اول روز آفریده شده است یا شب ؟
روزی امام رضا علیه السلام در مجلس مامون حضور یافت ، « ذوالریاستین» ( وزیر عالم و شیعی مذهب مامون) نیز حضور داشت ، سخن از شب و روز به میان آمد که کدام یک نخست آفریده شده است ؟ ذوالریاستین مسئله را از امام پرسید . حضرت فرمود : از کتاب خدا پاسخ گویم یا طبق محاسبات نجومی خودت ؟
گفت : اول از حساب نجوم
فرمود : مگر شما نمی گویید که « طالع »۱ دنیا برج سلطان است ، و ستاره ها در « شرف » ( بالاترین درجه ارتفاع مقابل هبوط ) بودند ؟
گفت : چرا .
فرمود : بنابراین ستاره زحل در برج میزان بوده ، مشتری در سرطان ، مریخ در جدی ، زهره در حوت ، ماه در ثور ، و خورشید در وسط آسمان در برج حمل ، و این قهرا جز روز نخواهد بود .
گفت : آری چنین است .
فرمود : اما دلیل از کتاب خدا این آیه است « لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لاالیل سابق النهار ؛ نه خورشید را سزد که به ماه رسد ، نه شب را که پیش از روز باشد . سوره یس آیه ۴۰ »
یعنی روز پیش از شب بوده است .۲
۱_ ( طالع در اصطلاح نجوم جزع از منطقه البروج است که بر افق شرقی است حین ولادت مولود یا سوال سای . فرهنگ فارسی معین )
۲_ تحت العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، نشر بین الملل، روایات امام رضا علیه السلام، ص ۹۸۱
دعا برای مرزبانان
روزی آقای قرائتی می گفتند: بعد عاشورا خیلی از آنهایی که آمده بودند برای غارت، برای جنایت، برای کشتن نوه ی پیغمبرشان ،مرزبان شدند و سالها بعد امام سجاد(ع) مرزبانان را دعا کرد .همه اشان را .حتی آنهایی را که روزی در زمره ی شقی ترین خلایق بودند.
امروز بعد خبر جانگداز شهادت یازده تن از همین مرزبانان فراز بیست و هفتم از صحیفه سجادیه را خواندم ،رسیدم به این جمله:اللهم اقلم عنهم اظفارهم. خدایا ناخن دشمن را کوتاه کن از زدن حتی ناخنکی بر مرزبانان ما.
دعا در حق مرزبان به راستی به جاست که : شادی و بگو و بخند و کلا خوشبختی شروعشان از مرز است.
اصلا شروع همه ی خوشبختی های عالم از کنار مرزهای امن است. فقط کاش این خوشبختی و آرامش برای همه بود .حتی برای مادر و فرزند و همسر مرزبانان ، حتی برای لبهاشان و حتی تر برای چشمهاشان.
شادی روح همه ی شهدای مرزبان صلوات
شهادت مرزبانان برای امنیت ایران اسلامی
در پی حمله شب گذشته اشرار و تروریست های ضد انقلاب به پاسگاه مرکزی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) نیروی زمینی سپاه در روستای دری واقع در منطقه مریوان استان کردستان، قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) در اطلاعیهای اعلام کرد: در حمله شب گذشته (جمعه 29/4/97) اشرار و تروریست های ضد انقلاب و وابسته به استکبار جهانی به پاسگاه مرزی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) نیروی زمینی سپاه واقع در روستای دری منطقه مریوان در استان کردستان و متعاقباً انفجار زاغه مهمات، تعداد 10 تن از رزمندگان اسلام به شهادت رسیدند.
این اطلاعیه افزوده است: در این درگیری تعدادی از تروریستها به هلاکت رسیدند و تعدادی نیز زخمی و متواری شدند. گروهک های تروریستی و ضد انقلاب و حامیان آنان که فاقد هرگونه پایگاهی نزد ملت ایران به ویژه مردم فهیم و انقلابی کردستان هستند، در انتظار انتقام سخت و مهلک رزمندگان شجاع و فداکار اسلام نسبت به این جنایت باشند.
پ ن : گاهی وقتها فکر می کنم کاش هیچ عزیز انقلابی دیگری خونش را برای امنیت ندهد تا کمی امنیت نداشته باشیم ..
تا کمتر غر بزنیم و ایراد بگیریم ..
تا کمتر نداشته هایمان را با هم تکرار کنیم و اینقدر سیاه بینی را در ذهن یکدیگر تزریق کنیم …
تا کمتر خود زنی کنیم و خود و کشورمان را حقیرتر از هر جای دیگر ببینیم …
با خودم می گویم آیا اجازه می دهم پسرکم برود و شهید شود بعد جای پای عده ای شکم سیر ِِ دنیا طلب را روی خونش ببینم …
نه! بهتر است کمتر خبر ناگوار ، آن هم از جنس شهد شیرین شهادت غیور مردان ایران دوست را بشنویم تا اشباح الرجال و لجاره های معاند هم کمی روی ناامنی را ببینند و با درد یمنی ها ، فلسطینی ها و .. آشنا شوند …
بس است این همه ندیدن امنیت …
بس است این همه ندیدن نعمت ها …
بس است این همه داشته های دیگران را بزک کردن و بزرگ کردن …
بس است ..
دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در نشستی که با دعوت ایشان از رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت برگزار شد، با تأکید بر توانایی کشور برای عبور از مشکلات اقتصادی با برخورداری از روحیهی انقلابی و مجاهدت، کار و تلاش شبانهروزیِ مسئولان و همکاری و همراهی آحاد مردم، شرایط و الزامات استمرار پیشرفت و حرکت پرشتاب به سمت اهداف را بیان کردند.
حضرت آیتالله خامنهای در این جلسه، شرط اصلی موفقیت در همهی عرصهها را برخورداری از «روحیهی قوی، انگیزه، شجاعت و عزم راسخ» دانستند و افزودند: همهی مدیران دولتی باید در مقابل مشکلات با تحرک بیشتر و با احساس مسئولیت مضاعف عمل کنند.
رهبر انقلاب اسلامی، تیم اقتصادی دولت را میاندار و محور اصلی کار و تحرک در کشور خواندند و همهی دستگاهها را به هماهنگی با آن فراخواندند.
ایشان شرط دیگر غلبه بر تنگناها را ارسال تصویری مقتدر از دولت برشمردند و افزودند: تصویر دولت در چشم مردم باید تصویری توانا، کارآمد و تلاشگر باشد، زیرا نفس تلاشگری برای مردم جذاب و امیدوارکننده است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین صداوسیما و دستگاههای تبلیغاتی را به انتقال تصویر درست از اقدامات دولت توصیه کردند و افزودند: البته بیان انتقادهای منطقی اشکالی ندارد، ضمن اینکه بخش عمدهای از تصویرسازی درست از دولت وابسته به عملکرد مسئولان است، یعنی مسئولان باید به میان مردم، کارگران و صنایع بروند و از نزدیک با آنها ارتباط برقرار کنند.
حضرت آیتالله خامنهای با مقتدرانه توصیف کردن مواضع رئیسجمهور کشورمان در اروپا افزودند: نشان دادن اقتدار در مقابل بیگانگان بهویژه آمریکاییها امری لازم است و این کار باید بهنگام، صریح و قاطع انجام شود.
«دنبال کردن جدی کارها با استفاده از امکانات و تواناییهای کشور» سفارش دیگر رهبر انقلاب اسلامی به مسئولان بود. ایشان افزودند: البته طرفهای اروپایی موظفند تضمینهای لازم را درخصوص برجام بدهند اما نباید اقتصاد کشور به این موضوع گره زده و معطل آن شود.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر «لزوم گسترش روزافزون دیپلماسی و ارتباطات خارجی»، افزودند: بهجز موارد معدودی همچون آمریکا، روابط کشور با شرق و غرب باید هرچه بیشتر تقویت شود و تحرک عملیاتی و هدفمند دیپلماسی افزایش یابد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به بیان چند توصیه و راهکار برای حل مشکلات اقتصادی پرداختند.
ایشان تهیهی «نقشهی راه اقتصادِ باثبات» را لازم دانستند و افزودند: اگر نقشهی راه اقتصاد تهیه شود، مردم و فعالان اقتصادی تکلیف خود را خواهند دانست و با احساس ثبات و آرامش به کمک دولت خواهند شتافت.
«تقویت بخش خصوصی» و «ضرورت برخورد قاطع با متخلفان» دو توصیهی دیگر حضرت آیتالله خامنهای بود.
ایشان در همین زمینه به نمونههایی از تخلفات برخی دستگاهها و افراد در مسائل اخیر سکه اشاره و تأکید کردند: باید با متخلفان در هر سطحی که هستند برخورد شود.
رهبر انقلاب اسلامی دستور روز گذشتهی رئیسجمهور برای برخورد با تخلفات در واردات خودرو را خوب خواندند و افزودند: البته این دستورها باید پیگیری شود تا به نتیجهی مطلوب برسد.
ایشان «اشراف و اعمال قدرت دولت بر مبادلات مالی برای جلوگیری از عملیات مخرب نظیر قاچاق و پولشویی» را ضروری دانستند و با اشاره به برخی تخلفات انجامشده در استفاده از ارز دولتی گفتند: باید با سامانههای مربوط و یا مقررات قانونی جلوی چنین تخلفات آشکاری گرفته شود.
«جدی گرفتن سیاستهای اقتصاد مقاومتی»، «اقدام بهنگام و علاج واقعه قبل از وقوع» و «مبارزهی واقعی با فساد» محورهای بعدی مورد تأکید رهبر انقلاب اسلامی در این نشست بود.
ایشان با تأکید بر اینکه در مبارزه با مفاسد ابتدا باید با فساد و عنصر متخلف برخورد و سپس بهطور شفاف اطلاعرسانی شود، گفتند: البته مسئلهی برخورد با مفاسد در وهلهی اول به عهدهی مسئولان دستگاهها است و پس از آن باید موضوع به قوهی قضائیه واگذار شود.
حضرت آیتالله خامنهای، «حرف زدنِ رودرروی مسئولان با مردم و بیان شرایط» را لازم دانستند و خاطرنشان کردند: مشکلات را با مردم در میان بگذارید و ضمن ارائهی اقدامات خود، نقشهی دشمن را برای آنها تبیین کنید.
ایشان در پایان گفتند: جداً معتقدم دولت به شرط انجام اقداماتِ لازم، خواهد توانست بر مشکلات فائق آید و توطئههای آمریکا را ناکام بگذارد.
راه های ساده برای شستن و سم زدایی میوه ها
چگونه میوه ها را بشویم تا سم از آنها خارج شود ؟
حجاب
حجاب حریمی میان زنان و مردان نامحرم است و سبب فروکش کردن غریزه جنسی می شود.
حجاب بیانگر وقار و افتخار یک زن است .
حجاب،بوی خوش عفاف و پاکدامنی است .
حجاب تلالو شبنم بر چهره است زن،این موجود ظریف،مظهر جمال خلقت است .
حجاب نوعی ارزش و احترام برای زنان به دنبال می آورد تا نامحرمان هوسران، آنها را با دیده حیوانی ننگرند
دانلود تلخیص کتاب مسئله حجاب نوشته شهید مرتضی مطهری
حریم عفاف
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ۞ لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا .
ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آنها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است. البته (بعد از این) اگر منافقان و آنان که در دلهاشان مرض (و ناپاکی) است و هم آنها که در مدینه (بر ضد اسلام) تبلیغات سوء میکنند (و دل اهل ایمان را مضطرب و هراسان میسازند) دست (از این زشتی و بدکاری) نکشند ما هم تو را بر (قتال) آنها بر انگیزیم (و بر جان و مال آنها مسلط گردانیم) که از آن پس جز اندک زمانی در مدینه در جوار تو زیست نتوانند کرد.
نکته ها
«جلابيب» جمع «جلباب»، به معناى مقنعهاى است كه سر و گردن را بپوشاند،. و يا پارچه بلندى كه تمام بدن و سر و گردن را مىپوشاند. در آيات گذشته سخن از اذيّت و آزار مؤمنان به دست منافقان بود.
اين آيه مىفرمايد: براى آنكه زنان مؤمن مورد آزار افراد هرزه قرار نگيرند، به گونهاى خود را بپوشانند كه زمينهاى براى بىحرمتى آنان فراهم نشود. بر اساس اين آيه، نوعى روسرى مورد استفادهى زنان آن زمان بوده، ليكن زنان در پوشاندن خود از نامحرم دقّت نمىكردهاند. لذا سفارش اين آيه، نزديك كردن جِلباب به خود «مرجفون» از «ارجاف»، به كسانى گفته مىشود كه با شايعهسازى، در جامعهى اسلامى دلهره ايجاد مىكنند.
كسانى كه به جبهه نمىرفتند، امّا در شهر شايعه مىكردند كه مسلمانان شكست خوردند و كفّار پيروز شدند يا پيامبر اسلام شهيد شد، آنان با اين اقدام زشت سبب نگرانى مردم مىشدند. «لَنُغْرِيَنَّكَ» از «اغراء» به معناى چسباندن و كنايه از تسلّط همه جانبه است.
اين آيه را اگر در ادامه آيه قبل ببينيم، مراد آن است كه منافقان و بيماردلان مدينه مزاحم زنان مؤمن بودند كه خداوند در آيه قبل به زنان دستور پوشش كامل داد و در اين آيه به اين بيماردلان هشدار مىدهد و ممكن است اين آيه مستقل باشد، و مراد اين باشد كه با توطئهگرانى كه با جنگ سرد و شايعهسازى، ايجاد دلهره مىكنند برخورد كرده و آنها را قلع و قمع نماييد.
با آن كه تندترين تهديدها در اين آيه آمده و جامعهى اسلامى همواره بزرگترين ضربهها را از شايعه سازان خورده است، امّا متأسفانه در كتب فقهى كمتر به اين موضوع توجّه شده و حتّى يكى از مجتهدان كه سالها قاضى بود مىگفت: من 54 كتاب فقهى را گشتم و تحت عنوان «ارجاف» بابى را نيافتم.
جملهى آخر اين آيه لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ … را دو گونه مىتوان معنا كرد:
الف: چنان تو را بر آنان مىشورانيم كه همگى قلع و قمع شوند و جز مدّت كمى نتوانند در كنار تو بمانند.
ب: چنان آنان را تار و مار مىكنيم كه جز تعداد كمى از آنان در مجاورت تو باقى نمانند.
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
آقایان، به ساز چه کسی میرقصند؟!
چند روزی از جریان برخورد با مائده هژبری می گذرد، تحلیل ها و عکس العمل های متفاوتی تا کنون در فضای مجازی منتشر شده است، نسبت به این اتفاق، چند نکته قابل تأمل است:
اولا اینکه گناه و هر عملی که موجب ترویج فحشاء و بی بند و باری شود از نظر عقل و دین محکوم است و باید زمینه ترویج و اشاعه آن توسط حکومت اسلامی برچیده شود!
ثانیا اینکه طبق سیره اهلبیت علیهم السلام و معارف اسلامی نباید یک فرد خاطی را به صِرف اینکه یک خطا ولو خطای بزرگی انجام داده، در انظار عمومی رسوا کرد و زمینه را برای انحراف بیشتر و عمیق تر آن فراهم کرد! یک فردی که اعتراف کرده که هیچ برنامه سازماندهی شده ای نداشته و این اقدام او یک خطای فردی بوده باید از طرف نظام اسلامی هدایت و جهت داده شود تا به خطای خود پی ببرد نه اینکه با او رفتاری شود که از دین و نظام اسلامی دلزده شده و مسیر هدایت او ناهموار شود!
ثالثا اینکه اگر بنابر برخورد با چنین اقدامات و عاملان آنها باشد، باندهای فساد و فحشاء و فسادهای زیرزمینی سازمان یافته که دختران معصوم این سرزمین را به فساد کشیده اند، در اولویتند نه اینکه باندهای فساد به راحتی دختران معصوم و اغفال شده کشور را به مقصد کشورهای خلیج نشین ترانزیت کنند و اتفاق خاصی نیفتد؟!
رابعا اینکه برخی دوستان، در مقام مقایسه بین خطای یک دختر، با اختلاس های کلان و خطاهای راهبردی سیاسی امنیتی برخی مسئولین و وابستگان آنها برآمده و اینچنین وانمود کرده اند که انتشار فیلم رقص یک دختر در فضای مجازی دارای اهمیت نیست در حالیکه هر دو خطا در جای خود و به اندازه خود، اشتباه بوده و باید مانع رشد آنها شد!
خامسا اینکه چرا برخورد با مائده هژبری با این سرعت انجام می شود و بدون فوت وقت، اعترافات او در رسانه ملی پخش می شود در حالیکه مفسدین اقتصادی، سیاسی و امنیتی در یک حاشیه امن در جامعه زندگی کرده و حتی مراجع ذیربط حاضر به بی آبرو کردن آنها نمی شوند درحالیکه متعرض به بیت المال باید در جامعه بی آبرو شود؟! اگر یک شخصی تا این حد در مجازاتش سختگیری می شود و به سرعت در رسانه ملی رسوا می شود چرا وابستگان برخی مسئولین درجه یک اجرائی کشور دارای ساحل امنی هستند که هر غلط امنیتی و اقتصادی که بخواهند رقم می زنند؟ چرا مهدی هاشمی که سالها به کشور و مردم خود خیانت کرده و سرمایه هنگفت دست و پا کرده باید نام او با علائم اختصاری منتشر شود و به کمترین مجازات محکوم شود و حتی بعد از قطعی شدن حکم، همچنان به راحتی در هر مجلسی که اراده کند حضور دارد، از این مصادیق در کشور ما بسیار است که با نام «ب.ز»، «ح.ف»، «م.ج»، و… معرفی می شوند که نکند آبروی آنها خدشه دار شده و دوباره نتوانند اختلاس دیگری رقم بزنند؟!
سادسا چرا مسئولین ذیربط دقت نمیکنند که شاید جریان مائده هژبری یک بازی باشد در جهت سرپوش گذاشتن روی همه اشتباهاتی که برخی مسئولین عامل آنها هستند ولی ملت در حال پس دادن تاوان آن اشتباهاتند!؟ در زمانیکه برجام اروپائی مرگش قطعی شده و هیچکدام از شرایط رهبری نسبت به حفظ برجام محقق نشده، در زمانیکه سفر اروپائی دکتر روحانی نتوانسته برجام معیوب را نجات دهد؟! در زمانیکه هلند سفرای ایران را اخراج میکند؛ در زمانیکه از امر رهبر معظم انقلاب مبنی بر فراهم کردن شرایط رسیدن به ۱۹۰ هزار سو بیش از یکماه می گذرد ولی خبری نیست؟!
در زمانیکه دولت، بازطراحی رآکتور اراک را به دشمن کینه توز و حیله گر ملت ایران یعنی انگلیس واگذار میکند؟!
آیا جا ندارد که مسئولین کیاست و بصیرت بیشتری به خرج داده و بی جهت زمینه به محاق رفتن مشکلات کشور را فراهم نکنند؟
چرا مسئولین باید به جای پرداختن به مشکلات اصلی کشور، به مسائل فرعی و دست چندم بپردازند؟!
و به این سادگی برای نظام اسلامی هزینه درست کنند؛ حاشیه سازی برای نظامی که خون هزاران جوان از بهترین جوانان زمانه پای آن هزینه شده، عقوبت سنگینی خواهد داشت!
مسئولین محترم باید توجه داشته باشند که اگر با یک خاطی در عرصه فرهنگی برخورد قاطع میکنند باید تمامی مفسدین اقتصادی و امنیتی را به سرعت و با شدیدترین نوع مجازات، آن هم در انظار عمومی به سزای اعمالشان برسانند، در نظامی که مائده هژبری ها ساحل امن نداشته باشند [که حق نیز همین است] اما برخی مسئولین متخلف و وابستگان آنها، دلالان اقتصادی، قاچاقچیان کلان، اخلال گران اجتماعی و سیاسی ساحل امن داشته باشند، این سؤال مهم برای عموم مردم پیش خواهد آمد که یا مسئولین، اسلام و عدالت علوی را خوب فهم نکرده اند یا اینکه جرأت اقدام ندارند و یا اینکه بستگان آنها در فسادهای کلان نقش دارند و إلا وضع کشور ما در مسائل ذکر شده نباید بحرانی باشد،آقایان مسئول به ساز چه کسی میرقصند؟!
حمید قدیری
روحی که خدا ائمه را به آن استوار می سازد
ابوبصر می گوید : از امام صادق علیه السلام راجع به قول خدای عزوجل « وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي » پرسیدم . فرمود : آن مخلوقی است بزرگتر از جبرئیل و میکائیل که همراه رسول خدا صلی الله و علیه و آله و همراه ائمه است و آن از عالم ملکوت است .
شرح ؛ درباره روحی که در این آیه مورد سوال واقع شده است اختلاف است ، یک قول این است که یهود در کتاب تورات خود دیده بودند که از پیغمبر صلی الله درباره هر چه بپرسد جواب بگوید ، ولی درباره روح که سوال کنند جواب نگوید ، لذا آنها به قریش گفتند : شما از محمد صلی الله درباره روح بپرسید ، اگر جواب صریح داد بدانید که او پیغمبر نیست و اگر به خدا واگذار کرد او پیغمبر است .
اصول کافی ، کلینی رازی ، ترجمه سید جواد مصطفوی ، انتشارات علمیه اسلامی ، جد۲ ، ص۱۹
داستان کمک امام زمان (عج) به فردی تازه مسلمان
حجت الاسلام اعتمادیان نقل می کنند : در ایامی که به انگلستان جهت تبلیغ رفته بودم ،یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد، با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (علیهالسلام) برپاست، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) هستند.
در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (علیهالسلام) فعالیت میکردند، شد و وقتی از حال آنها جویا شد، متوجه شد که آن دو مسیحی بودهاند و مسلمان شدهاند و هر دو پزشک هستند.
مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان. برایش جالب بود که در انگلستان، برخی از مردم این طور عاشق اهل بیت (علیهالسلام) باشند و مخصوصاً دو پزشک مسیحی، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (علیهالسلام) نوکری کنند.
کمی نزدیکتر رفت، با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست؟
او گفت: «درست است، شاید عادی نباشد، اما من دلم ربوده شده، عاشق شدم و این شور و حال هم که میبینی به خاطر محبت قلبی من است.» از او پرسید: «دلربای تو کیست؟ چه عشقی و چه محبتی!؟»
پاسخ داد: «من وقتی مسلمان شدم، همه چیز این دین را پذیرفتم، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و میدانستم بیجهت به دین دیگری رو نمیآورد.
نماز و روزه و تمام برنامهها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم. فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه میکردم دلم آرام نمیگرفت و آن مسئله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر میکردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جوانی ظهور کند و اصلاً پیر نشود.
در همین سرگردانی به سر میبردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم. شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوهترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.
وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم. تمام وجودم میلرزید و بیاختیار اشک میریختم و گریه میکردم. روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند.
ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کردهام، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو میبرد، حیران و سرگردان، کسی هم زبانم را نمیفهمید، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن میدیدم، با سرعت به طرف آنها میرفتم، ولی وقتی نزدیک میشدم متوجه میشدم که اشتباه کردهام.
خیلی خسته شدم، واقعاً نمیدانستم چه کنم. دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن، گفتم خدایا خودت به فریادم برس! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من میآید.
جمعیت را کنار زد و به من رسید. چهرهاش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم. وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت: «راه را گم کرده ای؟ بیا تا من قافلهات را به تو نشان دهم.»
او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن» را دیدم! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است. از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت : «به شوهرت سلام مرا برسان».
من بی اختیار پرسیدم: «بگویم چه کسی سلام رسانده؟» او گفت : «بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی! من همانم که تو سرگشته او شده ای!» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم و هر چه جستجو کردم، پیدایش نکردم.
آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کردهام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد. از آن سال به بعد ایام محرم، روز عرفه، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که میرسید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را میکنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست.»
تمنای وصال ، حسن محمودی ، نشر همای غدیر ، ص ۱۰۷
<< 1 ... 61 62 63 ...64 ...65 66 67 ...68 ...69 70 71 ... 254 >>