تعبیرات کلی قرآن درباره رستاخیز
اشاره قرآن مجيد در صدها آيه كه از مسأله معاد بحث مى كند تعبيرات كاملاً متنوعى دارد كه هر يك از آنها اشاره به يكى از ابعاد مفهوم معاد است و در مجموع بيانگر عمق اين مسأله و اهداف زندگى پس از مرگ است. از آن جا كه مطالعه تعبيرات متنوع قرآن درباره معاد افقهاى تازهاى در برابر ديدگان ما در اين مسأله مهم عقيدتى مى گشايد، به شرح آن مى پردازيم. عمده ترين و مهمترين تعبيرات قرآنى از اين مسأله هشت تعبیر است که پیش از این به پنج تعبیر آن پرداختیم و اکنون یک تعبیر دیگر را نیز بیان می کنیم
۶- معاد
در گروه ديگرى از آيات از قيامت تعبير به عود و بازگشت انسانها شده است كه منظور از آن بازگشت به حيات مجدد است، در ششمين آيه مورد بحث مى خوانيم: همان گونه كه در آغاز شما را آفريد بار ديگر در قيامت باز مى گرديد. «كما بداكم تعودون .اعراف آیه ۲۹» در بحث دلائل به خواست خدا خواهيم ديد كه اين جمله، كوتاهترين و در عين حال روشنترين دليل بر امكان معاد را در خود جاى داده، و از آفرينش نخستين استدلال بر امكان آفرينش مجدد مى كند.
نکته بسیار مهم برای خانم ها
یکی از شاگردان آیت الله مجتهدی تعریف میکند که : یک روز با اصرار بعد از کلاس درس استاد را برای نهار به منزل خودمون بردم ، بعد از یک بار غذا کشیدن از من خواست دوباره برایشان غذا بکشم ، خیلی تعجب کردم اما چیزی نگفتم ، بعد از جمع کردن سفره طاقت نیاوردم از ایشان پرسیدم ؛ حضرت استاد ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم، آخه شما اهل غذا نیستید چطور دو بار غذا کشیدید ؟ البته برای من باعث افتخار و خوشحالی است …
استاد فرمودند سوال رو از من کردی برو جوابت رو از خانومت بگیر . رفتم از همسرم پرسیدم موقع پختن غذا چه کردی؟ کمی فکر کرد و گفت باوضو بودم. رفتم به ایشان گفتم خانومم باوضو بوده. فرمودند اینکه کار همیشگی شان است، بپرس دیگر چکار کرده؟ رفتم پرسیدم، خانومم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم غذا میپختم کمی باخودم روضه سیدالشهدا رو زمزمه کردم و قطره اشکی هم ریختم. نزد استاد رفتم و این را گفتم.
لبخندی زدند و گفتند بله دلیل رفتارم این بود. اگر نیت کنید ثواب اين غذاي امروز نذر يكي از ائمه شود، آن وقت هم آشپزي برايت دلنشين تر است،هم اينكه خانواده هر روز سر سفره يكي از ائمه نشسته اند.
دیده شده توسط عبدی متین در کانال https://telegram.me/joinchat/BKYKJDwf_GZH0n5NOjBwKw
رستگار و نارستگاران
آیه ۱۱۷
وَ مَن یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً ءَاخَرَ لا بُرْهَنَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکَفِرُونَ .
در این آیه با اشاره به توحید و نفی هر گونه شرک ، بحث مبدأ و معاد را تکمیل کرده و می فرماید« و هر کس معبود دیگرى با خدا بخواند – و مسلما هیچ دلیلى بر آن نخواهد داشت – حساب او نزد پروردگار شما خواهد بود، مسلما کافران رستگار نخواهند شد.» آری مشرکان معاد را با همه دلایل روشن انکار می کنند اما شرک را با نداشتن هیچ دلیلی میپذیرند .
و در پایان آیه میفرماید « به یقین کافران رستگار نخواهند شد ». و چه جالب است که این سوره با « قد افلح المؤمنون » آغاز شد و با « لا یفلح الکافرون » به پایان می رسد . و این دورنمای زندگی مومنان و کافران از آغاز تا انجام است .۱
در روایتى نقل شده است که ((آغاز این سوره و پایانش از گنجینه هاى عرش خدا است ، و هر کس به سه آیه آغاز آن عمل کند، و از چهار آیه پایانش پند و اندرز گیرد، اهل نجات و فلاح و رستگارى است )). بعید نیست منظور از سه آیه نخست این سوره ، سه آیه اى است که بعد از جمله قد افلح المؤ منون آمده که یکى دعوت به خشوع در نماز، و دیگرى دعوت به پرهیز از هر گونه کار لغو و بیهوده ، و سومى دعوت به زکات مى کند، که یکى رابطه انسان است با خدا و دیگرى با خلق ، و دیگرى با خویشتن ، و منظور از چهار آیه اخیر آیه ۱۱۵ به بعد است که سخن از بیهوده نبودن خلق ، و مساءله معاد، و سپس توحید، و سپس انقطاع الى الله و توجه به پروردگار بحث مى کند.۲
دیده شده دربرگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۳ ، ص ۲۷۵
دیده شده در سایت .http://ramezan.com/تفسیر-آیات-۱۱۷-تا-۱۱۸%E2%80%8F-سوره-مومنون/ به نقل از تفسیر نمونه ، ج ۱۴ ، ص ۳۴۹.
حضرت آیت الله عبدالکریم کشمیری:
هر موقعی که دلم برای حضرت امیر علیه السلام تنگ می شود ، سورهٔ مؤمنون را می خوانم ؛ زیرا این سوره مُنْتَسب به ایشان است.
آیه ۱۱
الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون : « فردوس » به معنی بهشت برین و برترین باغهای بهشت است که طبق ظاهر آیاتی که گذشت ، مخصوص مومنانی است که دارای صفات برشمرده گذشته ( خاشع در نماز ، از لغو رویگردان ، پرداخت کننده زکات ، پاکدامن ، امانتدار مواظب بر نماز ، ) هستند . بنابراین دیگر بهشتیان در مراحل پایین تری قرار دارند.
ابیات منطبق بر محتوا
عبرت از آیین گذشتگان
پروین اعتصامی با سرودن بیت زیر ما را به عبرت از آیین گذشتگان فرا می خواند:
تو نیز از قصّه های روزگار باستان گردی
بخوان از بهر عبرت قصّه های باستانی را
قرآن چنین بیان می کند:﴿ثم أرسلنا رسلنا تترا کلما جاء أمة رّسولها کذّبوه فأتبعنا بعضهم بعضا و جعلناهم أحادیث «سپس پی در پی پیامبران خود را فرستادیم.هر بار که پیامبری بر ملتی آمد تکذیبش کردند و ما نیز آنها را از پس یکدیگر به هلاکت رسانیدیم و آنان را داستان ها کردیم. نصیب مردمی که ایمان نمی آورند دوری از رحمت خدا باد.» سوره مومنون آیه ۴۴.
منبع ؛
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5248/7258/89830/قرآن-و-ادب-فارسی-قرآن-در-آیینه-شعر-پروین
“من برایشان آرزوهای خوب دارم.”این جملهی رئیس دولت شیطان بزرگ است برای ملت ایران. اوباما که این جملات را سال گذشته و در بحبوحهی پایان مذاکرات هستهای بیان میکرد برای این آرزوی خوبش برای ملت ایران شرایطی هم گذاشت: “باید تحولی، حتی تدریجی، در داخل ایران روی دهد تا به این نتیجه برسند که شعار مرگ بر آمریکا یا انکار هولوکاست در میان رهبران این کشور یا تهدید به نابودی اسرائیل یا رساندن سلاح به حزبالله که در لیست گروههای تروریستی است باعث میشود ایران در چشم بخش بزرگی از جهان منزوی شود…” آقای شیطان حتی به ملت ایران تضمین اعطای آب نباتهای شیرینی هم میدهد: “به شما تضمین میدهم که در لحظهای که حکومت ایران دست از این شعارها و رفتارها بکشد، به لطف اندازه، استعدادها و منابعش فورا شاهد بالا گرفتن نفوذ و قدرتش در جهان خواهد بود.
این تحولات به تغییرات صحنهی سیاسی ایران و تغییر در ذهنیت رهبران آن بستگی دارد.” اوباما اما نشان میدهد برای تحقق همهی این نقشهی مکارانهی خود روی جوانان ایران اسلامی حساب باز کرده و نیرنگ خود را بر آنها استوار کرده است: “شاید نسل جوان ایران این تحول را ممکن کند.”
آیه ۸
والذین هم لامانتهم و عهدهم راعون :
در این آیه به پنجمین و ششمین صفت برجسته مومنان اشاره کرده و میگوید « و آنان که به امانتها و عهد و پیمان خود کاملا وفا میکنند». حفظ و ادای امامت و نیز پایبند بودن به عهد پیمان در برابر خالق و خلق از صفات برجستهٔ مومنان است .
در مفهوم وسیع « امانت » امانت های خدا و پیامبران الهی و نیز امانت های مردم جمع است . نعمت های مختلف خدا هر یک امانتی از امانات او هستند . آیین حق ، کتابهای آسمانی ، دستورهای پیشوایان راه حق ، همچنین اموال و فرزندان ، پستها و مقامها ، همه امانتهای اویند که مومنان در حفظ و ادای حق آنها میکوشند . حکومت نیز از مهمترین ودیعه های الهی است که باید آن را به اهلش سپرد .
دیده شده برگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۳، ص ۲۴۳
آیه ۵
والذین هم لفروجهم حافظون:
چهارمین ویژگی مومنان را مسأله پاکدامنی قرار داده و میگوید :« و آنان که دامان خود را ( از آلوده شدن به بی عفتی ) حفظ میکنند » تعبیر به «محافظت فروج » ، گویا اشاره به این است که اگر مراقبت مستمر و پیگیر در این زمینه نباشد در این زمینه بیم آلودگی فراوان است .
آیه ۷
من ابتغی ورأ ذلک فاولٔک هم العادون .
چون غریزه جنسی سرکش ترین غرایز انسان و خویشتنداری در برابر آن نیاز به پرهیزگاری و ایمان قوی دارد ، در این آیه بار دیگر روی همین مسأله تأکید کرده و میگوید : « و کسانی که غیر از این طریق راطلب کنند تجاوزگرند »
دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۳ ، ص ۲۴۲
برای حضرت زینب سلام الله علیها
یک سال و نیم از ماجرای کربلا گفتی
هر بار جان آمد به لبهای تو تا گفتی
در عهد اسماعیل، خنجرها نبریدند
اما تو از «ذبحٍ عظیم» نینوا گفتی
از میخکوبِ استخوانها روی ریگ داغ
از نعلهای خونچکانِ اسبها گفتی
گیسو پریشان کردی و بر بادها دادی
وقتیکه از سرهای روی نیزهها گفتی
صدبار دندان و لبت آغشته از خون شد
هر وقت شرح خیزران و شام را گفتی
هر بار حرف خیمههای درد پیش آمد
آتش گرفتی … سوختی آرام … یا گفتی؟
این چشمها احرام خون و اشک میبندند
اما نمیدانند اول از کجا گفتی؟
ای راوی هفتاد و دو پیغام عاشورا!
با چه زبانی از تمام ماجرا گفتی؟!
هی گفتی و … گفتی و … گفتی و … نفهمیدند
از ابتدای عشق یا از انتها گفتی؟
شاعر: حسنا محمد زاده
آیه ۲
الذین هُم فی صلاتهمْ خاشعون :
این آیه به صفات مومنان پرداخته و میگوید: « آنان که در نمازشان خشوع دارند » .
«خاشعون» از ماده « خشوع » به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پدید می آید .
اشاره به این که نماز مومنان الفاظ و حرکاتی بی روح و فاقد معنی نیست ، بلکه به هنگام نماز چنان حالت توجه به پروردگار و حضور قلب درآنها به وجود میآید که از غیر او جدا میشوند و تنها به او می پیوندند .
در حدیثی میخوانیم که پیامبر صلی الله و علیه و آله مردی را دید که در نماز با ریش خود بازی میکرد ، فرمود :« اگر در قلبش خشوع میبود ، اعضای بدنش نیز خاشع میشد.» اشاره به این که خشوع یک حالت درونی است که در برون اثر میگذارد.
دیده شده برگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۳ ، ص ۲۴۲.
<< 1 ... 200 201 202 ...203 ...204 205 206 ...207 ...208 209 210 ... 253 >>