«من چقدر سر قضيّهى توليد اسباببازى داخلىِ معنىدار و جذّاب حرص خوردم
دوستان ما آمدند در يكى از دستگاههاى فعّال و مسئول، عروسكهای خوبى درست كردند؛
خوب هم بود؛ اوّل هم حسّاسيّت طرف مقابل را _ يعنى مخالفين را، خارجىها را _ برانگيخت كه اينها آمدند در مقابل باربى و مانند اينها، اين (عروسكها) را درست كردند؛ ولى نگرفت
بیشتر »