خطر جوسازی و انحراف افکار جامعه در تداوم انقلاب اسلامی 

 

تعریف افکار عمومی

افکار عمومی در اصطلاح به نظر، روش و ارزیابی مشترک گروهی اجتماعی در رابطه با یک موضوع مورد توجه و علاقه همگان گفته می‌شود که در لحظه مشخص بین تعدادی از افراد یک قشر یا طبقه یا سراسر اجتماع به‌طور نسبی عمومیت پیدا کرده است.

 

ضعف ها و آسیب های افکار عمومی

به نظر اندیشمندان، افکار عمومی به‌عنوان واقعیتی اجتماعی ممکن است مبتلا به ضعف‌ها و آسیب‌هایی باشد خصوصا زمانی که منظور از افکار عمومی، عموم مردمی باشند که بیشتر تاثیرپذیرند تا تاثیرگذار.

این مسایل را می‌توان در پنج عنوان زیر خلاصه کرد:

1. فقدان قابلیت؛ شناخت و اطلاع از امور عمومی به‌سادگی برای همه شهروندان میسر نیست و معمولا آن‌ها تفکرات خود را با استفاده از گزارش‌های ناقص و بدون تماس با رویدادهای واقعی شکل می‌دهند.

2. فقدان منابع؛ همه شهروندان مهارت‌ها، ابزار و وسایل مناسب برای ارتباطات عمومی و جمع‌آوری اطلاعات خصوصا رسانه‌های ارتباط جمعی را جهت انعکاس مناسب افکار خود در اختیار ندارند.

3. استبداد اکثریت؛ چنانچه نظرات اکثریت جامعه به‌عنوان محور اصلی افکار عمومی مسلط در جامعه مسلط باشد، ممکن است نظرات اقلیت جامعه حتی در صورت ارزشمند بودن پنهان بماند. بسیاری از تحلیل‌گران اخطار کرده‌اند که قدرت اکثریت در طول زمان به‌شکل فزاینده‌ای می‌تواند مسأله‌ساز شود.

4. تبلیغ سیاسی (اقناع توده‌ای)؛ نگرانی از این بابت که افکار و نظرات عمومی این استعداد را دارد که با تحریک احساسات و عواطف افراد از سوی سیاستمداران و برخی برگزیدگان جامعه به سمت و سوی خاصی سوق داده شود.

5. مسلط شدن برگزیدگان؛ این نگرانی که گینز برگ از آن به‌عنوان اهلی‌سازی توده نام برده، مربوط به کاهش چشمگیر قدرت توده مردم از طرفی و تسلط برگزیدگان جامعه از طرف دیگر است.۱

 

رسانه ها و جهت دهی افکار عمومی 

نقش رسانه ها در كنترل افکار عمومی :

با ورود وسايل ارتباط جمعي به عرصه ي اجتماع قدرت دچار تحول شد و اطاعت پذيري جامعه تحت تأثير شيوه هاي ناپيدا و غيرملموس اقناع و تبليغ قرار گرفت.  چارلز ليندبلام معتقد است در آستانه ي قرن بيست و يكم استفاده از زور و روش هاي جبري آشكار به تدريج كم رنگ شده، ولي از سوي ديگر، گسترش انواع رسانه هاي همگاني و حضور آنها در عرصه هاي مختلف زندگي، اقناع را به بهترين و مؤثرترين ابزار براي حل مناسبات ميان حاكمان و مردم و نيز آحاد مختلف مردم تبديل كرده است. (108-111 ،1383 ،احراري)

 

تأثير رسانه ها در جهت گيري سياسي توده ي مردم و نخبگان اجتماع:

يكي از وظايف مهم رسانه ها از جمله صداوسيما ايجاد تغييرهاي لازم در نگرش ها و جهت گيري هاي سياسي و اجتماعي است. نگرش را آلن بيرو «طرز تلقي سياسي و جهت گيري هاي منفي و مثبت در برابر واقعيت هاي سياسي» مي داند. مخاطب پيام هاي گوناگوني كه هر كدام نگرش متفاوتي دارد را از محيط دريافت مي كند و بعضي را جذب و بعضي را طرد مي كند. آن بخش از پيام ها كه جذب مي شود، نگرش سياسي مخاطب را تحت تأثير مي گذارد و سبب پايداري رفتار او مي شوند كه دو بحث ايجاد مي شود.

1 -تغيير نگرش هاي گذشته

2 -ورود نگرش هاي جديد

كه نكته ي مهم در اين خصوص ايجاد هماهنگي بين اين دو مرحله است، تا در روابط اين دو خللي پديد نيايد.

رسانه براي ايجاد نگرش لازم در افراد بايد دو مرحله ي اطلاع رساني و اقناع را بگذراند. تبليغ به معني پخش يا تحريك يا به حركت درآوردن انديشه هاي ويژه است و هدفش تداوم دادن قصد مبلغ است و يك سويه مي باشد، ولي اقناع يك فعال كننده دوسويه است كه مي كوشد به نيازهاي ترغيب كننده و ترغيب شونده پاسخ دهد و در يك تبليغ موفق مي توان عناصر اطلاع رساني تبليغي و ارتباط اقناعي را با يكديگر تلفيق كرد. يك ويژگي قدرت متكي به اقناع اين است كه برخلاف اشكال ديگر قدرت كه فرد را نشانه مي رود و تغييرات رفتاري را به ناچار در تك تك افراد صورت مي دهد، دسته ها و گروه ها و حتي كل يك جامعه را درخصوص مسئله خاص بسيج مي كند.

 

اهميت رسانه در تصميم گيري: 1» -رسانه هاي فني به واسطه ي ظرفيت تثبيت قادر به ذخيره ي اطلاعات يا محتواي نمادين هستند. از همين روست كه رسانه هاي فني را مي توان به مثابه انواع گوناگوني از سازوكارهاي ذخيره ي اطلاعات در نظر گرفت كه به درجات مختلف مي توانند اطلاعات يا محتواي نمادي را حفظ كرده، آنها را براي استفاده هاي بعدي آماده و در دسترس نگاه دارند». (تامپسون، اوحدي، 1380 ،27 )

2 -دگرگوني در حس مسافت كه آن را «فشردگي زماني و مكاني» توصيف كرده اند با تحول وسايل ارتباطي جديد كامل مشهود است. موانع مكاني كاهش يافته و آهنگ زندگي اجتماعي شتاب گرفته. ً سرعت ارتباط عملا بدون مدت شده. گويي جهان كوچك تر شده است و دهكده اي بيش نيست. (تامپسون، اوحدي، 1380 ،47 )

سرعت انتقال اطلاعات توسط رسانه هاي امروزي باعث شده است كه بتوان اطلاعات مورد نياز را در كمترين زمان به دست آورد و از آن براي اخذ تصميم استفاده كرد. سه عامل سرعت، صحت و تجميع اطلاعات توسط رسانه ها مي تواند در تصميم گيري توسط تصميم گيرندگان بسيار مؤثر باشد.

لزوم تصميم گيري به طور جامع و عقلايي احاطه ي كامل و تخصصي مسئله ي مورد تصميم است تا بتوان نتيجه ي آنها را پيش بيني كرد. تصميم گيرندگان ممكن است احاطه ي كامل به مسئله نداشته ً باشند يا مسئله ي موردنظر از جهت تئوري كاملا مورد بررسي قرار نگرفته باشد كه تصميم گيري به شيوه ي جامع تئوري در آن زمينه مي تواند كمك كننده به تصميم گيران باشد۲

 

انحراف افکار عمومی در کلام رهبر 

مهم‌ترین کاری که دشمن میخواهد بکند تصویرسازی غلط از وضع کشور است؛ نه‌فقط برای اغوای افکار عمومی دنیا بلکه حتّی برای اغوای افکار عمومی داخل خود کشور؛ حتّی داخل خود کشور! یعنی حرف میزنند برای اینکه بنده و جنابعالی که خودمان در این فضا داریم تنفّس میکنیم، چیز دیگری فرض کنیم غیر از آن واقعیّتی که وجود دارد. خب، این جنگ وجود دارد دیگر؛ اگر نتوانیم ما در این جنگ سهم ایفا کنیم، نخبه نتواند سهم ایفا کند، وظیفه‌اش را انجام نداده.۳

 

 

۱_ پژوهشکده باقرالعلوم

۲_ دیده شده در مقاله رسانه ها و جهت گیری افکار عمومی در تصمیم گیری عمومی ، نوشته محمد علی مختاری 

۳_ بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری397/06/15

   پنجشنبه 4 بهمن 13971 نظر »

خطر استحاله فرهنگی و معنوی در تداوم انقلاب اسلامی 

 

عادي شدن و استحاله انقلاب

 

رايج ترين آينده اي كه براي انقلاب اسلامي پيش بيني شده، از بين رفتن شور انقلابي و عادي شدن و روزمرگي و در نهايت، استحاله و برگشت انقلاب از اهداف و ارزش هاي خود است. همه انقلاب ها، در ابتدا شورآفرين و دگرگون كننده هستند. اما پس از اينكه وضعيت زندگي عادي شد و شور انقلابي فروكش كرد، به روزمرگي افتاده، بلكه به مرور به وضعيت قبل از انقلاب برمي گردند.

 

از سوي ديگر، معمولاً انقلاب ها در زمان وقوع و در زماني كه شور انقلابي حكم فرماست، داراي اهداف، شعارها و ارزش هاي آرماني و بلندي هستند، اما پس از استقرار و تثبيت، هم حاكمان و هم مردم نسبت به آن اهداف و ارزش ها سست و گاه دچار ترديد مي شوند. انقلابيون پس از استقرار و خروج از وضعيت انقلابي، با واقعيت هاي زندگي مواجه مي شوند و به نوعي عقلاني تر و واقعي تر فكر مي كنند.

 

در اين صورت، آرمان هاي خود را دور از دسترس مي بينند و اگر نسبت به آنها تشكيك نكنند، حداقل به تعديل آنها مي پردازند. اين مسئله يعني برگشت به ارزش هاي پيشين را كرين برينتن در كتاب معروف خود كالبد شكافي چهار انقلاب در قالب نظريه ترميدور بيان كرده است.

 

وي همچنين در كتاب از انقلاب مذهبي كرامول تا انقلاب سرخ لنين ظهور راديكاليسم اعتقادي و صدور انقلاب را مربوط به مرحله اول و فقط در مقطع زماني آغاز انقلاب، كه با هيجانات و شور فراوان همراه است، مي داند. اما پس از به انجام رسيدن انقلاب، انقلابيون به افراد عادي و معمولي تبديل مي شوند و انقلاب به سمت عادي شدن پيش مي رود (برينتون، 1362، ص 117-118؛ ر.ك: همان، 1370، ص 240-274).

در اين تغييرات، علاوه بر برخي روحيات بشري و جاذبه قدرت و ثروت، محدوديت امكانات و ساختارها و فشارهاي داخلي و بين المللي نيز تأثير زيادي دارد.

بر اين اساس، آينده انقلاب اسلامي نيز چنين به نظر مي رسد. به ويژه اينكه، انقلاب اسلامي ماهيت ايدئولوژيكي و آرمان خواهانه بيشتري نسبت به ديگر انقلاب ها دارد.۱

 

مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی

 

از دیگر اقدامات دشمنان انقلاب و اصولاً مهم ترین هدف آنان در استحاله فرهنگی، ضدیت با اسلام و مقابله با دین محوری می باشد.

 

آنها تمامی تلاش خود را به کار می برند تا به هر صورت ممکن، دین و ارزشهای مورد قبول امت اسلامی را منزوی کنند. در حقیقت این اقدام استکبار جهانی به سرکردگی آمریکایی ها و صهیونیست ها، نوعی عکس العمل آنها در برابر ناکامی ها و حقارت هایی است که در مقاطع مختلف، از ناحیه دین و تجلی آن در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، متحمل شده اند.

استعمارگران در قضیه تحریم استعمال تنباکو، قدرت و نفوذ فتوای چند کلمه ای مرحوم، حضرت آیةالله العظمی میرزای شیرازی (ره) را که از پشتوانه هزار و چند صد ساله دینی برخوردار بود، مشاهده کردند و با وجود آن قدرت، بیشتر به اندیشه مقابله با دین پرداختند.

در جریان مشروطیت نیز هنگامی که مردم مسلمان ایران به رهبری روحانیت قیام کردند، بار دیگر، استعمارگران قدرت لا یزال دین را در هدایت توده های مردم مشاهده نمودند.

دشمنان اسلام همواره در طول تاریخ معاصر این سرزمین، شاهد آن بوده اند که هر جا پرچم آزادگی و مبارزه با ظلم و استعمار برافراشته شده پشتوانه آن، قدرت دینی و ارزشهای دینی حاکم بر جامعه بوده است و علمدار این مبارزه نیز علمای اسلام بوده اند .

سرانجام در بزرگترین معجزه قرن یعنی شکل گیری، پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (قدس سره)، ابرقدرت ها بار دیگر هراس تاریخی از تجلی دین در عرصه های گوناگون را با تمام وجود احساس کردند. بنابراین مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی، یکی از بدیهی ترین راهکارهای آنان در مقابله با انقلاب اسلامی می باشد.

 

پاتریک کلاوسون رئیس تحقیقات مؤسسه سیاست های خاور نزدیک واشنگتن می گوید: جمهوری اسلامی یک خطر عقیدتی به حساب می آید که نمی توان آن را سبک شمرد.

 

بهزاد کریمی یکی از عناصر ضد انقلاب، در بیان ضدیت با ارزشهای دینی و نشانه گرفتن دین به عنوان یک هدف استراتژیک، می گوید: فقاهتی باید برود تا جامعه دوباره بر روال و مدار رشد و ترقی قرار بگیرد، در چارچوب فقه نمی شود رشد کرد.

بر همین اساس، بدون شک تمامی دشمنی آمریکایی ها، صهیونیست ها و کشورهای غربی با جمهوری اسلامی ایران، به خاطر محور قرار گرفتن دین در نظام اسلامی ایران می باشد و این همان نکته ای است که مقام معظم رهبری حضرت آیه الله العظمی خامنه ای تصریح فرمودند: عمده دشمنی آمریکا با ایران اسلامی به خاطر… تمسک به اسلام است .

هدف استکبار جهانی، در مواجهه با ایران اسلامی فقط اسلام است و هیچ مسأله ای دیگر در میان نیست.  والله که آمریکا از هیچ چیز ملت ایران به قدر مسلمان بودن و پایبندی به اسلام ناب محمدی (ص) ناراحت نیست.

 

اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری

 

پرورش روح انسان بدون محدود کردن شهوات امکان پذیر نیست؛ وقتی انسان شهواتش عنان گسیخته باشد، همانند بهایم و حیوانات می شود و در این صورت، رشد انسانی برای رسیدن به کمالات وجود نخواهد داشت و لذا دین، خصوصاً اسلام، برای ارضای شهوات ضابطه، قاعده، حدود و قیود تعیین کرده است.

 

بنا بر این یکی از راههای آسان و ساده مبارزه با نقش دین در یک جامعه عبارت است از، باز کردن راه عنان گسیختگی شهوات، یعنی همان کاری که انگلیسی ها در ادوار گذشته در ممالک اسلامی انجام دادند و جوانان را در عالم فساد و می گساری غرق کردند. همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی - در خاطرات خود که توسط وزارت مستعمرات انگلیس تهیه شده، راههای نابود سازی عوامل نیرومند مسلمانان را در بیست و سه بند خلاصه می کند و تأکید می کند که مطابق پیش بینی این رساله پس از یک قرن، نام اسلام از عرصه جهان برچیده خواهد شد و تنها اسمی از آن برجای می ماند که خلاصه بندهای آن که در سال 1710 میلادی تدوین شده است عبارتند از:

ترویج شرابخواری، قمار، فساد، شهوترانی، ترغیب به زیر پا نهادن دستورات اسلام و سرکشی از اوامر و نواهی آن، نفوذ در خانواده ها و تیره نمودن روابط بین فرزندان و والدین، به طوری که زیر بار تربیت و نصیحت والدین خود نروند و به سمت فرهنگ استعماری هدایت شوند و در نهایت جوانان را از حوزه نفوذ عقاید دینی خارج و ارتباطات آنان را با علما قطع نماید، ایجاد شک در وجوب عبادت و موارد دیگر.

 

حضرت آیه الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب در این خصوص می فرمایند: دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فساد و فحشا، سعی می کند جوان های ما را از دست ما بگیرد. کاری که از لحاظ فرهنگی دشمن می کند، نه تنها یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی، یک غارت فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است. امروز دشمن دارد این کار را با ما می کند.

 

و در فرازی دیگر می فرمایند:

اگر شما ملت و عناصر فرهنگی، خدای نخواسته بیدار نباشید، صدای فرو ریختن ارزشهای معنوی که ناشی از تهاجم پنهان و زیرکانه دشمن است، هنگامی در می آید که دیگر قابل علاج نیست. اینکه کسی بتواند جوانی را در اوج نیروی جوانی فاسد کند، کار مشکلی نیست، به خصوص اگر مفسدین تشکیلاتی هم داشته باشند و الان دشمن دارد این کار را می کند… جوان وقتی دچار شهوترانی می شود، ایمان خود را از دست می دهد. در اوایل کار حتی گریه می کند، اما به تدریج او را از راه به در می کنند. دشمنان بچه های مدرسه ای و بچه های دبیرستانی و حتی راهنمایی ما را همینطور فاسد می کنند.

 

در خبرنامه سازمان تبلیغات اسلامی چنین آمده است: رغبت زیادی که اخیراً برخی از دانش آموزان نسبت به جمع آوری تمبرهای زمان طاغوت از خود نشان داده اند و خرید و فروش آنها به قیمت گزاف در بوتیک ها و حتی بعضی میوه فروشی ها و دست فروشان، نمونه دیگری از تلاش برای احیاء فرهنگ منحط گذشته است.

دشمنان انقلاب اسلامی و مخالفین ارزشهای دینی با بهره گیری از ابزار و فن آوری تبلیغاتی و توسل به مدگرایی (مد مو، لباس، کفش و…)، سبک های موسیقی، ترویج و ترغیب به روابط دختر و پسر، الگو قرار دادن عناصر فاسد، مبتذل و غیر موجه ، توزیع و استعمال مواد مخدر، پخش عکس های مستهجن و زننده، انتشار کتب داستان و رمان های پوچ ، توزیع نوارها و دیسکت های مبتذل و… در نهایت با اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری قصد دارند مقابله جدی با دین و ارزشهای اسلامی داشته باشند که متأسفانه تا حدودی نیز موفق به این امر شده اند.

 

گلنوش خالقی از عناصر مخالف نظام در مصاحبه ای تحت عنوان “من از راه کوبنده موسیقی به مبارزه برخاسته ام” می گوید: برای من، تشکیل ارکستر یک قدم برای مبارزه است، میان خود و چریک مبارزی که اسلحه بدست دارد فرق نمی بینم، هر دو اسلحه داریم و آماده نبردیم، هدف اصلی مقاومت است، جنگ است، نه ارائه موسیقی عالی.

 

جالب توجه است که، نشریه دنیای سخن یکی از اشاعه دهندگان تفکرات و نظرات خانم گلنوش خالقی (که در خارج از کشور به سر می برد) می باشد.

 

 شکستن قداستها، و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی

 

یکی دیگر از تاکتیکهای مخالفین و معاندین حکومت دینی، شکستن قداستها و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی می باشد.

در این راستا یکی از عناصر ارتجاع روشنفکری در کتاب خود می نویسد: این تعریف که معصوم هیچ خطایی و گناهی نمی کند، با سیمای انبیاء در قرآن مغایر است.

نشریه سینما ورزش نیز ضمن توضیح داستان فیلم “راجا هندوستانی” (فیلمی که توأم با ابتذال است) زندگی بازیگران این فیلم را به زندگانی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) تشبیه می نماید.

همچنین تحریف، ارائه قرائتهای التقاطی و به اصطلاح عقلانی از اعتقادات مذهبی نیز یکی از دیگر روشهای مقابله با دین و حاکمیت ارزشهای دینی می باشد.

 

سرکرده نهضت به اصطلاح آزادی در جلسه این گروهک به مناسبت عاشورا اظهار می دارد: آنها (لشکریان یزید) هم مسلمان بودند، منتها مسلمانی احساسی و قضیه عاشورا هم از منظر خشونت مهم است، نه از باب مسائل سیاسی وی مدعی گردید: جنگیدن عبیدالله ابن زیاد با امام حسین (ع) بخاطر این بود که عبیدالله پول گرفته بود مسجد بسازد و برای همین با امام حسین (ع) جنگید.

 

به موازات این اقدام دشمنان نظام مقدس اسلامی، اکبر گنجی در مقاله ای با عنوان “خون به خون شستن محال آمد محال” ضمن القاء این موضوع که ریشه شکل گیری نهضت کربلا خشونت بوده، با برداشتی نسبی انگاری از این حماسه عظیم می نویسد: … خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه ای جز خشونت به بار نمی آورد.

وی با نادیده انگاشتن تقابل حق و باطل در این مقاله، مدعی می گردد اگر در جنگهای احد، خندق، بدر و صفین پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) کفار، مشرکین و منافقین را به هلاکت نمی رساندند، واقعه کربلا بوجود نمی آمد. ۲

 

نتیجه استحاله فرهنگی 

شما دیدید امریکا در مسأله‌ی انتخابات ما ناشرافتمندانه عمل کرد. حرکتی که در مقابل انتخابات و برای سوءاستفاده‌ی از انتخابات انجام دادند، خارج از همه‌ی قواعد انسانی و قواعد ارتباطات بین‌المللی بود؛ اما شکست خوردند. آنچه در ایران اتفاق افتاد، درست نقطه‌ی مقابل چیزی است که آنها میخواستند.

شکست بزرگتر امریکاییها در میدانی است که امروز آراسته‌اند؛ و آن عبارت است از تلاش برای استحاله‌ی نظام جمهوری اسلامی. آنها میخواهند با ابزارهای سیاسی، با ابزارهای فرهنگی و با دست‌نشاندگان فرهنگی و سیاسی، نظام اسلامی را از حقیقتش، از روحش و از هویت واقعیاش تهی کنند؛ و این هم شکست خواهد خورد؛ و این بزرگترین شکست امریکا از شما عزیزان مؤمنِ جوان در نیروهای بسیج است.۳ 

 

 

۱_ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره)

۲_ مرکز غدیر 

۳_Khomeini.ir

   یکشنبه 30 دی 1397نظر دهید »

ترس از چادر 

 

مرضیه هاشمی

 

یک رژیم از تو و از چادر تو ترسیدند. چه خوب که پای انقلاب خمینی(ره) هم طایفه ی سیه چهره های منور القلب نشسته اند.

فرزندان طایفه ی بلال حبشی و جَوْن بن حُوَی ها.

اصلا مگر می شود راهت راه رسول الله (ص) باشد و از هر طایفه ای در رکابت نباشند؟

 

آری در مکتب خمینی(ره) هم رنگ چهره مهم نبوده و نیست.

 

که این مکتب هم ادواردو آنیلی ِ بور را شیفته ی خود کرده است و هم ملانی فرانکلینِ سیه چهره را.

مهدی آنیلی و مرضیه هاشمی هر دو بعد تشرفشان به اسلام و تشیع،عزیزان این انقلابند و نظام آپارتاید جهان غربْ عقب مانده تر از فهم این مهم .

چه فهمی؟!

وقتی اینقدر زبون و بیچاره شده اند که زور بازویشان را با بستن غل و زنجیر به دست یک ((زن)) به رخ جهانیان می کشند.

داستانِ اسارت و غل و زنجیر خانم هاشمی همان اسارت بنی هاشم است و کینه ،کینه ی اسلام و باز مغلوب و شکست خورده، ابر قدرتی که از ((زن)) مسلمان و چادرش ترسید.

 

معصومه رمضانی

   جمعه 28 دی 13972 نظر »

نقش مردم در تداوم نظام جمهوری اسلامی ایران

 

حكومت ما از دور ركن و پايه اصلي تشكيل يافته است: پايه اسلامي و پايه جمهوري و يكي از هنرهاي بزرگ و اعجاب انگيز امام و انقلاب اسلامي و قانون اساسي ايران، تلفيق و تركيب اسلاميت نظام با جمهوريت آن مي باشد.

 

در عين وفاداري به اسلام، نقش مردم نيز حفظ شده است. در اينجا به بررسي ركن دوم حكومت يعني جمهوريت آن مي پردازيم. بي گمان حضور همه جانبه مردم در تمامي صحنه هاي انقلاب اسلامي در پاسداري از انقلاب اسلامي ايران و در دستاوردهاي آن نقش اساسي و مهمي داشته و دارد.

چنانچه اين حمايت هاي مستمر در حوادث پس از انقلاب در پيش از دو دهه اخير صورت نمي گرفت دچار تزلزل و ناپايداري مي گرديد.

در ميان شاخصه هايي كه نشانگر اين حضور همه جانبه مردم در لحظه لحظه گذر انقلاب از هنگام پيروزي آن است شاخصه هاي نقش مردم در پاسداري و تداوم انقلاب را اينگونه مي توان نام برد:

الف- شركت در انتخابات گوناگون

ب- مشاركت همه جانبه در صحنه هاي عمومي

ج- مبارزه با بحران هاي داخلي و مبارزه با ضد انقلاب

د- مبارزه با تهديدهاي خارجي اعم از تجاوزات و تحريم ها.

1-مردم با حضور خود در تمامي انتخابات مي توانند ثابت كنند كه كماكان حافظ همان انقلابي كه به وجود آوردند و براي آن جانها و خونها دادند، باشند و از آن دفاع مي كنند.

2-به واسطه مشاركت در همه عرصه هاي علمي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و حتي فراملي مي توانند ثابت كنند و تقويت كننده انقلاب باشند.

3- هر انقلابي كه در هر كشوري صورت مي گيرد به خودي خود هم موافق و هم مخالف دارد و موافقان كه خود به راه خود مي روند و اما مخالفان كه در هر لحظه دنبال اين هستند كه نشان دهند كه اين انقلاب از پايه و اساس دچار مشكل بوده و هست كه همان موافقان بايد با اعمالشان نشان دهند كه حرفهاي آنها بيهوده است و اينگونه كه آنها مي گويند، نيست.

در اين راه بايد به مبارزه با آنها پرداخته و جلوي اين بحرانها را بگيرند و اما مسئله آخر مقابله با تهديدهاي خارجي است، همانگونه كه معلوم است هر كشوري با موقعيت انقلابي كه در آن ايجاد مي شود و ساختارهاي قبلي در آن شكسته مي شود و علي الخصوص اگر آن انقلاب اسلامي نيز باشد، در عرصه بين المللي كشورها براي او در جبهه مخالف، صف آرايي مي كنند و مخالفت خودشان را با وضع موجود اعلام مي دارند و خواستار بر گرداندن وضع به حالت قبل هستند حال آنكه وظيفه مقابله با تهديداتي كه به وجود مي آيد با كيست؟

بايد گفت اين مردم هستند كه بايد در صحنه بودن خودشان را حفظ كنند و با حمايت هاي همه جانبه خود از دولت اثبات كنند كه خواستار سر بلندي كشورشان در مقابل با اين تهديدها و تجاوزات و تحريمها هستند.

 

نقش مردم در تداوم نظام 

   پنجشنبه 27 دی 1397نظر دهید »

راز ماندگاری انقلاب اسلامی

 

بر خلاف اغلب تحلیل‌ها، قدرت اقتصادی جمهوری اسلامی در افول نیست.

‏ دو روایت اصلی وجود دارد که فرض می‌کنند حکومت ایران بر اثر تحریم‌ها و یا تهدید جنگ در حال سقوط است. به نظر من هردو آن‌ها نادرست‌اند.

 

روایت اول ادعا می‌کند ایران بر اساس پول اداره می‌شود و اقتصاد کشور به لبه پرتگاه نزدیک می‌شود. این مکررا به عنوان استدلالی در حمایت از تحریم‌ها یا به عنوان مثالی از بی‌کفایتی حکومت ایران مطرح شده است.

ولی این روایت با حقایق جور در نمی‌آید. 

این استدلال که ایران از نظر اقتصادی منزوی شده هم درست نیست. 

منظورم این نیست که هیچ مشکل اقتصادی جدی‌ای در این کشور وجود ندارد. نه؛ ایران مشکلات زیادی دارد که طیفی از فساد گرفته تا ناکارآمدی ساختاری.

منظورم این است که ماجرای ایران یک روی دیگر هم دارد که به دلایل ایدئولوژیکی نادیده گرفته شده است.

نهایتا ایالات متحده و کمی کمتر اتحادیه اروپا در دوره‌ای از مشکلات اقتصادی حاد خود را از بازار ایران محروم می‌کنند.

 

عوامل «نرم» متعددی هستند که مایه ثبات نسبی اقتصاد ایران هستند. این کشور توانسته محیطی امن برای خلاقیت‌های فنی در منطقه فراهم کند که عمدتا به خاطر سرمایه‌گذاری سازمان‌یافته در یک زیرساخت کارآمد برای تحقیق و توسعه است.

 

 ایران برنامه دارد که تا سال ۲۰۱۹ اولین فضانوردش را به فضا بفرستد.

 

دومین روایت مسلط درباره این‌که حکومت ایران در معرض سقوط است، به‌شدت با روایت اول در هم تنیده است.

 

این روایت نیز سقوط قریب‌الوقوع جمهوری اسلامی را پیش‌بینی می‌کند. با این حال این نظر که حکومت ایران در حال سقوط است، از نظر ایدئولوژیک فرصت‌طلبانه و دور از واقعیت‌های سیاسی این کشور است. به نظر من، عوامل به‌هم‌وابسته متعددی وجود دارد که باعث می‌شود حکومت ایران دست‌کم در کوتاه‌مدت تا میان‌مدت نسبتا باثبات بماند:

 

- نظام سیاسی تک‌حزبی وجود ندارد که مخالفان را به‌کلی خفه کند.

-عدم پاسخگویی به افکار عمومی مطلق نیست.

- هیچ بخش نظامی و اطلاعاتی وجود ندارد که به شکل ایدئولوژیک به نظام پایبند نباشد.

- حکومت یک پایگاه متعهد در بخشی از مردم دارد که از آن حمایت می‌کنند و در کشور و حتی بین اپوزیسیون سرکوب‌شده هیچ تمایل واقعی به انقلاب وجود ندارد.

 

مهم‌تر این‌که این حکومت هیچ وابستگی بیش از اندازه‌ای به غرب ندارد که مانند آن‌چه برای حسنی مبارک در مصر و زین‌العابدین بن‌علی در تونس و شاه در ایران اتفاق افتاد، مایه بحران مشروعیتش شود.

و همچنین بله‌قربان‌گوی اسرائیل نیست.

 

تاکید همیشگی حکومت ایران بر «استقلال ملی» همچنان مایه جلب حمایت از جامعه ایران است.

 در واقع یک نگاه کلی ناشی از تحلیل‌های سطحی وجود دارد که به سیاست‌های مقطعی وابسته است. اگر تحلیل‌ها درباره یک کشور غلط باشد، نسخه‌هایی که برای آن کشور پیچیده می‌شود نیز لاجرم غلط می‌شوند. افغانستان و عراق مثال‌های خیلی خوبی از تاثیر فقدان شناخت دقیق از یک کشور بر شکست استراتژیک هستند.

 

 

تحلیل آرشین ادیب مقدم 


موضوعات: خواندنی ها, سیاسی
   سه شنبه 25 دی 1397نظر دهید »

تحول در مردم  / بصرت و آگاهی 

 

همین جور تحولی که ملت ما در ظرف مدت کمی پیدا کرد ؛ یک نحو تحول معجزه آسا که یک روز از پاسبان حساب می برد ، بازارهای بزرگ ما از پاسبان حساب می بردند ، یک روز هم از شخص اول مملکت حساب نبردند !

 

یک روز جرات نمی کردند که توی خانه هایشان اسم شاه را به ناگواری ببرند ، یک روز هم در خیابانها ریختند و گفتند مرگ بر این شاه ! اینچنین متحول شدند . کی این کار را کرد ؟ اسلام ، قوت ایمان . و الا انسان که نمی تواند این کار بکند . کار من و تو و اینها نیست . کار اسلام است . ۵۷/۱۲/۱۵

 

 

تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی ، تدوین محمد هاشمی تروجنی ، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ( ره) ، دفتر بیستم ، ص ۶۷۴

   سه شنبه 25 دی 13971 نظر »

نمازی که موجب قساوت قلب می شود 

 

امام خامنه ای : اگر عرفان های صحیح و ناب ، همچون عرفان مرحوم آقا شیخ محمد بهاری رضوان الله علیه به خوبی تبیین و معرفی شود ، دیگر جوانهای ما دنبال عرفان های دروغین نخواهند بود .

 

 در یکی از نوشته‌هایشان می‌گویند که دعا و ذکر و شاید نماز، وقتی بی‌توجه تکرار می‌شود، قساوت می‌آورد!

 

نماز می‌خوانیم، نمازِ مایه‌ی قساوت. چرا؟

چون در حال نماز حضور قلب نداریم، توجه نداریم. پس این نماز یا با توجه است، که مایه‌ی رقت و قرب و لطافت و صفاست؛ یا نمازِ بی‌توجه است، که آن وقت به گفته‌ی ایشان مایه‌ی قساوت قلب است.

 

۱۳۸۷/۰۸/۱۵ بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران حج

   دوشنبه 24 دی 1397نظر دهید »

شما کی سیر می شوید؟!

 

روزی به یکی از همسران حضرت رسول (ص) بهتان ناروایی زدند._رجوع کنید به تفسیر آیه ی دوازده سوره نور._ تا رفع تهمت و اثبات بی گناهی ایشان، مرد و زن مسلمان در دلشان شک و تردید ایجاد شد.آیه آمد شما نباید بر خویشتن خویش ظن بد می بردید و باید گمان خیر بر نفس خویش می زدید!!!

خداوند آن زن را جزئی از خود مردم خواند.از نفسشان. چرا؟! خب معلوم است . هر عضوْ از جامعه ی مسلمین پاره های تن همند.حُسن یکی حُسن همه و عیب یکی عیب همه است.

کدام یک از ما راضی می شویم به فرضِ بدی فرزندمان،آن را جار بزنیم یا گناه پدرمان را اگر خطایی کرده باشد؟! هیچ کدام.

آبروی خانوادگی مان گرانبهاتر از آن است که بخواهیم اگر عیوبی هم هست آن را در بوق و کرنا کنیم.

 

در فرهنگ قرآنی ما تک تک مردم جامعه این گونه باید باشند نسبت هم. لا تَلْمِزوا أَنْفُسَکُم، هم یعنی به خودتان نیش زبان نزنید.خودتان را مسخره نکنید. دیگر لابد نیازی به توضیح نیست که کسی خودش را مسخره نمی کند و منظور آیه ی یازده سوره حجرات این است که تمسخر دیگری تمسخر خویشتن است.

 

آقای زیبا کلام! شما جان و نفس ایران و ایرانی نبوده و نیستید.

 

شما حتی ایرانی نیستید .

ایرانی بودن که به شناسنامه نیست.

بپذیر ؛ که اگر مردم ایران نفس و جان شما بودند در مقابل دوربین ضد انقلابْ لالمونی نمی گرفتی تا مجری دلقکش هر چه دلش می خواهد به زبان بیاورد.

لالمونی نمی گرفتی از بیان پیشرفت های سرزمینت . از بیان خوبی هایی که به واسطه ی چهل سال انقلاب نصیب کشورت شد.

اصلا چه پیشرفتی بالاتر از این همه آزادی؟!

پیشرفت از این بالاتر که آزادانه ضد کشور و نظامت حرف بزنی و عوض تودهنی خوردن، حقوق جانانه ای هم بگیری؟!

برای برشمردن عیوب این نظام همین بس که حقوق های کلانش را صرف کسانی چون شما می کند که علیه خود نظام حرف بزنی.

حقوق حلال هم اگر می گیرد همان مجری دلقک می گیرد.

نوش جانش؛ که روی خط اربابش راه می رود .

آقای زیبا کلام! طویله ضد انقلاب؟!

توبره پهلوی و آخور اسرائیل ؟!

لطفا بفرمایید شما چقدر شکم دارید که سفره ی نظام با همه ی وسعتش سیرتان نمی کند؟!

سرپل ذهابش را کاری نداریم.

 

م.رمضانی

   شنبه 22 دی 1397نظر دهید »

یا زینب سلام الله

 

گفتم از کوه بگویم قدمم می‌لرزد

از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد

 

هیبت نام تو یک عمر تکانم داده‌ست

رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده‌ست

 

پی نبردیم به یکتایی نامت زینب

کار ما نیست شناسایی نامت زینب

 

من در ادراک شکوه تو سرم می‌سوزد

جبرئیلم همۀ بال و پرم می‌سوزد

 

من در اعماق خیالم… چه بگویم از تو

من در این مرحله لالم چه بگویم از تو

 

چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است

هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است

 

چه بگویم که خداوند روایتگر توست

تار و پود همه افلاک نخ معجر توست

 

روبروی تو که قرآن خدا وا می‌شد

لب آیات به تفسیر شما وا می‌شد

 

آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند

تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند

 

چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد

باز تکرار همان سورۀ «اَعطینا» شد

 

عشق عالم به تو از شوق مکرر می‌گفت

به گمانم به تو آرام پیمبر می‌گفت:

 

بی‌تو دنیای من از شور و شرر خالی بود

جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود

 

سیدحمیدرضا برقعی

   جمعه 21 دی 1397نظر دهید »

یا زینب سلام الله

 

گفتم از کوه بگویم قدمم می‌لرزد

از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد

 

هیبت نام تو یک عمر تکانم داده‌ست

رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده‌ست

 

پی نبردیم به یکتایی نامت زینب

کار ما نیست شناسایی نامت زینب

 

من در ادراک شکوه تو سرم می‌سوزد

جبرئیلم همۀ بال و پرم می‌سوزد

 

من در اعماق خیالم… چه بگویم از تو

من در این مرحله لالم چه بگویم از تو

 

چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است

هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است

 

چه بگویم که خداوند روایتگر توست

تار و پود همه افلاک نخ معجر توست

 

روبروی تو که قرآن خدا وا می‌شد

لب آیات به تفسیر شما وا می‌شد

 

آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند

تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند

 

چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد

باز تکرار همان سورۀ «اَعطینا» شد

 

عشق عالم به تو از شوق مکرر می‌گفت

به گمانم به تو آرام پیمبر می‌گفت:

 

بی‌تو دنیای من از شور و شرر خالی بود

جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود

 

سیدحمیدرضا برقعی

   جمعه 21 دی 1397نظر دهید »

1 ... 50 51 52 ...53 ... 55 ...57 ...58 59 60 ... 254

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 373
  • دیروز: 2477
  • 7 روز قبل: 26847
  • 1 ماه قبل: 57289
  • کل بازدیدها: 1310440
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 26
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 41
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 29
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1