
دستور العمل عارف بزرگ نخودکی جهت رسیدن به ثروت عظیم ورسیدن به مقام به دست آوردن اعتبار بسیار
ماجرا به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان اینگونه نقل میشود که :
در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه میشوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان میگوید با شما سخنی دارم.
حاج حسنعلی نخودکی میگوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما میآیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی میآید و میگوید چه کار دارید؟ امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیهالسلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند: اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و دشت را طلا کردید آیا قول میدهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟
امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان میبارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمیتوانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید رو به ایشان کرد و فرمود: حالا که نمیتوانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد میدهم و آن این که:
بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» میخوانی.
و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را میگویی.
و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را میخوانی.
و بعد سه بار صلوات میگویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد
و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا؛ (سوره طلاق آیه 2 و 3) را میخوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.
معاونت تهذیب حوزه
3 نظر » 
تأثير شب و روز جمعه بر دعا

در روايات ما شبِ جمعه و روز جمعه را از نظر اثرگذاري شان بر روي دعا به طور خاص مطرح مي کنند. روايات در اين زمينه بسيار است.
در باب شب جمعه ما روايات متعددي داريم ؛يک روايت از پيغمبر اکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است که حضرت فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُنْزِلُ مَلَكاً إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا كُلَّ لَيْلَةٍ فِي الثُّلُثِ الْأَخِيرِ»؛ خداوند در هر شب، در ثلث آخر شب، فرشته اي را به آسمان دنيا فرو مي فرستد؛«وَ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ فِي أَوَّلِ اللَّيْلِ»؛ شب جمعه هم که مي شود از اوّل شب مي فرستد؛«فَيَأْمُرُهُ فَيُنَادِي»، به او فرمان مي دهد، پس او ندا مي کند. حالا نداهايش چيست؟
«هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِيَهُ»؛ آيا درخواست کننده اي هست که من درخواستش را اجابت کنم؟
«هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ»؛ آيا توبه کننده اي هست که توبه اش را بپذيرم؟
«هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ»؛ آيا کسي هست که طلب آمرزش کند و او را بيامرزم؟
«يَا طَالِبَ الْخَيْرِ أَقْبِلْ»؛ اي کسي که طالب خوبي ها هستي، روي بياور؛
«يَا طَالِبَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ اي کسي که ـ نعوذبالله ـ به سمت شرّ داري مي روي، دست بردار.
«فَلَا يَزَالُ يُنَادِي بِهَذَا إِلَى أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ»؛ اين فرشته آن قدر ندا مي کند تا سپيده دم بدمد.
«فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ عَادَ إِلَى مَحَلِّهِ مِنْ مَلَكُوتِ السَّمَاءِ».
وقتي که فجر طالع مي شود، برمي گردد به همان محلّ خودش که ملکوت آسمان است.
روايت ديگر، روايتي است که ابوبصير از امام باقر (عليه السلام) نقل مي کند. تفاوت دو روايت را خوب دقت کنيد؛ آن روايت اوّل اين بود که خدا يک فرشته را مي فرستد که ندا کند؛ امّا در روايت دوم مي فرمايد خودِ خدا ندا مي کند. حضرت مي فرمايد:
«إنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيُنَادِي كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ إِلَى آخِرِهِ»، خداي متعال هر شب جمعه از سر شب تا آخر شب، از بالاي عرش ندا مي دهد: «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِيبَهُ»؛ آيا بنده اي هست که مرا بخواند و از من براي آخرت و دنيايش درخواست کند، تا قبل از آنکه فجر طالع شود که جوابش را بدهم؟
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَتُوبُ إِلَيَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ»؛ آيا بنده مؤمني هست که قبل از طلوع فجر از گناهانش توبه کند تا من توبه او را بپذيرم؟
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَسْأَلَنِي الزِّيَادَةَ فِي رِزْقِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَزِيدَهُ وَ أُوَسِّعَ عَلَيْهِ»؛ آيا بنده مؤمني هست که من از نظر رزق و روزي بر او تنگ گرفته باشم، بيايد از من توسعه رزق و روزي را تقاضا کند و روزي بطلبد تا من روزي دنيايي اش را توسعه دهم؟
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ سَقِيمٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أَشْفِيَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِيَهُ».آيا بنده مؤمني هست که بيماري داشته باشد و بيايد از من شفا بخواهد قبل از اينکه فجر طالع شود تا من هم او را شفا دهم؟
اين روايت مفصل است و ادامه دارد. به همين مقدار در اين دو روايتي که خواندم دقت کنيد؛ هم مسأله امور معنوي را مطرح مي کنند، هم امور مادّي را؛ هم گرفتاري هاي معنوي را که انسان از بار گناه، سبکبار شود و هم مسأله حاجات دنيوي اش را مطرح مي کند. البته روايت اوّل به صورت کلي فرمود:
«فَيُنَادِي هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِيَهُ»؛ آيا کسي هست که از من درخواستي کند، تا من به او بدهم؛ امّا روايت دوم اين درخواست ها و حاجت ها را بخش بخش مي کند.
حاجات معنوي و آخرتي
امام باقر (عليه السلام) به ابوبصير، اوّل به طور کلّي مي فرمايد
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ»؛ اوّل اين مطلب کلّي را فرمود؛ «دنيا» و «آخرت». اوّل هم آخرت را مطرح مي کند. در بين امور آخرتي هم اهمّ امور براي من اين است که گناهانم آمرزيده شود. مي گوييم «دفع ضرر» اولي است از «جلب منفعت»؛ آيا بهتر نيست که انسان جلوي ضرر را بگيرد تا بخواهد جلب منفعت کند؟ اصلاً عاقل اينگونه است.
مي گويد اوّل ضرر نکنم؛ منفعت پيش کش! لذا اوّل سراغ اين مي رود. البته اينجا «دفع ضرر» نيست، بلکه «رفع ضرر» است. يعني مسأله آمرزش نسبت به گناهان مطرح است. لذا اوّلاً امور معنوي که اهمّ امور است را مطرح فرمود؛ در امور معنوي هم اهمّ آن چيست؟ آمرزش گناهان است که رفع مانع است.
سخنان آقا مجتبی تهرانی دیده شده در نرم افزار سخنرانی مکتوب .
1 نظر » 
شش راه آسان برای خواندن نهج البلاغه

نهج البلاغه کتابی است که نه شرح می خواهد ، نه تفسیری و نه استادی . با روش ما بسیاری از مردم نهج البلاغه را می خوانند . در گام اول به مردم گفتیم این کتاب ۲۴۱ خطبه است و شما فکر می کنید در مسجد کوفه ملاصدرا نشسته بود ، امیرالمومنین علیه السلام به آنها می گوید « یا اشباح الرجال و لا رجال » ای نامردان شبیه مرد ، یعنی ما از مردم کوفه نادانتر و نامردتر هستیم که نمی فهمیم . بعد از خطبه ها ۷۹ نامه است که از این تعداد ۱۴ تا نامه به معاویه نوشته شده است یعنی معاویه که دشمن امیرالمؤمنین علیه السلام است می فهمد و ما نمی فهمیم ؟
ما با شش نکته ساده آسانترین راه برای خواندن نهج البلاغه را به دنیا یاد داده ایم و این شش روش عبارتند از :
۱_ فارسی بخوانید ، نیازی به خواندن متن عربی نیست . یعنی امثال آیتالله مکارم ها که وقت می گذاشتند و ترجمه می کردند کار عبثی می کردند ؟
۲_ ما ۷۴ ترجمه ناقص و کامل نهج البلاغه را بررسی کرده ایم و آسانترین آن ، ترجمه مرحوم محمد دستی است و رهبر معظم انقلاب هم در مقدمه اش این را تایید کرده اند .
۳_ به مردمی که متهم هستند حال مطالعه ندارند ما گفته ایم روزی ده دقیقه بخوانید .
۴_ به جای این که از اول بخوانید تا آخر ، از آخر شروع به خوانش کنید .
۵_در دور اول نیازی به حفظ و یادداشت نیست
۶_ در دور اول هر چقدر متوجه شدی نوش جانت و هر چقدر متوجه نشدی رد شو و در دور خوانی بعدی به آن بپرداز .
با این شش روش ساده همه مردم به کتابخوانی بر می گردند .
سخنان حجت الاسلام حمید رضا مهدوی ارفع مبلغ بین المللی ، موسس نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی در جلسه اخلاق مدرسه علمیه کوثر ورامین
1 نظر » 
حذف پایان نامه از حوزه های علمیه

طاهره شاکری مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی ۹۷_۹۸ ضمن عرض تبریک به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس و سال تحصیلی جدید و با اشاره به حدیثی از امام سجاد( ع) پیرامون سعادت انسان گفت : امام علیه السلام می فرماید :اَلْخَیْرُ كُلُّهُ صِیانَةُ الانْسانِ نَفْسَهُ.تمام سعادت وخوشبختی ؛ حفظ(و كنترل اعضا و جوارح خوداز هرگونه بدی) از سوی خویش است.
شاکری گفت : انسان اگر برای خویش ارزشی قائل نباشد نفس خود را تربیت نخواهد کرد و نفسش او را به هر سمتی که بخواهد می کشاند .
شاکری با اشاره به اهداف حوزه های علمیه گفت : همه اهداف حوزه های علمیه این است که که بتواند انسانی را تربیت کند تا بر نفسش غالب شود و عمل کند به هرآنچه که دین می گوید .
طاهره شاکری با بیان پیشینه ای از مدرسه علمیه کوثر ورامین گفت : مدرسه علمیه کوثر ورامین در سال ۱۳۷۵ تاسیس شده است و در اولین سال تاسیس خود ۱۰۰ طلبه نوورود داشت که در دو ملاس ۵۰ نفره به تحصیل علم پرداختند .
شاکری ادامه داد : تعداد فارغ التحصیلان مدرسه ۳۰۰ نفر است و از این تعداد ۱۰۰ نفر به عنوان طلبه مبلغه مشغول فعالیت هستند .
شاکری گفت : مدرسه کوثر در زمینه آموزشی رتبه های علمی تک رقمی را در المپیادهای علمی در سطح استان تهران و بین ۶۰ حوزه کسب کرده است .
طاهره شاکری با اشاره به فعالیت های پژوهشی مدرسه گفت : از زمان تاسیس مدرسه تاکنون از میان پایان نامه های دفاع شده حدود ۱۰۰ پایان نامه به عنوان پایان نامه برتر معرفی شده است .
وی افزود : بیش از ۵۰ طلبه در همایش علامه حلی (ره) شرکت کرده و رتبه های مختلفی را کسب کرده اند و بیش از ۵۰ کارگاه های پژوهشی برگزار شده است .
شاکری گفت : بیش از ۵ موسسه قرآنی در سطح شهرستان توسط طلاب مدرسه تاسیس شده است .
شاکری ضمن بیان فعالیت های طلاب بعد از اتمام تحصیل گفت : تعدادی از کادر و اساتید مدرسه کوثر و سایر حوزه های اطراف از طلاب مدرسه علمیه کوثر هستند و تعدادی در آموزش و پرورش ، سازمان تبلیغات ، دانشگاه ، قوه قضاییه و شورای حل اختلاف و .. مشغول به کار هستند .
شاکری در پایان گفت : از سال تحصیلی جدید پایان نامه ها از حوزه ها حذف شده است و به عنوان جایگزین ، طلبه باید ۲ مقاله ارائه دهد و مقاله ها باید به گونه ای باشد که در مجله علمی _پژوهشی ثبت شود و این دو مقاله باید در طول دوره ۵ ساله تحصیلی ارائه داده شود .
نظر دهید » 
حکم برگزاری تعزیه
سوال در حسینیه ها و مساجد بیشتر مناطق بهخصوص روستاها مراسم شبیه خوانی به اعتبار اینکه از سنتهای قدیمی است برگزار میشود که گاهی اثر مثبتی در نفوس مردم دارد، این مراسم چه حکمی دارند؟
جواب: اگر مراسم شبيهخوانی مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشند و مستلزم مفسده هم نباشند و با توجه به مقتضيات زمان باعث وهن مذهب حق هم نشوند، اشکال ندارند، ولی در عين حال بهتر است که به جای آنها، مجالس وعظ و ارشاد و ذکر مصائب حسينی و مرثيه خوانی بر پا شود.۱
حکم تعزیه خوانی نظر آیت الله مکارم شیرازی
پرسش : آیا اجرای مراسم تعزیه خوانى سنّتى که همراه با آلات موسیقی مانند شیپور و طبل و دهل جایز است؟
پاسخ : چنانچه تعزیه خوانى، امر خلاف شرعی در آن نباشد (مانند روایات دروغین، استعمال آلات لهو، اختلاط مفسده دار ، پوشیدن لباس زنانه توسط مردان و مانند آن و موجب هتک مقدسات نشود و برای نمازگزاران مزاحمتی ایجاد نکند اشکالی ندارد.۲
۱_ http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=131#4620
۲_https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=46917&mid=262624
نظر دهید » 
بصيرت حضرت ابوالفضل در روز تاسوعا و عاشورا
رهبر انقلاب: بصیرت ابوالفضل العبّاس کجاست؟همه یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد.
در روز تاسوعا، مثل امروز عصری، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و اماننامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانهای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم!؟ وای بر شما! اف بر شما و اماننامه شما!
نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: ابوالفضل العبّاس - برادر بزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان. انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسینبنعلی قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.
٧٩/١/٢۶
1 نظر » 
اشعار عاشورایی استاد شهریار
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین
رخت و تاراج حرم چون گل به تاراجش برند
تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب
ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین
سروران، پرانگان شمع رخسارش ولی
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق
می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین
او وفای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین
دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین
سیرت آل علی (ع) با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند
عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین
بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار
کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین
♦♦♦
دلم به یاد اسیران كربلا خون شد
محرم آمد و آفاق مات و محزون شد
غبار محنت ایّام تاب گردون شد
به جامه هاى سیه كودكان كو دیدم
دلم به یاد اسیران كربلا خون شد
از این مبارزه بشكفت خاندان على
چنانكه نسل پلید امیّه مرهون شد
بنى امیّه و آن دستگاه فرعونى
همان فسانه فرعون و گنج قارون شد
ولى حسین علمدار عشق و آزادى
لقب گرفت و شهنشاه ربع مسكون شد
چون نیك مى نگرى زنده آن شهیدانند
وگرنه هر بشرى زاد و مرد و مدفون شد
كنون مقابل ایشان بود زیارتگاه
كدام زنده به این افتخار مقرون شد
سر و تنى كه رسول خدایش مى بوسید
به زیر سمّ ستوران خداى من چون شد
به خیمه گاه امامت چنان زدند آتش
كه آهوان حرم سر به دشت و هامون شد
رسید نوبت زینب كه شیرزاد علیست
جهان به حیرت از این سربلند خاتون شد
به دوش پرچم آتش گرفته اسلام
به كاخ ابن زیاد و یزید ملعون شد
حسین غافله با خود نبرد بى تدبیر
كه غرق حكمت او فكرت فلاطون شد
تو شهریار به مضمون بلند دار سخن
هرآن سخن كه جهانگیر شدبه مضمون شد
♦♦♦
داغ حسین
محرّم آمد و نو كرد درد و داغ حسین
گریست ابر خزان هم بباغ و راغ حسین
هزار و سیصد واندى گذشت سال و هنوز
چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین
بهر چمن كه بتازد سموم باد خزان
زمانه یاد كند از خزان باغ حسین
هنوز ساقى عطشان كربلا گوئى
كنار علقمه افتاده با ایاغ حسین
اگر چراغ حُسینى بخیمه شد خاموش
مُنوّر است مساجد به چلچراغ حسین
خدا به نافه خلدش دماغ جان پرداشت
كه بوى خون نكند رخنه در دماغ حسین
فراغ از دو جهان داشت با فروغ خُداى
خُدایرا چه فروغى است در فراغ حسین
یزید كو كه ببیند بناله قافله ها
گرفته از همه سوى جهان سُراغ حسین
نظر دهید » 
حسن روحانی را هم بازداشت کنید
حسین قدیانی
آقای آملی! لطفا زورتان را به همهی روحانیها برسانید! اگر قرار باشد قوهی قضا مستند به یک شعار، اینگونه فرض کند که طلبهای قصد جان حسن روحانی را کرده و ذیل همین فرض، چند تایی از طلاب را بازداشت کند؛ بر مبنای همین فرض، خود حسن روحانی هم باید بازداشت شود!
چرا که رئیس قوهی مجریه، بارها و بارها با زبان تهدیدآمیز علیه منتقدان خود سخن گفته و حتی باری خواب جهنم- البته بخوانید بهشت!- هم برای جناح منتقد خود دیده است! لذا از کجا معلوم عوامل حسن روحانی و ذیل تهدیدات او، این بلا را بر سر طلبهی مظلوم مشهدی «محمد تولایی» نیاورده باشند؟!
قطعا اگر قوهی قضا اقدام به بازداشت حسن روحانی نکند، این یعنی «تبعیض» آقای آملی!
اگر بر مبنای یک شعار، میتوان چند طلبه را در پی جان حسن روحانی دانست، حتما بر مبنای سخنان رئیس قوهی مجریه، این احتمال هم مفروض است که دست حسن روحانی به خون طلبهی مظلوم مشهدی «محمد تولایی» آغشته باشد! عاقبت، تو وقتی منتقد را حواله به آن دنیا میدهی، از کجا معلوم تهدیدت را عملی هم نکنی؟!
قدرمسلم، مادام که قوهی قضا، حسن روحانی را هم مثل آن چند طلبه بازداشت نکند، من حق دارم پیکر این طلبهی مظلوم مشهدی را در حالت کما، علامت استیلای تبعیض بدانم در قوهای که باید مجری عدالت باشد! حالا میفهمم چرا خمینی گفت؛ «اهل جهنم از بوی تعفن بعضی روحانیها در عذاباند»! نه! من سردار سپاه نیستم که بخواهم دست حسن روحانی را ببوسم!
من سرباز آه مردمم و اگر بخواهم ببوسم، دست طلبههایی را میبوسم که غریبانه دارند تقاص قصور و تقصیر روحانیهای دیگر را پس میدهند!
آقای آملی! اگر راست میگویید که هیچ خط قرمزی ندارید، حسن روحانی را هم بازداشت کنید!
و الا اعتراف میکنم؛ هر چه تا کنون در مدح شما نوشتهام، سبب خشم خدا از این قلم خواهد شد!
خدایا! مرا ببخش بابت حمایتهای پیشینم از آیتالله آملی و قوهی تحت امر ایشان، اگر عوض اجرای عدل و داد، در پی تبعیض باشند! که ظاهرا و معالاسف همین گونه است!
حضرت آقا! اجازه داریم که معطوف به این قوهی قضا، هیچ امیدی به اجرای عدالت در نظام جمهوری اسلامی نداشته باشیم؟! به خدا در یأس کامل هستیم، با وجود این قوه! وقتی ناظر بر آن ادعاهایی که در مناظره مطرح شد، نه در دهان قالیباف میکوبد و نه در دهان روحانی، چه عدالتی؟! چه امیدی؟! چه ایمانی؟! چه انگیزهای؟! اصلا گیرم من به فلان دولتزن، رسما گفتهام «آشغال»! این «۶ ماه حبس تعزیری» دارد؟! نکند «دیکتاتوری» است؟!
نظر دهید » 
روز دوم محرم الحرام

امام حسین علیه السلام در روز دوم به سرزمین کربلا وارد شد. به خاطر همین روز دوم محرم، روز ورود به کربلا نام گذاری شده است. روز دوم، نماد پایداری است. اباعبدالله الحسین(ع) از همان آغاز حرکت با حوادث گوناگونی روبه رو شد. از بی وفایی کوفیان گرفته تا تعقیب شدن از سوی سپاهیان دشمن. با این حال از ادامة راه منصرف نشد و هم چنان استواری ورزید. حسین(ع) آموزگار بزرگ پایداری است.
کاروان امام در روز پنج شنبه ، دوم محرم الحرام سال شصت و یک هجری در کربلا فرود آمد . کربلا آخرین منزل امام و یاران آن حضرت است .
امام رو به حر کرد و فرمود : « قدری جلو برویم » . همین که به کربلا رسیدند به ناگاه اسب امام از حرکت ایستاد .امام نام آن محل را پرسید زهیر گفت « این زمین را طف گویند » امام فرمود « نام دیگری بر آن نیست ؟» زهیر گفت « اینجا را به کرب و بلا می شناسند »
ناگاه اشک در چشمان مبارکش حلقه زد و دستور داد در آنجا بار نهند .
سید بن طاووس می گوید : وقتی امام به کربلا رسید از اسم آن محل پرسید ، وقتی گفته شد کربلا فرمود « فرود آیید ، اینجا محل بار نهادن ما و ریخته شدن خون ما و اینجا محل قبور ماست ، اینگونه جدم رسول خدا صلی الله بر من بیان فرمود » ۱
همه فرود آمدند و بارها را بر زمین نهادند ، حر و یارانش در ناحیه ای دیگر فرود آمدند . هنگام فرود ، امام همه فرزندان ، برادران و اهل بیت خویش را گرد آورد و به آنها نظر فرمود و گریست و این گونه لب به سخن باز کرد « پروردگارا ؛ ما خاندان پیامبر تو محمد صلی الله هستیم که اینگونه ما را بیرون کرده و از حرم جدمان راندند و آزردند و بنی امیه به ما تجاوز و ستم روا داشته اند . پروردگارا ؛ حق ما را از آنها بگیر و ما را بر قوم ستمگر یاری فرما .»
پس از آن به یاران خود رو کرد و فرمود« الناسُ عبید الدنیا ، والدین لعق علی السنتهم ، یحوطونه مادرَّّت معاشیهمْ فاذا محصوا بالبلأٔ ، قل الدیانون : مردم بنده دنیایند و دین به زبان آنها قدری شیرین آمده است . تا آنجا که معیشت آنان را برآورد ، به گرد آن می گردند ولی هنگامی که به بلا گرفتار آیند ، دینداران اندکند »
در این حال از دور سواره ای پیدا شد و و به تعجیل به جانب ایشان می تاخت ، چون به نزدیک رسید بر حضرت سلام نکرد و نزد حر رفت و بر او سلام کرد و نامه ابن زیاد را به او داد . چون نامه را گشود ، آن ملعون نوشته بود که : هر جا نامه من به تو رسید حسین را فرود آور و او را در بیابانی فرود آر که آب و آبادانی نباشد و کار را بر او تنگ گردان و باید پیک من خبر به من آرد که تو اطاعت فرمان من کرده ای .
چون حر نامه آن لعین را خواند مضمون نامه را در میان لشکر آن جناب ندا کرد ، یزید بن مهاجر پیک ابن زیاد را شناخت به او گفت : مادرت به ماتم تو بنشیند این چه پیام است که تو آورده ای ؟
آن ملعون گفت : اطاعت امام خود کرده ام و وفا به بیعت خود نموده ام . ابن مهاجر گفت :بلکه معصیت پروردگار خود کرده ای و عار دنیا و نار عقبی برای خود مهیا کرده ای ..
پس حر در آنجا فرود آمد ، حضرت فرمود « بگذار که در نینوا یا غاضریه یا محل دیگر که آب و آبادانی داشته باشد فرود آییم» . حر گفت : امیر این مرد را فرستاده و حکمی کرده و مخالفت حکم او نمی توانم کرد .
زهیربن قین گفت : یاب رسول الله دستوری دهید تا ما با ایشان مقاتله کنیم حضرت فرمود « من می خواهم حجت خدا را بر ایشان تمام کنم و ابتدا به قتال ایشان نمی کنم »
پس به ضرورت در آنجا فرود آمدند و سرادق عصمت و جلالت را برای اهل بیت رسالت برپا کردند…۲
۱_ یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام ، مرتضی آقایی ، نشر باقیات ، ص ۷۵_۷۶
۲_ جلا العیون ، علامه محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، باب پنجم ، فصل چهارم ، وقایع کربلا ص ۶۴۰ _ ۶۴۱
نظر دهید » 
بیانات در دانشگاه علوم دریایی اما خمینی( ره ) نوشهر

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
تبریک عرض میکنم به همهی شما جوانان عزیز، هم فارغالتّحصیلان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران، و هم سردوشیبگیرانی که در آغاز این راه مبارک قرار دارند؛ مشاهدهی هزاران جوان رشید و مؤمن از دانشگاههای ارتش جمهوری اسلامی ایران، هر انسان خردمندی را به آینده امیدوارتر میکند.
بار سنگین مسائل آیندهی کشور بر دوش جوانها است و شما جوانهای عزیز که امروز در این کسوت مبارک مشغول خدمت شدهاید، یکی از بخشهای مهم و حسّاس و سنگینِ این بارِ عمومی را بر دوش گرفتهاید و امیدواریم که انشاءالله در طول زندگی شیرین و موفّق خودتان، بتوانید این مسئولیّت عظیم را به بهترین وجهی به پیش ببرید.
عزیزان من! امروز لباس ارتش، یک لباس مبارک است؛ امروز مسئولیّت ارتش، یک مسئولیّت افتخار آفرین است؛ شما از کشوری دفاع میکنید، از ملّتی دفاع میکنید که پرچمدار آزادگی و عدالت در سطح جهان است. بسیارند مردمانی در کشورهای مختلف که دوستدار عدالتند امّا میدان برای ابراز اعتقاد به عدالت و اعتقاد به آزادی از چنگ استکبار، برای آنها گشوده نیست.
در جمهوری اسلامی ایران، در کشور عزیز ما این امتیاز وجود دارد که ملّت با زبان رسا، بدون هیچ پنهانکاریای ایستادگی خود را در مقابل ظلم جهانی، استکبار جهانی ابراز میکند؛ علّت دشمنی استکبار با ایران اسلامی و با ملّت ایران هم همین است.
شما از این ملّت دفاع میکنید، شما از این کشور با همهی وجودتان و با احساس و انگیزهی عمیق دینی و میهنی خودتان دفاع میکنید؛ این خیلی افتخار است؛ این افتخار را مغتنم بشمرید و حفظ کنید.
جوانان عزیز! امروز دنیا شاهد یک ظلم فراگیر از سوی قدرتهای غاصب جهانی است؛ شما ملاحظه کنید که منطقهی ما و بسیاری از مناطق دیگر عالم امروز درگیر مشکلاتی هستند که این مشکلات، ساختهی دست استکبار جهانی است. ما دربارهی قدرتهای ستمگر جهانی بدون تقیّه و با صراحت کامل سخن میگوییم.
امروز سیاستی که استکبار و در رأس آنها آمریکای ظالم و ستمگر برای خود اتّخاذ کردهاند، یک سیاست شرارتبار است؛ منافع خودشان را در ایجاد بیثباتی در بسیاری از مناطق عالم بخصوص منطقهی ما -منطقهی غرب آسیا- قرار دادهاند؛ سیاست آنها این است؛ منافع خودشان را اینجور تعریف کردهاند که در این منطقه جنگ باشد، جنگهای خانگی باشد، برادران به جان یکدیگر بیفتند، تروریسم به شکلهای فجیعی در منطقه توسعه پیدا کند؛ این سیاستی است که امروز آمریکا به کمک رژیم صهیونیستی و متأسّفانه به کمک بعضی از کشورهای منطقه دنبال میکند.
هدفشان هم این است که یک قدرت اسلامی در این منطقه سر بر نیفرازد، سر بلند نکند؛ هدفشان این است. میدانند که پیام اسلام، پیام دفاع از مظلومین و محرومان است و سیاست استکبار، ایجاد محرومیّت و ایجاد مظلومیّت برای ملّتها است؛ لذا از سر بر آوردن یک قدرت اسلامی بیمناکند. برای همین هم در این منطقه فعّالند؛ ایجاد جنگ داخلی، ایجاد ناامنی، ایجاد بیثباتی، ایجاد تروریسم، کاری است که متأسّفانه امروز در این منطقه، سیاست قطعی آمریکا است. در مقابلِ این سیاست، نظام جمهوری اسلامی با قدرتِ تمام ایستاده است.

عزیزان! برای هوشمندان عالَم شگفتآور است که جمهوری اسلامی با اتّکاء به خدای متعال و با تکیه به قدرت ملّی توانسته است آمریکا را در عمدهی هدفهای خودش در این منطقه شکست بدهد.
این حرفی نیست که ما اینجا بزنیم؛ این حرفی است که تحلیلگران سیاسی دنیا به آن اعتراف میکنند و از آن شگفتزده میشوند؛ این واقعیّتی است. قدرتهای استکباری بیش از آنچه در واقع توانایی و اقتدار داشته باشند، با تشر، با اخم، با ابراز قدرت، کار خودشان را پیش میبرند. اگر ملّتی از این تشر نترسید، از این اَخم جا نخورد، اگر ملّتی به قدرت خود اعتماد کرد، اطمینان کرد و با شجاعت قدم در میدان حق و عدالت گذاشت، ابرقدرتها را به عقبنشینی وادار میکند و شکست میدهد. و این اتّفاق افتاده است؛ جمهوری اسلامی چهل سال است که آماج خرابکاری آمریکا و همدستان آمریکا است؛ در این چهل سال در جمهوری اسلامی چه اتّفاقی افتاده است؟
جمهوری اسلامی از یک نهال باریک تبدیل شده است به یک درخت برومند و پُرثمر؛ جمهوری اسلامی به رغمِ اَنفِ(بر خلاف میل کسی) قدرتهای استکباری و آمریکا، توانسته است دل ملّتهای اسلامی را به پیام خود جلب کند و جذب کند؛ توانسته است توطئهی آمریکا را در این منطقه با شکست مواجه کند؛ یک نمونه سوریه است، یک نمونه عراق است، یک نمونه لبنان است. ملّتهای منطقه قدرت ایستادگیِ خودشان را در مقابل توطئهی استکبار آزمودند؛ ملّت عراق با شجاعت ایستاد، ملّت سوریه با فداکاری در میدان حاضر شد؛ اینها نشانههای قدرت خداوند و نشانههای صدق وعدهی الهی است که فرمود: یاَاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛( سوره محمد آیه ۷) هم نصرت داد، هم ثبات قدم داد.
عزیزان من، جوانان من! شما امروز پاسداران امنیّت این ملّتید، شما امروز نگهبانان مرزهای زمینی و هوایی و دریایی این کشورید؛ هرچه میتوانید، آمادگیها را در خودتان افزایش بدهید، قدرت ابتکار را به کار ببندید. ارتش، امروز با ارتشِ بیست سال قبل و سی سال قبل خیلی تفاوت کرده؛ ارتش، امروز خیلی پیشرفت کرده است.
کاری کنید که آن روزی که مسئولیّتهای سنگین ارتش جمهوری اسلامی بر دوش شما جوانهای امروز و دانشجویان امروز و فارغالتّحصیلان امروز قرار خواهد گرفت، ارتش را از آنچه هست جلوتر ببرید، افتخارات ارتش را افزایش بدهید؛ این کار را شما میتوانید انجام بدهید. وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم؛(سوره انفال آیه ۶۰) آمادگی شما، ابراز قدرت شما، دشمن را به عقبنشینی وادار میکند، دشمن را میترساند؛ این، آن دستوری است که قرآن به ما داده است، باید این آمادگیها را روزبهروز افزایش بدهیم.
من به شما کاملاً امیدوارم، من آنچه دربارهی جوانان مؤمن و آمادگیهای روحی آنها در این میدان گفته شد، همه را باور دارم؛ میدانم شما قدرت ایستادگی و ثبات قدم دارید، انگیزهی آن را دارید و این توانایی را، این آمادگی را انشاءالله در میدانهای مختلف -چه میدان علمی، چه میدان سازمانی، چه میدان رزم، چه میدان پیشرفتهای گوناگون- به کار خواهید بست و نشان خواهید داد.
عزیزان من! مراقب باشید وسوسهی دشمن در فضای عمومی زندگی تأثیر نگذارد، نفوذ دشمن نتواند در صفوف یکپارچهی جوانان مؤمن اختلال ایجاد کند. در همهی بخشها -امروز در بخشهای فضای مجازی و در بقیّهی زمینهها- دشمن بشدّت فعّال است. البتّه تلاش دشمن، مأیوسانه است؛ این را از سخنان آنها کاملاً میشود فهمید؛ امّا تلاش میکنند. باید بِایستید، باید از خودتان آمادگی و اقتدار نشان بدهید، باید ابتکار خودتان و انگیزهی خودتان را در بخشهای مختلف به کار ببندید؛ خدای متعال به شما کمک خواهد کرد.
انشاءالله آیندهی ارتش با حضور شما جوانان مؤمن، آیندهی بهتری خواهد بود و چشم ملّت ایران روشن خواهد شد. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
1 نظر » << 1 ... 61 62 63 ...64 ...65 66 67 ...68 ...69 70 71 ... 257 >>