کرد که ای پیامبر(ص) من، مدیریت کن جامعه را و قوانینی وضع کن که رفتارهای مردم کنترل و هدایت شود تا این امر سبب تزکیه آنان شود؛ تزکیه در اصل به معنای سیاست و حکومت است نه اخلاق.
سیاست است که میتواند اخلاق جامعه را نابود کند و هزاران موعظه اخلاقی اثر نداشته باشد سیاست است که میتواند اخلاق جامعه را آباد کند و کمترین موعظهها کار آن جامعه را انجام دهند.زمانی که انسان معنای کامل تزکیه را درک نکند سبب میشود عرصه سیاست را به هر فرد ناشایستهای تقدیم کند اگر کسی میخواهد انقلابی باشد باید اهداف سیاسی را دنبال و به تحقق آرمانهای سیاسی جامعه اصرار داشته باشد و اقدامات سیاسی را با بصیرت کامل انجام دهد، انقلابی یعنی سیاسی بودن اگر انقلابی باشید و سیاسی نباشید خطرناک است.
امروز جهان غرب در مشکلات اجتماعی و سیاسی خود گرفتار است چگونه جامعه ما میتواند از قوانین کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس که خود غرق در مشکلات عدیده رفتاری هستند الگوپذیری داشته باشد.
شورای نگهبان اگر در برابر اموری که با اسلام مخالف است صراحت نداشته باشد سبب میشود در طراحی نظام اسلامی آن قوانین را قبول کنند. مردم اگر در بین دولت مردان تبعیض ببینند هزاران منبر اخلاقی بی اثر و هزاران ایمان به فنا خواهد رفت، مسائل اخلاقی مبنای اصلی نیست، اصل تزکیه با قانون گذاران و دولتمردان است به همین دلیل باید در انتخابات مردم توجه داشته باشند که کدام نماینده و قانون گذار منتخب سبب رواج تزکیه جامعه میشود.
پیامبر(ص) پس از هجرت اقدام به یزکیهم یعنی اقدام به وضع قانون در جامعه کرد، جامعهای از نظر اخلاقی و معیشتی، معنوی و مادی اصلاح میشود که معارف سیاسی دین را پیدا کند و این امر به آموزش و پرورش بر میگردد دینی که ما در مدرسه به دانش آموزان تعلیم میدهیم آنان را باید سیاسی بار بیاورد تا با حقیقت اسلام آشنا شوند تا کسی نتواند آنها را فریب دهند، امام راحل فرمودند: همه اسلام سیاست است. پس از قانون گذاری و ایجاد زمینه تزکیه نوبت به تعلیم کتاب الهی میرسد تا با آموزش حکمت انسانها به کمال برسند افرادی که حکمت میآموزند انسانهای بصیری هستند که به زمان و موقعیت اشراف کامل دارند و امروز مهمترین حکمت، حکمت سیاسی است که سبب سعادت جامعه میشود.
واقعه کربلا به سبب عدم حکمت و بصیرت رخ داد.
سخنان حجت الاسلام پناهیان ، در مراسم شام غریبان امام حسین علیه السلام ، در حضور رهبر انقلاب ، شنیده شده .
سه عنصر اصلی در نهضت عاشورا
عاشورا یک حادثه تاریخی صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دایمی برای امت اسلام بود. سه عنصر در حرکت حضرت ابی عبدالله علیه السلام وجود دارد: عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت و عنصر عاطفه.
عنصر منطق و عقل در این حرکت، در بیانات ان بزرگوار متجلی است قبل از شروع این حرکت، از هنگام حضور در مدینه تا روز شهادت. جمله، جمله این بیانات نورانی، بیان کننده یک منطق مستحکم است خلاصه این منطق هم این است که وقتی شرایط وجود داشت و متناسب بود، وظیفه مسلمانان اقدام است؛ این اقدام خطر داشته باشد در عالی ترین مراحل یا نداشته باشد. خطر بالاتر این است که انسان جان خود و عزیزان و نوامیس خود همسر، خواهر، فرزندان و دختران را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد و در معرض اسارت قرار دهد.
عنصر دوم حماسه است؛ یعنی این مجاهدتی که باید انجام بگیرد، چون (العزه لله و لرسوله و للمومنین) مسلمان در راه همین مجاهدت، بایستی از عزت خود و اسلام حفاظت کند. این عنصر در همه مجاهداتی که رهروان عاشورایی در برنامه خود می گنجانند، باید دیده شود همه اقدام های مجاهدت آمیز، چه سیاسی، چه تبلیغی، چه آنجایی که جای فداکاری جانی است باید از موضع عزت باشد.
عنصر سوم، عاطفه است؛ یعنی هم در خود حادثه و هم در ادامه و استمرار حادثه، عاطفه یک نقش تعیین کننده ای ایجاد کرده است، که باعث شد مرزی بین جریان عاشورایی و جریان شیعی با جریان های دیگر پیدا شود. زینب کبری سلام الله علیها در کوفه و شام منطقی حرف می زند اما مرثیه می خواند؛ امام سجاد علیه السلام بر روی منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموی می کوبد، اما مرثیه می خواند. این مرثیه خوانی تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد تا عواطف متوجه شود.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با روحانیون و مبلغان ، ۸۴/۱۱/۵. دیده شده درhttp://farsi.khamenei.ir
گریه بر حسین علیه السلام
ابن بابویه به سند معتبر از حضرت رضا روایت کرده است که : ماه محرم ، ماهی است بود حه اهل جاهلیت قتال در آن را حرام می دانستند ، و این امت جفاکار خونهای ما را حلال دانستند و هتک حرمت ما را کردند ،زنان و فرزندان ما را اسیر کردند و آتشی در خیمه های ما زدند و اموال ما را غارت کردند و حرمت حضرت رسالت را در حق ما رعایت نکردند .
به درستی که مصیبت حسین علیه السلام دیده های ما را مجروح گردانیده است ، و اشک ما را جاری کرده است عزیز ما را ذلیل گردانیده است زمین کربلا مورث کرب بلای ما گردید تا روز قیامت . پس بر مثل حسین باید بگریند گریه کنندگان که گریه بر آن حضرت فرو می ریزد گناهان بزرگ را .
پس حضرت فرمود : پدرم چون ماه محرم داخل می شد ، کسی آن حضرت را خندان نمی دید و اندوه و حزن بر او غالب می گردید ، چون روز دهم محرم می شد ، روز مصیبت و گریه و اندوه او بود و می گفت ؛ امروز روزی است که حسین شهید شده است .
دیده شده در کتاب جلا العیون ، تاریخ زندگی ۱۴ معصوم ، علامه محمدباقر مجلسی ، مصیبت های امام حسین علیهالسلام، ص۵۲۴.
غیرت
یکی از بهترین صفات انسانی و الهی غیرت است . صفتی که اولین وجود گرامی این صفات را داراست وجود مقدس خداون متعال است . امام صادق علیه السلام فرمودند : « ان الله غیور یحب کل غیور ؛ خداوند غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد . غیرت یعنی این که انسان نسبت به محرمات حساس باشد .خداوند هم ناموس دارد مانند قرآن ، انبیاء و اولیای الهی ، همه این ها محترمات الهی هستند . پس اولین غیور خداست . و این صفت در هر کس باشد خداوند اورا دوست دارد حتی اگر مشرک باشد . در روایت از امام باقر علیه السلام است که تعدادی از مشرکین که با مسلمان ها جنگیده بودند و دستور اعدام آن ها صادر شده بود و پیغمبر دستور داد یکی از آن ها را اعدام نکنند . وقتی پرسیدند چرا ، پیامبر فرمود ؛ جبرئیل بر من نازل شد و گفت که او پنج صفت دارد که خداوند دوست دارد وآن پنج صفت : صداقت ،شجاعت ، سخاوت ، اخلاق خوش که با خانواده دارد و غیرت شدید نسبت به حرَمت ، این پنج صفت تو را خدا دوست دارد . گفت عجب خدایی و عجب پیغمبری و همانجا مسلمان شد و در یکی از غزوات شهید شد .
در مقابل خداوند بی غیرت را ولو عابد و زاهد دوست ندارد .درجلد ۹۷ بحارالانوار امام صادق علیه السلام می فرماید که قومی مشمول عذاب بود و دوملک فرستاده شد برای عذاب آن قوم . این دو ملک وقتی آمدند دیدند که در آن قوم عابد و زاهدی است که مشغول تضرع است .
گفتند که یعنی این زاهد هم باید عذاب شود . خداوند به آن ها گفت این آدمی است که به خاطر من یک اخم هم نکرده و به خاطر من هیچ کجا غضب نکرده . او را هم عذاب کنید چون غیرت دینی نداشته …
۳ قسم غیرت داریم ، یکی غیرت غیرت ملی است که آدم نسبت به ملت و نسبت به آب و خاک خودش احساس غیرت و تعصب کند . غیرت ملی این است که انسان نسبت به ارزش ها و فرهنگ ملت خودش بی تفاوت نباشد ، همانطوری که در حدیث نقل شده که البته سندش خیلی هم محکم نیست که فرمود :حب الوطن من الایمان نازل به همین است ….
ما امروز اگر کسانی مثل سردار ملی و سالار ملی ( ستارخان ،سالار خان ) که می شنویم این ها برای استقلال و عزت وطن و آب خاک خودشان مبارزه می کردند ، این ها مشروطه خواه بودند و با استبداد داخلی می جنگیدند و همان موقع وقتی دیدند انگلیسی ها هم نفوذ کرده اند و از مشروطه دم می زنند . با انگلیسی ها هم مبارزه می کردند چون عزت ایران را می خواستند . و وقتی از کنسول کری روسیه برای ستار خان پیغام آورد که اگر پناه بیاورید به روسیه از دفاع می کنیم ، آن جمله معروف را گفت « که من زیر بیرق ابا الفضل هستم و بیرق روسیه را نمی خواهم »
امروز تحسین می کنیم این را به عنوان یک مرد غیرتمند ، ما تحسین می کنیم کسی مثل رییس علی دلواری بزرگ را که با تنگستانی ها و دشستانی های بوشهر ، با انگلیسی هامبارزه مبارزه کردند و مردانه به شهادت رسیدند .
ما کسی مثل شاه سلطان حسین صفوی را بی غیرت می خوانیم که وقتی فتنه ای در ایران رخ داد و تجاوزی صورت گرفت آن درست روی دست گذاشت که به دروازه های اصفهان رسیدند ، به جای دفاع خودش جلو رفت و تاج را برداشت و بر سر محمود افغان گذاشت و دخترش را به او پیشکش کرد …
خشم مقدس و غیرت دینی این است که آن جایی که آدم نسبت به حقوق مومنین ،نسبت به حدود الهی و نسبت به انبیاء و اولیای الهی تعرضی صورت گیرد ، محکم بایستد ..
یکی از خطرهایی که هر انقلابی را تهدید می کند برگشت و ارجا به سنت های جاهلی و قبل از انقلاب است . خداوند متعال در قرآن در موارد متعددی این هشدار داده به مومنین و این درس برای امروز ماست . خداوند متعال در سوره آل عمران می فرماید:« اگر پیغمبر به شهادت رسید یا از دنیا رفت مباد که برگردید به سنت های قبل »
در سوره مائده فرمود : اگر شما از دین دفاع نکنید پرچم دفاع از دین را از شما می گیرم ……
در روز عاشورا وقتی که هلهله می کردن و نمی گذاشتند صدای امام حسین علیه السلام به همه برسد . حضرت زینب سلام الله فرمود : برادرم این ها چرا این کار را انجام می دهند .؟ ابا عبدالله علیه السلام فرمود : شکم هایشان آنقدر از حرام پر شده که گوششان حرف نمی شنود . امام حسین با یک همچین وضعیتی مواجه بود که اوج آن انحراف از غیرمشروع شد و برگشت خصلت های جاهلی در زمان یزید بود و علنی کفر می گفت . معاویه می پوشاند ولی یزید علنی فسق مرتکب می شد .
وجود مبارک ابا عبدالله علیه السلام فرمود : در این زمان فقط نامی از اسلام است ، قرآن هست ، نماز هست ، حج هست ، اما با شرک است و تاثیر ندارد . الان مگر در عربستان قرآن نمی خوانند ، مگر نماز نیست ، اما دینی هست که با شرک و حتی جاده صاف کن شرک است و نیابت از او دارد در برخورد با مسلمین .
وهابیت و از آن طرف شیعه انگلیسی ، او هم روضه می خواند ، او هم سینه می زند ، اسمش شیعه است . دین و جامعه ای که رهبر الهی بالای سرش نباشد دچار یک همچین انحرافی می شود ، این که امام رضا علیه السلام در سفرش به خراسان فرمود : « لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشروطها : فرمود : توحید شرطش من هستم چون توحید بدون ولایت کشیده می شود به توحید وهابی که با شرک سازگار است .
توحید ، دین ، جامعه دینی در جایی از انحرافات مصون می ماند که :
۱_ پیوندش با غدیر قطع نشود ، رهبر الهی بالای سرش باشد ، چه در زمان حضور معصوم و چه در زمان غیبت .
۲_متدینینی که در آن جامعه هستند غیرتشان را از دست ندهند .
به نظر من تعبیر انقلابیگری که رهبر معظم انقلاب روی آن تاکید دارند ، این عبارت اخری این تاکید ، غیرت دینی است که در معارف دینی ماست یعنی همان شاخصه هایی که ایشان برای انقلابیگری فرمودند : که تقوا داشته باشیم ، دشمن شناس باشیم . همان شاخصه ها در فردی است که غیرت دینی باید داشته باشد ..،
درسی که از عاشورا برای ما است ، این است که پیوندمان با غدیر مبادا زره ای کم رنگ شود .
سخنان حجت الاسلام مسعود عالی در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی حضور رهبر انقلاب ، ۹۵/۷/۲۰، شنیده شده .
در شب عاشورا
حبيب چون «برير» شادمان و خرسند بود. به گونهاي كه «يزيد بن حصين» به او خرده گرفت: «اي برادر! اين ساعت زمان شوخي نيست» «حبيب» در پاسخ گفت: «كجا از اين جا سزاوارتر براي سرور خواهد بود؟ در حالي كه تنها فاصله ما با حور العين، حمله اين قوم بر ماست تا كه شمشيرها را از نيام بركشند».
قدري از شب عاشورا گذشت، «نافع» ميگويد: امام وارد خيمه خواهرشان زينب عليهاالسلام شدند. من در برابر خيمه به انتظار امام بودم كه شنيدم زينب عليهاالسلام به امام عرض كرد: «آيا شما نيات يارانتان را امتحان كردهايد؟ من نگران آنم كه آنان نيز به ما پشت كنند و در هنگامه درگيري شما را تسليم دشمن كنند» امام در پاسخ فرمودند: «به خدا سوگند اينها را امتحان كردهام؛ پس آنها را مرداني يافتم كه سينه سپر كردهاند، به گونهاي كه به مرگ زيرچشمي مينگرند و به مرگ در راه من چنان شيرخواره به سينه مادرش انس دارند»
نافع ميگويد: چون اين گفتار امام را شنيدم، گريهام گرفت و نزد حبيب بن مظاهر رفتم و داستان گفت و گوي امام و خواهرش را بازگو كردم. حبيب گفت: «به خدا سوگند، اگر انتظار امر امام نبود در هيمن شب با اين شمشيرم به آنها حملهور ميشدم»
نافع ميگويد: به حبيب گفتم: من نزد خواهرشان بودهام؛ گمان ميكنم بايد زنها را تسكين خاطري داد. آيا ميتواني يارانت را جمع كني تا نزد آنها رفته خاطرشان را آسوده كنيم؟ «حبيب» از جاي برخاست و فرمود: «اي ياران مردانگي! اي شيران! چون شيران وحشي از آشيانههاي خود به درآييد.»
سپس به بنيهاشم گفت: «به خيمههاي خويش بازگرديد (اميدوارم كه) چشمانتان بيدار مباد» بعد از آن به اصحاب خود نظر كرد و آن چه خود ديده بود يا از نافع شنيده بود بازگو كرد و همگي گفتند: «به آن خدايي كه بر ما منت نهاد كه در اين جايگاه قرار بگيريم، اگر انتظار فرمان حسين نبود، اكنون با شتاب بر آنان حمله ميكرديم تا كه نفس خويش را پاك و چشم را روشن سازيم»
حبيب از خداوند بر آنان طلب خير كرد و گفت همراه من بياييد تا كه نزد زنهاي حرم رويم و خاطرشان را آسوده سازيم. او خود به راه افتاد و ياران، او را همراهي كردند. حبيب به نزديك حرم اهل بيت رسيده و فرياد زد: «اي حريم رسول خدا! اين شمشيرهاي جوانان و جوانمردان شماست كه به غلاف نخواهد رفت تا اين كه گردن بدخواه شما را بزند.اين نيزههاي پسران شماست، سوگند ياد كردهاند كه تنها بر سينه جدا شده از دعوتتان فروروند»، در اين هنگام زنهاي حرم از خيمهها به گريه خارج شدند و گفتند: «اي پاكان! از دختران رسول الله و ناموس اميرمؤمنان حمايت كنيد» در آن حال همه منقلب و گريان شده بودند، گويا زمين هم با آنها زار ميگريست.
یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام ، استاد مرتضی آقا تهرانی ، نشر باقیات ، ص ۲۲۱.
<< 1 ... 155 156 157 ...158 ...159 160 161 ...162 ...163 164 165 ... 254 >>