با آل علی هر که در افتاد بر افتاد
ديشب به سرم باز هواي دگر افتاد
در خواب مرا سوي خراسان گذر افتاد
چشمم به ضريحِ شَهِ والا گهر افتاد
اين شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
اين قبرِ غَريب الغُربا خسرو طوس است
اين قبرِمُغيث الضُّعفا شَمس شُموس است
خاكِ درِ او، مرجعِ ارواح و نفوس است
بايد ز رَهِ صدق، بر ا ين خا ك در افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
اين روضه ي پر نور، به جنّت زده پهلو
مغز مَلَك از عطر نسيمش شده خوشبو
بشنيد نسيم سحري رايحه ي او
كز بوي بهشتيش، چنين بي خبر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
حورانِ بهشتي زده اند، در حرمش صف
خِيلِ مَلَك از نور، طَبَق ها همه بر كف
شاهان به ادب در حرمش گشته مُشرّف
اينجاست كه تاج از سر هر تاجوَر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
اولاد علي شافع يوم عَرَصاتند
د ا ر ا ي مقا ما ت رَ فيعُ ا لدَّ رَ جا تند
در روز قيامت همه اسباب نجاتند
اي واي بر آن كس كه به اين دَرّه در افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد !
کام و دهن از نام علی یافت حَلاوت
گل در چمن از نام علی یافت طَراوت
هر کس که به این سلسله بنمود عَداوت
در روز جزا، جایگهَش در سَقَر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
هر کس که به این سلسله ی پاک جفا کرد
بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد
دیدی که یزید از ستم و کینه چه ها کرد
آخر به دَرَک رفت و به روحش شَرَر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
اولادِ اُمَیّه چو دَرِ کینه گشودند
بر عِترَتِ اطهار بسی ظلم نمودند
آخر همگی بِیدَقی از لعن ربودند
دیدیم که از نام و نشانشان، اثر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
حَجّاج که شد منکر هر خارقِ عادات
می کُشت به هر روز، بسی شیعه و سادات
امروز به او لعن کنند اهلِ سعادات
آوازه ی ظلمش به همه بحر و بر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
کردند جفاها بنی عبّاسِ ستمگر
مسموم شد از ظلم و جفا موسِیِ جعفر
بر قلب غریب الغربا، زَهر زد اَخگر
ظلم بنی عباس، به گیتی سَمَر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
بست آب به قبر شهدا چون مُتوکّل
در اوج فلک روح مَلَک شد متزلزل
دریا به فغان، موج زنان نعره زد از دل
در سطح زمین، غُلغُله در خشک و تر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
جِیشِ مُتوکّل، به لبِ شط بِنِشَستَند
بر زایِرِ شاه شهدا، راه ببستند
از کین، دل زَوّارِ حسین را بِشِکَستَند
از قافله ی عشق، بسی دست و سر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
یا رب به حَقِ مَنزلتِ شاه شهیدان
امسال نما لطف، به مرد و زنِ تهران
ما غرق گناهیم، تویی غافرِ عصیان
این شعر مرا بارِ دگر در نظر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
سید اشرف الدین قزوینی ( نسیم شمال )
اقیانوس سرخ
دیوار به دیوار و خیابان به خیابان فاصله بیشتر می شد.
نخلستان به نخلستان و شهر به شهر؛ و قلب من سخت در فشار.
اگر این همه فاصله، افقی نبود و همه را عمودی فرض می کردی الان زیر یک دنیا آوار بودم ، همان قدر نفس گیر ، همان قدر جان سپرده.
باورش برایم سخت بود! باور اینکه می گفتند در آغاز دیدار برای زائرت آغوش باز می کنی. با تو اما تمام باور نکردنی های زندگی ام باور پذیر شد.
گرمای آغوش پدرانه ات در بند بند وجودم شعله انداخته و هنوز خرمن جانم را می سوزاند؛ و هنوز پرم از عطر سیب و تربت نم خورده تنت.
با تو می شود یک شبه به ملکوت رفت.
با تو…یک روزه ، با تو… یک آنه.و حال خودت بگو با این همه فاصله چه کنم؟
و این همه هوای دلتنگی؟
یک ،دو ،سه، …،اصلا چه فرق می کند چند سال مانده است به اربعین من.مهم تویی و اربعین تو ؛ و من مانده ام چگونه از اربعین تو دور شده ام!به چه امید؟ به امید رسیدن به اربعین عمر خویش؟!!!
من این عمر بی تو را نخواهم ،چه کنم؟
کاش زمان همان دم جدایی از نفس افتاده بود.همان جا که همه ی ما از نفس افتادیم.
همان دم که به رسم اعراب باز سلام دادیم به جای خداحافظی.
صل الله علیک ایها الامام المظلوم
صل الله علیک ایها الامام الغریب
همان جا که من دیگر نتوانستم با همین مضامین برسم به عطشان و مذبوح و عریان و شهید .
اینک اما این منم با باور دق نکردن از دوریت. با باور جان نسپردن از هجرانت.
و فقط می توانم بگویم: “شرمنده جانان، ز گران جانی خویشم".
شاید هم اربعین اینجا سرپا نگهم داشت.
اربعین انقلاب خمینی .
اربعین انقلاب دیالمه.
اربعین انقلاب متوسلیان .
اربعین انقلاب بانو دباغ.
موجی که دست روح خدا برانگیخت و با آن اقیانوسی را به سمتت روانه ساخت این روزها عام الاربعینش را می گذراند و تو با این اقیانوس سرخ چهل ساله ، کنار اربعین خودت چه ها خواهی کرد، خدا می داند! تو با کل عالم قیام خواهی کرد،حسین(ع)! با کل عالم .تو همان “کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا” هم که باشی باکی نیست، که سفینة النجاة عالمی. و بی خود نیست منتقم خونت در آن ندای وعده داده شده “اهل العالم” را خطاب خواهد کرد نه اهل دنیا را.
نوشته شده به قلم …..اصلا چه اهمیت دارد این (من) در مقابل شاه. 1397/8/14
ما را تو می شناسی
ما خیل بندگانیم ما را تو میشناسی
هر چند بیزبانیم، ما را تو میشناسی
ویرانهئیم و در دل گنجی ز راز داریم
با آنكه بینشانیم، ما را تو میشناسی
با هر كسی نگوئیم راز خموشی خویش
بیگانه با كسانیم ما را تو میشناسی
آئینهایم و هر چند لب بستهایم از خلق
بس رازها كه دانیم ما را تو میشناسی
از قیل و قال بستند، گوش و زبان ما را
فارغ از این و آنیم ما را تو میشناسی
از ظن خویش هر كس، از ما فسانهها گفت
چون نای بیزبانیم ما را تو میشناسی
در ما صفای طفلی، نفسرد از هیاهو
گلزار بیخزانیم ما را تو میشناسی
آئینهسان برابر گوئیم هر چه گوئیم
یكرو و یك زبانیم ما را تو میشناسی
خطّ نگه نویسد حال درون ما را
در چشم خود نهانیم ما را تو میشناسی
لب بسته چون حكیمان، سر خوش چو كودكانیم
هم پیر و هم جوانیم ما را تو میشناسی
با دُرد و صاف گیتی، گه سرخوش است گهغم
ما دُرد غم كشانیم ما را تو میشناسی
از وادی خموشی راهی به نیكروزی است
ما روز به، از آنیم ما را تو میشناسی
كس راز غیر، از ما نشنید بس «امینیم»
بهر كسان امانیم ما را تو میشناسی
امام خامنه ای مدظله العالی
درمان کم خونی(کم بودن هموگلوبینِ خون، فقر آهن و فقر اسیدفولیک)
کم خونی شایع ترین بیماری در خانم هاست. از آن جا که خانم ها غالبا دارای مزاج سردی هستند، مستعد کم خونی اند. در طب اسلامی سنتی، مهم ترین و ابتدائی ترین اقدام برای درمان، پرهیزات و اصلاح تغذیه است(غذای ما، دوای ما. دوای ما، غذای ما) عامل و رافع کم خونی، خلط دم است.
پس راه درمان، مصرف غذاهای دم ساز(گرم و تر) و کاهش غذاهایی با طبع سرد است.
در صورت رعایت کامل نسخه، شدیدترین کم خونی ها هم ظرف مدت 40 الی 120 روز قابل درمان هستند.
درمان:
گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای هر اقدامی؛ من جمله، خوردن غذا و مصرف دارو…
پرهیزات:
کاهش جدّی سردی ها، خصوصا: چای، عدس، گوشت گاو و گوساله، لبنیات، گوجه و خیار، هندوانه، بادمجان، سوسیس و کالباس، نوشابه و… در فصول گرمِ سال، استفاده از مقداری سردیجاتِ طبیعی، بسته به مزاج افراد مشکلی ندارد.
داروها
روزانه؛
ناشتا 21 عدد مویز
شبی 7 عدد انجیر
در صبحانه 7 عدد زیتون
در طول روز 3 عدد خرما
در طول روز 14عدد بادام درختی(به صورت دانه دانه و مثل آدامس جویده و) میل شود.
در طول روز خوردن شربت عسل یا شربت شیره انگور 1 الی 3 لیوان.
در طول روز یک بار از ترکیب(1عدد سیب رنده شده+ 3 قاشق غذاخوری عرق بیدمشک+ 1 قاشق غذاخوری عسل) میل شود.
یک وعده غذایی در طول روز یک پیاله ارده با شیره انگور میل شود.
هفته ای:2 الی 3 وعده شام فسنجانِ بادام درختی میل شود. (نصف بادام+ نصف گردو)
هفته ای : 1 الی 2 وعده سوپ گندم به همراه روغن زیتون میل شود.
بادکشِ خون ساز؛ 14 الی 21 مرحله یک شب در میان، در مراکز خون سازِ بدن مثل: کتف، لگن، ران ها و ساق پاها انجام شود.
انجام بادکش در دوران بارداری اصلا مجاز نیست.
خوردن میوه هایی مثل: انگور، گلابی، سیب، خربزه، به و انار شیرین توصیه می شود.
اگر خانم ها، قبل از اقدام به بارداری، موارد فوق را تا پایان بارداری رعایت کنند، دیگر به استفاده از قرص آهن، اسیدفولیک و یا هر داروی دیگری در زمینه کم خونی نیاز نخواهند داشت و ان شاالله علاوه بر درمان و رفع کم خونی، صاحب فرزندانی سالم و قوی بنیه خواهند شد.
پس رعایت موارد فوق برای همه خانم های باردار توصیه می شود، مگر خانم هایی که واقعا گرم مزاج هستند. رعایت همه موارد، درمان را تسریع می بخشد.
سخنان حکیم خیراندیش استادخیراندیش .
عذاب شمر ملعون در عالم برزخ
علامه امینی رحمت الله ارادت خالصانه اے به اهل بیت عصمت و طهارت داشت؛ آقازاده محترم ایشان آقاے حاج شیخ رضا امینی نقل میکند: پدرم در آخرین بیمارے؛ روے تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا؛ من این داغ و عقده ے دلم را از کربلا نگشوده ام؛ من برای سیدالشهدا علیه السلام در عمرم گریه سیری نکرده ام با خداوند عهد کرده ام که اگر خوب شدم؛ پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیرے بکنم. و این عقده دلم را به پایان برم.
و اینک یکی از رؤیاهای عجیب علامه امینی را که از زبان خودشان نقل شده و حاکی از رابطه مخصوص او با خاندان نبوت است را نقل میکنیم: ایشان فرمودند:
مدت ها فکر میکردم که خداوند چگونه شمر را عذاب میکند؟ و جزای تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام را چگونه به او میدهد؟!
شب هنگام در عالم خواب دیدم آقا امیرالمؤمین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا؛ روی صندلی نشسته و من هم به خدمت آن جناب ایستاده ام. دو کوزه نزد ایشان بود؛ فرمودند: این کوزه ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور.
اشاره به محلی فرمود که بسیار شاداب در اطراف آن بود؛ که صفا و شادابی محیط و گیاهان؛ قابل بیان و وصف نیست. کوزه ها را برداشته و رو به آن محل نهادم.آن ها را پر آب نمودم.حرکت کردم تا به خدمت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بازگردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاد ، و هر لحظه هوا گرم تر و سوزندگی صحرا بیشتر میشد.دیدم کسی از دور به طرف من می آید. هرچه به من نزدیک تر میشود، هوا گرم تر میگردد،گویی این حرارت از آتش اوست.
در خواب به من الهام شده بود که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام است، وقتی به من رسید ، دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب گیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شود نمیگذارم از این آب قطره ای بنوشی.
حمله شدید به من کرد و من ممانعت می نمودم دیدم اکنون کوزه ها را از دست من میگیرد ،آن هارا چنان به هم کوبیدم که کوزه ها شکسته و آب آن ها به زمین ریخت. چنان آب کوزه ها بخار شد که گویی آبی در آن ها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی اندازه غمیگن و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر آشامیده و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر چنان آب استخر ناپدید گردید که گویی سال هاست یک قطره آب در آن نبوده.
درختان هم خشک شده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راهی ڪه آمده بود بازگشت، هرچه دور تر میشد ، هوا رو به صافی و شادابی میگذاشت و درختان و آب استخر به طراوت اول باز گشتند.
به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم ، حضرت فرمودند: خداوند متعال این چنین شمر ملعون را جزا و عقاب میدهد اگر یک قطره آب استخر را می نوشید از هر زهری تلخ تر و از هر عذابی برای او دردناک تر بود، بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
منبع: یادنامه علامه امینی، ص ۱۳ و ۱۴ ، از کتاب های عذاب قبر برزخ،پس از مرگ بر ما چه میگذرد؟ ، ص ۱۲۵و ۱۲۶و ۱۲۷ ، نویسنده کتاب: مهدی فربودی
هیچ کس به من نگفت …
هیچ کس به من نگفت:
که محور هستی شمایی و بدون محور، عالَم گردشی ندارد و زمین و اهلش بدون شما، لحظه ای پابرجا نیست.(1) فیض خدا از طریق شما به همه می رسد، انسانها و حیوانات حتی شاخه های درختان، پایداریشان به شماست تا فیض خدا را به آنها برسانید. من اصلاً نمی دانستم که به خاطر شما باران می بارد و آسمان بر زمین فرود نمی آید.
خیلی برایم جالب بود وقتی شنیدم همه به واسطه شما روزی می خورند.(2) یعنی من هر نَفَسم را مدیون شما بوده ام و اینچنین مرا از شما دور نگه داشته اند که هیچ از شما ندانم و نوجوانیم بی شما سپری شود.
فصل مهم عمرم که پایه ریزی محبت شما باید در آن شکل می گرفت این چنین به تاراج و غارت رفت و اینک من ماندم و دستانی خالی که به طرف شما دراز است و می دانم که آنها را خالی بر نمی گردانی.
ای فیض خدا که چونان خورشیدی نور افشانی می کنی و من بهره ای نبرده ام از این نور برای شیدایی و زندگی با حلاوت در مسیر رضایت تو، مدد فرما و نور الهی را بر دلم بنشان.
هیچ کس به من نگفت :
که باید منتظر شما بود و انتظار شما چه اجر فراوانی دارد مثل شمشیر زدن در سپاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم (۳)
و نگفتند که انتظار با نشستن و دست روی دست گذاشتن و آه کشیدن حاصل نمی شودکه انتظار حرکت است و پویایی.
آنکه در انتظار عزیزی است، سر از پا نمی شناسد.
در تلاش و تکاپو است تا اطراف و اطرافیانش را برای آمدن مهمان و خوشایندش آماده سازد.
و نگفتند بدون انتظار، اعمال ما مورد پذیرش درگاه الهی قرار نمی گیرد(۴) و بهترین اعمال، انتظار است و انتظار عمل است نه حالت.
وکاش زودتر می دانستم که انتظار شما، شوق یاری و همراهی را در من ایجاد می کند و به من هویت و حیات می بخشد و مرا از پوچی و بی هدفی نجات می دهد.
ای کاش در آن دوران، انتظارت را تجربه می کردم تا حالت انتظار، در تار و پودم تنیده می شد و دوام آنرا در این دوران می دیدم و میوه آن را می چیدم.
منتظر من می نشینم شه بیاید یا نیاید
بلکه رخسارش ببینم شه بیاید یا نیاید
رنج خار از چیدن گل گر ببینم یا نبینم
می کنم صبر و تحمل شه بیاید یا نیاید
هیچ کس به من نگفت:
که شناخت شما، عشق راستین ایجاد می کند و عشق، اطاعت می آورد و اطاعت، همان صراط مستقیمی است که دست مرا در دست انبیاء و شهدا و صالحین و صدیقین می گذارد و اینان همان اهل بیتی هستند که به من بال پریدن می دهند تا کرانه بی نهایت پرواز کنم.
اما کدام شناخت؟
شناخت شما، غیر از دانستن اسم پدر و مادر و سال تولد است که آنها را در نوجوانی آموختیم، اما راهی به جایی نبردیم.
در مدرسه هم امتحانش را بیست گرفتیم، ولی اثری در زندگیمان نداشت.
شناخت شما، شناخت علم و ولایت و احاطه شما بر جهان هستی است، که به وسیله شما بلا از مادفع می شود(۵) و برکت و نزولش، به خاطر شماست که ادامه دارد، که خورشید با اینکه پشت ابر است گرما می بخشد و نورش همه جا را روشن کرده و باید می دانستم که شناخت امام غایب به این است که بدانی امان اهل زمین است(۶) و زمینیان همه وامدار او هستند و اهل آسمان صدقه سر او به حیات ادامه می دهند و زمین را مشاهده می کنند.
چرا کسی مرا در نوجوانی به کلاس آمادگی شناخت تو رهنمون نشد؟
همه چیز را به ما یاد دادند جز این نکته که همه چیز به خاطر توست و تو، امام همه چیزی.۷
1- لولا الحجه لسافت الارض… (کافی، ج1، ص201).
2- بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السماء علی الارض… (مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره).
۳- نگین آفرینش، ص130.
۴- نگین آفرینش، ص113.
۵- کمال الدین، ج2، ص171.
۶- کمال الدین، ج2، ص239.
۷_هیچکس به من نگفت.. ، حسن محمودی. بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج):مرکز تخصصی مهدویت، 1390 ، ص ۳۰_ ۳۵
معجزات و غرایب مرقد مطهر امام حسین علیه السلام
به سند معتبر روایت شده است یکی از ملازمان متوکل که او را ابراهیم ابن دیزج می گفتند گفت : متوکل مرا به کربلا فرستاد که قبر حضرت امام حسین علیه السلام را تغییر دهم و نامه ای به قاضی نوشت که « من دیزج را فرستادم که قبر حسین را بشکافد ، چون نامه مرا بخوانی مطلع باش که آیا او عمل می کند به آنچه اورا مامور ساخته ام یا نه .»
دیزج گفت : چون به کربلا رفتم و برگشتم قاضی از من پرسید چه کردی ؟
گفتم : هر چه کندم چیزی نیافتم .
گفت : بسیار عمیق نکندی ؟
گفتم ؛ بسیار کند و چیزی نیافتم .
پس نامه ای نوشت به متوکل که دیزج رفت و قبر را نبش کرد . پس امر کردم او را که آن زمین را شخم کرد و آب بر آن بست که اثر قبر ظاهر نباشد .
راوی می گوید من دیز را در خلوت طلبیدم و حقیقت حال را از او پرسیدم . گفت : من با غلامان مخصوص خود رفتم و بیگانه را همراه نبردم ، چون قبر را شکافتم ، بوریایی تار دیدم و جسد تازه و پاکیزه ای بر روی آن خوابیده و بویی از بوی مشک خوشبوتر از آن ساطع بود ، دست بر او نگذاشتم و قبر را پر کردم .
چون گاو بستم که شخم کنم هر چند گاو به نزدیک قبر می رسید بر می گشت و نتوانستم آن موضع را شخم کنم ، پس غلامان خود را طلبیدم و سوگند یاد کردم که اگر این خبر را در جایی مذکور سازید شما را به قتل می رسانم .
فضل ابن محمد ابن عبدالحمید روایت کرده که ؛ من همسایه ابراهیم دیزج بودم ، چون بیمار شد به مرضی که از آن مرض از دنیا رفت به عیادت او رفتم . او را در حال بدی بافتم و مدهوش می نمود و طبیبی نزد او نشسته بود . میان من و دیزج خلطه و اُنسی بود و اسرار خود را به او می گفت .
به او گفتم : چه می شود تو را ؟
مرا جواب نگفت و اشاره کرد به طبیب ، یعنی او نشسته است و نمی توانم حال خود را بگویم ، طبیب اشاره او را فهمید و برخاست . چون خانه خلوت شد بار دیگر حال او را پرسیدم ، گفت : خبر می دهم تو را و از خدا طلب آمرزش می کنم .
به درستی که متوکل مرا مامور ساخت که برویم به کربلا و اثر قبر امام حسین علیه السلام را محو کنیم و گاو بر آن زمین بندیم و شخم کنیم .
چون به کربلا رسیدیم شام شده بود ، به غلامان خود گفتم : عمله و کارکنان را به کار بدارید که قبر را خراب کنند و زمین را شخم کنند .
از خستگی سفر خواب بر من مستولی شده بود ، خود را بر زمین افکندم و به خواب رفتم ، ناگاه غوغا و صداهای بلند شنیدم بیدار شدم و غلامان آمدند . گفتم : چه می شود شما را ؟
گفتند : امری رخ نموده که از این عجیبتر نمی باشد ، جماعتی در میان قبر پیدا شده اند و مانع می شوند ما را که نزدیک قبر شویم و تیر به جانب ما می اندازند .
چون به نزدیک ایشان رفتم صدق گفتار ایشان بر من ظاهر شد و این اول شب بود از شبهای میان ماه .
پس غلامان خود را امر کردم که ایشان نیز تیر بیندازند ، هر که تیر انداخت ، آن تیر برگشت و صاحبش را گشت . پس مرا وحشت و جزع عظیم عارض شد . در همان ساعت تب و لرز مرا فرا گرفت ، بار جمع کردم و از قبر دور شدم و مخالفت امر متوکل و کشته شدن به دست او را بر خود قرار دادم .
راوی می گوید : من به او گفتم : آنچه می ترسیدی از شر متوکل از آن ایمن گشتی ، چون دیشب متوکل را به کمک منتصر کشتند .
گفت : شنیدم این را ولکن در بدن خود حالتی می یابم که امیدی به زندگی در خود نمی یابم .
راوی می گوید : این حکایت در اول روز بود و پیش از شام آن روز به جهنم واصل شد .
منبع : جلا العیون ، علامه ، محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، باب پنجم ،ص ۸۱۲. ۸۱۴
متن سخنرانی جلسه درس اخلاق مدرسه علمیه کوثر ورامین
حجت الاسلام مصطفی دینپرور کارشناس مسائل دینی در چهارمین جلسه درس اخلاق سال تحصیلی حوزه علمیه کوثر، گفت: نظرات رهبر معظم انقلاب در زمینه مباحث خانواده بی نظیر است.
وی با تاکید بر اینکه مبانی فکری حضرت آقا باید در جامعه گسترش یابد، ادامه داد: گفتمان سازی منظومه فکری رهبری از ضروریات جامعه کنونی است که باید مورد توجه قرار گیرد تا به این وسیله تردیدها در جامعه رفع شود.
حجت الاسلام دینپرور موفقیت در دفاع و ایستادگی در مقابل دشمنان را در گرو تبعیت از مبانی فکری رهبری بیان کرد و اظهار داشت: کسانی که نسبت به تفکرات غربی و لیبرالی آشنایی دارند، میدانند که در حال حاضر بیشترین ضربه را به کشور همین تفکر لیبرالی وارد میکند.
این کارشناس مسائل دینی ادامه داد: زمانی که رهبر معظم انقلاب هشدار میهند که باید مراقب حوزههای علمیه باشید تا سکولار نشود به این دلیل است که جامعه به انحراف کشیده نشود، تفکر سکولار و لیبرال در حوزه جایگاهی ندارد.
وی با استناد به حدیثی، گفت: در روایات آمده برشما باد تلاش و کوشش؛ مراد از این تلاش و کوشش بیدار شدن و حرکت به سوی حیات طیبه است؛ در اصل بیدار شدن روز تولد واقعی انسان است.
حجت الاسلام دینپرور با تاکید بر اینکه انسان قبل از مرگ باید بیدار شود، عنوان کرد: انسانهای بیدار در حال حرکت هستند کسی که در خواب غفلت به سر میبرد بویی از ایمان نبرده بنابراین مدعیان دینداری نمیتوانند به کمال دست یابند.
این کارشناس مسائل دینی با بیان اینکه شهید بیدار است و حیات دارد، گفت: شهید به سوی حیات طیبه در حال حرکت است برای همین صاحب اثر است.خدمت کردن به مردم نیز از مصادیق بیداری است و کسانی به مردم خدمت میکنند که بیدار باشند.
وی پایه و اساس نظام اسلامی را ولایتمداری بیان کرد و اظهار داشت: در نظام ولایی سبک زندگی اسلامی باید اجرا شود بنابراین دولت لیبرال هرگز نمیتواند سبک زندگی اسلامی را در جامعه نهادینه کند؛ امروز طلاب و مبلغان باید با تفکر اشرافی گری که ناشی از تفکر لیبرالی است به مبارزه برخیزند.
همه امامان علیهم السلام به امر خدای تعالی قائم و بسویش رهبرند
حکم ابن ابی نعیم می گوید : در مدینه خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم و عرض کردم : من بین رکن و مقام ( خانه کعب ) نذر کرده و به عهده گرفته ام که اگر شما را ملاقات کنم از مدینه بیرون نروم تا زمانی که بدانم شما قائم آل محمد ( صلی الله و علیه و آله) هستید یا خیر .
حضرت هیچ پاسخی به من نفرمود ، من ۳۰ روز در مدینه بودم ، سپس در بین راهی به من برخورد و فرمود: ای حکم ! تو هنوز اینجایی ؟
گفتم آری ، من نذری کرده ام به شما عرض کردم و شما مرا امر و نهی ننموده و پاسخی نفرمودی .
فرمود : فردا صبح زوددمنزل من بیا .
فردا خدمتش رفتم ، فرمود : مطلبت را بپرس .
عرض کردم : من بین رکن و مقام نذر کرده و روزه و صدقه ای برای خدا به عهده گرفته ام که اگر شما را ملاقات کردم از مدینه بیرون نروم جز آنکه بدانم شما قائم آل محمد ( صلی الله ) هستی یا نه ؟
اگر شما هستی ملازم خدمتت باشم و اگر نیستی در روی زمین بگردم و در طلب معاش برآیم .
فرمود ؛ ای حکم ! همه ما قائم به امر خدا هستیم .
عرض کردم : شما مهدی هستی ؟
فرمود : همه ما به سوی خدا هدایت می کنیم .
عرض کردم شما صاحب شمشیری ؟
فرمود :همه ما صاحب شمشیر و وارث شمشیر هستیم و شمشیر پیغمبر به ما به ارث رسیده و همراه ماست .
عرض کردم شما هستی آنکه دشمنان خدا را میکشی و دوستان خدا به وسیله شما عزیز می شوند و دین خدا آشکار می شود؟
فرمود : ای حکم ! چگونه من او باشم در صورتی که به ۴۵ سالگی رسبده ام ؟ و حال آن که صاحب این امر که تو میپرسی از من به دوران شیرخوارگی نزدیکتر و هنگام سواری چالاک تر است ( چنانچه در روایت است که حضرت قائم در زمان ظهورش به صورت جوان ۳۰ ساله و قوی و نیرومند باشد )
اصول کافی ، کلینی رازی ، ترجمه سید جواد مصطفوی ، انتشارات علمیه ، ج ۲ ص ۴۸۶
فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت
متن الگوی پایهی اسلامی ایرانی پیشرفت به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الگوی پایه، چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و معرف سیر کلی تحولات مطلوب ایران در عرصه فکر، علم، معنویت و زندگی بسوی تمدن نوین اسلامی ایرانی در نیمقرن آینده است.
این الگو با مشارکت گسترده متفکران و صاحبنظران ایرانی و بر اساس جهانبینی و اصول اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی و با توجه به مقتضیات اجتماعی و اقلیمی و میراث فرهنگی ایران، بر طبق روشهای علمی و با استفاده از دستاوردهای بشری و مطالعه آیندهپژوهانه تحولات جهانی طراحی شده و شامل مبانی، آرمانها، رسالت، افق و تدابیر است.
مبانی،
اهم پیشفرضهای اسلامی، فلسفی و علمی جهانشمول معطوف به پیشرفت را ارائه میدهد. آرمانها، ارزشهای فرازمانی - فرامکانی و جهتبخش پیشرفت است. مبانی و آرمانها وجه اسلامیت الگو را تضمین میکنند.
رسالت،
میثاق مشترک مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت است.
افق، آرمانهای الگو را بر جامعه و زیستبوم ایران در نیمقرن آینده تصویر میکند و هدفهای واقعی آحاد مردم، جامعه و حکومت ایران را در آن موعد معین میسازد.
تدابیر،
تصمیمات و اقدامات اساسی و بلندمدت برای حل مسائل مهم کشور و شکوفا ساختن قابلیتهای ماندگار ملی بهمنظور رسیدن به افق است. این الگو با ایمان استوار و عزم راسخ و تلاش عظیم و مدبرانه مردم و مسئولان جمهوری اسلامی ایران اجرا خواهد شد.
مبانی *
مبانی خداشناختی - خدامحوری و توحید، اساس و محور بنیادین حیات فردی و اجتماعی مؤمنان است. الله معبود یکتا، علیم، حکیم، غنی، ربالعالمین، رحمن، رحیم، هادی، شارع، تنها مالک و حاکم مطلق هستی است که: - عادل در تکوین، تشریع و سزادهی است؛ - واسع، جبرانکننده، روزیدهنده مخلوقات، اجابتکننده دعاها و حاجتها است؛ - ولیّ مؤمنان، یاور مجاهدان راه خدا، حامی مظلومان، انتقامگیرنده از ظالمان و وفاکننده به وعده خویش است.
* مبانی جهانشناختی
- جهان با عوالم غیب و شهودش، سرشت توحیدی دارد و مراتب روحانی، مادی، دنیوی و اخرویاش، پیوسته در مسیر تکامل و تعالی به سوی خداوند است. - نظام علّی - معلولی بر جهان حاکم است. جهان مادی در طول عالم ماورا است و عوامل مؤثر در آن منحصر به علل مادی و طبیعی نیست. - جهان محل عمل و آزمایش و بستر تکامل و تعالی و یا سقوط معنوی اختیاری انسان است و بر اساس سنتهای الهی به کردارهای آدمیان واکنش نشان میدهد. - خداوند جهان مادی را در خدمت انسان که امانتدار و آبادکننده آن است، قرار داده که در صورت بهرهبرداری کارآمد و عادلانه، تأمینکننده نیازهای او است.
* مبانی انسانشناختی - هدف از آفرینش انسان، معرفت و عبادت پروردگار و در پرتو آن، دستیابی به مقام قرب و خلیفةاللهی است. - حقیقت آدمی، مرکب از ابعاد فطری و طبیعی و ساحات جسمانی و روحانی است. - بُعد فطری او که ناشی از نفخهی الهی است منشأ کرامت ذاتی و نیز برخورداری از اوصاف خداپرستی، دینورزی، کمالگرایی، حقیقتجویی، خیرخواهی، زیباییگرایی، عدالتطلبی، آزادیخواهی و دیگر ارزشهای متعالی است.
چنانکه بُعد طبیعی او منشأ دیگر اوصاف و نیازهای مادی گوناگون است. انسان در کشاکش مقتضیات این دو دسته صفات و نیازها و تحقق معقول و متعادل آنها به کمالات اکتسابی دست مییابد. - انسان دارای کمال و سعادت اختیاری است که در صورت انتخابهای صحیح و در چارچوب تمسک به هدایت الهی و رشد عقلانی میتواند به مرتبه نهایی آن واصل شود. - حیات انسان پس از مرگ تداوم مییابد و چگونگی حیات اخروی مبتنی بر باور، بینش، منش، اخلاق، کنش و رفتار آدمیان در زندگی دنیوی است. - با توجه به مبادی پیشگفته، انسان دارای حقوقی از جمله حق حیات معقول، آگاهی، زیست معنوی و اخلاقی، دینداری، آزادی توأم با مسئولیت، تعیین سرنوشت و برخورداری از دادرسی عادلانه است. - انسان موجودی اجتماعی است و تأمین بسیاری از نیازها و شکوفایی استعدادهای خود را در بستر تعامل و مشارکت جمعی جستجو میکند.
* مبانی جامعهشناختی - جامعه بهعنوان بستر تعامل و مشارکت در جهت تأمین انواع نیازها و شکوفایی استعدادها، نافی هویت فردی، اختیار و مسئولیت اعضا نیست ولی میتواند به بینش، گرایش، منش، توانش و کنش ارادی آنها جهت دهد و از افراد بهویژه نخبگان اثر پذیرد. - ساختیافتگی جامعه عمدتاً مبتنی بر فرهنگ است که بهمثابه هویت و روح کلی جامعه در اجزا و عناصر خرد و کلان آن حضور دارد. - بنیادیترین واحد تشکیلدهنده جامعه، خانواده است که نقشی بیبدیل در تولید، حفظ و ارتقای فرهنگ جامعه دارد. - جوامع با وجود پارهای تفاوتها، تحت تأثیر سنن الهی و قوانین تکوینی مشترک و فراگیر هستند. - شماری از سنتهای الهی حاکم بر جوامع و تاریخ عبارتند از: پیوند تحولات اجتماعی با نفس و اراده انسان؛ وفور نعمت در اثر تقوی، عدالت و استقامت؛ عذاب و کیفر جامعه در صورت گسترش ظلم، فساد، گناه و ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ امهال و استدراج و سلطه مؤمنان بر اهل باطل. - تغییرات اجتماعی تحت تأثیر عوامل فرهنگی، جمعیتی و انسانی، جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، دانشی و فناورانه پدید میآید. - جامعه دینی مبتنی بر شکلگیری مناسبات اجتماعی بر اساس اصول و ارزشهای دینی است و دینداری فردی آحاد جامعه بهتنهایی ضامن تحقق جامعه دینی نیست. - جهتگیری تاریخ به سوی آیندهای پیشرفته در تمام ابعاد مادی و معنوی با حاکمیت ایمان و تقوا و رهبری امام معصوم(ع) است. - پیشرفت حقیقی با هدایت دین اسلام، رهبریِ پیشوای الهی، مشارکت و اتحاد مردم و توجه به غایت پایدار تحقق کلمه الله حاصل میشود.
* مبانی ارزششناختی
- ارزشها ریشه در واقعیت دارند و اصول آنها ثابت، مطلق و جهانشمول است. - اصول ارزشها از طریق عقل و فطرت، و تفصیل آن از طریق کتاب و سنت قابل کشف است. - ارزشها در ساحتهای ارتباطی انسان با خدا، خود، خَلق و خلقتساری است. - تحقق ارزشها موجب پیشرفت دنیوی و سعادت اخروی است.
* مبانی دینشناختی
- دین، دستگاه جامع معرفتی - معیشتی است که از سوی خداوند متعال برای تأمین کمال و سعادت دنیوی و اخروی آدمیان نازل شده است. - دین کامل، جهانشمول و نهایی، اسلام است که بر نبی خاتم(ص) نازل و توسط آن حضرت ابلاغ و تفصیلات آن در سنت پیامبر و اهلبیت(ع) بیان شده است. - اسلام با نظام هستی و سرشت انسان، هماهنگی دارد و نقش بدیلناپذیری در تأمین نیازهای نظری و عملی، فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی ایفا میکند. به همین جهت، استطاعت کامل برای تمدنسازی و ارائهی الگوی پیشرفت دارد. - اسلام در چارچوب مبانی و اصولی ثابت و پایدار و بر مبنای اجتهاد در عرصههای اعتقادی، اخلاقی و شریعت و توجه به عناصر انعطافپذیر فقه اسلامی، توان پاسخگویی به نیازهای نوشونده زمانی و مکانی را دارد. - خردورزی و تمسک به دانش بشری و تجارب عقلایی، مورد تأکید اسلام است و وحی، مایه شکوفایی عقل محسوب میشود. از این رو تمدنسازی و پیشرفت اسلامی افزون بر تکیه بر اصول، ارزشها و تعالیم اسلامی، مبتنی بر عقل و دانش بشری نیز هست.
آرمانها
آرمانهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ارزشهای بنیادین فرازمانی و فرامکانی جهتدهنده پیشرفت است. مبناییترین این ارزشها، نیل به خلافت الهی و حیات طیبه است. اهم ارزشهای تشکیلدهنده حیات طیبه عبارتند از: معرفت به حقایق، ایمان به غیب، سلامت جسمی و روانی، مدارا و همزیستی با همنوعان، رحمت و اخوت با مسلمانان، مقابله مقتدرانه با دشمنان، بهرهبرداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، تفکر و عقلانیت، آزادی مسئولانه، انضباط اجتماعی و قانونمداری، عدالت همهجانبه، تعاون، مسئولیتپذیری، صداقت، نیل به کفاف، استقلال، امنیت و فراوانی. رسالت رسالت ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران، حرکت عقلانی، مؤمنانه و متعهدانه در جهت ایجاد تمدن نوین اسلامی متناسب با آرمانها در زیستبوم ایران است.
افق در سال ۱۴۴۴ هجری شمسی مردم ایران دیندار، عموماً پیرو قرآن کریم، سنت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) و با سبک زندگی و خانواده اسلامی ایرانی و روحیه جهادی، قانونمدار، پاسدار ارزشها و هویت ملی و میراث انقلاب اسلامی، تربیتیافته به تناسب استعداد و علاقه تا عالیترین مراحل معنوی و علمی و مهارتی، و شاغل در حرفه متناسباند و از احساس امنیت، آرامش، آسایش، سلامت و امید زندگی در سطح برتر جهانی برخوردارند.
* * *
تا سال ۱۴۴۴ ایران به پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی و فرهنگ متعالی در سطح بینالمللی تبدیل شده و در میان پنج کشور پیشرفته جهان در تولید اندیشه، علم و فناوری جای گرفته و از اقتصادی دانشبنیان، خوداتکا و مبتنی بر عقلانیت و معنویت اسلامی، برخوردار و دارای یکی از ده اقتصاد بزرگ دنیا است. تا آن زمان، سلامت محیط زیست و پایداری منابع طبیعی، آب، انرژی و امنیت غذایی با حداقل نابرابری فضایی در کشور فراهم شده؛ کشف منابع، خلق مزیتها و فرصتهای جدید و وفور نعمت برای همگان با رعایت عدالت بین نسلی حاصل شده است. فقر، فساد و تبعیض در کشور ریشهکن گردیده و تکافل عمومی و تأمین اجتماعی جامع و فراگیر و دسترسی آسان همگانی به نظام قضائی عادلانه تأمین شده است.
* * *
ایران در آن زمان از تداوم رهبری فقیه عادل، شجاع و توانمند و ضمانت کافی برای سیاستها، قوانین و نظامات مبتنی بر اسلام برخوردار است و همچنان با اتکا به آرای عمومی از طریق مشارکت آزادانه مردم در انتخابات به دور از تهدید ثروت و قدرت و با بهرهگیری نظاممند از مشورت جمعی نخبگان اداره میشود و قدرت کامل برای دفاع بازدارنده از عزت، حاکمیت ملی و استقلال، امنیت همهجانبه و تمامیت ارضی خویش را حفظ کرده و عامل اصلی وحدت و اخوت اسلامی، ثبات منطقهای و عدالت و صلح جهانی است.
در سال ۱۴۴۴ ایران از نظر سطح کلی پیشرفت و عدالت، در شمار چهار کشور برتر آسیا و هفت کشور برتر دنیا شناخته میشود و دارای ویژگیهای برجسته جامعه اسلامی و خاستگاه تمدن نوین اسلامی ایرانی است.
تدابیر
۱- تبیین و ترویج اسلام ناب محمدی(ص) متناسب با مقتضیات روز
۲- تقویت و تعمیق فرهنگ توحیدی و معادباور و ایمان به غیب
۳- بسط فرهنگ قرآنی و تعمیق معرفت و تداوم محبت اهلبیت(ع) از طریق زنده نگه داشتن فرهنگ عاشورا و انتظار بدون انحراف و بدعت
۴- ترویج آموزههای اخلاق اسلامی و هنجارهای مدنی و تبلیغ عملی دین
۵- شناساندن علمی و واقعبینانه ارزشها و دستاوردهای انقلاب اسلامی
۶- گسترش تعلیم و تربیت وحیانی، عقلانی و علمی
۷- تربیت نیروی انسانی توانمند، خلاق، مسئولیتپذیر و دارای روحیه مشارکت جمعی با تأکید بر فرهنگ جهادی و محکمکاری ۸- ارتقای موقعیت شغلی، کرامت و منزلت اقشار علمی و فرهنگی بهویژه معلمان و استادان
۹- تبیین، ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی ایرانی سالم و خانوادهمحور با تسهیل ازدواج و تحکیم خانواده و ارتقای فرهنگ سلامت در همه ابعاد
۱۰- اهتمام به احیا و توسعه نمادهای اسلامی ایرانی بهویژه در پوشش، معماری و شهرسازی با حفظ تنوع فرهنگی در پهنه سرزمین
* * *
۱۱- تحقیق و نظریهپردازی برای تبیین عدم تعارض دوگانههایی از قبیل عقل و نقل، علم و دین، پیشرفت و عدالت، ایرانی بودن و اسلامیت، و تولید ثروت و معنویت، از سوی صاحبنظران و نهادهای علمی کشور
۱۲- تقویت و گسترش تولید علمی اصیل، بومی و مفید در رشتههای علوم انسانی با بهرهگیری از مبانی و منابع اسلامی و دستاوردهای بشری
۱۳- توسعه علوم بینرشتهای و مطالعات و پژوهشهای چندرشتهای بدیع و مفید
۱۴- کوشش و تعامل فکری بلندمدت و پایدار نخبگان و مؤسسات علمی برجسته کشور در عرصه بینالمللی
۱۵- حمایت فزاینده و مطالبه متناسب از برجستهترین مؤسسات و شخصیتهای علمی کشور برای تولید علم در راستای رفع نیازها و حل مسائل اساسی جامعه
۱۶- ارزشگذاری معلومات و مهارتهای غیررسمی روزآمد و کارآمد، ارتقای دانشهای مهارتی و تنوعبخشی به شیوههای مهارتافزایی
۱۷- ارتقای دانش پایه و توسعه شبکههای علم، فناوری و نوآوری با همکاری متقابل مؤسسات علمی و پژوهشی، صنایع و دولت در فرایند تولید کالا و خدمات
۱۸- ارتقای مهارتهای حرفهای بومی به فناوریهای صنعتی با استفاده از دستاوردهای نوین علمی و تجارب تاریخی و احیای بازارهای تولیدی تخصصی مطابق قابلیتهای سرزمینی
۱۹- پیریزی و گسترش نهضت کسبوکار هنرهای نمایشی و کاربردهای فضای مجازی با استفاده از میراث فرهنگی و ادبی ایرانی اسلامی و قابلیتهای ملی و محلی مطابق تقاضا و پسند مخاطب منطقهای و جهانی
۲۰- التزام به رعایت اصول و قواعد اسلامی در غایت و ساختار تصمیمات، سیاستگذاریها و نهادسازیهای اقتصادی و مالی
۲۱- تحقق عدالت مالیاتی و کاهش فاصلههای جمع درآمد خالص خانوار از طریق ایجاد نظام یکپارچه مالیاتستانی، تأمین اجتماعی و ارائه تسهیلات مالی با بهرهگیری از سامانه جامع اطلاعاتی ملی
۲۲- تسهیل ورود کارآفرینان به عرصههای اقتصادی بهویژه اقتصاد دانشبنیان و کاهش هزینههای کسبوکار با تأکید بر اصلاح قوانین، مقررات و رویههای اجرایی کشور
۲۳- تحقق عدالت در ساختار قانونی نظام بانکی با ایجاد انضباط پولی، رهایی از ربای قرضی، توزیع عادلانه خلق پول بانکی و بهرهمندسازی عادلانه آحاد مردم جامعه از خدمات پولی
۲۴- استقلال بودجه دولت از درآمدهای حاصل از بهرهبرداری از منابع طبیعی و ثروتهای عمومی و انتقال این درآمدها به مردم با تأمین عدالت بین نسلی
۲۵- توقف خامفروشی منابع طبیعی ظرف ۱۵ سال از زمان شروع اجرای الگو و جایگزینی آن با زنجیره پیشرونده تولید ارزش افزوده ملی در داخل و خارج کشور
۲۶- مصونسازی و تقویت فرآیندها، سیاستها، تصمیمات و نهادهای اقتصادی در مقابل تکانههای سیاسی - اقتصادی هدفمند و غیرهدفمند برونزا
۲۷- توسعه فعالیتهای زیربنایی، اقتصادی و اجتماعی و مصرف آب، انرژی و سایر منابع حیاتی متناسب با ظرفیت، حقوق و اخلاق زیستی
۲۸- حفظ حقوق مالکیت عمومی بر منابع طبیعی و ثروتهای ملی همراه با رعایت ملاحظات صیانتی، زیستمحیطی و بین نسلی در بهرهبرداری از آنها
۲۹- کاهش شدت مصرف انرژی و متناسبسازی سهم تولید و مصرف انرژی از منابع انرژی پاک
۳۰- بسترسازی برای استقرار متعادل جمعیت و توازن منطقهای در پهنه سرزمین بر مبنای آمایش ملی و تخصیص امکانات و تسهیل و تشویق سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی و فرهنگی مناطق مختلف و توانمندسازی مناطق محروم با توجه به استعدادهای سرزمینی
۳۱- تمرکززدایی در ساختار اقتصادی-مالی کشور با واگذاری برنامهریزی و تصمیمگیری به استانها و شهرستانها در چارچوب سیاستهای ملی
۳۲- بهرهگیری از دیپلماسی فعال اقتصادی در کسب فناوریهای پیشرفته و تشویق سرمایهگذاری خارجی برای صادرات و حمایت از صادرات تولیدات داخلی با ارزش افزوده
۳۳- فعال کردن قابلیتهای سرزمینی و موقعیت ارتباطی ایران از طریق ایجاد زیرساختهای پیشرفته برای تبدیل ایران به قطب راهبردی فرهنگی، علمی، فناوری و اقتصادی
۳۴- گسترش قطبهای گردشگری طبیعی، فرهنگی، مذهبی و سلامت با محوریت مناطق و مراکز هویتساز
۳۵- تأمین امنیت و ایمنی غذا و ترویج تغذیه سالم و ارتقای سازوکارهای نظارت بر تولید و توزیع مواد غذایی و مصرفی ۳۶- پوشش همگانی مراقبتها و خدمات و توزیع عادلانه منابع حوزه سلامت
۳۷- همکاری بینبخشی و مشارکت نظاممند مردمی در ارتقای سلامت با اولویت پیشگیری و کنترل عوامل تهدیدکننده ۳۸- تنظیم نرخ باروری در بیش از سطح جانشینی
۳۹- اعتلاء و تقویت و ترویج دانش بومی در حوزه سلامت، مبتنی بر شواهد متقن علمی
۴۰- ارتقای توانمندیهای حوزه پزشکی با هدف ارائه آموزش، خدمات و تولیدات در سطح ملی و بینالمللی
۴۱- اعتلای منزلت و حقوق زنان و ارتقای جایگاه اجتماعی و فرصتهای عادلانه آنان و تأکید بر نقش مقدس مادری
۴۲- ارتقای استقلال، اقتدار، پاسخگویی و تخصصی شدن نظام قضائی و تربیت و جذب قضات عالم و متعهد و دانشافزایی مستمر و نظارت بر عملکرد قضات و کارکنان قضائی و اصلاح و الکترونیکی کردن فرایندهای دادرسی
۴۳- طراحی و اجرای راههای پیشگیری از جرم و افزایش آگاهی و اخلاق اجتماعی و تقوای عمومی
* * *
۴۴- گسترش فهم عمیق و تحکیم نظریه مردمسالاری دینی مبتنی بر ولایتفقیه
۴۵- حفظ و تقویت مردمسالاری دینی، مشارکت مردمی، عدالت و ثبات سیاسی
۴۶- گسترش و تقویت تشکلهای مردمی بهمنظور افزایش سرمایه اجتماعی و تحکیم ساختار درونی نظام
۴۷- تقویت فضای آزاداندیشی بهمنظور ارزیابی و نقد علمی سیاستها و عملکردهای گذشته و حال برای تصحیح مستمر آن و حفظ مسیر انقلاب اسلامی
۴۸- ارتقای نظارت رسمی، مردمی و رسانهای بر ارکان و اجزای نظام و پیشگیری از تداخل منافع شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولان و کارکنان حکومت و برخورد بدون تبعیض با مفسدان بهویژه در سطوح مدیریتی
۴۹- اجرای کامل ضمانتهای پیشبینیشده در قانون اساسی در حوزه آزادیهای فردی و اجتماعی و آموزش و ترویج حقوق و تکالیف شهروندی و تقویت احساس آزادی در آحاد جامعه
۵۰- تعیین ضوابط عادلانه و شفافسازی فرایندهای تخصیص امکانات و امتیازات دولتی، درآمد، ثروت و معیشت مسئولان حکومتی و منابع و هزینههای مالی فعالیت سیاستمداران و تشکلهای سیاسی
۵۱- گزینش مسئولان و مدیران بر مبنای التزام عملی آنان به حد کفاف در معیشت و اهتمام ایشان به هنجارهای عدالت، صداقت، راستگویی، اعتماد، فداکاری و پاسخگویی
۵۲- تقویت اقتدار حاکمیتی و ارتقای نظام سیاسی و متناسبسازی ساختار اداری کشور با روشهای جدید بهگونهای که کمتر از یکدرصد جمعیت کشور حقوقبگیر دولت باشند
۵۳- پیشگیری از شکلگیری تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران، گسترش بسیج مردمی و تقویت بنیه دفاعی بازدارنده
۵۴- تقریب مذاهب اسلامی و تحکیم اتحاد و انسجام مسلمانان از طریق تأکید بر مشترکات دینی و پرهیز از اهانت به مقدسات مذاهب اسلامی
۵۵- ترویج عقلانیت و روحیه جهادی در جهان اسلام و حمایت از حرکتهای اسلامی و نهضتهای آزادیبخش و استیفاء حقوق مردم فلسطین
۵۶- تأکید بر چندجانبهگرایی، گسترش دیپلماسی عمومی و کمک به حکمیت و صلح بینالمللی
<< 1 ... 17 18 19 ...20 ...21 22 23 ...24 ...25 26 27 ... 138 >>