رویای صادقه سید حسن .

 

آقای میرزا هادی بجستانی فرمود : رفیق متدینم سید حسن نقل کرد : 

چله ای گرفتم و چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله مشرف می شدم . شب چهارشنبه چهلم بزرگواری را با کمال مهابت در عالم رویا دیدار نمودم ولی صورت مبارکش را ندیدم . فرمود : « برخیز کار تو درست شد » 

 

از خواب بیدار شدم دیدم یک ساعت به صبح مانده است ، مشغول نماز شب شدم .

 

وقتی به نجف اشرف مراجعت کردم چند روزی گذشت ، اما اثری نیافتم بنا گذاشتم که یک چله دیگر به مسجد بروم . عصر سه شنبه به راه افتادم در بازار مردی به من رسید و گفت ؛ من صد لیره وجوه شرعیه بر ذمه دارم و می خواهم به مکه مشرف شوم ، این مبلغ را با تو به بیست لیره مصالحه می کنم که هشتاد لیره آن ذا به من ببخشید  .

 

قبول کردم . صد لیره به عنوان خمس دریافت کردم و هشتادد لیره اش رابخشیدم . او به مکه رفت و بعد از آن هم رسیدگی هایی به من شد . ۱

 

تشرف نسیم خادم 

 

ابراهیم بن محمد از نسیم _ خادم امام حسن عسکری علیه السلام نقل می کند : 

یک یا چند شب بعد از ولادت آقا حضرت صاجب الزمان علیه السلام خدمتشان رسیدم ، همان لحظه عطسه ام گرفت .

مولایم فرمود : « یرحمک الله » 

خوشحال شدم ، حضرت فرمود : آیا می خواهی در این عطسه مژده ای به تو بدهم ؟ »

عرض کردم : آری 

فرمود : « این عطسه تا روز تو را از مرگ بیمه کرد .»۲

 

۱- دیده شده در کتاب برکات حضرت ولی عصر عج الله ، تالیف شیخ علی اکبر نهاوندی ، نشر برکات اهل بیت ،ص ۳۷۶

۲ - ص ۱۱۲ . 

   دوشنبه 1 شهریور 13952 نظر »

دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران با رهبر انقلاب

 


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار ائمه‌ی جماعات مساجد استان تهران، مساجد را پایگاه «اجتماع، مشورت، مقاومت، برنامه‌ریزی و حرکت اجتماعی و فرهنگی» خواندند و با اشاره به ضرورت تقویت ایمان دینی مردم به‌عنوان تکیه‌گاه اصلی انقلاب و نظام افزودند: برای تشخیص تکلیف در قبال مسائل جاری باید با نگاهی کلان و فرهنگی، روند کلی حرکت جامعه را تحلیل و جریان‌شناسی کرد.


رهبر انقلاب با یادآوری فلسفه‌ی تعیین روز جهانی مسجد افزودند: این روزِ اساساً انقلابی، با پافشاری و مطالبه‌ی جمهوری اسلامی و به علت آتش زدن مسجدالاقصی به‌دست صهیونیست‌ها و با هدف مقابله‌ی امت اسلام با رژیم صهیونیستی، در سازمان کنفرانس اسلامی تصویب شد و باید با همین نگاه، آن را مورد توجه قرار داد.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تشکیل مسجد را از ابتکارات اسلام برای شکل دادن به اجتماعات و ارتباطات مردم بر محور «ذکر، نماز و توجه به خداوند» خواندند و افزودند: در تاریخ اسلام، مسجد مرکزی برای مشورت، همکاری و تصمیم‌گیری در مسائل مهم اجتماعی، سیاسی و نظامی بوده است.


رهبر انقلاب از همین زاویه بر اهمیت مسئله‌ی «نماز» تأکید و خاطرنشان کردند: نماز باید با کیفیت و توجه عمیق به خداوند متعال، و به‌دور از آفاتی همچون غفلت و ریا باشد و نقش ائمه‌ی جماعات در تبیین و ترویج عملی و زبانی مسئله‌ی نماز به‌عنوان حقیقتی جذاب و شوق‌انگیز بسیار مهم است.


ایشان، مسجد را پایگاهی برای همه‌ی کارهای نیک دانستند و گفتند: مسجد باید پایگاه «انسان‌سازی، عمران دل و دنیا، مقابله با دشمن، بصیرت‌افزایی و زمینه‌سازی برای ایجاد تمدن اسلامی» باشد؛ بنابراین وظیفه‌ی امام جماعت علاوه بر اقامه‌ی نماز، «اقامه‌ی حق و عدل، تبیین دین و ابلاغ احکام دینی» است.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امام جماعت را «محور مسجد» خواندند و افزودند: امامت مسجد شغلی مهم و اساسی است و نباید با نگاهی حاشیه‌ای به این مأموریت مهم، در حق مسجد کم گذاشت، بلکه باید با «حضور منظم و با طمأنینه، ادای با کیفیتِ نماز، گفت‌وگو با مردم و تشکیل حلقه‌های معرفتی و پاسخ به سؤالات جوانان»، حق مسجد را ادا کرد.


ایشان، محوریت بخشیدن به مساجد را ازجمله هنرهای بزرگ امام عظیم‌الشأن از همان روزهای اول انقلاب اسلامی برشمردند و افزودند: مسجد «پایگاه انواع فعالیت‌های اجتماعی» است و در تقویت فکری و ترغیب مردم به فعالیت‌های گوناگون اجتماعی نقش اساسی دارد.


رهبر انقلاب مساجد را «هسته‌ی مقاومت» به‌ویژه مقاومت فرهنگی برشمردند و خاطرنشان کردند: اگر حصار و خاکریز فرهنگی نباشد، همه‌چیز از دست می‌رود.

ادامه »

   یکشنبه 31 مرداد 13951 نظر »

در شیعه علی علیه السلام هفت خصلت است .

 

امام باقر علیه السلام فرمود : تنها شیعه علی علیه السلام است که ؛

در دوستی ما به یکدیگر بذل و بخشش دارند .

در محبت ما همدیگر را دوست دارند .

برای زنده ساختن امر ولایت ما بدیدار  یکدیگر می روند .

اگر خشمناک شوند ستم نورزند. 

اگر راضی باشند زیاده روی نکنند .

با هر کس همسایه باشند اسباب برکت اویند.

و همزیستی مسالمت آمیز دارند .

 

 

دیده شده در کتاب ، الخصال ، رئیس المحدثین ابی جعفر محمد بن حسن بن علی بن الحسین بابویه القمی ، با مقدمه و ترجمه سید احمد فهری زنجانی ، انتشارات علمیه ، باب السبعه ، ج ۲ ، ص ۴۵۸.

   یکشنبه 31 مرداد 13951 نظر »

چهار گیر اساسی در ازدواج

 

 

ما چهار گیر اساسی در ازدواج داریم .

ازدواج مجدد ، ممنوع 

ازدواج موقت ؛ ممنوع 

ازدواج به وقت ؛ممنوع 

ازدواج آسان ؛ ممنوع 

چهاره تا در را بسته ایم ، دختر و پسر گیر کرده اند . فاسد می شوند .

مادرش می آید زیارت می گوید : حاج آقا دعا کن ، جوان ها خطرناکند . خطر در توست ! به دخترت می گویی باشد لیسانس بگیری و به پسرت می گویی فوق لیسانس شوی . بارها من این مثال را زده ام ، اگر یک کسی تشنه است و می گوید : آب .

به او می گوییم : جناب عالی آب میخواهی ؟

می گوید : بله .

می گوییم انشاءالله بعد از لیسانس آب به تو می دهم . این حرف درست است ؟

بچه از ۱۷ و ۱۸ سالگی زن می خواهد و دختر از ۱۳ ، ۱۴ سالگی شوهر می خواهد . حالا نمی گویند ، نگویند ، حیا دارند .

من با ازدواج دانشجویی مخالفم ، من طرفدار ازدواج دبیرستانی هستم . اگر پسران ما در دبیرستان عقد باشند و دختران ما در راهنمایی ، منتها نه این که تشکیل زندگی دهند چون خانه ندارند ، شغل ندارند ، نه ! دختر خانه پدرش باشد و پسر هم همینطور . منتها این ها یک نامزد حلال داشته باشند و هر وقت می خواهند به جای sms و جوک و فیلم و.. همدیگر را ببینند و یک رفیق حلال داشته باشند . و درسشان را بخوانند و پسر که به پول رسید و دختر هم جهیزیه او جور شد زندگی تشکیل دهند .عقد غیر از این است که تشکیل زندگی دهند

 

باید چند تا قهرمان بیایند قفل هایی که به زندگی است بشکنند ، این قفل ها را بشکنیم ازدواج راه می افتد ، الان ازدواج گیر کرده است ….

دو سوم دین جوان ها مربوط به ازدواج است . باید ازدواج آسان باشد .

 

سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیده شده . 

 

 

   یکشنبه 31 مرداد 13952 نظر »

 

آقا شیخ رجبعلی خیاط گفته بود که همیشه نماز که می خواندم ، نماز امام زمان  ، نماز جعفر طیار ، حاجتی از خدا می خواستم یک بار گفتم حاجت نخواهم چطور می شود ؟

بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن 

که خواجه خود روش بنده پروری داند .

همان شب خواب دید به او گفتن. چرا دیر آمدی ؟

 

ما هر وقت دُممان در تله گیر می کند می گوییم خدا .

این شعر را استاد ما ۶۲ سال پیش آقا شیخ امبر برهان خوانده بود یادم است .

هر  وقت که سرت به درد آید 

نالان شوی و سوی من آیی 

چون درد سرت شفا بدادم 

یاغی شوی و دیگر نیایی

هر وقت کار داریم به خدا می گوییم خدا ، چقدر خوب است موقعی هم که کار نداریم بگوییم خدا  .

 

سخنان آیت الله مجتهدی، شنیده شده .

   یکشنبه 31 مرداد 1395نظر دهید »

بگذار تا می توانم نفس… عمیق …عمیق.

 

((ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا… امواتاً بل احیاُ عند ربَّهم یرزقون))


رفیق شهیدم !

سلام .

سلامی به گرمی معرکه جهاد و شهادت. به گرمی خاک های حلب و فلوجه و خان طومان.


به راستی از این پس باید سلامت گویم، یا به خدا بسپارمت؟!!


بگذاربرای دلم هم که شده حال که هستی و می شنوی ، باز سلامت گویم،که نام اوست وآرام جانم.


بگذارآرام شوم از این همه داغ،از این همه درد، از این همه زخمه ی خاطرات.
امان از خاطراتت که گاه چه بی رحمانه به سویم هجوم می آورندو داغ درونم را تازه می کنند.
وگاه چه بی رحمانه تر نمک بر زخم های کاری ام،می پاشند.
این روزها خاطراتت عجیب دلم را چنگ می زنند.


هنوز صدای خنده هایت در گوشم زنگ می زند؛وخاطره ی شوخی هایت،خود را چون موج به دیواره ی دلم می کوبد وآه .
آه …از درد دوریت.آه… از نبودنت.


می بینی رفیق،از وقتی رفته ای، مانده ام چه کنم!خاطراتت را مرور کنم تا آرام شوم ؛ یا در مقابل جاری این همه خاطره بایستم و نگذارم آتش درونم بیشتر از پیش شعله ور گردد ؟من مانده ام و این دل سوخته و یک کوه ،خاکستر.
آری من مانده ام و….


اصلا چرا؟


به راستی چرا مانده ام وقتی لشکر کفر با انبوه حرامیانش تا پشت دروازه های دمشق آمده اند؟ تا نزدیکی حرم عمه ی نوحه ها.تا پشت حرم طفل سه ساله ی تکیه ها


برای چه مانده ام وقتی این همه حرمله پیشانی اسلام را نشانه رفته اند؟
وقتی این همه ابن سعد به طمع ملک و گندم دنیا،اسب قدرتشان را نعل تازه ی تکفیر کوبیده اند.
وقتی دشمن هر روز یار گیری می کند و منتظر فرصتی نشسته تا خنجرش را از قفا برگلوی اسلام بنشاند.
وقتی به اسم خادم حرم دست هر خائنی را از پشت بسته اند و می خواهند سر از تن اسلام جدا ساخته و بر نیزه اش کنند.
وقتی سخنان ولی زمانه را خوب جار می زنند ، اما هنگامه ی عمل کنار تنور خولی ها حرف به حرفش را می سوزانند و با زبان چرب رسانه ای دود این همه سخن سوخته را منکر می شوند.


وقتی برای لب و دندان قرآن نقشه ها کشیده اند و چوب های خیضرانی اشان را به دست دین داران بی دین سپرده اند.


آری…بعد اینها من چرا اینجا… مانده ام؟


مانده ام که چه ؟که فرجام کدام برجام به داد تنهایی سربازان گمنانی چون تو برسد؟
که لبخند کدام کد خدا داغ دل مادرت را فرو بنشاند؟
که نور کدام آفتاب تابانی دل یخ زده ی فرزندت را پر حرارت وامید سازد؟


نه ،در این جنگ رو درروی ، در این برهه از تاریخ وقت نشستن و جا ماندن نیست.
مرا خیال نشستن نیست ، دشمن به خواب هم نخواهد دید نشستن و واماندن من وصد هایی چومن را.ما همچنان ایستاده ایم.
ما خوب می دانیم چشمه اسلام برای جوشیدن خون می خواهد.پس تا آخرین قطره خونمان با توئیم.و تنهایت نمی گذاریم.


چگونه تنهایت بگذاریم وقتی خوب می دانیم که راهت همان صراط مستقیمی است که سال ها در نماز های کم فروغمان از خدا خواسته ایم ؟ تو فارغ ازسیاست بازی های دنیا به دنبال وظیفه ات رفتی و رسیدی به این راه پر فروغ.

چگونه تو را فراموش کنیم و تنهایت…هیهات

بگذاربگویند:طبیعت خاک سرد است و خفتگان درآن فراموش شدنی.آری راست می گویند.اما نه هرخاکی، نه وقتی که از خاک، خون می جوشد.


خون های جاری در تاریخ،سردی خاک را می گیرند.همانگونه که خاک کربلا فراموش نشد وکربلائیان هم؛خاک های خان طومان و حلب وحمص و … نیز از حافظه تاریخ پاک نخواهند شد و شما مدافعین حرم هم.
رفیق مدافع حرم!فراموشت نخواهم کرد.نه من،که تاریخ تو را به دست نسیان نخواهد سپرد.تو در قلب تاریخ جای گرفتی و آیندگان در کتب تاریخی اشان قصه ی پیکار نابرابرت با خصم را خواهند خواند ودر هیچ ورقی ازاوراق آن نخواهند خواند ذلت و خستگی و عقب نشستنت را.


برادر!بعد افتادن پیکرت بر زمین، من به زمین و زمان غبطه ها خورده ام.
غبطه خورده ام به سرسرخت که در دامان مولا سبز شد.
و به غارتگران فلک که تا فهمیدند سرب داغ،قلبت را دریده است،سریع و زیرکانه خودشان را به بالینت رساندند؛
نسیم،رایحه ی زلف خونینت را چون مشک با خود برد و خاک های خان طومان قطرات خونت را چون دُر،در خود پنهان ساختند.جسم پاکت هم به دست یغماگر قطعه شهدا سپرده شد.


و باز من ماندم و دستانی که خالی از تواند.تو خود بگو چگونه رشک مبرم به نسیمی که عطرجان بخشت رابه دامن گرفته است وخاکی که تو را تنگ به آغوش فشرده است و زمان…زمانی که تو برای همیشه در دلش جای گرفته ای.و برطفلت.


او که پیراهنت را برایش گذاشتند و این حق اوست.اکنون سه ساله است،فردا که مرد شود بوی تو را و نام نشانت را در آن خواهد یافت.
طفل سه ساله… بگذار از این واژه بگذرم. بگذار بگذرم تا بغض به سمت گلو فوران نکرده است.رفیق خودت مراقبش باش.
این را هم بگویم که: در نبودت،تا دلم می گیردبی اختیار به سمت محله وتکیه ی اتان جاری می شوم.با اشک،با فشار بند های در میان گلو جاگیر.

 

هنوز رایحه ی تنت، عطر دستانت، بوی نفس هایت درفضای تکیه اتان باقی است و کسی برای غارت به اینجا نرسیده است.بگذار تا می توانم نفس…عمیق…عمیق.


بگذار این تنها یادگاری تو،سهم روح من باشد.بگذار دوباره با دم تو دم بگیرم و زنده شوم.بگذار تا می توانم نفس….
یا علی رفیق…


قول می دهم،قول آخرمان را فراموش نکنم وهرکجا برای زیارت رفتم،یادت باشم.
تو نیز قول بده دعایم کنی، تا در راه جان فشانی وفرمان برداری ولایت کم نیاورم و از پای نیافتم.
سلام ما را به بانوی دمشق و مادرش زهرا(سلام الله علیهما)برسان.

 


نوشته شده به قلم م.رمضانی

 

   شنبه 30 مرداد 13953 نظر »

هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب


 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌ها و مناسبت‌های مختلف به آسیب‌شناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداخته‌اند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند.

 

۱_ مهریه سنگین 

کسانی که مهریه‌ی بالا برای خانمشان قرار می‌دهند، به جامعه ضرر می‌زنند. خیلی از دخترها توی خانه می‌مانند، خیلی از پسرها بی‌زن می‌مانند، به‌خاطر این‌که این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای این‌که مهر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.   (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۸/۱۱) 

 

من از مردم سراسر کشور خواهش می‌کنم که آن قدر مهریه‌ها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمی‌گوییم حرام است. نمی‌گوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اولاد ایشان و ائمه‌ی هدی (علیهم‌السلام) و بزرگان اسلام است. (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲)

 

۲_ جهیزیه سنگین 

من گمان می‌کنم این‌که در جهیزیه‌ی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد… این حد را حفظ کردند. این یک جنبه‌ی نمادین داشت. برای این‌که بین مردم مبنا و پایه‌ای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده‌روی‌ها پیش می‌آید، نشوند.(خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۴/۱۸) 

جهیزیه‌ی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمی‌کند و هیچ خانواده‌ای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمی‌رساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایده‌ای ندارد. (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۹/۱۸)

 

۳_ تجملات زیاد 

تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت می‌کنند، معنایش این نیست که از لذت‌ها و خوشی‌هایش بی‌اطلاعند، نه! آن را کاری مضر برای جامعه می‌دانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان می‌کند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که همین‌طور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز می‌کند و به جاهای دیگر می‌رود. (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۰/۴/۲۰)

 

۴_ اسراف 

بنده راضی نیستم از کسانی که با خرج‌های سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل می‌کنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
خطبه‌ی عقد (۱۳۷۴/۵/۲۴)

 

۵_ خرید از مکان های معروف به گرانی 

این دختر خانم‌ها که می‌خواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکان‌های گران‌قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گران‌قیمت که معروف است – نمی‌خواهم البته اسم بیاورم – من می‌شناسم کجاهاست که دکان‌هایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این‌طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.(خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۳/۱۹)

 

۶_ هتل ها و سالن های در خرج 

عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم برای دختر مکرمه‌ی‌ خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زن‌ها دست زدند و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسراف‌ها همین مجالس عقد و عروسی گران‌قیمت است. در هتل‌ها، در این سالن‌های گران‌قیمت مجالس درست می‌کنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام می‌شود، از بین می‌رود، روی زمین ریخته می‌شود و ضایع می‌گردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافله‌ی اسراف!؟ (خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۱/۵)

 

۷_ لباس عروس گران قیمت 

بعضی‌ها لباس عروس گران‌قیمت می‌خرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس می‌خواهند، بعضی‌ها لباس عروس را می‌روند کرایه می‌کنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضی‌ها این را ننگ می‌دانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.(خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۱۰/۴)

 

۸_ به رخ کشیدن ثروت ها 

اگر چنان‌چه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معامله‌ی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معامله‌ی مادی. این معامله‌های گران، این جهیزیه‌های سنگین، این چشم و هم‌چشمی‌ها و این به رخ کشیدن ثروت‌ها و پول‌ها – که برخی از افراد غافل و بی‌خبر می‌کنند – ازدواج را در واقع خراب می‌کنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة» مورد نظر است.(خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۱۳)

 

دیده شده در سایت http://farsi.khamenei.ir

 

 

   شنبه 30 مرداد 13953 نظر »

سخنان امیرالمومنین علی‌ علیه السلام در مورد شرایط مردم آخرالزمان

 

 

هان ای مردم ! چشم به راه حوادث آینده باشید ، حوادثی چون پشت کردن امورتان و گسستن پبوندهایتان و روی کار آمدن خردسالانتان .

این حوادث زمانی روی خواهد داد که وارد ساختن ضربت شمشیر بر مومن آسان تر از بدست آوردن یک درهم حلال باشد .

زمانی که اجرکسی که می گیرد بیش از اجر کسی است که می بخشد .

 

روزگاری که مست مى‏‌شويد اما نه با شراب، بلكه بر اثر فراوانى نعمت.
و قسم مى‏‌خوريد اما نه از روى ناچارى.
دروغ مى‏‌گوئيد اما نه در اثر واقع شدن در تنگنا.


اين موقعى خواهد بود كه بلاها و مصائب همچون بارى گران كه بر پشت‏ شتران نهاده باشند و سنگينى جهاز گردن‌ ‏آنها را مجروح كند.بر شما فشار وارد خواهند ساخت.
آه که این رنج چه اندازه بلند مدت و امید رهایی از آن چقدردور از انتظار است .

 


دیده شده در نهج البلاغه، ترجمه دکتر علی شیروانی خطبه ۱۸۷، ص ۳۳۲.

 

   جمعه 29 مرداد 1395نظر دهید »

احادیث پزشکی 

 

امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل می کند که امیر المومنین علیه السلام به یاران خود در یک در یک مجلس چهارصد باب از چیزهایی که دین و دنیای مسلمانان را اصلاح می کند بیاموخت و فرمود :

 

به شارب عطر زدن از اخلاق پیغمبر ما و باعث احترام در نزد فرشتگان نویسنده اعمال است.

روغن مالیدن ، پوست بدن نرم و مغز آدمی را زیاد نموده و مجاری آب را در بدن آسان می کند و خشکی پوست را از بین می بر و رنگ را روشن می سازد .

 

آب در دهان گرداندن و در بینی کشیدن سنت است و پاک کننده دهان و بینی .

انفیه در بینی کردن سر را سلامت نموده و بدن را پاکیزه نموده و هر گونه درد را از سر بیرون می نماید .

 

نوره کشیدن نشاط آور و پاک کننده تن است .

کفش نیکو پوشیدن بدن را نگه می دارد و بر پاکیزگی و نماز کمک می کند .

 

ستردن موی زیر بغل بوی بد آن را نابود می کند و پاک کننده است و از سنت هایی است که پیغمبر صلوات الله به آن دستور فرموده است .

شستن هر دو دست پیش از غذا خوردن و پس از آن روزی را زیاد نموده و دیده را روشن می سازد .

 

شب زنده داری بدن را سالم و پروردگار را خشنود و آدمی را در رهگذر نسیم رحمت حق قرار می دهد و پیروی از اخلاق پیامبران است .

خوردن سیب ملین معده است .

 

جویدن کندر دندان ها را محکم و بوی بد دهان را از بین می بر .

خوردن به قلب ضعیف را تقویت می کند و معده را پاک می کند و نیروی دل را زیاد می کند و آدم ترسو را پر دل می سازد و فرزند را زیبا می کند .

 

هر روز ناشتا بیست و یک مویز ناشتا خوردن همه بیماری ها را به جز بیماری مرگ از بین می برد .

طهارت گرفتن با آب سرد بواسیر را قطع می کند .

شستن جامعه غم و اندوه را برطرف می کند ……

 

 

دیده شده در کتاب ، الخصال ، رئیس المحدثین ابی جعفر محمد بن حسن بن علی بن الحسین بابویه القمی ، با مقدمه و ترجمه سید احمد فهری زنجانی ، انتشارات علمیه ، باب اربعماعه ، ج ۲ ، ص ۷۴۱. 

   جمعه 29 مرداد 1395نظر دهید »

آبرو حق خداست 

 

مرحوم كليني از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) نقل كرد، فرمود مملكت بايد عزيز باشد, باشكوه و جلال و عزّت باشد. كشور شيعه به بركت خود اينها كشور عزّتمند است. اين را مرحوم كليني از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) نقل كرد كه «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَی الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَه‏» ۱ فرمود ذات اقدس الهي مؤمن را آزاد خلق كرد هر كاري مي‌خواهد بكند در مرز حلال آزاد است؛ اما كاري بكند كه حيثيت او و عزّت و شكوه و جلال او از بين برود حق ندارد؛ چون آبرو حقّ ما نيست، ما بايد بدانيم بعضي از امور را ما امين و بعضي از امور را مالك هستيم، خدا اين مال را از راه حلال كه به ما داد فرمود مال شماست « لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْن »۲  مال, مِلك ماست خواستيم به كسي بدهيم، خواستيم ندهيم؛ اما آبرو براي ما نيست ما امينيم نه مالك.

 

آيا كسي حق دارد حرفي بزند كه آبروي او برود يا معصيت كرده؟ اگر كسي آبروي ديگري را ببرد حرام است، خود شخص كاري بكند كه آبرويش برود حرام است، آبرو براي ما نيست، آبرو امانت خداست نزد ما. چرا اگر ـ خداي ناكرده ـ تجاوز جنسي بشود همه بستگان اين زن پس بگيرند شكايت را و رضايت بدهند پرونده همچنان باز است؛ براي اينكه ناموس زن يا ناموس مرد مال كسي نيست اينها مال خداست حقّ الله است ما به عنوان امين, حافظ او هستيم اگر كسي ـ معاذ الله ـ به يك زن تجاوز عمدي كرد همه بستگان او رضايت بدهند پرونده هنوز باز است اين مثل خون نيست. اگر كسي را كُشتند اولياي دم رضايت دادند مسئله حلّ است «مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً »۳ او آمد رضايت داد، قصاص نمي‌شود؛ اما تجاوز جنسي از اين سنخ كه نيست. اين گونه از آبروها مال خداست و انسان، امين است و بايد اين را حفظ كند.

بيان نوراني امام صادق(سلام الله عليه) اين است كه هيچ كشوري حق ندارد خودش را ذليل كند؛ اين را مرحوم كليني در باب عزت و شكوه از وجود مبارک امام صادق نقل كرد.۴

 

 

۱_ الکافی ، ج۵، ص۶۳.

۲ _ سوره نساء، آيه۳۲.

۳_ سوره إسراء، آيه۳۳.

۴_ سخنان آیت الله جوادی آملی ، دیده شده در http://www.javadi.esra.ir/web/office/-/جلسه-درس-اخلاق-1395-05-07

   پنجشنبه 28 مرداد 13956 نظر »

1 ... 173 174 175 ...176 ... 178 ...180 ...181 182 183 ... 257

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 14495
  • دیروز: 12986
  • 7 روز قبل: 36311
  • 1 ماه قبل: 42587
  • کل بازدیدها: 1616079
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 8
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1