تواضع
آیه «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّل مِنَ الرَّحْمَة» (اسراء/۲۴) بشنوید… «وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيرا» این هم دنباله آیه است. «وَ بِالْوالِدَيْنِ احسان » خفض جناح یعنی بالت را باز کن. بالت را برای پدر و مادر باز کن. الآن هم دو نفر که همدیگر را دوست دارم و مدتی همدیگر را ندیدند، وقتی همدیگر را میبینند دستشان را باز میکنند که با همدیگر رو بوسی کنند. این بالت را باز کن کنایه از این است که تواضع کن.
«وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّل» در چه شرایطی؟ میگوید: در هر موقعیتی که هستی. شاه هستی، رئیس جمهور هستی. مرجع تقلید هستی. هرکس هستی، این برای مردم عادی نیست. اگر بالاترین درجات علمی و سیاسی اجتماعی را هم داری، پدرت را تحقیر نکن. مادرت را تحقیر نکن.
با کمال تأسف هستند جوانهایی که وقتی دوستانشان مثلاً خانهشان میآیند، به پدر و مادرشان میگویند: تو بیرون نیا. چند نفر مهمان دارم. اینها سوپردولوکس هستند. تو قدیمی هستی. نتیجه دانشگاه این است؟ نتیجه دبیرستان این است؟ دو تا کلمه درس خواندی به پدر و مادرت میگویی: جلوی مهمانهایم پیدا نشو. یا به پدر و مادرت میگویی: تو حرف نزن! هیچی نگو! چرا؟ لهجه دارد. لهجه داشته باشد. اصلاً اینهایی که بدمستی میکنند، یادشان رفته این پدر و مادر نان مفت به تو دادند و تو دیپلم و لیسانس شدی.
حسن و قبح ذاتی کارهای اخلاقی
یک نابینا وارد جلسه پیغمبر شد. پیربود و نابینا بود و عصا زنان آمد. یک نفر در جلسه عبوس کرد. آیه آمد سوره «عَبَسَ وَ تَوَلَّى» (عبس/۱) «عَبَس» عبوس کرد. ابرو خم کرد؟ «أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى» (عبس/۲) عبوس کردی؟ نابینا را بخندی، میبیند؟ نه! من نابینا هستم. شما بخندی. من نمیفهمم. عبوس کنی، من نمیفهمم. برای نابینا بخندی و عبوس کنی فرقی ندارد. قرآن نمیگوید: چون او فهمید بد کردی. حتی اگر او هم نفهمد بد کردی. یعنی کار بد، بد است ولو پلیس نفهمد. از چراغ قرمز عبور کردی، آدم بدی هستی. نه، پلیس که نفهمید. خوب نفهمد. کارت اشتباه بود. ما وقتی عیب را میفهمند میگوییم: ای خاک بر سرم! فهمیدند. باید بگوییم: خاک بر سرم که این غلط را کردم. نباید بگویی: خاک بر سرم که او فهمید. برای اعمی بخندی و عبوس کنی فرقی ندارد. کار زشت، زشت است.
خدمت دکتر بهشتی در زمان طاغوت بودم. آخر شب در ماشین ایشان نشستیم جایی برویم. شهید مظلوم دکتر بهشتی پشت فرمان بود. به چراغ قرمز رسید، ایستاد. من نگاه کردم و گفتم: آقای دکتر، هیچ کس نیست، برویم. گفت: چراغ قرمز است. گفتم: شما که نظام شاهنشاه را قبول نداری. گفت: من نظام را قبول ندارم. ولی نظم را قبول دارم. نظم میگوید: وقتی چراغ قرمز است، بایست. ما میایستیم چون پلیس جریمهمان میکند. چون پلیس میفهمد. گیر ما این است. باید به جایی برسیم که خوب، خوب است ولو هیچکس نفهمد. بد، بد است ولو کسی نفهمد. خوب و بدیها مربوط به فهم مردم نیست.
«وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّل» ذل یعنی ذلت، یعنی نسبت به پدر و مادر خودت را ذلیل کن. کوچک کن. مادر که بچهاش را میبوسد سفت میبوسد. اما بچهها مادر را چطور میبوسند؟ انگار کاهگل میبوسند. مادر که بچهاش را میبوسد مُک میزند. اما پسر و دختر… یادمان میرود. ما هرچه داریم از پدر و مادر داریم.
سخنان حجت الاسلام قرائتی درس هایی از قرآن ، ۴/ ۶ / ۹۵ .موضوع ، تواضع در برابر والدین .
آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه تهران با سخنرانی آیت الله نوری همدانی
طلاب و اساتید حوزه علمیه استان تهران سال تحصیلی جدید را با سخنرانی آیت الله نوری همدانی در ری آغاز خواهند کرد
آیین افتتاحیه سال تحصیلی جدید حوزه علمیه استان تهران در روز سه شنبه ۱۶ شهریور با حضور یکی از مراجع عظام تقلید در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) برگزار می شود.
بر اساس این گزارش این مراسم با حضور بیش از ۱۰ هزار طلبه مدارس علمیه خواهران و برادران استان تهران و با سخنرانی حضرت آیت الله نوری همدانی و آیت الله اعرافی برگزار میشود.
گفتنی است این مراسم از ساعت ۸ صبح در مصلای آستان مقدس حضرت عبدالعظیم آغاز بکار خواهد کرد
دیده شده در خبرگزاری رسا
ماه من بیا
تیره است آسمان جهان ، ماه من بیا
اندوهِ من به سینه نهان ، ماه من بیا
جز درد و غم ثمری نیست ، هیچ و هیچ
آه از زمانه و ز بدان ، ماه من بیا
آن روز کی رسد که بدی ها به سر شود ؟
الغوث والعجل ، و امان ، ماه من بیا
طوفان جهل به آتش کشیده است
عقلِ زمین و هوش زمان ، ماه من بیا
هر گوشه راکه می نگری ظلم و معصیت
بشتاب ای ولیِ زمان ، ماه من بیا
سروده محدثه شفاعت .
مناجات التائبین
إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي
خدايا! گناهان بر من لباس خوارى پوشانده،
وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي
و دورى از تو جامه درماندگى بر تنم پيچيده
وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي ، فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي
و بزرگی جنايتم دلم را ميرانده، پس آن را با توبه به درگاهت زنده كن
دیده شده در مفاتیح الجنان ، مناجات خمس العشر مولانا علی بن الحسین علیه السلام ، مناجات الاولی ، مناجات التائبین. فراز های ابتدایی .
ترویج اسلام ناب سدی در برابر رسوخ فرهنگ نخ نمای غرب
طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با تبریک به مناسبت سالگرد ازدواج نورانی حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س)، گفت: پیوند آسمانی حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) در راستای سبک زندگی قرآنی صورت پذیرفت.
وی افزود: از ویژگیهای بارز این پیوند الهی سادگی و صمیمیت است و امروز میطلبد جوانان مؤمن و انقلابی به تأسی از آن دو بزرگوار زندگی مشترک خود را بر مبنای سادگی و فارغ از هرگونه تجملات آغاز کنند.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین عشق و صمیمیت را از شاخصههای مهم در زندگی امیرمؤمنان(ع) و حضرت زهرا(س) بیان کرد و گفت: خانه حضرت علی(ع) مملو از عشق و صفا و فارغ از هرگونه تکبر، خودخواهی و غرور بود به نحوی که این امر در رفتار و برخورد آن دو بزرگوار مشهود بود.
شاکری با اشاره به اینکه امروز دشمن نهاد خانواده را هدف قرار داده تا ارزشهای مقدس آن را متزلزل کند، اظهار داشت: امروز جوانان باید هوشیارانه از کانون مقدس خانواده حفاظت و صیانت کنند تا مبادا دشمن بر این نهاد مهم کوچکترین خدشهای وارد کند و این امر بصیرت و دشمن شناسی جوانان را میطلبد.
وی افزود: امروز دشمن با هزینه گزاف در راستای گسترش هوسرانی، چشم و هم چشمی و تهاجم فرهنگی در جامعه درصدد فروپاشی کانون خانوادهها است، به همین دلیل امروز اعتدال و از خودگذشتگی سدی در برابر هجمههای دشمن محسوب میشود.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین ادامه داد: امروز آمار بالای مجردان در جامعه نگران کننده است و لازم است مسؤولان اقدامات و شرایط لازم را مبذول دارند تا برای این عزیزان شرایط ازدواج فراهم شود.
شاکری گفت: امرزو لازم است رسانه ملی در راستای تبلیغ و معرفی خانواده علوی و مهدوی سریالها و برنامههای ویژهای تهیه و پخش کند و همچنین دولت در حوزه خانه و خانواده با راهنمایی کارشناسان مذهبی و ایجاد کارگاههای تخصصی اخلاقی در زمینه ارتقای فرهنگ خانواده فکری بیندیشد تا با ترویج فرهنگ اسلام ناب از رسوخ فرهنگ نخ نمای غرب به درون خانوادهها جلوگیری کند
خنده شهید
توفیقى بود و عید نوروزی در جبهه بودیم. شنیدیم که پدر دو شهید، شهید دومش را داخل قبر که گذاشتند، شهید خندیده بود. تلفن کردیم و ملاقاتى با پدر دو شهید تنظیم کردیم. ماجرا را جویا شدیم.
گفت: «بله! پسر دومم چهار سال در جبهه بوده است. مرتب جزو نیروهاى خاکى، آبى، رزمنده و غواص و با چه حالى و چه عرفانى و چقدر خالص و خوب… بعد در جزیره فاو و عملیات والفجر ۸ شهید مى شود و این هم عکس شهادتش است. در مدت زمان شهادت تا دفن، او را به سردخانه بردند، این هم عکسش است. (چند تا از عکس هایش را نشان داد.) اما همین که او را داخل قبرش گذاشتیم، خندید.» به عکس داخل قبر که نگاه کردیم، دیدیم که مى خندد.
گفتیم: «چه کسانى دیدند؟» گفت: «همه مردم دیدند.»
وارسى کردیم و دیدیم که بله، این مسئله در منطقه شیوع پیدا کرده است که این شهید را در قبر که گذاشتند، خندیده است. به طورى که شک کردند که شاید زنده است. اما چرا خندید ما نمى دانیم؟ از روز شهادت تا روز دفن، روزها طول کشید و در مراحل مختلف بیمارستان و سردخانه و در فاو و در همه مراحل چهره ساده اى داشته، اما داخل قبر مى خندد.
من خیلى فکر کردم و عکس ها را گرفتم پهلوى هم گذاشتم. براستى مى خندد، نه اینکه شاد است. چون یک وقتى، قیافه عبوس است و فقط لب به سمتى مى رود، ولى یک زمان آثار خنده زیر پوست، زیر چشم و کل صورت دیده مى شود. ما دیدیم، مردم دیدند، عکس هم گواهى مى دهد.
خانه ایشان رفتیم و وصیت نامه اش را خواندیم. دیدیم عجب وصیتنامه اى دارد. گفتیم: «دیگر چیز دیگرى ندارد؟» گفتند: «یک کتابى دارد و گاهى هم شعر مى گفته و مناجات مى کرده است.» دفتر مناجاتش را طلب کردیم.
دفتر مناجاتش را آوردند و خواندیم. متوجه شدیم که یکى از جملاتش این است: «خدایا، مرا طورى کن که وقتى سرم را به لحد مى گذارم، بخندم.»
اینجا بود که من تمام پیچ و مهره هاى بدنم از هم باز شد، هر کارى کردم خودم را نگه دارم نشد. جوان بیست ساله چگونه توانسته به چنین مقامى برسد.
دیده شده در کانال درسهایی از قرآن ، سخنان استاد قرائتی .
شعور عالم
یک شمع چون خودش روشن است می تواند محیط پیرامون خودش را نیز روشن کند ، قرآن چنین صفتی دارد ، صفت شمع را دارد ، خودش را به نور توصیف و تعریف می کند و می گوید ، من نورم ، چون نور است می تواند همه چیز را در پیرامونش روشن کند .
یکی از روشنگریهای قرآن این است که می گوید این عالم، عالم حس است و همه چیز مثل خودت تو می بیند ، مثل تو می شنود و مثل خود تو به خاطر می سپارد ولی فرقی که با تو دارد این است که تو آن چه را که دیدی یا شنیدی یا به خاطر سپردی دیر یا زود فراموش می کنی اما این عالم پیرامونت هرگز فراموش نمی کند .
فرق دوم این است که امروز تو اجازه سخن گفتن داری و این ها ندارند و فردا اینها اجازه سخن گفتن دارند و تو اجازه نداری . وگرنه همه چیز یک روزی شهادت خواهد داد قیامت که شد این پوست دستان ما بر علیه ما شهادت خواهند داد و آدم می گوید : لم شهدتم علینا ؟
می گویند : فقط ما نیستیم که شهادت می دهیم ببین همه چیز دارند شهادت می دهند و همه چیز حرف می زند . در ، دیوار ، سنگ ..
شهادت داشتن بعد از شعورداشتن است پس معلوم می شود که شعور دارند که شهادت می دهند ، اگر شعور نداشته باشند ، اگر نبینند ، اگر نشنوند چه جیزی را شهادت بدهند ؟این که قرآن می گوید همه چیز شعور دارد و برای این که باورت شود که همه چیز شعور دارد ، می گویند مشت نمونه خروار است ، پس آزمایش می کنیم….
برای آزمایش دو عدد شیشه بردار و خوب شستشو بدهید وبرای اطمینان کمی روی آتش بگیرید تا ضد عفونی شود و یک عدد پرتقال را از وسط نصف کنید و هر کدام را در یکی از این شیشه ها قرار دهید و روی هر کدام برچسب بزنید و روی یکی حرف های مثبت مثل مهربانی ، صفا ، صمیمیت ، بنویس خدا ، بنویس قرآن .
روی یک شیشه هم حرف های بی ادبانه بنویس ، مثل تو نمی فهمی ، تو شعور نداری ، تو درک نداری ، تو ابلهی ، بگذار یک گوشه ای و از روز پنجم و ششم به بعد برو نگاه کن .
این را دانشمندان آزمایش کرده اند و می گویند عالم شعور دارد همانطور که قبلا روی آب امتحان کرده بودند و به این نتیجه رسیده اند که دری است این مسائل و عالم دارای شعور است .
سخنان حجت الاسلام رنجبر ، شنیده شده
حضرت آیت الله جوادی آملی دریکی از درس های اخلاق هفتگی خود درباره ضرورت امر به معروف و نهی از منکر فرمودند: مستحضرید که امر به معروف و نهی از منکر بر همه ما واجب است اگر کسی معروفی را ترک کرد یا منکری را مبتلا شد گناه کرد و اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر را هم ترک کرد او هم گناه کرد و اگر آن شخص مبتلا به معصیت گرفتار کیفر میشود جامعهای که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردند هم مبتلا به کیفرند.
سادهترین درجه امر به معروف و نهی از منکر بسیاری از مشکلات را حل میکند امر به معروف و نهی از منکر چهار بخش دارد دو بخشاش وظایف عمومی ماست دو بخشاش مربوط به حکومت و نظام اسلامی است. آن بخشی که مربوط به همه ماست آن انزجار قلبی به طوری که نشانِ آن انزجار و تنفّر در رفتار و چهره ما مشهود باشد بخش دوم هم دستور اطاعت از خداست.
امر به معروف غیر از مسئله تعلیم, ارشاد, تهذیب, موعظه و مانند آن است از همه اینها جداست اگر بخواهیم احکام را یاد بدهیم این جزء تعلیم واجبات است نه امر به معروف موعظه کنیم, ارشاد کنیم, نصیحت کنیم اینها بابش جداست امر به معروف امر, امر یعنی فرمان و آن کسی که این فرمان را اطاعت نمیکند دو گناه کرده یکی اینکه عفافش را رعایت نکرده مثلاً یکی اینکه فرمان آمر به معروف را امتثال نکرده اگر پدری به پسری امر بکند که حتماً نمازت را بخوان و این پسر نماز نخواند دو معصیت کرده یکی اینکه فرمان پدر را اطاعت نکرده چون امر کرد, یکی دستور خدا را.
مسئله امر به معروف غیر از موعظه و نصیحت و ارشاد و تعلیم است آنها همه مبادی کار است اگر کسی مسئلهای را نمیداند تعلیم جاهل, امر به معروف نیست مسئلهای را میداند ولی یادش رفته تذکره و تنبیه ساهی و ناسی, امر به معروف نیست اضطراری در کار است از باب حلّ اضطرار کسی بخواهد با او مذاکره کند از راه امر به معروف نیست…
امر به معروف این است که شخصی عالماً عامداً بدون هیچ عذری دارد گناه میکند و شخص آمر هم او را فرمان میدهد که باید این کار را بکنی جلوی گناه را بگیری و اگر نکرد دو معصیت کرد بنابراین اینکه میبینید در کتابهای فقهی امر به معروف را در پایان مسئله جهاد مینویسند و ادلّه او جداگانه است غیر از مسئله تعلیم جاهل است.
اینچنین نیست که اگر کسی گناه کرد بر اساس حجاب و امثال حجاب یا رشوه و ارتشا ما میدانیم که فلان شخص اهل رشوه است در مجالس با او برخورد متنفّرانه داشته باشیم این بر ما واجب, واجب یعنی واجب است در سلام و علیکها اینچنین عبوسانه, متنفّرانه, غضبان او را نگاه کنیم اگر کسی اهل رشوه بود اهل تخلّف بود وقتی میبیند در هر کوی و برزنی در هر جامعهای در هر حسینیه و مسجدی او را با چشم نفرت میبینند او خودش را اصلاح میکند. امر به معروف این نیست که حالا حتماً انسان با زبان بگوید اگر کسی مقدورش نبود یا محافظهکار بود این مقدار که از ما برمیآید بنابراین بر همه واجب است که راهیِ راه سالار شهیدان باشیم و از ذات اقدس الهی هم مسئلت میکنیم که خونبهای حسینبنعلی را ما بگیریم «وجعلنا و إیّاکم مِن الطالبین لِثاره».
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله جوادی آملی http://www.javadi.esra.ir
برگزاری دوره های اقتصاد مقاومتی ویژه طلاب
انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی با همکاری حوزه علمیه مشکات با هدف ارتقای سطح دانشی و مهارتهای تبلیغی طلاب در عرصه اقتصاد مقاومتی به ویژه استفاده از فرصت تبلیغی ماه محرم، اقدام به برگزاری دوره آموزشی کارگاهی تربیت مبلغ اقتصاد مقاومتی ویژه طلاب کرده است.
اگر تلاش در جهت گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی را ضرورتی مهم در جهت تحقق آن بدانیم، آگاهی بخشی عمومی و ارتقای سطح دانشی اقشار جامعه شامل تبیین ضرورت و ارکان نظریه اقتصاد مقاومتی، پاسخگویی به شبهات اقتصادی و تبیین نقش اقشار گوناگون جامعه در تحقق اقتصاد مقاومتی و غیره از الزامات این مسیر است.
وظیفهای که بار اصلی آن بر دوش نخبگان جامعه و بهطور ویژه طلاب و جامعه حوزوی کشور خواهد بود.
در همین راستا، انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی با همکاری حوزه علمیه مشکات با هدف ارتقای سطح دانشی و مهارتهای تبلیغی طلاب در عرصه اقتصاد مقاومتی به ویژه استفاده از فرصت تبلیغی ماه محرم، اقدام به برگزاری دوره آموزشی کارگاهی تربیت مبلغ اقتصاد مقاومتی ویژه طلاب کرده است.
این دوره تحت عنوان دوره تربیت مبلغ اقتصاد مقاومتی (ویژه طلاب) انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی با همکاری حوزه علمیه مشکات برگزار می شود.
حجتالاسلام وکیلپور( مدرس حوزه مدیر مؤسسه امیربیان تهران)، دکتر عادل پیغامی(معاون پژوهشی و استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع))، دکتر حجتالله عبدالملکی(استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) و نظریه پرداز اقتصاد مقاومتی) از اساتید این دوره هستند.
این دوره روزهای پنجشنبه و جمعه مورخ ۲۵ و ۲۶ شهریورماه، در محل تهران، اقدسیه، مرکز آموزشی امام سجاد(ع) برگزار می شود که امکان اسکان شبانه برای طلابی که از شهرستان در این دوره حاضر می شوند وجود دارد.
متقاضیان می توانند جهت ثبت نام نام و نام خانوادگی خود را به شماره ۵۰۰۰۲۹۱۹۱۸ ارسال کنند که پس از ارسال پیامک، اطلاعات تکمیلی دوره بهصورت تلفنی یا پیامکی به اطلاع آنها خواهد رسید.
همچنین در پایان دوره به شرکتکنندگان گواهی معتبر مدرسی اقتصاد مقاومتی اعطاء و شرکتکنندگان به عضویت انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی درخواهند آمد.
دیده شده در خبرگزاری رسا .
روز یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت بسیار از رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله روایت کرده هر که آن را بجا آورد توبه اش مقبول و گناهش آمرزیده شود و خصماء او در روز قیامت از او راضى شوند .
با ایمان بمیرد و دینش گرفته نشود ، قبرش گشاده و نورانى گردد ، والدینش از او راضى گردند و مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد و توسعه رزق پیدا کند و ملک الموت با او دروقت مردن مداراکند .به آسانى جان او بیرون شود.
کیفیت آن چنان است که در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گذارد در هر رکعت حمد یک مرتبه و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ سه مرتبه و مُعَوَّذَتَین یک مرتبه پس استغفار کند هفتاد مرتبه و ختم کند استغفار را به لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ پس بگوید: یا عَزیزُ یا غَفّارُ اغْفِرْ لى ذُنُوبى وَذُنُوبَ جَمیعِ المُؤ مِنینَ وَالْمُؤ مِناتِ فَاِنَّهُ لا یغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ
دیده شده در المراقبات ، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ، ترجمه محمودی گلپایگانی ، ص ۴۱۴
<< 1 ... 24 25 26 ...27 ...28 29 30 ...31 ...32 33 34 ... 42 >>