از « گداهای حرفه ای» که بگذریم، بیشتر آنان که دست نیاز پیش این و آن دراز می کنند، «نیاز» دارند.
بعضی ها هم با این که نیازمندند، ولی روح بزرگ و «مناعت طبع» سبب می شود که از کسی چیزی نطلبند، تا « آبرو»ی خویش را حفظ کنند.
به قول صائب تبریزی:
دست طلب چو پیش کسی می کنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش
با این حال، برخی از مردم چنان روح کوچک و همت کوتاه و احساس حقارت دارند که با رفتارشان نیاز به محبت را داد می زنند. زبان حالشان گویا این است که «مرا دوست داشته باشید»
این چه نامی دارد، جز« گدایی عشق» و « دریوزگی محبت»؟!
بلند همتان هیچ گاه خودشان را ارزان نمی فروشند . آنان که در مقابل یک چشمک و ناز و خنده، خلع سلاح می شوند و سپر عشق می افکنند و دامن اختیار از دست می دهند، قیمت خودشان را نمی دانند. از نرخ« بازار ارزش ها» هم بی خبرند.
عشق و محبت، بسته به این که نسبت به چه چیز و و با چه انگیزه و هدفی باشد، جایگاه متفاوت پیدا می کند، یا « طوق لعنت» می شود یا « مدال شرف».

یا پاک کننده روح از تعلقات پست و وابستگب های حقارت بار است یا آلوده کننده ذهن و دل و زبان و زندگی.
یا گوهری است در «گنجینه دل»، یا جنس تقلبی است در حراج روزمرگی!
محبتی که با یک نگاه، یا شنیدن یک صدا یا دیدن یک عکس پیدا شودت، نمی تواند مجوزی برای تسلیم کردن خود به طرف مقابل باشد، چه دختر چه پسر.
چه انکه خود را تسلیم یک پسر کند، به امید ازدواج آینده، چه آنکه دل را در این قمار ببازد و به اسم« عشق»، خود را اسیر یک « دام» کند و گرفتار «بند» و «کمند» شود.
تنها معشوق ها نیستند که در دام محبت می افتند، گاهی عاشقان هم گرفتار می شوند. «باشد» و «موافقم»، باید دشوارترین کلامی باشد که پس از مشورت ها و آینده نگری های بسیار از زبان خارج می شود.
نه اینکه ترویج کننده وسواس و دودلی باشیم! نه، بلکه هدف یادآوری افق های تاریک و مرداب های عفنی است که گاهی از چشم انداز و دید انسان های کم تجربه و مبتدیان راه زندگی پنهان می ماند.
«عشقبازی» جداست، «بازی با عشق» هم جدا.
اولی میان دو هم دل ودل باخته است که چهره روح خویش را در آینه جان یکدیگر می بینند. ئولی … دومی دام و فریبی است که بر دشت ساده لوحی دیگران گسترده می شود و عصمت ها و گوهر های عفاف را به یغما می برد.
اگر دل باختن و محبت ورزیدنی هم هست، خوب است به چیزی باشد که بیارزد.
حیف است که دل ها بی درو دروازه باشند و عشق ها و بی هویت و بی شناسنامه. کاش انسان ها به اندازه کالایی که می خرند، در دل بستن ها و محبت پیدا کردن ها هم حوصله و وسواس به خرج دهند. و … کاش عشق، این قدر حراج نبود!

به کوشش م ظفرقندی. طلبه


موضوعات: خواندنی ها
   پنجشنبه 24 اسفند 13911 نظر »

وقتی که آئین مقدس اسلام، به کشورهای دور و نزدیک نفوذ پیدا کرد، با یک سلسله معتقدات بومی و اجدادی و ملی مردم روبرو شد، آن معتقدات تا جائی که با شئون اخلاقی و حقوقی اسلام تطابق داشت و قابل قبول بودند پذیرفت و روی آنها صحّه گذاشت، و مواردی را که با شئون اسلام و اخلاق اسلامی منافات و مغایرت داشت خط بطلان کشید بعنوان نمونه، موقعی که اسلام به ایران آمد ایرانیان قدیم یک سلسله معتقدات داشتند که به آنها اهمیت می دادند آن معتقدات تا جائی که قابل قبول و پذیرش بودند پذیرفت و بقیه را که با فلسفه خلقت و اخلاق اسلامی و حقوق اجتماعی مغایرت داشتند و در تضاد بودند مردود دانست و خط بطلان و تحریم کشید.
همه می دانید که ایرانیان قدیم مجوسی و گَبر و اتش پرست و زرتشتی بودند که بعضاً ازدواج با محارم را جایز دانسته با عمه و خاله و خواهر خود هم ازدواج می کردند و استدلالشان هم این بود که می گفتند:
خواجه زاده ما و ما خسته جگر
حیف نبود که رود جای دگر
برادر و خواهری که دوش به دوش هم در یک محیط بطور هم آهنگ بزرگ شده و به روحیات و اخلاقیاتو ریشه خانوادگی همدیگر آشنا هستند، انصاف و معقول نیست که بروند با دیگران که شاید تجانس فکری هم با یکدیگر ندارند، ازدواج کنند.
مراسم نوروزی هم جهات مثبت دارد و هم جهات منفی، به حکم عقل، جهات مثبت آن را قبول داریم، و روی جهات منفی آن خط بطلان می کشیم از جمله کار های مثبت آن، این نظافت و خانه تکانی است.
یکی دیگر از کارهای مثبت و مفید و پسندیده مراسم نوروزی این رفت و آمد هاست، ارحام رفت و امد می کنند، همسایه با همسایه رفت و امد می کند و دوست با دوست، این همان حق همسایه و صله رحم است که اسلام تا ان حد درباره آن ها سفارش و تأکید فرموده است، در نتیجه این رفت و آمد ها کدورت ها برطرف می شود و محبت ها جایگزین آن می شود.
در اثر آن هدایا و تبادل عیدی ها به نوجوانان، علاقه ها زیاد تر می شود که همه اینها کار های مثبت و پسندیده ای محسوب می شوند این برنامه ها تا روز سیزده نوروز ادامه دارد ولی توصیه می شود که در پذیرایی ها جنبه اعتدال و میانه روی را رعایت کنیم و از اسراف و تبذیر و زیاده روی به شدت اجتناب کنید زیرا اسراف در عین حال که حرام است و خدا در قران مسرفین و مبذرین را برادران شیطان معرفی فرموده جهات دیگری هم دارد که اشاره می کنیم:طبیعی است است در بین فامیل ها فقیر هست ، غنی هم هست، آن ارحام غنی با استفاده از امکانات وسیع مالی خود می تواند: انواع تنقلات و میوه های آنچنانی ای را تهیه کند ارحام فقیر وقتی که سفره و امکانات پر طمطراق ارحام غنی خود را می بینند در همان بدو ورود، در عالم خیال به خود می گویند: اینها چند روز دیگر به بازدید ما می آیند ، ما قادر نیستیم چنین امکاناتی را فراهم کنیم، در نتیجه شرمنده می شویم! لذا همان پذیرایی برایشان زهر مار می شود.
گاهی هم ارحام غنی ارحام فقیر خود را خوب پذیرایی می کنند شاید شام یا نهاری هم آنها را نگه می دارد اما در ضمن زهر و نیش هم به او می زند، پیشرفتهای زندگیشان را به رخ طرف می کشانند.
در دید و بازدید های نوروزی هم این اصل را رعایت کنید و نیز مؤکداً سفارش می شود که پذیرایی هایتان را با منت گذاردن باطل نکنید که خدا فرموده است :لا تبطلوا صدقاتکم بالمنّ و الاذی.


مراحل کمال؛ حجت الاسلام بروجردی، ص 255

 


موضوعات: خواندنی ها
   شنبه 12 اسفند 13914 نظر »

این عنوان پایان نامه خانم مریم مغاری می باشد .به داوری سرکار خانم دکتر شاکری و با راهنمایی سرکار خانم منصوری، که چکیده آن به شرح ذیل می باشد:
مسئله سکولاریسم از جمله مسائل سیاسی مهمی است که جهانی را درگیر خود کرده است.
پاسخ به این سؤال که رابطه دین و سیاست چگونه است به اهمیت پرداختن به این موضوع جدایی دین از سیاست را بر نمی تابد و رسالت باطل نمودن اندیشه جدایی دین و دنیا را که غرب بر اساس رویکردی انحرافی و احیاناً ناخواسته به آن راضی شده باطل سازد و انسان و جهان را هدایت کند.
آشنایی با ریشه های دین مبین اسلام و دانستن اینکه دینی است کامل و هیچ گونه شبهه و تردیدی در آن راه ندارد و آشنایی با ریشه های مکتب سکولاریسم و تزلزل و بی هویتی آن از ثمرات این پژوهش است.
آنچه در مغرب زمین با عنوان سکولاریسم یا جدایی دین از سیاست ظهور پیدا کرد قابل تطبیق بر دین تحریف شده و عملکرد ناروای آبای کلیسا است و نمی توان آن را با دین جامع و کامل اسلام که هرگز خللی در آن راه نمی یابد، مطابقت دارد. سکولاریسم از نظر لغوی، ریشه در واژه لاتینی speculum به معنای قرن و سده دارد که از آن به زمان حاضر تعبیر می شود. در زبان فارسی ، اصطلاحی که مبین تمام حقیقت واژه سکولاریسم باشد، ارائه نشده است ولی رایج ترین معادل فارسی واژه سکولاریسم جدایی دین از سیاست می باشد.
با بررسی دقیق و موشکافانه شبهات وارد بر رابطه دین و سیاست به نتیجه ای جز همبستگی این دو نمی رسیم و حکومت و اجزایی جدا نشدنی از قامت دین خواهیم دید. حکومتی دینی که در آن حکمیت منحصر به فرد است و قانون و فرمان و حکم خداست.

واژگان کلیدی: سیاست، دین، سکولاریسم، سکولاریزاسیون


موضوعات: خواندنی ها
   شنبه 12 اسفند 1391

عصمت قم و چشمه ی کویر،حرم حضرت معصومه است. که فقیهان و بزرگان، آستان بوس حرم اویند. مزارش بهشتی از معنویت و صفا و چشمه ای از فیض و کرامت است. برکت از حریم و حرمش می جوشد و عصمت و عفاف، ره توشه ی زائران اوست.
بانوی نجابت و پاکی، این خطه ی کویری را به «گلشن ایمان » و «حرم عفاف» تبدیل کرده است و مغناطیس محبت او،کهربای جانهای شیفته است.
معصومه(علیها السلام) عصمت اهل ولاست و حرمش، آشیانه ی آل محمد.
قم،«عاصمه ی» تشیع است و این بانو« معصومه ی» اهل بیت. دایره ایمان و حوزه ی عرفان، بر محور این نقطه ی نورانی می چرخد.
قرن هاست که قم و حضرت معصومه(علیها السلام) مغناطیس دلهای پاک و کهربای جان های شیفته است.
کوثر همیشه جوشان حرم فاطمه، سیراب کننده ی تشنگان علم و ایمان و حکمت و معنویت است.
فاطمه ی معصومه، جلوهی دوباره زهرای اطهر است و شکوه بارگاه رفیعش، تسلی بخش سوخته دلان بر مزار پنهان فاطمه ی زهراست.

 

 

جواد محدثی،قطعات


موضوعات: مناسبتها
   چهارشنبه 2 اسفند 1391نظر دهید »

بررسی عقاید و تفکرات پدید آورندگان واقعه

عاشورا با استناد به سخنان و رجز های آنان

این عنوان پایان نامه خانم رقیه قاضی خانی می باشد .به داوری سرکار خانم دکتر شاکری و با راهنمایی جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین حسین قاضی خانی که چکیده آن به شرح ذیل می باشد:
عاشورا اوج شکوه تشیع است.
از ترفندهای مبارزه با تشیع می توان به ایجاد شبهه پیرامون نهضت عبرت انگیز عاشورا اشاره کرد. در تاریخ کوفه را مرکز شیعیان دانسته اند و از آنجا که سپاهیان عمر سعد را کوفیان تشکیل می داده اند برخی چنین القا می کنند که شیعه امام خود را به مسلخ کشیده است. در این نوشتار بر آنیم تا با بهره گیری از رجزهای خوانده شده در میدان کربلا ثابت کنیم که اعتقادات لشگر ابن سعد نه تنها با عقاید سپاهیان امام حسین(ع) همخوانی ندارد بلکه در تقابل و تضاد با آن است. در این مسیر قصد داریم نشان دهیم در عاشورا تقابل دو تفکر علوی و عثمانی را شاهد هستیم.
برای این منظور نگاهی هم به بستر های برروز این دو تفکر و تقابل آن ها از قبل از اسلام تا عاشورا خواهیم داشت.
این تحقیق در پنج فصل با روش تاریخی - تحلیلی می باشد که مطالب به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است.
رجز نوعی شعر است که در جنگ های قبل از اسلام وبعد از آن استفاده شده و بیانگر عقاید و تفکرات مبارزین می باشد. و نمونه های آن را می توان در جنگ های صدر اسلام و دوران امام علی(ع) مشاهده کرد که همگی نشان دهنده اعتقادات شخص مبارز است.
برای بررسی تقابل تفکر علوی و عثمانی در کربلا سیر تاریخی پیدایش این تفکرات بسیار مهم است که حتماً با بررسی آنان نتیجه و جواب شبهه محکم تر و بهتر داده می شود.
رجز ها و سخنان شپاهیان امام حسین(ع) که در منابع معتبر وجود دارد همگی بیانگر اعتقادات الهی و علوی این افراد می باشد. که در حمایت از امام علی(ع) پا به میدان گذاشته و جان خود را در راه امام (ع) فدا کرده اند.
با بررسی سخنان و رجزهای سپاهیان عمر سعد این نکته کاملاً آشکار است که بر بخش قابل توجهی از سپاهیان او تفکر عثمانی حاکم بوده است. تفکری که بعد از کشته شدن عثمان پدید آمد و در تقابل تفکر علوی قرار گرفت. پس شیعیان به جنگ امام خود نرفته اند .
واژگان کلیدی: امام حسین(ع) ، عاشورا،رجز، کربلا، تفکر علوی، تفکر عثمانی.

صفحات: 1· 2


موضوعات: خواندنی ها
   یکشنبه 29 بهمن 13912 نظر »

بیست و یکم بهمن پنجاه و هفت:

• با آغاز درگیری مسلحانه پرسنل انقلابی نیروی هوایی برای تسلیح مردم در ازاء پایان خدمت سربازی، یک قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختیار آنان قرار می دادند.
در ساعت چهار و نیم بعد از ظهر کلانتری تهران نو پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأمورین گارد و مردم سقوط کرد و مردم و گاردها در این زد و خورد کشته و مجروح داشتند. از این پس، کلانتری ها یکی پس از دیگری به دست مردم ساقط شدند.
• فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعت حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعد از ظهر تا پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتری ها و پادگان ها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا دوازده ظهر افزایش داد . یعنی مردم تنها از ساعت دوازده ظهر تا چهار و نیم بعد ازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند.
رژیم در تدارک یک کودتای نظامی است. سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران و حومه، طی دستور العملی به یگان های تابعه خود، از آن ها خواست تا بی درنگ کلیه رهبران نهضت را دستگیر و با هواپیما به یکی از جزایر منتقل نمایند. همراه این دستور العمل، لیستی از اسامی صدها نفر که باید بازداشت شوند، الصاق شده است که در رأس آنها نام حضرت امام، آیت الله طالقانی، مهندس مهدی بازرگان، به چشم می خورد. در این دستور العمل، پیش بینی شده است که کلیه رهبران درجه دوم که اقدام به تحریک در مقابل این دستگیری ها بکنند، بازداشت شوند.
• حضرت امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام کردند و گفتند: اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند… اخطار می کنم که اگر دست از این برادر کشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش بر نگردد … تصمیم آخر خود را به امید خدا می گیرم. هم چنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.
امام خمینی در جواب به استعفای افراد نیروی مسلح نوشتند: قسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن ئواجب است و کسانی که قسم خورده اند باید بر خلاف آن عمل کنند.
• مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند. جنگ خیابانی در تهران اوج بیشتری پیدا کرد.
حجت الاسلام دکتر مفتح از جانب امام، عکس مندرج در روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل ایشان را کاملا صحیح و واقعی دانست.
• بازرگان گزارش مطبوعات را در زمینه تماس با بختیار و سران ارتش، قویا تکذیب کرد.
• از سوی دفتر تبلیغات امام خمینی، هر گونه تماس با بختیار و سران ارتش تکذیب شد.

بیست و دوم بهمن پنجاه و هفت:

• با تلاش برخی از دوستان بختیار و نیز نزدیکان مهندس بازرگان، بنا شد جلسه ای با حضور بازرگان، بختیار و قره باغی تشکیل گردد. عباس امیر انتظام در باره این جلسه می گوید: قبل از جلسه، بختیار به من تلفن زد و گفت استعفای خود را در جلسه تسلیم خواهد کرد.لیکن بختیار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفانامه خود را برای جلسه فرستاد.
• واحد های نظامی چند شهر از جمله لشگر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحد های نظامی، مسدود کردند.
• نبرد شدید مردم با نیروی گارد در خیابان های تهران شدت بیشتری پیدا کرد.
• در پی درگیری های اخیر، پزشکی قانونی مملو از شهدایی است که در چند روز اخیر کشته و شناسایی نشده اند.


• تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا، رادیو و تلوزیون، نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی، به دست مردم تصرف شد.
نصیری، رییس ساواک، سالار جاف، قاتل مردم کردستان و سپهبد رحیمی، توسط مردم بازداشت شدند. هم چنین سپهبد بدره ای، فرمانده نیروی زمینی، محمد امین و بیگلری، جانشین فرمانده گارد، به هلاکت رسیدند.
• فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خمینی، استعفای خود را تقدیم کردند.
• با مراجعه به منزل حضرت امام، گروه های مسلح پشتیبانی خود را از امام اعلام کردند.
• حضرت امام به دنبال سقوط نهاد های اصلی رژیم و عقب نشینی ارتش از مردم خواستند که آرامش و نظم را مجدداً برقرار کنند.
• رییس ستاد کل ارتش از جمله مواردی که موجب شد ارتش اعلام بیطرفی کند، این ها بود: رییس ستاد شهربانی به کلانتری ها گفته بود مقاومت نکنند؛ در حالیکه این خلاف دستور بود. اعزام نیروهای زبده کمکی برای افسران محاصره شده در مسلسل سازی به جهت تمرد آن ها بی نتیجه ماند. سربازان به طور دسته جمعی فرار می کردند و بدون اجازه به پادگان ها بر می گشتند. نیروهای زرهی به علت سد شدن راه آن ها توسط مردم و تیر خوردن سرلشکر ریاحی، موفق به کار نشدند. نیروی هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بی نظمی عمومی، نافرمانی و اعلام همبستگی افسران عالی رتبه با کمیته امام خمینی همه گیر شده بود.
• انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظامدو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.
امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دساسی بهره مند است و توطئه ها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمان های رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئه ها را نقش بر آب می سازد… با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.
• مهندس بازرگان طی یک نطق تلوزیونی،ضمن تشکر از آحاد مختلف مردم و خصوصاً از اعلام بیطرفی ارتش در مسائل سیاسی گفت: تیمسار قره باغی در ملاقات حضوری، همکاری خود را با دولت موقت اینجانب اظهار نموده است.
• از سوی حضرات آیات مرعشی نجفی و شیرازی، اعلامیه هایی جداگانه ای خطاب به ملت ایران منتشر گردید و پیروزی انقلاب اسلامی تبریک گفته شد.
• پس از سقوط رژیم سلطنتی، همافران نیروی هوایی که در حرکت نظامی مردم نقش مهمی داشتند، از همکاری و مدد رسانی به موقع مردم تشکر کردند.
به مناسبت سقوط رژیم شاه، از سوی یاسر عرفات پیام تبریکی خطاب به حضرت امام فرستاده شد.


صفحات: 1· 2


موضوعات: مناسبتها
   پنجشنبه 19 بهمن 13911 نظر »

این عنوان پایان نامه خانم فائزه سیبویه می باشد .به داوری سرکار خانم دکتر شاکری و با راهنمایی جناب آقای سید علی ربانی که چکیده آن به شرح ذیل می باشد:

رساله مورد نظر به بررسی یکی از موضوع های مهم حوزه فقهی پرداخته و آن این است که آیا می توان لعن برخی از یاران رسول الله(ص) را به سبب خروج آن ها از مسیر حق، شرعی و مطابق قانون الهی دانست، یا تعرض به آن ها به هیچ شکل صحیح نمی باشد.
لعن به معنای راندن و دور کردن از خوبی هاست که با سب به معنای دشنام متفاوت است. برخی از اهل سنت و وهابیون، شیعه را به اتهام تمام صحابه کافر و مستحق قتل دانسته، چرا که آنان همه صحابه را عدل و مؤمن می دانند و تعرض به آنها را، به هر شکل، از گناهان کبیره و نابخشودنی قلمداد می کنند. اما شیعه برخی از صحابه را عادل دانسته، در مقابل برخی سکوت کرده، و دسته ای دیگر را که دلیل کافی بر فسق و نفاق آن ها وجود دارد، ملعون دانسته و از آن ها بیزاری می جویند. قرآن کریم دو دسته ی لعنت کنندگان و لعنت شدگان را ذکر می کند. لعن در قرآن از جانب خدا، فرشتگان، انبیاء و همه ی مردم، شامل حال کافران، منافقان و مسلمانان غیر منافقی چون ظالمان و پیمان شکنان می شود. بنابراین می توان لعن را کاری شایسته و سنتی الهی محسوب کرد. امام لعن در سنت رسول خدا(ص) به سه صورت نقل است: لعن صاحبان صفتی خاص، لعن قوم مشخص و لعن افرادی معین که برخی از آن ها از صحابه محسوب می شوند بنابراین لعن سنتی نبوی بوده و نمی توان لعن کننده را کافر و مستحق قتل دانست.
یاران رسول خدا(ص) نیز نه تنها یک دیگر را لعن کرده و بر یکدیگر سکوت کرده اند، بلکه بر این کار دستور داده، و گاه همدیگر را دشنام نیز داده اند. بنابراین اگر لعن خداوند، پیامبر(ص) را مجوز و الگوی لعن خود قرار دهیم، لعن مشروع بوده، و ترک آن به خاطر رویگردانی از آن گناه و موجب عقاب است.
واژگان کلیدی: مشروعیت، لعن، سب، صحابه، عدالت


موضوعات: خواندنی ها
   یکشنبه 15 بهمن 13913 نظر »

 

برخیز، که فجر انقلاب  است امروز

بیگانه صفت،خانه خراب است  امروز

هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد

از لطف خدا، نقش بر آب است امروز

*********

فجر است و سپیده حلقه بر در زده است

روز آمده، تاج لاله بر سر زده است

با آمدن امام در کشور ما

خورشید حقیقت از افق سر زده است

 

صفحات: 1· 2


موضوعات: خواندنی ها
   پنجشنبه 12 بهمن 13911 نظر »

 

ایران، ویران بود، و … ایرانی ، در بند .«اسارت»،آزاد بود و «آزادی»، اسیر
اما … امام آمد و آزادی آورد و آزادی را از اسارت، نجات داد و به اسلام آبرو و به مسلمانان، اعتبار بخشید، و به اسکلت ها روح، و به اندیشه ها، تابندگی، و به دلها،شهامت، وبه دیده ها بصیرت و به زندگی ها جهت داد.
«دیو» را بیرون کردیم تا «فرشته » در آمد.
شب را پشت سر گذاشتیم تا ولادت روز و شب را شاهد گشتیم.
امام آمد… و پاکی پیامبران و ایمان امامان را به یاد آورد.
امام آمد و فتح مکه را در خاطره ها زنده کرد و اعجاز احیا گر عیسی مسیح را .
ید بیضا ی موسی کلیم را، و سفینه نجات نوح را.
و عصای سحر آسای فرزند عمران را، و تبر توحیدی ابراهیم بت شکن را.
آری … امام آمد و مرگ فرعون را آورد، و سقوط ستم را، و شکست شب شوم بیداد را، و ائتلاف امت را، و حدت کلمه را، و 22 بهمن را، و 12 فروردین روز جمهوری اسلامی را، و یوم الله های مکرر تاریخمان را.
امام آمد، و چراغ بادیه ظلمت شد، و خلیل حادثه ی ایمان.
امام آمد، و شوکت دروغین و جبروت پوک و پوچ جبران را در هم شکست و همه جای ایرانمان را طراوت و سرسبزی ایمان بخشید.
امام آمد، و لاله های سرخ شهادت را آبیاری کرد، و با آمدنش ویرانه هایمان آباد شد، و جهاد زندگی ساز« سازندگی » معجزه کرد کار ارزش یافت، و کارگر مقدس شد و ساختن عبادت گشت و عبادت بعد سیاسی یافت خانه هایمان، سنگر شد و کلاسهایمان، جبهه و قلم هایمان، سلاح و بذر ایمان باروت، و کارخانه هایمان معبد و سنگر ایمان محراب.
جهادمان «سازندگی شد» و سازندگیمان «جهاد».سوادآموزیمان نهضت شد و شهادت هایمان بنیاد. ملتمان بسیج گشتند و پیرامان «چریک» شدند، جوانانمان پاسدار، عشایرمان مسلح و کرد های مسلمانمان پیش مرگ.هر روزمان عاشورا شد و جایجای وطن سرخ و خونینمان همچون سوسنگرد، هویزه، خرمشهر، بستان و … «کربلا» شد.
اسلام عزیز شد و مسلمان سربلند، قرآن حاکم شد و طاغوت فراری صف ها متحد و مشت ها گره خورده و تکبیرها بلند.


   به کوشش عصمت. ظفرقندی


موضوعات: مناسبتها
   چهارشنبه 11 بهمن 13914 نظر »

   گرامی باد هفته وحدت،که میثاقها تحکیم می شود و پیمان ها استوار تر می گردد و خونها در هم می جوشد و دست ها و بازوها در هم قرار می گیرد و چهره ها به یکدیگر لبخند می زند و قشرها همه با همند و امت، یکپارچه و منسجم است.

   هفته وحدت، پیام رسالت و ندای امامت را به گوش جامعه می رساند و در متن تاریخ و بستر زمان، جاودانه می سازد.

   هفته ی وحدت، مشتی محکم بر دهان دشمنانی است که در تفرقه ی مردم، خواب سیادت و سالاری و سروری خود را می دیدند و می بینند و در تشتّت این ملت، تجمع خود را می یافتند و می یابند.

   هفته ی درس آموزی از کلاس معلم بشریت، حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه) است، که به برکت میلادش چهره ی جهان دگرگون شد و شرکها به توحید مبدل گشت و عبادت خدا، جای اطاعت از طاغوتها را گرفت و نفاقها به یکرنگی گرایید و خصومتها و دشمنیها چندین ساله، به اخوت اسلامی تبدیل شد . مهاجر و انصار، برادر شدند و عرب عجم، یار یکدیگر گشتند و سیاه و سفید برابر گردیدند.

   پنجشنبه 5 بهمن 13911 نظر »

1 ... 241 242 243 244 245 ...246 ... 248 ...250 ...251 252

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 420
  • دیروز: 488
  • 7 روز قبل: 5682
  • 1 ماه قبل: 28953
  • کل بازدیدها: 1056803
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 9
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 17
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 15
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
 
مداحی های محرم