« صحبت های خواهر شهیددعای پنجم صحیفه‌ را مکرر در مکرر بخوانید »

(آيه ۳۱)- چرا قرآن بر يكى از ثروتمندان نازل نشده؟

در آيات قبل سخن از بهانه جوئيهاى مشركان در برابر دعوت پيامبران بود، در اينجا به يكى ديگر از بهانه‏ هاى واهى و بى ‏اساس آنان اشاره كرده، مى ‏فرمايد:  «و گفتند: چرا اين قرآن بر مرد بزرگ و (ثروتمندى) از اين دو شهر (مكّه و طائف) نازل نشده است»؟! (وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى‏ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ).  

(آيه ۳۲)- قرآن مجيد براى كوبيدن اين طرز تفكر زشت و خرافى پاسخهاى دندان شكنى مى ‏دهد و ديدگاه الهى و اسلامى را كاملا مجسم مى ‏سازد، نخست مى‏ گويد: «آيا آنها رحمت پروردگارت را تقسيم مى‏كنند»؟! (أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ). تا به هر كس بخواهند نبوت بخشند، و كتاب آسمانى بر او نازل كنند. از اين گذشته اگر تفاوت و اختلافى از نظر سطح زندگى در ميان انسانها وجود دارد هرگز دليل تفاوت آنها در مقامات معنوى نيست، بلكه: «ما معيشت آنها را در حيات دنيا در ميانشان تقسيم كرديم و بعضى را براى بعضى برترى داديم تا يكديگر را مسخر كرده» و با هم تعاون نمايند (نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا). آنها فراموش كرده‏اند كه زندگى بشر يك زندگى دسته جمعى است، و اداره اين زندگى جز از طريق تعاون و خدمت متقابل امكان پذير نيست.  «و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آورى مى‏كنند (از مال و جاه و مقام) برتر و بهتر است» (وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ). بلكه تمام اين مقامها و ثروتها در برابر رحمت الهى و قرب پروردگار به اندازه بال مگسى وزن و قيمت ندارد.

 (آيه ۳۳)- قصرهاى با شكوه با سقفهاى نقره‏ اى! (ارزشهاى دروغين) قرآن همچنان بحث پيرامون نظام ارزشى اسلام و عدم معيار بودن مال و ثروت و مقامات مادى را ادامه مى‏ دهد. نخست مى‏ فرمايد: «اگر (تمكّن كفّار از مواهب مادى) سبب نمى‏ شد كه همه مردم امت واحد (گمراهى) شوند ما براى كسانى كه به (خداوند) رحمن كافر مى ‏شدند خانه ‏هايى قرار مى‏ داديم با سقفهايى از نقره و نردبانهايى كه از آن بالا روند» (وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ).

 (آيه ۳۴)- سپس مى ‏افزايد: علاوه بر اين «براى خانه‏ هاى آنان درها و تختهايى قرار مى ‏داديم كه بر آن تكيه كنند» (وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِؤُنَ).

 (آيه ۳۵)- باز به اين هم اكتفا نكرده مى ‏افزايد: علاوه بر همه اينها «انواع وسائل تجملى و زينت آلات» براى آنها قرار مى ‏داديم (وَ زُخْرُفاً). تا زندگى مادى و پر زرق و برقشان از هر نظر تكميل گردد، قصرهايى مجلل و چند اشكوبه با سقفهايى از نقره، و درها و تختهاى متعدد، و انواع وسائل زينتى، و هرگونه نقش و نگار آن چنانكه مطلوب و مقصود و معبود دنيا پرستان است. سپس مى‏ افزايد: «اما همه اينها متاع زندگى دنياى مادى است و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است» (وَ إِنْ كُلُّ ذلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ). كوتاه سخن اين كه سرمايه‏ هاى مادى و اين وسائل تجملاتى دنيا به قدرى در پيشگاه پروردگار بى ‏ارزش است كه مى‏بايست تنها نصيب افراد بى ‏ارزش همچون كفّار و منكران حق باشد، و اگر مردم كم ظرفيت و دنيا طلب به سوى بى‏ ايمانى و كفر متمايل نمى ‏شدند خداوند اين سرمايه‏ ها را تنها نصيب اين گروه منفور و مطرود مى ‏كرد، تا همگان بدانند مقياس ارزش و شخصيت انسان اين امور نيست. و از اينجا روشن مى ‏شود كه نه بهره‏مند بودن گروهى از كفار و ظالمان از اين مواهب مادى دليل بر شخصيت آنهاست، و نه محروم بودن مؤمنان از آن، و نه استفاده از اين امور در حد معقول، به صورت يك ابزار، ضررى به ايمان و تقواى انسان مى‏زند، و اين است تفكر صحيح اسلامى و قرآنى.

دیده شده در برگزیده تفسیرنمونه ،آیت‌الله مکارم شیرازی ، ج ۴، ۳۶۰. سوره زخرف.

   پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 3367
  • دیروز: 3207
  • 7 روز قبل: 11435
  • 1 ماه قبل: 48861
  • کل بازدیدها: 891324
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 17
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1