بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
حملهی سحرگاه امروز به سوریه یک جنایت است رئیسجمهور آمریکا، رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر انگلیس جنایتکارند
رهبر انقلاب، در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی:
بنده صریحاً اعلام میکنم رئیسجمهور آمریکا، رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر انگلیس جنایتکارند و جنایت کردند؛ طَرفی هم نخواهند بست، سودی هم نخواهند برد؛ همچنانکه در سالهای گذشته در عراق، سوریه، افغانستان حضور پیدا کردند و از این قبیل جنایات انجام دادند و سودی هم نبردند.
آن کسانی که دیروز آشکار و غیر آشکار از داعش حمایت میکردند، امروز ادعا میکنند که در مقابلهی با آنها حضور داشتند و آنها را شکست دادند! آنهم به دروغ، چنین چیزی نیست. آنها هیچ دخالتی نداشتند.
در این نطقی که رئیس جمهور آمریکا همین چند ساعت قبل از این کرد میگوید که ما توانستیم داعش را در سوریه شکست بدهیم؛ دروغ واضح و فاضح! آنها آنجایی که لازم دانستند وارد شدند و کمک کردند آنجایی که عناصر اصلی داعش در محاصره بودند وارد شدند و آنها را نجات دادند … قبل هم در ایجاد داعش آنها موثر بودند. با پول سعودی و امثال سعودی آنها توانستند این موجودات خبیث را به وجود بیاورند و به جان ملت عراق و سوریه بیندازند؛ منتها مقاومت در مقابل آمریکا و در مقابل عوامل آمریکا توانست این دو کشور را نجات بدهد بعد از این هم همین جور است.
همین چند روز قبل از این، رئیسجمهور آمریکا گفت ما ۷ تریلیون [دلار] در منطقهی غرب آسیا -به قول او خاورمیانه- خرج کردیم و هیچچیزی گیرمان نیامد؛ راست میگوید، چیزی گیرشان نیامده است و بعد از این هم آمریکا هرچه خرج کند، در این منطقه هیچچیزی گیرش نخواهد آمد.
توحید لازمهاش این است که انسان در مقابل زورگویی ظالم به مظلوم بایستد. این حقیقت توحید است، بعثت این را به ما یادآوری میکند. ایستادن ما کنار گروههای مقاومت در غرب آسیا برای همین است.
حضور ما در سوریه مقابل تروریستهایی که مورد حمایت آمریکا هستند برای همین است. اینکه گفته میشود جمهوری اسلامی توسعهطلبی میکند، حرف مهمل و بیمعنا و دروغی است. ما هیچ قصد توسعهطلبی نداریم، احتیاجی هم نداریم. ما بهخاطر این در منطقهی غرب آسیا در سوریه حضور پیدا کردیم که در آنجا مقابل ظلم مقاومت وجود داشت. لذا ملاحظه میکنید به توفیق الهی مقاومت به برکت کمکهایی که شد و به برکت شجاعتی که داشتند نیروهای سوری، توانستند بر تروریستهای حمایتشده، بلکه به وجودآمدهی بهوسیلهی آمریکا و غربیها و مزدورانشان در منطقه مثل سعودی و اینها، توانستند بر اینها غلبه پیدا کنند، آنها را شکست بدهند.
الان روزانه یمن دارد بمباران میشود، اینها دارند حمایت میکنند. در مناطق مختلف عالم مسلمانها زیر فشار قرار میگیرند، اینها از آن ظالم حمایت میکنند و به او کمک میکنند؛ اینها از اینکه مردمی رنج ببرند، درد بکشند ناراحت نمیشوند. همینها از صدام جنایتکار پشتیبانی کردند، حمایت کردند، هزاران نفر از مردم ایران و عراق بوسیلهی صدام و بوسیلهی سلاحهای شیمیایی که بکار بردند نابود شدند یا آسیب دیدند.
اینها مخالف سلاح شیمیایی نیستند بلکه به خاطر اهداف استکباری خودشان و به بهانه دیکتاتوری وارد میشوند اما خودشان دیکتاتور بین المللی اند. البته دیکتاتورها هیچ جا کامیاب نخواهند شد و قطعا شکست خواهند خورد.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین: حمایت از کالای ایرانی نباید در حد شعار باقی بماند
طاهره شاکری مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به نامگذاری سال ۹۷ از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان «حمایت از کالای ایرانی» گفت: نامگذاری سال ۹۷ با عنوان حمایت از کالای ایرانی از سوی رهبر انقلاب نشان از توجه ایشان به اقتصاد کشور دارد.
وی افزود: بر هیچ کس پوشیده نیست که رشد تولید داخلی ضامن افزایش قدرت اقتصادی هر کشوری است از این رو مسؤولان با حمایت از تولید داخلی میتوانند سرمایهها را به سوی این بخش جذب کرده و قدرت اقتصادی کشور را افزایش دهند.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین درباره ارتباط تنگاتنگ فرهنگ عمومی و اقتصاد، ابراز کرد: اگر تولیدات داخلی یک کشور از نظر کیفیت و ارازان قیمت بودن مورد پسند مصرف کننده نباشد و اقتصاد کشور نیز ضعیف باشد به طور قطع مردم آن کشور مصرف کننده کالاهای خارجی خواهند شد و در نتیجه آسیب جدی و جبران ناپذیری به فرهنگ آن کشور وارد خواهد آمد.
شاکری با اشاره به اهمیت توجه به حمایت از تولید کالاهای داخلی، اظهار داشت: درصورتی که مردم آگاه باشند که با خرید هر کالای داخلی فرصتهای شغلی مناسبی برای فرزندانشان فراهم میآورند به طور قطع از کالای وطنی استفاده کرده و از خرید کالای وارداتی که مشابه داخلی دارند اجتناب میکنند.
وی حمایت از کالای ایرانی را که رهبر معظم انقلاب بارها در سخنرانیهای عمومی و خصوصی بر آن تاکید داشتند را یک حجت شرعی بیان کرد و گفت: وقتی رهبر معظم انقلاب بحث حمایت از کالای وطنی را بیان میکنند دیگر نیازی به ارائه برهان و دلیل نیست و حجیت برای خرید کالای ایرانی بر همگان تمام است.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین نقش مسؤولان در حمایت از کالای ایرانی را بسیار برجسته خواند و تصریح کرد: مسؤولان در ادارات و نهادهای دولتی باید خود را ملزم به خرید و استفاده از کالای ایرانی کنند و از خرید کالا خارجی در تمامی قسمتهای اداری خودداری کرده و به زیردستان خود نیز بخشنامه کنند تا در صورت خرید کالای خارجی که مشابه داخلی دارد وجه پرداخته وصول نخواهد شد همانگونه که حوزه علمیه این بخشنامه را به مراکز علمی خود داده و خرید کالای خارجی را ممنوع کرده است.
شاکری با اعتراض به عملکرد برخی مسؤولان در عدم حمایت از کالای ایرانی، بیان داشت: کشوری چون ایران که دارای معادن معدنی فراوان، تنوع محیط جغرافیایی، ذخایر عظیم نفتی و گازی است به طور قطع دارای پتانسیل بالایی برای تولید کالاهای با کیفیت و رشد و توسعه پایدار است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برای بهره گیری از این امکانات خدادادی ایران عزیز و این که نام سال ۹۷ فقط در قالب الفاظ باقی نماند نیاز به حمایت همه جانبه مسؤولان از تولیدکنندگان داخلی و خرید مردم از کالای ایرانی است.
بعثت و اهداف آن
مبعث روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد. باور شیعیان بر اساس باور شیعیان، محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب عام الفیل، سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام مبعوث شد.
شیعیان این روز را جشن میگیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شدهاست. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است.
باور اهل سنت
در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر مشخص نیز ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمیشود.
روز مبعث چه روزیست؟
روز مَبْعَث، روزی است که حضرت محمد، پیامبر گرانقدر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. در تقویم هجری قمری، ۲۷ رجب روز مبعث است. حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود.
روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست. روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود. منبع:talahost.com
مقاله بعثت و اهداف آن : دانلود کنید
اهداف بعثت پیامبر صلی الله و علیه و آله : دانلود کنید
در مدح امام کاظم علیه السلام
گوشه ی دخمه خلوتی دارد
کوه طورش همین سیه چال است
نمکِ آخرِ مناجاتش
روضه های شهید گودال است
توبه می کرد جای مردم شهر
گریه می کرد جای ما و شما
پسر فاطمه دعا می خواند
نیمه شب ها برای ما و شما
هر دلی عاشق نگاهش شد
خالی از تیره گی و زشتی شد
در کنار ضریح چشمانش
زن بدکاره ای بهشتی شد
زن رقاصه را به راه آورد
عارف حق، جدا ز غیرش کرد
پشت آن میله های فولادی
این چنین عاقبت به خیرش کرد
با رکوع و سجود فاطمی اش
شیوه ی بندگی به او آموخت
با نگاه پر از محبت خود
حکمت زندگی به او آموخت
ساق پایش شکستگی دارد
داد می زد ز درد، سجاده
غل و زنجیرها اجازه دهید
در قنوتش به زحمت افتاده
درد تا مغز استخوان می رفت
با لب تشنه تا لگد می خورد
رسم این خانواده است انگار
چقدر بی هوا لگد می خورد
وحید قاسمی
???
ناله و فریاد من سودی به حال من ندارد
از که آزادی بخواهم این قفس روزن ندارد
زخم گردن، جسم نیلی، پای خون آلوده گوید
آسمان زندانیی مظلوم تر از من ندارد
آن چنان افتاده ام از پا در این زندان که دیگر
دست من تابی که غل بردارد از گردن ندارد
کس نگوید آخر ای بیداد گر صیاد بس کن
مرغ بال و پر شسکته در قفس کشتن ندارد
طور زندان، آه آتش، اشک مونس، ناله همدم
موسی این حال و هوا در وادی اَیمن ندارد
دوستان یاد آورید از گریه ویران نشینی
کو تسلائی به غیر از خنده دشمن ندارد
نیست یکسان حبس تاریک من و زندان یوسف
او چو من آثار زنجیر ستم بر تن ندارد
او دگر نشکسته در هم استخوان ساق پایش
او دگر در گوشه مطموره ها مسکن ندارد
استاد سازگار
???
به حيرت می كشاند صحبت از نامش سخن راهم
گرفتار خودش كرده است لطفش مثل من را هم
وضو كه جای خود دارد برای بردن نامش
هزاران بار شستم با گلاب امشب دهن را هم
نشان از پنج تن دارد چه در حسن و چه در غربت
در آورده است اين آقا غمش اشک حسن راهم
برای آنكه تصويری بسازد ذهنت از روضه
اضافه كنبه زندانی، سيه چال و زدن را هم
يهودی، تازيانه، ضربه ی سيلی، غل و زنجير
اضافه كن به اينها ناسزای بد دهن راهم
برای جد خود اغلب چنين او روضه ميخواند
به غارت برده از جدم پليدی پيرهن را هم
غريب عطشان، غريب عريان، غريبِ بی كس و تنها
اضافه كن به القابش غريب بی كفن را هم
محسن صرامی
???
خدایا آرزو دارم ببینم بچه هایم را
در این خلوت اجابت کن دوباره ربنایم را
ندارد فرق چندانی برایم روز و شب دیگر
از این رو که نمی بینم رخ ماه رضایم را
دلم تنگ است میخواهم کنار دخترم باشم
چه می شد باز بر دوشم بیاندازد عبایم را
نشد امروز دستم را بگیرد گرم در دستش
ولی یک روز می گیرد غریبانه عزایم را
دعا کردم برای حال زندانبان ولی افسوس
تلافی کرد با شلاّق همواره دعایم را
بلائی بر سرم آورد این جا سندی نامرد
که جز مردن نمیبینم در این دنیا شفایم را
ندارد روزنی زندان امان از دست زندانبان
که با زنجیر غم بسته گلوی بی صدایم را
ندارم قوتی حتی که برخیزم به روی پا
فشارِضربه ی پایی شکسته ساقِ پایم را
غریب و تشنه و زخمی به فکر همسر و فرزند
“بیا مادر، بیا مادر” ببینی کربلایم را
محمدحسن بیات لو
درمان بیماری ناسزاگویی با اخلاق امام کاظم(علیه السلام)
زندگی دنیایی انسانها همراه با مشکلات زیادی است که اگر در مقابل مشکلات ایستادگی کند و صبر و شکیبایی به خرج دهد یقینا پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایی کند و در برابر مشکلات فرو ریزد ، هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید لذا یکی از مواردی که در آیات و روایات تاکید بر آن شده است کظم غیظ می باشد که متاسفانه این صفت در جامعه ما کمرنگ شده و باعث بسیاری از مشکلات شده است…
اسلام با تاکید بر پرهیز از افراط و تفریط در تمام کارها مسلمانان را به اعتدال دعوت کرده است مخصوصا هنگام عصبانیت و خشمگین شدن. در این باره سید عبدالله شبر، مفسرمحدث و از علماء شیعه قرن سیزدهم در کتاب الاخلاق خود نوشته است: افراط در خشم چنان است که این صفت به شکلی بر آدمی، چیره گردد که از اختیار عقل و شرع خارج شود. در این صورت، بصیرت از انسان گرفته می شود و قدرت تفکر را از دست می دهد. اختیار نفس از دست او، خارج و از دیدن عبرت ها، کور و از شنیدن مواعظ ،کر می شود.
یکی از مواردی که در آیات و روایات تاکید بر آن شده است کظم غیظ می باشد که متاسفانه این صفت در جامعه ما کمرنگ شده و باعث بسیاری از مشکلات شده است به گونه ای که اگر پرونده افرادی که قتل انجام داده اند بررسی شود اکثریت آنها بخاطر عصبانیت و کنترل نکردن خشم خود مرتکب چنین کاری شده اند به گونه ای که بعد از فروکش کردن عصبانیتشان خودشان هم باور نمیکردند که چنین کاری انجام داده باشند.
شیخ مفید روایتی آورده است که شخصی از نسل عمربن خطاب ،به امام كاظم علیه السلام ناسزاى بسیارى مى گفت و بعضی افراد به آن امام گفتند اجازه بده این فاجر را بكشیم، امام آنها را نهی کردند از این کار تا اینکه امام کاظم علیه السلام روزى احوال او را پرسید تا اینکه آدرس مزرعه ای که در آن کار میکرد را گرفت و به دیدن او رفت هنگامی که امام علیه السلام با مرکب خود می خواست وارد مزرعه آن شخص شود بافریاد به امام علیه السلام خطاب میکرد و مى گفت نیا. امام چیزى نگفت و رفت و سلام كرد و گفت ناراحتى ات چیست؟ چقدر خرج این مزرعه كردى؟ او گفت 100 دینار. بعد امام علیه السلام فرمود: چقدر مى خواهى برداشت كنى و امید سود داری و او جواب داد 200 دینار. امام علیه السلام همانجا یک کیسه 300 دینار به او داد و فرمودند این مزرعه هم برای تو . و آن شخص در حالی که دست و سرمبارک امام را می بوسید از او تشکرکرد بعداً مردم دیدند این فرد دیگر ناسزا نمى گوید. امام فرمود: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ» خدا مى داند كه مقام رهبرى را به چه كسى بدهد. (إرشاد مفید، ج 2، ص 233)
حلم و صبر بر سختی ها و کنترل غرائض در نزد ائمه علیهم السلام بقدری مهم بوده است که امام سجاد علیه السلام کنترل خشم و بردباری هنگام سختی ها را به عنوان زیبایی صالحین و لباس پرهیزگاران تعبیر کرده و از خداوند می خواهد که او به او هم عطاء نماید با توجه به اینکه فعل امام معصوم برای ما حجت است باید بدانیم که برای برخورد با منکرات و اصلاح شخص در جامعه مهم ترین اصل آن اخلاق نیکو می باشد همانگونه که خداوند در قرآن به پیامبر می فرماید اگر خشن بودی و بردبار نبودی نمی توانستی مردم را دور خود جمع کرده و آنها را هدایت کنید « وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك» یعنى اگر تو خشن و سنگ دل بودى و برخوردت توأم با عصبانیت و تند خویى بودمردم دورت جمع نمی شدند. (آل عمران/ 159) حلم و صبر به اندازه ای مهم است که خداوند این صفت را به پیامبران خود یادآوری می نماید .
علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان درباره امر خداوند به موسی و هارون برای رفتن آنها نزد فرعون و دعوت او به توحید آورده است که خداوند قبل از رفتن موسی و هارون علیهما السلام آنها را از تکلم به خشونت و تندی منع می کند و به آنها می فرماید :«فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً» (طه/ 44) به نزد فرعون بروید و امر به معروف كنید ولى به نرمى سخن بگوئید. (المیزان، ج 14، ص 154)
نذر آیت الله بروجردی برای عصبانی نشدن آنقدر بردباری و صبر بر ناملایمت ها، مهم می باشد که نقل شده است آیت الله بروجردی (ره) نذر کرده بودند که اگر نتواند خشم خود را کنترل کرده و به کسی تندی کند یک سال روزه بگیرند. فضیلت خوش خلق بودن و خوب صحبت کردن با مردم به گونه ای است که یکی از تعهد های خداوند از بنی اسرائیل ( نیک گویی) بود که قرآن می گوید خداوند با این دستور، بنی اسرائیل را ازتندی کردن وبد صحبت کردن با یکدیگر باز می دارد: « وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ …وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» و ( به یاد آورید ) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که … به مردم نیک بگویید. ( بقره/ 83)
حلم و صبر بر سختی ها و کنترل غرائض در نزد ائمه علیهم السلام به قدری مهم بوده است که امام سجاد علیه السلام کنترل خشم و بردباری هنگام سختی ها را به عنوان زیبایی صالحین و لباس پرهیزگاران تعبیر کرده و از خداوند می خواهد که او به او هم عطاء نماید. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِى بِحِلْیَهِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِى زِینَهَ الْمُتَّقِینَ،، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ ،وَ كَظْمِ الغَیْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَهِ ای خداوند درود بفرست برمحمد و آل او، و مرا زیبایی و زینت صالحان ده و جامه پرهیزگاران : در گستردن عدل و فرو خوردن خشم و خاموش کردن آتش دشمنی بده. (صحیفه سجادیه/ دعاى 20)
اگر انسانی توانست صفت حلم و بردباری در خود تقویت کند خود را در برابر مریضی های نفسانی واکسینه نموده و به زمره مخلصین وارد میشود تا احساسات نفسانی به راحتی در او اثر نگذارد وقتی که بهشتی ها وارد بهشت می شوند فرشتگان در هنگام برخورد با آنها اشاره به صفت صبر و بردباری میکنند و به آنها سلام داده و میگویند:: «سَلامٌ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» درود بر شما بخاطر صبرى كه كردید. (رعد/ 24)
یکی از درس هایی که مسلمانان از عبادات خود همچون روزه میگیرند، تحمل سختی ها و صبر در برابر ناملایمت های دنیا می باشد. اگر انسانی توانست صفت حلم و بردباری در خود تقویت کند خود را در برابر مریضی های نفسانی واکسینه نموده و به زمره مخلصین وارد میشود تا احساسات نفسانی به راحتی در او اثر نگذارد. همانگونه که وقتی امیر المومنین علیه السلام در جنگ با دشمن نامی ،جاهلیت را بر زمین زد و خواست او را به قتل برساند دشمن به صورت حضرت علی علیه السلام آب دهان انداخته، تا این اتفاق افتاد حضرت علیه السلام دشمن را رها کرده و چند لحظه صبر کرده و بعد دوباره بازگشته و دشمن را کشتند وقتی علت این کار را از او سوال کردند حضرت در جواب فرمودند صبر من بخاطر این بود که این کارم برای خدا باشد و عصبانیت و هوای نفسانی من به خاطر اهانت او در کارم تاثیر نداشته باشد.
در آخر چه نیکوست که افراد برای اصلاح جامعه ابتداء از خود شروع کرده و با الگو قرار دادن اولیاء الهی و بزرگان دینی خود، خود را شبیه آنها کنیم و وقتی بزرگان ما اینقدر برای صفت بردباری و حلم اهمیت قائل بوده و هستند چرا این صفت در جامعه ما کمرنگ شده به گونه ای که تحمل کردن مخالفین برای ما بسیار سخت شده و با کوچکترین اتفاقی افراد با یکدیگر دعوا می کنند.
سید عبدالحمید طباطبایی
منبع : سایت رسمی شیخ حسین انصاریان
فلسفه آفرینش و وجود ابلیس
خداوند تعالی که می دانست شیطان سرچشمه وسواس و گمراهی می شود چرا او را آفرید ؟ آیا زندگی بدون وی زیباتر نیست ؟ پاسخ هایی که می توان داد چنین است :
اول : خدا هر چه را آفریده نیکو آفریده است ( سجده ، آیه ۷ ) او شیطان را شیطان نیافرید ؛ چون از ابتدا او را دارای فطرت پاکی خلق نمود و او سالها همنشین فرشتگان بود ولی بعدا دچار تکبر شد و نافرمانی کرد ( مکارم شیرازی و همکاران ، ۱۳۷۸ ، ج ۱۹ ، ص ۳۴۶)
حکمت الهی اقتضا دارد به هر چیزی که امکان وجود دارد ، آن را به وجود آورد تا از ذات بی نیاز الهی کسب فیض کند . شیطان هم یکی از موجودات و مخلوقات خداست که او را پدید آورد تا کسب فیض کند ، اما او با اختیار خویش تکبر کرد و کافر شد و به جای توبه و انابه ، از خدا مهلت گرفت تا افراد زیادی از ذریه آدم را گمراه کند . غافل از این که او وسیله برای قرب ، کمال ، ترقی و کسب پاداش بیشتر برای ذریه آدم شد . انسانها با مقاومت در برابر تهاجمات مداوم او ، به کمال و قرب الهی نایل خواهند شد .
دوم : آفرینش ابلیس توام با خیر است . وجودش شر محض نیست ، بلکه شر آمیخته با خیر است ( طباطبایی ، ۱۳۶۳، ج۸ ، ص ۳۷)
دانشمندان امروز در مورد فلسفه وجود میکروب های مزاحم می گویند : « اگر آنها نبودند سلولهای بدن انسان در یک سستی و بی حالی فرو می رفتند و احتمالا رشد و نمو انسان از هشتاد سانتیمتر تجاوز نمی کرد و همگی به صورت آدم های کوتوله بودند . پس انسانهای کنونی با مبارزه با میکروب های مزاحم ، رشد و نمو بیشتری کسب کرده اند .» ( صالحی حاجی آبادی ، ۱۳۸۲، ص ۲۹و۳۰ _ مکارم شیراز و همکاران ، ۱۳۷۸، ج۱۹ ، ص۳۴۶ )
قهرمانان بزرگ کسانی هستند که با حریفان نیرومند زورآزمایی کرده اند ؛ پس چه جای تعجب که بندگان خدا با مبارزه مستمر و پیگیر در برابر شیطان روز به روز قوی تر شوند . از علی علیه السلام نقل شده که فرمود : خدا می خواهد کرامتش را بر مومنان ظاهر سازد ؛ زیرا اگر ابلیس و وسوسه هایش نبود ، نور معرفت بر دل مومن نمی تابید و عطر محبت از آن پیدا نمی شد . ( مرکز فرهنگ و معارف قرآن ، ۱۳۸۲، ج ۱ به نقل از کشف الاسرار ، ج ۲ ، ص ۷۰۱)
مثل شیطان ، مثل باغبان است که که شاخه های تَر را پرورش می دهد و شاخه های خشک را می زند . شیطان با ایجاد موانع و انحرافات ، فرد مومن را هر چه بیشتر مقاوم و آبدیده می کند ؛ اما همین شیطان باعث بدبختی مطیعان هوی نفس می شود .
سوم : وجود ابلیس برای عالم انسان ضروری است ، چون انسان موجودی مختار است و همیشه در دنیا دو دعوت وجود دارد « و هدیناهُ النجدین : هر دو راه ( خیر و شر ) را بدو نمودیم ، سوره بلد آیه ۱۰ » « فالهمها فجورها و تقواها : سپس پلیدکاری و پرهیزکاری اش را به آنها الهام کرد ؛ سوره شمس آیه ۸ » …… اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد اگر به تعبیر قرآن « فالهمها تقویها » باشد ؛ میل به تقوا در انسان باشد ولی میل به فجور در او نباشد آن تقوا ، تقوا نیست . تقوا وقتی تقواست که فرد درحالی که میل به فجور و دعوت به فجور در او هست تقوا را انتخاب کند . ( مطهری ، ۱۳۸۱ ، ص ۳۳۹)
چهارم: وجود ابلیس برای امتحان بندگان ضرورت دارد تا افراد خود را بشناسند که اگر بین دو راه خیر و شر قرار گیرند ، کدام راه را انتخاب می کنند ؛ راه مستقیم و خیر ؟ یا راه شیطانی و شر ؟ ( پاک نژاد ، بی تا ، ص ۲۳۶)
منبع : شیطان گریزی ، فاطمه شاه محمدی ، نشر هاجر ،ص ۲۹ تا ۳۱.
تک فرزندی
يکي از پديدههايي که در سالهاي اخير رو به فزوني نهاده است تک فرزندي ميباشد که هم خانوادههاي شهري و هم خانوادههاي روستايي به اين امر رو آورده اند اما در خانوادههای شهری بیشتر به چشم میخورد.
ﺟﻤﻌﯿﺖ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن، از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﭼﻨﺪ ﺑﻌﺪي و ﭘﯿﭽﯿﺪه ﺟﻮاﻣﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻮاﻣﻞ اﻗﺘﺼﺎدي، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﻏﯿﺮه ﺑﺮ آن ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬار اﺳﺖ. ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ و ﺗﺤﻮﻻت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن، ﺑﻪ ﻗﺪري ﮔﺴﺘﺮده و داراي ﭘﺮاﮐﻨﺪﮔﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻗﺎﻟﺐ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﯾﺎ ﻓﺮﻣﻮل ﺧﺎﺻﯽ ﻗﺮار ﻧﻤﯽﮔﯿﺮد، ﺑﻠﮑﻪ ﺣﺮﮐﺎت ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﺧﺎص در ﯾﮏ ﺟﻬﺖ وﯾﮋه، ﺷﺮاﯾﻂ زﻣﺎﻧﯽ و ﻣﮑﺎﻧﯽ ﻣﺘﻔﺎوت، دﻻﯾﻞ ﻣﺨﺘﻠفی داشته است. (کاظمیپور و همکاران، 2012، ص 22)
آسیبها و مشکلات مسألهی تک فرزندی
- فرزندسالاری
در خانوادههاي تک فرزندي، بيش از حد به خواستهها و مطالبات فرزند توجه شده و اغلب افراط و زيادهروي والدين در برآوردن خواستههاي تنها فرزندشان؛ هر چند اين خواستهها غير منطقي، بلند پروازانه و فراتر از توان و بنيه مالي و يا حتي بيرون از مرزها و حدود قانوني و شرعي باشد مشاهده ميشود. اين توجه بيش از حد والدين و قرار دادن فرزند در کانون توجهات و اثرات سوئي بر شخصيت کودك دارد.
اين گونه کودکان غالباً حساس، زودرنج، پرتوقع و کم صبر هستند، نميتوانند عواقب اشتباهات خود را آزموده و مسئوليت عمل خود را بپذيرند. اين کودکان از جامعه پيرامون شان انتظار دارند همانند والدين با آنها رفتار کرده و چتر حمايت خود را بر سر آنان بگسترانند. تک فرزندها در خانواده کمتر با مشکلات مواجه شده و در معرض تجربه کردن شکست، ناکامي، رانده شدن و… قرار نميگيرند و شرايطي را که زمینه بالندگی روحي و رواني است تجربه نميکنند. در بسياري از اوقات از آنجا که دنياي واقعي کاملا مطابق ميل و خواسته اين کودکان و پاسخگوي توقعاتشان نيست، دچار سرخوردگي و ناسازگاري ميشوند. به علاوه فرزند سالاري مانع شکلگيري شخصيت فعال فرزند ميشود. شخصيت فعال شخصيتي است که بر اساس آن، فرد نسبت به نگرش و رفتار خود هوشيار است، به راحتي تصميم گرفته، کار خود را با اعتماد به نفس به پيش برده و آن را به اتمام نيز ميرساند و کمتر دچار ترديد ميشود.
- بلوغ زود رس
فرزند در دوره اوليه کودکي بيشتر نيازمند حضور والدين خود است. ولي در دومين دوره کودکياش نیاز به وجود همسالان بارزتر ميشود و مهارتهاي زيادي را از آنان ميآموزد. وجود خواهر يا برادر بزرگتر نيز ميتواند مهارتهاي لازم براي اجتماعي شدن او را فراهم کند. حال اگر فرزند تک باشد به ناچار بايد در کنار بزرگسالان پرورش يابد. در نتيجه او تجربهاي از کودکي و نوجواني خود نداشته و با بازيها، کارها و نگرشهاي اين گروه سني آشنا نيست و يک دفعه پرشي به دوران مسئوليتپذيري بزرگسالان خواهد داشت. وي از لحاظ روحي و رواني بسيار سريعتر رشد کرده و دنيا را از ديد بزرگسالان ميبيند. حضور در چنين خانوادهاي که فقط شامل افراد بالغ است سبب بلوغ زودرس کودك ميشود. از عوارض بلوغ زودرس اين است که کودکان در مقابل استرسهاي زمان جواني قرار گرفته و نميدانند چه بايد بکنند. آنها از نظر جسمي نشانههاي بلوغ را دارند، در حالي که از نظر شخصيتي تجربه کافي ندارند که اين شرايط در هر دو جنس باعث ايجاد مشکلاتي ميشود.
- کم شدن روابط اجتماعی و عدم جامعهپذیری
فضاي زندگي خانوادگي توأم با فرصتهاي کافي براي روابط متقابل متنوح بوده، براي فرزندان الگوهاي رفتاري و زمينههاي تبادل تجارب و تمايلات و عواطف را به وجود آورده و از عوامل مؤثر در بهبود مهارت در روابط اجتماعي است. اما در خانوادههاي هستهاي و محدود و با فرزندان کم و به خصوص تک فرزند، برخورداري از فضاي زندگي خانوادگي ممکن نيست. گرايش به انزوا، افسردگي، ضعف در برقراري ارتباط با همسالان، توجه بيش از حد به بازيهاي رايانهاي و انفرادي، ترس يا تنفر از حضور در گروههاي اجتماعي از جمله خصوصيات تک فرزندهاست. زندگي در کنار برادر يا خواهر روحيه جامعه گرايانه کودك را تقويت کرده و مديريت درروابط اجتماعي را به وي ميآموزد. همدلي و همسويي با افراد خانواده، عشقورزي و سهولت در برقراري ارتباط با افراد همسن در جامعه و مدرسه از اصليترين ويژگيهاي فرزندان خانوادههاي داراي بيش از يک فرزند است. محدوديت روابط اجتماعي در خانوادههاي تک فرزند ميتواند دنياي رواني و اجتماعي افراد را محدود جلوه دهد و در اين شرايط اگر مشکلي براي فرد به وجود آيد ممکن است پيامدهاي تهديد کنندهاي پديد آورد، زيرا فرد ميترسد با از دست دادن يک نقطهي اميد و اتکا نتواند به کانون ديگري چشم اميد داشته باشد. همچنين وقتي روابط محدود است، جزئيات آن ميتواند اشتغال ذهني زيادي براي افراد ايجاد کند. براي مثال ديده ميشود کته مادر با مشاهدهي کوچکترين احتمال آسيب يا بيماري فرزندش سراسيمه و آشفته ميشود يا هر رفتار ظاهراً غير معمول و غيرعادي کودك را نشانهاي از وجود مشکل رفتاري و اخلاقي او ميداند، يا پدر با بروز کوچکترين مشکل در زندگي خانواده دچار حالت اضطراب و دستپاچگي ميگردد و البته توجه به جزئيات رفتاري در اين گونه خانواده ها سبب درگيريهاي کم اهميت در خانواده نيز ميشود.
- کاهش انسجام خانواده
يکي از مؤلفههاي خانواده منسجم، پيوندهاي عاطفي و ميزان وابستگي فرزندان به والدين و بالعکس است. به همان ميزان که وابستگي متعادل ضروري و داراي مزاياي فراوان است افراط و تفريط در آن داراي آسيب بوده و مشکل زاست. در خانوادههاي تک فرزند ميزان وابستگي داراي افراط و تفريط است. به اين معنا که گاهي اوقات فرزند به سبب اشتغال والدين مورد بيمهري و بيتوجهي قرار ميگيرد و گاهي نيز در کانون توجه بيش از حد والدين هست. تعدد فرزندان ميتواند سبب ايجاد هماهنگي لازم و شکل گيري وابستگي متعادل باشد. کاهش وابستگي فرزندان به خانه و خانواده در خانوادههاي تک فرزند سبب احساس تنهايي عميق، ترويج فرهنگ استقلال طلبي، افزايش ميل به تک زيستي و تجرد، کاهش قداست و اهميت تشکيل خانواده و افزايش سن ازدواج ميشود.
- جایگزینی رسانه
رسانهها مانند دريچهاي به جهان خارج در ديدگاهها و رفتارهاي افراد مؤثر هستتند، کم شدن ارتباطات کلامي در خانوادههاي کم جمعيت سبب حاکميت رسانههاي تصويري ميگردد. اين امر تغيير الگوي ارتباطي در خانواده را به همراه دارد. کودك يا نوجواني که از تنهايي رنج ميبرد به دنبال جايگزيني براي اوقات فراغت خود است در نتيجه به تلويزيون، جاذبههاي گرافيکي و هيجانهاي کاذب در بازيهاي رايانهاي و دنياي مجازي رو ميآورد.
تلويزيون: تحليلات دربارهي رشد شناختي نشان ميدهد که تعامل اجتماعي محرك بسيار مهمي در تکامل رشد است. کودکان تنها، مدت زمان زيادي را صرف تماشاي تلويزيون ميکنند و فرصت کمتري براي ديگر فعاليتهاي فيزيکي و تعامل با همسالان دارند. اين امر تعامل اجتماعي را کاهش داده و ميتواند تأثير منفي بر رشد شناختي داشته باشد.
بازيهاي رايانهاي: اعتياد و وابستگي، پرخاشگري، القاي ارزشهاي فرهنگي ناهمخوان و پيامدهاي جسماني اعم از چاقي دردهاي مفصلي، درد مچ، گردن و پيامدهاي رواني و آسيب رشتههاي عصبي پيراموني، شب ادراري و توهم، حداقل آسيبهاي بيان شده براي بازيهاي رايانه اي هستند که امروزه بيشتر اوقات کودکان تنها را پر ميسازد.
اينترنت و ماهواره: يکي از عواقب اينترنت، اعتياد به آن است. کاهش رضايت از زندگي و احساس محروميت در افراد که ازطريق مقايسهي وضع خود با ديگران به وجود ميآيد) از آسيبهاي اين فضاي مجازي و برنامههاي ماهواره است. علاوه براين افزايش انتظارات، تشديد روحيهي مصرف گرايي، ارائه سبک زندگي، تضعيف پايبندي مذهبي، تسريع روند يکسان سازي فرهنگها از ديگر مضراتي است که ميتوان به آن اشاره کرد.
مسلماً مادران در کاهش نرخ تک فرزندی در جامعه نقش بسیار مهمی دارند، چرا که در اکثر خانوادههای تک فرزند یکی از عوامل مؤثر در گرایش به وضعیتی وضعیت آنها در خانه میباشد چرا که با توجه به مسائل اقتصادی خانوادهها و همچنین تحصیلات عالیه مادران و انتظار استفاده از تحصیلات خود در بازار کار تبدیل شده است به یکی از دلایل عدم تمایل مادران به ازدیاد فرزندانشان و اکتفا به تک فرزند؛ بنابراین میتوان گفت که تغيير نگرش زنان نسبت به مسئله تحصيل و منزلت اجتماعي آنان سبب شده كه بخش قابل توجهي از زنان سالهاي بيشتري را صرف تحصيل كرده و ازدواج را تا پايان تحصيلات به تاخير اندازند. (آقامحمدی، 1391، ص 120)
سهم مادران تحصيل كرده از جمعيت آينده در مقايسه با مادران كم تحصيلات بسيار كمتر بوده و سبب كاهش متوسط ضريب هوشي جامعه خواهد شد. اين امر دقيقاً همان رهنمود مقام معظم رهبري است كه: يكي از مشكلات ما اين است كه برجستهترين زوجهاي ما كه نخبگان هستند كمترين فرزند را دارند كه اين يك ضرر بزرگ است چون كشور را از ژن انسانهاي برتر محروم ميكنيم. (لاودانی، 1387، ص 62)
علت گرایش به تك فرزندی توسط بسیاری مادرها، تجمیع تمام امكانات رفاهی برای تنها فرزند خانواده است. با وجود اینكه تجمیع امكانات برای یك بچه احتمال موفقیت وی را بسیار بالا میبرد؛ اما به موازات آن ممكن است توقعات والدین از فرزند خود را نیز افزایش بدهد. همین موضوع باعث خواهد شد تا فرزند برای موفق شدن و انجام كارهای بزرگ زیر فشارهای روحی و روانی له شود.
با توجه به مطالب گفته شده میتوان گفت که افزایش آگاهی مادران به ویژه مادران تحصیل کرده از آسیبهای تک فرزندی چه در بستر خانواده، چه در بستر جامعه و از همهی موارد مهمتر خود فرزندان منجر به جلوگیری از افزایش میزان تک فرزندی در خانوادهها میشود، چرا که با تفهیم اهمیت موضوع به مادران افزایش آگاهی پدان راحتتر و سهلتر خواهد بود.
قسمتی ازپایان نامه آزاده غله کار
مردی نزد امیرالمومنین علیه السلام آمده و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم:
۱_چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟
۲_چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟
۳_چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟
۴_چه چیز «از آتش داغ تر» است؟
۵_ چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟
۶_ چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟
۷_ چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟
امام علی علیه السلام فرمودند :
۱_ «تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست.
۲_ «حق» از زمین وسیع تر است.
۳_ «سخن چینی» شخص تمام ازکودک یتیم ضعیف تر است.
۴_ «آز و طمع» از آتش داغ تر است.
۵_ «حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است.
۶_ بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است.
۷_ «قلب کافر» از سنگ سخت تر است.
جامع الاخبار، فصل ۵، فضائل امیرالمومنین علیه السلام .
راه لذت بردن از نماز
احساس لذت در نماز، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یک سری مقدمات در خود نماز، آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل بشود این است که انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند و معصیت، روح را مکدر میکند، و نورانیت دل را میبرد و درهنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود، یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند و توجهش با غیر خدا مشغول نشود و اگر به طور غیر اختیاری توجهش یه جایی منصرف شد به محض التفات پیداکردن باید قلبش را از غیر خدا منصرف کند.
منبع : جناب عشق ، مجموعه رهنمودهای آیت الله بهجت ، علی اکبر مزدآبادی ،نشر یازهرا سلام الله ، ص ۲۲
جناب عشق
جناب عشق ، کتاب اخلاقی _ تربیتی است و از مجموعه رهنمودهای حضرت آیت الله العظمی بهجت ( ره) می باشد .
این کتاب ساده و تاثیر گذار به کوشش علی اکبر مزدآبادی و در ۱۰۰ صفحه به چاپ رسیده است .
<< 1 ... 67 68 69 ...70 ...71 72 73 ...74 ...75 76 77 ... 253 >>